فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 95
حوزههای تخصصی:
برندسازی کارآفرینانه یکی از زمینه های جدید در حوزه برندسازی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. لذا با توجه به ضرورت مطالعه در حوزه برندسازی کارآفرینانه و اهمیت شبکه های اجتماعی در برندسازی، این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. استراتژی این تحقیق، داده کاوی است. پایگاه داده این پژوهش شامل 789 رکورد است که 470 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری موفق در زمینه برندسازی و تعداد 319 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری ناموفق در زمینه برندسازی است. بررسی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده بر مبنای استاندارد کریسپ و با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم گیری و الگوریتم اپریوری به منظور استخراج قوانین و با استفاده از نرم افزار IBM SPSS Modeler 14.2 انجام شده است. در این پژوهش تعداد 29 ویژگی توسط شبکه عصبی به عنوان ویژگی های مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه تشخیص داده شد و سایر ویژگی های بدون تأثیر حذف گردید. در ادامه به منظور انجام فاز مدل سازی و استخراج قوانین از این 29 ویژگی استفاده شد و مهم ترین عوامل در موفقیت برندسازی کارآفرینانه مشخص گردید. مهم ترین این عوامل شامل «تعداد دنبال کنندگان، لوگو اختصاصی،کیفیت تصاویر و ویدئوها، درگاه پرداخت، وب سایت، توجه هم زمان به فروش حضوری و آنلاین، تعداد کم هشتگ های غیرمرتبط و غیره» بودند. همچنین در این پژوهش به تعدادی از مواردی که عدم موفقیت در برندسازی کارآفرینانه را در پی خواهد داشت نیز پرداخته شد.
ساختاردهی به مسائل صادرات صنایع خلاق و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع خلاق و فرهنگی دارای ظرفیت بالایی جهت انتقال مفاهیم فرهنگی ملت ها هستند و این موجب می شود تا صادرات این محصولات در کنار سود اقتصادی از بعد تاثیرگذاری فرهنگی نیز حائز اهمیت باشد. به منظور رونق صادرات این حوزه می بایستی موانع موجود شناسایی گردیده و برطرف شود. هدف از این پژوهش استخراج موانع صادرات صنایع خلاق می باشد که برای دستیابی به آن از روش آمیخته استفاده گردیده است. در بخش کیفی با بکار بردن روش تحلیل مضمون بر روی ادبیات و مصاحبه با فعالین این حوزه ۱۶۸ مضمون پایه شناسایی شد که این مضامین در ۴۱ مضمون سازمان دهنده دسته بندی گردید و در مرحله بعدی در ۱۰ مضمون فراگیر جای گرفت. در بخش کمی با طراحی پرسشنامه و انتخاب ۱۰ خبره بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی، مضامین بدست آمده با روش دیمتل اولویت بندی شدند. نتیجه تحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد که "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق" از بیشترین تاثیر گذاری در میان موانع برخوردار بوده و "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق"، "چالش های ساختاری و نهادی شرکت های فعال در حوزه صنایع خلاق"و "عدم توجه به عوامل نهادی در صنایع خلاق" ازجمله موانع علی در این حوزه می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای دانش بنیان مبتنی بر فناوری اطلاعات در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر سهم اقتصاد دیجیتال از کل کیک اقتصاد جهان با شیب تندی افزایش یافته و اقتصاد از منبع محوری به داده محوری در حال گذار است. کسب وکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات، مهم ترین بازیگران این عصر جدید اقتصاد هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر توسعه این کسب وکارها و اعتبارسنجی یکی از مدل های مفهومی موجود در ادبیات است. تحقیق ازنظر هدف کاربردی بوده و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. در این پژوهش، یافته های مدل منتخب به همراه چند شاخص دیگر که از مطالعات سایر پژوهشگران استخراج شده در قالب یک پرسشنامه پیاده سازی شده و به صورت الکترونیکی در جامعه ای متشکل از سه گروه مختلف از فعالان این صنعت توزیع شده است. داده های دریافت شده از 232 پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته، یافته ها در قالب یک مدل نهایی ارائه گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توسعه اقتصاد دیجیتال مستلزم توانمندسازی بنگاه های هوشمند و توجه هم زمان به عوامل محیطی است. همچنین، عوامل سیاستی و نقش دولت در توسعه این کسب وکارها بسیار کلیدی بوده، سایر عوامل با اثرپذیری از سیاست های دولت در توسعه این شرکت ها ایجاد اثر می کنند. یافته های این پژوهش می تواند در سیاست گذاری توسعه اقتصاد دیجیتال در کشور و جهت دهی به حمایت های حاکمیت از کسب وکارهای این حوزه مؤثر باشد.
مدلی برای تشخیص ادعاهای غیر عادی خسارت در بیمه کشاورزی با استفاده از یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موارد کلاهبرداری در سال های اخیر به ویژه در زمینه های مهم و حساس مالی و بیمه ای افزایش یافته است. از این رو، برای مقابله با این گونه کلاهبرداری ها نیاز به اقدامات متفاوتی نسبت به روش های بازرسی سنتی وجود دارد. بیمه کشاورزی نیز با توجه به ماهیت و گستردگی وسیع آن از این تهدید مستثنا نبوده و سالانه هزینه های زیادی صرف پرداخت به خسارت های ساختگی می شود. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای کشف ادعاهای خسارت غیرواقعی در بیمه کشاورزی با بکارگیری تکنیک های داده کاوی و یادگیری ماشین ارائه شد. برای ساخت مدل یادگیری عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده های مورد استفاده از صندوق بیمه کشاورزی اخذ شد و مربوط به بیمه نامه های گندم آبی و دیم استان خوزستان بود که در سال زراعی 1399-1398 برای آنها غرامت پرداخت شده بود. بعد از آماده سازی و پیش پردازش داده ها، با استفاده از یادگیری عمیق نسبت به کشف موارد غیرعادی اقدام و نتایج توسط کارشناسان صندوق بیمه کشاورزی مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از تحلیل نتایج مشخص شد یک درصد از خسارت های پرداختی مربوط به درخواست های غیرواقعی بوده و در پرداخت خسارت بایستی دقت و بررسی بیشتری انجام شود. دقت مدل در تشخیص موارد غیرعادی برای گندم آبی و دیم به ترتیب برابر با 53/53 و 63/37 درصد بدست آمد. در بررسی نتایج مشخص شد 5 دسته رفتار غیرعادی منجر به پرداخت خسارت غیرواقعی شده اند که رفتار عدم ارائه مستندات خسارت فراوانی بیشتری نسبت به بقیه داشت.
مراکز رشد بین المللی به عنوان واسطه ارتباطی توسعه صادرات شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای فعال شدن شرکت های دانش بنیان در بازارهای جهانی، نیاز مبرمی به شبکه سازی میان توانمندی های داخلی و فرصت ها و بازیگران خارجی وجود دارد. مراکز رشد صادراتی (بین المللی) یکی از بازیگران کانونی هستند که هنوز شناخت مناسبی از آن ها در کشور وجود ندارد. هدف این مقاله تبیین نقش مراکز رشد صادراتی با استخراج مولفه های کارکردی و فضای کاری آنها و سپس ارائه مدل مفهومی شبکه ارتباطی است که این مراکز در آن به عنوان هاب و تسهیل گر بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان عمل می کنند. در این پژوهش، با رویکرد اکتشافی و با اتخاذ راهبرد مطالعه چندموردی، سه مرکز نوآوری دارای بیشترین فعالیت بین المللی در کشور انتخاب شدند. منابع داده ای عبارت است از اسناد و گزارشهای منتشرشده از مراکز و خصوصا مصاحبه های عمیق با 22 نفر از مدیران و خبرگان مرتبط با آن ها که با روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. مطابق نتایج 11 مضمون سازمان دهنده از کارکردهای مراکز نوآوری صادراتی شناسایی شد که متعاقبا در قالب 5 مضمون فراگیر دسته بندی شدند که عبارت است از: مربیگری صادراتی، خوشه بندی شرکت ها، پیوندهای ضعیف، پیوندهای قوی و حفاظت راهبردی. این نقش ها به همراه توصیفی از فضای کاری مراکز و شبکه ارتباطی آن ها برای صادرات، در قالب یک مدل شماتیک ارائه شدند. همچنین با ارزیابی میزان تحقق نقش های فوق در سه مرکز، سه سطح بلوغ، شامل «در حال رشد»، «بسترساز» و «آغازگر» برای یک مرکز نوآوری صادراتی پیشنهاد شد تا بدین ترتیب مسیر توسعه فراروی مراکز رشد در کشور جهت ارائه خدمات صادراتی روشن تر شود.
واکاوی موانع فراروی حرکت دانشگاه ها به سوی نوآوری باز (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
47 - 66
حوزههای تخصصی:
اهمیت نوآوری باز و نقشی که در افزایش مزیت رقابتی سازمان ها دارد بر کسی پوشیده نیست. از طرفی به دلیل عدم مطالعه نظام مند نوآوری باز در دانشگاه ها و وجود خلأ پژوهشی در این زمینه، واکاوی موانع فراروی دانشگاه ها برای گذار از نوآوری بسته به سوی نوآوری باز از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی موانع فراروی حرکت به سمت نوآوری باز در دانشگاه رازی است. این پژوهش ازنظر رویکرد جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) است. در مرحله کیفی با به کارگیری روش پژوهش تحلیل تم با 15 نفر از خبرگان اقدام به مصاحبه شد. یافته های مرحله اول با استفاده از روش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) تجزیه وتحلیل شدند. سپس در مرحله کمی برای بررسی و رتبه بندی موانع در دانشگاه رازی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری در بخش کمی شامل 110 نفر از اعضا هیئت علمی باسابقه تجاری سازی، تدریس و یا پژوهش در حوزه کارآفرینی در دانشگاه رازی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با فن انتساب متناسب 86 نفر از آن ها انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمی از آمار توصیفی بهره برده شد. طبق نتایج به دست آمده، درنهایت هشت مقوله اصلی به عنوان موانع شناسایی شد که به ترتیب عبارت اند از: موانع حمایتی، موانع ارتباطی، موانع فرهنگی، موانع ساختاری، سیاست گذاری های کلان دولتی، موانع آموزشی، موانع انگیزشی و موانع شخصیتی. براساس نتایج بخش کمی موانع حمایتی دارای بالاترین میانگین (14/5) که نشان دهنده میزان اهمیت بالاتر و کمترین میانگین به موانع شخصیتی (82/3) در دانشگاه رازی نسبت داده شد.
Non-linear Dynamics of Size, Capital Structure and Profitability in Threshold Panel Regression Framework in TSE
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to investigate the non-linear effect of size and capital structure of companies on profitability in the framework of threshold panel regression in companies listed on Tehran Stock Exchange. For this purpose, 105 companies from different industries were selected as a statistical sample between 2010 and 2021. Hypotheses testing were analyzed under two scenarios: linear multivariate regression and non-linear multivariate regression (threshold panel regression method). Profitability as a dependent variable, capital structure and company size as independent variables and equity, sales growth and company life as control variables were examined. The results of statistical analysis showed that there is no significant relationship between company size and profitability in a non-linear mode. In the case of a threshold panel, the size of the company is known as the threshold variable and the capital structure is known as the dependent variable of the regime. The threshold value was estimated at 15.89, since the model has a threshold limit, so two different regimes were obtained for the capital structure variable. In both regimes, the relationship between capital structure and non-linear profitability is negative and significant. In this way, in the first regime, the capital structure up to the threshold value of the company's size reduces the profitability, and in the second regime, when the capital structure value exceeds the threshold value, the capital structure has less effect on the profitability and increases the profitability. It reduces less than before. According to the obtained results, the companies that are in the second regime have a more favorable capital structure and profitability than the companies in the first regime.
فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی (مورد مطالعه: شهرستان مسجدسلیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان بود. برای رسیدن به این هدف، از رویکرد کیفی و روش دلفی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، کارآفرینان مجرب، متخصصان، صاحب نظران و سایر خبرگان در حوزه های کارآفرینی خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 21 نفر از آنان به عنوان اعضای پنل دلفی انتخاب شدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول مطالعه ی دلفی، پرسش نامه با پرسش های باز پاسخ و در دورهای دوم و سوم، پرسش نامه با پرسش های بسته و باز پاسخ بود. در دور اول داده ها با استفاده از روش مقایسه مستمر تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه وتحلیل داده ها در دور دوم با ترسیم جدول توزیع فراوانی (درصد و درصد تجمعی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دور سوم با ترسیم جدول توزیع فراوانی (درصد و درصد تجمعی)، محاسبه درصد توافق (CVI) و ضریب توافق کندال و همچنین برای اولویت بندی انواع فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی از میانگین و انحراف معیار بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که مهم ترین فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان شامل «بسته بندی محصولات دامی همچون کشک و دیگر محصولات مشابه»، «بسته بندی انواع گیاهان دارویی»، «سردخانه محصولات کشاورزی و غذایی»، «تولید، بسته بندی و توزیع نان محلی» و «بسته بندی عسل» بودند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به همراه دارد.
Capital Flow Regulations: The Effects of Liquidity and Dividend on the Financial Reporting Quality Evidence from Middle Eastern countries
حوزههای تخصصی:
Dividend policy has been an influential factor in corporate investment decisions and has been an issue in recent years. The monetary policy began with the creation of economic organizations and free trade markets during the financial crisis. These were the first examples of capital controls in the history of the European Union and had different effects on the financial position of companies. Since the Central Bank, the monetary policy council or any other monetary committee will change the volume of money by declaring and implementing monetary policies, we try to use a sample of the Middle East countries to distinguish between economic austerity and capital control and to assess the effects of the dividend on corporate capital decisions. All sample countries have a common financial reporting framework (International Financial Reporting Standards - IFRS), and some have a range of measures, from low-tight measures such as tax increases to more stringent measures such as enforcing capital controls. They implemented in order to stabilize their economy. To do this, we will specifically use two factors that determine information asymmetry in accounting: conditional conservatism and the level of revenue management
شناسایی ابعاد استراتژی کسب وکار دیجیتال جهت ورود به بازار های بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با توجّه به تحولات اخیر بازاریابی، اهمیت فناوری اطلاعات و ابزارهای دیجیتال و دغدغه اصلی بازاریابان در شیوه انتخاب استراتژی مناسب جهت ورود و تدوین استراتژی های ورود به بازارهای بین الملل مبتنی بر ابزارهای دیجیتال به ویژه رایانش ابری پوشیده نیست، ازاین رو هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی ابعاد و شاخص های استراتژی کسب وکار دیجیتال برای ورود به بازارهای بین الملل مبتنی بر پارادایم رایانش ابری است. روش پژوهش حاضر توصیفی- اکتشافی بوده ، نخست با بررسی پژوهش های انجام شده، پرسشنامه ای از معیارهای شناسایی شده براساس روش تحلیل محتوای اسنادی در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از شناسایی ابعاد و شاخص های مدل پژوهش با دریافت نظر 15 خبره (متخصص در حوزه دیجیتال، بازاریابی و رایانش ابری) با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره شامل سوارا (روش تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی) و آراس خاکستری، وزن دهی و اولویت بندی شد. یافته های به دست آمده از هردو روش حاکی از آن است که دامنه استراتژی کسب وکار دیجیتال - معماری دیجیتال، منابع استراتژی کسب وکار دیجیتال - معماری دیجیتال، دامنه استراتژی کسب وکار دیجیتال - مدل کسب وکار دیجیتال، منابع استراتژی کسب وکار دیجیتال - مدل کسب وکار دیجیتال و سرعت استراتژی کسب وکار دیجیتال - پویایی کسب وکار به ترتیب اولویت اوّل تا پنجم را داشتند. بر اساس اوزان محاسبه شده، مهم ترین بُعد استراتژی کسب وکار دیجیتال، معماری دیجیتال، پویایی کسب وکار، مدل کسب وکار دیجیتال و مدیریت اطلاعات است.
ارزیابی مدل های پرتفوی سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بازارهای مالی جهانی (با تاکید بر الگوریتم فرا ابتکاری چند هدفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی ابزارها و بازارهای مالی، تصمیم گیری در خصوص انتخاب نوع دارایی را برای سرمایه گذاران دشوار می کند، به طوری که سرمایه گذاران همواره در تصمیم گیری های خود با مسئلهٔ بهینه سازی مجموعهٔ دارایی ها روبه رو هستند؛ بنابراین انتخاب سبد سرمایه گذاری مناسب به منظور حداکثر سازی سود یکی از اصلی ترین دغدغه های سرمایه گذاران است. با این بیان هدف مقاله حاضر مقایسه توضیح دهندگی و عملکرد مسئله بهینه سازی و قدرت پیش بینی مدل های ARMA-شبیه سازی تاریخی و ARFIMA-مونت کارلو (از مدل های پدیرفته شده در دنیا) در بهینه سازی پرتفوی صندوق های سرمایه گذاری مشترک است. جامعهٔ آماری و نمونه شامل داده های صندوق های منتخب معامله شده در بورس اوراق بهادار کشورهای منتخب عضو فدراسیون بورس های آسیایی و اروپایی (FEAS) بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدل ARIMA-ارزش در معرض ریسک (شبیه سازی تاریخی) مرز کارای بالاتری در مقایسه با ARIMA-ارزش در معرض ریسک (شبیه سازی مونت کارلو) دارد. همچنین مرز کارای (جبهه پارتو) رسم شده توسط الگوریتم PESA-II برای مدل دیگر را در خود جای داده است. برای پی بردن به معنادار بودن این تفاوت عملکرد آزمون من-ویتنی بررسی شده است. نتایج بیانگر آن است که معیار شارپ پرتفلیو بهینه ARIMA-ارزش در معرض ریسک (شبیه سازی تاریخی) در مقایسه با ARIMA-ارزش در معرض ریسک (شبیه سازی تاریخی) بهتر است.
تحلیل جنسیتی تبیین کننده های رفتار کارآفرینانه دانشجویان ایران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 101
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی مفهومی است که برای فعالیت های ارزش آفرین به کار برده می شود؛ به گونه ای که نقش مهمی در توسعه فناوری و نوآوری، اشتغال زایی و توسعه اقتصادی دارد. اگرچه ادبیات کارآفرینی به صورت فزاینده ای در جهت بررسی عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان بر مبنای مدل های نیت محور تمرکز کرده است؛ ولی در جهت شناسایی عوامل شکل گیری رفتار کارآفرینانه دانشجویان به خصوص دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران مطالعه منسجمی انجام نشده است. به منظور پرکردن این شکاف مطالعاتی، پژوهش حاضر با به کارگیری نظریه رفتار برنامه ریزی شده به دنبال تحلیل جنسیتی تبیین کننده های رفتار کارآفرینانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان سال چهارم کارشناسی رشته های کشاورزی در نظام آموزش عالی کشور بودند که تعداد 455 نفر از آن ها به روش نمونه گیری چندمرحله ای از نه دانشگاه در کشور انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد و رفتار کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران داشتند. افزون بر این، نتایج تحلیل مقایسات چندگانه نشان داد که متغیر جنسیت تأثیر متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری بر قصد کارآفرینانه را تعدیل می کند. یافته های حاضر بیانگر کاربردپذیری و قابلیت اطمینان نظریه رفتار برنامه ریزی شده در بین دانشجویان کشاورزی ایران است؛ بنابراین، سیاست گذاران و برنامه ریزان نهادهای دولتی و آموزشی می توانند از نتایج این پژوهش در جهت تدوین راهبردها و راهکارهایی برای ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان کشاورزی بهره گیرند.
تاثیرپذیری عملکرد سازمان از پراکندگی قابلیت های بازاریابی بین المللی بین سازمانی؛ بررسی نقش میانجی انطباق برنامه بازاریابی و نقش تعدیل گر پویایی بازار و هماهنگی بازاریابی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد سازمان امروزه مورد توجه بازاریابان بوده است و برای بهبود عملکرد سازمان روش های مختلفی را تجربه می کنند این مساله در شرکت های صادراتی دارای اهمیت بیشتری است چرا که بازاریابی در عرصه بین المللی دارای پیچیدگی های خاص خود می باشد که باید با تغییرات روز دنیا پیش برود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر پراکندگی قابلیت های بازاریابی بین المللی بین سازمانی بر عملکرد سازمان با توجه به نقش میانجی انطباق برنامه بازاریابی و نقش تعدیل گر پویایی بازار و هماهنگی بازاریابی بین المللی شرکت های صادرکننده مشهد بوده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران شرکت های صادرکننده مشهد بوده که تعداد آن ها حدود 135 نفر بوده است؛ براساس فرمول کوکران نمونه آماری معادل 100 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد ایتژاک (2019) بوده است. جهت روایی ابزار از روایی صوری و تایید خبرگان و اساتید استفاده شد و روایی سازه با استفاده از بارهای عاملی تایید شد. جهت پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و pls بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که کلیه فرضیه های تحقیق تایید شدند و پراکندگی قابلیت های بازاریابی بین سازمانی بر انطباق برنامه بازاریابی و عملکرد سازمانی تاثیرگذار است و از طرف دیگر پویایی و هماهنگی بازاریابی بین المللی می توانند به عنوان تعدیل گر در رابطه بین پراکندگی قابلیت های بازاریابی بین المللی بین سازمانی و انطباق قرار گیرد و انطباق برنامه بازاریابی نیز می تواند تاثیر پراکندگی قابلیت های بازاریابی بین المللی بین سازمانی بر عملکرد سازمان را میانجی گری می کند.
بررسی بین طبقه ای نگرش مصرف کنندگان استان کرمانشاه در خصوص محصولات چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر قصد خرید محصولات چینی در بین مصرف کنندگان محصولات چینی در استان کرمانشاه و در 5 طبقه محصول انجام شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، پرسشنامه ای مشتمل بر 27 گویه طراحی و در بین نمونه ها توزیع و تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شد که هر طبقه محصول به صورت مجزا و در نهایت تمام طبقات محصول با هم مورد بررسی قرار گرفته اند که با توجه به نتایج مدل معادلات ساختاری برازش مناسب مدل پیشنهادی تأیید گردید یافته ها نشان داد که پنج متغیر، قوم گرایی، قیمت، عزت نفس، موقعیت اجتماعی و تجربه قبلی خرید بر قصد خرید مشتری تأثیرهای مثبت و معناداری دارند، در طبقه خودرو، تأثیر تجربه قبلی خرید بر قصد خرید، قوم گرایی بر موقعیت اجتماعی و موقعیت اجتماعی بر عزت نفس شخص؛ در طبقه لوازم خانگی، تأثیر قیمت بر قصد -خرید و تجربه قبلی خرید بر قصد خرید و موقعیت اجتماعی بر عزت نفس؛ در طبقه تلفن همراه، تأثیر تجربه قبلی خرید بر قصد خرید، موقعیت اجتماعی بر قصد خرید و موقعیت اجتماعی بر عزت نفس؛ در طبقه پوشاک، تأثیر تجربه قبلی خرید بر قصد خرید، موقعیت اجتماعی بر قصد خرید و قوم گرایی بر موقعیت اجتماعی و در نهایت در طبقه صنایع دستی، تأثیر تجربه قبلی خرید بر قصد خرید، موقعیت -اجتماعی بر عزت نفس مورد تأیید قرار گرفتند.
کدهای اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز مهاجرت روندی رو به افزایش یافته و اشتغال یکی از مهم ترین انگیزه های مهاجرت است. حکومت ها در قبال مهاجران ورودی و خروجی، مسئولیت های اخلاقی خاصی دارند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به تبیین کدهای اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته است. اخلاق مهاجرت به طور عام و مسئولیت اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار به طور خاص در پژوهش ها و مجامع بین الملل مغفول مانده است. در برخی امور زیرشاخه ای مهاجرت مانند گردشگری، نظام نامه های جهانی اخلاقی تدوین شده اما در مبحث مهم مهاجرت جز قوانینی حقوقی، توجه چندانی به مباحث اخلاقی نشده است. این مقاله با برشمردن مسئولیت های اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار پنجره جدیدی به روی پژوهشگران و سیاستمداران باز می کند. مهاجرت حق هر انسانی است. در نگاه نخست، حق هر انسانی است که در هرجایی که علاقه دارد اقامت گزیند و شغل مناسب خود را انتخاب نماید و حکومت ها در نگاه نخست، نمی توانند و نباید مانع آنان شوند. حکومت ها از نظر اخلاقی نمی توانند نسبت به مهاجران کار بی تفاوت باشند. حاکمیت در قبال حقوق شهروندان و حقوق مهاجران، مسئولیت حقوقی دارد. حقوق شهروندان بر حاکمیت در اولویت است. چالش ها و آسیب های مهاجرت حکومت ها را وامی دارد به خاطر رعایت مصالح شهروندان از پذیرش بی رویه مهاجران جلوگیری کنند. لحاظ حقوق شهروندی، مسئولیت حاکمیت در قبال مهاجران را سلب نمی کند؛ بلکه حکومت ها با اولویت دادن به مصالح شهروندان خود باید در ادای حقوق مهاجران به ویژه مهاجران قانونی کار کوشا باشند.
تأثیر پشتیبانی نهادی بر عملکرد صادراتی: تحلیل نقش تلاطم بازار و جهت گیری نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر پشتیبانی نهادی بر عملکرد صادراتی با در نظر گرفتن متغیر تلاطم بازار و جهت گیری نوآوری می باشد. این پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام یافته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. تلاطم بازار بر اساس سه شاخص تغییر در تقاضای مشتری، تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در اولویت های مشتری و پشتیبانی نهادی بر اساس دو شاخص پشتیبانی بازاریابی و پشتیبانی مالی سنجیده شد. نمونه آماری را 169 نفر از مدیران شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده فعال استان مازندران تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی سازه، تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS انجام شد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه ها ی تحقیق، پشتیبانی بازاریابی بر عملکرد صادراتی و جهت گیری نوآوری تأثیردارد. پشتیبانی مالی بر جهت گیری نوآوری تأثیردارد. ولی تاثیر پشتیبانی مالی بر عملکرد صادراتی تایید نشد. جهت گیری نوآوری بر عملکرد صادراتی تأثیردارد. بر اساس نتایج، تعدیلگری تلاطم بازار در ارتباط بین جهت گیری نوآوری و عملکرد صادراتی، باعث افزایش میزان تأثیر جهت گیری نوآوری بر عملکرد صادراتی شده است. همچنین پشتیبانی بازاریابی بر عملکرد صادراتی با در نظر گرفتن متغیر واسطه-ای جهت گیری نوآوری تأثیردارد ولی تأثیر غیر مستقیم پشتیبانی مالی بر عملکرد صادراتی از طریق متغیر واسطه ای جهت گیری نوآوری معنادار نمی باشد.
An Investigating the impact of quantitative trading strategies on the stock market crash according to the behavioral finance perspective (Case study: companies listed on the Tehran Stock Exchange)
حوزههای تخصصی:
According to the study of Fang and his colleagues in 2021, in order to reduce the fall of the stock market, companies pay attention to trading strategies and behavioral financial perspective, which have evaluated the assumptions and goals set in this regard; But there may be a gap in this path that prevents the connection or effect between the above variables, which is discussed in this study. This study aims to determine the effect of quantitative trading strategies on the fall of the stock market according to the perspective of behavioral finance (case study: companies admitted to the Tehran Stock Exchange). In order to analyze the research hypotheses, the statistical population was selected from 2016 to 2021 and for 6 years and included listed companies; the statistical sample was selected by elimination method and 90 companies. The research method used is a descriptive-analytical method and historical research data was collected and classified by referring to the financial statements and financial reports of the companies admitted to the Tehran Stock Exchange. The panel data method was used to analyze the statistical data; And in the analysis section, descriptive statistics, inferential statistics and various relevant tests were performed and data analysis was done using Eviews version 9 software. According to the analysis of the regression model, the findings of the research show that the main hypothesis has been confirmed and it was found that quantitative trading strategies have a negative and significant effect on the fall of the stock market according to the behavioral financial perspective of the companies admitted to the Tehran Stock Exchange. So that in this research, based on the t-statistics, the effectiveness of both special hypotheses (fall-timing and movement-reverse) was determined, and according to the mediating variable of behavioral financial perspective, they can also play a positive and significant role in reducing the fall of the stock market to be.
ارزیابی منبع محور مناطق نمونه گردشگری بر اساس مدلهای رقابتمندی مقصدهای گردشگری (TDC) و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای مهم مدیران گردشگری ، درک واقعی از عوامل مسیر موفقیت مقصد گردشگری، است. بنابراین مهم است زمینه ای که توسعه گردشگری در آن رخ می دهد و چگونگی تکامل آن برای دستیابی به موقعیت رقابتی به درستی ارزیابی شود. هدف این مطالعه تعیین اهمیت نسبی مشخصه هایی است که تعیین کننده ی مزیتهای نسبی نه رقابتی در فرایند توسعه و سرمایه گذاری مقصدها است. برای تحلیل از روش تصمیم گیری MCDA به عنوان روشی نوآورانه در زمینه تجارت مقصدهای گردشگری در ترکیب با مدل رقابت مندی مقصد گردشگری (TDC) مزیت های منبع محور برای سه منطقه نمونه گردشگری استفاده شده است. از روش نمونه گیری قضاوتی، شامل 15 کارشناس و متخصص گردشگری آشنا با مناطق نمونه این تحقیق، استفاده شد. بر طبق یافته های تحقیق، معیار " ویژگی های طبیعی، اجتماعی فرهنگی و فیزیکی منطقه" و همچنین معیار "دسترسی به منابع انسانی توانمند و تحصیل کرده و روحیه ی بالای مهمان نوازی و تمایل مردم برای مشارکت در توسعه ی گردشگری" به ترتیب با ارزیابی 41.7 و 27.2 درصد و نرخ ناسازگاری (IR) قابل قبول کمتر از 0.1، از اهمیت نسبی به مراتب بالاتری در سنجش مزیت نسبی مناطق مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. منطقه دریاچه مهاباد با 46.6 درصد نسبت به 2 منطقه گردشگری دیگر از اولویت بالاتری برای توسعه گردشگری انتخاب شد. در پایان مدل تصمیم گیری چند معیاره ی در ترکیب با الگوهای رقابتمندی مقصدهای گردشگری به عنوان یک ابزار اثربخش برای ارزیابی توان رقابت مندی و مزیت سنجی مناطق برای توسعه ی گردشگری ارزیابی می شود.
طراحی مدل تحلیل مسیر رفتار کارآفرینانه در کارآفرینی پیشه وری (موردمطالعه: صنعتگران صنایع دستی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که با ظهور عصر مدرن برای پیشه های قدیمی به وجود آمده است، عدم استقبال جوانان برای فعالیت در این کسب وکارها می باشد که در نهایت منجر به فراموش شدن و ازبین رفتن پیشه ها، فرهنگ و دانش بومی کشور می شود. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر رفتار کارآفرینانه در کارآفرینی پیشه وری می باشد. این پژوهش به صورت پیمایشی (پرسش نامه محقق ساخته) است. جامعه آماری مورد بررسی آن، شامل صنعتگران صنایع دستی شهر تهران (531 نفر) بودند که در 5 سال گذشته از سازمان میراث فرهنگی شهر تهران پروانه کارگاه اخذ نموده و یا آن را تمدید نموده بودند. حجم نمونه 223 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد و افراد نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های آماری با استفاده از SPSS 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیرهای مدیریت دانش شخصی، سخت کوشی و مربیگری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رفتار کارآفرینانه دارند. همچنین، باتوجه به مدل تجربی به دست آمده، متغیرهای سخت کوشی، مدیریت دانش شخصی، اشتیاق به کار هنری و مربیگری به متغیرهای میانی (درونداد) و متغیر نیاز به موفقیت به عنوان متغیرهای بیرونی می باشد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که 34% درصد از تغییرات رفتار کارآفرینانه توسط مجموع متغیرهای مستقل تبیین می شود.
تاثیر تاییدیه های محصولات خارجی بر ارزش ادراک شده و وفاداری مشتریان با نقش تعدیلگری روابط فرااجتماعی (مورد مطالعه: تجهیزات دندانپزشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تاییدیه های سازمان های تخصصی و قابل اعتماد بر ارزش درک شده و وفاداری مشتریان با توجه به نقش تعدیلگری روابط فرااجتماعی در بین مشتریان تجهیزات دندانپزشکی خارجی انجام گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیقات همبستگی و توصیفی بود. جامعه آماری مشتریان تجهیزات دندانپزشکی خارجی در شهر مشهد شامل دندانپزشکان دارای مطب بود که دارای 10 سال سابقه کاری هستند و حدودا 400 نفر برآورد شدند. همچنین حجم نمونه بر اساس جدول مورگان، برابر 196 نفر بدست آمد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه 16 سوالی یوان و همکاران (2020) بود. به منظور بررسی روایی از روایی محتوا و سازه (روایی همگرا، روایی واگرا و تحلیل عاملی تاییدی) و پایایی (ضریب الفای کرونباخ، ضریب پایایی ترکیبی) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس محاسبه گردید و در سطح استنباطی و جهت بررسی فرضیه ها از روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart-PLS استفاده گردید. نتایج تحلیل فرضیات نشان داد قابل اعتماد بودن و تخصص سازمان های تایید کننده بر ارزش ادراک شده تاثیرگذار است. همچنین ارزش ادراک شده بر وفاداری مشتریان تاثیرگذار بوده و از این رو نقش میانجی ارزش ادراک شده در رابطه میان قابل اعتماد بودن و تخصص سازمان های تاییدکننده با وفاداری مشتری مورد تایید قرار گرفت. با این حال نقش تعدیل گری روابط فرا اجتماعی در تاثیر متغیرهای قابل اعتماد بودن و تخصص سازمان های تایید کننده بر ارزش ادراک شده مورد تایید قرار نگرفت.