فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
109 - 147
حوزههای تخصصی:
بازی های بومی و محلی، یکی از شاخصه های اجتماعی-فرهنگی است که حاصل تلفیق شرایط زیست محیطی و باورهای قومی این مرز و بوم است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و جمع آوری داده ها به صورت الکترونیکی انجام شد. جامعه آماری، کلیه افراد رده سنی 17 تا 65 سال ساکن استان خوزستان بودند که با فرمول کوکران، نمونه آماری 384 نفر تعیین شد. داده ها به وسیله پرسش نامه محقق ساخته بازی های بومی و محلی با 14 گویه، پرسش نامه استاندارد هویت فرهنگی طاهری (1392) با 29 گویه و هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390) با 20 گویه جمع آوری شد و با ضریب پایایی 88/0 و با روش آماری استنباطی معادلات ساختاری روش مربعات جزیی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد، بار عاملی تمامی گویه ها به جز سه گویه (3، 32، 46) بزرگ تر از 4/0 بود که نشان از مناسب بودن این معیار داشت. همچنین، مقدار t به دست آمده برای تمام گویه ها به جز همان سه گویه، بزرگ تر از 96/1 است که حاکی از تأثیر معناداری آنها در سطح اطمینان 95/0 داشت و نشان داد که بازی های بومی و محلی، تأثیر مثبت و معناداری بر هویت فرهنگی و اجتماعی شهروندان دارد. بنابراین، بازی های محلی به عنوان میراث گران بهای فرهنگی نسل های گذشته می تواند نقش ویژه ای در احیاء هویت فرهنگی و اجتماعی اقوام مختلف ساکن در استان داشته و درواقع با توجه مستمر و هدفمند به این بازی ها از سوی نهادهای مربوط و دست اندرکار، می توان ضمن ارتقاء سلامتی و تندرستی و افزایش سطح بهره وری، جامعه را از آسیب و بیماری بحران هویتی که امروزه بحران فرهنگی و تعارض نسلی نشانه های بارز این آسیب ها هستند، در امان نگه داشت.
وارثان فکری اروینگ گافمن: بررسی تأثیر اندیشه های اجتماعی اروینگ گافمن در نظریه پردازی متفکران معاصر جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
233 - 283
حوزههای تخصصی:
افکار اجتماعی اروینگ گافمن عمیقاً متفکران معاصر را در حوزه های مختلف جامعه شناسی و فراتر از آن تحت تأثیر قرار داده است و روشی را شکل می دهد که محققان مدرن به مطالعه تعامل انسانی و ساختارهای اجتماعی می پردازند. گافمن از معاصران خود که بر پدیده های اجتماعی کلان تمرکز داشتند جدا شد و به جای آن، جنبه های روزمره زندگی اجتماعی را که در آن زمان به طور گسترده مطالعه نشده بود و برای پیشرفت شغلی یک جامعه شناس مفید تلقی نمی شد، بررسی کرد. گافمن علی رغم اینکه یک روش شناس برجسته یا یک نظریه پرداز کلاسیک نیست، به طور منحصر به فردی نظریه و روش را باهم ترکیب کرد و بر حوزه هایی از جامعه شناسی تمرکز کرد که قبلاً بررسی نشده بودند. گافمن از متفکران کلاسیک قبل از خود در جامعه شناسی بهره های زیادی برد. او با الهام از نظریه های گئورگ زیمل علاقه خود را به اشکال اجتماعی و نیز فرآیندهای مولکولی زندگی اجتماعی گردآوری کرد. گافمن از امیل دورکیم، مفهوم تشریفات را پذیرفت که از آن برای روشن کردن مفهوم خود و بعد اخلاقی در تعاملات زندگی روزمره استفاده کرد. از نظریه های جورج هربرت مید، او به نقش مفهوم کنش متقابل نمادین بین افراد علاقه مند شد. گافمن همچنین در برداشت از اگزیستانسیالیسم از ماهیت پوچ زندگی مدرن و همچنین از رفتارشناسی حیوانات (به ویژه ایده توسعه قلمروهای شخصی) ایده های زیادی گرفت. از سوی دیگر، نظریه های گافمن به طور خاص بر بسیاری از متفکران اجتماعی در سراسر جهان تأثیر گذاشت. این مقاله با روش تحقیق کتابخانه ای به بررسی تأثیر اندیشه های جامعه شناختی ایروینگ گافمن بر متفکران مختلف معاصر می پردازد. از جمله هارولد گارفینکل[1] (اتنومتدولوژی)، آنتونی گیدنز[2] (امنیت هستی شناختی)، یورگن هابرماس[3] (نظریه کنش ارتباطی)، نیکلاس لومان[4] (پیچیدگی های ارتباطات، اعتماد و نظم اجتماعی)، پیر بوردیو[5] (مطالعات جنسیتی، پیوندهای خرد کلان و پویایی خشونت نمادین)، جامعه شناسی عواطف[6] (پویایی قدرت، جنبه های اقتصادی و فرآیندهای درونی مدیریت احساسات)، و همچنین طیف وسیعی از دیگر متفکران در حوزه های مختلف، که اندیشه های گافمن بر آنها تأثیرگذار بوده است. [1]. Harold GarfinkelAnthony GiddensJürgen HabermasNiklas LuhmannPierre BourdieuThe Sociology of Emotions
مطالعه شیوه های به کارگیری ظرفیت بازی وارسازی در تولید برنامه های آموزشی برای کودکان در رسانه های شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی وارسازی ابزاری قدرتمند برای یادگیری، توسعه مهارت ها، افزایش درگیری کاربران، تغییر در رفتار و فرهنگ سازی محسوب می شود. بازی وارسازی، یک مفهوم گسترده است که به طور مداوم در حال تحول است تا خواسته های روزافزون انسان مدرن را برآورده سازد.اما به لحاظ کاربردی می تواند به شکلهای محتلف مورد استفاده قرار گیرد با توجه به نقش مهم رسانه ها در آموزش و یادگیری، مساله اصلی این تحقیق آن است که بازی وار سازی در رسانه ها چگونه می تواند مورد استفاده قرار گیرد . هدف این پژوهش شناسایی ظرفیت بازی وارسازی در تولید برنامه های آموزشی در رسانه های شنیداری برای کودکان است. این پژوهش با روش کیفی و با تحلیل مضامین مصاحبه های 9 نفر از متخصصان حوزه روانشناسی کودک، بازی وارسازی دیجیتال و تهیه کنندگان رادیو (به عنوان فراگیرترین رسانه شنیداری) بوده است . نتایج حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با این متخصصان در قالب چهار مضمون اصلیِ «رادیو و کودک»، «بازی وارسازی و آموزش کودکان»، «بازی وارسازی در رسانه» و «بازی وارسازی برنامه آموزشی در رادیو» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . درواقع محرک بیرونی و اطلاعات از طریق کانا ل حسی (گوش) به حافظه فعال منتقل می شود و سپس طی فرایندی در حافظه بلندمدت پردازش، کدگذاری و ذخیره می گردد.
ارزیابی وضعیت هویت اجتماعی در مقاصد گردشگری-زیارتی (مورد مطالعه: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1481 - 1508
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف معرفی مؤلفه ها و شاخصهای بومی هویت اجتماعی در مقاصد گردشگری و زیارتی در چارجوب گفتمان ایجابی امنیت اجتماعی و نظریه امنیت اجتماعی شده (افتحاری، 1392)، به بررسی وضعیت این مؤلفه ها در مقصد گردشگری -زیارتی شهر مشهد پرداخته است. روش: تحقیق حاضر کاربردی بوده و دارای رویکردی توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از تکنیک اسنادی-کتابخانه ای استفاده شده است. و برای تحلیل داده ها از نظرسنجی خبرگان با استفاده از پرسشنامه خبرگی و از تکنیکهای آماری با استفاده از پرسشنامه بر اساس طیف پنج تایی لیکرت در نمونه مورد مطالعه شهر مشهد بهره برده شده است. یافته ها: وضعیت دو مؤلفه روابط درون گروهی(جمع گرایی و تعهد)، روابط بین گروهی (آگاهی، گفتگو و احترام) از ابعاد هویت اجتماعی در مقصد گردشگری=زیارتی شهر مشهد نامطلوب ارزیابی شد. نتیجه گیری: شایسته است با شناسایی تهدیدات و همچنین ظرفیتهای موجود هویت اجتماعی در شهر مشهد، سهم هر یک از این عوامل در توسعه پایدار گردشگری و زیارت مشهد را احصا کرد تا بتوان به سطح استاندارد و بهینه در این زمینه دست پیدا کرد.
بررسی مسائل و چالش های اجرایی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در ایران (مطالعه موردی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1675 - 1704
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش باروری و نرخ موالید در ایران ، نظام سیاستگذار در ایران اقدام به تغییر سیاستهای جمعیتی نموده تا از این طریق ضمن وضع قوانین خاصی در حوزه جمعیت و خانواده و تشویق جامعه به فرزندآوری، از کاهش فزاینده جمعیت جلوگیری نموده و زمینه افزایش نسبی آن را فراهم نماید. از آنجا که گیلان از جمله پیرترین استانهای کشور است و مسئله کاهش جمعیت و نرخ موالید یکی از مهمترین مسائل این استان به شمار می رود در این پژوهش کیفی تلاش شد تا با استفاده از مصاحبه عمیق با شماری از صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده و جمعیت در گیلان، مهمترین مسائل و خلأهایی قانونی و چالش های سیاستی و اجرایی «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» در گیلان احصاء و راهکارهای عملیاتی جهت تحقق اهداف سیاستهای جمعیتی متناسب با نیازها و نظام مسائل استان ارائه گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد جهت حل مسئله جمعیت توجه به نقش مؤلفه های فرهنگی و ذهنی در مقایسه با مؤلفه های اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردارند. چالشها و موانع موجود بر سر راه تحقق اهداف قانون در چهار حوزه اجرایی و مدیریتی، حوزه فرهنگی و اجتماعی ، حوزه آموزشی و رسانه ای و حوزه بهداشت و درمان وجود دارد. در نهایت با توجه به مسائل و چالشهای موجود، راهکارهای عملیاتی متناسب با نظام مسائل حوزه جمعیتی در استان استخراج و در پنج حوزه آموزشی و تربیتی خانواده محور، رسانه ای و تبلیغی، بهداشتی و درمانی ، اجرایی و مدیریتی ، فرهنگی و اجتماعی پیشنهادهایی با اتکا بر نظر کارشناسان ارائه گردید.
سناریوهای آینده رسانه های صدا پایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های صدا پایه یکی از اجزای سپهر رسانه ای یک کشورند. این سپهر رسانه ای و به تبع آن رسانه های شنیداری، در آینده در معرض ابهامات و عدم قطعیت های متعددی در ارتباط با تحوّلات فناوری و تغییرات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد بود. هدف آینده پژوهی، برداشتن پرده های ابهام از آینده و افزایش شناخت و ادراک انسان از آن است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین سناریوی آینده رسانه های صدا پایه انجام شده است. این پژوهش، بر مبنای نظریه همگرایی رسانه ها و با روش سناریونگاری انجام پذیرفته است. حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده و نتایج بر اساس مقوله های مستخرج از مطالعات اسنادی، مبانی نظری و مطالعه میدانی به دست آمده است. بر مبنای یافته های پژوهش، تحلیل محیط، منجر به شناسایی 81 عامل و مؤلفه شد؛ همچنین پس از بحث و بررسی 17 پیشران مؤثر و 6 عدم قطعیت کلیدی شناسایی شدند. رتبه بندی این عوامل با نظر خبرگان، بر اساس دو معیار «اهمیت» و «عدم قطعیت» انجام گرفت و بر مبنای دو عدم قطعیت کلیدی دارای بالاترین وزن، یعنی «فناوری» و «میزان مصرف محتوای صوتی» ماتریس سناریوها، تشکیل و چهار سناریوی «رادیو هوشمند»، «منم کاربر»، «آقای برودکستر» و «همزیستی با فناوری» تدوین شد. نتایج نشان داده است که سناریوی رادیو هوشمند، را می توان سناریوی مطلوب دانست. در پایان متناسب با هر سناریوی شناسایی شده، راهکارهایی کاربردی ارائه شده که به سیاستگذاران و تصمیم سازان مؤثر صدای جمهوری اسلامی کمک خواهد کرد.
نقش و ویژگی های اینفلوئنسرهای توییتر در تصویر یک سازمان (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور اینترنت و در پی آن ظهور شبکه های اجتماعی جهان را وارد عصر جدیدی کرد که معادلات و ساختار زندگی بشر را به کلی دگرگون کرد. از یک سو تعاملات اجتماعی بشر متحول گردید و ارتباطات بشر روزافرزون و انعطاف پذیر گردید. کاربران پرنفوذ به عنوان یکی از عناصر مهم در شبکه های اجتماعی از یک سوی و از سوی دیگر تصویری که از داده های منتشر شده این کاربران از یک سازمان شکل می گیرد در تصویر سازی کل آن سازمان در شبکه های اجتماعی و افکار عمومی نقش بسزایی دارد. از همین روی هدف این پژوهش بررسی ویژگی ها و نقش اینفلوئنسرهای توییتر فارسی به ویژه نقش این کاربران در تصویر یک سازمان مانند دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با استفاده از تکنیک داده کاوی به تحلیل داده های خام شبکه اجتماعی توییتر پرداخته است. در واقع داده های خام از شبکه اجتماعی توییتر استخراج شد و پس از پالایش داده های خام به داده های ساختاریافته تبدیل و بر روی داده ها تحلیل صورت گرفت. نتایج این پژوهش مبتنی بر سه مولفه کارکرد، رویکرد سیاسی و دنبال کننده اینفلوئنسرها است. از سوی دیگر همین کاربران محتوایی که در مورد دانشگاه آزاد منتشر کرده اند نشان می دهد تصویر سازی سیاسی و فساد از دانشگاه سهم اصلی را دارد و سهم مسائل و مشکلات دانشجویی مانند شهریه یا مباحث علمی و پژوهشی ناچیز است.
طراحی الگوی عوامل محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان وکادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و بررسی دقیق محتوای تولید شده، نیاز سنجی مردم در زمان بحران» می باشد. عوامل زمینه ای شامل« عدم آگاهی از پاندمی، عدم زیر ساخت های کافی و مناسب، عدم حمایت مالی توسط دولت » می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل« سو استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران » می باشد. عوامل راهبردی شامل «نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت» می باشد. پیامدها نیز شامل «آگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی و تلفیق تجربه و آموزش و اطلاع رسانی به افراد در شرایط بحران» می باشد.
تحلیلی از وضعیت کارکردی مؤسسه های پژوهشی خصوصی در ایران و ارائه پیشنهادات سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
157-182
حوزههای تخصصی:
مؤسسه های پژوهشی به عنوان یکی از اجزای نظام ملی نوآوری و از ارکان نظام پژوهش در هر کشور بخصوص در کشورهای در حال توسعه هستند که نقش واسط بین دانشگاه، صنعت و دولت را ایفا کرده و بدون تمرکز و مدیریت کارآمد بر این مؤسسات، نظام پژوهشی موفق و توسعه یافته دور از ذهن خواهد بود. در ایران مؤسسات پژوهشی مختلفی به لحاظ وایستگی سازمانی در نظام ملی نوآوری ایفای نقش می کنند که به رغم نرخ افزایشی ِشکل گیری مؤسسات، پیرامون کارکردهای آنها ابهاماتی وجود دارد که می توان بخش زیادی از آن را ناشی از موانع و چالش های پیشروی آنها قلمداد کرد. در این میان با توجه به ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تأکید بر بحث کاهش حجم و اندازه دولت و در مقابل آن گسترش سهم بخش غیردولتی و خصوصی به عنوان یک سیاست محوری، توجه به تحول مراکز تحقیقاتی خصوصی کشور ضروری است. در این پژوهش، ضمن تأکید بر ویژگی های بارز و مشترک مؤسسات پژوهشی، وضعیت مؤسسه-های پژوهشی خصوصی از ابعاد مختلف همچون وضعیت مجوز تأسیس، توزیع جغرافیایی و ساختاری و نیز حوزه فعالیت و غیره مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در راستای رفع چالش های موجود پیشنهادات سیاستی ارائه شده است.
The Datafied Society: Challenges and Strategies in Big Data Research for Social Sciences and Humanities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۲, July ۲۰۲۴
177 - 207
حوزههای تخصصی:
The advent of big data marks a profound shift in our epistemological framework, introducing a new knowledge paradigm where the social landscape is shaped by data processing, perceived as both comprehensive and natural. This transformative shift challenges traditional notions of human agency in societal understanding, positioning empirical quantification at the forefront of inquiry. Beyond philosophical implications, pragmatic challenges abound in big data research—from issues of commensuration and the influence of action grammars to the dominance of correlational over causal relationships, the prevalence of everyday data over historical archives, and the pervasive impact of algorithms on data ecosystems. This manuscript undertakes a comprehensive exploration of these challenges, proposing strategies for navigating them within emerging disciplines such as Digital Humanities, Social Computing, and Cultural Analysis. Methodologically anchored in constructivist principles and critical discourse analysis (CDA), the study investigates how socio-cultural contexts shape data and knowledge production. Drawing on extensive literature and meta-analyses, it synthesizes diverse perspectives to underscore the necessity for methodological innovation and reflexivity in addressing the complexities of big data research, ensuring the integrity and depth of social inquiry amidst evolving data-driven methodologies.
مدل مفهومی سه بُعدی پاسخگویی در سیستم های اجتماعی مبتنی بر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
102 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل سه بعدی پاسخگویی در سیستم های اجتماعی مبتنی بر قرآن کریم و اعتبار یابی آن در دانشگاه ها از طریق یک پژوهش ترکیبی چند مطالعه ای بود. در بخش اول پژوهش یک چارچوب مفهومی از پاسخگویی در سیستم های اجتماعی بر اساس تحلیل محتوای کیفی مقوله ای آیات قرآن کریم با استفاده از فرایند چرخه ای تحلیل (مشتمل بر چهار مرحله گردآوری اطلاعات، تقلیل احیاگرایانه داده ها، سازمان دهی و تحلیل اطلاعات و تفسیر و نتیجه گیری) استخراج گردید. این چارچوب در سه بُعد مبانی (مشتمل بر حق گرایی، عدم تکبر، تقوا، ایمان، اطلاعت الهی، عمل صالح و موازین الهی)، موانع (مشتمل بر کفرورزی، گمراهی، تشکیک، سیئات، فریبکاری و پیمان شکنی) و عوامل زمینه ساز (مشتمل بر توفیق الهی، پایداری، آرامش، توکل، بصیرت، درستکاری، اعمال حسنه و مسئولیت پذیری) شکل گرفت و از طریق فن اعتمادپذیری و روش های مرور متخصصان و خودبازبینی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته، اعتبار پذیری این چارچوب توسعه داده شده در دانشگاه ها به عنوان یک سیستم اجتماعی موردبررسی و چارچوب مفهومی تأیید و اعتباریابی شد.
خوانش انتقادی نیچه از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نفس و بدن در تاریخ تفکر غربی با پشتوانه افلاطونی مسیحی منجر به ایجاد درک نوع خاصی از مفهوم شناخت و حقیقت شده بود. نظم گفتمان کلاسیک فلسفه با نقدهای رادیکال نیچه به یکباره فروپاشید و با ایجاد گفتمانی جدید، نظم نوینی را در پهنه جهان فلسفی معاصر پدید آورد. نیچه آنچه را که قرن ها تحت مرجعیّت افلاطونی مسیحی منجر به حذف بدن از پهنه آرای فلسفی گشته بود دوباره وارد عرصه تفکر ساخت. نیچه از بدن به عنوان ”عقل بزرگ“ و از آگاهی به عنوان ”عقل کوچک“ یاد می کند و بدین شکل پاتوس را مقدم و شرط هرگونه اتوس معرفی کرده و با ایده بازگشت به طبیعت و بدن از مؤلفه های حیات در جهت حفظ و قوام زندگی با احیای استعاره به مثابه رسانه و زبان بدن حمایت می کند. در زیبایی شناسی فیزیولوژیک نیچه، بدن به مثابه چشم اندازی برای درک جهان مطرح می گردد و مبنای تفسیر نوین جهان بر اساس ارزش های جدید برای عبور از نیهیلیسم متافیزیکی و نام گذاری مجدد بر مبنای بدن و با زبان استعاره می شود.
نگاهی به شناخت بدنمند به منزله نقطه اتصال میان علوم شناختی و علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، در امتداد تلاش هایی قرار می گیرد که در چند دهه اخیر برای کوتاه کردن دیوار تقسیم بندی های جعلی ای صورت گرفته اند که بر اساس آنها رشته هایی که ذهن را مطالعه می کنند از رشته هایی که فرهنگ ها یا جوامع را مطالعه می کنند از هم جدا هستند و در این تلاش خود برای ایجاد زبان مشترک میان علوم شناختی و علوم اجتماعی به طرح مفاهیم و نظریه های پیوند دهنده میان این دو حوزه از علم همت کرده اند. از این رو، مقاله حاضر تلاش دارد تا با بررسی رویکرد نظری شناخت بدنمند، به عنوان یکی از نظریه های مطرح در علوم شناختی در چند دهه اخیر که به تأثیر و تأثر ذهن و محیط بر هم و از هم نظر دارد و شش ادعای مطرح در آن از یک سو، و نیز ارائه دسته بندی چهارگانه ای از خوانش رابطه میان ذهن، بدن و محیط در ادبیات پژوهشی حوزه های مختلف علوم اجتماعی به روشی توصیفی-تحلیلی نشان دهد که چگونه می توان با انطباق خوانش ها چهارگانه مبتنی بر مطالعات اجتماعی (بدنمندی معنای فرهنگی، بدنمندیِ فعالیت اجتماعی فرهنگی، بدنمندی بیرونیِ ذهن، بدنمندی ناخودآگاه جمعی) با ادعاهای شش گانه مطرح در رویکرد شناخت بدنمند از ظرفیت های موجود در این رویکرد نظری از آن به عنوان نقطه اتصال میان علوم اجتماعی و علوم شناختی استفاده کرد.
Cyberactivism and Real-World Activism: Why Are Users Different?
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
27 - 58
حوزههای تخصصی:
Cyberactivism, as civic engagement, is enabled by social media, and has attracted many users to participate in leading social change. To shed more light on the relationship between cyberactivism and real-world (social) activism, within a quantitative approach, employing correlational research design, and a group comparison research design, the current research examined two linear regression models for the relationships among online sharing, homophily, attitudinal influenceability, and behavioral influenceability, and also, among behavioral influenceability, cyberactivism and social activism, and then examined the effects of sociodemographic characteristics of Iranian Instagram users on these variables in a 393-participant sample. The alternative hypotheses about the relationships among the variables in these two models, were retained. The results also showed that age, gender, and occupational status had effects on almost all variables. This study contributes to the existing literature by introducing attitudinal and behavioral influenceability as important factors influencing cyberactivism and social activism. It encourages governments to take full advantage of online activities and cyberactivism to promote social participation and real-world activism, especially among youth and females, to transcend society, and better solve societal and global problems with the collective wisdom.
هستی شناسی معتاد: نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد به این پرسش ها پاسخ بدهدکه معتاد چیست؟و چه عاملی باعث می شود که معتادان بهبودیافته، دربهبودی بمانند؟روش مطالعه پدیدارشناسانه و نظری است. داده ها با روش های کیفی و اسنادی-مطالعاتی جمع آوری شده اند. نمونه ها در مشاهده مستقیم جلسه های معتادان درحال بهبودیNA وکنگره60، جلسه های خانواده های معتادان در همسفران، نارانان و سیمانان، جلسه های گروه درمانی کلینیک تخصصی ترک اعتیاد ثامن بودند. نمونه ها در مصاحبه عمیق معتادان بهبودیافته، روانشناسان بالینی، روانپزشکان ومددکاران اجتماعی فعال در کمپ های چیتگر، ندای آرامش و وردیج و کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد بودند. نتایج تحقیق نشان می دهند که معتاد قبل از معتاد شدن «بیماری ذهنی اعتیاد» دارد و از رویارویی با زندگی می گریزد، به عبارتی او «کاهل» لویناس است. بر اساس نتایج تحقیق «نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد» را طرح کردیم. بر اساس این نظریه معتاد «بیماری ذهنی اعتیاد» را از شبکه روابط اجتماعی معیوبی که در آن قرار داشته، کسب کرده است و برای ماندن دربهبودی باید در شبکه روابط اجتماعی جایگزینی از معتادان بهبودیافته قرار بگیرد.
بازسازی معنایی پیامد برنامه های ساماندهی کولبری (مردم نگاری انتقادی بازیگران غیرنهادی و کارگزاران نهادی میدان تجارت مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
105 - 150
حوزههای تخصصی:
در مناطق کردنشین کولبری با وجود مخاطرات جسمی و روانی، تبعات امنیتی و اقدامات نهادی تداوم پیدا کرده است. در همین راستا اقداماتی از جانب دولت های مختلف در جهت ساماندهی کولبری و کنترل این وضعیت رنج آور به اجرا درآمده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی اجرای این برنامه ها با تاکید بر اجرای آیین نامه ساماندهی مبادله در بازارچه های غیررسم ی موقت مرزی است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر با پشتوانه نظری و مفهومی توسعه مشارکتی و روش شناسی مردم نگاری انتقادی جهت انجام عملیات پژوهش صورت گرفته است. جامعه هدف کارگزاران نهادی و بازیگران غیرنهادی مرتبط با کولبری در میدان تجارت مرزی در شهرستان بانه می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 49 نفر از افراد درگیر برای مصاحبه نیمه ساخت یافته انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که بر برنامه ساماندهی کولبری نادیده انگاشتن مرزنشین، جهت گیری سرمایه محور، مواجه شتابزده کارگزاران نهادی و نادیده گرفتن زیست جهان و تجربه عملی مرزنشینان در عمل حاکم بوده است و درک و تجربه آن ها از این برنامه ها بر ناتوانی و بروکراتیزه شدن دلالت داشته است. همچنین اجرای این برنامه تشدید فقر و بازتولید اقتدارگرایی، تجدید حیات کولبری و اختلال در نظم روستاها را بدنبال داشته است. در نهایت از نظر مصاحبه شوندگان اجرای این سیاست ها غالباً بی اثر بوده و نتیجه معکوس داده اند.
Comparison of the Elements of Learning Environment, Learner, and Teacher in Iran's National Curriculum with Curriculum Theories(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the inherent duties of the Cultural and Social Affairs Department of Farhangian University is to extend the governance of cultural and social spheres across all dimensions of the university. In this regard, numerous and diverse plans and activities have been implemented in recent years. The aim of this article is to analyze the cultural and social activities conducted at the university level and to provide an optimal model in this context. Methodology: The Three-Branch Model was used as a theoretical framework. The method employed was mixed, comprising both qualitative and quantitative sections. The qualitative sample population included 30 cultural experts selected through purposive sampling. The quantitative sample population consisted of 194 active members of student organizations, chosen through stratified random sampling. Data collection techniques included in-depth interviews and questionnaires. Findings: The findings indicate that structural factors (0.195), behavioral factors (0.368), and contextual factors (0.312) play significant roles in the formation of issues and problems in cultural and social programs and activities. Additionally, the regression results show that 63% of the variance in the dependent variable is explained by these three variables: structural factors, contextual factors, and behavioral factors. Conclusion: The findings of this study indicate that the structural, behavioral, and contextual factors play significant roles in sha
Providing a Model for the Development of Adjunct Faculty Collaboration in the Islamic Azad University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this study was to develop a comprehensive model to enhance adjunct faculty collaboration at Islamic Azad University. The research focused on identifying key factors influencing adjunct faculty collaboration by exploring professional, organizational, and individual competencies. Methods and Materials: This study used a quantitative, descriptive-survey research design. The statistical population comprised all adjunct faculty members at Islamic Azad University, with a sample of 404 participants selected using multi-stage cluster random sampling, calculated through Cochran's formula. A researcher-made questionnaire with 95 items across three dimensions—professional competencies, organizational competencies, and individual competencies—was used for data collection. The reliability of the questionnaire was confirmed with a Cronbach’s alpha of 0.7. Data were analyzed using exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA) to validate the proposed model. Findings: The results from EFA identified 12 key factors across the three dimensions, including service delivery skills, job commitment, teaching technology, scientific production, educational innovation, self-efficacy, job identity, foresight, service to society, organizational ethics, participation in scientific development, and support and backing. The CFA confirmed these findings, with self-efficacy and teaching technology emerging as the most significant factors within individual and professional competencies, respectively. The R² values indicated strong correlations between the identified factors and adjunct faculty collaboration. Conclusion: The
راهبردهای فرماندهی انتظامی در پیشگیری اجتماعی از بزه دیدگی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضای مجازی به طور کلی و بزه دیدگی در این فضا به طور خاص، پدیده های به نسبت جدیدی هستند که با ادامه پیشرفت های فناوری و اینترنت توسعه می یابند. این پدیده در کنار فرصت های ایجاد شده، چالشی جدید برای پلیس خلق کرده است. هدف از این پژوهش تعیین راهبردهای فراجا در پیشگیری اجتماعی از بزه دیدگی در فضای مجازی است.روش: این تحقیق با رویکرد کیفی و فرایند راهبردنویسی با بهره گیری از مدل سوات انجام گرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 11 نفر از خبرگان انتظامی- فضای مجازی تا مرحله اشباع نظری گردآوری گردیده است. جامعه آماری خبرگان و کارشناسان پلیس شاغل و فعال در حوزه فضای مجازی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده اند.یافته ها: با استفاده از نظرات خبرگان موقعیت راهبردی پلیس در پیشگیری اجتماعی از بزه دیدگی در فضای مجازی شامل 43 عامل محیط داخلی (عامل قدرت و عامل ضعف) و 19 عامل محیط بیرونی (عامل فرصت و عامل تهدید) احصاء شده است که بر اساس عوامل محیط نزدیک و پیرامونی 20 راهبرد بخشی شامل؛ 9 راهبرد تهاجمی، 4 راهبرد رقابتی، 5 راهبرد محافظه کارانه و 2 راهبرد تدافعی تدوین گردید.نتایج: با توجه به اینکه پیشگیری یکی از اولویت های پلیس در کنترل و مقابله با جرائم است، در نتیجه باید راهبردهای احصا شده در این پژوهش را سرلوحه مأموریت های خود قرار دهد و از طرفی به عنوان شریک با جامعه همکاری متقابل نماید و در سطح ملی با تعامل بین نهادی زمینه های اصلی بزه دیدگی را محور فعالیت ها و اقدامات پیشگیرانه اجتماعی قرار دهد.
تعویق ازدواج جوانان شهر تهران با تأکید از منظر بسترهای حقوقی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
335 - 371
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شاهد افزایش پدیده ازدواج هراسی و تعویق ازدواج توسط جوانان به ویژه در کلان شهرهایی چون تهران هستیم. پژوهش حاضر درصدد کشف و تحلیل بستر های حقوقی ازدواج هراسی و یا به عبارتی فهم نگرش جوانان مجرد پیرامون تکالیف قانونی که پس از عقد نکاح بر آنان بار می شود و نیز شناسایی این که تکالیف مزبور در چه موقعیت هایی بر تعویق ازدواج جوانان تأثیر می-گذارند، بوده است و پژوهشی کیفی مبتنی بر روش تحلیل تماتیک می باشد که در آن با ابزار مصاحبه از 20 نفر از دختران و پسران مجرد ساکن تهران در سال 1399 که عمدتاً با تعویق ازدواج مواجه بوده و به روش هدفمند انتخاب شده اند و نیز تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها در قالب سه مرحله توصیف داستان ها، طبقه بندی آنان و نیز تفسیر داده ها مشخص شد که جوانان مجرد پیرامون تکالیف قانونی ناشی از عقد نکاح سه نوع نگرش غالب دارند. 1. گسترش مطالبه گری حقوق برابر. 2. حساس شدن به برخی حقوق فردی و قانونی ازدواج. 3. محاکمه تکالیف عرفی و قانونی ازدواج. همچنین، ناسازگاری عرف با تکالیف قانونی ازدواج و کشاکش دختران و پسران با خانواده ها در مورد این تکالیف، هراس جوانان نسبت به تکالیف قانونی ازدواج، پارادوکس حقوق قانونی با تصمیم به ازدواج، پناه جستن دختران مجرد به الزامات حقوقی برای تضمین خوشبختی خود و جبران حقوق غیرمالی ناداشته