فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 107
حوزههای تخصصی:
توسعه کسب وکارهای خانگی در بین افراد آسیب پذیر جامعه به لحاظ روانی و اجتماعی باعث افزایش رفاه ذهنی و عینی و بهبود سطح زندگی آن ها می شود، همچنین موجب افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی و گسترش روابط اجتماعی افراد آسیب پذیر می گردد. بر این اساس توجه به اشتغال و کارآفرینی زنان آسیب پذیر در منزل، یکی از راهکارهای مؤثر در بهبود وضعیت اقتصادی آنان در جوامع محلی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی راهکارها و موانع توسعه مشاغل خانگی زنان آسیب پذیر در شهر همدان است. این مطالعه با استفاده از روش پژوهش کیفی از نوع نظریه برخاسته از داده ها انجام شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند بود. داده ها از طریق مصاحبه با زنان سرپرست خانوار و مطلعین کلیدی در شهر همدان جمع آوری شد. تعداد نمونه ها شامل 19 نفر بودند که به صورت هدفمند و با شیوه گلوله برفی و بر اساس اصل اشباع داده ها انتخاب شدند. نتایج نشان داد موانع پیش روی توسعه مشاغل خانگی برای زنان آسیب پذیر شامل موانع روان شناختی- خانوادگی، موانع فرهنگی، موانع مالی- حمایتی، موانع آموزشی و موانع بازاریابی هستند. همچنین راهکارهای اصلی شامل فرهنگ سازی و توانمندسازی، حمایت های مالی، تبلیغات و بازاریابی، و حمایت های آموزشی پیشنهاد گردید.
توسعه چارچوبی برای ارزیابی اقتصاد پلتفرمی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب دیجیتالی کنونی منجر به ظهور یک شکل سازمانی جدید یعنی شرکت پلتفرمی شده است. امروزه ارزشمند ترین شرکت های جهان و نخستین شرکت هایی که ارزش بازارشان فراتر از یک تریلیون دلار می باشند، شرکت های پلتفرمی هستند. اقتصاد پلتفرمی با سرعت نمایی در حال توسعه است و از این رو، تبدیل به یک اولویت اصلی برای دولت های سراسر جهان شده است. هدف پژوهش حاضر ارایه چارچوبی برای ارزیابی اقتصاد پلتفرمی دیجیتال در سطح بین المللی است. بدین منظور با بهره گیری از مرور نظام مند و رویکرد فراترکیب،کاربران دیجیتال، کارآفرینان دیجیتال، پلتفرم های دیجیتال، زیرساخت دیجیتال، ظرفیت نوآوری و محیط نهادی به عنوان ابعاد توانمندساز اقتصاد پلتفرمی شناسایی شدند و با استخراج شاخص های مناسب از گزارش های بین المللی، شاخص ترکیبی اقتصاد پلتفرمی توسعه یافت. بر اساس روش مدل سازی مسیر حداقل مربعات جزئی و مشخصا مدل سازه مرتبه بالاتر، مدل سنجش تایید گردید و با به کارگیری یک روش تجمیع غیر جبرانی، شاخص ترکیبی اقتصاد پلتفرمی برای 128 کشور جهان ارایه شد. در پایان، به بررسی وضعیت کنونی ایران در ارتباط با عوامل توانمندساز اقتصاد پلتفرمی و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن و ارایه راهکارهایی برای بهبود پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که با وجودی که ایران از لحاظ توانمند سازهای طرف تقاضا وضعیت نسبتا مناسبی دارد، ولی از لحاظ توانمندسازهای طرف عرضه با مشکلات جدی مواجه است.
درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 14 نفر از زنان شاغل در بانک مرکزی می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار2020 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که 60 مضمون به عنوان مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده (محیط غیر حمایتی، جو سازمانی مثبت، نشانگان زنبور عسل، شکاف حقوقی، توانمندسازی، نقص قوانین حمایتی، ساختار تبعیض آمیز استخدام و ارتقاء، تعصب جنسیتی، رابطه مداری، اضافه کاری، ناسازگاری ساختار شغلی و تعهدات خانوادگی، سنجش بهره وری، هویت شغلی، ویژگی های فردی، نیازمندی های زنان) و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل مضامین سازمان دهنده، 3 طبقه اصلی تحت عنوان مضامین فراگیر (جو حاکم از دید زنان، امکان اشتغال در رده میانی به بالا، باور زنان درباره پیشرفت شغل) شناسایی شد و در آخر مدل درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء مشخص شد.
مدل کیفی همکاری نظام بانکی با شرکتهای حوزه فین تک به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش بانکداری تجاری سنتی از دهه های شصت وهفتاد میلادی بتدریج با توسعه صنعت دیجیتال، افزایش استفاده از نوآوریهای این فناوری در صنعت بانکداری و استفاده روز افزون از توان دانشمندان حوزه فن آوری اطلاعات، سرعت قابل توجهی پیدا کرد. طی سه دهه گذشته نظام بانکی ایران استارت آپهای حوزه فین تک را به رسمیت شناخته است و بتدریج از مقابله و رقابت با فین تکها به همکاری و تشریک مساعی با این شرکتها روی آورده است. در این مقاله به منظور دستیابی به یک چارچوب متقن از نحوه اثر بخشی و چگونگی تعاملات و همکاریهای نظام بانکی ایران و شرکتهای فین تکی نسبت به تبیین و توسعه مدلی فراگیر جهت توضیح عوامل موثر و مولفه های آن در قالب مطالعاتی مشروح پرداخته شده و در نهایت بر لزوم بهره گیری از همکاریهای راهبردی و انعطاف پذیر در ساختاربندی همکاریهای نظام بانکی و فین تکها تاکید شده است . در این پژوهش که از نوع کیفی می باشد به منظور ارایه مدل کیفی پارادایمی با رویکرد داده بنیاد با 14 نفر از بهترین نخبگان کشور مصاحبه و جهت ارایه نتایج از نرم افزار اطلس تی استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نه تنها می تواند مورد استفاده کارشناسان، فعالان و سیاستگذاران این حوزه جهت ارزیابی نتایج و ترسیم تعاملات راهبردی بهینه در سیستم بانکی کشور قرار گیرد بلکه ضرورت و چگونگی ورود به همکاریهای راهبردی را برای شرکتهای حوزه فین تک و بانکهای کشور به طرز شفافی ترسیم می نماید.
تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابک سازی در دهکده های لجستیک استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابک سازی در دهکده های لجستیک استان تهران می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عامل و اعضای هیات مدیره موظف، معاونین، مدیران و رئیس ها و سرپرستان دوایر مختلف دهکده های لجستیک استان تهران که تعداد آن ها 99 نفر و نمونه گیری به صورت کل شمار می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محرک های محیطی محقق ساخته و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد درصد مقبولیت واژه زبانی «فشار و تأثیر بسیار زیاد» برای مقوله تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابکی نظام اداری دهکده های لجستیکی استان تهران مورد تأیید قرار می گیرد و همچنین مدل از برازش خوبی برخوردار می باشد.
تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان: نقش جو نوآوری و جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت و تغییرات سریع کسب وکارها، نوآوری برای هر سازمانی ضروری است. یک عامل مهم و تعیین کننده در افزایش نوآوری سازمان و کسب مزیت رقابتی، رفتار نوآورانه کارکنان است. در این میان، رفتار رهبران سازمان و جو محیط کاری اهمیت حیاتی در پرورش رفتارهای نوآورانه کارکنان دارند. در این راستا، هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان با نقش میانجی جو نوآوری و جو اخلاقی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کارکنان شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان آذربایجان شرقی تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power 3.1 تعداد 134 نفر محاسبه شد و نمونه گیری به روش در دسترس انجام گرفت. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. آزمون فرضیه ها هم با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 4 انجام شد. نتایج نشان داد که رهبری کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار نوآورانه کارکنان دارد. همچنین، نقش میانجی متغیرهای جو نوآوری و جو اخلاقی در رابطه بین رهبری کارآفرینانه و رفتار نوآورانه کارکنان تأیید شد. نتایج پژوهش دستاوردهای مهمی را برای مدیران شرکت های کوچک ومتوسط که به دنبال راه هایی برای افزایش رفتار نوآورانه در کارکنان شرکت هستند ارائه می دهد.
مرور نظام مند متون علمی توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های جدید مطالعه در سالیان اخیر مربوط به اخلاق کسب و کار و توسعه آن می باشد. ادبیات تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی مصادیق ارزش های اخلاقی در برخی کارآفرینان اجتماعی و به طور خاص کسب و کارهای اجتماعی بیش از سایر کسب و کارها قابل مشاهده می باشد. با توجه به اینکه پژوهش در این زمینه بسیار اندک بوده و نیازمند مطالعه هر چه بیشتر جهت شناسایی ابعاد و عوامل موثر بر آن می باشد، فلذا در این مطالعه بررسی می شود که در تحقیقات توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی چه عناصری مد نظر قرار گرفته است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی می باشد، به لحاظ هدف کاربردی بوده و بر اساس روش مرور سیستماتیک عنوان می گردد. جامعه آماری شامل کلیه مطالعات حوزه توسعه اخلاق کارآفرینی و کسب و کارهای اجتماعی در بازه زمانی از ابتدای انتشار تا سال 2022 و شامل 832 تحقیق است. شکست انتقال آموزه های اخلاق کسب و کار به محیط واقعی کار و نبود نظریه ها و مدل های تبیین کننده در این زمینه، از یافته های مهم مطالعه حاضر و مهم ترین شکاف تحقیقاتی شناسایی شده می باشد. همچنین انجام مرور متون سیستماتیک با استفاده از چارچوب وتن و استخراج مدل ساختار تئوری داده بنیاد از آن، یافته های دیگر این تحقیق می باشند.
طراحی مدل محیط بازاریابی دیجیتال در بازارهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی مبحث محیط بازاریابی دیجیتال است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مطالعه منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران و همچنین کارشناسان فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال، از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 جمع آوری شد. در مرحله کدگذاری باز،242 کد مقدماتی از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد. در دومین مرحله، کدگذاری محوری با استفاده از سازه های مدل کدگذاری محوری حول پدیده موردبررسی انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم محیط بازاریابی دیجیتال به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در قالب چهار دسته نوآوری، مدیریت بهینه، عوامل ساختاری، سهولت جای گرفتند و شش مقوله اصلی شامل راهبردهای تجاری، راهبردهای آموزشی، راهبردهای نوآورانه، برنامه ریزی و نظارت به عنوان راهبرد انتخاب شدند. عوامل مداخله گر در دودسته تقویت کننده و تضعیف کننده شناسایی شدند. عوامل فرهنگی، عوامل زیرساختی، آموزش، سبک رهبری، استراتژی ها به عنوان عوامل زمینه و بسترساز محیط بازاریابی دیجیتال تعیین شدند درنهایت پیامدهای عوامل مؤثر بر محیط بازاریابی دیجیتال در سه سطح خرد، میانی و کلان تعیین شدند.
سیستم های خدمت-محصول (PSS): تجزیه وتحلیل کتاب سنجی و ساختار شبکه تولیدات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
131 - 185
حوزههای تخصصی:
بنگاه های مدرن تولیدی برای مزیت رقابتی پایدار و سودآوری، هدف از تولید محصولات را ارائه خدمات به مشتریان به جای فروش محصولات و یا ارائه بسته ای از خدمات و محصول می دانند. یکی از ابعاد خدماتی شدن سیستم های خدمت-محصول است. لذا، با توجه به افزایش استفاده در صنعت و انتشار روزافزون مقالات، مانند طراحی، پیاده سازی و مدل های کسب وکار، سیستم های خدمت-محصول دیجیتال، هوشمند، پایدار و همچنین پژوهش های اندک در این حوزه در کشور، فرصت مناسبی برای آشنایی و مرور مطالعات، شناسایی شکاف های ادبیات موجود می باشد؛ بنابراین، هدف مقاله تمرکز بر این موضوع است. برای دستیابی به اهداف، یک تحلیل کامل کتاب سنجی و ساختار شبکه بر روی ادبیات موجود در اسکوپوس تا 18/7/ 2022 انجام شده است. مطالعه حاضر از نرم افزارهای “VOSviewer" و منبع باز R بسته "”bibliometrix استفاده می کند. همچنین، تحلیل های هم استنادی، همکاری (هم نویسندگی)، هم رخدادی (هم واژگانی)، استناد، تحلیل نقشه برداری موضوعی و خوشه بندی موردبحث قرار می گیرد. نتایج نشان داد که غالب ترین کلمات کلیدی «سیستم های خدمت-محصول»، «پایداری» و «سیستم های خدمت-محصول» هستند. کلیدواژه های اصلی درخوشه اصلی سیستم های خدمت-محصول و خدماتی شدن می باشند. اغلب مطالعات و استنادها به اقتصادهای توسعه یافته ی چین، انگلستان و ایتالیا محدود می شود. منابع را می توان به چهار خوشه طبقه بندی کرد. «مفهوم سازی و واژگان شناسی»، «طراحی و پیاده سازی سیستم های خدمت-محصول»، «ادغام سیستم های خدمت-محصول و پایداری و ارتباط با زنجیره تأمین» و «سیستم های خدمت-محصول دیجیتال و هوشمند». این مقاله به مدیران فرصتی برای آشنایی با این حوزه و طراحی و پیاده سازی آن ارائه می دهد.
شناسایی و اولویت بندی کاربردهای نسل پنجم اینترنت (5G) در تولید هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسل پنجم شبکه در حوزه تولید هوشمند و کارخانه هوشمند به عنوان یک فناوری که تولید صنعتی و اینترنت هوشمند را ادغام می کند، به سرعت درحال توسعه است؛ که حمایت جدیدی را برای تحول دیجیتال صنعت و توسعه اقتصاد با کیفیت بالا به ارمغان آورده است. بنابراین، این مقاله با تاکید بر نسل پنجم اینترنت و با هدف شناسایی پروژه های تولید هوشمند مبتنی بر 5G به دنبال اولویت بندی این پروژه ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی می باشد. لذا پس از بررسی ادبیات و مصاحبه با 17 خبره، 5 معیار اصلی برای اولویت بندی پروژه ها انتخاب و با روش تحلیل سلسله مراتبی و استفاده از پرسشنامه خبره وزن دهی شدند؛ سپس با استفاده از نظرات خبرگان، 22 پروژه کارخانه هوشمند از طریق مصاحبه و با روش تحلیل محتوای کیفی شناسایی شده و با توجه به وزن معیارها، اولویت بندی شدند. معیارها به ترتیب درآمد، هزینه و سطح ریسک پروژه محاسبه شدند. همچنین خط تولید هوشمند، لجستیک هوشمند، تخصیص منابع هوشمند و اتوماسیون سازی فرآیندها به ترتیب مهم ترین پروژه های تولید هوشمند شناسایی شدند که لازم است مدیران به آن ها توجه نمایند.
تأملی بر پوشش های اعتباری صندوق ضمانت صادرات ایران و چگونگی تأثیر آن در توسعه فعالیت های بین المللی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردن حیطه فعالیت شرکت های تجاری ورای مرزهای کشورها، که صادرات متداول ترین شیوه آن است؛ امری است که اهمیت آن برای شرکتها و نیز سیاستگذاران اقتصادی پوشیده نیست. اما تحقق آن مستلزم وجود شرایطی است که البته حصول آن برای شرکتهای کوچک و متوسط دشوارتر است. اطلاعات مربوط به تجارت ورای مرزها، دانش تجربی و امکانات فیزیکی از محدودیت های شرکتها در این خصوص هستند. صندوق ضمانت صادرات یکی از مهترین نهادهایی است که عهده دار تمهید صادرات در کشور می باشد و پوشش های بیمه اعتبار از مهمترین ابزارهای آن در این خصوص است، که ظرفیت جدیدی برای فائق آمدن بر پیچیدگی های صادرات فراهم می آورد، چه اینکه پوشش های مزبور نه تنها در صورت بروز حادثه، خسارت شرکتها را جبران می نمایند، بلکه نفس پوشش بیمه ای ارائه شده توسط صندوق با توجه به زیرساختها و الزاماتش، از میزان ریسک پیش روی شرکتهای صادرکننده می کاهد. این مهم در کنار اطلاعات فراهم شده و نیز تسهیل تأمین مالی شرکتها، مجال توسعه فعالیت های تجاری ورای مرزهای کشور را فراهم خواهد نمود. در نوشتار حاضر اولاً تفکیکی ماهیتی در خصوص پوشش های اعتباری صندوق ضمانت صادرات ارائه می گردد و ثانیاً چگونگی تأثیر این پوشش ها در توسعه فعالیتهای بین المللی شرکتها، از نظر خواهد گذشت.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی شبکه ای هوشمند در سیستم بانکداری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی شبکه ای هوشمند در سیستم بانکداری کشور بود. این پژوهش، کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، در بخش کتابخانه ای، اسناد بالادستی و در بخش میدانی، مدیران و کارشناسان سیستم باتکی کشور بودند. انتخاب افراد به روش نمونه گیری هدفمند با ملاک حداقل 10 سال سابقه تدریس و پژوهش و رشته آنها مدیریت بود. نمونه گیری با مشارکت 10 نفر از صاحبنظران و خبرگان صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو بخش، بررسی و کنکاش ادبیات تحقیق و اسناد بالادستی در بخش کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت کنندگان تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون (مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) انجام شده است. فرآیند کدگذاری و تحلیل متنی مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل داده های کیفیMAXQDA 2018 انجام گردید. نتایج نشان داد مدل حکمرانی شبکه ای هوشمند مشتمل بر هفت بعد عوامل رفتاری، عوامل ساختاری، عوامل مکانیسمی، توسعه همه جانبه، ملاحظات قانونی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، ثبات و شکوفایی اقتصادی و 26 شاخص است.
تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر همه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول در شاخه های نظری، فنی و حرفه ای و کاردانش بودند (N=1645) که تعداد 231 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه گزینش شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان، روایی همگرا و تشخیصی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار های SPSS23 و AMOS23 انجام شد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که حمایت رابطه ای درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه داشت؛ ولی اثر متغیرهای حمایت آموزشی و ساختاری درک شده بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه تأیید نشد. بنابراین، می توان گفت که اگر چه مدارس فنی وحرفه ای و کارودانش با ماهیت مهارت آموزی دانش آموزان دایر گردیده، ولی تنها به آموزش های نظری روی آورده و آموزش های کاربردی آن ها نیز با نگاه کارآفرینی نبوده و بسترساز بروز رفتار کارآفرینانه در آنان نمی باشد. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهای مناسبی برای مدیران و مسئولان سازمان آموزش و پرورش و مدارس متوسطه به همراه داشته باشد.
توسعه نمونه-سازه برای مدل کسب و کار پلتفرم های داده بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
145 - 189
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی اکتشافی و استقرایی و با هدف ارایه مدل کسب و کار برای داده بازارهای چند جانبه تدوین شده است و در زمره اولین پژوهش های انجام شده در این حوزه در ایران می باشد. علی رغم ظهور کسب و کارهای داده محور و دیجیتال در ایران که موجب تولید کلان داده ها شده اند، هنوز پلاتفرم هایی برای تبادل و تجارت داده در اشکال مختلف آن شکل نگرفته اند. در این پژوهش از دو مسیر روش شناختی"نظری به عملی" و "عملی به نظری" بر اساس روش توسعه تاکسونومی نیکرسون (2013) استفاده شده است. تلفیق مرور سیستماتیک ادبیات و مبانی نظری در مسیر اول با مصاحبه های ساختارمند با خبرگان و مرور پلاتفرم های داده بازار در مسیر دوم امکان دستیابی به یک نمونه- سازه جامع را میسر ساخت. یافته های پژوهش حاضر در قالب یک بلوک سازه ای اصلی تحت عنوان" پیشنهاد ارزش" و سه بلوک سازه ای فرعی با عناوین "خلق ارزش"، "تحویل ارزش" و "کسب ارزش" ارایه شده اند. خصایص این بلوک های سازه ای در قالب محصولات و خدمات ارایه شده، نحوه ی مالکیت داده بازار و جهت گیری تراکنش ها، مدل های قیمت گذاری و جریانات درآمدی، مکانیزم های حمایت از حریم خصوصی و ایمن سازی تراکنش ها، روش های تامین اعتماد متقابل و دیگر خصایص داده بازارها در مقاله حاضر تشریح شده اند و در نهایت یک نمونه- سازه جامع برای مدل کسب و کار داده بازار پیشنهاد شده است تا برنامه نویسان و دانشمندان علم داده بتوانند بر اساس آن چنین پلاتفرم هایی را طراحی کنند.
دیجیتالی شدن و بلوغ صادراتی شرکت های کوچک و متوسط: تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن بر بسیاری از استراتژی های سازمانی یک شرکت، از جمله توسعه فرصت های بازار تأثیر می گذارد و به عنوان عنصری جهت تقویت بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط شناخته شده است. استفاده از فناوری های دیجیتال مستلزم سرمایه گذاری و تغییر در رویه-های داخلی یک شرکت و استفاده از قابلیت های خاص برای مدیریت آنها است. تحقیقات در زمینه تأثیر دیجیتالی شدن بر بلوغ صادراتی SMEها پراکنده است و نیاز به یک پژوهش جامع در زمینه روند تحقیقات گذشته و روند پیش روی این موضوع وجود دارد. بنابراین تحقیق حاضر یک تحلیل کتاب سنجی با استفاده از نرم افزار Vosviewer با هدف بررسی تولیدات علمی منتشر شده و ترسیم نقشه علمی در حوزه دیجیتالی شدن و بلوغ صادراتی شرکت های کوچک و متوسط می باشد که به بررسی این حوزه با استفاده از 240 مقاله نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در بین سال های 1984 تا 2022 پرداخته است. برای تحلیل شبکه از تحلیل هم نویسندگی، تحلیل هم استنادی و تحلیل هم رخدادی بهره گرفته شد. در انتها با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده پنج خوشه موضوعی اصلی شناسایی شد که شامل منابع سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، قابلیت های سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، ابعاد بلوغ صادراتی، صادرات و بین المللی شدن و توسعه پایداری می باشد؛ که با توجه به روند مقالات، می توان انتظار داشت حوزه توسعه پایداری در سال های آتی توجه بیشتری را به خود جلب نمایند.
تبیین مولفه های روان شناختی توکل کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بسیاری از پژوهشگران غیرمسلمان تلاش می کنند ویژگی های شخصیتی کارآفرینان را با مراجعه به واژگان موجود در کتب مقدس خود تبیین نمایند، عنایت به واژه قرآنی توکل از منظر معناشناختی برای تبیین مولفه های توکل کارآفرینانه از جمله مباحثی است که کمتر توسط پژوهشگران مسلمان بدان توجه شده است. توکل کارآفرینانه یکی از زمینه های پژوهشی بسیار ضروری در حوزه کسب و کار است که شناسایی ابعاد گوناگون آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با التفات به واژه توکل و استناد به معانی آیات قرآن پیرامون آن، ویژگی های روان شناختی توکل کارآفرینانه را تبیین نماید. روش انجام این پژوهش، معنا شناسی و جامعه مورد مطالعه، کل قرآن کریم و تفاسیر درباره آیات توکل است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، واژه توکل با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی، توانایی برقراری ارتباط معنایی با چهار مولفه روان شناختی کارآفرینانه یعنی «تحمل ابهام کارآفرینانه»، «توفیق طلبی کارآفرینانه»، «خلاقیت و نوآوری کارآفرینانه» و «ریسک پذیری کارآفرینانه» دارد. نوآوری این پژوهش را می توان تلاش برای گفتمان بومی سازی و اسلامی سازی دانش حوزه کارآفرینی در زمینه تبیین ارزش های اسلامی و ترویج هنجارهای دینی در کسب و کار تلقی نمود.
تأثیر رضایت و اعتماد الکترونیکی بر قصد خرید مجدد آنلاین با میانجی گری سهولت استفاده و تعدیل گری تجربه آنلاین مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، تأثیر رضایت و اعتماد الکترونیکی بر قصد خرید مجدد آنلاین با میانجی گری سهولت استفاده و تعدیل گری تجربه آنلاین مشتریان در فروشگاه اینترنتی دیجی کالا می باشد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و براساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع علّی است. جامعه آماری پژوهش مشتریان فروشگاه دیجی کالا می باشد، که با توجه به فرمول کوکران برای حجم جامعه نامعلوم تعداد نمونه 384 نفر به دست آمد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری شد و سپس با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart pls 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که متغیرهای اعتماد و رضایت الکترونیکی بر سهولت استفاده تأثیر معنادار داشته و اعتماد و رضایت الکترونیکی و سهولت استفاده بر قصد خرید مجدد آنلاین تأثیر معنا دار داشته اند. همچنین اعتماد و رضایت الکترونیکی بر قصد خرید مجدد آنلاین با نقش میانجی گری سهولت استفاده تأثیر معناداری داشته است که توسط آزمون سوبل با مقدار z-value برای رضایت الکترونیکی 374/2 و برای اعتماد الکترونیکی 805/2 تائید گردید. تجربه آنلاین مشتری رابطه بین رضایت مشتری و قصد خرید مجدد آنلاین را تعدیل می کند و تجربه آنلاین رابطه بین اعتماد آنلاین و قصد خرید مجدد آنلاین را نیز تعدیل می نماید.
بررسی تاثیر استراتژی های تجاری بر عملکرد صادراتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای امروز ب ه دلیل تغییر در ماهی ت رقاب ت ب ین المل ل و رش د روزاف زون ش رکت ه ای چندملیتی با دنیای گذشته تفاوت های زیادی دارد. توسعه صادرات و ورود صحیح به بازار جهانی، همچنین حفظ شرایط و ماندگاری در آن جز با یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی به دست نمی آیند؛ بنابراین، باتوجه به اهمیت و ضرورت توسعه فعالیت های صادراتی، شرکت ها نیازمند اتخاذ استراتژی مناسب جهت توسعه پایدار آن هستند؛ لذا در این پژوهش به بررسی رابطه بین استراتژی های تجاری با عملکرد صادراتی شرکت ها پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش، اطلاعات صورت های مالی 176 شرکت در طی دوره زمانی 1396 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که انتخاب استراتژی های تجاری اثر مستقیم و معناداری بر عملکرد صادراتی شرکت ها دارد. یعنی هر چه استراتژی تجاری شرکت به سمت تهاجمی سوق پیدا کند عملکرد صادراتی شرکت نیز بیشتر می شود. همچنین رابطه معناداری بین استراتژی های تجاری با سهم بازار صادراتی و گرایش صادراتی وجود ندارد.
آسیب شناسی نظام آموزش مهارتی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
94 - 75
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر آموزش برای اقتصاد دانش بنیان بسیار حیاتی است. آموزش باعث ایجاد سرمایه انسانی می شود. توانایی های افراد را افزایش می دهد، بهره وری اقتصادی را در پی دارد و توسعه و پذیرش فناوری های مرزی را تسهیل می کند. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، کاهش رشد اقتصادی و شکست در رقابت های بین المللی به نحوی متأثر از عملکرد نظام آموزشی می باشد. لذا انجام اصلاحات در نظام آموزش باید به سمت تطابق هرچه بیش تر با اقتصاد دانش محور در حرکت باشد. از این رو این پژوهش با هدف آسیب شناسی نظام آموزش مهارتی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت، جزء پژوهش های کیفی و از نوع مطالعات موردی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه هنرجویان و هنرآموزان هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج است که به روش هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با میانگین زمانی حدود 70 دقیقه اشباع نظری داده ها حاصل شد. برای ترسیم ماتریس سوات و استخراج استراتژی ها از بحث گروهی متمرکز (گروه 7 نفره) استفاده شد. بر اساس نتایج مصاحبه با هنرجویان مهم ترین شاخص ها در نقاط ضعف (عدم رضایتمندی از مسئولان)، قوت (کیفیت تدریس هنرآموزان)، فرصت (موقعیت مناسب استان در بخش کشاورزی) و تهدید (مشکلات فرهنگی) بیان شد. از نظر هنرآموزان، در نقاط ضعف (فرآیند جذب هنرجویان)، قوت (کیفیت سیستم مدیریتی)، فرصت (بهبود سیاست های آموزش و پرورش) و تهدید (مشکلات فرهنگی) به عنوان مهم ترین شاخص های ماتریس سوات شناسایی شدند. در پایان راهبردهایی جهت کاهش آسیب های نظام آموزشی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج ارائه شد.
هوش مصنوعی و آینده پیشرفت علمی: گذار از علم عادی به علم پساعادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ایده پیشرفت یکی از موضوعات اصلی اندیشمندان بوده است. ابتنا به علم و فناوری برای دستیابی به پیشرفت و بهبود مستمر کیفیت زندگی به یکی از اصول جهان شمول تبدیل شده است. بهره مندی از هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشرفت های فناورانه به منظور توانمندسازی انسان در محاسبه گری، پیش بینی و شکل دهی به آینده مطلوب مورد توجه متخصصان و دانشمندان قرار گرفته است. گسترش بکارگیری هوش مصنوعی در اکتشافات علمی موجب پیداش تحولات هستی شناختی و معرفت شناختی در علم شده است. هدف این مقاله تبیین چگونگی بهره مندی از هوش مصنوعی برای ارتقای توان اکتشافات علمی و دانش ورزی انسانی در فرایند پیشرفت علم است. پرسش اصلی این مقاله آن است که هوش مصنوعی چگونه امکان گذار از علوم عادی به علوم پساعادی را مهیا ساخته است؟روش های استفاده شده در این مقاله عبارتند از: مطالعات اسنادی و تحلیل روند به منظور بررسی چگونگی نفوذ هوش مصنوعی در پیشرفت علم و فناوری. یافته های اصلی این مقاله عبارتند از: پیشرفت علم از حیث ساختار، کارکرد، روش و عاملیت انسان به شیوه ای بنیادین توسط هوش مصنوعی دستخوش تحول شده است. این وضعیت باعث شکل گیری نوعی استیلا و انقیاد نوین در علم می شود که به شکل مستمر شکاف میان بهره برداران و محرومان از هوش مصنوعی به دلیل دسترسی های نابرابر به فناوری های نوین تشدید خواهد شد.