فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
جهت گیری کارآفرینانه رویکردی استراتژیک به منظور پیشگامی در شکار فرصت ها با استفاده از نوآوری و ریسک پذیری است. همچنین، امروزه با پیشرفت فناوری، تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی یکی از ابزارهای مهم اثرگذار بر نگرش و هیجانات مشتریان است که می تواند تأثیر به سزایی بر موفقیت و افزایش عملکرد شرکت ها داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد با نقش میانجی فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی شبکه های اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ روش شناسی در دسته پژوهش های کمی، بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه شرکت های عضو اتاق بازرگانی اصفهان و تهران بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی آن با محاسبه روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS نسخه سه استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی بر عملکرد و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی تأثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین، رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی نیز بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، جهت گیری کارآفرینانه به صورت مستقیم بر فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی و به صورت غیرمستقیم بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری داشت. یافته های پژوهش حاضر، می تواند سازمان ها را به تقویت جهت گیری کارآفرینی خود به منظور بهبود عملکرد تشویق نماید؛ به گونه ای که مدیران باید به فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و داشتن رویکردی استراتژیک به بازاریابی محتوایی برای بهبود عملکرد سازمان توجه بیشتری نمایند.
ارائه مدل پارادایمیک بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی (مورد مطالعه: کارآفرینان خبره حوزه بازاریابی محتوایی دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
74 - 55
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فناوری کسب وکارها، باید به تولید محتوای ارزش مند برای مشتریان توجه شود. تجربه برندهای معتبر در بازاریابی محتوای کسب وکارها نشان دهنده رویکرد مهم و رو به رشد برای تقویت آگاهی مصرف کننده، تعامل و خلق ارزش بیشتر برای مشتریان در زمینه بازاریابی محتوایی است، لذا هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پارادایمی بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی مبتنی بر دیدگاه کارآفرینان بود. در این راستا، برای گردآوری داده ها از روش نظریه بنیانی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه کارآفرینان با سابقه کسب وکارهای الکترونیکی را شامل گردید. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند که از طریق مصاحبه با 15 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای و با نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس مدل پارادایمیک، عناصر آن شامل بررسی وضعیت فعلی کسب وکار، تولید محتوا، توزیع محتوا، سنجش موفقیت بازاریابی محتوایی، استفاده از تکنیک های تولید و توزیع محتوا، استفاده از بینش روانشناسی در بازاریابی محتوا، موفقیت کسب وکار و نفوذ در مشتریان بود. به طورکلی به کارگیری تکنیک های نوین تولید و توزیع محتوا همراه با بینش روان شناسی می تواند بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی را بهبود بخشد. لذا توسعه مهارت های کاربران در زمینه های تولید و توزیع محتوا با تأکید بر بهبود بینش روانشناسی آنان در بازاریابی محتوایی پیشنهاد می گردد.
تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر مزیت رقابتی (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان شهرستان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34 - 19
حوزههای تخصصی:
عصر جدید، عصر رقابت بر سر منابع کمیاب و کارکنان خلاق و مستعد می باشد. سازمان ها و شرکت هایی در این عرصه موفق هستند که حداکثر بهره را از منابع کمیاب برده و به کمک افراد تحصیل کرده، دانش جدید را به کالاها و خدمات جدید تبدیل کنند. دسترسی به بسیاری از نوآوری ها نیازمند توجه به کارآفرینی استراتژیک است. کارآفرینی استراتژیک در سازمان ها و شرکت های دانش بنیان موجب توسعه کالاها، خدمات و فرایندهای جدید، بهبود و رشد سوددهی، تداوم برتری رقابتی، افزایش کارایی مالی، خلق ثروت و مهم تر از آن ها، موجب ایجاد و حفظ مزیت رقابتی می شود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر مزیت رقابتی در شرکت های دانش بنیان شهرستان بوشهر انجام گردید. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی بوده و داده های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه بین 150 نفر از کارکنان شرکت های دانش بنیان فعال در پارک علم و فن آوری بوشهر گردآوری گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری بر مبنای روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. بر اساس نتایج فرضیه اصلی پژوهش و همچنین سه فرضیه فرعی، تأثیر فرهنگ و رهبری کارآفرینانه، به کارگیری خلاقیت و نوآوری و ذهنیت کارآفرینانه بر مزیت رقابتی تأیید گردید و فرضیه تأثیر معنادار مدیریت منابع استراتژیک بر مزیت رقابتی رد شد. در صورتی که کارآفرینی استراتژیک به درستی پیگیری شود و بهبود فرهنگ و رهبری کارآفرینانه، نوآوری و خلاقیت و بهبود ذهنیت کارآفرینانه در سازمان ها و شرکت ها توسط مدیران تشویق گردد، از طریق کسب مزیت رقابتی می توانند از رقبای خود سبقت بگیرند. بنابراین پیگیری ایده های جدید و سودمند با هدف ایجاد مزیت رقابتی پایدار در یک چشم انداز بلندمدت پیشنهاد می گردد.
مفهوم پردازی عوامل زمینه ای قصد کارآفرینانه در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 25
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی نقش حیاتی در پیشبرد توسعه اقتصادی و ارتقای سطح زندگی افراد جامعه ایفا می کند. ترویج کارآفرینی میان دانش آموختگان دانشگاهی، در ایجاد اشتغال و کاهش معضل بیکاری می تواند بسیار اثرگذار باشد. یکی از عواملی که به شدت با پیش بینی رفتار کارآفرینانه مرتبط است، قصد کارآفرینی است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی نقش عوامل زمینه ای در شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده انجام پذیرفت. برای این منظور اثر سه متغیر مهم زمینه ای، یعنی حمایت دانشگاهی درک شده، حمایت دولتی درک شده و حمایت محیطی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری پژوهش شامل 455 نفر از دانشجویان سال چهارم دوره کارشناسی رشته های کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بودند که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از 9 دانشگاه کشور انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و همچنین، حمایت دانشگاهی درک شده و حمایت محیطی درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران داشتند؛ ولی تأثیر حمایت دولتی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. یافته های این پژوهش دستاوردهای نظری و کاربردی مناسبی برای کمک به سیاست گذاران، برنامه ریزان و آموزش گران نظام آموزش عالی کشاورزی ایران در جهت ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان به همراه دارد.
طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال در صنعت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت پیش بینی سود عملکرد آتی شرکت بر مبنای اطلاعات حسابداری و استفاده از اطلاعات حاصل از این پیش بینی ها در تعیین ارزش شرکت از نظر استفاده کنندگان از صورت های مالی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال درصنعت مالی طی سال های 1390 تا 1400 انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و خبرگان حوزه حسابداری به تعداد 18 نفر و همچنین مرور پژوهش های مرتبط، یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها و پژوهش ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 28 مؤلفه استخراج گردیده و محیط اطلاعاتی شرکت، واکاوی انحرافات، تغییرپذیری سود و تحلیل اهرم مالی بیشترین ضریب اهمیت را بر اساس تکنیک آنتروپی شانون را به دست آوردند. در این پژوهش، الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در قالب 28 مؤلفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای ارزیابی قابلیت پیش بینی سود ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، سودآوری و ارتقا توان سناریوپردازی شرکت های فعال درصنعت مالی سودمند باشد.
طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
24 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشور ما کلمه کارآفرینی به منزله ابزاری جهت ارائه نمایش های گوناگون از جنس اشتغال بر زبان آورده می شود. با این حال توسعه آن در جامعه مشهود نیست. در دنیا از آموزش کارآفرینانه در جهت ایجاد درک صحیح و افزایش قصد کارآفرینی استفاده می شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه است. این مطالعه با رویکرد کمی و با روش توصیفی همبستگی انجام شد. به همین منظور 151 نفر از متخصصان آموزش وپرورش، فنی وحرفه ای و اعضای هیأت علمی در رشته های مرتبط با روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها و از تحلیل عاملی (اکتشافی و تأییدی) برای ارائه مدل استفاده گردید. از آزمون های برازش مدل به جهت اعتبارسنجی مدل به کارگیری شد. بررسی اعتبار پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی و بررسی پایایی با شاخص ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. در نهایت اکوسیستم کارآفرینانه، فردی سازی برنامه درسی، تعهد ذینفعان، معلم کارآفرین، رهبر کارآفرین، شتاب دهنده مدرسه ای، هدف ارزش آفرین، فضای کار اشتراکی، شبکه سازی و سیستم ورودی به عنوان ده عامل تبیین کننده سازه مدرسه کارآفرین استخراج شدند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
18 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی ترکیبی و در سه گام اساسی به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان هشترود بود. در گام نخست با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی مناطق مورد نظر از دیدگاه خبرگان شناسایی شدند. در مرحله دوم و با رویکرد کمی عوامل مذکور از دیدگاه سرپرستان خانوار روستاهای مورد مطالعه بررسی گردیدند. نتایج این گام نشان داد که گویه های «وجود زیرساخت های تکنولوژیکی مناسب روستا (مثلIT و ICT در روستا)»، «تمایل به انجام ریسک های حساب شده»، « مشارکت در تصمیم گیری و اجرای فعالیت های مختلف در روستا»، «دسترسی به خدمات حمایتی» و «حمایت های مالی و مشوق های قانونی» و مؤلفه های اقتصادی بیشترین تأثیر را در بروز و توسعه کارآفرینی روستایی داشتند. در گام سوم مدل عوامل تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی روستایی منطقه مورد مطالعه طراحی گردید. نتایج نشان داد از میان عوامل سیاسی و تکنولوژیک گویه «وجود زیرساخت های تکنولوژیکی مناسب روستا (مثل IT و ICT در روستا)»، از میان عوامل فردی گویه «تمایل به انجام ریسک های حساب شده»، از میان عوامل اجتماعی گویه « مشارکت در تصمیم گیری و اجرای فعالیت های مختلف در روستا»، از میان عوامل اقتصادی گویه «دسترسی به خدمات حمایتی» و از میان عوامل سیاسی و قانونی گویه «حمایت های مالی و مشوق های قانونی» بیشترین تأثیر را در بروز و توسعه کارآفرینی روستایی در روستاهای شهرستان هشترود داشتند. بر اساس نتایج، واگذاری وام های بانکی با بهره کم و دوره بازپرداخت بلندمدت، کمک بلاعوض به افراد پیشرو در زمینه فعالیت های کارآفرینی و خرید تضمینی محصولات پیشنهاد می گردد.
رمزگشایی تأمین مالی جمعی کسب وکارهای نوپا: مشروعیت شناختی عرضه اولیه سکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی راه اندازی و توسعه کسب وکارهای نوپای خطرپذیر، تأمین منابع مالی مناسب است. عرضه اولیه سکه (بهامهر یا توکن) به عنوان یکی از بدیع ترین شیوه های تأمین مالی کارآفرینانه، پاسخگو این نیاز حیاتی نوآفرینان است، اما موفقیت آن، همچون تأمین مالی جمعی وابسته به پذیرش آحاد مردم است. به دلیل مقاومتی که در اعتمادکردن به این نوآوری بنیادین وجود دارد، نه تنها موفقیت عرضه اولیه توکن، بلکه گسترش و مردمی سازی آن نیز در گرو مشروعیت و کسب اعتبار از مردم است. پژوهشگران متعددی به بررسی علل موفقیت عرضه اولیه بهامُهر پرداخته اند، اما پژوهش های محدودی با رویکرد قدرتمند نظریه مشروعیت در تامین مالی جمعی مبتنی بر رمزارز صورت گرفته که در واقع، به عنوان واسطی میان ارزش های جامعه و این فناوری مالی است. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی منابع مشروعیت بخش شناختی است که منجر به موفقیت عرضه اولیه بهامهر کسب وکارهای مبتنی بر بلاک چین می شود. به عبارت دیگر، استارتاپ ها چگونه می توانند جهت موفقیت در تأمین سرمایه، مشروعیت کسب کنند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی با رویکردی کیفی است و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر از فعالان و متخصصان حوزه رمزارزها انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوا و مضامین و با رویکرد کدگذاری نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد و 13 منبع مشروعیت شناختی شناسایی و اولویت بندی شد. یافته های این پژوهش نشان داد که «منتشرکردن اطلاعات زیاد توسط کسب وکار درباره خود» و «داشتن دانش کافی سرمایه گذار از عرضه اولیه سکه» مشروع سازترین منابع مشروعیت شناختی هستند. نتایج و پیشنهادات این پژوهش بینش عمیق و ارزشمندی برای پژوهشگران دانشگاهی، کارآفرینان، قانون گذاران و سرمایه گذاران ارز دیجیتال ایجاد می کند.
تحلیل مشکلات فرایند نظام جامع آموزش گردشگری ایران با تأکید بر رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند نظام آموزش گردشگری در ایران جهت تحقق اهداف خود نیازمند دیدگاه های نظری و مدیریتی جدید با رویکرد کارآفرینی است تا امکان ایجاد تغییراتی در شرایط موجود را ایجاد کند. بر این مبنا هدف از پژوهش حاضر، تحلیل مشکلات فرایند این نظام در زمینه کارآفرینی از دیدگاه بازیگران این حوزه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی – تبیینی و از نظر روش، آمیخته (کیفی-کمّی)، مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با 177 نفر از کارشناسان سازمان های سیستم عرضه و تقاضای آموزش گردشگری ایران می باشد که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی از طریق نرم افزار گفی و شاخص های مرکزیت درجه، مرکزیت درجه ورودی وزندار و مرکزیت درجه خروجی وزندار تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین مرکزیت درجه که متناظر با مهمترین بازیگر شبکه است، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سپس دانشگاه های دولتی فعال در حوزه گردشگری می باشد. این نتیجه پس از اعمال برچسب های مشکلات دارای تفاوت های معنادار بیشتری شده است. تحلیل مشکلات وضع موجود به کارشناسان این حوزه این امکان را می دهد تا با دانش لازم به تعریف اهداف آتی این فرایند بپردازند و زمینه را برای توسعه همه جانبه، یکپارچه و متعادل این بخش فراهم نمایند.
ارائه مدل و شناسایی ابعاد اصلی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل و شناسایی ابعاد اصلی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی اکتشافی می باشد و در آن از روش پژوهش آمیخته بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با روش تئوری داده بنیاد با 19 نفر از مدیران هلدینگ که در زمینه ی ارز های دیجیتال، استراتژی های کسب وکار فعالیت داشتند، تا تعیین مدل یعنی تا زمان به اشباع رسیدن ، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی روش جمع آوری داده ها، میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این بخش ، مدیران هلدینگ سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس هستند و نمونه گیری از طریق نرم افزار جی پاور انجام گرفت. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها و پرسشنامه ها در بخش کیفی طی فرایند کدگذاری روش داده بنیاد ، به ایجاد مدل مفهومی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی کسب وکار هلدینگ ها و در بخش کمی به تایید مدل پژوهش منجر شد. و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار هلدینگ ها، درحوزه استراتژی معاملات و تجارت بین المللی، استراتژی مدیریت دارایی ها، استراتژی سرمایه گذاری در بخش فناوری و استراتژی جذب مشتریان جدید تاثیر دارند.
بررسی تأثیر چابکی استراتژیک بر موفقیت بین المللی شرکت های کوچک و متوسط با نقش میانجی رشد شبکه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت هایی که در محیط های مختلف نهادی و فرهنگی فعالیت می کنند، با چالش های راهبردی بین المللی روبرو هستند. در این راستا، پاسخگویی به این چالش ها مستلزم توانایی چابکی و انعطاف پذیر بودن در پاسخ به خواسته های بین المللی دارد که یادگیری سریع از تجربیات قبلی را می طلبد. دراین بین، رشد شبکه محور می تواند عامل کلیدی جهت تقویت موفقیت بین المللی خصوصاً برای شرکت های کوچک و متوسط باشد. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی رشد شبکه محور در تأثیر چابکی استراتژیک بر موفقیت بین المللی شرکت های کوچک و متوسط در استان آذربایجان شرقی است. این پژوهش به صورت کمی و از انواع مطالعات کاربردی است. نمونه گیری این مطالعه به روش طبقه ای تصادفی و برآورد حجم نمونه نیز از طریق فرمول کوکران صورت پذیرفته است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه انجام شده است و روابط بین متغیرها با روش مدل سازی معادلات ساختاری به کمک ابزارهای SPSS و SmartPLS تحلیل شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که چابکی استراتژیک بر رشد شبکه محور و موفقیت بین المللی اثر مستقیم دارد. همچنین، رشد شبکه محور بر موفقیت بین المللی اثر مثبت دارد. درنهایت، نقش میانجی رشد شبکه محور در رابطه بین چابکی استراتژیک و موفقیت بین المللی شرکت های کوچک و متوسط معنادار حاصل شد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل ها می توان بیان کرد که چابکی استراتژیک عامل کلیدی در پیشبرد گام های بین المللی شدن است که در این میان، شبکه سازی و رشد از طریق آن دستیابی به عملکرد مطلوب بین المللی را برای شرکت های کوچک و متوسط آسان تر می کند.
شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی شامل اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت، اسپرینگر و پروکوئست و دو پایگاه داده به زبان فارسی شامل پایگاه نشریات کشور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی می باشد. روش تحلیل بصورت تحلیل محتوا می باشد. تعداد 30 مقاله و 210 کد و 24 مفهوم از مقالات انتخاب شده استخراج شد که شامل قابلیت فرآیند مدیریت فرآیند سفارش، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری، قابلیت فرآیند مدیریت تقاضا، ظرفیت و قابلیت فرآیند مدیریت منابع، زمان عرضه به بازار، اعتبار خریدار، پلتفرم های الکترونیکی، هماهنگی و همکاری در زنجیره تامین برای بهبود عملکرد خدمات، همگام سازی تصمیمات مربوط به مالی، اشتراک اطلاعات نوآورانه مرتبط با مالی، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با تامین کننده، قابلیت فرآیند مدیریت عملکرد خدمات، تعامل بین بخشی شرکت های زنجیره تامین, تامین مالی موجودی، نوآوری محصول، فاکتورینگ معکوس، همسویی انگیزشی جریان نقدی، سرمایه در گردش زنجیره تامین، اعتبار بانکی برای تامین مالی زنجیره تامین، یکپارچه سازی تامین کننده، مدیریت بازیافت، ریسک اختلال زنجیره تامین، مدیریت حمل و نقل زنجیره تامین، تغییرات در برآوردها و مبنای آنها به عنوان منابع و مخارج زنجیره تأمین پایدار در شرایط عدم قطعیت می باشد.
تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های آنلاین است، لذا پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات توسعه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 نفر از خبرگان بازاریابی و اساتید دانشگاهی بوده است که به صورت هدفمند و غیرتصادفی و بر اساس رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از تئوری داده بنیاد و در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 20 استفاده شد. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی از 10 مصاحبه ، شامل 11 مقوله و تعداد 52 شاخص، جهت تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی به کار گرفته شده است. ماحصل تحلیل داده ها، ارائه الگوی پارادایمی شامل شش مؤلفه شرایط علی (فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت زمان و مدیریت هزینه)، شرایط زمینه ای (زیرساخت فروشگاه های اینترنتی)، شرایط مداخله گر (تحریم و مشکلات اقتصادی و مدیریت ریسک)، راهبردها (استفاده از نیروی انسانی متخصص و استفاده از تاثیرگذاران)، پدیده محوری (بازاریابی رسانه های اجتماعی) و پیامدها (پایداری در استفاده از شبکه اجتماعی، ارزش ویژه برند) بوده است. برای هر یک از مقوله های اصلی شناسایی شده نیز تعدادی شاخص شناسایی شد.
تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی: نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 43
حوزههای تخصصی:
تحقق دوسوتوانی سازمانی در ابعاد اکتشاف و بهره برداری در نظام آموزشی می تواند از طریق افزایش و رشد مهارت های تفکر و سرمایه فکری ایجاد گردد. به همین دلیل پرداختن به آن و تلاش برای شناسایی و تقویت عناصر کلیدی مؤثر در موفقیت و تعالی آن از وظایف پژوهش گران و اندیشمندان است لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در معلمان شهر اصفهان بود. نوع پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر اصفهان بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی خوشه ای طبقه ای متناسب، با حجم 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه دوسوتوانی سازمانی، مهارت های تفکر کارآفرینانه و سرمایه فکری بود. پایایی ابزارها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مهارت های تفکر 98/0، دوسوتوانی سازمانی 97/0 و سرمایه فکری 90/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای Amos نسخه 22 و SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد اثرات کل مهارت های تفکر کارآفرینانه، سرمایه فکری و اثرات کل سرمایه فکری بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار بود و نقش میانجی سرمایه فکری، در تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار شد. بر این اساس متصدیان و برنامه ریزان امور درسی و آموزشی باید تدابیر لازم را جهت آشنایی معلمان با مهارت های تفکر کارآفرینانه در نظام آموزش و پرورش و محیط های یادگیری اتخاذ نمایند.
کشف و تحلیل فرآیند خرید در یک سازمان پروژه محور به کمک فرآیند کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های پروژه محور به علت داشتن ماهیت موقتی بودن و برنامه ریزی های دقیق زمانی و هزینه ای، حائز اهمیت بیشتری در برقراری رابطه بین داده و فرآیندهای عملیاتی هستند که این امر نیازمند درک صحیح فرآیندهای واقعی سازمان است. از طرفی یکی از موضوعات مهم برای مدیریت سازمان های پروژه محور، مدیریت فرآیندهای کسب وکار آن است ولی باتوجه به رفتار پویا و پیچیدگی ذاتی یک سازمان پروژه محور، شناسایی فرآیندهای آن به کمک مدل سازی های سنتی دیگر قابل اتکا نیست. یک راه حل نسبتاً نوظهور برای مقابله با این موضوع، "فرآیندکاوی" نام دارد. در این مقاله چارچوبی معرفی شده است که با شناخت دقیق فرآیند، عملکرد واحدهای کسب وکار در مقایسه با واقعیت اندازه گیری شود. این چارچوب فراگیر، مراحل پیش نیاز شناخت از جمله پایش و تمیزسازی داده های سیستم اطلاعاتی جهت کشف وضع موجود فرآیند و بررسی آن از زوایای مختلف را برعهده می گیرد. هدف اصلی این مقاله، توسعه چارچوبی برای بهبود فرآیند خرید در شرکت چاوش راه بنا بر پایه فرایندکاوی می باشد. پیشنهاد بهبود فرآیند با استفاده از پیاده سازی و استخراج دانش از فرآیند، کشف روابط غیرمنتظره و پنهان و یافتن گلوگاه های فرآیند خرید با استفاده از تکنیک های فرآیندکاوی در قالب چارچوبی در این مقاله ارائه گردیده است.
نقش متقابل مهندسی نرم افزار مدل رانده و سکوی توسعه کم کد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
225 - 257
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر شاهد رشد چشمگیر «سکوهای توسعه ی کم کد» هم در جلب توجه بازار و هم دانشگاه بوده ایم. سکوهای کم کد، سکوهای توسعه ی برنامه های کاربردی به صورت بصری هستند که معمولاً روی ابر اجرا می شوند و نیاز به کدنویسی دستی را کاهش می دهند. همچنین، توسط توسعه دهندگان غیرحرفه ای با دانش محدود در برنامه نویسی مورد استفاده قرار می گیرند. در این مقاله، ابتدا ویژگی های سکوهای شناخته شده مورد بررسی قرار می گیرد تا مزایای این رویکرد بررسی شود. با توجه به این که سکوهای کم کد در بسیاری از اهداف و ویژگی ها با رویکردهای مهندسی مدل رانده مشترک هستند، لازم است جایگاه سکوی کم کد در مقایسه با این رویکردها مورد بررسی قرار گیرد و نقاط ضعف و قوت هر دو مشخص شود. یکی از دلایل استقبال از سکوی کم کد استفاده از رایانش ابری است، که اکثر رویکردهای مهندسی مدل رانده از آن بی بهره بوده اند. بنابراین، در این مقاله به بررسی راهکارهای استفاده از رایانش ابری در مهندسی مدل رانده جهت کاربرد این رویکردها برای ایجاد سکوهای کم کد می پردازیم و این موضوع را روی یک مطالعه موردی برای زبان مدل سازی قرارداد هوشمند پیاده می کنیم.
مسیر تحول توانمندی های هوش کسب و کار و رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در سال های اخیر و تولید حجم زیاد داده در وب 2، منجر به شکل گیری رویکرد جدیدی از همگرایی دو حوزه علمی هوش کسب وکار و تحلیل رسانه اجتماعی شده که برخی محققان آن را هوش کسب وکار اجتماعی یا به عبارتی هوش کسب وکار مبتنی بر تحلیل رسانه اجتماعی نامیده اند. گسترش مطالعات و زمینه های مطالعاتی، فرصت مناسبی را برای بررسی، ادغام و خلاصه سازی مطالعات قبلی فراهم نموده است. این پژوهش باهدف شناسایی توانمندی های حاصل از همگرایی هوش کسب وکار و رسانه اجتماعی و شناخت نقشه دانشی آن، از روش مطالعه کتاب شناختی مطالعات استخراج شده تا سال 2022 و تحلیل روند موضوعات، گراف تاریخی استنادات و شبکه هم رخدادی کلمات استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشانگر تغییر ماهیت مطالعات هوش کسب وکار به سمت تحلیل کلان داده رسانه اجتماعی و تلفیق توانمندی های تحلیل، راهبردی و مدیریتی در هوش کسب وکار با توان بازاریابی، ارتباطات و شبکه سازی در رسانه اجتماعی است. پنج دسته توانمندی بازاریابی اجتماعی، تحلیل داده، دانشی، ارتباطات و توانمندی تحول آفرین برای هوش کسب وکار اجتماعی شناسایی شده است. باتوجه به نقش هوش کسب وکار اجتماعی در توانمندسازی سازمان ها در عصر دیجیتال، به ویژه در کسب وکارهای مرتبط با اهداف بازاریابی و نوآوری، به کسب وکارها توصیه می شود تا خود را با این تکنولوژی و توانمندی های حاصل از آن مجهز سازند.
مدل مفهومی عامل بنیان برای سیستم اعتباربخشی و ارزیابی بیمارستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، ارایه مدل مفهومی عامل بنیان در سیستم اعتباربخشی بیمارستانی ایران از طریق پژوهش-های کیفی می باشد. برای تدوین مدل مفهومی عامل بنیان از مدل داده بنیاد استفاده شد. از طریق رویکرد ترتیبی و سیستماتیک، مدل داده بنیاد ایجاد و سپس به کمک آن، نمودار حالت بدست آمد. با استفاده از نمودار حالت، نمونه گیری های اولیه، مرور سیستماتیک منابع و مصاحبه ها، 9 عامل مفهومی «سازمان های حاکمیتی، مدیریت و رهبری، پرسنل بالینی، پرسنل پشتیبان، زیرساخت های بیمارستان، ارزیابان، استانداردها، روش ارزیابی و گیرنده خدمت» شناسایی شدند. سپس مدل مفهومی عامل بنیان، محیط، قوانین رفتاری عامل ها و تعاملات ورودی و خروجی آنها، ارایه گردید. جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی عامل بنیان، عامل ها و تعامل های آنها، از روش دلفی فازی با اعداد فازی مثلثی استفاده شد. مدل مفهومی عامل بنیان حاصل این پژوهش، می تواند زیربنای مطالعاتی مناسبی را برای روندهای شبیه سازی محیط و ایجاد سیستم هوشمند و چندعاملی اعتباربخشی بیمارستانی در جهت ارایه رهنمودهای بهره ورانه به کارگزاران مربوطه ایجاد نماید. مربوطه ایجاد نماید.
تاثیر جنبه های بازی وارسازی بر تعامل مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی کاری یا بازی آفرینی مفهوم جدیدی است که کاربری آن در چند سال اخیر به شدت افزایش یافته است. بازی کاری به بکارگیری عناصر یک بازی در محیط غیر بازی به منظور ایجاد تجربه بازی در ارتباط با یک محصول یا خدمت اطلاق می شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر جنبه های مختلف بازی کاری (غوطه وری، دستاوردی، اجتماعی) بر جنبه های مشارکت مشتریان (احساسی، شناختی، اجتماعی) در فروشگاه آنلاین دیجی کالا میباشد. جامعه آماری این تحقیق مصرف کنندگان و کاربران سایت دیجی کالا می باشد که حداقل یکبار از این سایت خرید کرده باشند. در این راستا ۲۲۲ پرسشنامه حاصل از داده های کاربران سایت دیجی کالا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مدل تحقیق با بهره گیری از ادبیات مرتبط با موضوع تحقیق و پژوهش های پیشین طراحی گردید و با کمک مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت مشخص گردید که جنبه های بازی کاری بر مشارکت مشتریان تاثیر مثبت و معناداری دارد. جنبه های غوطه ورسازی بازی کاری بر جنبه های احساسی مشارکت مشتریان، جنبه های دستاوردی بر جنبه های شناختی مشارکت مشتریان و جنبه های اجتماعی بازی کاری نیز بر جنبه های اجتماعی مشارکت مشتری تاثیری مثبت وقوی تر دارد.
تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سبز به عنوان رهیافتی جدید مورد توجه سیاست گذاران دولتی و آموزشی در کشورهای مختلف قرار گرفته است؛ به گونه ای که اهمیت توسعه محصولات سالم و سبز به خصوص در بخش کشاورزی برای حفظ سلامت جامعه و محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی در دسته پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش تکنیک تحلیل سوات (SWOT) بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام زنان کشاورز در استان ایلام بودند که موفق به دریافت نشان حد مجاز آلاینده ها برای محصولات کشاورزی خود از اداره کل استاندارد استان ایلام شدند. نمونه های مورد نظر در این پژوهش به صورت هدفمند و به روش نمونه گیری گلوله برفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به صورت انفرادی و بحث گروهی بود. در بخش کمی با کمک پرسشنامه و نرم افزار SPSS و همچنین تشکیل ماتریس SWOT چهار راهبرد (تهاجمی- تدافعی- محافظه کارانه و رقابتی) ارائه گردید. نتایج پژوهش بیانگر این بود که راهبردهای تهاجمی (SO) شامل برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق، راهبردهای محافظه کارانه (WO)، شامل تعیین الگوهای موفق و پیش رو در زمینه تولید محصول سالم و تجلیل و تقدیر سالانه از آن ها، راهبردهای رقابتی(ST)، شامل استفاده از بذرهای اصلاح شده در تولید محصول سالم و راهبردهای تدافعی (WT)، شامل ایجاد بازار فروش و یا میدان تره بار ویژه محصولات سالم تعیین گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی راهکارهای مناسب برای توسعه محصول سالم در استان ایلام نشان داد که به ترتیب برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق و ایجاد رغبت و میل کامل به سمت تولید محصول سالم با حمایت، آموزش و اطلاع رسانی لازم از طرف دولت از مهمترین راهکارها جهت توسعه محصول سالم در استان ایلام می باشند. یافته های این پژوهش راهنمایی مناسب برای کمک به سیاست گذاران دولتی و آموزشی- ترویجی جهت توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی ارائه می دهد.