واکاوی پدیدارشناسانه ی تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های بنیادین در فرآیند یادگیری و آموزش دروس تخصصی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل پدیدارشناسانه ی تجارب زیسته ی دانشجویان علوم سیاسی از چالش های اساسی فرایند یادگیری و تدریس دروس تخصصی این رشته انجام شده است. این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی و بهره گیری از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. جامعه پژوهش را دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی رشته علوم سیاسی در دانشگاه های ایران در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند. نمونه گیری به شیوه هدفمند و با رعایت معیار اشباع نظری صورت گرفت و طی آن با ۱۸ دانشجو مصاحبه نیمه ساختار یافته ی عمیق انجام شد. داده های گردآوری شده بر مبنای نظریه داده بنیاد و از طریق کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی) تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که چالش های تجربه شده توسط دانشجویان در قالب ۷ مقوله اصلی شامل: «ویژگی های فردی»، «برنامه درسی و ارزشیابی»، «اخلاق گرایی»، «دوره های آموزشی»، «منابع و امکانات»، «مسائل سازمانی» و «ارزیابی» دسته بندی شدند. این مقولات در سه حوزه ی کلی چالش های آموزشی، زیرساختی و فردی سازمان دهی شدند. نتایج نشان داد که تحقق فرایند یادگیری مؤثر مستلزم تدوین برنامه های ارتقای توانمندی آموزشی اساتید، بهبود زیرساخت های فیزیکی و تجهیزاتی و بازنگری در سرفصل های درسی به منظور تسهیل پیوند میان دانش نظری و مهارت عملی است. این پژوهش بر ضرورت تدوین یک برنامه راهبردی جامع جهت بهره گیری بهینه از ظرفیت های آموزشی، ارتقای فرایند یاددهی- یادگیری و کاهش تنگناهای ساختاری در آموزش دروس علوم سیاسی تأکید می ورزد.