فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
10 - 45
حوزههای تخصصی:
«حقوق شهروندی» مجموعه مقررات و قوانینی است که در ابعاد حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و قضایی جهت اتباع یک کشور به طور یکسان در نظر گرفته شده و این افراد در مقابل، مکلف به مساعدت مسئولانه در برابر جامعه سیاسی خود (دولت) هستند. جوهر بحث در موضوع حقوق شهروندی در مبانی نظری آن نهفته است و اگر در مسیر شناخت این مبانی غفلت ورزیم چه بسا در تحلیل قواعد مرتبط با آن به خطا رویم. چنانکه امروز تفاوت در نگرش فلسفی و مفهوم و غایت انسان و حیات بشری و ارزش های متناقض فرهنگی و اجتماعی حاکم بر تفکر قرآنی و تفکر مادی باعث شده است تا در مواجهه با مفهوم حقوق شهروندی تفاوت هایی پدیدار گردد. در این راستا، قرآن یک سلسله مبانی دارد که قوانین شهروندی خود را براساس آن اصول و مبانی وضع کرده است. باید دید بر طبق اصولی که از قرآن کریم و دستورات پیشوایان دین استنباط می شود، مبانی حقوق شهروندی چیست؟ ازنظر پیشینه، تحقیق پیش رو نوآورانه است و جنبه اصلی و جنبه های فرعی که مدنظر این تحقیق است در پژوهش های پیشین مورد توجه کافی و وافی قرار نگرفته و یافت نمی شود؛ درواقع تحقیقات حوزه «حقوق شهروندی» غالباً متمرکز بر مصادیق و قلمرو آن هستند مابقی نیز ورودشان از منظر محققان قرآنی نبوده است. یافته های این نوشتار که با روش توصیفی– تحلیلی و کنکاش در آیات قرآن و تفاسیر صورت گرفته، حاکی است مبانی حقوق شهروندی از منظر قرآن را می توان در سه محور: مبانی هستی شناسی، مبانی انسان شناسی و مبانی معرفت شناسی موردبررسی قرار داد.
بررسی تفاوت احساس تعلق، احساس رضایت و احساس امنیت در مجتمع های مسکن مهر دولتی و خودمالکی در داخل و خارج محدوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
77 - 106
حوزههای تخصصی:
در پی سیاست مسکن مهر در ایران، از سال ۱۳۸۶ مجتمع های مسکونی مختلفی در سرتاسر کشور ساخته شد. مسکن علاوه بر تأمین سرپناه، باید نیازهای اجتماعی ساکنان را نیز برآورده نماید که حاصل آن را می توان به صورت احساس رضایت، احساس امنیت و احساس تعلق در ساکنان آن ها مشاهده کرد. با توجه به اینکه برخی از مجتمع های مسکن مهر، دولتی و برخی دیگر خودمالکی بودند؛ برخی در داخل محدوده و برخی دیگر در خارج محدوده شهر بودند، در این مطالعه به مقایسه احساس رضایت، احساس امنیت و احساس تعلق ساکنان در مجتمع های مسکن مهر مختلف (داخل/خارج محدوده و دولتی/خودمالکی) پرداخته شده است. بر این اساس، تمام مجتمع های مسکن مهر بزرگ در دو شهر بابل و بابلسر (درمجموع ۱۳ مجتمع) انتخاب شدند که بر اساس روش نمونه گیری طبقه بندی شده، تعداد ۳۴۶ پرسشنامه به روش سیستماتیک در این مجتمع ها تکمیل شد. به دلیل اینکه توزیع داده ها نرمال نبود، برای مقایسه متغیرها در مجتمع های مختلف، از آزمون های ناپارامتریک کراسکال- والیس و من- ویتنی و برای بررسی رابطه آن ها از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان داد که تفاوت احساس امنیت/رضایت/تعلق میان مجتمع های داخل و خارج محدوده معنادار است و هر چه از داخل به سمت خارج محدوده برویم از میزان احساس امنیت/رضایت/تعلق کاسته می شود؛ اما تفاوت معناداری میان مجتمع های دولتی و خودمالکی وجود ندارد.
بررسی پدیده گسترش مهاجرت در اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
167-193
حوزههای تخصصی:
مهاجرت ها دارای انواع گوناگونی هستند، ولیکن چه به شکل حرکت در مرزهای بین المللی صورت بگیرند و چه در درون مرزهای یک کشور به وقوع بپیوندند، همواره موجب پیامدهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جوامع مهاجرفرست و مهاجرپذیر می شوند. در این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است، پدیده گسترش مهاجرت در اتحادیه اروپا مورد واکاوی قرار گرفته و پیامدهای جامعه شناختی و حقوقی آن مورد بحث قرار گرفته است. در بحث پیامدها و آثار مهاجرت هایی که در نوع خارجی صورت می گیرند، لازم است به یک مورد توجه ویژه صورت بگیرد. این یک مورد سنخیت نداشتن در حوزه فرهنگ مهاجران با فضایی است که به تازگی در آن قرار گرفته اند. این فضای جدید به صورت عمد ه تر موارد موجبات ناسازگاری و عدم هماهنگی آنان را فراهم می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بحران نژادپرستی جدید، بحران چند فرهنگ گرایی، تعارض بین انسان دوستی و منافع ملی، بحران مشارکت و بحران وفاداری از پیامدهای حقوقی - جامعه شناختی مهاجرت در اروپا به شمار می روند.
تدوین الگوی تحولی ارتباطات سازمانی در شبکه های استانی رسانه ملی با رویکرد اسلامی(مورد مطالعه شبکه استانی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اجزای مهم در موفقیت یک مدیر ، ارتباطات درست و موثر در سازمان است . مهمترین وظایف مدیران اعم از هماهنگی، برنامه ریزی، هدایت، تصمیم گیری، کنترل و دیگر وظایف بدون شبکه ارتباطی درست و موثر در سازمان محقق نمی شود. لذا هدف اصلی پژوهش، بررسی وضع موجود ارتباطات سازمانی شبکه های استانی صدا و سیما و در نهایت تدوین الگوی تحولی ارتباطات سازمانی برای رسیدن به وضع مطلوب بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی با طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل خبرگان مدیریت رسانه در سطح استان مازندران و کشور با سن بیشتر از 40 سال، سابقه بیشتر از 20 سال و تحصیلات دکتری و کارشناسی ارشد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 16 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری باز و محوری انجام شد و در نهایت الگوی موجود ارتباطات سازمانی شبکه مازندران شناسایی و وضع مطلوب ارتباطات رسانه استانی تدوین شد. بررسی ها نشان داد " ارتباطات گنبدی"، مطلوب ترین الگوی ارتباطی رسانه شبکه استانی است.
ضرورت وجود صنایع خلاق رسانه ای در سازمان های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد سازمانهای رسانه ای از کیفیت محتوایی که ایجاد می کنند تأثیر می پذیرد و عمل ایجاد محتوا که فعالیت اساسی در فرآیند تولید رسانه ای است ، شدیدا نیازمند خلاقیت است . به دلیل ماهیت استاندارد ناپذیری کالاهای رسانه ای در درازمدت و تقاضای بالای مصرفکنندگان برای کالاهای جدید، خلاقیت در سازمانهای رسانه ای منبع حیاتی استراتژیک محسوب می گردد. این پژوهش مدعی است یکی از کارآمدترین راهبردها در میدان این رقابت رسانه ای، استفاده از خلاقیت و نوآوری در حوزههای مختلف سازمانی ، مدیریتی ، تولیدی و محتوایی است . خلاقیت و نوآوری منبعی استراتژیک برای سازمان های رسانه ای در شرایط بحرانی است . به عبارتی دیگر امروزه خلاقیت و نوآوری و مدیریت آن، یک نیاز راهبردی برای سازمان های رسانه ای است . این سازمان ها نیازمند نوعی سازوکار ویژه هستند تا بتوانند خلاقیت را خلاقانه مدیریت کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش شبکه مضامین به روش تحلیل مضمون در ٣ مضمون فراگیر،16 مضمون سازمان دهنده و 127 مضمون پایه از میان 12 مصاحبه با خبرگان و مطلعین کلیدی استخراج شده است و براساس نظریه های صنایع خلاق رسانه ای، نوآوری در سازمان ها، مدیریت دانش،تولید محتوا،ارتباطات، توانمندی رسانه و اقتصاد خلاق و همچنین و مفاهیم خلاقیت و صنایع خلاق تجزیه تحلیل گردیده است.
فرصت ها و چالش های روزنامه نگاری تحقیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این تحقیق فهم فرصت ها چالش های وزنامه نگاری تحقیقی در ساختار سیاسی، حقوقی و رسانه ای مختص به ایران است. در این مسیر به بررسی متغیرهای مهمی همچون ساختار سیاسی، دولت و نیروهای سیاسی، افکار عمومی، چارچوب های حقوقی و قانونی، نحوه و میزان دسترسی به اطلاعات، وضعیت آموزش و فرایندهای کسب تجربه خواهیم پرداخت. این پژوهش با هدف شناسایی چالش ها و تلاش برای رفع آن و تقویت و استفاده از فرصت ها و نتایج مثبت روزنامه نگاری تحقیقی برای دستیابی به نتایج آن مانند شفافیت و کاهش فساد در کشور است.روش: روش این تحقیق تحلیل محتوای کیفی است که داده های آن از طریق مصاحبه با خبرنگاران، سردبیران، مدیران رسانه ای، کارشناس حقوقی، کارشناسان رسانه و اساتید حوزه ارتباطات و خبر بدست آمده است. پایایی این تحقیق در دو مقوله اصلی یعنی چالش و فرصت به ترتیب 0/71و 0/80 بود.یافته ها: فرصت ها شامل ضریب نفوذ بالای صداوسیما، سامانه سوت زنی، فرهنگ امر به معروف، تکنولوژی های نوین، همراهی افکار عمومی در شبکه های اجتماعی و قرارداشتن ایران به عنوان کشوری در حال توسعه است. چالش ها نیز شامل، ضعف آموزش روزنامه نگاری، ضعف ساختار حزبی، ضعف عملکرد صداوسیما، فقدان ادبیات نظری اختصاصی، همکاری کند و ناقص سازمان ها در ارائه اطلاعات، جای خالی قوانین مختص خبرنگاران تحقیقی و حمایت از آنان، دایره جرائم گسترده تر در ایران، خطای تعریف روزنامه نگاری، فضای مجازی و دروغ پراکنی و عدم استفاده از تکنولوژی نوین است.نتیجه: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که چالش های پیش روی روزنامه نگاری تحقیقی در کشور بیش از فرصت هاست. اصلاح این رویه از تعریف واحد از سوت زنی و روزنامه نگاری تحقیقی آغاز شده و به اصلاح ساختار سیاسی و حقوقی و رواج سوت زنی در افکار عمومی ختم می شود. ایران مشابه کشورهای حوزه خاورمیانه ضعف جدی در ارائه اطلاعات داشته و ساختار سیاسی غلبه و تسلط بیشتری بر خبرنگاران دارد. روزنامه نگاری تحقیقی در ایران مانند عربستان هنوز به بلوغ نرسیده است. همچنین ساختار مالکیت رسانه ها در ایران مانند نیجریه، روزنامه نگاری تحقیقی را تضعیف می کند. همچنین رویکرد اختصاصی با استفاده از فناوری های مدرن نیاز اصلی برای ارائه چشم انداز بهتر در حوزه روزنامه نگاری تحقیقی برای کشور است. بازسازی آموزش روزنامه نگاری در ایران به مانند نیجریه با شرایط اقتصادی نامناسب کشور و فسادهای درون سیستم، عامل شکل دهی به افکار عمومی در آینده به عنوان نگهبان است.
طراحی الگوی راهبردی کارآفرینی اجتماعی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
149 - 175
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی، به عنوان یک پدیده جهانی با به کارگیری رویکردهای نوآورانه برای حل مشکلات اجتماعی، بر جامعه تأثیر می گذارد. داشتن تعهد به طبیعت و اصول پایداری و تأکید بر حفظ محیط زیست، به عنوان بخشی از راهبرد کارآفرینان در حوزه اجتماعی محسوب می شود. این پژوهش براساس هدف، کاربردی-توسعه ای است و ازلحاظ گردآوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش، از روش کیفی فراترکیب با رویکرد هفت مرحله ای سندولسکی و باروسو (2007)، استفاده شده است.برای گردآوری اطلاعات، مقاله های مرتبط در بازه زمانی 2015 تا 2022 از از پایگاه داده های الکترونیکی ازجمله: Emerald, ScienceDirect, Springer,Sage و پایگاه تخصصی مگ ایران، ایران داک، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی بررسی شد. با استفاده از روش فراترکیب، در عین توجه یکپارچه به تمام ابعاد کارآفرینی اجتماعی، شاخص هایی که ازنظر پژوهشگران در شکل گیری کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر محیط زیست مؤثر هستند، شناسایی شدند. در این پژوهش، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی پرداخته و با انجام گام های هفت گانه سندلوسکی و باروسو، الگوی نهایی کارآفرینی اجتماعی شناسایی شد. در راستای استخراج داده ها از متون، با توجه به مطالعه گسترده ادبیات کارآفرینی اجتماعی، اقدام به کدگذاری اولیه و استخراج مفاهیم و مقوله ها شد. پس از کنار هم قراردادن و ادغام شاخص های به دست آمده در مرحله فراترکیب، درمجموع 24 کد اولیه و 6 تم و 3 مقوله شامل عوامل زیرساختی (حمایتی و ساختی)، عوامل شناختی (مهارتی و شخصیتی) و راهبرد زیست محیطی (جهت گیری زیستی و رفتار زیست محیطی) شناسایی شد. این مقاله می تواند بینش های ارزشمندی را در زمینه غنی شدن ادبیات کارآفرینی اجتماعی دهد و با حمایت راهبردی دولت از فعالیت های کارآفرینی اجتماعی مانند سیاست کاهش مالیات برای فعالیت هایشان، آنها را از درجه مطلوبیت شناختی و امکان سنجی بالایی برخوردار سازد.
دین در پیش از تاریخِ آسیای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف فهم متعارف در علوم اجتماعی که مقوله دین یا آیین را در ساحت تاریخِ دوره کشاورزی و پس از آن تاریخِ دوره صنعتی بررسی می کند، تبارشناسی دین نیازمند فهم حیات بشری در معنایی وسیع تر است که در این میان باستان شناسی یکی از کلیدی ترین الگوهای معرفتی را برمی سازد. کاوش های باستان شناختی گاه به یافت اشیایی می انجامد که نشان از نمادین بودن آنها دارد که می توان گفت بر پایه باورهایی پدید آمده است. در برخی از محوطه های باستانی در آسیای غربی در دوره آغاز نوسنگی همچون محوطه چاتال هویوک در آناتولی، شیخی آباد در کرمانشاه و شماری محوطه دیگر اشیایی یافت شده است که می توان آنها را اشیایی نمادین قلمداد کرد که برای هدف ویژه ای که به احتمال آیینی و مربوط به باورمندی انسان بوده ساخته شده اند.
شکل گیری از خودبیگانگی شغلی و وابسته های آن در بین معلمان؛ مطالعه جامعه شناختی تجربه زیسته معلمان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
271-303
حوزههای تخصصی:
تحقیقات میدانی اندکی از منظر جامعه شناسی سازمانی به بررسی تجربه زیسته معلمان در سازمان آموزش و پرورش بعنوان یک سازمان مدرن پرداخته است. تحقیق حاضر با هدف وضعیت شناسی شکل گیری ازخودبیگانگی در میان معلمان و به منظور تقلیل وابسته های آن با رویکرد کیفی انجام شده است.در این راستا مصاحبه هایی با 13 معلم مشغول به خدمت در مقاطع ابتدایی و متوسطه تهران بعمل آمد در این رابطه از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری استفاده گردید. تحلیل داده های مطالعه و «مدل نظریه ای» ساخته شده نشان می دهد که : شرایط علی« عدم امکان مشارکت سازمانی»،« فقدان تخصص گرایی حرفه ای»، « عدم حمایت اجتماعی / سازمانی»،« عدم احساس توانمندی حرفه ای»و«نارضایتی مالی»منجر به پدیده «بیگانگی شغلی» در بین معلمان شده است. در این وضعیت به نظر می رسد معلمان با اتخاذ راهبردهای « اجرای قوانین کارآمد»، «کنشگری پراگماتیستی»،«گفتمان رضایت»باپدیده بیگانگی شغلی مقابله می کنند. پیامدهای این راهبردها برای معلمان مورد مطالعه،«تهی شدن فعالیت علمی معلم»و«بی تفاوتی آموخته شده» و« اتکا به تعاملات همکاران» بوده است.
انتخاب مدل مرگ و میر تصادفی برای جمعیت زنان و مردان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی هرچه دقیق تر نرخ فوت از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل مرگ ومیر تصادفی کشور ایران با توجه به نتایج حاصل از مقایسه بین خانواده مدل های لی کارتر و خانواده مدل های توزیع سن در زمان فوت (ماکسیمم آنتروپی) برای زنان و مردان است. شایان ذکر است که یکی از نقاط قوت مدل سازی به کمک توزیع سن در زمان فوت، این است که به خوبی روند الگوی مرگ ومیر خاص سنی در ایران را نشان می دهد و پاسخگوی این سوال است که آیا الگوی مرگ در ایران ثابت است؟ باتوجه به هرمدلی که براساس معیارهای ارزیابی کمترین خطا را گزارش کند جدول عمر سال ۱۴۰۰ ایران معرفی و با عملکرد جداول عمر TD88-90 فرانسه و ILT1400 ایران مقایسه می شود. در این راستا از داده های واقعی مرگ ومیر ایران مربوط به سال ها ۱۳۹۰-۱۳۹۸ برای سنین 0-100 سال استفاده شده است. در نهایت نتیجه گیری شد مدل لی کارتر برای جمعیت مردان و مدل کوری برای جمعیت زنان ایران عملکرد بهتری داشته است. همچنین نتیجه گیری شد جداول موجود در ایران، نرخ مرگ ومیر بیشتری را گزارش می دهند و استفاده از جدول عمر ارائه شده در این مقاله می تواند برای قیمت گذاری محصولات بیمه ای و همچنین محاسبه دقیق تر شاخص های بیم سنجی (احتمال فوت) مناسب باشد.
مقایسه ی تعهد زناشویی در زوجین نابارور، بارور شده با لقاح مصنوعی و بارور طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
179 - 221
حوزههای تخصصی:
فرزندآوری یکی از نیازهای بشری و از دلایل گرایش جوانان به زندگی مشترک است. در مواردی زوجین توانایی فرزندآوری به صورت طبیعی را ندارند و نیازمند کمک های پزشکی هستند. گروهی به کمک علم پزشکی با لقاح مصنوعی بارور و گروهی دیگر از این موهبت بی بهره می مانند که ممکن است مشکلات روانشناختی و خانوادگی خاصی را ایجاد کند. هدف از این پژوهش، مقایسه ی تعهد زناشویی در زوج های نابارور، بارورشده با لقاح مصنوعی و بارور طبیعی بود. روش پژوهش، علی-مقایسه ای و جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به بیمارستان ها و درمانگاه های باروری و ناباروری شهر تهران بودند که نمونه ای با حجم 50 زوج نابارور، 50 زوج بارورشده با لقاح مصنوعی و 50 زوج بارور طبیعی که در بازه ی زمانی اردیبهشت و خرداد 1401 به بیمارستان بانوان آرش تهران مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تعهد زناشویی DCI استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین نابارور، بارور شده با لقاح مصنوعی و بارور طبیعی از نظر متغیر تعهد زناشویی و مؤلفه های آن تفاوت معنی داری وجود دارد؛ به این صورت که در زوجین نابارور و بارور با لقاح مصنوعی، تعهد زناشویی پایین تر از زوجین بارور طبیعی داشتند. بر پایه این پژوهش، ناباروری و عدم توانایی در باروری طبیعی، روابط زناشویی را تحت تاثیر قرار داده و زوجین را مستعد اختلافات زناشویی می کند و درنتیجه موجب کاهش تعهد زناشویی می شود.
تعیین کننده های مدت زمان ماندگاری در زندگی زناشویی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
223 - 257
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه شانس ترک زندگی زناشویی با استفاده از مدل های آماری کاکس با مخاطرات متناسب و اثرات تصادفی، بررسی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن در ازدواج، جنس، محل سکونت و استان، بر مدت زمان آن برآورد شد. رخداد وقایع ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال در بازه 01 / 01 / 1401 تا 29 / 12 / 1401 بوده است. در مجموع 412918 رکورد داده در تحلیل بقاء وارد شد. رکوردهای دارای خطا یا بی پاسخ، حذف شدند. نتایج نشان داد، شانس ترک زندگی زناشویی در مردان 1.54 برابر زنان و معنی دار است. اما شانس ترک زندگی زناشویی در ازدواج های سنین پایین تر، بیشتر از ازدواج هایی است که در سنین بالاتر رخ می دهد. به طوری که، شانس ترک زندگی زناشویی برای گروه های 20-10، 30-20، 40-30 و 50-40 ساله و بیشتر به ترتیب 31.3، 11.7، 3.9، 1.3 برابر افراد در گروه سنی 50+ ساله است. متغیر استان نیز دارای تأثیر معنی دار بر طول مدت زناشویی است. بررسی عوامل موثر بر مدت زندگی زناشویی، امکان مداخله به موقع در جهت افزایش بقای ازدواج، برای زوجین، خانواده، روانشناسان و مددکاران اجتماعی در سطح خرد و برای جامعه شناسان و سیاست گذاران در سطح کلان را فراهم می کند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیر رسمی ایران با استفاده از رویکردهای میانگین گیری بیزین غیر خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
449 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل سازی عوامل مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی ایران با توجه به شرایط خاص این بازار است. بازه زمانی تحقیق در دوره زمانی 1370 تا 1399 می باشد. در این پژوهش 43 متغیر مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی وارد مدل میانگین گیری بیزین گردیدند. نتایج بیانگر این است که از میان مدل های BMA، TVP-DMA و TVP-DMS، BVAR و OLS مدل BMA به عنوان کاراترین مدل تعیین گردید. براساس مدل BMA، 11 متغیر غیرشکننده مؤثر بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی شناسایی شدند. براساس نتایج عوامل مختلفی بر اشتغال بخش رسمی و غیررسمی اثرگذار است. براساس نتایج در بخش رسمی، تحصیلات، ارزش افزوده بخش خدمات، رشد اقتصادی، شاخص تغییر ساختاری، دستمزد واقعی، تورم مصرف کننده، مخارج جاری دولت، خصوصی سازی، حداقل دستمزد، درآمدهای نفتی و تحریم؛ اثرگذارتری بیش تری دارند. در بخش غیررسمی، تحصیلات، شاخص فضای کسب و کار، ارزش افزوده بخش خدمات، سیکل های تجاری، شاخص جهانی شدن اقتصادی (KOF)، تورم تولیدکننده، بهره وری نیروی کار، نرخ بهره، مخارج عمرانی دولت، درآمدهای نفتی و تحریم مهم ترین متغیرهای مؤثر بر اشتغال هستند.
ارائه مدل مطلوب آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
289 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف: طرحی برنامه درسی و اعتباریابی آن نقش مهمی در بهبود برنامه درسی دارد و استفاده از رویکرد آینده پژوهی می تواند در این زمینه کمک زیادی کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، اکتشافی بود. جامعه پژوهش خبرگان و صاحب نظران علوم تربیتی، برنامه درسی و جامعه شناسی و سرگروه های آموزشی و معلمان درس جامعه شناسی بودند که در بخش طراحی 20 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش اعتباریابی 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش طراحی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش اعتباریابی پرسشنامه ساخته شده بر اساس مصاحبه بود. همچنین، برای تحلیل داده ها در بخش طراحی از روش تحلیل مضمون و در بخش اعتباریابی از روش نسبت روایی محتوایی استفاده شد.
یافته ها: یافته های تحلیل مضمون پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق دارای نه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت طبیعی و بخشی از زندگی نیازمند تفکر منطقی، از نظر فعالیت های یادگیری دارای سه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت روزمره زندگی نیازمند مشارکت، از نظر نقش معلم دارای سه مولفه و یک بعد شامل کاوشگری معلم و ترغیب دانش آموزان به کاوشگری، از نظر منابع و مواد آموزشی دارای سه مولفه و سه بعد شامل تأمین منابع و امکانات لازم برای آینده پژوهی، تأمین منابع و امکانات لازم برای تفکر پژوهشی و توجه به منابع و مواد یادگیری متنوع، از نظر گروه بندی دارای چهار مولفه و دو بعد شامل گروه بندی برای آینده پژوهشی و همیاری و مشارکت فعال، از نظر مکان و محیط یادگیری دارای دو مولفه و یک بعد شامل مکان آموزشی آرامش بخش برای ترغیب دانش آموزان به یادگیری، از نظر زمان دارای دو مولفه و یک بعد شامل قراردادن زمان کافی برای برنامه درسی جامعه شناسی و از نظر سنجش و ارزیابی دارای دو مولفه و یک بعد شامل توجه عمیق به شرکت مستمر در آینده پژوهی و حل مسئله بود. همچنین، یافته های نسبت روایی محتوایی پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی دارای اعتبار مناسب و برابر یا بالاتر از 80/0 بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی می توان از طریق ابعاد و مولفه های شناسایی شده در زمینه های منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی بهره برد.
نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
316 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف: درگیری تحصیلی نقش مهمی در بهبود وضعیت تحصیلی دارد و بر همین اساس ضروری است تا عوامل موثر بر آن را شناسایی نمود. در نتیجه، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی بود.
روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها 407 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995)، پرسشنامه خودتعیین گری (ایلاردی و همکاران، 1993)، مقیاس تنیدگی تحصیلی (سان و همکاران، 2011) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (ریو، 2013) بودند. داده های این مطالعه با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-24 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، خودتنظیمی و خودتعیین گری بر تنیدگی تحصیلی اثر منفی و معنادار و بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند و تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر منفی و معنادار داشت (05/0P<). علاوه بر آن، خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند (05/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به اثرهای مستقیم و غیرمستقیم پژوهش حاضر، برای بهبود درگیری تحصیلی می توان زمینه را برای افزایش خودتنظیمی و خودتعیین گری و کاهش تنیدگی تحصیلی مهیا ساخت.
ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
158 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی انجام شد. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و به لحاظ روش شناسی، کیفی به روش تحلیل مضمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاه و مسئولین باسابقه در آموزش وپرورش بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه های محقق ساخته و اسناد و مدارک علمی استفاده شد. در بخش تحلیل داده ها، از کدگذاری نظری مبتنی بر تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شد. همچنین برای سنجش اعتبار یافته ها، از روش بازآزمون و اعتبارسنجی استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه شامل مؤلفه های شناختی-فردی (مانند خودشناسی و دانش موضوعی)، اجتماعی (مانند توسعه نگرشی و علایق)، و مدیریتی-رهبری (مانند توسعه مدیریت کلاس و رهبری در محیط آموزش) است. همچنین، ابعاد تأثیرگذار شامل معلم (مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی و مهارت ارتباطی)، مدیریت مدرسه (حمایت مدیریت و رهبری مشارکتی)، و برنامه درسی (محتوای درسی و فرصت یادگیری) بودند. ابعاد تأثیرپذیر شامل توانمندسازی علمی، تفکری و عملکردی و یادگیری مشارکتی و نظارت محور بود. از طرفی، موانع پیاده سازی شامل چالش های آموزشی و مدیریتی شناسایی شدند. نتیجه گیری: مدل مفهومی طراحی شده در این پژوهش به عنوان چارچوبی جامع و معتبر برای توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی معرفی شد که می تواند در بهبود عملکرد معلمان و افزایش کیفیت تدریس در این دوره تحصیلی تأثیرگذار باشد.
اثر آموزش آمادگی شناختی بر سلامت جسمانی و ادراک استرس در عملیات انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
81 - 107
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موقعیت های پیش بینی ناپذیر انتظامی می توانند استرس بالا و کاهش سلامت را سبب شوند که لازم است افراد آمادگی لازم برای مواجهه با این موقعیت ها را داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش آمادگی شناختی بر سلامت جسمانی و ادارک استرس در موقعیت شبیه سازی عملیات انتظامی بود.
روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی در قالب پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش درجه داران انتظامی بود که 38 نفر داوطلبانه و بر اساس ملاک های ورود و خروج، وارد پژوهش شدند؛ لذا شیوه نمونه گیری به صورت داوطلبانه بود و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. همچنین جهت گردآوری داده ها از مقیاس واکنش به استرس ادراک شده (PSRS) و در بعد جسمانی ضربان قلب، تعداد تنفس، دمای بدن، فشار خون و پاسخ گالوانیکی با حسگرهای نوروفیدبک استفاده شد. تنها برای گروه آزمایش 40 جلسه آموزش آمادگی شناختی (به صورت گروهی و هر جلسه 90 دقیقه) ارائه شد.
یافته ها: تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) نشان داد که آموزش آمادگی شناختی سبب کاهش واکنش های شناختی و جسمانی در واکنش پذیری به استرس موقعیتی و نیز افزایش شاخص های سلامت جسمانی می شود.
نتیجه گیری: برجسته ترین مزیت به کارگیری آمادگی شناختی آن است که موجبات کاهش استرس و خطاهای انسانی را فراهم می آورد؛ لذا در صورت آموزش های لازم در قالب علوم شناختی درک بهتری از موقعیت رخ می دهد و با کاهش استرس های موقعیتی و افزایش سلامتی، فرد بار روانی کمتری را متحمل می شود که این امر خود به خود به انتقال راحت تر آموخته ها و مهارت های کسب شده به شرایط مبهم کنونی می شود.
نهاد دین؛ تحلیل داده بنیاد جامعه پذیری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، تحلیل چگونگی تحقق جامعه پذیری دینی در دعا به عنوان یک کنش اجتماعی و ارائیه یک الگوی بومی جامعه پذیری دینی مبتنی بر نقش دعا و نیایش است. روش مطالعه: در این پژوهش رویکرد روشی، کیفی و با استفاده از روش نظرییه زمینه ای با 23 نفر از شهروندان شهرستان بندر امام خمینی(ره) که روزانه دعا می خوانند، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع، مصاحبه های عمیق و ساختاریافته انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند «جامعه پذیری دینی» تحت تأثیر شرایط علّی (مکان مندی، زمان مندی، شرایط روحی)، شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و شرایط مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) می باشد. به این منظور شهروندان راهبرد «دعاگرایی» را اتخاذ کرده اند که پیامدهای (اصالت مطلوب ها، خود ملکوتی، نیت مندی، تفکر توحیدی، الگو پروری) را به دنبال داشته است. نتیجه گیری؛ دعا به عنوان کنش اجتماعی و فردی، بستری مناسب برای جامعه پذیری دینی کنشگران در جامعه است. جامعه پذیری دینی مبتنی بر دعا، یک فرآیند تعاملی است. به این صورت که راهبرد دعاگرایی خود تحت تأثیر دو دسته از عوامل است که همان شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) هستند. بنابراین به منظور تسهیل روند جامعه پذیری دینی لازم است شرایط تحدیدکننده، حذف یا حداقل تعدیل و شرایط تسهیل کننده، ایجاد یا تقویت شوند.
طراحی چارچوبی از خط مشی های رفتاری برای ساماندهی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 284
هدف: علیرغم تلاش های متعدد نهادهای رسمی و غیررسمی درباره مدیریت رفتار در مسئله کودکان کار تلاش های صورت گرفته منجر به تحقق اهداف این حوزه و به طور مشخص کاهش آمار این کودکان و نیز کاهش مشکلات مربوط به آن ها نشده است. هدف این پژوهش با تأکید بر اهمیت راهبردهای رفتاری در ساماندهی کودکان کار، به تلاقی مهم بین خط مشی گذاری و حمایت از حقوق کودکان اشاره می کند تا معضل کودکان کار در جامعه کمتر شود.روش: پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای و ازنظر روش گردآوری داده از نوع تحقیق کیفی با مبانی فلسفی تفسیرگرایی و از تحلیل مضمون با رویکرد اتراید استرلینگ (2005) در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر بوده است. برای تعیین مصاحبه شوندگان از دو گروه خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی بهره بردیم. از روش نمونهگیری نظری و در دسترس استفاده شد که اشباع نظری پس از مصاحبه با نفر دوازدهم حاصل شده است.یافته ها: ب ا مطالعه داده ها و اطلاعات استخراج شده از مصاحبه ها درنهایت، 257 شاهد گفتاری، 633 کد باز (مفهوم اولیه)، 115 مضمون پایه، 33 مضمونسازمان دهنده و 10 مضمون فراگیر شن اس ایی شدن د. به منظور تعیین پایایی و روایی کدهای استخراجی، روش ارزیابی لینکولن و گوبا جهت اعتبارسنجی بر اساس چهار محور اعتبار پذیری،تأیید پذیری،تکرارپذیری و اثبات پذیری استفاده شده است.مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از:توانمندی ها و ظرفیت های نهادهای مسئول کودکان کار،بررسی و بازبینی خط مشی های کلان،همسوسازی اهداف و عملکرد نهادها، سازمان ها و برنامه ها، عدم اطمینان محیطی، قانون گذاری و تدوین خط مشی ها، توسعه مهارت های مدیریتی متولیان،طراحی و تغییر سازوکارهای رفتاری و توسعه حمایت های اجتماعی از کودکان کار،ابزارهای اجباری و داوطلبانه اجرا.