فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
با افزایش شدت رقابت و نیازهای در حال تغییر مداوم مشتری، در بازارهای بین المللی، پاسخگویی به تغییرات محیطی به یک عامل موفقیت حیاتی تبدیل شده است. فلذا شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده، باید چشم انداز بسیار پویایی را جهت پاسخگویی به نیازهای بازار و رقابت شدید مدیریت کنند. ازاین رو، این شرکت ها نیاز به توسعه مهارت های بازاریابی منحصر به فرد برای عملکردصادراتی برتر دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش پاسخگویی به بازار بر عملکردصادراتی با نقش میانجی مزیت رقابتی و تعدیل گری مهارت های بازاریابی است. جامعه آماری این تحقیق، شرکت های صادراتی کوچک و متوسط است. تعداد اعضای جامعه براساس پایگاه اطلاع رسانی شرکت های کوچک و متوسط 340 شرکت بود که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس تعداد نمونه 150 نفر برآورد گردیده و پرسشنامه ها تکمیل شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد «بومی سازی شده» برگرفته از تحقیقات خان و خان (2021) و بوسو و همکاران (2019) متشکل از 28 سوال استفاده شد. پرسشنامه ها از لحاظ روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. تجزیه و تحلیل شدند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که پاسخگویی به بازار با ضریب 328/2، مزیت رقابتی با ضریب 394/2، مهارت های بازاریابی با ضریب 610/4 بر عملکرد صادرات تأثیر مثبت و معنی داری دارند؛ و نتایج نشان دهنده نقش میانجی مزیت رقابتی با ضریب 357/2 در تأثیر پاسخگویی به بازار و عملکرد صادراتی می باشد؛ همچنین مهارت های بازاریابی با ضریب 197/1 نقش تعدیل کننده در رابطه بین پاسخگویی به بازار و عملکرد صادراتی ندارد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترویج و توسعه کسب وکارهای گردشگری مستلزم مشارکت تمامی ذی نفعان در این صنعت است. بخش کارآفرینی گردشگری نیز از این امر مستثنی نیست و به منظور ایجاد طرح و برنامه های لازم برای مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری نخست باید ابعاد و مؤلفه های آن شناسایی شود. بر همین مبنا تحقیق حاضر باهدف شناسایی ابعاد مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری (موردمطالعه: شهر یزد) صورت گرفت. این تحقیق از نظر روش اکتشافی و توصیفی و تحلیلی محسوب می شود. محقق نخست به مرور ادبیات و پیشینه تحقیق پرداخته و ابعاد مشارکت را از ادبیات جمع آوری کرده است و پس از آن مصاحبه نیمه ساختاریافته ای را با خبرگان گردشگری ترتیب داده و باتوجه به قاعده اشباع نظری مصاحبه ها به تعداد 23 رسیدند و پس از آن مقوله جدیدی در مصاحبه یافت نشده و در اینجا مصاحبه ها به اتمام رسید. با استفاده از روش کیفی (کدگذاری باز و محوری با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای) به تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج نشان داد ابعاد و مؤلفه ها شامل ابعاد روان شناختی (ویژگی های شخصیتی، نگرش فردی افراد)، اجتماعی - فرهنگی (باورها و اعتقادات، سرمایه اجتماعی، فرهنگ سازی، ارزش ها)، اقتصادی (تسهیلات اقتصادی، تعاون اقتصادی، وضعیت اقتصادی، مشارکت در اقتصاد)، نهادی - سیاسی (قوانین و مقررات، حیطه قدرت، اراده سیاسی، دیپلماسی خارجی، تشکل نهادی)، محیطی - جغرافیایی (موقعیت مکانی، کالبد محیطی، موقعیت زمانی) و تکنولوژیک (زیرساخت فناوری) است. نتایج این تحقیق می تواند در راستای برنامه ریزی مقاصد جهت توسعه کسب وکارها و کارآفرینی های گردشگری به کار گرفته شود.
Designing a transformational leadership model for the employees of health and treatment centers in Tehran utilizing the theme analysis method
حوزههای تخصصی:
To create a transformational leadership model for staff members of Tehran's health and treatment facilities, the present study was carried out. To present the model, a qualitative approach has been employed. Academic journalists and administrators of related institutions were part of the study's target population. The data collecting technique was semi-structured interviews. Theme analysis was used in open, central, and selective coding throughout the data analysis process. The results of the interviews revealed that the four components of the transformational leadership model used by the staff at the Tehran health and treatment center are persuasion, network building, capacity building, and entrepreneur orientation. These dimensions' sub-components consist of energizing, bolstering positive behaviors, organizational networks, the spirit of collaboration and engagement, confidence in capacity, belief in success and development, opportunism, and inventive and creative behaviors. The present approach aids the managers of these centers in laying the groundwork for the growth of productive and positive employee behaviors that will help them reach their objectives.
تاثیر کاربرد دانش، سرمایه اجتماعی و کنشگری تجارت الکترونیک بر چابکی سازمانی در پاسخ به بحران کرونا (مورد مطالعه: شرکت های صادراتی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا سناریوی اقتصاد جهانی را از نظم خارج کرده است. مکانیسم قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی وضعیت سختی را برای تجارت جهانی فراهم کرده است. در واکنش به همه گیری بیماری کرونا کشورهای سراسر جهان، از جمله ایران محدودیت های موقتی را بر صادرات برخی کالاهای پزشکی و برخی از مواد غذایی اعمال کردند تا کمبود احتمالی منابع کلیدی را کاهش دهند. در این راستا مطالعه حاضر به بررسی پیوند بین سرمایه اجتماعی، خلق مشترک دانش، کنشگری تجارت الکترونیک، حافظه سازمانی و کاربرد دانش در دستیابی به چابکی سازمانی در دوران بحرانی کووید-19 می پردازد. بنابراین از نظر هدف پژوهشی کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری متشکل از مدیران شرکت های صادراتی استان گلستان بوده که میزان حجم نمونه با توجه به محاسبه گر حجم نمونه برای معادلات ساختاری از نرم افزار SAMPLE POWER، 156 نفر تعیین گردید. در نهایت پرسشنامه میان 180 نفر از مدیران شرکت های صادراتی استان گلستان بصورت تصادفی ساده توزیع شد و تعداد 160 پرسشنامه تکمیل شده برگشتی تحت پوشش تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی (PLS) قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آنست که سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری در خلق مشترک دانش و کنشگری تجارت الکترونیک دارد. در مورد چابکی سازمانی نتایج نشان می دهد کنشگری تجارت الکترونیک و کاربرد دانش نقش مهمی در بوجود آمدن آن دارند در صورتی که خلق مشترک دانش نتوانسته است تأثیر مثبتی در دستیابی چابکی داشته باشد.
تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد گلخانه های استان مازندران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
57 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه ابعاد بازاریابی کارآفرینانه با عملکرد واحدهای گلخانه ای استان مازندران بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است؛ که ماهیت توصیفی- همبستگی داشته و با بهره گیری از روش پیمایش انجام شده است. در این تحقیق، تأثیر متغیرهایی نظیر پیشگامی، تمرکز بر فرصت ها، ریسک پذیری، نوآوری، مشتری گرایی، اهرم کردن منابع و ارزش آفرینی در واحدهای گلخانه ای به عنوان متغیرهای مستقل بر وضعیت عمکلرد این واحدها به عنوان متغیر وابسته بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 3000 نفر از مدیران واحدهای گلخانه ای پرورش دهنده گل و گیاه زینتی در استان مازندران بود؛ که تعداد 255 نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای بررسی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز، با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری و روایی محتوایی پرسشنامه توسط جمعی از متخصصان حوزه کارآفرینی و اقتصاد کشاورزی بررسی و تأیید شد. پایایی ابزار پژوهش نیز، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد؛ که مقدار آن برای بخش های مختلف متغیرهای مورد بررسی بین 0.70 تا 0.95 به دست آمد؛ که پایایی قابل قبولی را برای ابزار تحقیق نشان داد. تحزیه و تحلیل داده ها، به کمک نرم افزار SPSS نسخه 20 و SmartPLS نسخه 3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای پیشگامی، تمرکز بر فرصت ها، ریسک پذیری، نوآوری، اهرم کردن منابع و ارزش آفرینی با متغیر عملکرد واحدهای گلخانه ای رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. این در حالی است که بین متغیر مشتری گرایی با متغیر عملکرد رابطه ای به دست نیامد. در یک نتیجه گیری کلی و بر مبنای نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، می توان دریافت که توجه به ابعاد بازاریابی کارآفرینانه تبیین کننده سطح عملکرد واحدهای گلخانه ای می باشد.
بررسی رابطه بین درگیری و فرسودگی شغلی با عملکرد کسب وکار (مورد مطالعه: کارآفرینان روستایی شهرستان نهاوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بر اساس ادبیات پژوهش، عوامل بهزیستی روانشناختی نقش مهمی در تبیین پیامدهای کارآفرینانه دارند، ولیکن تأثیر این عوامل در کسب وکارهای روستایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه دو عامل بهزیستی روانشناختی یعنی درگیری و فرسودگی شغلی با عملکرد کسب وکارهای روستایی در شهرستان نهاوند بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارآفرینان روستاهای شهرستان نهاوند بود (200 = N) که با روش نمونه گیری در دسترس، 110 کارآفرین به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار آماری Smart PLS 3 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد فرسودگی شغلی رابطه مستقیمی با عملکرد کسب وکار ندارد، ولیکن به طور غیرمستقیم و از طریق درگیری شغلی رابطه منفی با عملکرد کسب وکار دارد. به عبارت دیگر، فرسودگی شغلی باعث کاهش درگیری شغلی کارآفرینان می شود و کاهش درگیری شغلی هم به نوبه ی خود منجر به کاهش عملکرد کسب وکارهای روستایی می شود. این یافته ها درک ما از چگونگی تأثیر عوامل روانشناختی بر پیامدهای کارآفرینانه را بهبود می دهد و به کارآفرینان پیشنهاد می کند که می توانند با بهبود بهزیستی شغلی خود به افزایش عملکرد کسب وکار خویش کمک کنند.
تأثیر رقابت پذیری برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه (موردمطالعه: بانک شهر استان تهران)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
موضوع رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت موردتوجه پژوهشگران علوم اقتصادی قرار گرفته است. امروزه، برندها به عنوان باارزش ترین دارایی بسیاری از شرکت ها شناخته شده اند؛ بنابراین، موفقیت صنعت بانکداری بی شک ناشی از عملکرد آن ها است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رقابت برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان بانک شهر استان تهران بودند (1496 نفر) که تعداد 306 نفر از آن ها به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Lisrel نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیر رقابت پذیری برند تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی و تأثیر منفی و معناداری بر فرصت های کارآفرینانه دارد. همچنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیر فرصت های کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی دارد. در نهایت، مشخص شد که متغیر رقابت پذیری برند از طریق فرصت های کارآفرینانه بر عملکرد بانکی تأثیر مثبت و معناداری دارد. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که برندسازی و فرصت های کارآفرینانه نقش بسیار مهمی در تقویت عملکرد بانکی ایفا می کنند.
واکاوی تأثیر کووید-19 بر زنجیره تامین شرکت های تجارت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر کووید-19 بر استحکام، تاب آوری و پایداری زنجیره تامین شرکت های تجارت الکترونیک است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است که با روش مقطعی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه فروشگاه های زنجیره ای تجارت الکترونیک در شهر سمنان است. از آنجا که تعداد واحدهای مستقر در این شهر محدود به چندین فروشگاه زنجیره ای تجارت الکترونیک است؛ بنابراین با توجه به محدود بودن جامعه آماری، حجم نمونه آماری 136 نفر با استفاده از جدول مورگان در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، روش نمونه گیری مورد استفاده در مطالعه حاضر، نمونه گیری در دسترس است. علاوه بر این، از چهار پرسشنامه استاندارد برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. همچنین برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این مطالعه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کووید-19 بر تاب آوری و استحکام زنجیره تامین تأثیری منفی و معنادار دارد. تاب آوری و استحکام زنجیره تامین بر زنجیره تامین پایدار و پیامدهای نیرومندی زنجیره تامین تاثیر مثبت و معنادار دارد.
شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیرات متقابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات که کرونا بر اقتصاد، اجتماع و حیات صنایع گذاشته و مشکلاتی که به ویژه برای صنعت گردشگری به همراه داشته است آینده نگاری و شناسایی روندها و فراروندهای موثر بر آینده صنعت گردشگری پساکرونا برای ادامه حیات این صنعت ضروری است. هدف این پژوهش شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسنادمعتبر ومصاحبه فهرستی ازفراروندها و روندهای کلیدی آینده گردشگری پساکرونا شناسایی شد، سپس با بهره گیری ازروش های آینده نگاری، روش تحلیل ساختاری- تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی شدبا نظر 14 نفر از خبرگان پژوهش و اجماع نظرات آنها درباره تاثیر عوامل بر یکدیگر ماتریس تکمیل شد. با تحلیل داده های بدست آمده از ماتریس با استفاده از نرم-افزار میک مک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر کدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار مشخص و ارزیابی شده و تمامی روندها در قالب متغیرهای دووجهی، متغیرهای تنظیم کننده، متغیرهای تاثیرگذار، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل مشخص و دسته بندی شد و نهایتا براساس تحلیل های نرم افزاری صورت گرفته روندهای راهبردی موثر شناسایی و مشخص گردید که عبارتند از: جهان مجازی، افزایش توجه به بهبود سبک زندگی مردم در توسعه فناوری، ارزش های اقتصادی، کانال-های دیجیتال، مراقبت های بهداشتی، اینترنت اشیا، رشد ادغام بازارها، استقرار فناوری جدید، نگرانی اپیدمی ها، نوآوری به عنوان رشد پایدار، تغییر باورها و ارزش ها و اعتقادات، تحول اجتماعی و اقتصادی، اهمیت زنجیره تامین، بازارهای در حال ظهور، دستیابی به فناوری پیشرفته، انعطاف پذیری، چابکی، هوش مصنوعی، تحول بخشی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده گردشگری پساکرونا محسوب میشوند.
تعیین روش ورود شرکت های دانش بنیان به بازار خارجی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های دانش بنیان با دارا بودن مزیت فناورانه ، ظرفیت خوبی برای ورود به بازارهای خارجی دارند. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای اولویت دهی به روشهای ورود به بازارهای خارجی توسط این شرکتهاست. روش این پژوهش ترکیبی است. در بخش شناسایی معیارها از رویکرد کیفی و در بخش اولویت بندی از رویکرد کمی استفاده شده است. ابتدا با مرور پیشینه تحقیق، مولفه های تاثیر گذار بر انتخاب روش ورود شامل عوامل داخلی (سازمان و محصولات آن) و عوامل خارجی (بازار داخلی و بازار خارجی) شناسایی شده است. سپس با استفاده از روش بهترین-بدترین معیارهای موثر بر حضور در بازارهای خارجی برای شرکتهای دانش بنیان رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد «تمایز محصول» و «شبکه سازی با شرکای خارجی» مهمترین معیارها برای این شرکتها هستند. این موضوع با فناورانه بودن محصولات این شرکتها و از سوی دیگر محدودیت منابع شرکتهای کوچک و متوسط برای سرمایه گذاری خارجی و لزوم جبران فقدان منابع با شبکه سازی همخوان است. در گام دوم، روش های ورود از منظر یک شرکت دانش بنیانِ دارای فعالیت گسترده بین المللی با استفاده از روش تاپسیس اولویت بندی شده است. نتایج نشان داد ایجاد شرکت تابعه با مالکیت کامل رتبه اول را دارد؛ در واقع این روش برای شرکتی که مراحل اولیه بین المللی شدن را طی نموده است، علاوه براینکه امکان محافظت از تکنولوژی اختصاصی شرکت را فراهم می کند، زمینه را برای صادرات به کشورهای مجاور شرکت تابعه فراهم می کند و البته می تواند حاکی از آن باشد که محدودیتهای صادرات از مبدا ایران، مطلوبیت روشهای ورود با ریسک بیشتر را افزایش می دهد.
واکاوی اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی در شهرستان کرمانشاه
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 86
حوزههای تخصصی:
این مطالعه آمیخته باهدف واکاوی اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری پژوهش سه گروه از کارآفرینان کشاورزی، جامعه روستایی و مدیران بانک ها و مؤسسات مالی بودند که برای انتخاب نمونه ها در هر گروه از روش های نمونه گیری تصادفی ساده، خوشه ای سه مرحله ای و همگون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه های نیمه ساختارمند و گروه بحث متمرکز جمع آوری شدند. بر اساس نتایج، در زیرسیستم سیاستی- در اسناد کلان کشور- به بسیاری از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی توجه نشده است، در زیرسیستم مالی، کارآفرینان با مشکلاتی عدیده ای در تأمین سرمایه مالی موردنیاز خود روبرو بوده اند. وضعیت سرمایه اجتماعی مردان کارآفرین خوب، اما میزان سرمایه اجتماعی زنان کارآفرین کم است. در بعد سرمایه انسانی، وضعیت تحصیلی و تجربه کارآفرینان مطلوب بود، اما کارآفرینان در رابطه با برخی از شایستگی های کارآفرینانه، ضعیف بودند. از لحاظ فرهنگی، فرهنگ موجود حامی فعالیت های کارآفرینانه نیست و در برخی موارد حتی به صورت مانع عمل می کند. در بخش حمایتی، میزان سطح آگاهی کارآفرینان و رضایت آن ها در رابطه با انواع سازمان های حمایتی (دولتی و غیردولتی) و خدمات ارائه شده از سوی آن ها پایین بود. در رابطه با بازار نیز کارآفرینان کشاورزی با موانع سیاستی، فنی و اقتصادی روبرو بودند. در مجموع اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی شهرستان کرمانشاه از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود؛ بنابراین، توصیه می گردد جهت عملکرد مطلوب اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی شهرستان کرمانشاه، تمامی زیرسیستم ها در کنار یکدیگر رشد کنند و تقویت شوند تا از طریق هم افزایی توانایی اکوسیستم را افزایش دهند.
پدیدارشناسی چالش های توسعه کارآفرینی روستایی از دیدگاه کارآفرینان پیشرو در بخش مرکزی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
شواهد مختلف حاکی از آن است که واکاوی تجربیات کارآفرینان روستایی می تواند منجر به شکل گیری نگرش اساسی، بررسی کاستی ها و چالش های موجود، اصلاح محدودیت های پیشِ رو و توسعه مسیر آینده و در نهایت بهبود بهره وری بنگاه های کوچک شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش پدیدار شناسی توصیفی و با هدف شناسایی چالش های توسعه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شد. در این پژوهش از روش کلایزی برای استخراج مضامین و مفاهیم، بهره گرفته شد. جمع آوری داده ها، با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت پذیرفت. مشارکت کنندگان، شامل کارآفرینان پیشرو در حیطه های کشاورزی و روستایی بخش مرکزی شهرستان جیرفت بودند. نمونه گیری به روش هدفمند از نوع گلوله برفی بود و مصاحبه ها با 10 نفر از مشارکت کنندگان تا دستیابی به اشباع داده ها و آستانه سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. یافته های پژوهش نشان دادند چالش های توسعه کارآفرینی کشاورزی در بستر مناطق روستایی در قالب 7 محور "اقتصادی؛ سیاست گذاری و برنامه ریزی؛ پشتیبانی و حمایتی؛ آموزشی و ارتباطی- اطلاع رسانی؛ زیرساختی؛ فرهنگی؛ شخصیتی- روانشناختی" قابل تفکیک است. اقتصاد بسته، برنامه ریزی متمرکز، تحولات بین المللی، بی ثباتی در قیمت نهاده ها و فروش محصولات؛ اخذ مالیات های سنگین از کسب وکارها؛ هزینه های حمل و نقل؛ نبود سرمایه و نقدینگی، نرخ بهره بانکی، بی اعتمادی به سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و روستایی اهم این چالش ها بودند. در پایان راهکارهایی عملیاتی برای کنترل و تعدیل چالش ها ارائه گردید.
ظرفیت های کارآفرینی در گردشگری دینی و عواید فرهنگی و اجتماعی آن
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 85
حوزههای تخصصی:
گردشگری از ابزارهای مؤثر در تعاملات فرهنگی و آشنایی با فرهنگ و تمدن ملت ها به شمار می رود و فرهنگ که بارزترین نماد هویت و منزلت یک جامعه است، از گردشگری تأثیر می پذیرد. با توجه به کثرت جوامع و توده های مسلمان و تمایل روز افزون آنان به سفرهای زیارتی، گردشگری دینی و مذهبی اهمیتی وافر یافته و یکی از گزاره ها و فرصت های مغتنم در ترویج بنیان های فرهنگی- اجتماعی و ارتقای سطح فرهنگی مسلمانان است. از طرفی، در مباحث مربوط به کارآفرینی که بیش ترین تأثیر را در توسعه اقتصادی جوامع امروز دارند- خصوصاً زمانی که در فرآیند نوآوری قرار گیرند- اهمیت استفاده از ظرفیت های مغفولی همچون گردشگری دینی با نگاهی کارآفرینانه اهمیت خاصی می یابد. در این مطالعه که در زمره پژوهش های کتابخانه ای و تحلیلی قرار می گیرد، ظرفیت های کارآفرینی در گردشگری دینی و عواید فرهنگی و اجتماعی آن در چند محور بررسی و راهکارهایی به عنوان نتیجه گیری ارائه گردید؛ که همراه با تأکید بر ضرورت های ایفای نقش بهتر در راستای توسعه ظرفیت های کارآفرینی در بخش گردشگری دینی و توسعه تعاملات اجتماعی و اقتصادی بود. در انتها پیشنهاد گردید که نگاه کارآفرینانه به ظرفیت های گردشگری دینی، به عنوان یک فرصت بسیار ارزنده و مؤثر در رشد اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی منطقه ای و ملی، باید مورد توجه سیاست مداران وکارآفرینان قرار گیرد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی با تبیین نقش میانجی قابلیت های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته، صادرات به عنوان یک فعالیت بازرگانی حیاتی در اقتصاد ملی کشورها رشد سریعی داشته و روند جهانی شدن بازارها، اهمیت زیربنایی درک رفتار و عملکرد شرکت ها را در بازارهای صادراتی بیشتر کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی با در نظر گرفتن نقش میانجی قابلیت های پویا است. این پژوهش کاربردی، به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ارشد و صادرات شرکت های صادراتی استان اصفهان است که در سال های 1395 و 1396 به عنوان نمونه یا برگزیده انتخاب شده اند. به دلیل محدود بودن اندازه جامعه، نمونه گیری انجام نشده و جامعه آماری به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و به شیوه مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS3 تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی و قابلیت های پویای اکتشاف و بهره برداری بازار صادراتی، پژوهش و توسعه، کارآفرینی گرایی صادراتی و انعطاف پذیری در تولید اثر مثبت دارد. علاوه براین، قابلیت های اکتشاف بازار صادراتی و کارآفرینی گرایی صادراتی بر عملکرد صادراتی تأثیر مثبت می گذارد. برخلاف انتظار، در پژوهش حاضر، قابلیت بهره برداری بازار صادراتی تأثیر منفی بر عملکرد صادراتی داشته است. تأثیر قابلیت های پژوهش و توسعه و انعطاف پذیری در تولید نیز بر عملکرد صادراتی مورد تأیید قرار نگرفته است.
ارائه مدل بهبود عملکردصادراتی شرکت های صنایع غذایی در استان کرمانشاه با محوریت استراتژی لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود افزایش شمار شرکت های صادرات صنایع غذایی در استان کرمانشاه ایران، نیازمندی های اساسی این شرکت ها به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و دست اندرکاران فضای کسب وکار پرریسکی را شاهد هستند. در این راستا ضرورت ارائه مدلی برای بهبود عملکرد صادراتی شرکت ها با تأکید بر نقش جهت گیری استراتژیک لجستیک احساس می شود. در این پژوهش با استفاده از از نظریه داده بنیان، رفتار استراتژیک لجستیک شرکت های صادرکننده مواد غذایی استان کرمانشاه مطالعه شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده مواد غذایی استان است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق گردآوری شده اند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها، با انجام کدگذاری باز تعداد 76 مفهوم استخراج شده است. در مرحله کدگذاری محوری، این مفاهیم در قالب 16 مقوله دسته بندی شده اند. در انتها، بر اساس مدل پارادیمی نظریه داده بنیان، مقوله ها در قالب 6 بعد عوامل علی (چالش های عمومی صادراتی، کیفیت لجستیک برای کالاهای صادراتی و عملکرد توسعه ای شرکت ها)، پدیده محوری (توانمندی های استان در زمینه صادرات مواد غذایی)، عوامل مداخله گر (هزینه های ارتقاء لجستیک کالاهای صادراتی، سبک مدیریت در شرکت های صادراتی، ویژگی های ساختاری شرکت ها و منابع انسانی )، شرایط زمینه ای (نقش حاکمیت و ارتباطات و بازاریابی)، استراتژی ها (استراتژی های زیرساختی، استراتژی های حمایتی، استراتژی های تحول دیجیتال و استراتژی های عملیاتی) و پیامدها (نتایج مطلوب مستقیم و نتایج مطلوب غیرمستقیم) دسته بندی شده اند. .
نقش گرایش به کارآفرینی اجتماعی در توسعه بازارگرایی و هم آفرینی ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی اجتماعی بر توسعه بازارگرایی و هم آفرینی ارزش است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارشناسان بازاریابی شرکت های صادرکننده برتر در صنعت مواد غذایی می باشد و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که نوآوری و تمایل اجرایی در تأثیرگذاری محوریت ماموریت اجتماعی بر گرایش به پایداری نقش میانجی دارد؛ گرایش به پایداری در تأثیرگذاری نوآوری و تمایل اجرایی بر اقدام پیشگیرانه نقش میانجی دارد؛ اقدام پیشگیرانه در تأثیرگذاری گرایش به پایداری بر بازارگرایی و هم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد و بازارگرایی نیز در تأثیرگذاری اقدام پیشگیرانه برهم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد؛ همچنین مدیریت ریسک در تأثیرگذاری گرایش به پایداری بر اقدام پیشگیرانه نقش تعدیگر دارد.
ارائه چارچوبی برای توسعه یادگیری کارآفرینانه: مطالعه ای در کسب وکارهای صنعت فناوری بلاک چین
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف ارائه چارچوبی برای توسعه یادگیری کارآفرینانه در فناوری بلاک چین و با رویکرد تفسیری و با مصاحبه های رویدادمحور انجام شد. پژوهشگران، بلاک چین را به عنوان یک فناوری نوظهور و تحول گرا همچون اینترنت می شناسند. باتوجه به تحولاتی که فناوری بلاک چین قابلیت ایجاد آن را دارد، شناسایی فرصت های کارآفرینی و بهره برداری از این فناوری اهمیت بالایی پیدا کرده است. عدم توجه به آموزش در این صنعت نوظهور، منجر به ازدست رفتن فرصت هایی برای کارآفرینان در جهت تشخیص فرصت ها، ایجاد کسب وکار و حفظ کسب وکار در صنعت بلاک چین خواهد شد. از این رو، شناسایی منابع، روش های یادگیری و آموزش برای توسعه کارآفرینی در این صنعت پراهمیت خواهد بود. برای این منظور مصاحبه های نیمه ساختار یافته ای با ۱۹ نفر از کارآفرینان یا مدیران ارشد صنعت بلاک چین که ساکن ایران هستند صورت گرفت و پس از کد گذاری مصاحبه ها، چارچوبی برای توسعه یادگیری کارآفرینان فناوری شناسایی شد. نتایج نشان می دهد که منابع یادگیری شامل چهار بخش یادگیری از کار- وظیفه، آموزش- انتشارات، تقلید- الگوبرداری و تعاملات انسانی- اجتماعی است که هرکدام نیز روش های متعددی را شامل می شوند. در این چارچوب علاوه بر منابع و روش های یادگیری، عوامل تسهیلگر شامل شش عامل انگیزه، علاقه مندی، فرایند زندگی شخصی، ماهیت محیط کسب وکار، ماهیت کسب وکار و ویژگی های شخصیتی شناسایی شد. شناسایی شش عامل محدود کننده شامل موانع اقتصادی، موانع اکوسیستم بلاک چین، موانع فناورانه، موانع حاکمیتی، موانع فردی و موانع نهادی از دیگر موارد این چارچوب است.
بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر کسب وکارهای حوزه سلامت
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 46
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یکی از مهم ترین فناوری های عصر حاضر شناخته می شود و با سرعتی فزاینده درحال رشد و تکامل می باشد و توانسته است بر روی طیف وسیعی از کسب و کارها در حوزه های مختلف تأثیر بگذارد. یکی از حوزه هایی که به شدت تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار گرفته است، حوزه سلامت می باشد. صنایعی چون بهداشت و درمان، رادیولوژی و داروسازی از صنایعی هستند که در دسته کسب و کارهای حوزه سلامت قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر روی کسب و کارهای حوزه سلامت می باشد. برای این منظور، با بررسی نظام مند ادبیات نظری و تجربی پژوهش در جهت تبیین مسئله و ارائه چارچوبی برای واکاوی چگونگی تأثیر هوش مصنوعی بر کسب وکارهای حوزه سلامت اقدام شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی توانسته است بر روی کسب وکارهای موجود در حوزه سلامت تأثیرات متنوعی بگذارد و موجب تغییراتی در ساختار آن ها گردد؛ اما این تأثیرات با فرصت ها و چالش هایی همراه است. در این راستا، فرصت هایی چون نوآوری و صرفه جویی در زمان و هزینه و چالش هایی چون عدم اطمینان و اعتماد کافی، نبود امنیت کافی، بحران منابع انسانی و کمبود نیروی کار متخصص و ماهر که در نتیجه کاربرد هوش مصنوعی در کسب وکارهای حوزه سلامت بروز کرده اند.
تاثیر قابلیت نوآوری بر عملکرد صادرات با نقش میانجی سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: صادرات یکی از معیارهای کلیدی برای بین المللی شدن شرکت ها در کسب وکارهای مختلف است که نقش بسیار مهمی در حیات شرکت ها دارد. از سوی دیگر، پیچیده شدن شرایط و رقابتی شدن بازارها، شرکت ها را برای بهره برداری از قابلیت های نوآوری سوق داده است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر قابلیت نوآوری بر عملکرد صادرات شرکت های کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی و کمی است. همچنین، شرکت های کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی به عنوان جامعه آماری این مطالعه انتخاب شده است. در این مطالعه، نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی انجام شده است. گردآوری داده ها در این پژوهش از طریق پرسشنامه صورت پذیرفته است. برای تحلیل و تفسیر فرضیه ها نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای SPSS23 و Amos23 استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که قابلیت نوآوری به صورت مستقیم بر سرمایه اجتماعی و عملکرد صادرات تأثیر دارد. همچنین، سرمایه اجتماعی به صورت مثبت بر عملکرد صادرات اثر دارد. در نهایت، نقش میانجی سرمایه اجتماعی در بین قابلیت نوآوری و عملکرد صادرات تأیید گردید. نتیجه گیری: شرکت های کوچک و متوسط با ارتقاء قابلیت نوآوری خود از طریق سرمایه اجتماعی می توانند منجر به رقابت پذیری بهتر خود شوند و بر توسعه و بهبود عملکرد صادرات بیافزایند.
The Impact of Management Accounting Network and Strategic Emotions of Management Accountants on Strategic Management with Emphasis on the Modifying Role of Organizational Culture and Information Systems
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to investigate the effect of the management accounting network and the strategic feelings of management accountants on strategic management with emphasis on the moderating role of organizational culture and information systems. It can help financial managers to make decisions in the value chain by using the participation of companies in the management accounting system. But unfortunately, despite the passage of time, the accounting techniques of strategic management are still unknown to financial managers and have led to the reduction of companies' participation in strategic decisions. The purpose of this research is to examine the effect of the management accounting network and the strategic feelings of management accountants on strategic management, emphasizing the moderating role of organizational culture and information systems. To study the theoretical foundations and examine the background of the research, a library method is used using Persian and Latin specialized books and articles and theses. The type of data used are quantitative and qualitative data, since the method of collecting information in each research is determined according to the type and nature of the research. In this research, two questionnaires are used. The research questionnaire consists of two parts, in the first part demographic questions are asked. In the second questionnaire, it is used to collect information related to strategic management accounting. The Likert method, which is a 5-point scale, was used to set up the questionnaire. Research evidence indicates that there is a positive and significant relationship between the management accounting network and the implementation of strategic management accounting practices. There is a relationship between the quality of information systems and strategic management accounting. Also, information systems moderate the relationship between the management accounting network and the implementation of strategic management accounting practices. There is a positive and significant relationship between innovation-oriented culture and the implementation of strategic management accounting practices. There is a positive and significant relationship between the result-oriented culture and the implementation of strategic management accounting practices. Innovative culture moderates the relationship between the management accounting network and the implementation of strategic management accounting practices. Results-oriented culture moderates the relationship between management accounting network and implementation of strategic management accounting practices. There is a positive and significant relationship between emotions and implementation of strategic management accounting practices. Information systems have a moderating effect on the relationship between emotions and implementation of strategic management accounting practices. Innovative culture has a moderating effect on the relationship between emotions and implementation of strategic management accounting practices. Result-oriented culture has a moderating effect on the relationship between emotions and implementation of strategic management accounting practices.