فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
131 - 146
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی بعد از انقلاب 1357، به مسئله ای اجتماعی فرهنگی تبدیل شده است؛ به طوری که در ساختار حکمرانی اسلامی، اهمیت دینداری جامعه بیش ازپیش در پویایی و پایایی آن تأثیر دارد. موضوع پژوهش حاضر مطالعه میزان تأثیر ساختار دینی جامعه بر گرایش به مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش از نوع فراتحلیل کمی دربازه زمانی 1385 الی 1402 انتخاب شده است. از جامعه آماری 42 سند به روش نمونه گیری غیراحتمالی، 26 سند جهت ورود به نرم افزار cma2 انتخاب شدند. از آزمون های f فیشر و d کوهن برای برآورد مقدار اثر نهایی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین ساختار دینی جامعه و مشارکت سیاسی رابطه معنی داری وجود دارد. میزان تأثیر ابعاد مختلف دینداری به این شرح است: بُعد اعتقادی (0.241)، بُعد مناسکی (0.256)، بُعد عاطفی (0.167)، بُعد پیامدی (0.198) و بُعد تجربی (0.200).
چالشگری پاندمی کرونا در مواجهه با برخی مولفه های فلسفه سیاسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: از مهمترین مباحثی که با وقوع همه گیری کرونا مطرح شد، تأثیر آن بر فلسفه سیاسی است. کرونا در این باب توانست فضای آنتاگونیستی را بر مولفه های موجود فلسفه سیاسی بگشاید و آنها را به چالش بکشد. در واقع، همه گیری کرونا بستری انتقادی جهت به چالش کشیدن هنجارهای مستقر را فراهم آورد و سخن از ضرورت بازاندیشی و بازپرسش از آنها به میان آورد. هدف این مقاله پاسخگویی به این پرسش اساسی است که همه گیری کرونا چگونه باعث فراهم شدن فضای آنتاگونیستی با مولفه های فلسفه سیاسی مدرن شد.روش ها: روش مورد استفاده در این مقاله، انتقادی است. روش انتقادی به دنبال طرح و گسترش فهم و آگاهی است که از سطح ظاهر، به عمق واقعیت وارد می شود تا قدرت تشخیص درست مردم، به خصوص انسان های ناتوان یا طبقات زیر سلطه را افزایش دهد. اتخاذ وجه انتقادی این مقاله، به نویسنده این فرصت را می دهد که مناسبات برآمده از کرونا ویروس در جامعه های انسانی را نپذیرفتنی و جایگزین پذیر جلوه دهد. این روش به شناسایی و به چالش کشیدن مسائل اجتماعی و فرهنگی در جامعه کمک می کند و در جهت بهبود و توسعه مناسبات انسانی در دوره پاندمی ها مؤثر است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و اینترنتی است.یافته ها: از مهمترین چالش های کرونا برای فسلفه سیاسی جدید می توان به اثرات آن (هرچند به صورت موقت) بر مقولات خردگرایی، انسان گرایی و فردگرایی اشاره کرد. می توان گفت، این ویروس، تمایز دوست/دش من را دربرداشته و روایت اش میت از امر سیاس ی در ش رایط کرونایی، خود را در قالب هم اوردی کروناویروس با بش ریت به نمایش گذاش ت و انسان که مسلط بر طبیعت و جهان تعبیر می شد، به واسطه کرونا به موجودی ضعیف و ناتوان در مقابل آن تبدیل شد. همچنین خردگرایی و علم زدگی که فلسفه مدرنیته تلقی آن را داشت که انسان به واسطه آن می تواند در تمامی امور دخالت کرده و بدون توجه به جهان بیرونی، یک تنه مشکلات خویش را حل کند، به چالش کشید. همه گیری کرونا این مولفه را نیز به چالش کشاند و یادآور شد که خرد انسانی از ضعف و ناتوانی برخودار است. مقولاتی نظیر هوش مصنوعی به راحتی توانسته خود را در لباس دشمن خرد انسانی جا بیندازد و به تعبیر فرید زکریا، در جریان همه گیری، ما امروز هوش مصنوعی را همانند خدا مورد پرستش قرار می دهیم. بنابراین علیرغم خدمات فروان علم و عقلانیت به انسان، کرونا این مسأله مهم را یادآور شد که علم و عقلانیت همچنان از محدودیت های غیرقابل انکاری برخوردارند و نمی توانند یگانه راه حل مشکلات بشری باشد.نتیجه گیری: خطر ویروس کرونا، خطر دستکاری فناوری منابع انسانی و طبیعی است که به عنوان ابزاری با استدلال محاسباتی برای منافع اقتصادی و مطلوبیت کلی در خدمت قدرت های مسلط مورد استفاده قرار می گیرد. تخریب محیط زیست اعمال خشونت علیه طبیعت است که منجر به خودویرانگری بشر از طریق ایجاد بیماری های همه گیر در طبیعت می شود که زندگی انسان را به چالش می کشد. بنابراین، تلاش برای جلوگیری یا حل معمای همه گیری نیازمند چیزی بیش از دانش محاسباتی مدرنیته است.
تبیین مفهوم عدالت در منظومه فکری آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار به تبیین مفهوم عدالت در منظومه فکری آیت الله خامنه ای با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی پرداخته شده است. به بیان دقیق تر، ابتدا به کدگذاریِ کیفی واحدهای معنا (که از بیانات ایشان از دهه 60 تاکنون جمع آوری شده بودند) پرداختیم، سپس حدود 400 کد حاصله را در قالب 17 مقوله تفسیر و طبقه بندی کردیم. در انتها مقولات به دست آمده را در کنار یکدیگر تحلیل و تفسیر کردیم و به یک تم اصلی با عنوان «گام برداشتنِ مدام و پیوسته در مسیر عدالت اسلامی، معیار و مشخصه اصلیِ اسلامی بودن جامعه» در باب مفهوم عدالت نزد آیت الله خامنه ای دست یافتیم؛ به عبارت دیگر، با در نظر گرفتن این نکته نزد آیت الله خامنه ای که عدالت هیچ گاه به طور کامل و مطلق محقق نمی شود و تحققِ آن، نسبی است، هرچند، ارزش هایی نظیر آزادی واقعی، عقلانیت، معنویت و ... نقش مهمی را در معنابخشی به عدالت ایفا می کنند، اما به دلیل مقیّد شدنشان به عدالت نمی توانند معیار اصلیِ اسلامی بودنِ جامعه تلقی شوند؛ بنابراین، تم کلیِ مفهوم عدالت در اندیشه آیت الله خامنه ای را می توان این گونه صورت بندی کرد که شاخصه اصلیِ یک جامعه اسلامی، میزان حرکتِ آن به سمت عدالت است.
مقایسه استعاره های حوزه مقصد منازعه در گفتمان حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین خلق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
منازعه را می توان مفهوم محوری فعالیت های سیاسی و اجتماعی در دوره انقلاب قلمداد نمود. براین مبنا جهت شناخت بهتر دو بازیگر سیاسی حزب جمهوری اسلامیو سازمان مجاهدین خلق، به طرح این پرسش اصلی پرداخته شده که شباهت ها و تفاوت های فهم این دو بازیگر از مفهوم منازعه چیستند؟ برای این منظور با استفاده از روش تحلیل استعاره ای، اصول و آموزه های هر دو بازیگر سیاسی تحلیل و درنهایت نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که در گفتمان های حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین خلق برای فهم منازعه از حوزه های مبدأ مشابهی مانند وسیله، جنگ، کمال، حق، عبادت، وظیفه، رستگاری، تطبیق و بقای اصلح استفاده شده؛ اما این تشابهِ حوزه هایِ مفهومی سبب فهم مشابه از مفهوم منازعه نشده است. چون این تشکل ها از دو استعاره بنیادی متفاوت برای فهم علل منازعه استفاده نموده و درنتیجه نوع فهمی که از استعاره های مفهومی مشترک دارند، بسیار متفاوت می باشد.
بررسی علل تغییر سیاست های راهبردی دولت ترکیه در سوریه (2023- 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
271 - 289
حوزههای تخصصی:
سیاست های ترکیه طی دو دهه گذشته فراز و نشیب های مختلفی را طی نموده است و از دوستی با همسایگان تا مداخله در امور داخلی برخی کشورها از جمله سوریه متغیر بوده است. این تحولات ذیل راهبردهای کلی دولت ترکیه قابل ارزیابی می باشد که نیازمند واکاوی بیشتر است. مقاله حاضر به بررسی علل تغییر سیاست های راهبردی دولت ترکیه در قبال سوریه می پردازد. اهمیت جایگاه سوریه در استراتژی سیاسی و امنیتی منطقه ای ترکیه بر این تغییر استراتژی دولت اردوغان موثر بوده است. سؤالی که در این مقاله مطرح می گردد این است که تغییر سیاست های دولت اردوغان در قبال سوریه چه تأثیری بر سیاست های راهبردی ترکیه در منطقه دارد؟ یافته های تحقیق که به روش تبیینی تحلیلی با استفاده از داده های ثانویه صورت گرفته است نشان می دهد به دلیل ماهیت ادراکی روانشناختی و شخصیتی اردوغان و تمایل وی به ارتقاء جایگاه ترکیه و وضعیت نابسامان سیاسی و اقتصادی داخلی و همچنین مسائل امنیت ملی به ویژه مبارزه با گروه های کردی، دولت ترکیه را مجاب نموده سیاست جدید در قبال سوریه را برگزیند که موجب تغییر راهبردهای ترکیه در خاورمیانه و کنار گذاشتن سیاست های نئوعثمانی گرایی خواهد شد. وضعیت اقتصادی نابسامان ترکیه، امنیت ملی و مرز مشترک طولانی بین دو کشور، مسأله کردها و تروریسم و حضور میلیون ها پناهنده سوری در ترکیه مسائلی هستند که در این تغییر راهبرد حائز اهمیت هستند. اکنون ترکیه در تغییر سیاست های نوعثمانی گرایانه خود عمل گراتر شده است.
حمله به توان دفاعی در جنگ شناختی؛ چرایی، شیوه ها و چگونگی تبیین
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 75
حوزههای تخصصی:
حمله به پیشرفت ها و توان دفاعی یکی از مهم ترین نقاط هدف در جنگ شناختی دشمنان علیه ج.ا.ایران است. به منظور فهم دقیق تر جنگ شناختی در این حوزه، این سؤال مطرح شده که دشمنان در هجمه شناختی به توان دفاعی ج.ا.ایران چگونه عمل می کنند و با چه شیوه ای می توان این جنگ را خنثی کرد؟ فرض بر آن است که با تبیین دقیق این نکته که در دوره معاصر، ضعف توان دفاعی چه مصایبی را برای ایران به بار آورده و جمهوری اسلامی با تقویت توان دفاعی مانع از تکرار این مصایب شده است، می توان جنگ شناختی دشمن علیه پیشرفت های دفاعی ایران را خنثی کرد. با در نظر گرفتن جهانی شدن در اثر انقلاب ارتباطات و پیامدهای آن به عنوان رهیافت نظری که با اتکا به آن می توان چگونگی روی آوردن به جنگ شناختی را توضیح داد و همچنین، اتکا به شیوه ای تاریخی، این نتایج به دست آمد که دشمنان با جنگ شناختی برای تخریب پیشرفت های دفاعی ج.ا.ایران درصددند تا با غیرکارکردی معرفی کردن این پیشرفت ها و دوگانه سازی میان آن ها با تأمین معیشت مردم و پیشبرد دیپلماسی، ضمن معتبرسازی گزینه های نظامی خود در برابر ایران، مانع از شکل گیری ایران قوی و نقش آفرینی ایران در نظم نوین بین المللی شوند. این در حالی است که جمهوری اسلامی با دستیابی به توان دفاعی درون زا، بازدارنده و راهبردی نه تنها ابزار تهدید نظامی را از دست دشمنان گرفته و از این نظر، به یکی از مهم ترین مسائل ایران پاسخ مناسب داده، بلکه پشتوانه لازم برای پیشبرد مأموریت های دستگاه دیپلماسی را فراهم کرده و با صرفه جویی در هزینه های دفاعی، زمینه سازی برای توسعه مناسبات اقتصادی با برخی کشورهای منطقه و حتی صادرات برخی تجهیزات دفاعی، به تأمین معیشت مردم ایران کمک کرده است.
تبیین سیر پیشرفت ایدۀ نهاد حکمرانی در تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
31 - 55
حوزههای تخصصی:
تاریخ نهادسازی و اندیشه ورزی در عرصۀ سیاسی و حکمرانی در ایران از دوران باستان تا دورۀ معاصر، همواره از جایگاه و اهمیتی خاص برخوردار بوده است؛ بنابراین بخش قابل توجهی از تاریخ پر فراز و نشیب اندیشه سیاسی در ایران، به نهاد حکمرانی اختصاص یافته است. این مقاله با هدف تبیین سیر تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران، به واکاوی نظریات »قطب« شهاب الدین سهروردی، »انسان کامل« ملاصدرا، »حکومت مشروطه« محمدحسین نائینی و »ولایت مطلقه فقیه« امام خمینی و نیز بررسی تأثیر و تأثر این نظریات پرداخته است و به این ترتیب نشان می دهد که نظریات یاد شده، بر سیر تحول اندیشۀ سیاسی از حکمرانی مبتنی بر فرِّه ایزدی، به حکمرانی نهادی، دلالت دارند. در همین خصوص، این مقاله به تأثیر انسان شناسی سهروردی بر نظریۀ انسان کامل ملاصدرا و نیز به واکاوی نظریۀ ملاصدرا در خصوص ولایت مجتهدان در افتاء پرداخته است. این پژوهش مبتنی بر روش »پژوهش کیفی« و با لحاظ رویکرد تاریخی- تحلیلی، به تبیین سیر ایده و اندیشه نهاد حکمرانی در تاریخ ایران از دوران باستان تا دورۀ معاصر پرداخته و بدین نتیجه رسیده است که تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران، صرفنظر از فراز وفرودهای آن، بر سیر پیشرفت ایدۀ نهاد حکمرانی از دوران باستان تا دورۀ معاصر دلالت دارد.
تخیل سیاسی و زن ایرانی در دنیای معاصر
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
79 - 104
حوزههای تخصصی:
تخیلات با شکل دهی ذهنیت، فرهنگ و جهان اجتماعی مردم، زمینه ساز جریان های اجتماعی هستند. فارابی «سیاست» را مستلزم ارتباط با عامه مردم که در آن ها تخیل جانشین تفکر است و ایجاد نوعی پذیرش درونی در قلوب آن ها می داند که تنها از طریق ابزارهای تخیلی امکان پذیر است. از طرفی در دنیای معاصر، رسانه نقش گسترده ای در شکل گیری تخیل فردی و اجتماعی دارد و بازیگران سیاسی و اجتماعی برای نفوذ در اذهان مردم بیشترین بهره را از این ابزار می برند. یکی از چالش های سیاسی اجتماعی صدسال اخیر ایران حقوق زنان و حجاب است و رسانه ها نیز نقش پررنگی در این چالش دارند؛ ازاین رو این پرسش پیش می آید که بین مسئله حقوق زنان در ایران و تخیل سیاسی چه ارتباطی وجود دارد؟ با فرض بر اینکه حقوق زنان یک میدان اجتماعی است، ابتدا مفهوم تخیل سیاسی در فلسفه اسلامی و همچنین فلسفه کانت تبیین می شود سپس در ادامه به واکاوی مسئله حجاب به عنوان یک میدان در اندیشه بوردیو به روش تحلیل گفتمان وداک جهت پیدا کردن رابطه واقعیت عینی و ساختمان ذهنی کنشگران پیرامون مسئله حجاب می پردازیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که واقعیات عینی و تحولات اجتماعی پیرامون مسئله حقوق زن و حجاب متأثر از ذهنیت و تخیل سیاسی کنشگران و عامه مردم بوده است.
راهبرد گازی اسرائیل در خاورمیانه و تاثیر آن بر معادلات انرژی ایران
منبع:
غرب آسیا سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
1 - 32
حوزههای تخصصی:
روابط ژئوپلیتیک خاورمیانه پس از کشف ذخایر عظیم گاز در مناطق انحصاری-اقتصادی رژیم اسرائیل، قبرس و مصر، مدیترانه شرقی را به یکی از مناطق مهم انرژی تبدیل ساخت. شکل گیری اتحاد سه گانه بین آن کشورها و سپس مجمع گاز منطقه ای مدیترانه شرقی بین کشورهای صادر کننده و مصرف کننده باعث آن شد که نه تنها همکاری انرژی منطقه ای، بلکه ثبات اقتصادی و سیاسی منطقه چالش برانگیز خاورمیانه با وجود خطوط متعدد درگیری به بحث روز محافل سیاسی و امنیتی تبدیل شود. عمده تحولات انرژی منطقه ای پس از کشف گاز در مدیترانه شرقی متاثر از تحولات گازی رژیم اسرائیل است. این مقاله با مطالعه امنیت انرژی از منظر مکتب کپنهاگ با روش توصیفی-تحلیلی از تحولات گاز مدیترانه شرقی به دنبال پاسخ به این سوال است که، رژیم اسرائیل چگونه از اهرم گاز به توسعه امنیت منطقه ای خود در مدیترانه شرقی پرداخته است؟ و نقش آن بر معادلات امنیت انرژی ایران در چیست؟ و فرضیه مطرح آن است که، کشف گاز در اسرائیل به توسعه روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشورهای حوزه مدیترانه شرقی و سپس بر روند شکل بندی های اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه خاورمیانه تاثیر گذاشته است.
خاستگاه رغبت و اکراه در وجود انسان از منظر آیات و روایات با تأکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
155 - 188
حوزههای تخصصی:
ارزش ها، باورها، بینش ها و رفتارهای بیرونی انسان همان سبک زندگی او است که طبق فرمایش آیت الله خامنه ای یکى از ابعاد مهم پیشرفت با مفهوم اسلامى به شمار می رود. تصحیح و تقویت «رغبت» و «اکراه» از عوامل مهم در سبک زندگی است و اهمیت بسیاری در رشد انسان دارد. آدمی در طول تاریخ همواره با اختلاف نظرهایی درباره الزام به وجود مذهب مواجه بوده است و درزمینه دلایل وجود اکراه در مقابل رغبت به دین داری و ریشه یابی آن در ذات انسان خلأهای پژوهشی مشاهده می شود. دوگانگی میان اختیار انسان و محدودیت ناشی از داشتن مذهب، از مسائل چالش برانگیز است.این مقاله پس از بررسی مفهوم رغبت و اکراه در آیات قرآن و احادیث، به تبیین جنبه های مجهول این ابهام پرداخته، عوامل تأثیرگذار در ذات انسان را تشریح و موضوع را تحلیل نموده و درنهایت راهکارهایی برای افزایش رغبت او در جهت پذیرش دین داری ارائه کرده است. بررسی این موضوع در سبک زندگی، برای روشن شدن راه سلوک و رسیدن به هدف والای انسانی بسیار راهگشا است؛ چراکه هدف انسان در بعد معنوی، همواره رستگارى و فلاح و نجاح بوده است و حتی اگر به معنویت و رستگارى اعتقادى نباشد، پرداختن به ابعاد سبک زندگى، براى برخورداری از زندگى راحت، آرامش و امنیت روانى و اخلاقى اهمیت بسزایی دارد؛ بنابراین فواید احتمالی مطالعه این مسئله اساسى می تواند ایجاد وحدت و یگانگی و نجات از گمراهی عموم باشد و دغدغه های کنونی جامعه اسلامی درباره نفاق میان مسلمانان را برطرف سازد.
نقش سنت افغانی در ناکامی نوگرایی چپ گرایانه در افغانستان (1978 تا 1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوگرایی چپ گرایانه در دوره زمامداری حزب دموکراتیک خلق (1978 تا 1992) در افغانستان تجربه شد. این نوع نوگرایی، موفقیت هایی در نوسازی افغانستان داشت اما نتوانست به هدف های اصلی اش دست یابد. اصلاحات ارضی، سوادآموزی، مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان، سه برنامه اصلی نوگرایی چپ گرایانه در افغانستان بود که هر سه با ناکامی روبه رو شد. عامل های مختلفی در ناکامی نوگرایی چپ گرایانه نقش داشته اند. سنت افغانی از عامل های مهم در ناکامی نوگرایی چپ گرایانه بوده است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که در شکست نوگرایی چپ گرایانه در افغانستان، سنت افغانی چگونه نقش داشت؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که تضاد ریشه ای شاخص های سنت افغانی با اندیشه ها و نوگرایی چپ گرایانه سبب شکست آن شد. روش این نوشتار، کیفی تاریخی و داده ها و اطلاعات مورد نیاز، به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گرد آوری شده است. رویارویی سنت و نوشدگی(مدرنیته)، چارچوب نظری نوشتار را تشکیل می دهد. یافته های این نوشتار نشان می دهد که سنت زدایی ایدئولوژیک نوگرایی چپ گرایانه، تحریک سنت را در پی داشت و نزاع میان سنت و نوشدگی را در افغانستان تشدید کرد. با آغاز نوگرایی چپ، هویت سنت افغانی با خطر روبه رو شد. سنت برای دفاع از هویت خود، ناگزیر به رویارویی شد و از همه ظرفیت های خود استفاده کرد. سنت افغانی در شکست نوگرایی چپ گرایانه در افغانستان، تاثیر های مختلف داشت. سنت افغانی از یک سو موجب اتحاد نیروهای ضد نوگرایی چپ شد. از سوی دیگر پیروان سنت را بسیج کرد و مبارزه آنان را مشروعیت بخشید. سرانجام سنت افغانی توانست راه نوگرایی چپ را مسدود کند و به پیروزی دست یابد.
تحلیل الگوی رفتاری آمریکا و انگلیس در بحران آذربایجان در چارچوب نظریه نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران آذربایجان از جمله رویدادهایی است که بررسی تحولات آن از اهمیت وافری برخوردار است. آغاز و پایان غائله آذربایجان را می توان در سه سطح مورد بحث قرار داد: سطح فردی و تاکید بر اقدامات کسانی چون پیشه وری و قوام، سطح ملی؛ نقش ظلم های دولت پهلوی اول به مردم آذربایجان به عنوان عامل شروع بحران و رویکردهای نهادهای ملی(ارتش، مجلس و دولت) در پایان دادن به آن؛ و نهایتا سطح بین المللی که در آن باید به نقش قدرت های مهم متفق در جنگ جهانی دوم به عنوان عامل مهم آغاز و پایان بحران تاکید کرد. بر این اساس این مقاله نیز تلاش می کند تا این واقعه را در چارچوب نظم بین المللی و رویارویی قدرت های بزرگ مورد واکاوی قرار دهد. در این چارچوب سوالی که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد از این قرار است: شباهت و تفاوت رفتار ایالات متحده و انگلیس در بحران آذربایجان را چگونه می توان تحلیل کرد؟ این پژوهش تاکید دارد با توجه به اینکه جنگ جهانی دوم برهه ای است که هژمون پیشین جای خود را به هژمون جدید می دهد، در چارچوب نظریه نظام جهانی والرشتاین و باتاکید بر مفهوم هژمون می توان به تحلیل شباهت ها و یا تفاوت های الگوی رفتاری دو قدرت بزرگ دنیا در این رویداد پرداخت. در این چارچوب این مقاله با رویکردی مقایسه ای و گردآوری داده های کتابخانه ای این رویداد مهم را مورد تحلیل قرار می دهد.
انگاره های اجتماعی ایرانیان و نقش آنها در پیکربندی دولت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
229 - 274
حوزههای تخصصی:
چکیدهشناختن ایران عصر صفوی و به ویژه چگونگی ساخت دولت برآمده از دل طریقت دیرپای صوفیانه آن، برای فهم تحوّلات جامعه ایرانی در قرون اخیر، اهمیّت بسزایی دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر انگاره های اجتماعی بر ساخت دولت صفوی، به تحلیل چگونگی شکل گیری و تحوّل این انگاره ها در این وهله مهم تاریخی پرداخته است. با بهره گیری از نظریه چارلز تیلور در خصوص انگاره های اجتماعی و روش جامعه شناسی تاریخی، پژوهش حاضر نشان می دهد که نظم هنجاری - اخلاقی شکل گرفته در این دوره، مبتنی بر چه زمینه اجتماعی و برگرفته از چه نوع خودفهمی ای بوده و چگونه باورهای جمعی ایرانیان در مورد قدرت سیاسی، بر ساختار و عملکرد دولت تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تداوم انگاره تمرکزگرایی پادشاهی در ایران باستان، همراه با شکل گیری انگاره دین سالاری در دوره صفوی، منجر به ایجاد دولتی متمرکز و مبتنی بر مشروعیت مذهبی شده است. همچنین، شکست چالدران و تلاش برای تحقق اتوپیای مذهبی شیعی، تحوّلات مهمی در این انگاره ها ایجاد کرده است. نوآوری پژوهش در توجه به نقش فعالانه انگاره های اجتماعی در شکل گیری دولت و تحلیل این موضوع در بستر تاریخی ایران است. این پژوهش با ارائه یک مدل تحلیلی مبتنی بر نظریه تیلور، به درک عمیق تری از ارتباط میان باورهای جمعی و ساختارهای سیاسی کمک می کند.
سیاست گذاری تکنولوژی و بحران های منطقه ای دهه سوم قرن بیست و یکم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۸
54 - 83
حوزههای تخصصی:
موضوع بحران های منطقه ای در شمار پرونده هایی است که مورد توجه دانش پژوهان و کنشگران قلمرو دانشی روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای است. این امر از این جهت اهمیت دارد که بحران های منطقه ای با تسری بر محیط پیرامونی خود ممکن است بر منطقه درگیر بحران و یا نظام بین الملل اثرگذار باشد. بحران های منطقه ای بسته به تحولات منطقه ای و یا زمینه های بحران زا، در اشکال مختلفی ظهور و بروز می یابند. هدف پژوهش حاضر ارائه فهمی روشن از بحران های منطقه ای در دهه سوم از قرن بیست و یکم می باشد. از منظر نویسنده دهه سوم قرن بیست و یکم با عبور از جامعه شبکه ای به هوش مصنوعی که متأثر از تحولات «فنّاورانه» رخ داده است، چونان ظرفی برای بحران های طولانی مدت، با شدت زیاد و غافل گیری بسیار بالا در مناطق مستعد بحران عمل می کند. پژوهش حاضر به این مسئله توجه دارد که دهه سوم قرن بیست و یکم با نشانگانی از بحران های هویتی، ساختاری و ژئوپلیتیک از سال های نظام دوقطبی متمایز می شود. بیشتر این بحران ها در تحولات فنّاورانه ریشه دارد که در سطح جهانی رخ داده است. این تحولات جدید را می توان در قالب ضرورت های «ژئواکونومی راهبردی» تحلیل کرد. چنین انگاره ای به مفهوم پیوند ابزارهای صنعتی، راهبردهای امنیت منطقه ای، فنّاوری نوین و بهره گیری از هوش مصنوعی اشاره دارد. فنّاوری های ارتباطی و ابزارهای اطلاعاتی می تواند بر معادله قدرت و بقای سیاسی بازیگران تأثیرگذار باشد. علت اصلی شکل گیری چنین فرایندی را باید در واقعیت های «سیاست گذاری فنّاوری» قدرت های بزرگ و بازیگران منطقه ای دانست. توضیح آنکه فنّاوری در موج سوم انقلاب فنّاورانه، قابلیت تکثیر و گسترش دارد و این امر چالش هایی را برای قدرت های بزرگ پدید آورد. اصلی ترین چالش تکثیر قابلیت های فنّاورانه را باید در «تغییر موازنه قدرت»، «ظهور گروه های هویتی» و «چالش های تصاعدیابنده منطقه ای» دانست. پرسش اصلی مقاله این است که سیاست گذاری فنّاوری چه ویژگی هایی دارد و چه تأثیری بر بحران های منطقه ای دهه سوم قرن بیست و یکم داشته است؟ فرضیه مقاله این است که «سیاست گذاری فنّاورانه قرن بیست و یکم به گذار از جامعه شبکه ای به هوش مصنوعی معطوف است و این امر به ظهور نشانه های بحران تصاعدیابنده و منطقه آشوب زده منجر شده است؛ زیرا هرگونه تغییر و تحول در شکل بندی های فنّاورانه، زمینه تغییر در موازنه قدرت، شکل یابی هویت مقاومت و برساختگی نظم جدیدی در نظام جهانی خواهد شد. علت اصلی چنین فرایندی را باید در موضوعات و مفاهیمی از جمله تغییر موازنه قدرت، ظهور گروه های هویتی و بحران های تصاعدیابنده منطقه ای همانند جنگ اسرائیل در غزه و لبنان جست». هر یک از مؤلفه های یاد شده را می توان بخشی از سیاست امنیتی بازیگران منطقه ای و قدرت های بزرگ دانست که در مناطق مختلف جهان از جمله غرب آسیا در شکل های متفاوتی تجلی می یابد. ژئو اکونومی قدرت در جنوب غرب آسیا، ماهیت پیچیده و درهم تنیده ای دارد که هم فهم آن را بسیار دشوار و هم کنشگری در این وضعیت پیچیده را به مؤلفه های بسیار گره می زند. بحران غزه را می توان در زمره اصلی ترین چالش های امنیتی قرن بیست و یکم دانست که تابعی از ضرورت های «ژئو اکونومی راهبردی» می باشد که بسیاری از معادلات گذشته را دستخوش تغییر کرده است.
بازخوانی مداخله نظامی ناتو در لیبی از منظر نظریه مسئولیت حمایت
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
229 - 251
حوزههای تخصصی:
نظریه مسئولیت حمایت در سال 2005 در سند خروجی اجلاس سران سازمان ملل مورد تأیید قرار گرفت و در سال 2011 در قالب قطعنامه 1973 شورای امنیت مبنی مداخله نظامی در لیبی صادر شد. نظریه مسئولیت، حمایت حاکی از تعهد جامعه بین المللی به پایان دادن به بدترین اشکال خشونت و جنایت در بحران های انسانی و مخاصمات مسلحانه داخلی است. این مقاله با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا ضمن پرداختن به مداخله نظامی ناتو در لیبی در سال 2011 که منجر به حملات هوایی، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و نهایتاً تغییر رژیم معمر قذافی شد، به نقد کاربست آن در لیبی می پردازد. مقاله در پاسخ به پرسش اصلی مبنی بر قانونی بودن مداخله نظامی ناتو در لیبی بر آن است که نشان دهد مداخله ناتو فاقد وجاهت قانونی و فراتر از مجوز شورای امنیت برای اعمال نظریه مسئولیت حمایت بوده است. یافته های مقاله نشان می دهد که هرچند نظریه سعی دارد شکاف بین تعهدات سابق دولت های عضو سازمان ملل تحت حقوق بشردوستانه بین المللی و حقوق بشر را با این واقعیت پر کند که جمعیت انسانی که با خطر نسل کشی، جنایت علیه بشریت، پاک سازی قومی و جنایت علیه بشریت مواجه است باید مورد حمایت قرار بگیرد، اما فرانسه، ایالات متحده و ناتو از قطعنامه 1973 در جهت اهداف سیاسی نظامی خود بهره برداری کرده اند و باعث توقف توسعه نظریه و بدبینی جامعه بین المللی نسبت به اهداف و نیات قدرت های جهانی در کاربرد نظریه و درنتیجه طرح رویکرد جدید مسئولیت حین حمایت شده اند.
عوامل انحطاط سیاسی-اجتماعی و راهکارهای مقابله (مطالعه موردی صفویه، تحلیلی بر رساله طب الممالک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تاریخ ایران، یکی از حکومت هایی که به دلیل ماهیت شیعی و وجود ارتباط وثیق بین دین و سیاست در اداره جامعه ذیل قلمرو آن، می تواند واجد شباهت هایی با نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، حکومت صفویه است، که نقش مهمی در ساخت تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران ایفا کرده است. رسالت پژوهش حاضر بررسی علل زوال و انحطاط حکومت صفویه و بررسی راهکارهایی است که می توانست به مثابه نسخه برون رفت از این انحطاط برای صفویان ایفای نقش نماید. در راستای این مهم، پس از کنکاش تاریخی، «رساله طب الممالک» نوشته «قطب الدین نیریزی»، به عنوان مرجع متنی پژوهشگران جهت تحلیل و نیل به هدف پژوهش برگزیده شده است. این گزینش باتوجه به جایگاه دینی «قطب الدین نیریزی» و هم عصری او با دوران سلطنت شاه سلطان حسین صفوی (که فروپاشی صفویان در دوره او رخ داده است)، واجد اهمیت بسزایی است و می تواند احوالات سیاسی- اجتماعی آن دوران را تا حد قابل توجهی بازنمایی کند و نسخه های نیریزی برای حکومت صفویه در جهت استحکام بخشی به پایه های سیاسی- اجتماعی ایران صفوی و خروج از وضعیت ضعف را تبیین نماید. از این رو مقاله درصدد است ضمن بررسی متن رساله طب الممالک اثر قطب الدین نیریزی که در دوران افول حکومت صفویه نگاشته شده به این سؤال پاسخ دهد که: «از دید قطب الدین نیریزی به عنوان یکی از علمای شیعه آن دوره علت انحطاط حکومت صفویان چیست و چه راهکارهایی برای برون رفت از آن پیشنهاد می دهد؟»روش: باتوجه به متن محور بودن پژوهش حاضر نگارندگان از روش تحلیل مضمون که بیش از هر چیز برای منابع مکتوب کاربرد دارد استفاده خواهند کرد. ازاین رو مطالب مرتبط با موضوع استخراج، دسته بندی و کدگذاری شد. با تکیه بر گام های روشی بیان شده، در راستای کشف مضامین موجود متن رساله طب الممالک تقطیع و مضامین موجود در هر بخش استخراج و فرآیند کدگذاری توسط پژوهشگر انجام شده است. از این رو با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مقوله های مرتبط با عوامل انحطاط و راهکارهای جلوگیری از آن با استفاده از نمادهای Fa و So نشانه گذاری شده و عملیات کد گذاری صورت گرفته است.یافته ها: در نهایت مضامین مستخرج ذیل دو عنوان کلی علل افول و راهکارهای برون رفت از بحران جای گرفتند. با این اقدام عوامل مؤثر در هر یک از این دو حوزه از دیدگاه قطب الدین نیریزی شناسایی و جایگاه عوامل مختلف در اندیشه او شناسایی شد. از نظرگاه نویسنده این رساله، علما به عنوان یکی از گروه های مهم اجتماعی، اگر بی اراده، دنیاطلب، سخن بین، پیرو سلطان و بی عمل باشند، زمینه انحطاط جامعه فراهم می شود. نیریزی، در کنار «عامل محیطی»، که قحطی فراگیر و طمع بیگانگان را در بر می گیرد، از «آزمایش ها و سنت های الهی» نیز به عنوان یکی از عوامل انحطاط جوامع یاد می کند که عذاب الهی، آزمایش الهی و تغییر نعمت ها در زمره آن است.نتیجه گیری: باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت این عالم دینی عوامل انحطاط را ذیل پنج دسته: عوامل مرتبط با عموم مردم، عوامل مرتبط با علما، عوامل مرتبط با حاکمیت، عوامل محیطی و همچنین سنن الهی؛ و راهکارهای مقابله با آن را نیز ذیل چهار دسته: راهکارهای مرتبط با عموم مردم، راهکارهای مرتبط با علما، راهکارهای مرتبط با حاکمیت و در نهایت راهکارهای فرامادی یا همان امدادهای الهی دسته بندی کرد.
تحریم های اقتصادی ایالات متحده و تعاملات ژئواکونومیک ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
117 - 142
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آثار تحریم های ایالات متحده بر ایران و چین، به دنبال پاسخ به این پرسش است که تحریم های آمریکا، چه تأثیری بر همکاری های دو جانبه تجاری - مالی ایران و چین داشته است؟ پاسخ موقتی مطرح شده این است که تحریم های نفتی - مالی ایالات متحده بر ایران، منجر به افزایش تجارت خارجی ایران به ویژه در حوزه انرژی با چین شده است و بالعکس تحریم های تجاری ایالات متحده بر چین، منجر به کاهش سرمایه گذاری و تجارت خارجی آن با ایران شده است. یافته های پژوهش با کاربست دو نظریه ترکیبی نوواقع گرایی و دیپلماسی تحریم، بیانگر آن است که جمهوری اسلامی ایران و چین، با رویکردی واقع گرایانه با توسعه تعاملات اقتصادی دوجانبه خود، درصدد ایجاد موازنه قدرت، از طریق افزایش میزان دستاوردهای نسبی اقتصادی در برابر ایالات متحده بوده اند. بنابراین، جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریم ها و افزایش دستاوردهای اقتصادی در نظام تجاری بین المللی، از چین به صورت یک شریک مطمئن در نظام بین المللی بهره برده است و دولت چین نیز با پیروی اندک از تحریم های ایالات متحده علیه ایران، احتمالاً از آن به عنوان یک برگ برنده در معادلات آینده خاورمیانه بهره خواهد برد. شیوه گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای- اسنادی و روش پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی است.
هویت اندیشان دینی و تصور از رابطه اسلام و ملیت در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
674 - 649
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم تا نسبت «دین و ملیت» را که در زمره مهم ترین مسائل هویت ایرانی و اسلامی است، مورد تأمل نظری قرار دهیم؛ بدیهی است که اهمیت این موضوع و ترسیم قلمرو و ماهیت دین و ملیت در پرتو گفتمان تجدد از طرفی و گفتمان سنت گرا- مذهبی جمهوری اسلامی از طرف دیگر دوچندان شده است. در چرایی گزینش هویت اندیشان این مقاله باور نویسنده آن بوده که کسانی مورد توجه قرار گیرند که در کلیت آثار آنها آشنایی مطلوبی با سنت اسلامی وجود داشته باشد و ازاین رو نامیدن آنها به عنوان دین شناس خالی از اشکالی باشد و اگر ایده های آنها را درباره ملیت به اعتباری روایت مذهب یا اسلام بدانیم، به خطا نرفته ایم. ایده اصلی (فرضیه) تحقیق این است که در بین هویت اندیشان دینی مواجهه یکسانی با مسئله ملیت و ملی گرایی وجود ندارد و گستره ای از مواضع از رد و انکار مطلق تا پذیرش اعتباری ملیت در عصر غیبت قابل شناسایی است. در ادامه نخست به تأملی در زمینه رابطه مذهب و ناسیونالیسم یا ملت باوری مدرن خواهیم پرداخت و سپس به رابطه اسلام و ملیت اشاره خواهیم کرد و در ادامه به تحلیلی از هویت اندیشان دینی چند دهه گذشته و روایت آنها در خصوص مسئله هویت ملی، مرز و نسبت اسلام و ملیت خواهیم پرداخت.
بررسی مقایسه ای راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با رژیم صهیونیستی از 1979 تا 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
28 - 45
حوزههای تخصصی:
زمانی که تئودور هرتزل نظریه پرداز جنبش سیاسی صهیونیسم، کتاب دولت یهودی را می نوشت در ذهن خود آرمان دولت یهودی را می پروراند. مدت ها بعد با همراهی قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا و انگلستان این امر محقق و دولت یهودی در سرزمین های اشغالی شکل گرفت. از زمان شکل گیری اسرائیل در خاورمیانه کشورهای مختلف اسلامی، راهبردهای مختلفی برای مواجهه با این رژیم در پیش گرفته اند. سؤال پژوهش این است که راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با اسرائیل دارای چه ویژگی هایی بوده است؟ هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با اسرائیل با بهره گیری از روش پژوهش کیفی مقایسه ای و رویکرد تطبیق نظریه با مورد است. یافته های پژوهش نشان می دهد در حالی که راهبرد ایران بر مبنای موازنه گری سخت نظامی و شبکه بازدارندگی نامتقارن باهدف مهار و سپس کوچک سازی این رژیم و نهایتاً وارد آوردن ضربه نهایی متمرکز شده است، راهبرد اعراب به ویژه از 1979م در قالب راهبرد مصون سازی به نحو بهتری قابل درک است.
چالش های قانون گذاری مردم در حکمرانی اسلامی با بررسی شرایط صحت شرعی تقنین از دیدگاه شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
194 - 215
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام پس از مواجهه با جهان مدرن، با مسائل جدید و بسیار متنوعی مواجه شده است. از جمله مسائل و بحران های نوپدید که با حکمرانی مبتنی بر جمهوریت ایجاد شد، مسئله «گستره حضور مردم در عرصه قانون گذاری» است. مقاله پیش رو با کاربست روش کیفی استقرائی و عرفی با مطالعه آثار شهید صدر به بررسی چالش قانون گذاری مردم در حکمرانی اسلامی پرداخته و با پرسش از شرایط صحت شرعی قانون گذاری مردم از دیدگاه شهید صدر، به یکی از مهم ترین چالش های حکمرانی در جهان اسلام معاصر پاسخ داده است. یافته های تحقیق حاضر این است که در اندیشه شهید صدر، شرایط صحت شرعی قانون گذاری مردم، ذیل عناوینِ رعایت منطقه الفراغ شرعی، رعایت مصلحت عموم امت، تطبیق با مقتضیات زمان و مکان، مراعات شرایط مربوط به شخص قانون گذار، تحدید به رابطه انسان با طبیعت و در نهایت مطابقت با قانون اساسی، دسته بندی گردیده است. شهید صدر با این صورتبندی از نسبت شریعت و قانون موضوعه، در عرصه رابطه شریعت با الگوى مردم سالارى دینى، تحولی رقم زد که مى توان آن را گذار از نظم سیاسی سنتی به نظم سیاسی مردمى تعبیر کرد. با توجه نظام اندیشگی شهید صدر، شریعت اسلامی از ظرفیت لازم براى حمایت تئوریک از نظریه مردم سالارى دینى برخوردار است.