فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۷۷۸ مورد.
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی از دیدگاه دانشجویان رشته های کشاورزی انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، جزء مطالعات آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، دیدگاه 15 نفر از خبرگان حوزه کسب و کارهای نوپا تحلیل گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 3781 نفر از دانشجویان کشاورزی کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 416 نفر به صورت نمونه گیری چند مرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شد. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده ( (AVEاستفاده شد که مقدار آن برای سازه های پژوهش بالاتر از 5/0 بود. به منظور تعیین پایایی، از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد که مقدار آن برای سازه های پژوهش بالاتر از 6/0 بود. مقدار آلفای کرونباخ نیز برای سازه های مورد مطالعه، بالاتر از 7/0 محاسبه گردید. به منظور تحلیل داده ها از آماره های فراوانی و میانگین در بخش توصیفی و تحلیل عامل تأییدی در بخش استنباطی استفاده شد. مطابق یافته های بخش کیفی، مؤلفه های سرمایه انسانی، سیاست گذاری، فرهنگی- اجتماعی، حمایتی- پشتیبانی، توسعه بازار و مالی - اقتصادی به ترتیب بیشترین کدها را به خود اختصاص دادند. مطابق یافته های بخش کمی، مؤلفه های سرمایه انسانی با بار عاملی 96/0، حمایتی- پشتیبانی با بار عاملی 95/0، فرهنگی- اجتماعی با بار عاملی 94/0، سیاست گذاری با بار عاملی 92/0، توسعه بازار با بار عاملی 88/0 و مالی- اقتصادی با بار عاملی 83/0 به ترتیب در مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی کشور دارای اهمیت بودند. قابل ذکر است که از دیدگاه دانشجویان کشاورزی، مؤلفه سرمایه انسانی بیشترین اهمیت را در رشد زیستت بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی داشت، لذا پیشنهاد می گردد، فرصت آموزش و یادگیری تجربی در حوزه های کارآفرینی و راه اندازی کسب و کارهای نوپا در دانشکده های کشاورزی برای دانشجویان فراهم گردد.
تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر همه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول در شاخه های نظری، فنی و حرفه ای و کاردانش بودند (N=1645) که تعداد 231 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه گزینش شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان، روایی همگرا و تشخیصی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار های SPSS23 و AMOS23 انجام شد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که حمایت رابطه ای درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه داشت؛ ولی اثر متغیرهای حمایت آموزشی و ساختاری درک شده بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه تأیید نشد. بنابراین، می توان گفت که اگر چه مدارس فنی وحرفه ای و کارودانش با ماهیت مهارت آموزی دانش آموزان دایر گردیده، ولی تنها به آموزش های نظری روی آورده و آموزش های کاربردی آن ها نیز با نگاه کارآفرینی نبوده و بسترساز بروز رفتار کارآفرینانه در آنان نمی باشد. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهای مناسبی برای مدیران و مسئولان سازمان آموزش و پرورش و مدارس متوسطه به همراه داشته باشد.
طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز نقش دیپلماسی تجاری در توسعه اقتصادی و تجاری چنان اهمیتی یافته است که در برخی کشورها بخش عمده وقت دستگاه دیپلماتیک به این امر اختصاص می یابد. در کشور ما انتظار می رود دیپلماسی تجاری به یکی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل شود تا بتواند بخشی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانش بنیان را مرتفع سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان بود که برای این منظور از رویکرد ترکیبی استفاده شد، بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری نظری، 16 مصاحبه عمیق نمیه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با فعالان شرکتهای دانش بنیان (متخصصان، مدیران شرکتها و مسئولین مرتبط) صورت پذیرفت و مدل سیستمی دیپلماسی تجاری صادرات محور در شرکتهای دانش بنیان طراحی شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از مدل معالات ساختاری، مدل مذکور در 102 شرکت دانش بنیان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مدل دیپلماسی تجاری جهت پیاده سازی و نیل به صادرات پایدار نیازمند یک نگاه سیستمی است که در آن باید به عناصر ورودی ها، خانه پردازش، خروجی ها و بازخورد توجه ویژه ای شود، همچنین نتایج در بخش کمی تاثیرات ورودی ها بر خانه پردازش، خانه پردازش بر خروجی ، خروجی بر بازخور و باخورد بر ورودی ها را تایید کرد.
طراحی الگوی پویای بین المللی شدن شرکت های دانش بنیان کوچک و متوسط (مطالعه موردی: صنعت داروهای گیاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان در دو مسیر سنتی و زودهنگام جهت ارائه الگویی پویاست که پویایی خود را هم از دریافت بازخورد عوامل بر هم و هم از تنوع شرایط حاکم بر فضای کسب و کار بین المللی کسب می کند. در این راستا، بنگاه های دانش بنیان تولیدی فعال در صنعت داروهای گیاهی ایران که عمدتا در تراز کوچک و متوسط طبقه بندی می شوند مد نظر و مورد بررسی قرار می گیرند. در ابتدا چهارده عامل اصلی موثر در بین المللی شدن شرکتها از طریق مصاحبه تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک نقشه شناختی فازی روابط و مفاهیم عصبی حاکم بر عوامل موثر بر بین المللی شدن شرکتهای مورد مطالعه برای دو وضعیت متفاوت قبل و بعد از تحریمهای بین المللی مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت، الگوی پویای بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان با استفاده از تعریف بین المللی شدن بر پایه سه بعد زمان، محدوده و مقیاس و میزان اهمیت و تغییرات عوامل بین المللی شدن برای دو حالت بیان شده پیشنهاد می گردد. تحلیل داده ها نشان می دهد که کاربست رویکردهای موجود در ادبیات بین المللی شدن شرکتها که غالبا به شکلی غیر پویا ارائه شده اند به تنهایی در خصوص شرکتهای دانش بنیان کارساز نبوده و نیازمند رویکردی تلفیقی با در نظر گرفتن بازخورد مفاهیم بر هم است که با شرایط کسب و کار فعلی تطابق داشته باشد.
تبیین مولفه های روان شناختی توکل کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بسیاری از پژوهشگران غیرمسلمان تلاش می کنند ویژگی های شخصیتی کارآفرینان را با مراجعه به واژگان موجود در کتب مقدس خود تبیین نمایند، عنایت به واژه قرآنی توکل از منظر معناشناختی برای تبیین مولفه های توکل کارآفرینانه از جمله مباحثی است که کمتر توسط پژوهشگران مسلمان بدان توجه شده است. توکل کارآفرینانه یکی از زمینه های پژوهشی بسیار ضروری در حوزه کسب و کار است که شناسایی ابعاد گوناگون آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با التفات به واژه توکل و استناد به معانی آیات قرآن پیرامون آن، ویژگی های روان شناختی توکل کارآفرینانه را تبیین نماید. روش انجام این پژوهش، معنا شناسی و جامعه مورد مطالعه، کل قرآن کریم و تفاسیر درباره آیات توکل است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، واژه توکل با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی، توانایی برقراری ارتباط معنایی با چهار مولفه روان شناختی کارآفرینانه یعنی «تحمل ابهام کارآفرینانه»، «توفیق طلبی کارآفرینانه»، «خلاقیت و نوآوری کارآفرینانه» و «ریسک پذیری کارآفرینانه» دارد. نوآوری این پژوهش را می توان تلاش برای گفتمان بومی سازی و اسلامی سازی دانش حوزه کارآفرینی در زمینه تبیین ارزش های اسلامی و ترویج هنجارهای دینی در کسب و کار تلقی نمود.
طراحی مدلی برای تاثیر نوآوری بر عملکرد بازار وب سایت های خرید آنلاین با رویکرد تحلیل روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
259 - 287
حوزههای تخصصی:
امروزه کسب و کارهای مجازی برای این که عملکرد بازار بهتری داشته باشند، نیازمند ایجاد نوآوری هستند. اما توانایی شرکت ها برای کسب نوآوری، یکی از چالش های جدی فروشگاه های اینترنتی محسوب می گردد؛ بر همین اساس، تحقیق حاضر با هدف طراحی مدلی برای تاثیر نوآوری بر عملکرد بازار وب-سایت های خرید آنلاین با رویکرد تحلیل روایت صورت گرفته است. این مطالعه دارای رویکرد کیفی است. جامعه آماری شامل تمامی روایت های مربوط به ابعاد نوآوری و عملکرد بازار وب سایت های خرید آنلاین مطرح کشور بود. به کمک روش نمونه گیری قضاوتی، 69 روایت مورد بررسی قرار گرفتند. روایت ها با جست وجو در وب سایت ها و وبلاگ ها و با روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی در قالب شبکه مضامین تحلیل شده اند. نتایج حاکی از 7 مضمون سازمان دهنده و 161 مضمون پایه بودند. ابعد شناسایی شده شامل بعد نوآوری مدل کسب و کار (زیربعد نوع مدل کسب و کار و جریان درآمدی)، بعد نوآوری سازمانی (زیربعد نوآوری ساختار، نوآوری استراتژیک و فرهنگ نوآوری)، بعد نوآوری بازاریابی (زیربعد نوآوری محصول، نوآوری قیمت، نوآوری توزیع، نوآوری ترفیع، نوآوری تبلیغات، نوآوری بخش بندی مشتریان، نوآوری ارزش پیشنهادی و نوآوری ارتباط با مشتریان)، بعد نوآوری فرآیند (زیربعد نوآوری فناوری و نوآوری ایمنی)، بعد نوآوری اعتبار (زیربعد نوآوری اعتماد و نوآوری تخصص) و بعد عملکرد بازار (زیربعد عملکرد مالی و عملکرد غیرمالی) است که تحت مضامین فراگیر یعنی نوآوری و عملکرد وب سایت های مطرح خرید آنلاین در کشور قرار گرفتند و در شبکه مضامین نشان داده شدند.
بررسی رابطه بین منبع کنترل و قصد کارآفرینی دیجیتال با نقش تعدیل گری آموزش کارآفرینی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی دیجیتال رویکردی نوظهور از نوآوری است؛ بنابراین لازم است مطالعات بیشتری پیرامون این موضوع صورت گیرد. بدین منظور این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین منبع کنترل و قصد کارآفرینی دیجیتال با نقش تعدیل گری آموزش کارآفرینی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان رشته های مدیریت، فناوری اطلاعات و کامپیوتر دانشگاه شهید باهنر کرمان بود که از این میان تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید شد. داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار Smart PLS نسخه 3 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که منبع کنترل درونی، رابطه مثبت و معناداری با نگرش ها و کنترل رفتاری کارآفرینی دیجیتال دارد اما با هنجارهای ذهنی رابطه معناداری ندارد. افزون بر این، آموزش کارآفرینی نقش تعدیل کننده مثبتی در روابط بین منبع کنترل، برنامه ریزی و قصد کارآفرینی دیجیتال ایفا می کند. در پایان پژوهش پیشنهاد شد که مربیان در آموزش های کارآفرینی به نگرش و رفتارهای ادراک شده فراگیران توجه بیشتری داشته و این آموزش ها مرتبط با منبع کنترل درونی و رفتارهای برنامه ریزی (نگرش و رفتارهای ادراک شده) فراگیران باشد.
راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی بر شایستگی های کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین اهداف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور، تربیت دانش آموختگان کارآفرین و خلاق است. آموزش ها و دروس عملی می توانند فرصت مناسبی برای ترکیب دانش نظری با دانش تجربی، مهارت افزایی و مجهز ساختن دانش آموختگان به شایستگی های کارآفرینانه باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به انجام رسید. رویکرد کلی پژوهش، کیفی و از نظر هدف نیز کاربردی است. به منظور انجام پژوهش، تیمی 40 نفری از اساتید دانشگاه و دانشجویان به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند، داده های به دست آمده با تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. اعتبارسنجی یافته های به دست آمده از طریق بازبینی توسط مشارکت کنندگان و تکنیک سه سویه سازی بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مجموع سه گروه مهم از راهکارها (قبل از اجرای دروس، حین اجرای دروس و پس از اجرای دروس عملی- مهارتی) موجب بهبود تأثیرگذاری این دروس در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان شده است. در مجموع، عناصر مختلف سیستم آموزشی قبل از برگزاری دروس عملی- مهارتی، حین برگزاری و پس از آن در مرحله نظارت و ارزشیابی می توانند زمینه های تقویت شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان را فراهم کنند، به شرط آن که این عناصر در راستای کارآفرینی، برنامه ریزی و سازماندهی شوند.
تحلیل تأثیر تجربه وضعیت فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان با درنظرگرفتن نقش میانجی حس کنجکاوی ادراکی در فروشگاه های خرید آنلاین دیجی کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربه وضعیت فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان با نقش میانجی حس کنجکاوی ادراکی در فروشگاه های خرید آنلاین دیجی کالا می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی - پیمایشی و از حیث هدف کاربردی می باشد. همچنین از نظر ماهیت پژوهش از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان در دانشگاه اصفهان در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری نیز به صورت نمونه گیری در دسترس، است و بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه موردنظر 384 نفر محاسبه شد که در نهایت 336 نفر از دانشجویان، پرسشنامه را تکمیل کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد و روایی محتوایی پرسشنامه حاضر از سوی خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. فرضیه های مطرح شده در پژوهش همگی تأیید شدند و تأثیر معنادار تجربه فروشگاه مجازی بر خلاقیت مصرف کننده، تأثیر معنادار تجربه فروشگاه مجازی بر کنجکاوی ادراکی، تأثیر معنادار کنجکاوی ادراکی بر خلاقیت مصرف کننده و فرضیه میانجی شدن اثر تجربه فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان توسط حس کنجکاوی ادراکی به اثبات رسید.
اثرگذاری مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
دانشگاه جامع علمی کاربردی خود را دانشگاهی نسل سوم معرفی می نماید و کارآفرینی دانشگاهی را ازجمله رسالت های خود قلمداد می کند. دانش، زمینه ساز نوآوری و نوآوری، لازمه کارآفرینی است. در سنوات اخیر، نقش مدیریت دانش در نیل سازمان ها به اهدافشان بیش از پیش آشکار شده و بررسی میزان تحقق مدیریت دانش و نحوه اثر آن بر اهداف سازمانی به موضوع جذابی برای مدیران و پژوهشگران بدل شده است. هدف این پژوهش، بررسی نحوه اثرگذاری مؤلفه های مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه جامع علمی کاربردی است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 134 نفر از کارشناسان معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه جامع علمی کاربردی در کشور بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 98 نفر تعیین شد که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب جهت انتخاب اعضا استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد برای سنجش مدیریت دانش و کارآفرینی دانشگاهی بهره گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ترسیم مدل از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3.3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد درونی سازی دانش اثر مستقیم و معناداری بر کارآفرینی دانشگاهی دارد، اما اثرات سایر ابعاد مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی به اثبات نرسید. لذا دانشگاه به منظور پیشبرد و گسترش کارآفرینی دانشگاهی باید ارتباطات مؤثر میان اعضای خود را افزایش دهد، ضوابط، مقررات و آیین نامه ها را مستندسازی نموده و به توزیع شفاف اطلاعات اهتمام بیشتری ورزد.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: شرکت های تولید مواد غذایی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی برای پاسخ به تغییرات روزافزون در جهان و حفظ قدرت رقابت و اثربخشی، به طور فزاینده ای به کارآفرینی کارکنان خود اتکا دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان بود. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت های تولید مواد غذایی استان همدان بودند که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن به ترتیب براساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3.2 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان متغیرهای مورد مطالعه (ریسک پذیری، نوآوری، پیشگامی، قصد کارآفرینانه، سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری)، متغیرهای پیشگامی و قصد کارآفرینانه بیش ترین سهم را در تبیین متغیر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان داشتند. همچنین، یافته های مطالعه نشان داد که قصد کارآفرینانه درون سازمانی رابطه بین نوآوری و پیشگامی با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان را میانجی گری می کند. این در حالی است که بر اساس نتایج مطالعه، رابطه معناداری بین سیستم فعال سازی رفتاری و ریسک پذیری با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان مشاهده نشد. یافته های این مطالعه، پیشنهادهای مفید و کاربردی را برای مدیرانی که به دنبال توسعه و بهبود کارآفرینی در سازمان های متبوع خود هستند، ارائه نموده است.
بررسی تاثیر استراتژی های تجاری بر عملکرد صادراتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای امروز ب ه دلیل تغییر در ماهی ت رقاب ت ب ین المل ل و رش د روزاف زون ش رکت ه ای چندملیتی با دنیای گذشته تفاوت های زیادی دارد. توسعه صادرات و ورود صحیح به بازار جهانی، همچنین حفظ شرایط و ماندگاری در آن جز با یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی به دست نمی آیند؛ بنابراین، باتوجه به اهمیت و ضرورت توسعه فعالیت های صادراتی، شرکت ها نیازمند اتخاذ استراتژی مناسب جهت توسعه پایدار آن هستند؛ لذا در این پژوهش به بررسی رابطه بین استراتژی های تجاری با عملکرد صادراتی شرکت ها پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش، اطلاعات صورت های مالی 176 شرکت در طی دوره زمانی 1396 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که انتخاب استراتژی های تجاری اثر مستقیم و معناداری بر عملکرد صادراتی شرکت ها دارد. یعنی هر چه استراتژی تجاری شرکت به سمت تهاجمی سوق پیدا کند عملکرد صادراتی شرکت نیز بیشتر می شود. همچنین رابطه معناداری بین استراتژی های تجاری با سهم بازار صادراتی و گرایش صادراتی وجود ندارد.
بررسی رابطه بین سواد دیجیتالی و توسعه کارآفرینی دیجیتال (مطالعه موردی: دانشگاه های هنر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و نوآوری در فناوری های دیجیتال به طور اساسی چشم انداز رقابتی، استراتژی ها، فرآیندها و ساختارهای سنتی را تغییر داده است. در دنیای دیجیتال، هر کاری را می توان از طریق رایانه یا تلفن هوشمند انجام داد. کارآفرینی دیجیتال با سرمایه گذاری در این فرآیند مزایای بسیاری را برای شرکت ها و جامعه به ارمغان آورده است. عوامل تعیین کننده موفقیت و توسعه کارآفرینی دیجیتال و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر هنوز مشخص نیست. این مطالعه ازآن جهت حائز اهمیت است که محیط های دیجیتال در اکثر کشورهای درحال توسعه به طور فزاینده ای در حال رشد هستند. چنین محیطی به عنوان یک فرصت برجسته برای ارتقای کارآفرینی دیجیتال تلقی می شود. هدف مقاله تعیین عواملی است که در توسعه کارآفرینی دیجیتال از طریق سواد دیجیتال نقش مؤثری دارند. این عوامل با بررسی ادبیات و مقالات نشریات خارجی در این زمینه و دسته بندی این عوامل و سپس ارائه مدلی جامع بر اساس داده های به دست آمده شناسایی شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS 3 استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه فارغ التحصیلان و اساتید دانشگاه های هنر تبریز می باشد. نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که سواد دیجیتال (ارتباط و همکاری, مهارت های تدریس و یادگیری, سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات, تحقیق دیجیتال و سواد اطلاعاتی) یکی از موضوعات مهم مرتبط با توسعه کارآفرینی دیجیتال است.
تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی (موردمطالعه: نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی در نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه بود و در آن سعی شده است تا عوامل متعددی که به واسطه کارآفرینی گردشگری بر توسعه این منطقه مؤثر هستند، تحلیل شوند. این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، روستاییان دهستان ریجاب بودند (6700 = N) که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، تعداد 259 نفر از آن ها برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار سنجش پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن توسط آزمون KMO، آزمون بارتلت و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از مهم ترین اثرات مثبت ورود گردشگران به مناطق روستایی می توان به توسعه زیرساختی (واریانس: 41/35 درصد)، توسعه اقتصادی و رفاهی (واریانس: 84/21 درصد) و توسعه اشتغال (واریانس: 20/13 درصد) و همچنین، از مهم ترین اثرات منفی می توان به تخریب فضای کسب وکار (واریانس: 35/9 درصد) اشاره نمود. بررسی های میدانی در نواحی روستایی دهستان ریجاب نیز نشان داد که میزان توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی در این مناطق پایین است و می توان با گسترش امکانات رفاهی و خدماتی، توانمندسازی روستاییان، تقویت زیرساخت فیزیکی و حمایت دولت از کارآفرینی و گردشگری روستایی، داشتن دیدگاهی مثبت نسبت به توسعه گردشگری روستایی، توانمندسازی روان شناختی، آموزش آداب و رسوم روستاییان به گردشگران، ارتقای امنیت اجتماعی و بهبود باور و نگرش نسبت به گردشگری، به موفقیت بیشتر در توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی کمک کرد.
تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر عملکرد بازاریابی با تحلیل نقش میانجی نوآوری محصول و تاکید بر دانش مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر عملکرد بازاریابی با تحلیل نقش میانجی نوآوری محصول و تاکید بر دانش مشتری است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، مدیران و سرپرستان ستاد مرکزی، شعب و نمایندگی های بیمه دانا در شهر مشهد بوده که با توجه به جدول مورگان، 165 نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری شد و سپس با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart pls 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که متغیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر توسعه نوآوری محصول تأثیر مثبت و معنادار داشته و متغیر توسعه نوآوری محصول بر عملکرد بازاریابی نیز تأثیر مثبت و معنادار داشته است. همچنین، دانش مشتری بر عملکرد بازاریابی و توسعه نوآوری محصول تأثیر مثبت و معناداری نشان داد و مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی و دانش مشتری از طریق توسعه نوآوری محصول بر عملکرد بازاریابی تاثیرمثبت و معناداری داشته است.
تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی با استفاده از روش فراترکیب می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب و با بهره از رویکرد باروسو و ساندلوسکی (2007) که گام های این پژوهش براساس روش هفت مرحله ای می باشد؛ جهت بررسی ادبیات تحقیق می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهایی است که تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی را داشته اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش فراترکیب استفاده گردید. در این مطالعه برای شناسایی مولفه های تمکین مالیاتی، ابتدا معیارهای غربالگری و تجزیه و تحلیل بر روی پژوهش های انجام شده، نهایتاً منجر به انتخاب 23 سند شد که تمام الزامات تعیین شده توسط پروتکل بررسی را برآورده می کردند. با بررسی این اسناد، 26 کد به عنوان مضامین سازمان دهنده شناسایی و در قالب 5 کد مضامین فراگیر با عناوین «هنجار فرهنگی، ارزش های اجتماعی، هنجار محوری، قانون مداری، ضمانت های اجرایی» معرفی شدند.
مدلی برای سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنایع غذایی حلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی مدلی برای سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنایع غذایی حلال می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و یک تحقیق آمیخته (کیفی – کمی) اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان علمی و خبرگان اجرایی صنایع غذایی حلال بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل 250 نفر از کارشناسان صنایع غذایی استان تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 152 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون تأیید شد. و روایی محتوایی پرسشنامه بخش کمی نیز توسط خبرگان تأیید شد. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیلتم (مضمون) و بخش کمی نیز از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنعت غذایی شامل چهار بعد اصلی شامل: عوامل مربوط به شرکت/ سازمان، عوامل مربوط به محیط برون سازمانی، عوامل مربوط به ماهیت فناوری و عوامل مربوط به بازار فناوری و 15 مؤلفه با 72 شاخص می باشد. نتایج پژوهش در بخش کمی نیز موید معنی داری ارتباط بین ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدل نهایی تحقیق می باشد.
شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین(مورد مطالعه: صنعت هوانوردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری بلاک چین یکی از امیدوارکننده ترین فناوری های قرن حاضر است که پتانسیل ایجاد تغییرات اساسی در مدل های کسب وکار در طیف گسترده ای از صنایع را دارد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین از دیدگاه متخصصین بازاریابی در صنعت هوانوردی است.این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی و از منظرفلسفی اثبات گرایانه است که با استفاده از روش آمیخته کیو انجام شده است. در این مطالعه نخست با مرور ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی برفناوری بلاک چین استخراج و با کمک خبرگان، عوامل نهایی مشخص گردید؛ سپس این عوامل در قالب کارت های کیو در اختیار 22 نفر از متخصصین و خبرگان بازاریابی در صنعت هوانوردی که به صورت هدفمند انتخاب شدند قرار گرفته و در نهایت دیدگاه آنان با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل گردید.مشارکت کنندگان در این پژوهش دارای 6 دیدگاه مختلف بوده و الگوهای ذهنی آنان براساس متغیرهای بازار، عوامل داخلی، محتوایی، فناورانه، عوامل انسانی و محیطی دسته بندی شده است.نتایج این پژوهش بینش مفیدی را به مدیران و تصمیم گیران در صنعت هوانوردی داده تا با شناخت این عوامل بتوانند بازاریابی دیجیتال را در شرکت های هواپیمایی تقویت نموده و آن را توسعه دهند.
هوش مصنوعی و آینده پیشرفت علمی: گذار از علم عادی به علم پساعادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ایده پیشرفت یکی از موضوعات اصلی اندیشمندان بوده است. ابتنا به علم و فناوری برای دستیابی به پیشرفت و بهبود مستمر کیفیت زندگی به یکی از اصول جهان شمول تبدیل شده است. بهره مندی از هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشرفت های فناورانه به منظور توانمندسازی انسان در محاسبه گری، پیش بینی و شکل دهی به آینده مطلوب مورد توجه متخصصان و دانشمندان قرار گرفته است. گسترش بکارگیری هوش مصنوعی در اکتشافات علمی موجب پیداش تحولات هستی شناختی و معرفت شناختی در علم شده است. هدف این مقاله تبیین چگونگی بهره مندی از هوش مصنوعی برای ارتقای توان اکتشافات علمی و دانش ورزی انسانی در فرایند پیشرفت علم است. پرسش اصلی این مقاله آن است که هوش مصنوعی چگونه امکان گذار از علوم عادی به علوم پساعادی را مهیا ساخته است؟روش های استفاده شده در این مقاله عبارتند از: مطالعات اسنادی و تحلیل روند به منظور بررسی چگونگی نفوذ هوش مصنوعی در پیشرفت علم و فناوری. یافته های اصلی این مقاله عبارتند از: پیشرفت علم از حیث ساختار، کارکرد، روش و عاملیت انسان به شیوه ای بنیادین توسط هوش مصنوعی دستخوش تحول شده است. این وضعیت باعث شکل گیری نوعی استیلا و انقیاد نوین در علم می شود که به شکل مستمر شکاف میان بهره برداران و محرومان از هوش مصنوعی به دلیل دسترسی های نابرابر به فناوری های نوین تشدید خواهد شد.
طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادر تخصصی نیروی برق حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادرتخصصی نیروی برق حرارتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، توسعه ای - کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع اکتشافی- استقرایی و در بخش کمی توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، ابعاد مدیریت استعداد در قالب ساختار، رفتار و زمینه هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 237 نفر از کارکنان شرکت های تابعه برق حرارتی می باشند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد قیاسی و تحلیل محتوا، با استفاده از مطالعات پیشین، مقولات نهایی شناسایی شد و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ساختاری مدیریت استعداد شامل شش بعد ساختار سازمانی، نظام جذب، نظام آموزش، نظام جبران خدمات، نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد و استراتژی سازمان می شود. ابعاد رفتاری شامل سه بعد فرهنگ سازمانی، سبک رهبری و تامین نیازهای سطح بالا و ابعاد زمینه ای شامل جو و محیط سازمان و محیط بیرونی می شود. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب می باشد.