بازآفرینی شهری به مثابه بستری برای برندسازی شهری: تحلیلی بر ظرفیت های موجود شهر دهدشت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : بازآفرینی شهری به عنوان یک راهبرد کلیدی، توانایی احیای بافت های فرسوده و ارتقای هویت و جایگاه رقابتی شهرها را دارد. هدف از این پژوهش، تحلیل ظرفیت های بازآفرینی شهری در شهر دهدشت و تبیین پیوند آن با فرآیند برندسازی شهری است. دهدشت به عنوان شهری که تاکنون فاقد شاخص های برجسته شهرت شهری بوده، نیازمند بهره گیری از ظرفیت های بازآفرینی برای ارتقای جایگاه هویتی و رقابتی خود است. مرور ادبیات نشان می دهد که مطالعات پیشین عمدتاً بر کلان شهرها و شهرهای دارای برند تثبیت شده متمرکز بوده و خلأ معناداری در بررسی ارتباط میان بازآفرینی شهری و برندسازی در شهرهای کوچک و کمترشناخته شده وجود دارد. روش شناسی : پژوهش حاضر از رویکرد توصیفی–تحلیلی بهره می برد و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و مستندات، مرور ادبیات داخلی و بین المللی و جمع آوری داده های تجربی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۵۰ نفر از کارشناسان برنامه ریزی شهری، مقامات محلی و ساکنان مطلع است. داده ها با استفاده از کدگذاری محتوایی تحلیل و ابعاد چهارگانه بازآفرینی شهری شامل کالبدی–محیطی، اقتصادی، اجتماعی–فرهنگی و سیاستی–مدیریتی در ارتباط با مولفه های برندسازی شهری شامل حکمرانی نهادی کارآمد، تأمین مالی پایدار، مشارکت فعال ذی نفعان و جهت گیری سیاستی هماهنگ بررسی شدند. نتایج و یافته ها : تحلیل داده ها نشان می دهد که بازآفرینی شهری می تواند بسترهای لازم برای تحقق ابعاد چهارگانه برندسازی شهری را فراهم کند. به ویژه احیای بافت تاریخی بلادشاپور، بهبود کیفیت فضاهای عمومی و ارتقای زیرساخت های شهری همراه با تقویت ظرفیت های فرهنگی–اجتماعی و مدیریت مشارکتی، امکان شکل گیری تصویری رقابتی از دهدشت را در سطح منطقه ای و ملی مهیا می سازد. بر این اساس، حتی شهرهایی با شاخص های پایین شهرت شهری نیز می توانند از طریق برنامه ریزی هدفمند و استراتژی های یکپارچه، جذابیت خود را برای ذی نفعان داخلی و خارجی افزایش داده و جایگاه شهری خود را ارتقا دهند.