تحلیل نقش منابع جغرافیایی قدرت در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام (نمونه موردی: بحران قره باغ و کشمیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل تطبیقی تأثیر مؤلفه های جغرافیای قدرت، از جمله منابع طبیعی، موقعیت استراتژیک و ترکیب قومی مذهبی، در دو بحران ژئوپلیتیکی قره باغ و کشمیر ایجاد شده است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که چگونه منابع جغرافیای قدرت، شامل مؤلفه هایی نظیر منابع طبیعی، موقعیت استراتژیک، ترکیب قومی مذهبی و ابعاد انسانی در روابط بازیگران قدرت تأثیر گذاشته و موجب تعمیق بحران های ژئوپلیتیکی قره باغ و کشمیر شده اند؟ روش شناسی این پژوهش مبتنی بر تحلیل تطبیقی است که در آن به بررسی نقش و تأثیرات این مؤلفه ها در تشدید بحران ها پرداخته می شود. فرضیه پژوهش بر این اساس استوار است که رقابت های منطقه ای و بین المللی در کنار شکاف های قومی و مذهبی، به ویژه در دو بحران قره باغ و کشمیر باعث پیچیدگی و طولانی شدن درگیری ها و مانع از رسیدن به راه حل های پایدار شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که قره باغ و کشمیر، هر دو به عنوان مناطق استراتژیک در جهان اسلام با منابع طبیعی ارزشمند، درگیر منازعات طولانی مدتی هستند که تحت تأثیر رقابت های قدرت های بزرگ و منطقه ای قرار گرفته اند. در قره باغ، ترکیب قومی و مذهبی میان ارامنه و آذری ها، نقش روسیه و ترکیه، و منابع آبی و معدنی به طور مستقیم بر تشدید جنگ و منازعه تأثیر گذاشته است. در کشمیر، تضادهای مذهبی میان مسلمانان و هندوها، نقش چین و پاکستان، و اهمیت منابع آبی، به ویژه برای کشاورزی و تأمین آب شرب، از عوامل اصلی تشدید بحران میان هند و پاکستان است. ابعاد انسانی این بحران ها، از جمله آوارگی های گسترده، تخریب زیرساخت ها و ناآرامی های اجتماعی به تعمیق خصومت های قومی و مذهبی دامن زده و مانع از دستیابی به صلح پایدار شده است.