فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف شناسایی و مدلسازی عوامل بلوغ تئوری انتقادی در حسابداری و نقش فناوری های نوین به ویژه هوش مصنوعی (AI) و تئوری ذینفعان را در ارتقای این بلوغ و کیفیت تحلیل می کند. استفاده از AI، با ایجاد شفافیت و بهبود تحلیل داده ها، می تواند ابزاری مؤثر در تحقق اهداف تئوری انتقادی باشد.
مدلی جهت انتخاب اعضای هیئت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
485 - 507
حوزههای تخصصی:
هدف: انتخاب اعضای هیئت مدیره، قبل از بازنگری های عمیق در بنیان وجودی هیئت مدیره، بدون هیچ گونه ضابطه خاص و فقط به شکل غیررسمی و بر اساس رابطه خویشاوندی، رفاقت های دیرینه یا همکاری و منافع مشترک صورت می گرفت که به ترکیب نامناسب هیئت مدیره و فقدان تخصص کافی و در نهایت، کاهش کارایی سازمان ها منجر می شد. در واقع، انتخاب اعضای هیئت مدیره برای سازمان ها پیامدهای مختلفی دارد. با توجه به خلأ اطلاعاتی در خصوص نحوه انتخاب اعضای هیئت مدیره در ایران، پژوهش حاضر در پی تدوین مدلی به منظور انتخاب اعضای هیئت مدیره است تا معیارهایی را ارائه دهد که برای سهام داران در انتخاب اعضا مهم است.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل تم اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیرعاملان و اعضای هیئت مدیره شرکت های سرمایه گذاری و هلدینگ ها بود و انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش گلوله برفی انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۵ خبره جمع آوری شد و به اشباع نظری رسید.
یافته ها: در انتخاب اعضای هیئت مدیره، به معیارهای بسیاری، از جمله ویژگی های فردی و گروهی توجه می شود. ویژگی های فردی مختصِ خود شخص، به عنوان عضوی از هیئت مدیره است که ویژگی های ذاتی، ارتباطات، مدیریتی، رهبری، اخلاق حرفه ای، تخصصی و اجتماعی را شامل می شود. همچنین ویژگی های خاص شرکت بر انتخاب اعضای هیئت مدیره مؤثر است و باید به مشخص بودن انتظارات از اعضای هیئت مدیره و مأموریت آن ها در شرکت به عنوان الزامات تأکید کرد.
نتیجه گیری: به منظور انتخاب اعضای هیئت مدیره، چهار تم اصلی شناسایی شد. این چهار تم عبارت است از: ویژگی های اعضای هیئت مدیره، الزامات انتخاب اعضای هیئت مدیره، عوامل مؤثر بر انتخاب اعضای هیئت مدیره و پیامدهای مطلوب انتخاب اعضای هیئت مدیره. ویژگی های اعضای هیئت مدیره، ویژگی های فردی و گروهی را شامل می شود. ویژگی های فردی به ویژگی هایی اشاره دارد که مختصِ خود شخص، به عنوان عضو هیئت مدیره است که به تم های فرعی ذاتی، ارتباطات، مدیریتی، رهبری، اخلاق حرفه ای، تخصصی و اجتماعی تقسیم می شود. ویژگی های ذاتی اعضای هیئت مدیره، بازتابی از سوابق و ویژگی های شخصیتی منحصربه فرد مدیران است. ویژگی های ارتباطات، به ایجاد و حفظ همکاری خوب بین خود، سهام داران و مدیریت و سایر افراد اشاره دارد. ویژگی های مدیریتی مربوط به ویژگی ها و توانایی یک عضو هیئت مدیره است که کارایی وی را نشان می دهد. ویژگی های رهبری، شامل ویژگی های مرتبط با سبک رهبری و دیدگاه استراتژیک اعضای هیئت مدیره است. ویژگی های اخلاق حرفه ای، به رعایت انصاف و اخلاق طی فرایند مسئولیت اشاره دارد. ویژگی های تخصصی شامل مهارت ها و دانش هایی، همچون تجربه، تحصیلات دانشگاهی، تخصص های مرتبط با صنعت و… است که باید یک عضو هیئت مدیره در راستای فعالیت شرکت داشته باشد. ویژگی های اجتماعی به شهرت، ارتباطات اجتماعی فرد و نحوه تعامل با سایرین، ازجمله افراد درون سازمانی برون سازمانی اشاره دارد. ویژگی های گروهی اعضای هیئت مدیره، به ترکیب همگون مربوط می شود؛ به نحوی که اعضا از تخصص های متنوع مرتبط با شرکت برخوردار باشند. انتخاب مطلوب اعضای هیئت مدیره، به بهبود فضای فعالیت شرکت، کارآمدی و بهبود عملکرد شرکت منجر می شود.
تاثیر تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر کاهش احتمال وقوع تقلب در شرکت ها با نقش تعدیلی کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر کاهش احتمال وقوع تقلب با نقش تعدیلی کیفیت حسابرسی، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396 الی 1402 پرداخته شده است. جامعه آماری در این تحقیق با در نظر گرفتن معیارها و به روش حذف سیستماتیک، تعداد 116 شرکت برای دوره هفت ساله به عنوان نمونه می باشد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق، با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، نشان داد تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر احتمال وقوع تقلب در شرکت ها تاثیر منفی و معناداری دارد. به عبارت دیگر هرچه تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابدارن رسمی بیشتر باشد احتمال وقوع تقلب در شرکت کاهش می یابد. همچنین کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر تعدیلی تاثیر فوق را تعدیل و تشدید می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت هر چه تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بیشترباشد و همچنین شرکت توسط موسسات دارای رتبه الف، حسابرسی گردد، احتمال وقوع تقلب در شرکت ها کاهش پیدا می کند.
کووید 19 و رفتار گله ای در بازار رمزارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که شیوع کووید- 19 در کشورهای جهان، بازارهای مالی و از جمله بازار رمزارزها را تحت تاثیر قرار داده، بررسی رفتار معامله گران در این بازار، طی همه گیری کووید-19 می تواند جالب توجه باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش پراکندگی مطلق مقطعی (CSAD) و تکنیک حداقل مربعات معمولی، رفتار گله ای در بازار رمزارزها را در پنج دوره زمانی مجزا (کل دوره زمانی، قبل و در طول دوره همه گیری کووید-19، بازار صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی)) با استفاده از داده های قیمت روزانه چهار رمزارز بزرگ بر اساس ارزش بازار (بیت کوین، اتریوم، تتر و ریپل) از ژانویه 2019 تا دسامبر 2021 مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود رفتار گلهای قوی در سراسر بازار طی دوره مورد مطالعه بوده و به این معنی است که در این دوره، سرمایه گذاران، عملکرد بازار را دنبال می کنند. همچنین نتایج بیانگر این است که رفتار گله ای در دوره قبل از شیوع کووید-19 در بازار مشاهده نمی شود، در حالی که همه گیری کووید- 19، رفتار گله ای در بازار رمزارزها را به دنبال دارد. بر اساس یافته های پژوهش، رفتار گله ای، تنها در بازار صعودی (گاوی) به طور معنی داری تایید می شود و بنابراین می توان گفت که معامله گران در بازار رمزارزها در طول دوره همه گیری کووید- 19 و نیز در بازار صعودی، تصمیمات معاملاتی مشابهی را اتخاذ می کنند.
کاهش هزینه کشف تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری: با رویکرد هم جوشی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
324 - 353
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اکثر شرکت ها و سازمان ها، تجارت الکترونیک را برای به دست آوردن بهره وری در خدمات و محصولات خود، در زمینه هایی مانند کارت اعتباری، مخابرات، بیمه درمانی، بیمه خودرو و غیره به کار گرفته اند. از طرفی، با توجه به حجم رو به رشد تراکنش های کارت های اعتباری و انواع روش های کلاه برداری و تقلب در این کارت ها، تقاضا برای کشف تقلب در این حوزه نیز افزایش یافته است. با توجه به انواع راه کارها و الگوریتم های ارائه شده برای کاهش هزینه تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، هدف از این پژوهش، ارائه روشی ترکیبی و بهینه، برای کاهش هزینه تشخیص تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، با استفاده از هم جوشی الگوریتم های ناهمگن طبقه بندی و خوشه بندی در سطح تصمیم گیری است.
روش: این پژوهش روی داده های یک مجموعه تراکنش های بانک برزیلی در بازه زمانی دو ماهه، از ۱۴ جولای ۲۰۰۴ تا ۱۲ سپتامبر همان سال انجام شده است. در این مقاله با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، به عنوان یک رویکرد با سرپرستی و الگوریتم خوشه بندی K نزدیک ترین همسایه، به عنوان یک رویکرد بدون سرپرستی، تابع هزینه را به دست آوردیم. همچنین با توجه به شاخص های مختلف کشف تقلب که تاکنون در ادبیات معرفی شده، شاخص هزینه کشف تقلب انتخاب و بر اساس این تابع هزینه که نخستین بار توسط گادی و همکارانش (۲۰۰۸) معرفی شد، به سنجش این شاخص ها پرداختیم. از آنجا که استفاده از تنها یک الگوریتم هزینه زیادی دارد، به منظور کاهش آن، هم جوشی الگوریتم ها به دو روش نظریه گواه دمستر – شفر و هم جوشی احتمالی پیشنهاد شده است. هر دو روش هم جوشی در سطح تصمیم استفاده شده و ورودی های ناهمگن، از دو رویکرد با سرپرستی و بدون سرپرستی با هم ترکیب شده اند.
یافته ها: با توجه به الگوریتم های اجرا شده، استفاده از تنها یک الگوریتم برای به دست آوردن تابع هزینه قابل قبول، می تواند بسیار پُرهزینه باشد. در حالی که استفاده از رویکرد هم جوشی، می تواند در کاهش هزینه تأثیر بسزایی داشته باشد. هم جوشی احتمالی، در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر کاهش هزینه چشمگیری داشته است که هر دو این الگوریتم ها، در سطح تصمیم به کار رفته اند. هم جوشی احتمالی نسبت به شبکه عصبی مصنوعی، کاهش هزینه ای معادل ۴/۲۱ درصد و نسبت به الگوریتم K نزدیک ترین همسایه، کاهش هزینه ای معادل ۸/۳۵ درصد داشته است. نتیجه این مطالعه، در نهایت با مقاله ای که اولین بار این مجموعه داده در آن با الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی به کار رفته است، مقایسه شده و کاهش هزینه چشمگیری را نشان داده است.
نتیجه گیری: در این مطالعه با استفاده از دو الگوریتم طبقه بندی و خوشه بندی و هم جوشی آن ها در سطح تصمیم، نشان دادیم که روش های ترکیبی در مقایسه با استفاده هر یک از الگوریتم ها به تنهایی، کاهش هزینه بیشتری خواهند داشت. همچنین هم جوشی احتمالی در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر، هزینه کمتری برای کشف تقلب در سیستم های مالی دارد که این نتیجه درخور توجهی برای بانک ها و مؤسسه های مالی است تا یک سیستم کشف تقلب خوب بسازند.
کشف صورت های مالی متقلبانه براساس الگوریتم های یادگیری عمیق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف صورت های مالی متقلبانه براساس تکنیک های یادگیری عمیق در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور نیل به این هدف 1800 سال-شرکت (150 شرکت برای 12 سال) مشاهده جمع آوری شده از گزارش های مالی سالیانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1391 تا 1402 مورد آزمون قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر از سه الگوریتم یادگیری عمیق ( شامل الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان(SVM)، شبکه عصبی پیچشی(CNN) و شبکه عصبی بازگشتی (RNN)) و همچنین جهت انتخاب متغیرهای نهایی پژوهش از روش آزمون مقایسه میانگین دو نمونه جهت ایجاد مدل استفاده شده است. نتایج حاصل از الگوریتم های یادگیری عمیق نشان می دهد که صحت کلی الگوریتم های SVM، CNN و RNN به ترتیب 88.4%، 81.3% و 94.4% می باشد که نشان دهنده این است الگوریتم RNN بهترین عملکرد و الگوریتم CNN بدترین عملکرد را در کشف شرکت های دارای صورت های مالی متقلبانه دارد. یافته های پژوهش حاضر می تواند برای سهامداران، اعتباردهندگان، تحلیل گران و سایر مشارکت کنندگان در بازار سرمایه اطلاعات سودمندی را در بهبود پیش بینی صورت های مالی متقلبانه و کاهش خطا در اتخاذ تصمیمات مبتنی بر اطلاعات صورت های مالی، ارزیابی بهتر عملکرد شرکت بر مبنای اطلاعات، اتخاذ استراتژی های معاملاتی بهینه و شناسایی فرصت های مناسب خرید و فروش سهام بر مبنای اطلاعات صورت های مالی فراهم کند.
تاثیر حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی با اثر تعدیل کنندگی قدرت مدیر عامل و سرمایه انسانی مدیر عامل
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
86 - 107
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر حضور زنان در عرصه های راهبردی شرکت ها رشد چشمگیری داشته است. جنسیت بر رفتارمالی شرکت تاثیر می گذارد و از سویی دیگر مدیران با استفاده از قدرت، تخصص و تجارب پیشین خود به قضاوت های صحیح و با کیفیت تر کمک کرده و منجر به تصمیم گیری های بهتری می شوند. بر این اساس در این پژوهش تاثیر حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی با اثر تعدیل کنندگی قدرت مدیرعامل و سرمایه انسانی مدیرعامل بررسی شده است. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی-توصیفی محسوب می شود. داده های 108 شرکت که به روش سیستماتیک انتخاب شده اند طی سال های 1397تا 1401 بررسی شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شود و همچنین قدرت مدیرعامل و سرمایه انسانی مدیرعامل اثر معناداری بر رابطه ی بین حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی ندارد.نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شود و همچنین قدرت مدیرعامل و سرمایه انسانی مدیرعامل اثر معناداری بر رابطه ی بین حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی ندارد.
بررسی تأثیر اقتصاد سایه بر عملکرد بازار مالی و بخش بانکی کشورهای عضو BRICS (رویکرد Panel SUR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد بخش مالی و بانکی کشورها نقش تعیین کننده برای اهداف رشد و توسعه اقتصادی دارد. اندازه اقتصاد غیررسمی می تواند تأثیر مهمی بر عملکرد بازار و مؤسسات مالی داشته باشد؛ ولی بااین حال مطالعات قبلی به این موضوع کمتر توجه کرده اند. مطالعه حاضر تأثیر اندازه اقتصاد سایه یا غیررسمی را بر عملکرد بازارهای مالی و بانک ها در کشورهای عضو بریکس طی دوره 2000-2020 بررسی کرده است. باتوجه به ارتباط بازارهای مالی و بخش بانکی و برای بررسی هم زمان اثر اقتصاد سایه بر این دو بخش، از سیستم معادلات هم زمان بهره گرفته شده است. برای این منظور از تکنیک معادلات هم زمان رگرسیون به ظاهر نامرتبط به صورت پانل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که اندازه اقتصاد سایه تأثیر منفی هم بر عملکرد بازارهای مالی و هم بر عملکرد بانک ها داشته است؛ بنابراین، می توان گفت اقتصاد سایه از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد بازارها و نهادهای مالی است. سایر نتایج پژوهش نشان می دهد که ثبات سیاسی، رشد درآمد سرانه و توسعه انسانی تأثیر مثبت، ولی تورم و رانت منابع طبیعی تأثیر منفی بر عملکرد بازارهای مالی و بانک ها دارد. تأثیر جهانی شدن با اینکه بر عملکرد بازار مالی مثبت بوده است، ولی بر عملکرد بخش بانکی منفی بوده است؛ بنابراین، برنامه ریزی در جهت کاهش حجم اقتصاد غیررسمی، شفافیت و ثبات سیاسی، بهبود شاخص توسعه انسانی و کنترل تورم می تواند عملکرد بازارها و مؤسسات مالی را تقویت کند.
تأثیر افشای گزارشگری پایداری و مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری بر تداوم سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
95 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز، توجه به پایداری و ارائه گزارش های شفاف و قابل مقایسه از عملکرد شرکت ها، اهمیتی فزاینده یافته است. از یک سو گزارشگری پایداری، به ارائه اطلاعات مربوط به عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شرکت ها می پردازد. این گزارش ها به عنوان ابزار کلیدی برای جلب اعتماد ذی نفعان ایفای نقش می کنند. از این رو، تضمین کیفیت و اعتبار اطلاعات مندرج در گزارش های پایداری، به دغدغه ای اساسی برای سازمان ها تبدیل شده است. گزارشگری پایداری ضمن اینکه به شرکت ها در شناخت ریسک های پایداری و مدیریت سود کمک می کند، باعث بهبود رتبه شرکت ها در سطح بین الملل و افزایش تعاملات بین المللی می شود. از سوی دیگر، مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری، امکان شناسایی و درک تفاوت ها و شباهت های موجود درمجموعه داده های مالی را برای ذی نفعان فراهم می کند و به آن ها در اتخاذ تصمیمات آگاهانه کمک شایانی می کند. این دو موضوع، در تداوم سود شرکت ها نقشی کلیدی ایفا می کنند. بر اساس آنچه بیان شد، هدف از این مطالعه، ارائه شواهد تجربی در خصوص تأثیر افشای گزارشگری پایداری و مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری بر تداوم سود در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران است.روش: جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های بورسی و فرابورسی پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران است که پس از اعمال فیلترهای مطرح شده، اطلاعات ۹۶ شرکت بورسی و فرابورسی در ۱۲ صنعت مختلف به صورت فصلی گردآوری شد. داده های موردنیاز از صورت های مالی، یادداشت های توضیحی همراه صورت های مالی، گزارش تفسیری و گزارش هیئت مدیره، استخراج شد. برای محاسبه متغیرهای پژوهش، داده های مالی شرکت های نمونه، به صورت فصلی و برای دوره چهارساله، طی سال های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ جمع آوری شدند که در مجموع ۱۵۳۶ فصل شرکت بود. شایان ذکر است که نمونه آماری انتخابی، تقریباً ۴۰ درصد ارزش کل بازار سرمایه را پوشش داده است. در نهایت فرضیه های پژوهش با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین افشای گزارشگری پایداری و تداوم سود، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در واقع فرضیه اول پژوهش تأیید شد؛ این در حالی است که بین مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری و تداوم سود رابطه معناداری وجود ندارد و فرضیه دوم تأیید نمی شود.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین افشای گزارش های پایداری و تداوم سود شرکت ها، ارتباطی مستقیم و معنادار وجود دارد. این بدان معناست شرکت هایی که به طور شفاف به انتشار گزارش های پایداری می پردازند، احتمالاً سودآوری پایدارتری را تجربه خواهند کرد. شرکت هایی که به مسائل پایداری اهمیت می دهند، نه تنها به بهبود عملکرد خود کمک می کنند؛ بلکه به ایجاد یک جامعه پایدارتر نیز کمک خواهند کرد. برخلاف افشای گزارش های پایداری، نتایج پژوهش نشان داده است که بین قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری و تداوم سود، ارتباط معناداری وجود ندارد. این بدان معناست که فقط شباهت صورت های مالی شرکت ها، تضمینی برای تداوم سود آن ها نیست و ممکن است تحت تأثیر عواملی قرار گیرند که به طور مستقیم با تداوم سود مرتبط نیستند.
حسابداری بخش عمومی با رویکرد نظریه ساخت یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج حاصل از داده های پرسشنامه و تحلیل محتوای آن و تفسیر مقوله ها بر اساس تئوری ساخت یابی حاکی از آن است که منابع انسانی از نظر شناختی، هیجانی و رفتاری در قبال رشد و توسعه خود در امر تغییر حسابداری بخش عمومی منفعل است و سازمان نیز هیچ تلاشی برای واداشتن افراد به تغییر نمی کند. به این ترتیب ویژگی های عاملیت منفعل است و سازمان غیرحمایتگر می باشد. در ای ن وض عیت شرایط تغییر حسابداری بخش عمومی در سازمان تامین اجتماعی "بسیار نامطلوب" است. استراتژی های تغییر حسابداری بخش عمومی در سازمان تامین اجتماعی باید از عاملیت ها منفعل و ساختار غیرحمایتگر که شکست تغییر را حتمی می کند به سمت عاملیت های فعال و ساختار حمایتگر و تغییر وضعیت به شرایط "بسیار مطلوب" سوق پیدا کند. دس ت ان درکاران تغییر حسابداری بخش عمومی باید تلاش کنن د ت ا ب ا ایج اد بسترهای لازم، عاملیت ها را فعال و حمای ت ه ای لازم را ایجاد و احیا نمایند. سازمان تامین اجتماعی با احیای ویژگی های ساختار حمایتگر می تواند وضعیت را از "شکست تغییر" به "موفقیت تغییر" ، تبدیل نماید.
بررسی نقش تعدیلگری جریان های نقدی عملیاتی بر شدت تأثیر خشک سالی بر ساختار سرمایه و سرعت تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
432 - 458
حوزههای تخصصی:
هدف: خشک سالی به عنوان یکی از بلایای طبیعی، بر جنبه های مختلف زندگی بشر اثرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد. یکی از پیامدهای اقتصادی آن، تأثیری است که بر تصمیم های ساختار سرمایه شرکت ها می گذارد؛ زیرا ریسک خشک سالی، جزء ریسک های کلی کسب وکار است و به دلیل تغییرات چشمگیر در محیط کسب وکار، استراتژی های متنوعی که مدیران اتخاذ می کنند، آینده شرکت را تعیین می کند و در نتیجه، روی ارزش آتی شرکت نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر ریسک خشک سالی استان های مختلف، بر ساختار سرمایه شرکت ها و سرعت تعدیل ساختار سرمایه و نقش تعدیلگر جریان های نقد عملیاتی است.
روش: فرضیه های این پژوهش با نمونه ای مشتمل بر ۱۵۱ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره و داده های ترکیبی آزمون شده است. این پژوهش از جنبه هدف، کاربردی است و از نظر نحوه استنباط فرضیه ها، در حوزه پژوهش های توصیفی هم بستگی قرار دارد. در این مطالعه برای اندازه گیری خشک سالی در استان های مختلف ایران، از شاخص استاندارد شده بارش (SPI) استفاده شده است که این شاخص بر اساس داده های مرکز ملی خشک سالی و مدیریت بحران کشور، به تفکیک استان ها ارائه می شود.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که خشک سالی بر ساختار سرمایه و سرعت تعدیل ساختار سرمایه، تأثیر منفی و معناداری دارد. از سوی دیگر، جریان های نقد عملیاتی، به عنوان متغیر تعدیلی بر تأثیر خشک سالی بر ساختار سرمایه شرکت ها، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ اما این متغیر تعدیلی، بر شدت تأثیر خشک سالی روی سرعت تعدیل ساختار سرمایه تأثیر معناداری ندارد.
نتیجه گیری: از آنجا که ریسک خشک سالی جزء ریسک های کلی کسب وکار محسوب می شود و خشک سالی یکی از دلایل اصلی بحران آب و گرم شدن کره زمین است، می تواند بر فعالیت شرکت ها اثرگذار باشد. بر اساس نظریه توازی ایستا، عناصری نظیر هزینه های فرصت ناشی از انحراف از ساختار بهینه سرمایه و ریسک ورشکستگی مرتبط با آن، در تعیین ساختار سرمایه و سرعت تعدیل ساختار سرمایه با اهمیت هستند. طبق نتایج پژوهش، خشک سالی بر ساختار سرمایه و سرعت تعدیل ساختار سرمایه، تأثیر منفی و معنادار دارد. از طرف دیگر، هرچه جریان نقد عملیاتی شرکت ها بیشتر باشد، عدم قطعیت جریان های نقدی کمتر و نیاز به دریافت وام کمتر می شود و تأثیر منفی خشک سالی بر ساختار سرمایه در شرایط جریان های نقدی عملیاتی بالاتر، کاهش می یابد؛ بنابراین تأثیر خشک سالی بر ساختار سرمایه را کاهش می دهد. بر اساس یافته ها، جریان های نقد عملیاتی، تأثیر منفی خشک سالی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه را تعدیل نمی کند که این امر می تواند از احتیاط و محافظه کاری شرکت ها، در کاهش وام و تعدیل ساختار سرمایه به سمت اهرم هدف نشئت گرفته باشد. همچنین مدیران از تداوم افزایش جریان های نقد عملیاتی در سال های آتی تردید دارند، به همین دلایل سرعت تعدیل ساختار سرمایه را با روند کُندتری روبه رو می کند.
تاثیر سرمایه روانشناختی و تجربه حسابرسان بر کیفیت قضاوت و تصمیم گیری حرفه ای: نقش تعدیلی شک و تردید حرفه ای
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
108 - 133
حوزههای تخصصی:
در محیط پیچیده و پویای مالی، حسابرسان با چالش های متعددی در زمینه قضاوت و تصمیم گیری مواجه می شوند. بر اساس مطالعات گذشته، سرمایه روانشناختی، تجربه و شک و تردید حرفه ای حسابرسان می تواند بر روی کیفیت قضاوت های حرفه ای حسابرسان تأثیر داشته باشد. لذا، هدف از پژوهش حاضر تاثیر سرمایه روانشناختی و تجربه حسابرسان بر کیفیت قضاوت و تصمیم گیری حرفه ای با توجه به نقش تعدیلی شک و تردید حرفه ای می باشد. در راستای دستیابی به این هدف پس از مطالعه ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش، داده های پژوهش از طریق ارسال پرسشنامه به حسابرسان شاغل در حرفه حسابرسی در 3 ماهه اول سال1402 جمع آوری گردید. در نهایت نمونه نهایی متشکل از 385 نفر انتخاب شد و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه روانشناختی و تجربه حسابرس منجر به بهبود کیفیت قضاوت حرفه ای و تصمیم گیری حسابرسان گردید. علاوه بر این، شک و تردید حرفه ای قادر است رابطه بین سرمایه روانشناختی و تجربه حسابرس با کیفیت قضاوت حرفه ای و تصمیم گیری حسابرسان را تقویت کند. این تحقیق می تواند استراتژی هایی را برای بهبود کیفیت قضاوت های حسابرسان پیشنهاد دهد. در نهایت، این بهبود می تواند منجر به ارائه خدمات بهتر و دقیق تر در حسابرسی شود.
بررسی هوشمندی سرمایه گذاران صندوق های سرمایه گذاری مشترک در دوران رکود و رونق بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
141 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی توانایی سرمایه گذاران صندوق های سرمایه گذاری در پیش بینی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک و انتخاب صندوقی با بازدهی بالاتر می باشد. برای پیش بینی این که آیا سرمایه گذاران و وجوه نقدی که از سوی آن ها وارد صندوق های سرمایه گذاری می گردد توانایی انتخاب صندوق کاراتر را دارد یا خیر، در ابتدا اطلاعات 34 صندوق در بازه زمانی 1391 تا 1399 جمع آوری شده تا هوشمندی وجوه نقد مورد بررسی قرار گیرد. در همین راستا دوره های رونق و رکود بازار سرمایه از یکدیگر تفکیک شده و توانایی سرمایه گذاران در هریک از این دوران مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص گردد که آیا سرمایه گذاران در دوره های مختلف بازار به صورت متفاوتی عمل کرده اند یا خیر. همچنین، سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی از یکدیگر جدا شده تا عملکرد هر یک به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از مدل چهارعاملی کارهارت، بازده تعدیل شده در برابر ریسک صندوق ها به منظور بررسی هوشمندی سرمایه گذاران محاسبه شده که نتایج تحقیق حاکی از آن بود که سرمایه گذاران در هنگام ورود پول در حالت رونق بازار و همچنین، هنگام خروج پول در حالت رکود بازار هوشمندانه عمل کرده اند.
به کارگیری الگوریتم جنگل تصادفی به منظور رتبه بندی مؤلفه های مدیریت سرمایه در گردش مؤثر بر وقوع درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، رتبه بندی میزان اهمیت هریک از مؤلفه های مدیریت سرمایه در گردش در پیش بینی وقوع درماندگی مالی شرکت ها است.روش: جامعه آماری متشکل از 167 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397 تا 1401 است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، 7 مؤلفه از مهم ترین شاخص های مدیریت سرمایه در گردش اثر گذار بر درماندگی مالی انتخاب شده است. به علاوه، با استفاده از مدل پیش بینی درماندگی مالی زاوگین (1985) شرکت های نمونه به دو گروه درمانده و سالم طبقه بندی شدند؛ سپس در گام اول، با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی توان 7 شاخص منتخب مدیریت سرمایه در گردش در پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها سنجیده شد.نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص های مدیریت سرمایه در گردش تا 85درصد می توانند در شناسایی و پیش بینی وضعیت درماندگی مالی شرکت ها موفق عمل کنند. در مرحله دوم، رتبه بندی میزان اهمیت هریک از مؤلفه های سرمایه در گردش برای رسیدن به نمره 85درصد در تشخیص درست کلاس شرکت ها با استفاده از ویژگی منحصربه فرد الگوریتم جنگل تصادفی در این زمینه صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که دوره وصول مطالبات، به طرز چشمگیری اهمیت بیشتری از سایر مؤلفه های سرمایه در گردش در پیش بینی درماندگی مالی دارد.
تاثیر انگیزه حسابرسان داخلی به افشاگری رفتارهای غیر اخلاقی بر قضاوت و تصمیم گیری آنها در مورد افشاگری ها با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر عوامل سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
209 - 230
حوزههای تخصصی:
هر چند افشای رفتارهای غیراخلاقی و اقدامات خطاکارانه در سازمانها مزایای بسیاری دارد، حسابرسان داخلی حتی با داشتن انگیزه کافی جهت افشای رفتارهای غیراخلاقی، ممکن است تصمیم به سکوت بگیرند. به همین دلیل بررسی عوامل تاثیرگذار بر تمایل و تصمیم نهایی حسابرسان داخلی به افشای رفتارهای غیراخلاقی اهمیت زیادی یافته است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر انگیزه حسابرسان داخلی به افشاگری رفتارهای غیراخلاقی بر قضاوت و تصمیم گیری آنها در زمینه افشاگری و همچنین بررسی تاثیر عوامل سازمانی مانند تعهد سازمانی و فرهنگ سازمانی بر این رابطه است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ داده ها یک پژوهش پیمایشی و میدانی و از لحاظ تحلیل ها یک پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابداران رسمی دارای سابقه حسابرسی داخلی و تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 385 نفر تعیین شد و پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها به شکل برخط و حضوری، تعداد 185 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. قلمرو زمانی پژوهش سالهای 1402 و 1403 و قلمرو موضوعی حوزه مطالعات حسابرسی بود. جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس استفاده شد. نتایج نشان داد که انگیزه حسابرسان داخلی به افشای رفتارهای غیراخلاقی بر قضاوت و تصمیم گیری آنها در زمینه افشاگری تاثیر مثبت و معنادار دارد. اما، تاثیر تعدیل گری تعهد سازمانی و فرهنگ سازمانی بر رابطه بین انگیزه حسابرسان داخلی به افشای رفتارهای غیراخلاقی و قضاوت و تصمیم گیری آنها در این زمینه مورد تایید قرار نگرفت.
اثر نامتقارن احساسات سرمایه گذاران و نوسان های آن بر ارزش معاملات و بازدهی سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
189 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر تغییر پارادایمی از رویکردهای سنتی به دیدگاه های مالی رفتاری صورت گرفته است. مالی رفتاری یا به طور محاوره ای، احساسات سرمایه گذاران به عنوان رویکردی مدرن برای قیمت گذاری دارایی ها، به دلیل پشتیبانی تجربی از این موضوع، محبوبیت پیدا کرده است و علاقه مجددی به درک رفتار سرمایه گذاران در بازارهای سهام در حال ظهور پیدا شده است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر نامتقارن احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات و بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ است. تعداد این شرکت ها در روزهای مختلف دوره، به علت عرضه های اولیه، انتقال از فرابورس به بورس یا برعکس، حذف نماد از بورس و توقف نماد متفاوت بوده است. برای اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران از شاخص ARMS و برای اندازه گیری نوسان های احساسات از مدل گارچ نمایی استفاده شده است. همچنین مدل های ارزش معاملات و بازدهی سهام با استفاده از روش های مبتنی بر داده های ترکیبی برآورد شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اثر احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات، مثبت بوده است. اثر احساسات سرمایه گذاران در زمان وجود احساسات مثبت، بیشتر از زمانی است که احساسات منفی بوده است. همچنین، اثر نوسان های احساسات بر ارزش معاملات نیز مثبت و معنادار گزارش شده است. از سوی دیگر، اثر نامتقارن نوسان های احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات معنادار شده است. بر اساس نتایج، نوسان های احساسات مثبت در مقایسه با نوسان های احساسات منفی، روی ارزش معاملات تأثیر بیشتری دارد. از سوی دیگر، افزایش نرخ دلار به عنوان متغیر کنترلی، روی ارزش معاملات اثر مستقیم داشته و به افزایش آن منجر شده است. همچنین، تأثیر رشد معاملات صندوق های با درآمد ثابت نیز به عنوان متغیر کنترلی، منفی و معنادار بوده است. نتایج برآورد معادله بازدهی سهام نشان داد که طی دوره بررسی، با افزایش بدبینی و احساسات منفی در بازار، بازدهی سهام کاهش می یابد و برعکس. از طرفی، ضریب متغیر مجازی برای احساسات سرمایه گذاران معنادار است که اثر نامتقارن نوسان های احساسات بر بازدهی سهام را نشان می دهد. یافته ها حاکی از بیشتر بودن اثر احساسات مثبت در مقایسه با احساسات منفی بر بازدهی سهام است. به علاوه، اثر نوسان های احساسات سرمایه گذاران بر بازدهی سهام نیز مثبت و معنادار بوده است. اثر نامتقارن ریسک احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات معنادار است و در نهایت، اثر نوسان های احساسات در زمان وجود احساسات منفی بر بازدهی سهام، بیشتر از زمانی است که احساسات مثبت در بازار وجود دارد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، از بین تمام فرضیه های مطرح شده در این پژوهش همه تأیید شدند و فقط دو فرضیه تأیید نشد. یکی تأثیر نوسان های احساسات مثبت بر ارزش معاملات در مقایسه با نوسان های احساسات منفی بیشتر است و دیگری، اثر نوسان های احساسات در زمان وجود احساسات منفی بر بازدهی سهام، بیشتر از زمانی است که احساسات مثبت در بازار وجود دارد.
ویژگی های هیئت مدیره و نقش کلیدی نیروی کار باکیفیت در بهبود کیفیت گزارشکری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
560 - 590
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس تئوری انگیزش و تئوری منابع انسانی، نیروی کار باکیفیت به طور مسئولانه وظایف خود را انجام می دهند و به پشتوانه مزایایی که شرکت ها به چنین کارکنانی ارائه می دهند، انگیزه هایی برای این رفتار مسئولانه دارند. همچنین نیروی کار باکیفیت، به پشتوانه ویژگی های منحصربه فردی که دارد، به ارتقای کلی کیفیت گزارش های شرکت از طریق بهبود کنترل های داخلی، تقویت حاکمیت شرکتی و ارائه گزارش های مالی شفاف تر و دقیق تر کمک می کند. پژوهش های اخیر این موضوع را تأیید و بیان می کنند که کیفیت نیروی کار با کیفیت گزارشگری مالی در ارتباط است و همچنین، اعضای هیئت مدیره می توانند به طور غیرمستفیم با انتخاب و استخدام کارکنان با ویژگی های مطلوب، به بهبود کیفیت نیروی کار کمک کنند. در این راستا، هدف این پژوهش، بررسی اثر میانجی کیفیت نیروی کار در رابطه بین ویژگی های هیئت مدیره و کیفیت گزارشگری مالی است.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و از نظر اجرا و بررسی رابطه بین متغیرها، در شاخه پژوهش های توصیفی هم بستگی قرار دارد. بر اساس شرایط و محدودیت های اعمال شده، نمونه آماری غربال شده، ۱۰۵ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ بود. داده های این شرکت ها با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره آزمون شدند.
یافته ها: نتایج فرضیه های اول تا سوم نشان داد که از بین ویژگی های هیئت مدیره استقلال و تنوع جنسیتی، بر کیفیت گزارشگری مالی اثر مثبت و معناداری دارند. برعکس، اثر اندازه هیئت مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی، منفی و معنادار بود. نتایج فرضیه های چهارم تا ششم نیز گواه آن است که ویژگی های استقلال، اندازه و تنوع جنسیتی هیئت مدیره، بر کیفیت نیروی کار اثر مثبتی دارند. در نهایت، نتایج فرضیه های هفتم تا نهم نیز بیانگر آن است که اثر میانجی کیفیت نیروی کار در رابطه بین ویژگی های استقلال، اندازه و تنوع جنسیتی هیئت مدیره و کیفیت گزارشگری مالی، تأیید شده است؛ با این تفاوت که کیفیت نیروی کار در رابطه بین ویژگی اندازه هیئت مدیره و کیفیت گزارشگری مالی، اثر میانجی کامل دارد. در مقابل، کیفیت نیروی کار در رابطه بین ویژگی های استقلال و تنوع جنسیتی هیئت مدیره و کیفیت گزارشگری مالی، اثر میانجیگری جزئی دارد. نتایج پس از انجام آزمون های استحکام، قوی باقی مانده است.
نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش، هرچه ویژگی های استقلال، اندازه و تنوع جنسیتی هیئت مدیره بیشتر باشد، شرکت ها می توانند نیروی کار باکیفیتی داشته باشند و کیفیت گزارشگری مالی خود را نیز بهبود بخشند. همچنین حضور نیروی کار با کیفیت، می تواند اثرهای منفی ناشی از اندازه هیئت مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی را از طریق خود کاهش دهد. علاوه براین، حضور نیروی کار باکیفیت نیز اثرهای مثبتی بر گزارشگری شرکت ها داشته است؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر، اثرهای مثبت وجود نیروی کار باکیفیت را برجسته می کند. نتایج پژوهش حاضر می تواند شرکت ها را به سمت بهبود کیفیت نیروی کار سوق دهد و توجه شرکت ها را به کارکنان خود بیشتر کند؛ زیرا نتایج این پژوهش نشان داد که نیروی کار باکیفیت موجب بهبود کیفیت گزارشگری مالی خواهد شد؛ بنابراین وجود نیروی کار باکیفیت که هیئت مدیره شرکت ها در ورود آن ها به شرکت نقش اساسی دارند، نه تنها موجب شکوفایی شرکت ها می شود، بلکه بر کل جامعه نیز از طریق توجه بیشتر به نیروی کار، اثر مثبتی خواهد گذاشت.
پاندمی کووید 19، شاخص دلار آمریکا و قیمت بیت کوین: شواهدی از روش تحلیل موجک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
246 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف: در اواخر سال ۲۰۱۹، جهان با چالشی بی سابقه مواجه شد. بحران کووید ۱۹ همه اقتصادهای توسعه یافته و درحال توسعه را تحت تأثیر قرار داد و در عین حال، بازارهای مالی بین المللی را به شدت محدود کرد. همان طور که کشورها به اجبار، قرنطینه سراسری را اجرا کردند، بازارهای مالی بسته شدند و هزینه های مراقبت های بهداشتی افزایش و رشد اقتصادی تا حدی کاهش یافت. ارزهای دیجیتال به طور چشمگیری تحت تأثیر بیماری کووید ۱۹ قرار گرفتند. کووید ۱۹ تنها دلیل افزایش قیمت بیت کوین نبود؛ اما شاید به دلیل افزایش عدم اطمینان و خطر در طول همه گیری جهانی، در افزایش این ارز دیجیتال نقش مهمی ایفا کرد. این پژوهش با استفاده از تبدیل موجک پیوسته (CWT) با هدف بررسی تأثیر کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بر قیمت بیت کوین، در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۲۰ تا ۸ آوریل ۲۰۲۳ انجام شده است. در حالی که پژوهش های محدودی در زمینه این موضوع انجام شده است؛ این پژوهش به دلیل استفاده از تبدیل موجک پیوسته، ضمن داشتن نوآوری، مزیتی نسبت به سایر پژوهش های انجام شده در این حوزه دارد. روش: در این پژوهش، رویکرد موجک برای تحلیل تأثیر زمان – فرکانس پاندمی کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بر قیمت بیت کوین استفاده شده است. روش تبدیل موجک پیوسته، بر اساس مطالعه گنجای و همکاران (۲۰۰۲) ارائه و طیف توان موجک متقاطع بین سری های زمانی مختلف محاسبه شده است. انسجام مربع موجک که بین صفر (ناهم بسته) و یک (کاملاً هم بسته) است، به همراه شبیه سازی مونت کارلو، برای تعیین اهمیت آماری و تحلیل وابستگی های زمانی فرکانسی به کار رفته است. در دو مرحله، ابتدا رابطه قیمت بیت کوین با تعداد مبتلایان، مرگ ومیر کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بررسی شده و پس از آن، از انسجام موجک جزئی برای تحلیل وابستگی های بیشتر استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش از تأثیر مثبت تعداد مبتلایان و مرگ ومیر ناشی از ویروس کرونا بر قیمت بیت کوین، طی دوره پژوهش حکایت می کند. این در حالی است که تأثیر تعداد مبتلایان، بیش از تأثیر تعداد کشته شدگان است. دلیل اصلی این امر می تواند افزایش عدم اطمینان و ریسک در طول همه گیری و افزایش تقاضای بیت کوین توسط سرمایه گذاران برای محافظت از ثروت و دارایی های خود باشد. از سوی دیگر، شاخص دلار آمریکا در دوره پژوهش، بر قیمت بیت کوین تأثیر منفی و معناداری داشته است که می تواند نشئت گرفته از جایگزینی دو کالا به عنوان پول باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، تعداد مبتلایان و تعداد مرگ ومیر ناشی از ویروس کووید ۱۹ در هر میلیون نفر، بر قیمت بیت کوین در بازه زمانی پژوهش، تأثیر مثبت و معناداری دارد. دلیل اصلی این تأثیر مثبت را می توان در فشار تقاضای ناشی از وجود ریسک و نااطمینانی سرمایه گذاران در یافتن سرمایه گذاری امن و افزایش تقاضای بیت کوین، به عنوان یک نوع دارایی امن دانست. از طرف دیگر، شاخص دلار آمریکا به عنوان رقیب کالایی بیت کوین، دارای تأثیر منفی و معنادار بر قیمت این ارز دیجیتال در دوره زمانی پژوهش است. دلیل اصلی این امر نیز می تواند در جانشینی دو ارز نسبت به هم دانست؛ زیرا هنگامی که ارزش دلار آمریکا روبه افزایش بوده، قیمت بیت کوین روند کاهشی به خود گرفته است.
ارائه الگوی ارزیابی عملکرد مالی شرکت های فولاد ایران مبنی بر روش گرندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری یک شرکت را می توان با استفاده از اندازه گیری عملکرد موثر، پشتیبانی کرد، در نتیجه حاکمیت شرکت ها باید شاخص های تأثیرگذار بر عملکرد شرکت را شناسایی و آن ها را به روشی موثر مدیریت کنند. به نظر می رسد که شرکت های موفق در یک صنعت احتمالاً بر روی برخی فعالیت های ضروری تمرکز می کنند که اجازه می دهد تا آن ها را برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن در چارچوب محدودیت های بازار خود فعالیت نمایند. باعنایت به اهمیت رقابتی که امروزه شرکت ها را به تبیین بهتر شاخص های عملکرد منجر نموده، این پژوهش باهدف ارائه الگوی ارزیابی عملکرد مالی شرکت های فولاد ایران مبنی بر روش گرندد تئوری در سال 1402 از طریق مصاحبه عمیق با 10 نفر از خبرگان حوزه مالی و سرمایه گذاری انجام شده است. بدین ترتیب ابتدا با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس نظر خبرگان مقوله ها تحت عنوان شرایط علّی، شرایط مداخله ای، شرایط زمینه ای، و عوامل راهبردی و پیامدها با استفاده از نرم افزار اطلس تی مورد تحلیل قرار گرفت و متغیرهای مناسب الگو شناسایی گردید. باتوجه به نتایج مصاحبه با افراد صاحب نظر، بیشترین فراوانی ها مربوط به استقرار سیستم بهایابی، فقدان سیستم یکپارچه، فرایند پایدار نظارت مالی، هزینه اداری و تشکیلاتی، اعتباربخشی به خروجی سیستم مالی گزارش گردید
مدل جدیدگزارشگری مالی بانکداری اسلامی ایران در انطباق با نظریه ها و مفاهیم بنیادی حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بانکداری اسلامی نوعی الگوی خاص یا تعدیل شده ای از بانکداری است که درآن تلاش می شود تمام روابط و مناسبات، سازگار با شریعت و فقه اسلامی و در راستای اهداف اساسی نظام اقتصادی اسلام مانند عدالت و اخلاق تنظیم گردد. به منظور بررسی ایده ها و نظریه های حاکم در بانکداری و مالی اسلامی و متعاقبا طراحی ابزار و الگوی مناسب، از روش تحقیق کیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیان استفاده شد. درابتدا با اخذ نظرات خبرگان حرفه حسابداری و حسابرسی به بررسی عوامل تاثیرگذار برکیفیت گزارشگری در سیستم بانکی ایران پرداخته شد. بهترین روش برای ارائه بهینه ی حقوق صاحبان سپرده در این تحقیق، دسته بندی سپرده گذاران در طبقه ای جداگانه همانند حقوق صاحبان سهام تشخیص داده شد و به منظور تحقق عدالت و دستیابی سپرده گذاران به حقوق حقه، تبعیت این طبقه ازتئوری مالکیت از دسته تئوری های حقوق مالکان عنوان شد و به منظور پوشش مفاهیم حاکم بر بانکداری اسلامی، صورتهای مالی اساسی شامل صورت وضعیت مالی، صورت عملکرد سپرده های سرمایه گذاری و صورت تغییرات درخالص داراییها پیشنهادگردید.