فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
155 - 177
حوزههای تخصصی:
توسعه ارتباط برند مشتری در کانون فعالیت های بازاریابی است که اکنون به مدد رشد ابزارهای برخط و بسترهای اینترنتی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار شده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تحلیل ارتباط برند مشتری در اینستاگرام در صنعت آرایشی و بهداشتی انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف یک تحقیق بنیادی است که با روش تحقیق آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی استقرایی صورت گرفته است. در این مطالعه از روش های کیفی و کمی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان بازاریابی برند که با توجه به معیارهای کیفی انتخاب شدند و در بخش کمی مشتریان صنعت آرایشی بهداشتی هستند. نمونه گیری در بخش کیفی به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. نمونه گیری در بخش کمی نیز با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه است. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل محتوا به کار گرفته شده است. همچنین شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. سپس با استفاده از روش ساختاری تفسیری الگوی اولیه طراحی شده و در نهایت با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی به ارائه مدل نهایی تحقیق پرداخته شده است. تحلیل داده های تحقیق در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Smart PLS انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی ارتباط برند مشتری در اینستاگرام شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد که عملکرد برند بر جایگاه یابی آن در اینستاگرام و ایجاد ارزشش تأثیر دارد. آگاهی از برند و شخصیت برند از جمله شاخص هایی هستند که بر عملکرد آن تأثیر دارند. و در انتها راهبرد بازاریابی بر کیفیت خدمات تأثیر می گذارد.
ظرفیت سنجی اسناد آرشیوی ارتباطات اجتماعی به منظور مطالعه تاریخ اجتماعی (نمونه آزمایشی: تحول اجتماعی آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
83 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی ظرفیت مطالعه تاریخ اجتماعی معاصر بر شالوده اسناد آرشیوی ارتباطات اجتماعی است. مسئله ای که بر پایه یک اصل بدیهی در این مقاله مورد سنجش قرار می گیرد به مفهوم ارتباطات بازمی گردد. از آن جا که زندگی اجتماعی انسان در تعاملات و ارتباطات با دیگران معنا می یابد، آیا می توان گفت که مطالعه مفهومی و تحلیل مضمون مسائل مربوط به ارتباطات اجتماعی، موجب گره گشایی از کل ابعاد پنهان تاریخ اجتماعی می شود؟ بدین منظور، فرض مطروحه را در یک نمونه آزمایشی مورد سنجش قرار دادیم. از آن جا که آبادان، به دلیل تحولات صنعتی و به کارگیری مؤلفه های تمدنی مدرن، یکی از پیشگامان تحول اجتماعی ایران معاصر بود، الگوی مناسبی برای ظرفیت سنجی این آزمایش پژوهشی، در مطالعه این تحولات و تسری روش شناختی به سایر نقاط، ایجاد می کند. به منظور بررسی فرض پیش گفته، ابتدا مفاهیم مشترک ارتباطاتی از تعدادی دایره المعارف بین المللی ارتباطات مستخرج شد. در مرحله بعد تعداد 6128 سند آرشیوی مربوط به مسائل شهر آبادان با جست وجو در نرم افزار «رسا» سازمان اسناد و کتابخانه ملی از طریق توصیفگر «آبادان» به دست آمد و طی چند مرحله اسناد ارتباطاتی مقارن با مطالعه تاریخ اجتماعی تصفیه و تحصیل شد. نتایج به دست آمده حاصل از دیدگاه استادان ارتباطات به طور کلی نشان می دهد که مطالعه اسناد آرشیوی ارتباطات اجتماعی در روشن سازی بیش از نیمی (54/71 درصد) از مسائل مربوط به تاریخ اجتماعی مؤثرند.
طراحی مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی (مطالعه موردی مراکز دانشگاهی شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری سازمانی در شرایط بحران یکی از مفاهیم مهم و موثر در مدیریت بحران برای مواجهه به مخاطرات طبیعی است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان دانشگاه های شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 850 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 264 نفر تعیین شد. نمونه های این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته تاب آوری سازمانی مدیریت بحران (125 گویه) پاسخ دادند و داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی دارای 125 گویه، 12 مولفه و 3 بعد بود. ابعاد شامل فردی (با دو مولفه عوامل روانشناختی تاب آوری و خلاقیت و نوآوری)، ساختاری (با شش مولفه برنامه ریزی تاب آوری، عوامل انطباقی، تعهد و مدیریت، فرهنگ بحران، فرهنگ یادگیری و رهبری و تصمیم گیری) و عملیاتی (با چهار مولفه استفاده از دانش، ارتباطات، مشارکت موثر همگانی و شناخت عملیاتی منابع و تجهیزات) بودند. بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی همه مولفه ها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی برازش مناسبی داشت و این مدل بر هر سه بعد فردی، ساختاری و عملیاتی و هر بعد بر مولفه های آن دارای اثر مستقیم و معنادار بود (001/0P<).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درباره مدل طراحی شده آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی می تواند به متخصصان و برنامه ریزان مدیریت بحران برای مواجهه با مخاطرات در راستای افزایش تاب آوری سازمانی کمک نماید.
بررسی جامعه شناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
183 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: بسیاری از صاحب نظران حوزه جامعه شناسی و روان شناسی معتقدند که دوره نوجوانی آغاز مرحله شکل گیری هویت است و یکی از وظایف نهادهای اجتماعی کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه نوجوانان 16-13 سال استان کهگیلویه و بویراحمد به تعداد 51339 نفر بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر در نظر گرفته شد و این تعداد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته (93 سوالی) بود که روایی صوری و محتوایی آن تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 برآورد شد. داده ها با روش تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هویت قومی و پایبندی به رسوم با بازتولید هویت ملی در دانش آموزان همبستگی مثبت و معنادار و گسترش فرهنگ تساهل و تسامح، بی سازمانی خانواده و گسترش فضای مجازی با بازتولید هویت ملی در آنان همبستگی منفی و معنادار داشت (P<0.001). همچنین، مدل جامعه شناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان برازش مناسبی داشت و در این مدل، عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان تاثیر مستقیم و معنادار داشت (P<0.001).
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، عوامل فرهنگی تاثیر معناداری بر بازتولید هویت ملی در دانش آموزان داشتند. بنابراین، برای بازتولید هویت ملی در دانش آموزان می توان زمینه بهبود عوامل فرهنگی را مهیّا ساخت.
تحلیل جامعه شناختی پایگاه اقتصادی- اجتماعی و عود در افراد مبتلا به اعتیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اهمیت پایگاه اقتصادی- اجتماعی در زندگی افراد درگیر اعتیاد به خصوص در فرایند ترک و بازگشت به اعتیاد، شایان توجه است. این افراد بعد از ترک، برای بازگشت به زیست اجتماعی نیاز به بازسازی و کسب پایگاه اقتصادی- اجتماعی دارند تا بتوانند در فرایند هم کنشی اجتماعی، مورد پذیرش قرار گیرند. این پژوهش که بخشی از یک مطالعه در باره عوامل اجتماعی مؤثر بر بازگشت به اعتیاد است، به تبیین نقش جامعه شناختی پایگاه اقتصادی- اجتماعی در بازگشت به اعتیاد می پردازد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای انجام گرفته، جامعه مشارکت کننده آن از میان افراد معتاد دارای سابقه بازگشت به اعتیاد با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده است و گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از این افراد صورت گرفت و تجزیه و تحلیل داده ها هم زمان شروع شد و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نهایت مفهوم ناکامی در بازسازی و بازیابی پایگاه اقتصادی- اجتماعی به عنوان پدیده اصلی انتخاب شد و سایر مقولات جزئی مانند: پنج مؤلفه در شرایط زمینه ای، چهار مؤلفه عوامل علّی، سه مؤلفه به عنوان شرایط مداخله گر ، چهار مؤلفه در بخش راهبردها و هشت مؤلفه به عنوان پیامدهای ناشی از پدیده را پوشش می دهد. نتیجه این پژوهش نشان داد که بازسازی پایگاه اقتصادی و بازیابی پایگاه اجتماعی نقش به سزایی در جلوگیری از بازگشت به اعتیاد دارد. عدم توجه به این عوامل، افراد را در دوران پس از ترک در فشار مضاعفی قرار می دهد و ناکامی در این مسیر، گرایش به مصرف مجدد از نوع مصرف تسکینی و مصرف خلاصی را به دنبال دارد و در ادامه منجر به بازگشت به اعتیاد می شود.
ظرفیت شناسی مسجد در دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران؛ با تاکید بر تجربیات کشورهای مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
107 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه دیپلماسی عمومی در نسبت با مهم شدن فرهنگ و دین در عرصه جهانی پیوندهای تنگاتنگ نوپدیدی را نزد سیاست گذاران و سیاستمداران پدید آورده است. این مقاله درصدد است تا با بررسی چارچوب مفهومی و عملیاتی این حوزه که شامل دیپلماسی عمومی، دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی دینی است، امکان تعامل مسجد و دیپلماسی عمومی را واکاوی کند. در این مسیر که به روش تحلیل متنی انجام شده است، همسویی و امکان تعاطی میان این دو حوزه در قالب دیپلماسی مسجد در کلیدواژه های «مردم کشور مقصد» به عنوان مخاطب دیپلماسی عمومی، «اطلاع رسانی، آگاهی بخشی، اثرگذاری و اقناع» به مثابه اهداف و نتایج دیپلماسی عمومی در ادبیات سیاستی دیپلماسی عمومی نوین مسجل گشت. همچنین ظرفیت های چندمنظوره مساجد که در سه گان بینش، گرایش و کنش همسو با ابعاد اعتقادی، اخلاقی و احکامی اسلام است، به عنوان ایده ای جذاب برای توجه در دیپلماسی مسجد مطرح می شود. در پایان، ضمن بررسی سیاست ها و فعالیت های برخی از کشورهای مسلمان در عرصه دیپلماسی مسجد، مجموعه از ایده ها و پیشنهادها در سه سطح بنیادین، سیاستی و عملیاتی برای جمهوری اسلامی ایران ارائه می شود.
توسعه اجتماع ابنیه های مسکونی در بهینه سازی مصرف انرژی و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر عملکردهای اقتصادی در اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
195-220
حوزههای تخصصی:
امروزه تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر توسعه اجتماع ابنیه های مسکونی در بهینه سازی مصرف انرژی در دسته بندی های اقلیمی به ویژه اقلیم سرد نقش اساسی داشته است. باتوجه به اهمیت روزافزون پایداری و بهینه سازی مصرف انرژی در حوزه تحولات فرهنگی ساخت وساز مسکونی، این مطالعه با بهره گیری از روش تحقیق آزمایشی، داده ها را براساس استانداردهای موجود جمع آوری و تحلیل کرده است. به طورخاص، هدف اصلی این پژوهش، واکاوی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در بهبود عملکرد انرژی بر ابنیه های مسکونی می باشد. نتایج حاکی ازآن است که بهینه سازی مصرف انرژی در ابنیه های مسکونی نه تنها به کاهش هزینه های انرژی کمک می کند، بلکه باعث توسعه کیفیت زندگی و افزایش رضایت مندی ساکنین نیز می شود. این تحقیق نشان می دهد که توجه به ملاحظات اقتصادی و اجتماعی در طراحی و ساخت ابنیه های مسکونی می تواند به توسعه پایدار و ارتقاء نقش زندگی در مناطق سردسیر منجر شود. استفاده از مواد مضاف در بتن برای سازه های پیش ساخته بتنی در اقلیم های سرد می تواند مصرف انرژی ساختمان ها را تا ۲۳درصد کاهش دهد. این بهبود عملکرد جداره خارجی ساختمان موجب کاهش مصرف انرژی و ارتقاء فرهنگ استفاده از انرژی در مناطق سرد می شود. درنتیجه، جستار به بررسی نمونه های موفق از پروژه های ساختمانی در اقلیم های سرد پرداخته و راهکارهای نوین و فناوری های پیشرفته در بهینه سازی مصرف انرژی را معرفی می کند. بررسی این نمونه ها نشان می دهد که استفاده از فناوری های نوین نظیر؛ جداره های بتنی پیش ساخته، عایق بندی پیشرفته، سیستم های گرمایشی کارآمد و بهره گیری از منابع انرژی تجدیدپذیر می تواند به طور قابل توجهی مصرف انرژی را کاهش داده و درعین حال به حفظ محیط زیست و اجتماع فرهنگ ساکنان کمک کند.
Designing a Model of Collective Identity Based on Perceived Social Support with the Mediating Role of Emotional Intelligence in Students of Qom Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the significance of collective identity in carrying out group and social activities, this study aimed to design a model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence among students.
Methodology: The present study was applied in objective and descriptive-correlational in method. The research population comprised all undergraduate psychology students of the Islamic Azad University of Qom Province in the academic year 2021-2022. The sample size of this study was 500 individuals, selected after reviewing the entry criteria through convenience sampling. Data were collected using the Collective Identity questionnaire (Hezarjaribi & Lohrasbi, 2011), Perceived Social Support (Sherbourne & Stewart, 1991), and Emotional Intelligence (Schering, 1996) questionnaires and analyzed using Pearson correlation coefficients and structural equation modeling in SPSS-27 and AMOS-24 software.
Findings: The findings showed that collective identity, perceived social support, and emotional intelligence among students had a positive and significant correlation (P<0.01). Additionally, the model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence in self-efficacy among students had an appropriate fit. In this model, the variable of perceived social support had a direct and significant effect on emotional intelligence and students' collective identity, and the variable of emotional intelligence had a direct and significant effect on their collective identity. Perceived social support with the mediating role of emotional intelligence had an indirect and significant effect on students' collective identity (P<0.001).
Conclusion: According to the results of the present research, counselors and psychologists can improve collective identity among students by enhancing their perceived social support and emotional intelligence through educational workshops.
Investigating the Relationship Between Hardiness and Resilience with the Mediating Role of Hope in Women-Headed Households(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
131 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose: Woman-headed households experience more psychological issues and a lower level of psychological well-being compared to other women. The goal of this research is to investigate the relationship between hardiness and resilience in Woman-headed households, with hope serving as a mediator.
Methodology: The present study is a part of descriptive-correlational research utilizing the cross-sectional research method and Structural Equation Modeling (SEM). The statistical population for the study consists of all woman-headed households assisted by the welfare organization in Tehran from July to December 2023. A total of 192 woman-headed households were selected using multi-stage cluster sampling as the statistical sample. Research instruments utilized were the Adult Hope Scale (AHS), Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC), and Kobasa's Hardiness Scale (KHS). Descriptive statistics were performed using SPSS version 27 software, while path coefficients between constructs were analyzed using Amos version 24 software. The CB-SEM method was employed to develop the structural equation model. A significance level of 0.05 was used in the analysis.
Findings: Based on the current research findings, it was found that hardiness positively and significantly impacted the variable of Hope (β=0.801, P=0.001). Similarly, the variable of hardiness also had a positive and significant effect on Resilience (β=0.953, P=0.001). There was no notable effect of the Hope factor on Resilience (P=0.868). The study revealed that hardiness did not indirectly and significantly influence Resilience through Hope (β=0.008 and P=0.864).
Conclusion: The findings of the current research indicated that hardiness leads to higher levels of hope and resilience. However, the study found that hope does not have a notable impact on resilience, and as a mediator, it did not show any effectiveness in the research.
Comparing the Effectiveness of Instructional Mental Imagery and Tolerance of Ambiguity Training on Students' Academic Procrastination(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic procrastination detrimentally affects students' other academic performances. Consequently, this study aimed to compare the effectiveness of instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training on students' academic procrastination.
Methodology: This quasi-experimental research involved two experimental groups and one control group, with a pre-test, post-test, and two-month follow-up design. The study population consisted of all female twelfth-grade students in both public and private schools in Bojnurd during the 2023-2024 academic year. The sample included 45 students selected through purposive sampling and randomly assigned into three equal groups (each group containing 15 students). The first experimental group underwent twelve 90-minute sessions of instructional mental imagery training, and the second experimental group received nine 90-minute sessions of tolerance of ambiguity training based on the cognitive-behavioral approach, while the control group received no training. Data were collected using the Solomon and Rothblum (1984) Academic Procrastination Questionnaire and analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc test in SPSS-25.
Findings: The findings indicated significant differences between groups in terms of reducing students' academic procrastination. Both the instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods significantly reduced academic procrastination in the post-test and follow-up stages compared to the control group (P<0.05). Moreover, there was no significant difference between the instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods in reducing students' academic procrastination (P>0.05).
Conclusion: Given the effectiveness of both instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods in reducing students' academic procrastination, school counselors and psychologists can utilize these methods alongside other educational approaches to reduce academic procrastination.
شورش علیه طبقه خویشتن (بررسی تطبیقی تیپ شخصیت «ناتاشا» در رمان مادر و شیرین در داستان کوتاه نامه ها)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
23 - 36
حوزههای تخصصی:
تیپ شخصیت های قهرمانان در مکتب رئالیسم سوسیالیستی معمولاً از دل توده مردم برگزیده می شوند، اما در برخی از آثار بزرگ علوی، مثل داستان نامه ها و رمان چشم هایش، افرادی از طبقه برتر پا به میدان مبارزه علیه طبقه مرفه خویش می گذارند. به زعم برخی پژوهشگران، حضور این افراد در صحنه انقلاب تصنعی است و علوی بیهوده می کوشد تا بین جریان انقلاب و افرادی از طبقه برتر ارتباطی ایجاد کند. مسئله جستار حاضر، این است که پل زدن میان انقلاب و لایه متوسط یا مرفه جامعه، تنها ایده و عقیده علوی و حاصل نگاه صرف او نبوده و می توان رد و سابقه چنین پیوندی را در آثار اصیل رئالیسم سوسیالیستی مشاهده کرد؛ خاصه در رمان مادر که به عنوان الگو و به عنوان نمادی از ادبیات سیاسی و مقاومت به شمار می آید. درنگی در این رمان نشان می دهد که توجه ویژه گورکی به قشرهای فرودست سبب نمی شود که از توان و پتانسیل افراد طبقه فرادست (بورژوا) غافل شده و آن ها را به یکباره طرد و انکار کند. بلکه برعکس، او به ترسیم تصویری از افراد طبقه بالادست می پردازد که شخصیتی انقلابی دارند و هم دست و همراه با پرولتاریا علیه طبقه خویش می شورند و به ستیز علیه ظلم و ستم اربابان، سرمایه داران و طبقه برتر برمی خیزند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی، با بهره گیری از امکانات کتابخانه ای و رویکرد تطبیقی نوشته شده است، می کوشد تا به بررسی تطبیقی تیپ شخصیت های «ناتاشا» و «شیرین» (در رمان مادر ماکسیم گورکی و داستان نامه ها اثر بزرگ علوی) بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که ناتاشا و شیرین هر دو دخترانی از طبقه مرفه اند که با داشتن ویژگی ها و دلایلی مشترک ضد طبقه خویش می شورند.
نمود نامطلوب از خود در اینستاگرام. بی اعتباری یا جستجوی اعتبار؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
317 - 287
حوزههای تخصصی:
کاربران اینستاگرام آگاه هستند که با نشر عکس و نوشته همراه آن به شکل گیری تصویری از خود کمک می کنند. مطابق آنچه تحقیقات مختلف در بستر فرهنگی جامعه ایرانی نشان داده است، قاطبه کاربران آنچنان که گافمن معتقد است تمایل به ارائه نمودی ایده آل و مطلوب از خود دارند. هدف این پژوهش فهم عملکرد کاربرانی است که بازنمایی خود را با تصاویری از عدم کفایت، اشتباهات یا نقص های شخصیتی یا ظاهری همراه می کنند که دیدگاه گافمن را به چالش می کشد. در این تحقیق که به روش کیفی مردم نگاری مجازی انجام شد 21 نفر بصورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل موضوعی مصاحبه ها نشان داد این بخش از کاربران نمود نامطلوب از خود را نوعی مقاومت در برابر هنجارهای درون و برون اینستاگرامی تلقی می کنند. آنها با این مقاومت و نمایش ابعاد غیرایده آل، قصد ارائه «تصویر واقعی» از خود دارند که در فرهنگ ایرانی صادقانه و ارزشمند است و به کسب اعتبار می انجامد. این مقاومت و ارائه تصویر دلخواه که منطبق با هنجار های حاکم بر اینستاگرام نیست و سرچشمه اش در تصویر ذهنی از ابزار و مخاطب است نوعی تصاحب و اهلی سازی ابزار است: کاربر با توجه به معنای ذهنی که در بستر فرهنگ ایرانی به ابزار و مخاطب داده و با توجه به نیاز هایش تکنولوژی را در خدمت هدفی که بدان تمایل داشته بکار گرفته است.
دینامیک های زمینه ای توسعه بخش زیست بوم رسانه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ زمستان۱۴۰۳ شماره ۷۷
91 - 150
حوزههای تخصصی:
دینامیک های زمینه ای مولفه های ذاتی زیست بوم های رسانه ای هستند. این دینامیک ها بازارهای رسانه ای را شکل و زیست بوم های رسانه ای را توسعه می-دهند. این مقاله با استفاده از روش اسنادی و بکارگیری تکنیک تحلیل مضمون به بررسی ماهیت و چیستی این دینامیک ها برای زیست بوم رسانه ای ایران می-پردازد. یافته ها نشان می دهد که این دینامیک ها شامل کنشگران و تعاملات میان آن ها؛ مزیت های رقابتی؛ مولفه های شناختی و روانی؛ هنجارها و برهم-کنش میان بازارهاست. کنشگران رسانه ای شامل تولیدکنندگان؛ نهاد تنظیم گر؛ نهاد ناظر تنظیم گر؛ بازیگران دولتی/حاکمیتی و مصرف کنندگان هستند. همچنین، از جمله مزیت های رقابتی که عامل توسعه زیست بوم رسانه ای در ایران می شوند شامل کیفیت بالای تجربه دیداری و شنیداری؛ تعهد به هنجارها، ارزش ها و میراث فرهنگی بومی؛ تخصصی شدن؛ پایبندی به کپی-رایت؛ و راه اندازی و گسترش چهار گونه پلتفرم های محلی، فراملی (منطقه ای)، تعاملی و همگرا هستند. علاوه بر این، برخی مولفه های شناختی و روانی عبارتند از: وجود انگیزه و تعهد؛ حرفه ای گری؛ پایبندی به چارچوب ها و بنیان-های فرهنگی؛ استقلال سیاسی، اقتصادی و دولتی نهاد تنظیم گر و سواد رسانه-ای. این در حالی است که از جمله هنجارهای رشددهنده زیست بوم رسانه ای در ایران عبارتست از: پایبندی به مالکیت فکری؛ تکثر رسانه ای؛ تناسب و شایستگی تولیدکنندگان؛ احترام به کرامت انسانی؛ حفاظت از حریم خصوصی و حفاظت از خردسالان و زنان. همچنین رونق/کسادی کلی بازارهای تجاری؛ ارتباط تنگاتنگ بازارهای رسانه ای با هم و هم افزایی بازارهای رسانه ای مولفه-های دینامیک برهم کنش میان بازارهای مختلف به حساب می آیند. نتایج تحقیق نشان می دهد که الزاماً نیازمند سازوکارهایی برای اجرایی کردن هر سه گونه تنظیم گری رسانه ای شامل تنظیم گری دولتی، هم تنظیم گری و خودتنظیم-گری برای توسعه زیست بوم رسانه ای در ایران هستیم.
مطالعه تطبیقی سیاست گذاری تلویزیون در افغانستان (سال های 1383 الی 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
113-146
حوزههای تخصصی:
بیش از صد رسانه صوتی- تصویری در افغانستان فعالیت دارند که هم در سیاست کلان ملی و هم در سیاست گذاری های کوچک یا محلی به راهبردهای رسانه ای نیاز دارند. در این پژوهش، نقاط ضعف و قوت سیاست گذاری رسانه ای و قوانین و مقررات حاکم بر رسانه ها از دیدگاه مدیران و روزنامه نگاران شاغل در شبکه های تلویزیونی، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این پژوهش، از بین 40 شبکه تلویزیونی فعال در افغانستان، تعداد هشت شبکه که مخاطبان بیشتری داشتند، در سه طیف دولتی، تجاری و حزبی انتخاب شدند. شبکه های تلویزیونی موردبررسی به ترتیب عبارت اند از: شبکه های ملی، معارف؛ خورشید، آرزو، آریانا؛ راه فردا، نور و آئینه. جامعه آماری این پژوهش، شاغلان تلویزیون های موردبررسی با جمعیتی برابر ۴۰۰۰ تن بودند که یک نمونه ۳۰۰ نفری از آنان انتخاب و به روش پیمایش و با تکنیک پرسشنامه ای مورد سنجش قرار گرفتند. داده های به دست آمده در دو سطح توصیفی و تبیینی، تجزیه و تحلیل و ارائه شدند. براساس نتایج به دست آمده، ضعف ها و قوت های متعددی در روند توسعه رسانه ها وجود دارد. ضعف دولت در ارائه اطلاعات دقیق به رسانه ها، عدم پیش بینی چگونگی تأمین مالی و اقتصادی رسانه ها در قوانین حاکم بر نظام رسانه ای افغانستان و نیز نبود کادر فنی و تخصصی در ادارات حکومتی و شبکه های رسانه ای به عنوان سه مانع اساسی ذکر شدند. از طرفی، از دیدگاه دست اندرکاران، حمایت از آزادی بیان، همه شمول بودن قانون رسانه های همگانی، سهولت در ایجاد شبکه های رسانه ای و اجازه پخش برنامه های متعدد و متنوع، نقاط قوت نظام حاکم بر رسانه های افغانستان به شمار می روند.
بارداری و نابرابری: از نطفه تا نوزاد در زهدان نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
79 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در یک سده گذشته، گفتمان پزشکی یا «پزشکی شدن» نقش مهمی در شکل دادن به معناها و تجربه های بارداری و زایمان داشته است. در این پژوهش بخشی از سازوکارهای نظام سلامت در رابطه با بارداری و زایمان در بستر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران امروز مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش: این تحقیق به صورت مردم نگاری چندمیدانه و مصاحبه های انفرادی و گروهی در دو بیمارستان دولتی و خصوصی و چند مرکز درمانی دیگر در مناطق مختلف تهران و فضاهای مجازی مرتبط با آنها در طول یک سال (1400-1399) انجام شده است. یافته های این پژوهش حاصل تحلیل مضمون با استفاده از کدگذاری تم های حاصل از یافته هاست.
یافته ها: بیمارستان بخشی از نظام طبقاتی، سلسله مراتبی، و نامتوازن جامعه خارج از بیمارستان را نمایندگی می کند. بدن باردار در فرایند مراجعه تا زایمان بر اساس طبقه اقتصادی و فرهنگی که در آن قرار گرفته با انواع متفاوتی از قضاوت ها روبرو می گردد. رویت پذیری و ابژه شدن بدن باردار نیز بسته به نوع بیمارستان و هزینه های پرداخت شده متفاوت است. تفاوت در سرمایه های اقتصادی و فرهنگی و نامتوازن بودن دسترسی به اطلاعات همچنین دیدگاه و تصمیم های خانواده ها در مورد تاریخ تولد، مراقبت-های بارداری، فرایند زایمان، و جنین های «ناسالم» و «غیرعادی» را تحت تاثیر قرار می دهد.
بحث: اکثر جامعه شناسان پزشکی پذیرفته اند که پیوندی بین طبقه اجتماعی و سلامت وجود دارد. تحقیق حاضر به وضوح نشان می دهد که زنان باردار یک طبقه متجانس اجتماعی نیستند و با توجه به تقاطع شرایطی که در آن قرار گرفته اند به پرورش نوعی از ملت نابرابر هدایت می شوند که مختصات آن در نخستین قدم در کمیت و کیفیت برخورداری از خدمات نظام سلامت بروز می یابد.
فراتحلیل مطالعات دین داری و شادمانی در ایران (سالهای 1400- 1387)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
87-133
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شادمانی چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی در تمام جوامع بشری جایگاهی ویژه دارد؛ زیرا یکی از عوامل اساسی است که بر رفتار، کردار، کارایی، سلامت جسمی و روانی و نیز توسعه و رفاه اجتماعی تأثیر می گذارد. دین داری یکی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر شادمانی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اندازه اثر دین داری بر شادمانی است.
روش: پژوهش حاضر از نظر روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر روش تحقیق از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری این پژوهش، همه تحقیقات علمی - پژوهشی انجام شده در ایران پیرامون رابطه دین داری و شادمانی در سالهای 1387 تا 1400 هستند که در یکی از پایگاههای اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه اطلاعات نشریات کشور و پایگاه مرکز اسناد و مدارک علمی ایران نمایه شده اند. از میان 29 سند پژوهشی یافت شده، 7 پژوهش، شرایط و ملاکهای انتخاب را داشته و وارد نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) شده اند.
یافته ها: در گام نخست تجزیه وتحلیل، سوگیری انتشار و همگنی مطالعات موردبررسی قرار گرفت؛ آزمونهای آماری استفاده شده در این بخش، حکایت از عدم سوگیری انتشار و همچنین ناهمگنی مطالعات دارند. در گام بعدی، اندازه اثر دین داری بر شادمانی مورد ارزیابی قرار گرفت (277/0) که برحسب جدول کوهن، «در حد کوچک» ارزیابی می شود.
آزمون تحلیل حساسیت بیانگر آن است که با حذف تنها یکی از پژوهشها، مقدار اندازه اثر به (303/0) تغییر می یابد که بر اساس نظام تفسیری کوهن «در حد متوسط» ارزیابی می شود.
بحث: با توجه به یافته ها، گرچه دین داری (و ابعاد مختلف آن)، از طریق انسجام بخشی، امیدبخشی، معنابخشی و هدف بخشی به زندگی، سازگاری با ناکامیها، حمایت عاطفی، حمایت اجتماعی و... زمینه بسیار مناسبی را برای شادمانی فراهم می کند، اما رابطه دین داری و شادمانی، رابطه ای علی و خطی نیست و عوامل میانجی احتمالی متعددی روی آن تأثیر می گذارند که تأثیر این روابط نیز بایستی به طور جداگانه موردبررسی قرار گیرند.
بررسی تأثیرات اخراج ایرانی تبارهای مقیم عراق بر شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲ و ۸۳
51 - 71
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن صدام در عراق و قدرت گرفتن حزب بعث، روابط این کشور با ایران متشنج گردید و زمینه های جنگ فراهم شد که اخراج بیشتر ایرانی تبارها را از کشور عراق در پی داشت. بسیاری از آنها، که به معاودین (بازگشت داده شدگان) شهرت یافتند، در شهر ایلام ساکن شدند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن، بهره گیری از کتاب ها، مقالات، اسناد و مصاحبه با آگاهان بوده است. این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش انجام شد که معاودین از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی چه تأثیری بر شهر ایلام داشته اند؟ یافته های پژوهش در خصوص نقش و حضور معاودین ایلام در جنگ تحمیلی، 24 شاخص در قالب 7 مقوله فرعی (پشتیبانی از جبهه های جنگ، دفاع از سرزمین، مددرسانی به خانواده های آسیب دیده، افزایش اتحاد و همبستگی ملی، ثبت خاطرات و تجربیات، کمک در بازسازی پس از جنگ، حفظ ارزش های انسانی و ملی) را نشان داد. در مورد اثرات فرهنگی حضور معاودین ایلام در جنگ تحمیلی، سه مقوله فرعی، شامل تنوع فرهنگی (5 شاخص)، حفظ میراث فرهنگی (5 شاخص) و تقویت زبان و ادبیات (4 شاخص) و در مورد اثرات اجتماعی حضور معاودین ایلام در جنگ تحمیلی، سه مقوله فرعی، شامل ایجاد شبکه های اجتماعی (4 شاخص)، مشارکت در فعالیت های اجتماعی (5 شاخص) و افزایش آگاهی اجتماعی (4 شاخص) شناسایی شد. در مورد تأثیرات اقتصادی حضور معاودین ایلام نیز سه مقوله فرعی، شامل رشد بازارهای محلی (5 شاخص)، ایجاد اشتغال (5 شاخص) و سرمایه گذاری و رشد اقتصادی (3 شاخص) احصاء گردید.
بررسی راهبردهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست گذاری جمعیتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
771 - 810
حوزههای تخصصی:
نقش فرهنگ در تغییرات جمعیتی مهم و تاثیرگذار است. هدف پژوهش، بررسی راهبردهای فرهنگی سیاست های جمعیتی است. از این رو، می کوشد به این سوال پاسخ دهد که راهبردهای فرهنگی در حوزه سیاست گذاری جمعیتی دارای چه نقاط ضعف و قوتی است؟ این پژوهش کاربردی بوده و با روش کیفی و الگوی سوات تلاش می شود نقاط قوت و ضعف راهبردهای فرهنگی درحوزه سیاست های جمعیتی وهمچنین فرصت ها و تهدیدهای محیط بیرونی شناسایی و توصیف شود. در توصیف نقاط قوت و ضعف از متن سیاست های کلی جمعیت و اسنادبالادستی و نظرخبرگان استفاده می شود. تهدیدهای فرهنگی روز جامعه نیز براساس نظریه نوسازی شناسایی و تحلیل می گردد. سپس راهبردهای پیشنهادی با تمرکز بر نقاط ضعف و تهدیدهای فرهنگی ارائه می شود. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. نقش فرهنگ در تغییرات جمعیتی مهم و تأثیرگذار است. هدف پژوهش، بررسی راهبردهای فرهنگی سیاست های جمعیتی است. ازاین رو، می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که راهبردهای فرهنگی در حوزه سیاست گذاری جمعیتی دارای چه نقاط ضعف و قوتی است؟ این پژوهش کاربردی بوده و با روش کیفی و الگوی سوات تلاش می شود نقاط قوت و ضعف راهبردهای فرهنگی درحوزه سیاست های جمعیتی و همچنین فرصت ها و تهدیدهای محیط بیرونی شناسایی و توصیف شود. در توصیف نقاط قوت و ضعف از متن سیاست های کلی جمعیت و اسناد بالادستی و نظر خبرگان استفاده می شود. تهدیدهای فرهنگی روز جامعه نیز براساس نظریه نوسازی شناسایی و تحلیل می گردد. سپس راهبردهای پیشنهادی با تمرکز بر نقاط ضعف و تهدیدهای فرهنگی ارائه می شود. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. یافته های پژوهش، نشان می دهد راهبردهای فرهنگی در حوزه سیاست گذاری جمعیتی با توجه به وضعیت فرهنگی جامعه (محیط بیرونی) در حالت تدافعی است؛ این وضعیت ناشی از غلبه نقاط ضعف سیاست های جمعیتی بر نقاط قوت (عوامل درونی) و چیرگی تهدیدهای فرهنگی بر فرصت ها (عوامل بیرونی) است. فاصله بین واقعیت های روز جامعه و سیاست های فرهنگی، نگاه کمّی و کم توجهی به موانع فرهنگی از مهم ترین ضعف های درونی سیاست ها و راهبردهای فرهنگی افزایش جمعیت است. مؤلفه های فرهنگی نوین مانند فردگرایی، مصرف گرایی، لذت گرایی، تن پرستی و جایگزینی حیوانات به جای فرزندآوری نیز مهم ترین تهدیدهای رشد جمعیت است که با وضعیت مطلوب فاصله دارد. دراین راستا، راهبردهایی همچون توجه به میزان پذیرش فرهنگی خانواده ها، اعتمادسازی فرهنگی، سرمایه گذاری بر مهارت انتخاب گری در مواجه با تحولات فرهنگی نوین، ضرورت انجام آمایش فرهنگی و برنامه ریزی براساس تراکم و تفاوت های فرهنگی پیشنهاد می شود.
روایتگری تجربه زیسته مشاوره خانوادگی در جهان ادراکی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
71 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم ایستای خانواده با تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران، به مفهومی پویا مبدل شده است؛ بنابراین روش حل تعارضات زناشویی در خانواده نیز از شیوه ریش سفیدی به محوریت نهادهای اجتماعی تبدیل شده است. مراکز مشاوره از این نهادها هستند که زنان برای حل مشکلات زناشویی به آن مراجعه می کنند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربه زنان از مراجعه به یک مرکز مشاوره در اصفهان به روش کیفی از نوع تحلیل روایت است. جامعه پژوهش تمام زنان دارای تعارض زناشویی شهر اصفهان که برای مشکل تعارض خود در سال 1400 به مرکز مشاوره مدنظر مراجعه کرده بودند، است و نمونه گیری هدف مند انجام شد. تعداد 17 نفر انتخاب و به طریق مصاحبه عمیق روایی، مطالعه شدند و تحلیل داده ها ازطریق روش حل مسئله انجام شد. در این مطالعه، 5 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی شناسایی شد. مضامین اصلی مشتمل بر شخصیت ها، جایگاه، مسئله، کنش و راه حل بود. براساس یافته های به دست آمده از این پژوهش، تجربه زنان از مشاوره، یک تجربه حل مسئله محور است؛ به این معنا که آنان در پی درد دل کردن نیستند، بلکه درصدد هستند تا مسائل آن ها به صورت عقلانی حل شود. درصورتی که مشکلات آن ها، حل شود، مشاوره را ادامه می دهند و درصورتی که حل نشود، مشاور را تغییر داده یا آن را متوقف می کنند؛ بنابراین جلسات مشاوره آنان برای رسیدن به یک راهکار مناسب که در جهت زندگی مطلوب باشد، انجام شده و مسائل بیشتر زنان مراجعه کننده در روند مشاوره، منجر به ارائه راه حل شده است.
روایت تصمیم به طلاق در بین مردان اقدام کننده به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق یکی از مسائل اجتماعی است که روند رو به افزونی دارد و پدیده ای است که ناگهانی شکل نگرفته است، بلکه یک فرایندی برای درخواست و اقدام دارد. در حال حاضر بر اساس آمار، بیشتر زنان متقاضی و یا به صورت توافقی بوده است، اما در این بین مردانی هم هستند که درخواست طلاق از جانب آنان شکل می گیرد؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال تجربه زیسته مردان اقدام کننده طلاق در قالب داستان است تا با بررسی این داستان ها، به یک روایت منسجم از این تجارب در قالب یک نظم تقویمی برسد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل روایت در سال 1402 و برای گردآوری داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با پنج مرد متقاضی طلاق مصاحبه باز و در قالب گفت وگو انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از گام های تحلیل مضمون و موجب شناسایی پنج مضمون اصلی شامل بی ثباتی زندگی، فشارهای اجتماعی، بازنشانی مردانگی، مرتفع سازی حقوق و راهگشایی برای ادامه مسیر است. مقوله های اصلی پژوهش بیانگر آن اند که وقتی تعریف مردان از زندگی، معنای دیگری پیدا کند و اختیارات و نقوش آنان نیز متأثر از شرایط بی ثباتی زندگی شود، فشارهای اجتماعی بر آنان تحمیل شود و تلاش هایشان برای بهبود زندگی به نتیجه ختم نشود، به دنبال مرتفع سازی موانع طلاق می روند و در نهایت ترجیح آنان به جدایی است. این در حالی است که آنها هزینه هایی را برای زندگی کرده اند تا پس از طلاق، زندگی دیگری را برای خود رقم بزنند. بنابراین نتایج پژوهشگر بیانگر آن است که مردان متقاضی طلاق، روندی را طی کرده اند که آسیب های روحی و روانی برای آنان در پی دارد و چون نقش مردان در طلاق کلیدی است، لزوم بررسی مسائل و تلاش در جهت مرتفع سازی مسائل آنان، با خدماتی همچون مشاوره رایگان و .. اهمیت دارد.