فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
72 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه های درسی با بهره گیری از قصه گویی بر خلاقیت دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه ی 2 زنجان انجام شده است.
روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه 2 شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 60 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به تصادف، 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی شامل 15 فعالیت بود که در 15 جلسه 60 دقیقه ای به دانش آموزان گروه آزمایش ارائه شد و دانش آموزان گروه کنترل برنامه درسی متداول را دریافت کردند. خلاقیت دانش آموزان با استفاده از (فرم تصویری A) آزمون خلاقیت Torrance (1974) اندازه گیری شد و درنهایت داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در نمرات پس آزمون مهارت خلاقیت و مؤلفه های آن (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد؛ نمرات این متغیر و مؤلفه های آن در گروه آزمایش بعد از آموزش برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی افزایش یافته است. همچنین در هر یک از متغیرهای خلاقیت کل، ابتکار، بسط، سیالی و انعطاف پذیری به ترتیب 61%، 32%، 52%، 43% و 48%، تغییرات با توجه به مداخله برنامه درسی با بهره @گیری از قصه گویی، قابل تبیین است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی با ایجاد قدرت تولید ایده ها و جواب های فراوان، ایجاد توانایی لازم برای تغییر جهت فکری، ایجاد توانایی تولید ایده های متنو و ایجاد توانایی توجه به جزئیات وابسته به یک ایده، مهارت خلاقیت را در دانش آموزان ابتدایی افزایش دهد.
سنجش میزان عجین بودن شغلی بر اساس مدل Aon Hewitt (مورد مطالعه: نسل Z و کارکنان ماقبل آن در دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، دسته بندی جامعی از روشهای ارائه شده به منظور اندازه گیری میزان عجین بودن شغلی نیروی کار و نیز انتخاب جامع ترین روش برای بررسی میزان عجین بودن شغلی نسلهای مختلف در دانشگاه علم و صنعت ایران و بررسی شکاف بین نسلی و برنامه ریزی برای سیاستگذاری های آتی بود. روش: روش پژوهش، اکتشافی- توصیفی است. ابتدا با بررسی کتابخانه ای ادبیات و مدلهای موجود، به دسته بندی جامعی از مدلها پرداخته؛ سپس با بهره گیری از روش کوکران برای یافتن نمونه آماری در دانشگاه و پیاده سازی روش «آون هِویت» با پرسشنامه های استاندارد آن با طیف لیکرت پنج گانه، به بررسی وضع موجود می پردازد. یافته ها و نتیجه گیری: مدلهای به دست آمده در دو دسته صنعتی و دانشگاهی، تقسیم بندی و مدل صنعتی «آون هِویت» به عنوان مدل مرجع برگزیده شد. در پیاده سازی مدل «آون هِویت»، نسل انفجار جمعیت در جایگاه نخست و نسل «وای» پایین ترین میزان عجین بودن را دریافت کرد. همچنین عوامل و شاخصهای مؤثر بر عجین بودن شغلی در مدل نشان داد که نسل «زِد» انگاره متفاوتی از سایرین داشته و برخلاف سایر نسلها که رهبری و مدیریت را بالاترین عامل دانستند، شهرت سازمانی را در اولویت عجین بودن شغلی خود دید. همچنین مهم ترین عامل کاهش میزان عجین بودن شغلی در تمامی نسلها، فرایندهای سازمانی و در خصوص نسل «زِد»، امور زیربنایی، به ویژه عدم تعادل کار و زندگی شناخته شد.
تاثیر باورها و نگرش های معلمان بر نیت معلمان جهت استفاده از فناوری مبتنی بر آموزش در فرایند آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی تاثیر باورهایی همچون خودکارآمدی، هنجارذهنی، سهولت و سودمندی ادراک شده و نگرش نسبت به کاربرد فناوری مبتنی بر آموزش بر نیت معلمان جهت استفاده از فناوری آموزشی در فرایند آموزش انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: در این مطالعه از روش همبستگی استفاده شد و داده ها از 250 نفر معلمان شهر کرمان که 160 نفر به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. یافته ها: نتایج اثرات مستقیم نشان داد اثر خودکارآمدی بر سهولت ادراک شده کاربرد فناوری، اثر هنجار ذهنی نسبت به فناوری بر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد و نیت رفتاری کاربرد فناوری، اثر سهولت ادراک شده کاربرد فناوری بر سودمندی ادراک شده و نگرش نسبت به کاربرد فناوری و اثر سودمندی ادراک شده کاربرد فناوری بر نیت رفتاری کاربرد فناوری مثبت اما بر نگرش نسبت به کاربرد فناوری معنی دار نبود. همچنین نتایج نشان داد سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده و نگرش نسبت به کاربرد فناوری نقش واسطه ای مثبتی در رابطه بین هنجار ذهنی و خودکارآمدی فناوری با نیت رفتاری کاربرد فناوری دارند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد باورهای معلمان نسبت به کاربرد فناوری آموزشی هم اثر مستقیم و هم اثر غیر مستقیم بر نیت معلمان جهت استفاده از فناوری های آموزشی در فرایند آموزش دارند.
الگوی گذار مدارس موفق به سوی مدارس ماندگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت هر جامعه، آموزش و پرورش آن جامعه است و تجربه نشان داده است که جامعه ای پیشرفته است که سیستم آموزشی پیشرفته و مترقی داشته باشد. هدف تمامی نظام های آموزشی، برپا کردن مدارس موفق و با کیفیت است که در گذر زمان باقی بمانند و تبدیل به مدارسی با تجربه و ماندگار شوند. مدارس ماندگار محصول مجموعه ای از پارامترهای داخلی و خارجی در مدارس هستند و کیفیت مدارس مستلزم تلاش و کار جمعی و هماهنگی کلیه پارامترهای داخلی نظام مدرسه است. از این هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه و شاخص های گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار و ارائه الگویی کیفی می باشد.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از بُعد هدف، کاربردی و از لحاظ روش، یک پژوهش ترکیبی (آمیخته) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده مبانی نظری، شاخص و مولفه های گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار استخراج گردید و به روش دلفی 13 مولفه و 132 شاخص مورد اجماع خبرگان قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش مدیران و آموزگاران مدارس ماندگار و مدارس موفق، مدیران و پژوهشگران حوزه آموزش و پرورش هستند که داده های مورد نیاز با پرسش نامه ای محقق ساخته ای از بین 386 به عنوان نمونه آماری جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS استفاده شده است.یافته ها: مولفه های اصول و روش های آموزشی، فرهنگ و جامعه، ویژگی های مدیر، معماری و ساختمان و تجهیزات، محتوای آموزشی، ویژگی های معلمان، روش های مدارس ماندگار و دولت و حاکمیت، اهداف مدارس ماندگار، روابط انسانی و مشارکت، خانواده، ویژگی های دانش آموزان و مولفه سازمان و مدیریت به ترتیب سیزده مولفه تاثیر گذار در الگوی گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار هستند.بحث و نتیجه گیری: این پژوهش برای اولین بار به شناسایی مؤلفه های شاخص ها و مؤلفه های گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار برای یک سازمان آموزشی و مدارس موفق پرداخته است و یک الگو علمی و مستند برای مدارس موفق است که با استفاده از خطوط کلی ارائه شده، گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار را تسهیل گردد.
مدلسازی معادلات ساختاری تنظیم هیجان دانش آموزان مبتنی بر تاب آوری تحصیلی، راهبردهای مقابله ای، آگاهی فراشناختی و سخت رویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف تدوین مدل تنظیم هیجان دانش آموزان بر مبنای رابطه بین تاب آوری تحصیلی، راهبردهای مقابله، آگاهی فراشناختی و سخت رویی انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان مقطع متوسطه دوم ساکن شهرستان های فریدون شهر و بوئین و میاندشت در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که 402 نفر نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این تحقیق شامل مقیاس تنظیم هیجان گراس و جان، مقیاس تاب آوری تحصیلی ساموئلز، مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، مقیاس سخت رویی کوباسا و مقیاس آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون بود.. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8 وبا روشهای آمار توصیفی و برای براورد برازش مدل با استفاده از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها نشان داد مقدار اثر تاب آوری، آگاهی فراشناختی و راهبردهای مقابله ای بر تنظیم هیجان مثبت و معنادار بودند(01/0p>))؛ اما مقدار اثر سخت رویی بر تنظیم هیجان معنادار نبود(01/0p>)). همچنین مقدار اثر تاب آوری بر آگاهی فراشناختی، راهبردهای مقابله ای و سخت رویی معنادار بود (01/0p>))و اثر سخت رویی بر راهبردهای مقابله ای معنادار نبود(01/0p>)).در نتیجه بر اساس یافته های این تحقیق، میتوان به منظور بهبود تنظیم هیجان و تاب آوری دانش آموزان برنامه هایی جهت آموزش و تقویت مهارت های راهبردهای مقابله ای، آگاهی فراشناختی و سخت رویی فراهم کرد. همچنین تحقیقات بیشتر برای روشن شدن رابطه ی سخت رویی با تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای پیشنهاد می شود.
الگوی ابتکار محوری دانشگاهی و تعاملات مولفه های ارتباطی آن(مطالعه موردی: دانشگاههای آزاد اسلامی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این تحقیق طراحی الگوی جهت ابتکارمحوری در دانشگاه های آزاد اسلامی تهران بود که به روش های کیفی و کمی انجام شد.روش شناسی پژوهش: جامعه آماری کلیه مدیران ارشد و معاونان و اعضای هیئت علمی و اساتید رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران بوده که نمونه ها در بخش کیفی 38 نفر (نمونه گیری هدفمند-گلوله برفی) و در بخش کمی 280 نفر با روش تصادفی (جامعه آماری 3500 نفر) انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های باز بوده (تائید روایی توسط اساتید و پایایی با روش بازآزمون و روش توافق درون موضوعی 75 % تخمین زده شد) و در بخش کمی پرسشنامه ی محقق ساخته (تائید روایی توسط خبرگان و پایایی آلفای کرونباخ 5/89 % برآورد گردید) بود.یافته ها: یافته ها نشان دادند که تدوین استانداردها، آیین نامه ها و مقررات، طراحی مکانیزم های مالی و غیرمالی تشویقی، ایجاد بستر و زیرساخت فناوری، پیاده سازی و کاربرد فناوری، بهینه سازی فرآیندهای ابتکارمحوری، بکارگیری نیروی انسانی کارآمد، ایجاد مزیت رقابتی، ارتباطات درون و برون سازمانی مناسب، ارزیابی و پایش محیط و فرهنگ سازی مناسب دانشگاهی عوامل کلیدی در ایجاد دانشگاه ابتکارمحور می باشند.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که برای ایجاد محیطی خلاق و نوآور باید هر یک از الگوهای قانونی-حمایتی، رفتاری- ارتباطی، هویتی- فرهنگی، فناورانه-تکنولوژیکی و نیز عوامل انسانی- مالی را بهینه سازی نموده و در چارچوب تعاملات بین این عوامل تعادل مناسب برقرار نمود.
واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
85 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکت کنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش اسمیت تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سوسازی (تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهش گر) استفاده شد. کدگذاری نیز توسط پژوهشگر و فرد متخصص دیگری در حوزه کیفی انجام و مورد مقایسه قرار گرفت. درنهایت ادراکات تجربه شده مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی دانش آموختگان دوره کارشناسی برای اشتغال در قالب 3 مضمون اصلی: ضعف در کسب مهارت های نرم، ادراکی و فنی (11 زیرمضمون) کیفیت نامطلوب آموزش های دانشگاهی (5 زیرمضمون) و ضعف در سیاست گذاری و برنامه ریزی (5 زیرمضمون)، شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی می توانند با شناسایی علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان در شرکت های دانش بنیان و فناور، الزامات آماده سازی آنان برای اشتغال در این شرکت ها را فراهم نمایند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اختلاف پروژه های راهسازی و اشارات و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی در وزارت راه و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل اصلی بروز اختلاف پروژه های راهسازی و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مهندسان عمران و معماری با بیش از 5 سال سابقه می باشد و نمونه ها به روش غیر هدفمند بر اساس روش آماری 43 نفر برآورد گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه، توسط 5 نفر از اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از طریق ضریب آلفایی کرونباخ 84/. محاسبه شد. ارزیابی داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel صوررت پذیرفت. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روابط ریاضی میانگین وزنی ، میانگین و همچنین فرمول okpala بهره گرفته شده است. در پایان پژوهش نیز با توجه به عوامل تعیین شده راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش احتمال بروز دعاوی در پروژه های ساخت در پانزده عامل در حوزه راهسازی کشور با هدف توسعه و اموزش منابع انسانی و افزایش حداکثر بهره وری و کاهش ضایعات منابع انسانی ارائه گردیده است.
اثربخشی تدریس معکوس بر اضطراب ریاضی، انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش کلاس معکوس بر اضطراب ریاضی، انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. امروزه نقش پایه ای و اهمیت دانش ریاضیات در تاریخ توسعه علوم و حتی سیر تحولات صنعتی و فنی بر همگان آشکار شده است. عاملی که می تواند روند یادگیری ریاضی و عوامل مثبت مرتبط با آن را با اشکال مواجه کند، اضطراب ریاضی است. وجود اضطراب ریاضی، می تواند موجب کاهش انگیزش تحصیلی در دانش آموزان شود. سرزندگی تحصیلی میزان غیبت از مدرسه (به صورت منفی)، انجام تکالیف، اهداف و مقاصد مثبت تحصیلی را که حاکی از اشتیاق به تحصیل است، پیش بینی می کند. با توجه به اینکه تحقیقات مختلف نشان داده که وجود اضطراب ریاضی و نبود انگیزه و سرزندگی تحصیلی آسیب جدی به پیشرفت فرد و ترقی آموزش و پرورش وارد می کند و با توجه به اینکه به نظر می رسد بیشترین آسیب پذیری در دوره نوجوانی و جوانی صورت می گیرد، این ضرورت پیش می آید که به دنبال نظریات علمی نوین و راهکارهای لازم در جهت تقویت خودکارآمدی ریاضی، انگیزش و سرزندگی تحصیلی سهیم باشیم. مواد و روش ها:روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 30 دانش آموز مقطع متوسطه دوم رشته ریاضی بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه های استاندارد اضطراب ریاضی پلیک و پارکر (1982)، انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و سرزندگی تحصیلی حسینچاری و دهقانیزاده (1391) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که روش کلاس معکوس موجب افزایش انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی و نیز کاهش اضطراب ریاضی نسبت به گروه کنترل می شود(P<0.05). نتیجه گیری :با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، به کارگیری روش کلاس معکوس موجب افزایش انگیزش و سرزندگی تحصیلی و کاهش اضطراب ریاضی می شود. افزایش اطلاعات معلمان در زمینه تدریس معکوس و برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان، فراهم کردن اطلاعات تدریس معکوس از توصیه های اصلی این پژوهش است.
طراحی مدل جامع شایستگی مدیران عالی دانشگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاههای اسلامی نقش بی بدیلی در توسعه علمی- فرهنگی جوامع اسلامی ایفا می کنند. شایستگی مدیران این دانشگاهها، عاملی کلیدی در بهبود عملکرد علمی و تربیتی نظام آموزش عالی به شمار می رود. با توجه به خلأ پژوهشی در زمینه شناسایی جامع شاخصها و شایستگی های مدیران دانشگاههای اسلامی، این پژوهش به دنبال ارائه مدلی جامع برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران سطح عالی دانشگاه اسلامی بود. به واسطه اهمیت این موضوع در سطوح عالی حکمرانی علمی-فرهنگی کشور، در کنار سایر تحقیقاتی که در این پژوهش بررسی شده اند، این مقاله برای پر کردن خلأ پژوهشهای پیشین، به طور خاص به بررسی اسناد بالادستی نظام های آموزشی و حکمرانی کشور، به ویژه سند دانشگاه اسلامی پرداخته است. روش: این پژوهش بر اساس نوع هدف، توصیفی- اکتشافی و راهبرد تحقیق، ترکیبی(کیفی-کمّی) بود. در بخش کیفی، از تحلیل مضمون و در بخش کمّی، از روش رتبه بندی عوامل استفاده شد. برای استخراج شایستگی های مدیران، بیش از 300 منبع پژوهشی، از جمله اسناد و مصوبات؛ منابع آموزش عالی، مدیریتی و اسلامی بررسی شد. پس از پایش اولیه، برای طبقه بندی شایستگی ها، از مدل سه لایه ای بُعد– مؤلفه– شاخص استفاده شد. در ادامه به منظور غربال و اولویت بندی شایستگی ها از طریق توزیع پرسشنامه بین ۲۳ خبره دارای دانش تخصصی یا تجربه مدیریت در حوزه آموزش عالی، اقدام شد. یافته ها و نتیجه گیری: مدل پژوهش در سه بُعد فردی، اجتماعی و سازمانی و در هشت مؤلفه با 12 شاخص اولویت دار شناسایی و ارائه شد. توصیه می شود در راستای افزایش بهره وری در نظام آموزش عالی کشور، از الگوی نهایی برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران دانشگاهی در انتخاب مدیران دانشگاهها استفاده شود.
عوامل زمینه ساز پاسخگویی؛ راهبردی برای حکمرانی اسلامی در سیستم های مدیریتی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مفهوم پاسخگویی، از طریق غور و بررسی در مبانی نظری و آیات قرآنی مرتبط انجام شد. بخش اول پژوهش، نشان دهنده فراگیر بودن مفهوم پاسخگویی در قلمروهای مختلف زمانی، مکانی و موضوعی است؛ از پاسخگویی در برابر خداوند تا پاسخگویی به مردم و حتی پاسخگویی در برابر اعضا و جوارح. روش: پّژوهش حاضر، با مطالعه آیات و تدبّر روی آنها با بهره گیری از تفاسیر نور و نمونه و استفاده از فرایند چرخه ای تحلیل انجام شد. یافته ها: در این پژوهش، 104 مفهوم پایه، شناسایی و احصا شد که ذیل 28 مفهوم محوری، دسته بندی شدند و بر اساس آنها، هشت مفهوم سازماندهی شده عوامل زمینه ساز پاسخگویی، شامل توفیق الهی، پایداری، آرامش، توکل، بصیرت، مسئولیت پذیری، درستکاری و اعمال حسنه، به عنوان عوامل زمینه ساز پاسخگویی، در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری به دست آمد. نتیجه گیری: ترویج و توسعه آموزه های قرآنی حکمرانی اسلامی در نهادهای اداری کشور، که نتیجه آن، افزایش اعتماد و رضایتمندی عمومی مردم از دستگاهها و سازمانهای مختلف کشور و کاهش فساد اداری و اخلاقی در حوزه های مختلف سازمانی و در نتیجه، افزایش کارامدی، اثربخشی و در نهایت، سلامت سازمانی نظام اداری کشور است.
شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهم ترین مسائلی که عملکرد سازمانها را تحت تاثیر قرار داده و زمینه موفقیت آنها را فراهم می آورد مسئله سلامت سازمان است. شناخت سلامت سازمانی مدارس می تواند تسهیل کننده امور آموزشی، تربیتی و اداری مدارس و پیش بینی کننده اثربخشی فعالیت های مدارس باشد و باعث اجرای برنامه ها به صورت علمی و کارشناسانه گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی با رویکرد کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 25 نفر از خبرگان که به عنوان تیم تصمیم در شناسایی شاخص ها و ابعاد متغیرها که از روش غیرتصادفی (هدفمند) و روش گلوله برفی استفاده شد.یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور، 57 شاخص در غالب 13 مولفه و 3 بعد(سازمانی، مدیریتی و رفتاری) شناسایی شد. برای بعد سازمانی معیارهای رویکرد، پاسخگو بودن، اجتماع پذیری، یادگیری و جو، برای برای بعد مدیریتی معیارهای رهبری، انگیزش، فرآیند و مالی و برای بعد رفتاری معیارهای نوآوری، فرهنگ سازی، توسعه کارکنان و اعتبار سازی تقسیم شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور باید به سه بعد سازمانی، مدیریتی و رفتاری توجه داشت.
اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رشته تجربی بود.روش: روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه 2 شهر کرج است که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بوده اند. از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای گماری شدند و گروه آزمایش تحت آموزش بسته ی مسئولیت پذیری قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی پایستگی تحصیلی Martin and Marsh (2008)، پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری Newman (1990) و بسته آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب گراوند و همکاران بوده است. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش بسته ی مسئولیت پذیری قرار گرفتند ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند؛ و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شده اند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل ازنظر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رشته تجربی تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب باعث افزایش پایستگی تحصیلی (743/24 و 001/0=p) و کیفیت تجارب یادگیری (415/44 و 001/0 =p) می شود.نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها نتیجه گیری می شود که بسته ی آموزش مسئولیت پذیری می تواند تلویحات آموزشی و کاربردی برای دانش آموزان در افزایش پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری شود.
شناسایی پاسخ های وانمود دانشجویان در آزمون پنج عامل بزرگ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پاسخ های وانمود در آزمون شخصیتی پنج عامل بزرگ بود.
روش: در این مطالعه توصیفی، داده ها با اجرای آزمون های شخصیتی نئو فرم کوتاه به صورت در دسترس در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی (748 نفر) در دو گروه وانمود (366 نفر) و صادقانه (382 نفر) جمع آوری شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گزینش شدند: آزمودنی هایی که صادقانه پاسخ دادند و آزمودنی هایی با پاسخ های وانمود.
یافته ها: یافته ها با بررسی تفاوت ها در میانگین های طبقه، ترکیب گروه های اصلی، نمودارهای آستانه ی انتخاب و احتمالات تأیید گزینه های سؤال توسط طبقه، در بیشتر ابعاد دو طبقه از نمونه ها را به عنوان گروه وانمود و صادقانه شناسایی کرد.
نتیجه گیری: درنهایت می توان گفت که طی 10 سال گذشته، تحقیقات شناسایی پاسخ های وانمود توجه فراوانی در حوزه های ارزیابی به خود جلب کرده اند؛ امّا به نظر می رسد در ارزیابی پاسخ های وانمود، جدای از کاربردهای مختصر در مطالعات شبیه سازی، کمبودی نسبی در مطالعات تجربی وجود دارد که می تواند دقیقاً توضیح دهد چطور باید ناسازگارهای فردی را شناسایی، تشریح و اصلاح کرد. علاوه بر این، علی رغم چند گزارش اولیه در این زمینه، الگوهای ناسازگاری فردی به ندرت در گزارش های رسمی برای بررسی های آموزشی در مقیاس های بزرگ همچون آزمون های استخدامی کشوری و ارزیابی های روان شناختی ارائه می شوند. ازاین رو، می توان از روش های بررسی آماری نظیر نظریه سؤال – پاسخ و تحلیل عاملی در شناسایی پاسخ های انحرافی و وانمود در آزمون های استخدامی یا ارزیابی های روان شناختی با اهداف ویژه استفاده نمود.
بازاندیشی موانع مشارکت مردمی در حکمرانی نهاد مدرسه بر مبنای تحلیل نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه مشارکت در آموزش و پرورش به عنوان راه حلی جهت برخورداری از فرصت های برابر آموزشی است. همچنین محلی برای بروز استعدادها و افزایش توانمندی افراد است. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی موانع مشارکت در تامین منابع نهاد مدرسه است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که روش انجام آن در بخش اول تحلیل محتوای کمی پژوهش های پیشین است که بر اساس جستجو در پایگاه های اطلاعاتی تمام 30 تحقیق با موضوع موانع مشارکت در آموزش و پرورش که در قالب مقاله در طی سال های 1375-1399به چاپ رسیده بودند؛ انتخاب شدند. و در بخش دوم تحلیل شبکه مضامین مستخرج از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران آموزشی و مدیران مدارس شهر تهران است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع متوالی مدیران انتخاب و حجم آن باتوجه به اشباع اطلاعات تعیین شد.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که اگر چه پژوهش های پیشین مهم ترین مانع را عوامل فرهنگی – اجتماعی کادر مدرسه تشخیص داه بودند، ولی نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که گستره ی این موانع در سه سطح نگرش ها، رفتارها و زیرساخت های نهادی – قوانین تنطیمی – و در میان بازیگران بیشتری قابل دسته بندی است که نشان از پیچیدگی و عمق ریشه ای بعضی موانع دارد. هم چنین یافته های تحقیق نشان داد که از جمله موانع مشارکت، می توان به حرفه گرایی بیش از حد، تمرکزگرایی، پولی کردن آموزش، عدم شفافیت، عدم اعتماد به مردم و نرخ بالای تغییرات برنامه ها از سوی سیاست گذاران؛ طرح واره نفتی والدین، سهم خواهی آنان، عدم رعایت اخلاق، وجود فشار اجتماعی و از سوی مدیر و کادر آموزشی داشتن تعریف ناصحیح از مشارکت، عدم پاسخگویی به والدین، عدم انگیزه آنان و هم شکلی بین مدارس اشاره نمود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است مدرسه به عنوان نهاد اجتماعی در کنش متقابل با سایر نهادها درنظر گرفته شود و برای بهبود مشارکت در حکمرانی مدرسه، نیاز به تغییرات نهادی در این حوزه است.
شناسایی و تحلیل پیشران های اثرگذار آینده آموزش عالی با تمرکز بر فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه آموزش عالی از مهم ترین پایه های ترقی جوامع تلقی می شود. همچنین، آموزش عالی با شیوه های تفکر، شناخت و سنجش عقلانی خویش، نقش تعیین کننده ای در مسیر ترقی اقتصادی و اجتماعی دارد. فناوری بلاکچین خیلی از حوزه ها را تحت تاثیر قرار می دهد، یکی از این حوزه ها آموزش و دانشگاه ها است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل پیشرانهای اثرگذار آینده آموزش عالی با تمرکز بر فناوری بلاک چین است.روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر جهت گیری کاربردی بوده و از نظر مبانی فلسفی پسااثباتی است. در این پژوهش از روش های دلفی فازی و مارکوس استفاده شد. جامعه نظری پژوهش، مدیران آموزشی دانشگاه های بزرگ دولتی ایران و روش نمونه گیری قضاوتی و نمونه ها بر اساس تخصص و سابقه خبرگان در زمینه های آموزش عالی و فناوری بلاک چین انتخاب شدند و حجم نمونه برابر 10 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است.یافته ها: در ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان 18 پیشران استخراج شد که 14 عدد از پیشینه و 4 عدد از طریق مصاحبه بود. در ادامه با توزیع پرسش نامه های خبره سنجی و روش دلفی فازی غربال شدند. 9 پیشران به عنوان پیشران های نهایی در نظر گرفته شدند. پیشران های نهایی با روش مارکوس اولویت بندی شدند.بحث و نتیجه گیری: 3 پیشران، رویکرد دانشگاه ها نسبت به فناوری های نوین، هماهنگی سیستم آموزشی با سیستم ها و زیرساخت های دیگر دانشگاه ها، حمایت مدیران ارشد دانشگاه ها به ترتیب بیشترین اولویت را داشتند.
پیش بینی عملکرد شغلی بر اساس تعارض کار-خانواده، توانمندسازی روانشناختی، هوش هیجانی، مسئولیت پذیری و حس انسجام در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش پیش بینی عملکرد شغلی بر اساس تعارض کار-خانواده، توانمندسازی روانشناختی، هوش هیجانی، مسئولیت پذیری و حس انسجام در کارکنان بود.روش بررسی: جامعه آماری کلیه کارکنان شاغل در اداره بنادر و دریانوردی بوشهر و شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا در سال 1399 به تعداد 1700 نفر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. حجم نمونه 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1992)، تعارض کار-خانواده کارلسون و همکاران (2000)، حس انسجام فلنسبرگ-مدسن و همکاران (2006)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1997)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و هوش هیجانی شات و همکاران (1998) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین تعارض کار-خانواده با عملکرد شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). بین حس انسجام، توانمندسازی روانشناختی، مسئولیت پذیری و هوش هیجانی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 1/51 درصد واریانس عملکرد شغلی به وسیله تعارض کار-خانواده، حس انسجام، توانمندسازی روانشناختی، مسئولیت پذیری و هوش هیجانی تبیین می شود.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که تعارض کار-خانواده، حس انسجام، توانمندسازی روانشناختی، مسئولیت پذیری و هوش هیجانی نقش مهمی در پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان دارند.
شناسایی موانع اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه حرفه ای کارکنان سازمان از مسیر اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی فرایند آموزش آنان (بهبود نظام مند و مستمر دانش، نگرش و مهارت های مرتبط با شغل) به ویژه در محیط پویا و رقابتی کنونی، نقش عمده ای در تحقق اهداف سازمان ایفا می کند. عوامل متعددی نیز در اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی آموزش های کارکنان دخیل هستند. لذا، با توجه به اهمیت و نقش فزاینده اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی آموزش کارکنان سازمان به عنوان یکی از راهبرد های اساسی توسعه حرفه ای آنان، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران از دریچه نظرات کارکنان به عنوان مجریان اصلی فرایند مذکور و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود وضعیت موجود بود. پژوهش حاضر از منظر هدف و ماهیت، کاربردی است که به بهبود وضعیت عملکرد سازمان ذی ربط منجر می شود و از منظر نحوه گردآوری داده ها با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش گروه های کانونی انجام شده است. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع داده ها رسید. جهت اعتباردهی به یافته های پژوهش از ملاک های قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید، قابلیت اطمینان و توافق بین دو کدگذار (توافق درون موضوعی) استفاده شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه های پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 171 گزاره مفهومی، 22 مضمون پایه و 5 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی، موانع سازمانی، موانع آموزشی، موانع مدیریتی و موانع محیطی است. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه آموزش کارکنان و بهبود آن ارائه شده است.
ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس با رویکرد توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس در راستای سند تحول بنیادین با رویکرد توانمندسازی کارکنان بود. روش تحقیق، توصیفی است و جهت طاحی مدل از نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه تحقیق شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان آموزش و پرورش آشنا به موضوع تحقیق بود ه بر اساس نمونه گیری نظری و انجام 21 مصاحبه، داده های مورد نیاز جمع آوری و از طریق مراحل سه گانه کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته های تحقیق حکایت از آن داشت با توجه به مقادیر آماره t که بزرگتر از 96/1 (در سطح اطمینان 95 درصد) است تمامی مسیرها بین متغیرهای تحقیق مورد تایید و همچنین با توجه به مقادیر معنی داری بدست آمده (با توجه به کوچکتر بودن از 05/0) معنی دار هستند. یافته های بدست آمده از مدل نشان داد که الزامات مدیریتی، محیطی، فرهنگی و ارزشی، نوآوری و فناوری، ارتباطی و آموزشی و یادگیری می توانند شکل گیری سازمان بهره ور مبتنی بر سند تحول بنیادین را هموار سازند که موجب توانمندسازی مدارس، بهبود بهره وری و بهبود توانمندی های ارتباطی و همکاری می شود.
شناسایی شایستگی های کارآفرینانه معلمان مدارس سمپاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تجربه اغلب کشورها نشان داد که آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین متولی تربیت نسل آینده و سرمایه انسانی، نقشی مهم و پایدار در زمینه کارآفرینی و توسعه جامعه دارا می باشد. پرواضح هست که تربیت چنین دانش آموزانی توسط معلمان توانمندی تحقق می یابد، که خود روحیه و باور کارآفرینی داشته باشند. برای رسیدن به این مهم، شناخت شایستگی های کارآفرینانه معلمان ضروری است، بنابراین، هدف اصلی در پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های کارآفرینانه معلمان مدارس سمپاد با استفاده از تخصص و تجارب صاحب نظران و اندیشمندان بوده است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و با رویکرد کیفی و روش گروه کانونی انجام شده است. برای این منظور از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. مصاحبه شوندگان در این پژوهش مشتمل بر 16 نفر از صاحب نظران علوم تربیتی و کارآفرینی و همچنین مسئولان سازمان ملی استعداد درخشان بودند. به منظور تحلیل داده ها، علاوه بر بررسی متون علمی، از نظرات تخصصی مصاحبه شوندگان استفاده شد، بدین معنا که با تحلیل دقیق و سیستماتیک مصاحبه ها، مولفه های شایستگی های کارآفرینی معلمان مدارس سمپاد احصاء گردید. یافته ها: پس از کدگذاری های انجام شده، 477 مفهوم، 45 زیرمقوله و 7 مقوله استخراج گردید، که شامل: مقوله شایستگی های دانشی (8 زیرمقوله)، شایستگی های مهارتی (8 زیرمقوله)، شایستگی های نگرشی (7 زیرمقوله)، ویژگی های شخصیتی (2زیرمقوله)، عوامل موثر بر ایجاد شایستگی های کارآفرینانه (8 زیرمقوله)، پیامدها (5زیرمقوله)، و موانع و چالش ها (7 زیرمقوله) شناسایی گردید. بحث و نتیجه گیری: نیاز است که معلم علاوه بر کسب و استفاده از دانش روان شناسی و علوم تربیتی بتواند در تدریس و کلاس درس خود دست به نوآوری و خلاقیت بزند. بدین منظور یکی از مهمترین راهکارهای موثر، آموزش کارآفرینی به معلمان است. پیامدهای این شایستگی ها در وهله اول به خود معلم بازمی گردد. پیامدهایی همچون، احساس رضایت، افزایش اثربخشی، افزایش اعتماد به نفس از جمله موارد قابل اشاره است. همینطور می توانند دانش آموزانی تربیت نمایند که روحیه، انگیزه و باور کارآفرینی را داشته باشند.