تحقیقات مالی

تحقیقات مالی

تحقیقات مالی دوره 27 تابستان 1404 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پیش بینی ریزش مشتریان بانک با استفاده از یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش بینی ریزش مشتری بانکداری یادگیری عمیق یادگیری ماشین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف: در بازارهای رقابتی، شرکت ها روی برقراری روابط بلندمدت با مشتریان و تقویت وفاداری تمرکز دارند. به علت هزینه های سنگین جذب مشتری جدید، کسب وکارها روی نگهداری مشتریان موجود تمرکز می کنند. پیش بینی مشتریانی که احتمال روی گردانی آن ها در آینده وجود دارد، بخش مهمی از راهبرد حفظ مشتری است. در این مقاله پیش بینی ریزش مشتری در صنعت بانکداری، روی دادگان واقعی مشتریان یکی از بانک های بزرگ ایران انجام شده است. روش: در صنعت بانکداری، کاهش شدید میانگین مانده مؤثر یک مشتری در یک بازه زمانی نسبت به بازه زمانی قبلی، به عنوان ریزش مشتری در نظر گرفته می شود. در این مقاله، ابتدا با پردازش حجم زیادی از تراکنش های بانکی در یک بازه زمانی مشخص، ویژگی های رفتاری متفاوت در سطوح مختلف برای مشتریان به دست آمد؛ سپس برای پیش بینی ریزش، از الگوریتم های پُراستفاده در یادگیری ماشین و روش های یادگیری جمعی استفاده شد. در ادامه، با استفاده از روش های یادگیری عمیق و واحدهای نوین آن، معماری مدل مدنظر ارائه شد. در نهایت، با انجام آزمایش های جامع، عملکرد روش های نام برده بررسی شد. یافته ها: این پژوهش در یکی از بانک های بزرگ ایران اجرا شد و آزمایش ها روی دادگان واقعی مشتریان بانک صورت پذیرفت. در این آزمایش ها، از اطلاعات جمعیت شناختی و رفتار گذشته مشتریان بهره گرفته شد؛ اما از اطلاعات شخصی افراد استفاده نشد تا حریم خصوصی مشتریان حفظ شود. در آزمایش های صورت گرفته، پیش بینی ریزش مشتری روی بازه زمانی یک ماهه انجام گرفت. بدین ترتیب دو بازه یک ماهه متوالی مدنظر قرار گرفت و ویژگی های رفتاری مشتریان، از بازه زمانی اول استخراج شد. متغیر هدف نیز از مقایسه میانگین مانده مؤثر در بازه های زمانی اول و دوم به دست آمد. در صورتی که میانگین مانده مؤثر یک مشتری، در بازه دوم نسبت به بازه اول با بیش از ۷۰درصد کاهش همراه بود، به عنوان ریزش در نظر گرفته شد. در نتایج به دست آمده الگوریتم های یادگیری جمعی و همچنین مدل های عمیق ارائه شده، عملکرد بهتری را نسبت به مدل های مبنا نشان دادند. افزایش اندازه مجموعه آموزش در عملکرد بهتر مدل ها مؤثر بود. مدل تقویت گرادیان با 8984/0 بیشترین مساحت زیر منحنی مشخصه عامل گیرنده نسبت به مجموعه اعتبارسنجی را به دست آورد. نتیجه گیری: استخراج ویژگی های رفتاری از تراکنش های بانکی مشتریان و استفاده از روش های یادگیری جمعی و همچنین مدل های ارائه شده مبتنی بر یادگیری عمیق، در پیش بینی ریزش مشتری مؤثرند. پس از تحلیل رفتار و شناسایی مشتریان در شرف روی گردانی، پیشنهادهایی برای جلوگیری از ریزش و حفظ مشتری ارائه شد. برای نمونه، تفکیک مشتریان بر اساس سن، شغل، تحصیلات و غیره به منظور ارائه خدمات و تولید محصولات بانکی بر این مبنا، ایجاد تنوع در خدمات موجود، ارائه خدمات مورد نیاز مشتریان از طریق بسترهای مجازی و در صورت نیاز در محل فعالیت و زندگی مشتریان، تسهیل در ارائه خدمات مطلوب به مشتریان، افزایش اعتماد مشتریان از طریق ارائه کاربردیِ امن و همچنین، حفاظت از اطلاعات مشتریان، به حفظ مشتری کمک می کند.
۲.

پاندمی کووید 19، شاخص دلار آمریکا و قیمت بیت کوین: شواهدی از روش تحلیل موجک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کووید 19 بیت کوین شاخص نرخ دلار آنالیز موجک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
هدف: در اواخر سال ۲۰۱۹، جهان با چالشی بی سابقه مواجه شد. بحران کووید ۱۹ همه اقتصادهای توسعه یافته و درحال توسعه را تحت تأثیر قرار داد و در عین حال، بازارهای مالی بین المللی را به شدت محدود کرد. همان طور که کشورها به اجبار، قرنطینه سراسری را اجرا کردند، بازارهای مالی بسته شدند و هزینه های مراقبت های بهداشتی افزایش و رشد اقتصادی تا حدی کاهش یافت. ارزهای دیجیتال به طور چشمگیری تحت تأثیر بیماری کووید ۱۹ قرار گرفتند. کووید ۱۹ تنها دلیل افزایش قیمت بیت کوین نبود؛ اما شاید به دلیل افزایش عدم اطمینان و خطر در طول همه گیری جهانی، در افزایش این ارز دیجیتال نقش مهمی ایفا کرد. این پژوهش با استفاده از تبدیل موجک پیوسته (CWT) با هدف بررسی تأثیر کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بر قیمت بیت کوین، در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۲۰ تا ۸ آوریل ۲۰۲۳ انجام شده است. در حالی که پژوهش های محدودی در زمینه این موضوع انجام شده است؛ این پژوهش به دلیل استفاده از تبدیل موجک پیوسته، ضمن داشتن نوآوری، مزیتی نسبت به سایر پژوهش های انجام شده در این حوزه دارد. روش: در این پژوهش، رویکرد موجک برای تحلیل تأثیر زمان – فرکانس پاندمی کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بر قیمت بیت کوین استفاده شده است. روش تبدیل موجک پیوسته، بر اساس مطالعه گنجای و همکاران (۲۰۰۲) ارائه و طیف توان موجک متقاطع بین سری های زمانی مختلف محاسبه شده است. انسجام مربع موجک که بین صفر (ناهم بسته) و یک (کاملاً هم بسته) است، به همراه شبیه سازی مونت کارلو، برای تعیین اهمیت آماری و تحلیل وابستگی های زمانی فرکانسی به کار رفته است. در دو مرحله، ابتدا رابطه قیمت بیت کوین با تعداد مبتلایان، مرگ ومیر کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بررسی شده و پس از آن، از انسجام موجک جزئی برای تحلیل وابستگی های بیشتر استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش از تأثیر مثبت تعداد مبتلایان و مرگ ومیر ناشی از ویروس کرونا بر قیمت بیت کوین، طی دوره پژوهش حکایت می کند. این در حالی است که تأثیر تعداد مبتلایان، بیش از تأثیر تعداد کشته شدگان است. دلیل اصلی این امر می تواند افزایش عدم اطمینان و ریسک در طول همه گیری و افزایش تقاضای بیت کوین توسط سرمایه گذاران برای محافظت از ثروت و دارایی های خود باشد. از سوی دیگر، شاخص دلار آمریکا در دوره پژوهش، بر قیمت بیت کوین تأثیر منفی و معناداری داشته است که می تواند نشئت گرفته از جایگزینی دو کالا به عنوان پول باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، تعداد مبتلایان و تعداد مرگ ومیر ناشی از ویروس کووید ۱۹ در هر میلیون نفر، بر قیمت بیت کوین در بازه زمانی پژوهش، تأثیر مثبت و معناداری دارد. دلیل اصلی این تأثیر مثبت را می توان در فشار تقاضای ناشی از وجود ریسک و نااطمینانی سرمایه گذاران در یافتن سرمایه گذاری امن و افزایش تقاضای بیت کوین، به عنوان یک نوع دارایی امن دانست. از طرف دیگر، شاخص دلار آمریکا به عنوان رقیب کالایی بیت کوین، دارای تأثیر منفی و معنادار بر قیمت این ارز دیجیتال در دوره زمانی پژوهش است. دلیل اصلی این امر نیز می تواند در جانشینی دو ارز نسبت به هم دانست؛ زیرا هنگامی که ارزش دلار آمریکا روبه افزایش بوده، قیمت بیت کوین روند کاهشی به خود گرفته است.
۳.

بررسی آثار فراگیری مالی بر رشد اقتصادی: رهیافت گشتاورهای تعمیم یافته و چندکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد اقتصادی فراگیری مالی کشورهای در حال توسعه گشتاورهای چندکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف: فراگیری مالی یک چالش اجتماعی اقتصادی برای سیاست گذاران، بازارها و مؤسسه های مالی است. فراگیری مالی محرک رشد اقتصادی است. در این مقاله، اثر فراگیری مالی بر رشد اقتصادی در کشورهای با درآمد متوسط ارزیابی و فراگیری مالی با در نظر گرفتن سه بُعد نفوذ بانکی، در دسترس بودن خدمات بانکی و کاربری محاسبه شد. دسترسی افراد به ابزارهای مالی برای مؤسسه های مالی، به منظور گسترش سهم بازاری خود ضروری به نظر می رسد. با وجود این، فراگیری مالی و دسترسی همه افراد به بازارهای مالی، از جنبه های توسعه اقتصادی، برای سیاست گذاران اهمیت زیادی دارد؛ از این رو، هدف این مقاله، نخست طراحی شاخص جامع فراگیری مالی و سپس ارزیابی آثار آن بر رشد اقتصادی در کشورهای درحال توسعه است. روش: روش این پژوهش کمّی است که به صورت طراحی شاخص جامع فراگیری مالی با استفاده از گشتاورهای تعمیم یافته و چندکی، برای دوره زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ برای ۴۹ کشور توسعه یافته انجام شده است. یافته ها: برآوردهای به دست آمده از روش پنل دیتا نشان می دهد که فراگیری مالی، بر رشد اقتصادی کشورهای با درآمد متوسط، اثر قوی مثبت و معنادار داشته است. اثر IFI بر رشد اقتصادی، بدون توجه به روش برآورد (اثرهای ثابت، اثرهای تصادفی و گشتاورهای تعمیم یافته) پایدار است و با اینکه مقدار اثر تغییر می کند، جهت اثرگذاری ثابت است. برآورد به روش چندکی نشان داد که اثرگذاری IFI بر رشد اقتصادی در کشورهای با درآمد کمتر، بیش از کشورهای با درآمد بالا است و نشان می دهد IFI می تواند محرک مناسبی برای رشد اقتصادی کشورهای فقیر باشد. این نتیجه با بازدهی نزولی سرمایه سازگار است؛ بدین معنا که تأمین زیرساخت های بانکی و تعمیق فراگیری مالی در مراحل اولیه، اثرهای بیشتری در پی دارد و از اثر آن به تدریج کاسته می شود. همچنین یافته ها نشان داد که محیط اقتصاد کلان (نرخ تورم، باز بودن اقتصاد و تشکیل سرمایه) اثر مثبت و نرخ بیکاری اثر منفی بر رشد اقتصادی داشته است. ساختار جمعیت (نرخ رشد جمعیت) و نظام سلامت (امید به زندگی) هم از عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی بوده اند. از این رو، بهره برداری از ابزارهای جدید بانکداری، مانند اینترنت بانک و همراه بانک، به ویژه در مناطق کم برخوردار، ارائه خدمات متنوع از طریق شعب، گسترش بانکداری خُرد، بهره برداری از اپلیکشن های ساده و متناسب با توانمندی های مردم، در توسعه و تعمیق فراگیری مالی به همراه رشد اقتصادی، نقش کانونی خواهد داشت. باید توجه شود که متوسط نرخ تورم حدود ۶ درصد است و این کشورها تجربه تورم شتابان و دورقمی را به ندرت تجربه می کنند. نتیجه گیری: نتایج برآورد به روش چندکی نشان می دهد که شاخص فراگیری مالی بر رشد اقتصادی مؤثر است. به جز متغیر باز بودن اقتصاد، نتایج این روش با روش گشتاورهای تعمیم یافته سازگار و هم سو است. برآوردها به روش چندکی گویای اثرگذاری بیشتر شاخص فراگیری مالی در کشورهای با درآمد کمتر است؛ بنابراین تعمیق و توسعه مالی برای کشورهایی که هنوز درآمد کمتری دارند، اهمیت زیادی دارد و می تواند به رونق اقتصادی کمک کند.  
۴.

فراتحلیلی بر نقش متغیرهای کنترلی در نتایج مطالعات مرتبط با تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندازه اثر عدم تقارن اطلاعات فراتحلیل متغیرهای کنترلی هزینه سرمایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
هدف: شواهد تجربی در خصوص تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه سهام، تعارض مداومی را نشان می دهد. برخی مطالعات این رابطه را مثبت، برخی منفی و برخی غیرمعنادار ارزیابی کرده اند. از جمله عوامل مؤثر در این واگرایی، نقش متغیرهای کنترلی است. تعداد متغیرهای کنترلی قابل استفاده زیاد است؛ اما استفاده از برخی از آن ها به نتایج آسیب می زند و برخی دیگر، دقت پژوهش را زیاد می کند. در این فراتحلیل با توجه به متغیرهای کنترلی با تکرار بال که در پژوهش های قبلی استفاده شده است، تلاش می شود تا بررسی شود که وجود کدام متغیرهای کنترلی در معادله، نسبت به عدم وجود آن ضریب رگرسیون را به طور جدی تغییر می دهد. روش: با ترکیب یافته های ۳۵ مقاله منتشر شده بین سال های ۱۹۸۶ و ۲۰۲۲ که در مجموع، ۱۹۸ آزمون را شامل می شود، تعامل ظریف بین عدم تقارن اطلاعات و هزینه سرمایه روشن شده است. این فراتحلیل در چند مرحله اجرا شده است: ۱. عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان متغیر مستقل و هزینه سرمایه سهام به عنوان متغیر وابسته تعیین شد و متغیرهای کنترلی، شامل نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، بتای بازار، اندازه شرکت و نوع مالکیت، نوسان های بازده سهام، اهرم و رشد در ارزیابی لحاظ شد؛ ۲. به طور دقیق، پایگاه های داده برجسته از جمله ساینس دایرکت، امرالد، گوگل اسکالر، شبکه تحقیقات علوم اجتماعی (SSRN) و ریسرچ گیت جست وجو شد و در مجموع، ۱۸۸ مقاله بر اساس کلمات کلیدی مرتبط استخراج شد؛ ۳. مقاله ها برای اطمینان از هم سویی با فرضیه های پژوهش غربالگری شد و مطالعاتی مدنظر قرار گرفت که اطلاعات اندازه اثر را ارائه و از روش های هم بستگی استفاده کرده اند. در نهایت، ۳۵ مطالعه منتشر شده بین سال های ۱۹۸۶ و ۲۰۲۲، شامل ۱۹۸ اندازه اثر، فراتحلیل شد؛ ۴. اطلاعات کلی و جزئیات مربوط به اندازه اثر، به دقت از مقاله های انتخابی استخراج شده است؛ ۶. برای هر نمونه، اندازه اثر که با r نشان داده شده است، محاسبه شد؛ ۷. اندازه های اثر با در نظر گرفتن میانگین های وزنی و محاسبه خطای نمونه گیری ترکیب شد؛ ۸. همگنی اندازه اثر ارزیابی شد. یافته ها: چشم انداز تجربی در خصوص رابطه بین عدم تقارن اطلاعات و هزینه سرمایه سهام، واگرایی های جالبی را نشان داد. برای پرداختن به این موضوع، از رویکرد فراتحلیل استفاده شد که تأثیر متفاوت متغیرهای کنترلی را بر این رابطه نشان می دهد. یافته ها نشان دهنده تنوع شایان توجه در اندازه های اثر در بین مطالعات است. در نتیجه، از مدل اثرهای تصادفی برای محاسبه اندازه اثر تجمعی استفاده شد. متغیرهای کنترلی، در شکل دادن به رابطه عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه سهام نقش محوری ایفا می کنند. به طور خاص، گنجاندن متغیرهای کنترلی مانند نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، بتای بازار، اندازه شرکت و نوع مالکیت، ارتباط بین عدم تقارن اطلاعات و هزینه سرمایه سهام را کاهش می دهد. در مقابل، نوسان های بازده سهام، اهرم و رشد شرکت این رابطه را تغییر نمی دهد. تحلیل نیرومندی، یافته های اولیه را تأیید می کند. نتیجه گیری: پژوهشگران تجربی، اغلب باعدم قطعیت های مربوط به انتخاب متغیرهای کنترلی مناسب هنگام رگرسیون هزینه سرمایه سهام روی عدم تقارن اطلاعات دست وپنجه نرم می کنند. در این زمینه، به یک سؤال مهم پرداخته شده است: کدام متغیرها باید به عنوان متغیر کنترلی برای افزایش واقع گرایی نتایج تجربی عمل کنند؟ در این پژوهش، چهار متغیر کنترلی بر رابطه مد نظر تأثیر دارند: ارزش دفتری به ارزش بازار، بتای بازار، اندازه شرکت و نوع مالکیت. وجود این متغیرها در معادله رگرسیون نتیجه را به طور معناداری تغییر می دهد.
۵.

کاهش هزینه کشف تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری: با رویکرد هم جوشی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم جوشی نظریه گواه دمستر شفر کشف تقلب کارت های اعتباری شبکه عصبی مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
هدف: امروزه اکثر شرکت ها و سازمان ها، تجارت الکترونیک را برای به دست آوردن بهره وری در خدمات و محصولات خود، در زمینه هایی مانند کارت اعتباری، مخابرات، بیمه درمانی، بیمه خودرو و غیره به کار گرفته اند. از طرفی، با توجه به حجم رو به رشد تراکنش های کارت های اعتباری و انواع روش های کلاه برداری و تقلب در این کارت ها، تقاضا برای کشف تقلب در این حوزه نیز افزایش یافته است. با توجه به انواع راه کارها و الگوریتم های ارائه شده برای کاهش هزینه تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، هدف از این پژوهش، ارائه روشی ترکیبی و بهینه، برای کاهش هزینه تشخیص تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، با استفاده از هم جوشی الگوریتم های ناهمگن طبقه بندی و خوشه بندی در سطح تصمیم گیری است. روش: این پژوهش روی داده های یک مجموعه تراکنش های بانک برزیلی در بازه زمانی دو ماهه، از ۱۴ جولای ۲۰۰۴ تا ۱۲ سپتامبر همان سال انجام شده است. در این مقاله با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، به عنوان یک رویکرد با سرپرستی و الگوریتم خوشه بندی K نزدیک ترین همسایه، به عنوان یک رویکرد بدون سرپرستی، تابع هزینه را به دست آوردیم. همچنین با توجه به شاخص های مختلف کشف تقلب که تاکنون در ادبیات معرفی شده، شاخص هزینه کشف تقلب انتخاب و بر اساس این تابع هزینه که نخستین بار توسط گادی و همکارانش (۲۰۰۸) معرفی شد، به سنجش این شاخص ها پرداختیم. از آنجا که استفاده از تنها یک الگوریتم هزینه زیادی دارد، به منظور کاهش آن، هم جوشی الگوریتم ها به دو روش نظریه گواه دمستر – شفر و هم جوشی احتمالی پیشنهاد شده است. هر دو روش هم جوشی در سطح تصمیم استفاده شده و ورودی های ناهمگن، از دو رویکرد با سرپرستی و بدون سرپرستی با هم ترکیب شده اند. یافته ها: با توجه به الگوریتم های اجرا شده، استفاده از تنها یک الگوریتم برای به دست آوردن تابع هزینه قابل قبول، می تواند بسیار پُرهزینه باشد. در حالی که استفاده از رویکرد هم جوشی، می تواند در کاهش هزینه تأثیر بسزایی داشته باشد. هم جوشی احتمالی، در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر کاهش هزینه چشمگیری داشته است که هر دو این الگوریتم ها، در سطح تصمیم به کار رفته اند. هم جوشی احتمالی نسبت به شبکه عصبی مصنوعی، کاهش هزینه ای معادل ۴/۲۱ درصد و نسبت به الگوریتم K نزدیک ترین همسایه، کاهش هزینه ای معادل ۸/۳۵ درصد داشته است. نتیجه این مطالعه، در نهایت با مقاله ای که اولین بار این مجموعه داده در آن با الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی به کار رفته است، مقایسه شده و کاهش هزینه چشمگیری را نشان داده است. نتیجه گیری: در این مطالعه با استفاده از دو الگوریتم طبقه بندی و خوشه بندی و هم جوشی آن ها در سطح تصمیم، نشان دادیم که روش های ترکیبی در مقایسه با استفاده هر یک از الگوریتم ها به تنهایی، کاهش هزینه بیشتری خواهند داشت. همچنین هم جوشی احتمالی در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر، هزینه کمتری برای کشف تقلب در سیستم های مالی دارد که این نتیجه درخور توجهی برای بانک ها و مؤسسه های مالی است تا یک سیستم کشف تقلب خوب بسازند.  
۶.

طراحی مدلی جهت بهبود گزارشگری یکپارچه مالی و کنترل داخلی (IFICR)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بورس کنترل داخلی کیفیت گزارشگری گزارشگری یکپارچه مالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران است. بررسی های انجام شده نشان داد که الگوی جامعی وجود ندارد تا عوامل اثرگذار بر کیفیت گزارشگری مالی را با دسته بندی مشخص و ذکر شاخص ها ارائه دهد و این انگیزه ای برای اجرای این پژوهش شد تا تلاش شود که ضمن در نظرگرفتن گزارشگری یکپارچه، به همراه کنترل های داخلی و همچنین، ابعاد مذکور در تحقیقات پیشین، با جمع بندی و ترکیب و دسته بندی مقوله ها و مفهوم ها به مدیران و کارشناسان این حوزه کمک کنیم تا نگاهی جامع تر به گزارشگری مالی و کنترل یکپارچه برای حفظ منافع ذی نفعان داشته باشند. روش: روش این پژوهش کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی است و از نظر گردآوری داده ها، پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی و اساتید مدیریت مالی و حسابداری دانشگاه های تهران، کارشناسان بورس اوراق بهادار و نهادهای مالی و حسابرسی مستقر در استان تهران و مدیران مالی و حسابداری شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بودند. از آنجاکه اساسی ترین کاربرد تحلیل عاملی، کاهش تعداد متغیرها به عوامل محدودتری است که معمولاً به صورت غیرمستقیم در متغیر اصلی مؤثرند، در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده ها و کاهش تعداد متغیرها، از این روش استفاده شده است. یافته ها: از مجموع نمونه انتخاب شده، ۱۶۸ نفر به پرسش نامه ها به صورت کامل پاسخ دادند که در تحلیل داده های پژوهشی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به مطالعات صورت گرفته در رابطه با موضوع تحقیق و همچنین نتایج به دست آمده از سایر تحقیقات، مطالعات، مقالات و طرح های پژوهشی و نتایج پرسش نامه، ۴۱ متغیر شناسایی شد که بعد از بررسی بیشتر و مشورت با نخبگان، ۱۱ متغیری که به نوعی جزئی از سایر متغیرها به شمار می رفت، در زیرمجموعه های آن متغیرها قرار گرفتند. بر این اساس ۳۰ متغیر به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت گزارشگری یکپارچه مالی و کنترل داخلی شرکت های بورسی شناسایی شد. پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از روش کیسر استفاده شد. نتیجه گیری: در مدل ارائه شده، عوامل مدیریتی با مجموع بار عاملی 039/6، عوامل قانونی و حقوقی با مجموع بار عاملی 127/3، عوامل سازمانی و راهبردی با مجموع بار عاملی 038/3، عوامل فرهنگی و اجتماعی با مجموع بار عاملی 961/2 و عوامل مربوط به ساختار بازار با مجموع بار عاملی 415/2، به ترتیب مهم ترین عوامل تعیین شدند.
۷.

مسئولیت اجتماعی شرکتی در کسب وکارهای خانوادگی: با تأکید بر پایداری و رویکردی بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیبلیومتریک پایداری شرکت های خانوادگی مسئولیت اجتماعی شرکتی وی اُاِس ویور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
هدف: پایداری در دهه اخیر، توجه زیادی را در حوزه های مختلف از جمله رسانه ها، نهادها، سازمان های سیاست گذار ملی و بین المللی به خود جلب کرده است. همچنین ادبیات مسئولیت اجتماعی، به ویژه در شرکت های خانوادگی که ویژگی های منحصربه فردی دارند و آن ها را از سایر نهادهای خصوصی متمایز می کند، به تازگی گسترش سریعی را در رابطه با مفهوم پایداری تجربه کرده است و زمینه های پژوهشی متفاوت و جذابی را شکل داده است. این پژوهش در تلاش است تا با تجزیه وتحلیل بیبلیومتریک پژوهش های پیشین مسئولیت اجتماعی شرکتی در کسب وکارهای خانوادگی و ادغام آن با پایداری، به یکپارچه سازی مطالعات گذشته بپردازد و از این طریق، شکاف اقدام های پراکنده مسئولیت اجتماعی کسب وکارهای خانوادگی در صنایع مختلف را پوشش دهد. روش: روش این پژوهش، آمیخته و ترکیبی از روش کمی کیفی با رویکردی بیبلیومتریک و طراحی مدلی مبتنی بر چارچوب اِی دی اُ (پیشایندها، تصمیمات و نتایج) و تی سی اِم (نظریه، زمینه، روش) است. در این مطالعه برای تحلیل علم سنجی، از پایگاه داده اسکوپوس، بزرگ ترین پایگاه داده قابل اعتماد و مورد استفاده فراوان در پژوهش های علم سنجی بین سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ استفاده شد. از میان ۵۹۲ مقاله استخراجی، ۱۲۰ مقاله، پس از غربالگری اولیه، برای تحلیل علم سنجی انتخاب و وارد نرم افزار وی اُاِس ویور شد. در فاز عملیاتی پژوهش، برای حذف مقاله های نامرتب، از مدل پیشنهادی آیدن و همکاران (۲۰۱۷)، در چهار مرحله بهره گرفته شد: الف. شناسایی و استخراج مقاله های مرتبط؛ ب. غربالگری بر اساس عنوان و چکیده مرتبط با حوزه اصلی پژوهش؛ ج. غربالگری مجدد با بررسی مقدمه، نتایج و انتخاب مقاله های مرتبط؛ د. ارزیابی و بررسی مقاله های غربالگری، بر اساس هدف پژوهش و انتخاب ۳۶ مقاله نهایی. یافته ها: یافته ها نشان داد که علاقه به مسئولیت اجتماعی شرکتی در شرکت های خانوادگی پس از سال ۲۰۱۰ به طور چشمگیری گسترش یافته است. مطالعات آغازین ردپایی در پژوهش های اروپای غربی و آمریکای شمالی دارد؛ اما اکنون مرکز ثقل مطالعات به سمت آسیا و به ویژه مطالعات در کشورهایی با اقتصاد نوظهور یا پیشرفته نظیر چین، تغییر جهت داده است. این تحلیل نقش محوری مطالعات کمّی، به ویژه با روش های تحلیل رگرسیون را برجسته می کند و بسیاری از تحقیقات در این زمینه مبتنی بر آن هستند. نتیجه گیری: بر اساس مدل آیدن و همکاران با غربالگری ثانویه، یک مدل محقق ساخته از ۳۶ مقاله احصا شده، طراحی شد. نتایج نشان داد که سهم بیشتر پیشایندها در زمینه های مسئولیت اجتماعی شرکت عبارت اند از: توسعه پایدار، اهداف توسعه پایدار (SDG)، اخلاق و عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. بسیاری از تصمیم ها در زمینه استراتژی های شرکتی با جهت گیری های بلندمدت و در سطح تصمیم های هیئت مدیره با تمرکز بر روش های مدیریت سود، ساختار مالکیت، افشای عملکرد محیطی، کوچک سازی، کاهش مشاغل، تنوع جنسیتی و سرمایه گذاری است. بررسی این پژوهش ها نشان می دهد که هدف این مداخله ها، افزایش شفافیت در افشای پایداری، تقویت رویکردهای مسئولانه و تنظیم سرمایه گذاری در راستای پایداری بوده که یکی از روندهای اصلی سال های اخیر است. علاوه براین، مطالعه کنونی، مشارکت های چشمگیری از شرکت های خانوادگی در کشورهای آسیایی مانند چین، کره جنوبی، روسیه، ترکیه و کشورهای اروپایی مانند لیتوانی، بلغارستان، جمهوری چک، استونی، لتونی، لهستان، اسلواکی، اسلوونی، بلاروس، اوکراین آلبانی، بوسنی و هرزگوین، کوزوو، مولداوی، مونت نگرو، مقدونیه شمالی، صربستان قبرس، یونان، ایتالیا، پرتغال و کشورهای آمریکایی از جمله ایالات متحده آمریکا را برجسته می سازد. افزون بر موارد یاد شده، در این دسته از مقاله ها، نظریه هایی مانند نظریه ثروت اجتماعی – عاطفی، نظریه ذی نفعان، نظریه نهادی و دیدگاه مبتنی بر منابع، نظریه نونهادی، نظریه سرپرستی، نظریه نمایندگی، نظریه سیستم های هدف، نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نظریه سیگنالینگ، بر مشارکت شرکت های خانوادگی در اقدام های مسئولیت پذیری شرکتی تأکید می کنند.
۸.

ارائه چارچوب تحلیلی و تبیینی ایجاد بانک برون مرزی در مناطق آزاد تجاری صنعتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چارچوب بازارهای مالی بانک برون مرزی مناطق آزاد مالیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
هدف: بررسی وضعیت اقتصادی کشور، به ویژه نظام مالی در دهه های اخیر، نشان دهنده سهم بسیار اندک ایران در حوزه بانکداری بین الملل است. مشکلات دسترسی به بازارهای مالی برای سرمایه گذاری و تجارت، ارائه خدمات محدود بانک های داخلی، ناتوانی بانک های کشور برای رقابت در بازارهای مالی و تحریم های اقتصادی، مشکلات و دغدغه های فراوانی را در مبادله با نظام اقتصاد بین الملل ایجاد کرده است. تأسیس بانک برون مرزی در مناطق آزاد تجاری صنعتی ایران، می تواند به عنوان نخستین گام و حلقه اتصال، به همگامی با اقتصاد جهانی و ورود به بازارهای مالی بین المللی منجر شود. این بانک ها با ارائه خدمات گسترده تر، می توانند جریان سرمایه را تسهیل و سرمایه گذاری خارجی را تشویق کنند و توان رقابتی مؤسسه های مالی ایران را بهبود بخشند. علاوه براین، چنین بانک هایی می توانند به توسعه تجارت بین المللی و کاهش فشارهای اقتصادی کمک کنند. طراحی و ایجاد یک الگوی عملیاتی برای استفاده از هر ابزار اقتصادی و مدیریتی، از ضرورت های هر طرحی است. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب تحلیلی و تبیینی برای ایجاد چنین بانکی در مناطق آزاد مذکور صورت گرفته است. روش: روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، آمیخته از نوع اکتشافی متوالی بوده است؛ به گونه ای که در بخش کیفی، از استراتژی نظریه داده بنیاد مشتمل بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. مشارکت کنندگان از میان استادان متخصص در حوزه های مالی دانشگاه های برتر، مدیران بانک های مناطق آزاد تجاری و صنعتی و فعالان تجاری و صاحبان شرکت ها و بنگاه های اقتصادی فعال در مناطق مذکور انتخاب شدند. این افراد که ۱۱ نفر بودند، به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمّی، از روش توصیفی پیمایشی برای تحلیل و تبیین چارچوب پیشنهادی استفاده شد. در این مرحله نیز ۹۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمع آوری داده در بخش کمّی، پرسش نامه ای با ۳۰ سؤال به دست آمده از روش داده بنیاد میان مشارکت کنندگان توزیع شد و پس از گردآوری داده ها، بررسی و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام گرفت. یافته ها: در بخش کیفی پژوهش، پس از تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، الگویی مشتمل بر ۶ مقوله اصلی (پدیده محوری، شرایط علّی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدهای تأسیس بانک برون مرزی)، ۳۰ مقوله فرعی و ۱۵۳ مفهوم به دست آمد. در بخش کمّی اعتبار الگوی تحقیق، از طریق شاخص های مدل معادلات ساختاری سنجیده شد که حاکی از برازش قابل قبول برای همه شاخص های به دست آمده بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش و مطالعات، چارچوب تبیینی مناسبی برای تأسیس بانک در مناطق آزاد تجاری و صنعتی جمهوری اسلامی ایران ارائه شد. از مهم ترین دستاوردهای این چارچوب، می توان به اتصال نهادهای مالی کشور به بازارهای مالی بین المللی و در نتیجه، رشد و توسعه اقتصادی کشور، از طریق این نهاد اشاره کرد.
۹.

ارائه چارچوب گزارشگری برای گزارش تفسیری مدیریت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف گزارش تفسیری مدیریت ویژگی های کیفی گزارش تفسیری مدیریت عناصر محتوایی گزارش تفسیری مدیریت اطلاعات آینده نگرانه اطلاعات مرتبط با موفقیت درازمدت شرکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
هدف: در دوران معاصر، با رشد روزافزون اقتصاد و گسترش بخش خصوصی، بازارهای مالی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در میان عوامل مؤثر بر کارایی بازارهای مالی، نحوه انتشار اطلاعات به ذی نفعان مختلف، نقشی تعیین کننده دارد. در حقیقت، روش انتقال اطلاعات یکی از اجزای اصلی کارایی بازار سرمایه به شمار می آید. گزارش تفسیری مدیریت، به عنوان گزارش مکمل صورت های مالی شرکت ها، در افزایش شفافیت بازار سرمایه با افشای اطلاعات مالی و غیرمالی شرکت ها نقش مهمی دارد. هدف این پژوهش، طراحی چارچوب گزارش تفسیری مدیریت و آزمون تجربی آن بر مبنای داده های کمی، به منظور ارائه چارچوب گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت در ایران است که برای اولین بار انجام می شود. روش: این پژوهش از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته) استفاده می کند؛ از این رو ابتدا به شیوه تحلیل محتوای کیفی و بر مبنای کلیه اسناد و مدارک مربوط به مطالعات «بنیاد استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی» در زمینه گزارش تفسیری مدیریت و همچنین، سایر رهنمودها و چارچوب های گزارشگری مرتبط، چارچوب اولیه گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت طراحی و فرضیه های مربوطه تدوین شدند. در ادامه، به منظور بومی کردن و ارائه چارچوب گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت در ایران، داده های مربوط، به شیوه پیمایشی و بر مبنای پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شد و هر یک از زیرمقوله های چارچوب گزارشگری با استفاده از آزمون تک نمونه ای ویلکاکسون تعیین و بر مبنای آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. یافته ها: بر مبنای یافته های بخش کیفی، چارچوب اولیه گزارش تفسیری مدیریت، مشتمل است بر پنج بُعد اهداف، ویژگی های کیفی، عناصر محتوایی، اطلاعات آینده نگرانه و اطلاعات مرتبط با موفقیت درازمدت شرکت. همچنین، بر مبنای یافته های بخش کمّی، هیچ یک از این ابعاد و زیرمقوله های آن ها رد نشدند؛ از این رو چارچوب گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت ایران، در قالب پنج بُعد طراحی شد. این ابعاد عبارت اند از: ۱. اهداف، در قالب پنج هدف؛ ۲. ویژگی های کیفی، در قالب یازده ویژگی؛ ۳. عناصر محتوایی، در قالب شش عنصر محتوایی؛ ۴. اطلاعات آینده نگرانه، در قالب هفت اصل؛ ۵. اطلاعات مرتبط با موفقیت درازمدت شرکت، در قالب شش مقوله. همچنین، اهمیت نسبی هر یک از ابعاد چارچوب گزارشگری به ترتیب عبارت است از: ۱. اهداف؛ ۲. ویژگی های کیفی؛ ۳. اطلاعات آینده نگرانه؛ ۴. عناصر محتوایی؛ ۵. اطلاعات مرتبط با موفقیت درازمدت شرکت. افزون براین، زیرمقوله های هر یک از ابعاد چارچوب گزارشگری نیز بر مبنای اهمیت نسبی شان رتبه بندی شدند. نتیجه گیری: چارچوب گزارشگری پیشنهادی این پتانسیل را دارد که به عنوان مرجعی ارزشمند برای نهادهای ناظر و تدوین مقررات بازار سرمایه، مانند سازمان حسابرسی و سازمان بورس و اوراق بهادار مورد بهره برداری قرار گیرد. با استفاده از این چارچوب، این نهادهای نظارتی می توانند استانداردها و رهنمودهای بومی را برای ارائه گزارش تفسیری مدیریت تدوین کنند. همچنین شرکت ها می توانند هنگام ارائه گزارش تفسیری مدیریت، از این چارچوب بهره برند. این امر رویکرد مناسب تر و مؤثرتری را برای گزارشگری گزارش تفسیری مدیریت، در چارچوب بازار سرمایه ایران تضمین می کند.
۱۰.

مدلی جهت انتخاب اعضای هیئت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخاب اعضای هیئت مدیره ویژگی های فردی ویژگی های گروهی تحلیل موضوعی حاکمیت شرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
هدف: انتخاب اعضای هیئت مدیره، قبل از بازنگری های عمیق در بنیان وجودی هیئت مدیره، بدون هیچ گونه ضابطه خاص و فقط به شکل غیررسمی و بر اساس رابطه خویشاوندی، رفاقت های دیرینه یا همکاری و منافع مشترک صورت می گرفت که به ترکیب نامناسب هیئت مدیره و فقدان تخصص کافی و در نهایت، کاهش کارایی سازمان ها منجر می شد. در واقع، انتخاب اعضای هیئت مدیره برای سازمان ها پیامدهای مختلفی دارد. با توجه به خلأ اطلاعاتی در خصوص نحوه انتخاب اعضای هیئت مدیره در ایران، پژوهش حاضر در پی تدوین مدلی به منظور انتخاب اعضای هیئت مدیره است تا معیارهایی را ارائه دهد که برای سهام داران در انتخاب اعضا مهم است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل تم اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیرعاملان و اعضای هیئت مدیره شرکت های سرمایه گذاری و هلدینگ ها بود و انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش گلوله برفی انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۵ خبره جمع آوری شد و به اشباع نظری رسید. یافته ها: در انتخاب اعضای هیئت مدیره، به معیارهای بسیاری، از جمله ویژگی های فردی و گروهی توجه می شود. ویژگی های فردی مختصِ خود شخص، به عنوان عضوی از هیئت مدیره است که ویژگی های ذاتی، ارتباطات، مدیریتی، رهبری، اخلاق حرفه ای، تخصصی و اجتماعی را شامل می شود. همچنین ویژگی های خاص شرکت بر انتخاب اعضای هیئت مدیره مؤثر است و باید به مشخص بودن انتظارات از اعضای هیئت مدیره و مأموریت آن ها در شرکت به عنوان الزامات تأکید کرد. نتیجه گیری: به منظور انتخاب اعضای هیئت مدیره، چهار تم اصلی شناسایی شد. این چهار تم عبارت است از: ویژگی های اعضای هیئت مدیره، الزامات انتخاب اعضای هیئت مدیره، عوامل مؤثر بر انتخاب اعضای هیئت مدیره و پیامدهای مطلوب انتخاب اعضای هیئت مدیره. ویژگی های اعضای هیئت مدیره، ویژگی های فردی و گروهی را شامل می شود. ویژگی های فردی به ویژگی هایی اشاره دارد که مختصِ خود شخص، به عنوان عضو هیئت مدیره است که به تم های فرعی ذاتی، ارتباطات، مدیریتی، رهبری، اخلاق حرفه ای، تخصصی و اجتماعی تقسیم می شود. ویژگی های ذاتی اعضای هیئت مدیره، بازتابی از سوابق و ویژگی های شخصیتی منحصربه فرد مدیران است. ویژگی های ارتباطات، به ایجاد و حفظ همکاری خوب بین خود، سهام داران و مدیریت و سایر افراد اشاره دارد. ویژگی های مدیریتی مربوط به ویژگی ها و توانایی یک عضو هیئت مدیره است که کارایی وی را نشان می دهد. ویژگی های رهبری، شامل ویژگی های مرتبط با سبک رهبری و دیدگاه استراتژیک اعضای هیئت مدیره است. ویژگی های اخلاق حرفه ای، به رعایت انصاف و اخلاق طی فرایند مسئولیت اشاره دارد. ویژگی های تخصصی شامل مهارت ها و دانش هایی، همچون تجربه، تحصیلات دانشگاهی، تخصص های مرتبط با صنعت و… است که باید یک عضو هیئت مدیره در راستای فعالیت شرکت داشته باشد. ویژگی های اجتماعی به شهرت، ارتباطات اجتماعی فرد و نحوه تعامل با سایرین، ازجمله افراد درون سازمانی برون سازمانی اشاره دارد. ویژگی های گروهی اعضای هیئت مدیره، به ترکیب همگون مربوط می شود؛ به نحوی که اعضا از تخصص های متنوع مرتبط با شرکت برخوردار باشند. انتخاب مطلوب اعضای هیئت مدیره، به بهبود فضای فعالیت شرکت، کارآمدی و بهبود عملکرد شرکت منجر می شود.
۱۱.

کاربرد پیش بینی احتمالاتی و بهینه سازی استوار به منظور درنظر گرفتن عدم قطعیت پارامترها دربهینه سازی پرتفوی بتای هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش بینی احتمالی بهینه سازی استوار تقویت گرادیان طبیعی بتای هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
هدف: این پژوهش با استفاده از رویکرد پیش بینی احتمالاتی و بهینه سازی استوار، به منظور در نظر گرفتن عدم قطعیت پارامترهای مدل بهینه سازی پرتفوی در بازار سرمایه ایران انجام شده است. تمرکز اصلی این پژوهش، بر ارتقای عملکرد پرتفوی با لحاظ عدم قطعیت و بهره گیری از مدل های یادگیری ماشین، برای ساخت پرتفوهایی با نسبت شارپ بیشینه در بازار سرمایه ایران است. روش: در این مطالعه، دو رویکرد رایج به منظور در نظر گرفتن عدم قطعیت پارامترها در مدل بهینه سازی پرتفوی استفاده شده است. نخستین رویکرد رایج، رویکرد بهینه سازی استوار است که برای هر پارامتر، یک مجموعهعدم قطعیت ترسیم می کند و مسئله را به گونه ای تحلیل می کند که جواب ایجاد شده در شرایط بدبینانه پارامترها نیز بهینه باشد. رویکرد دیگر، مدل یادگیری ماشین پیشرفته تقویت سازی گرادیان طبیعی و استفاده خروجی آن در رویکرد پیش بینی احتمالاتی است. ورودی های این مدل، پنج اندیکاتور تکنیکال، از جمله شاخص قدرت نسبی، میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی، میانگین محدوده واقعی، میانگین موزون قیمت معاملات و مومنتوم در نظر گرفته شده است. تحلیل تکنیکال یکی از رویکردهای اصلی در بررسی و پیش بینی روند بازارهای مالی است که بر پایه مطالعه و ارزیابی داده های تاریخی قیمت و حجم معاملات شکل گرفته است. در این روش فرض بر این است که تمام اطلاعات بنیادی و روانی بازار در قیمت ها منعکس می شود و حرکت قیمت ها، الگوهایی تکرارپذیر و قابل شناسایی ایجاد می کنند. این پژوهش در ده صنعت اعم از فلزات اساسی، پالایش فراورده های نفتی، بانک و مؤسسه های اعتباری، پتروشیمی و مواد شیمیایی، خودرو، سیمان، دارو، فلزات گران بها، لاستیک و پلاستیک و کانی های فلزی انجام شده است. صنایع نام برده، جزء بزرگ ترین صنایع بازار سرمایه ایران هستند و از منظر ارزش بازار، بخش عمده ای از بازار سرمایه را شامل می شوند. صنایع یاد شده، طیف گسترده ای از حوزه های تولیدی و خدماتی را دربرمی گیرند که هریک در اقتصاد و توسعه صنعتی کشور نقشی بنیادی دارند. در مجموع، هم افزایی این صنایع تنوع بخشی به اقتصاد، ارزآوری، اشتغال و توسعه پایدار را تقویت می کند. پس از پیاده سازی مدل های استوار و پیش بینی احتمالاتی در بهینه سازی پرتفوی، عملکرد نتایج با دو پرتفوی مبنای وزن برابر و مدل میانگین واریانس مارکوویتز با استفاده از شاخص شارپ مقایسه شد. یافته ها: با در نظر گرفتن داده های فروردین ۱۴۰۱ تا فروردین ۱۴۰۳، به عنوان داده های آموزش (در مدل گرادیان طبیعی تقویت شده) و تخمین پارامترها (در مدل بهینه سازی استوار) و داده های سال ۱۴۰۳ به عنوان تست، پرتفوهای هر ۱۰ صنعت تشکیل و بازده و ریسک آن ها با رویکرد خارج از نمونه محاسبه شد. مقایسه نتایج پرتفوها نشان داد که هر دو رویکرد ارائه شده در پژوهش، نسبت به پرتفوی های مبنا در سطح معناداری ۹۹ درصد، شاخص شارپ بیشتری دارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که استفاده از پیش بینی های توزیعی به جای نقطه ای و ترکیب آن با استراتژی های بتای هوشمند و همچنین، در نظر گرفتن عدم قطعیت پارامترها در مدل های بهینه سازی پرتفوی، به ساخت پرتفویی با نسبت بازده به ریسک بالاتر منجر می شود و این عملکرد برتر در سطح معناداری ۹۹ درصد معنادار است. همچنین بر این اساس می توان نتیجه گرفت استفاده از شاخص های تکنیکال به عنوان عوامل اثرگذار بر بازده، می تواند در پیش بینی بازده موفق عمل کند و بهره برداری از آن ها به منظور تشکیل پرتفوی بتای هوشمند، به پرتفویی با عملکرد بهتر منتج می شود.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۷۳