فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
113 - 139
حوزههای تخصصی:
یکی از شروطی که در باب امربه معروف و نهی از منکر نسبت به شخص «مأمور» و «منهی» مطرح شده، شرط «تکلیف» است؛ بدین معنی که آیا کسی که به او امر می شود یا مورد نهی قرار می گیرد، باید به سن بلوغ شرعی رسیده باشد یا خیر؟ پنج نظریه در این خصوص وجود دارد که در این میان، امام خمینی با ارائه تفصیلی نو در مسئله معتقد است هرچند غیر مکلف در امور مهم - که شارع هرگز راضی به انجام یا ترک آن از سوی احدی نیست - امرونهی می شود؛ اما این امرونهی از باب امربه معروف و نهی از منکر نیست، بلکه به دلیل اهتمام ویژه شارع نسبت به ترک یا انجام موارد یادشده است. این مقاله پس از جمع آوری دیدگاه های موجود و راستی آزمایی ادلّه آن ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به این یافته ها دست می یابد که اولاً «تکلیف» در مأمور و منهی شرط است. ثانیاً ادلّه ای که مبنی بر الزام غیر بالغ به انجام یا ترک کاری واردشده، در برخی از موارد صرفاً جنبه تأدیبی و تربیتی (نه الزام فقهی) داشته و در برخی دیگر از موارد، مربوط به ضایع ساختن حق الناس است که در این موارد، کودک منع می شود.
مناسبات سیاسی- اجتماعی ایرانیان یمن (ابناء) در سه قرن نخست هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات شایسته پژوهش در تاریخ روابط ایرانیان با اسلام، مناسبات سیاسی و اجتماعی ایرانیان با یمنی ها و نقش آنان در شکل گیری حکومت زیدیه در آن سرزمین است. زیدیه به عنوان یک فرقه شیعی، در اوایل قرن دوم هجری در دوران امویان پدیدار شد. قبل از ورود اسلام به یمن، خسرو اوّل (570 628م)، لشکری را به درخواست سیف بن ذی یزن، حاکم یمن، به آن سرزمین اعزام نمود. این سپاه، به فرماندهی وَهَرز دیلمی، پس از جنگ با احباش و اخراج آنان از یمن، در همان خطه استقرار یافتند. این اقلیت ایرانی که به «ابناء» شهرت یافتند، توانستند حاکمان مطلق آن نواحی شوند. در سال ششم هجری، یکی از والیان ایرانی یمن به نام «باذان»، به اسلام گروید و به دنبال اسلام آوردن وی، گروه زیادی از ایرانیان و قبایل صنعاء، بدون جنگ و خونریزیاسلام آوردند. این مقاله، با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر وصف و تحلیل، در پی آن است که نقش ایرانیان در حکومت زیدیه یمن و مناسبات ایشان با این حکومت را از آغاز تا قرن سوم هجری بکاود. یافته های پژوهش، نشان می دهد که ایرانیان در تشکیل حکومت زیدیه، نقش مهمی داشتند و این عمل، به نوعی واکنش در مقابل خلافت اسلامی نیز بود. همچنین، بزرگ ترین خدمتی که ابناء در حقّ اسلام انجام دادند، سرکوب اهل رده و سایر فتنه هایی بود که جامعه اسلامی در آن روزگار بدان دچار شده بود .
واکاوی معانی ثانویه استفهام در ترجمه بر اساس الگوی نظری وینی و داربلنه (مطالعه موردی: ترجمه های منتخب قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سبک های زیبای قرآنی برای بیان حقیقت، جلب توجه و آگاهی دادن به مخاطب، استفهام است. غالب استفهام های قرآن دربر دارنده اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. عالمان علم بلاغت، معانی ثانویه متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمرده اند. تاکنون تئوری های مختلف ترجمه به عنوان چهارچوب هایی مدون برای ارزیابی ترجمه های قرآن مورد استفاده قرار گرفته اند. از این میان، ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال ۱۹۵۸ کتابی با عنوان «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند که بعدها به منبع مهمی برای ترجمه پژوهان تبدیل شد. وینه و داربلنه در این اثر به معرفی تکنیک هایی پرداختند. در نوشتار حاضر، پس از تبیین این تکنیک ها و زیرشاخه های آن ها با روش توصیفی تحلیلی و مقابله ای به کیفیت کاربست آن ها در ترجمه معانی ثانویه استفهام چهار مترجم قرآن کریم (مکارم شیرازی، آیتی، انصاریان و الهی قمشه ای) که به دلیل تفاوت در رویکرد، نگرش فقهی و شیوه ترجمه ای که دارند، دارای تفاوت ها، مزایا و معایبی نسب به همدیگر هستند، می پردازد و هدف از آن تبیین چگونگی و میزان کاربرد الگوی ترجمه وینه و داربلنه در ترجمه های مورد بررسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد مترجمان با توجه به قداست متن قرآن و ویژگی های زبانی خاص آن از ترجمه تحت اللفظی که یکی از مؤلفه های ترجمه مستقیم است، بیش از سایر مؤلفه ها بهره برده اند. علاوه بر این، تکنیک جابه جایی تغییر صورت -به عنوان یکی از مؤلفه های ترجمه غیرمستقیم- به سبب تفاوت ساختار دستوری دو زبان عربی و فارسی پس از ترجمه تحت اللفظی بیشترین بسامد را دارد؛ تکنیک غیرمستقیم همانندسازی نیز به سبب اشتراکات فرهنگی میان دو زبان و نیز ممنوعیت دخل و تصرف بیش از حد در قرآن نسبت به سایر مؤلفه ها بسامد کمتری دارد.
بازخوانی تقسیم جوهر و عرض بر اساس مبانی معرفت نفسیِ شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
127 - 152
حوزههای تخصصی:
یکی ازتقسیم بندی های رایج برای دسته بندی حقائق، تقسیم اشیاء به «جوهر» و «عرض» است. طبق قرائت سینوی و صدرایی با همه اختلافی که دارند، اما جوهر ماهیتی ست که یا در خارج بدون موضوع تحقّق دارد یا اگر در موضوع تحقّق دارد، موضوع هم برای تحقّق خود بدان محتاج است. در مقابل عرض، ماهیتی ست که همواره در موضوعی که از آن بی نیاز است، یافت می شود. این تقسیم بندی براساس قیام یا عدم قیام وجودی ماهیات است. نکته اینجاست که آیا چنین تقسیم بندی ای با همین ملاک در فلسفه شیخ اشراق اوّلاً و بالذّات مطرح است یا نه؟ نقطه شروع شیخ اشراق برای بحث از حقیقت، «من» و وجدان«من» است، نه وجود. در این نگاه، «من» یک حقیقت خودپیداست که به خود علم دارد و علم به غیر هم با اضافه اشراقیه و پرتوافکنی و ظهورِ غیر محقّق می شود. بنابراین آنچه در گام اوّلِ ظهور اشیاء، توجّه «من» را به خود جلب می کند، وجدان و خودیابی اشیاء است. سپس در گام دوّم از دریچه شهود، نحوه قیام اشیاء مورد توجّه «من» قرار می گیرد بدین ترتیب که اگر حقائق نورانی ای که خود سراسر حضور و نور هستند و خود را ادراک می کنند، قائم به خود یافت و وجدان شوند، «جوهر نورانی» بوده و اگر قائم به غیر یافت و وجدان شوند ، «عرض نورانی» هستند. همچنین در مقابل اگر حقائقی که از خود غائب یافت می شوند، مستقلّ از غیر یافت و وجدان شوند، «جوهر غاسق» بوده و اگر قائم به غیر، یافت و وجدان شوند، «عرض غاسق» نامیده می شوند.
أثر السياق في توجية الدلالة القرآنية عند الشيخ حيدر حبُّ الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
19 - 36
حوزههای تخصصی:
لقد کان السیاق ولایزال أداه أساسیه فی فهم المعانی الغامضه، بل واکتشاف مقاصد المتکلم فی استعمال حروف دون حروف، وکلمات من دون أخرى، وعبارات غریبه أحیانا بدل أخرى ألف المتلقی تلقیها، فینکشف النص فی تَجَلٍّ جدید، لتأخذ قراءته منحى لم یکن لیظهر، لولا مباشره السیاق وإسهامه فی ذلک. فالقارئ وهو یقرأ نصا ما، یتلقى حروفه وکلماته ومقولاته فی مسار ذهنی معین، یستدعی من خلال المسافات الأولى التی کتب فیها هذا النص، مستحضرا عاملین أساسیین فی ذلک: أولهما نسق النص، من خلال سوابق الکلمات والجمل ولواحقهما وما إلی ذلک من الأنساق الداخلیه الترکیبیه؛ والآخر هو معرفته بالمتکلم؛ وکلما زادت معرفه القارئ بالمتکلم، زاد اقترابه من إدراک ملابسات الخطاب التی أنتج فیها. فإن النصّ القرآنی کتاب مقدّس حظی بقراءات عدّه تختلف باختلاف المرجعیات الثقافیه التی ینطلق منها الکاتب؛ ومن هذه القراءات نظریه السیاق ومدى تأثیره على المعنى؛ فسیکون هدفنا فی هذه الدراسه هو الحصول علی مجموعه من اللافتات السیاقیه الممیزه التی قام حب اللّٰه من خلالها بتجسید المعنی القرآنی وتوجیه دلالاته فی نطاقات معینه. إذا سنتناول فی بحثنا هذا ووفق المنهج الوصفی التحلیلی السیّاقَ لِما له من أهمیه فی تحدید المعانی وفهم النصّ القرآنی، وقد استأثرت أصول النظریه السیاقیه باهتمام بعض الباحثین المحدثین منهم الشیخ حیدر حبُّ اللّٰه؛إذ وجد فی هذه النظریه ما ینبهنا على فهم النصّ القرآنی وتفسیره، ویجنبنا الوقوع فی الخطأ. وإجمال نتائج البحث یبیّن لنا أنّ تحدید دلاله اللفظ فی النص یکون أقرب إلى قصد صاحب النص؛ ومن نظریه السیاق وأثرها الواضح فی توجیه الدلاله، نتعرّف على القصد الإلهی المراد من دلالات الألفاظ فی القرآن الکریم، واتضح کذلک من خلاله أنّ النصوص القرآنیه لا یکون فهمها فهما شاملا إلا من السیاق القرآنی بالنظر إلیه کوحده سیاقیه کبرى؛ لأن القرآن الکریم یفسر بعضه بعضا، وقد تنبّه حب اللّٰه لهذه الوتیره السیاقیه المؤثره فی نصوصه بشکل حاسم.
بررسی فقهی – حقوقی تاثیر انکار بعد از اقرار به قتل عمد در سقوط قصاص نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 150
حوزههای تخصصی:
اصل در فقه، حقوق مدنی وکیفری این است که انکار بعد از اقرار مسموع نیست و از این اصل مواردی مانند رجم به اتفاق فقها و حد قتل به نظر برخی از فقها و ماده 173 قانون مجازات اسلامی استثناء شده و انکار بعد از اقرار در این موارد مسموع است. در خصوص تاثیر انکار بعد از اقرار در قصاص نفس دوفرع قابل بحث است فرع اول: اقرار به قتل عمد و سپس اقرار شخص دیگر به همان قتل و رجوع اقرار کننده اول از اقرار؛ فرع دوم: اقرار به قتل عمد و سپس انکار آن بدون وجود اقرار شخص دیگری به همان قتل؛ موضوع این مقاله فرع دوم است که بحث مبسوطی در متون فقهی نشده است و به این سوال پاسخ داده شده است که آیا از مجموع ادله استفاده می شود انکار بعد از اقرار در قتل عمد مسقط قصاص می باشد؟ نتیجه تحقیق این است که با توجه به روایت جمیل بن دراج و ادله دیگر انکار بعد از اقرار موجب سقوط قصاص است. هدف مقاله بررسی فقهی موضوع در جهت اصلاح قانون و روش تحقیق از نظر محتوا توصیفی و تحلیلی و از جهت گردآوری منابع کتابخانه ای است.
چیستی مفهوم فلسفه نزد ابن سینا در خوانش پی یر آدو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
179 - 203
حوزههای تخصصی:
بی شک ابن سینا مهم ترین فیلسوف در جهان اسلام است. فهم اندیشه او نیازمند خوانش های نوینی است که در پرتو آن بتوان فلسفه در جهان اسلام را دقیق تر فهم و تبیین کرد. به این منظور گام اول این پژوهش تحلیل مفهوم فلسفه توسط ابن سینا است. این تحلیل در خوانش ایده فلسفه به مثابه شیوه زندگی که معمار آن پی یر آدو، فیلسوف فرانسوی است تدقیق شده است. کار آدو بر فلسفه باستانْ فهم فیلسوفان امروزی از آن دوره را به چالش کشید. به نظر می رسد می توان چنین خوانشی را در فلسفه جهان اسلام نیز در پرتو نگرش فیلسوفان مسلمان به سعادتْ به خوبی دنبال کرد. به این منظور با ارائه نگاه کل گرایانه از اندیشه ابن سینا نشان داده ایم که نگرش وجودی ابن سینا مطابق با نظام فلسفی اوست. به نظر می رسد چنین تبیینی در ایده آدو خوانش مفیدتری از ابن سینا به دست می دهد؛ ازاین رو برای دستیابی به این مهم، در این پژوهش تلاش شده است مختصری از اهمیت پرسش چیستی فلسفه میان متفکران معاصر بیان شود و پس از آن تقریری از فلسفه به مثابه شیوه زندگی ارائه گردد. در ادامه تلاش شده تا با ایده مذکور و تحلیلی از لزوم پذیرش نظام کل گرایانه ابن سینا، مفهوم فلسفه در اندیشه ابن سینا بررسی گردد.
نحوه ضمانت سارقین مشترک
منبع:
رسائل سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
39 - 57
حوزههای تخصصی:
ضمانت سارقین نسبت به مال مسروقه، یکی از مسائل فقهی است که فروع مختلفی را شامل می شود. یکی از مهم ترین فروع آن که در مسائل مختلف فقهی نیز مورد بحث قرار گرفته است، این فرع است که سارقین مالی را به صورت مشترک دزدیده اند و اکنون نه عین مال موجود است و نه مشخص است که هر یک از سارقین، چه میزان از مال را ربوده اند.در نگاه ابتدایی به نظر می رسد در خصوص این مسأله، دو دیدگاه فقهی مطرح است؛ یعنی نظریه مسئولیت تضامنی و نظریه مسئولیت سهمی. اما با بررسی نظریات فقها به این نتیجه می رسیم که در واقع، این دو، دو نظریه درباره موضوع واحدی نیستند؛ بلکه نظریه مسئولیت تضامنی، مربوط به ایادی متعاقبه است و نظریه مسئولیت سهمی نیز مربوط به ایادی متقارنه است و آنچه محل نزاع و مورد بحث مسأله سارقین مشترک است نیز فرض ایادی متعاقبه است که مجرای نظریه مسئولیت تضامنی است.
طریقیت یا موضوعیت روش اجرای مجازات های سالب حیات
منبع:
رسائل سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
59 - 73
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین سؤالاتی که در رابطه با شیوه اجرای احکام سالب حیات، اعم از حدود و قصاص نفس مطرح است، طریقیت یا موضوعیت روش های اجرای این احکام است. در قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران مصوب 1392، احکام سالب حیات حدی با تبعیت از فقه امامیه به سه بخش تقسم شده است: بخش اول، شامل حدودی است که در مرتبه چهارم به مجازات اعدام منجر می شوند. بخش دوم شامل همه حدود باقیمانده به جز صلب و رجم می شود که این دسته نیز خود، به دو قسمت تقسیم می شود؛ چراکه در یک قسم از آن، شمشیر به عنوان وسیله استیفای حد معین شده و در قسم دیگر هیچ گونه وسیله ای معیّن نشده است. در بخش سوم نیز صلب و رجم مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش، با بررسی قول فقها و ادله روائی و قرآنی، در نهایت اثبات می کند که به جز صلب و رجم، در قصاص و سایر حدود، ابزارها و وسایل اجرای احکام طریقیت داشته و قابل تبدیل به ابزارهای جایگزین است. البته طریقیت داشتن به این معنا نیست که هر روشی را بتوان استفاده کرد؛ بلکه باید با توجه به سایر ادله، از جمله غرض شارع و امور یقینی، از جمله نفی مثله، محدوده و میزان طریقیت را روشن کرد. در بحث صلب و رجم نیز طبق ادله این دو جرم، ابزار و وسایل ذکرشده موضوعیت دارند.
Comparative study of the image of First Woman of the story of creation in the Bible and Quran and it's reflection in art and literature
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
43 - 87
حوزههای تخصصی:
The image of the first woman in the stories of the creation of man in all cultures has always been an inspiration and has had an impact on the current idea of women and femininity in every culture. This first mother, who is called Eve in Abrahamic traditions and is the first woman in the story of creation, has always been reflected in different layers of Jewish, Christian and Islamic cultures, especially in literature and art, and since Abrahamic traditions, whether in "Holy texts" and their interpretations, as well as in their cultural life, were not completely separate and distinct from each other. Some intertextualities have caused the image of Eve to be influenced by each other in these three cultures despite the differences in the holy texts in this field. The present study aims to first analyze the image of the first woman separately in the Testaments and the Qur'an, and then, in a comparative perspective, analyze the reflection of the Testament image of Eve in Christian literature and art and the reflection of the Quranic image of Eve in Islamic literature and art. The result of this analysis shows that the image of Eve in the Testaments is not free from anti-feminist myths, and the creation from the left rib, the temptation of Adam, and the guilt of Eve in descent and her punishment are depicted differently from Adam, and despite the fact that the Qur'an does not paint such a picture, But Islamic literary and artistic works are also greatly influenced by the same image and are less consistent with the Quranic image of Eve.
Existentialism in Christianity and Islam: A Case Study on Ibn Tufail vs. Kierkegaard
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
181 - 190
حوزههای تخصصی:
Ibn Ṭufayl and Kierkegaard share existentialist elements around nature. Ibn Ṭufayl believes in nature as the best teacher of philosophy and philosophical reasoning. For Kierkegaard, being human means being dependent on and embedded in nature. This makes Kierkegaard a highly relevant interlocutor for contemporary Eco philosophy and ecocriticism. Ibn Ṭufayl’s opinion on the subject is discernible in his novel called Ḥayy Ibn Yaqẓān. Pursuing the truth of life, Ḥayy, the main personage of Ibn Ṭufayl’s novel, finds his way through four travels of mind. Nature is the context of his travels, so determined to protect nature, Ḥayy takes considerable care of fauna and flora as he steps into the highest levels in his ascent. In the first travel, Ḥayy begins from nature from which is created and in which is raised by a roe mother. In the second travel, he figures out all of natural affairs insofar as becoming a leading scientist. In the third travel resulted in the former travel, Ḥayy becomes successful in philosophical analysis. In the fourth travel, Ḥayy goes forward with philosophical analysis and reaches mystical level. The mystical experiences go on so that through all natural beings and events Ḥayy conveys to God. In this last pace, Ḥayy returns to nature and becomes a nature protectionist. At the end of story, Ḥayy faces a religious stranger showed up from another island. Ḥayy finds his beliefs thoroughly in accordance with his own opinions.
بررسی همدلانه تاریخ عیسی مسیح (ع) در عهد جدید و روایات شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
134 - 167
حوزههای تخصصی:
با اندک مراجعه ای به آثار عیسی پژوهان مسیحی و مسلمان روشن می گردد غالباً سعی دارند تا با اختیار رویکردی مدافعه جویانه و جدلی، قرائت خویشتن را از مسیحیت، مستند و دیگر خوانش ها را نامعتبر و مردود اعلان کنند. دور از انتظار است که خروجی اینگونه پژوهش ها به اتحاد و همدلی پیروان ادیان ابراهیمی بینجامد؛ ضرورتی که همگان لزوم پیگیری آن را در راستای برقراری صلح جهانی، فهم و اذعان می کنند. بر همین اساس، مقاله پیشِ رو کوشیده است با استفاده از ابزار گردآوری اسنادی کتابخانه ای و روش تطبیقی تحلیلی، ضمن گونه شناسی اخبار عیسی (ع) در عهد جدید و روایات شیعی و تعیین موضع اصلی بحث، گزارش های ناسازگارنمای این دو منبع مقدس را با اختیار رویکردی همدلانه، همسو و سازگار کند. به نظر می رسد استفاده از سایر داده های معتبر در اسلام و مسیحیت، توجه به علم لغت و تأمل در ترجمه متون، التفات به فضای صدور گزاره ها و در مقام بیان بودن متکلم و نیز جمع تبرّعی و بهره گیری ابزاری از آن، جملگی راهکارهایی به شمار می رود که می تواند در قلمرو اخبار ناسازگارنما گره گشایی کند. پژوهش حاضر در ادامه تلاش کرده است تا به عنوان مرکزی عیسی (ع) در عهد جدید و قرآن و روایات شیعی دست یابد و سپس دلیل احتمالی آن را تبیین کند. یافته ها نشان می دهد وی در عهد جدید دارای عنوان خاصی نیست، ولی «ابن مریم» عنوان اصلی او در قرآن و «روح الله» عنوان مرکزی اش در روایات شیعی است. این واژگان احتمالاً با اندیشه بنیادین «توحید» در اسلام و آموزه «حکومت آخرالزمانی» در تشیع بی ارتباط نیست.
چهارچوب نظری باستان شناسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیربنای چهارچوب نظری باستان شناسی که عمدتاً از سایر رشته های علمی وام گرفته شده است، تاریخچه نسبتاً کوتاهی در باستان شناسی دارد. با وجود این، جامعه باستان شناسی ایران از یک دوره کوتاه قبل از انقلاب اسلامی و با یک وقفه کوتاه پس از آن، تحولات در زمینه چهارچوب های نظری در باستان شناسی را پذیرفته است. هرچند این پذیرش بدون مشکل نبوده، عمدتاً ناشی از ناآشنایی با مطالعات موردی مرتبط با این چهارچوب های نظری است. انطباق چهارچوب های نظری که در بافت جوامع آمریکای باستان آزمایش شده، با چشم انداز تحقیقاتی ایران، تلاشی پیچیده و دشوار است. این مقاله به بررسی کلی چهارچوب های نظری باستان شناسی از منظر قرآن کریم می پردازد. پرداختن به آیات مرتبط با این موضوع از حوصله این نوشتار خارج است، اما نویسنده می کوشد نمونه های خاصی از آیات قرآن را ارائه دهد. چهارچوب های نظری مطرح در باستان شناسی تاریخ- فرهنگی، باستان شناسی فرایند محوری و باستان شناسی پسافرایندمحوری که همگی منشأ غربی دارد، در آیات خاصی از قرآن کریم طنین روشنی پیدا می کند. درواقع، برخی از آیات قرآن به عنوان بازتاب جامعی از چهارچوب های نظری باستان شناسی در این سه محور عمل می کند. هدف این مقاله برجسته کردن ظرفیت قرآن کریم به عنوان منبع راهنمای چهارچوب نظری برای باستان شناسی به ویژه در زمینه میراث ایرانی است. با استفاده از بینش قرآن، باستان شناسان می توانند درک عمیق تری از گذشته به دست آورند و تفاسیر دقیق تری از داده های باستان شناسی ارائه دهند.
تحلیل رابطه توحید عملی و تاب آوری اجتماعی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
84 - 101
حوزههای تخصصی:
افزایش سازگاری و تاب آوری در برابر حوادث طبیعی یا انسانی و بررسی عوامل دخیل در آن یکی از دغدغه های دیرین بشر است. از آنجا که باور توحیدی انسان نقش مستقیم در انعطاف و تاب آوری او در مواجهه با رویدادهای زندگی دارد، این مقاله درصدد بررسی رابطه توحید در عمل و میزان تاب آوری انسان با تکیه بر نظرات آیت الله مصباح برآمد. شیوه داده پردازی این پژوهش، کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی و تحلیلی است. بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی، مظاهر توحید در عمل در جهت افزایش تاب آوری یک اجتماع، در سه محور کلی «تعامل سازنده با افراد جامعه» و «تواصی به مکارم اخلاقی و ارزش های انسانی» و «توجه به معناداری و هدفمندی زندگی» طرح می شود. تعامل، ناظر بر مشارکت های عملی اجتماعی بر مدار توحید است که از طریق «حفظ وحدت جامعه»، «رعایت حقوق و مصالح اجتماعی خود و دیگران» و «تأمین کرامت و عزت نفس نیازمندان» منجر به افزایش تاب آوری اجتماعی می گردد و تواصی نیز ناظر به مشارکت های کلامی بر مدار توحید است که با نظارت رهبران دینی از طریق توجه دادن مردم به امیدواری به الطاف الهی و تواصی افراد جامعه به حق، صبر و ترحم موجب تاب آوری بیشتر می شود و در نهایت توجه به معناداری و هدفمندی زندگی که بر مبنای توحیدی با توجه به قضا و قدر و حکمت های الهی جهت تدبیر عالم و موقتی دانستن دنیا و اصالت آخرت همراه خواهد بود، عوامل افزایش تاب آوری یک اجتماع را فراهم می آورد.
تقييم السلطة في حیاة المعصومين السياسية بالتأکيد علی الإمام علي والحسنین (ع)
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ ربیع ۲۰۲۴ العدد ۱
96 - 130
حوزههای تخصصی:
تقییم السلطه فی حیاه المعصومین السیاسیه بالتأکید علی الإمام علی والحسنین^
نسخه شناسی مصاحف قرآنی (20): قرآن امیرة بنت ابی العباس الحمرائی: ردیابی وقفیات گمشده آستان قدس رضوی از کاریز تا کربلا و پاریس
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
51 - 76
حوزههای تخصصی:
وقف قرآن از سوی بانوان شیعه و سنی در سده های کهن اسلامی امری متداول بوده است که نمونه های متعدد آن را در کتابخانه آستان قدس رضوی می توان یافت. امیرتی بنت ابی العباس الحمرائی یکی از بانوان (احتمالاً) شیعه در سده پنجم هجری است که نسخه ای سی پاره از قرآن به خط کوفی ایرانی را بر حرم امام رضا علیه السلام وقف کرده است. این مقاله پس از مروری بر تاریخچه این اثر و واقف آن، به توصیف جزییات و ویژگی های متنی و هنری این نسخه از قرآن می پردازد و نشان می دهد که پاره هایی از این اثر وقفی در گذشته از حرم امام رضا علیه السلام خارج شده و اکنون به کتابخانه ملی فرانسه (به شماره Arabe 7263)، حرم امام حسین علیه السلام، و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (به شماره 4631) راه یافته اند، یا در حراج های مختلف اروپایی به فروش رسیده اند.
فوائد الافضلیه، اثری در پزشکی بنام شاه عباس دوم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
417 - 424
حوزههای تخصصی:
این نوشتار اختصاص به معرفی کتاب «فوائد الافضلیه» دارد؛ کتابی در بیش از هفتصد صفحه، اثری پزشکی که علی افضل طبیب بن محمدامین قاطع قزوینی آن را برای شاه عباس ثانی نوشته است.
ناهنجاریهای اخلاقی ناظر بر فعالیت های غیر مجاز ارزی در فضای سایبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
ناهنجاریهای اخلاقی در حیطه ی رمزارزها، نتیجه ی شگردهای پراکنده ی متناسب با الکترونیکی شدن واریزها و برداشت های ارزی بوده که از جمله ی آن می توان به استفاده از بیت کوین، لایت کوین، اتریوم و سایر رمزارزها برای مقاصد غیرقانونی اشاره کرد؛ نوشتار حاضر با هدف بررسی ناهنجاریهای اخلاقی ناظر بر فعالیت های غیرمجاز در ارتباط با رمزارزها و ناهنجاریهای اخلاقی اخلاقی که به روش توصیفی و تحلیلی انجام پذیرفته است در صدد آن است ضمن بررسی مفهوم ناهنجاریهای اخلاقی و فعالیت های غیرمجاز در حیطه رمز ارزها و ناهنجاریهای اخلاقی اخلاقی به شناخت روش های نوین ناهنجاریهای اخلاقی رمزارزی توسط مجرمان با استفاده از رمزارزها و ناهنجاریهای اخلاقی بپردازد؛ علاوه بر این مزایا و معایب استفاده از رمزارزها مورد تحلیل حقوقی قرار داده شده است تا در جهت تحقق اهداف پژوهش و آشکار ساختن ابعاد آن گام موثری را در شناخت شگردهای مجرمان و جلوگیری از آن ارائه دهد. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد؛ ارزهای مجازی و دیجیتال درواقع غیرقانونی نیستند از طرفی قانونی برای استفاده از آن ها به جز استناد به ماده 138 قانون اساسی مصوبه ی 1398 که استفاده از رمز ارز منوط بر تایید وزارت صنعت و معدن است به تصویب نرسیده است و لذا هرگونه ضرر و زیان ناشی از فعالیت بر اساس شبکه های پولی و پرداخت مبتنی بر فناوری زنجیره ای بلوک و کسب و کارهای مرتبط با آن، متوجه توسعه دهندگان یا یک موسسه متشکل از ذینفعان، بوده که هم چنان رسیدگی به آن چالشی اساسی است.
رویکرد اخلاقی موعظه حسنه در تبلیغ بر اساس آیه 125 سوره مبارکه نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
303 - 319
حوزههای تخصصی:
خداوند در آیه 125 سوره مبارکه نحل، به پیامبر (ص) دستور داده تا مردم را به سه طریق به سوی پروردگار دعوت نماید: حکمت، موعظه حسنه و مجادله به بهترین طریق ممکن. در این میان روش موعظه با واژه حسنه آمده و مفهوم آن این است که خیلی از مواعظ حسنه نبوده و در امر تبلیغ مفید و موثر نیستند. یکی از مهمترین ابعاد موعظه حسنه، بُعد اخلاقی آن است که رعایت نکات اخلاقی در اثر بخشی آن بسیار مؤثر است. این پژوهش سعی دارد ابتدا معیارهای اخلاقی سخن و موعظه را از منظر قرآن، به روش کتابخانه ای استنباط و تبیین نماید سپس با ساختاری توصیفی - تحلیلی ، ضمن بررسی آیات مربوط به موعظه و تبلیغ به بُعد اخلاقی موعظه حسنه بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زمانی پایبندی و اجرای این اصول اخلاقی به بالاترین سطح تأثیر خود در موعظه حسنه می رسد که: به مقدسات دیگران توهین نکنیم، در تبلیغ نسبت به مخاطبان خود همانند برادر دلسوز باشیم و اجر و مزدی برای موعظه خود نخواسته باشیم. همچنین به گفتار خود پایبند باشیم، انواع سخن و گفتار های نیکو و باید ها و نبایدهای اخلاقی را به خوبی فراگرفته و به کار بندیم. در این صورت موعظه حسنه و تبلیغ به بهترین شکل ممکن، محقق خواهد شد.
تبیین مبانی قرآن شناختی تلازم عدالت ورزی و مبارزه با فساد در رویکرد تمدنی حاکم بر بیانیه گام دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد تمدنی حاکم بر بیانیه گام دوم، یکی از توصیه های مهم، تأکید بر تلازم عدالت ورزی و مبارزه با فساد می باشد که هیچ کدام بدون دیگری امکان ظهورو بروز ندارد. ازآنجاکه عدالت ورزی و مبارزه با فساد، نقش بسیار مهمی در جامعه سازی و تمدن سازی دارد، شناسایی و تبیین مبانی قرآنی تلازم این دو با هدف تذکار به اهمیت و نقش هم زمان آنها در شکل گیری جامعه سالم و متمدن، اهمیت فراوانی دارد. این پژوهش به روش تحلیل محتوا و توصیفی- تفسیری انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، قرآن کریم بوده که به صورت تمام شمار بررسی و برای روایی و پایایی تحقیق، از ضریب توافق بین کدگذاران، و چندسویه سازی منابع استفاده گردید. نتایج حاصل بیانگر آن است که اولاً خود عدالت یک حقیقت مطلقِ برگرفته از وحی بوده و با فطرت بشر منطبق و برای آنان قابل درک است. ثانیاً عدالت ورزی و مبارزه با فساد هم یک حقیقت برگرفته از معارف قرآنی بوده و بین آنها تلازم وجود دارد. این امر نه تنها با جامع نگری در قرآن کریم قابل دسترس هست، بلکه در مواردی در سیاق متصل به لزوم اجرای هم زمان آن دو تأکید شده است. ثالثاً بدون توجه و عمل در چارچوب این تلازم، به جامعه سازی و تمدن سازی که مأموریت ما درگام دوم انقلاب است دست نخواهیم یافت.