فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
218 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: قوم لر یکی از اقوام باستانی ایران است که در مناطق غربی و جنوب غربی کشور، به ویژه در استان های لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و بخش هایی از خوزستان و چهارمحال و بختیاری ساکن هستند. تاریخ تعامل قوم لر با دولت های مختلف ایران، از جمله دوره های صفویه، قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی فراز و نشیب های زیادی داشته است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر و تاثر و نوع رابطه قوم لر با دولت ملی ایران و همچنین ادراک آنها از مفهوم دولت ملی است.
روش شناسی: روش تحقیق این پژوهش، تاریخی–انتقادی است. اهمیت و ضرورت این پژوهش درک بهتر از روابط بین قومی و تاثیر آن بر همبستگی ملی و سیاست گذاری های دولت است. براین اساس پرسش اصلی این پژوهش این است که نوع رابطه قوم لر با دولت ملی ایران و ادراک این قوم از این مفهوم با توجه به تاثیر و تاثیری که از آن گرفته اند چگونه بوده است؟
یافته ها: بر پایه رهیافت نظری این مقاله که محرومیت نسبی است، یافته ها حاکی از آن است که درک قوم لر از دولت ملی ترکیبی از تجربه های تاریخی، فرهنگی و سیاسی است که نقش مهمی در شکل دهی به تعاملات و همکاری های آنها با دولت مرکزی ایفا می کند. قوم لر از زمان تاسیس دولت ملی در ایران، نوعی دیوار را در بین خود و حاکمیت احساس کرد که در زمان رضاشاه، این شکاف هویتی موجب تنش های بسیاری از جمله نبرد تامرادی بین دولت مرکزی و قوم لر و بویراحمدی ها شد. این تنش ها البته در بین دیگر اقوام مانند اعراب و کردها نیز با دولت مرکزی وجود داشت. در زمان پهلوی دوم نیز تقابل بین دولت ملی و قوم لر با ضریب کمتر وجود داشت و با وقوع انقلاب اسلامی، با توجه به مشارکت قوم لر، و عشایر بویراحمدی در جریان انقلاب اسلامی، نوعی تساهل بوجود آمد که البته نیاز به رفع برخی از نیازهای قوم لر از طرف دولت ملی در مناطق لر نشین وجود دارد
تحلیل گفتمان فیلم های سینمایی در رابطه با دولت در سینمای ایران در سال های 1369-1358 ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1541 - 1570
حوزههای تخصصی:
شناخت مفهوم «دولت» به عنوان مهم ترین رکن نظام سیاسی، یکی از راهبردی ترین مسائل در پژوهش های سیاسی-اجتماعی به شمار می آید. رسانه های ارتباط جمعی منبع مهمی برای صورت بندی افکار عمومی در نسبت با نهاد دولت قلمداد می گردد. در این میان، «سینما» تأثیرگذارترین رسانه ای است که از یک سو توان جذب افکار و برانگیختن تصورات و اذهان مردم را دارد و از سوی دیگر شرایط اجتماعی حاکم و نقش دولت در هر دوره تاریخی را بازنمایی می کند. در همین راستا، پس از انقلاب اسلامی ایران، سینما به مثابه یک ابزار استراتژیک و محور سیاستگذاری های فرهنگی-رسانه ای، مورد توجه دولت ها قرارگرفته است. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، نیل به تفسیر و تبیین گفتمانی از پدیده دولت در هنر-رسانه ی سینما است. سوال اصلی تحقیق آن است که با توجه به نقش مهم دولت در زندگی اجتماعی، این نهاد چگونه و در قالب چه گفتمان هایی در فیلم های سینمایی بازنمایی شده است؟ با به کارگیری روش «تحلیل گفتمان پدام» و نظریات گفتمان و بازنمایی، 16 فیلم مهم سیاسی-اجتماعی تولید شده در فاصله سال های 1358 تا 1369 مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از تحلیل گفتمان فیلم های مورد مطالعه نشان می دهد تقریباً تمامی فیلم های سیاسی سینمایی تولید شده در این سال ها به بازنمایی دولت اقتدارگرای پهلوی و نمایش ظلم وستم آن بر جامعه ایران پرداخته است و سینمای سیاسی ایران در دهه 60 تا پایان جنگ تحمیلی، متأثر از فضای انقلابی آن زمان، با انتقاد از نظام سیاسی پیشین، دولت را در قالب گفتمان "دولت اقتدارگرا" بازنمایی کرده است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی زمینه محور با تاکید بر ارتباط گرایی برای آموزش مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
23 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، طراحی و اعتبارسنجی یک مدل برنامه درسی زمینه محور با تأکید بر ارتباط گرایی برای آموزش مطالعات اجتماعی در دوره اول متوسطه بود. این مدل با هدف ادغام ارتباطات واقعی و ایجاد یک محیط یادگیری متصل، به منظور افزایش مشارکت دانش آموزان و تقویت مهارت های تفکر انتقادی طراحی شد. روش شناسی: این پژوهش از نوع بنیادی-کاربردی و با استفاده از روش های کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کتب، مقالات و تحقیقات مرتبط با موضوع بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. همچنین، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی و آموزش انجام شد. این خبرگان شامل معاونین آموزشی، معاونین پرورشی و اعضای هیات علمی بودند. برای تحلیل داده ها از تکنیک دلفی استفاده شد که در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته ها: پژوهش پنج بعد اصلی با شانزده مولفه را که برای مدل برنامه درسی زمینه محور ضروری بودند شناسایی کرد: منطق و اهداف، محتوا و فعالیت های یادگیری، نقش معلم و مواد و منابع، گروه بندی و سنجش و ارزشیابی، و مکان و زمان. مولفه های کلیدی شامل دانش و یادگیری، مشارکت و درگیری، مهارت های اجتماعی، خودهدایتی و اشتیاق تحصیلی بودند. نتیجه گیری: یافته ها از توسعه یک مدل جامع و متصل برنامه درسی که تجربیات و نتایج آموزشی دانش آموزان دوره اول متوسطه را بهبود می بخشد، حمایت می کنند. ابعاد و مولفه های شناسایی شده با ادبیات موجود همخوانی دارند و اهمیت برنامه های درسی فراگیر، حساس به زمینه و مبتنی بر اخلاق را برجسته می کنند. این مطالعه چارچوبی قوی برای مربیان و سیاست گذاران برای بهبود آموزش مطالعات اجتماعی از طریق طراحی نوآورانه برنامه درسی ارائه می دهد.
تحلیل جامعه شناختی رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسیتی (دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
301 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه جامعه شناختی رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسیتی (دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری) در سال 1402 است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی و همبستگی می باشد و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری با تعداد 2450 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 395 نفر برآورد گردید و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز، از پرسش نامه استاندارد هویت جنسیتی مک براید و همکاران (2008) و پرسش نامه محقق ساخته اعتیاد به شبکه های اجتماعی استفاده شده است. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شد و برای تحلیل فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در آزمون پیرسون بین تحقیق پنج گانه مؤلفه های متغیر مستقل (اعتیاد به شبکه های اجتماعی) دو مؤلفه میزان اعتقاد به شبکه های اجتماعی و میزان مشارکت با دیگران در شبکه های اجتماعی رابطه مستقیم در سطح ضعیفی را با متغیر وابسته تحقیق نشان داده اند؛ ولی سه مؤلفه دیگر متغیر مستقل (میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان دلبستگی به شبکه های اجتماعی و میزان رضایت از شبکه های اجتماعی) رابطه متوسط و مستقیمی را با متغیر وابسته تحقیق داشته اند. نهایتاً 4 مؤلفه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان دلبستگی به شبکه های اجتماعی، میزان اعتقاد به شبکه های اجتماعی و میزان مشارکت با دیگران در شبکه های اجتماعی توانستند 33 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند.
نقش ارتباطات انسانی در ترسیم جایگاه اجتماعی زنان؛ به کمک مطالعه موردی ادبیات داستانی هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
38 - 1
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی فاخر برجای مانده از نویسندگان بنام جامعه که به نوعی نمایندگان جامعه و بازتاب دهندگان مناسبات موجود در آن هستند را می توان به عنوان گزارش ها و روایت های مهمی تلقی کرد که ماده ذهنی جامعه را تأمین می کنند و تحلیل آن می تواند در جهت تبیین مؤلفه های محوری جامعه همچون جایگاه اجتماعی و جنسیت کمک شایانی نماید. این در حالی است که هدایت به عنوان نویسنده ای صاحب سبک و تأثیرگذار در آثار شاخص و متعددی همچون بوف کور، علویه خانم، سه قطره خون، عروسک پشت پرده و زنی که مردش را گم کرد به مسائل و موضوعات پیرامون زنان در جامعه پرداخته و جنسیت زن در آثار مذکور دارای نقشی پررنگ و محوری است، ازاین رو در این پژوهش سعی شد با تحلیل گفتمان انتقادی به روش فرکلاف، داستان زنی که مردش را گم کرد به واکاوی جایگاه اجتماعی جنسیت زن در جامعه پرداخته و نقش ارتباطات انسانی در شکل گیری جایگاه مذکور بررسی شود که درنهایت مشخص شد هدایت با پررنگ نشان دادن نقش ارتباطات انسانی در شکل گیری جایگاه زنان، مسائل و مشکلات پیرامون آنان را به خوبی به تصویر کشیده است که در جامعه حال حاضر نیز همچنان مصداق دارد و وی نشان داده است تا مادامی که جامعه مشکلات مذکور را حل نکند زنان قربانی بی سروصدای تراژدی حضور در جامعه هستند و در آخر نیز تلاش شد با ارائه جداول و نمودارهای متعدد در قالب آمار توصیفی از یافته های تحقیق، نتایج آن ملموس و محسوس تر نشان داده شود.
کاربست مفهوم هنر اشراقی و سمبل فطری شهید آوینی در رسانه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
27 - 56
حوزههای تخصصی:
در حوزه فرهنگ، رسانه و هنر، بیان مفاهیم معنوی و غیرملموس، معمول تر از مفاهیم مادی و ملموس است. از این رو، ابداع راهبردهای فرهنگی و هنری مؤثر در جهت انتقال پیام به مخاطب از سوی تهیه کننده و کارگردان، ضروری است. در رسانه ملی نیز برنامه های با محوریت دین و با هدف گفت وگو پیرامون جهان بینی اسلامی، بیشتر در معرض این موضوع هستند و لازم است مفاهیم معنوی و غیرمادی را به شیوه مناسب و تأثیرگذار به مخاطب ابلاغ کنند. بنابراین، استفاده از قالب و ساختارهایی که سازندگان برنامه ها را در این امر یاری کند، ضروری است. هدف این پژوهش، بررسی کاربست الگوی اشراقی و سمبل فطری شهید آوینی در رسانه دینی است. در این تحقیق، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و براساس تحلیل داده های تطبیقی و مشاهده برنامه ها یا تولیدات این حوزه است. مطالعه موردی این پژوهش نیز واکاوی برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» ویژه برنامه افطار شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی است که از سال 1399 تا 1403 پخش شده است. با انتخاب نمونه های تصادفی برنامه هایی از این مجموعه، به تحلیل فرم و محتوای آن پرداخته شده تا مشخص شود چه میزان از عناصر آنها، مبتنی بر رویکرد هنر اشراقی و سمبل فطری است. براساس نتایج، مؤلفه های موجود در مقوله هنر اشراقی شهید آوینی که بیش تر در سینما به کار گرفته شده اند، قابلیت پرداخت و استفاده در برنامه های دینی رسانه ملی را نیز دارند. بهره گیری از عناصر مبتنی بر سمبل فطری در وجه هنری و نمایشی برنامه ها، می تواند در ابلاغ مفاهیم معنوی به صورت درونی و نهانی در مخاطب، کارساز و مؤثر باشد.
مواجهه با عدم قطعیت های آینده در صنعت داروسازی با استفاده از مدل هوشمندی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
335 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف: عدم قطعیت، پیچیدگی و پویایی سه ویژگی محیطی هستند که سازمان های قرن بیست و یکم را احاطه کرده اند و باعث بی ثباتی آنها شده اند. بهبود پیش بینی درباره فرصت ها و تهدیدهای آینده و عکس العمل سریع به آنها، به شایستگی اصلی سازمان های موفق تبدیل شده است، سازمان هایی که به اطلاعات راهبردی دسترسی دارند، در حوزه خود پیشرو و رهبر خواهند بود. هوشمندی راهبردی مکانیسمی است که این فرصت را پدید می آورد. تحقیق حاضر سعی بر آن دارد با توجه به شرایط پیش روی شرکت های فعال در حوزه داروسازی به ارائه مدل هوشمندی راهبردی به عنوان ابزاری جهت کاهش عدم قطعیت در این صنعت بپردازد. روش شناسی: تحقیق حاضر از منظر هدف، در گروه پژوهش های کاربردی و از منظر روش گرد آوری اطلاعات، در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. جامعه تحقیق حاضر شامل خبرگان حوزه مدیریت استراتژیک، بازاریابی و سیاستگذاری در حوزه صنعت داروسازی بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و در نهایت با انجام 22 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. ابزار جمع آوری داده مصاحبه بود.یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 560 کد احصا که به 25 مقوله فرعی دسته بندی شدند. در نهایت، سه مقوله فشار فناوری، فشار بازار و عدم قطعیت به عنوان شرایط علی؛ دو مقوله مدیریت دانش و چشم اندازسازی به عنوان ابعاد پدیده محوری؛ عوامل فردی و عوامل سازمانی به عنوان مقوله های شرایط زمینه ای؛ عوامل خرد و عوامل کلان به عنوان شرایط مداخله گر؛ دو عامل سازماندهی مجدد و توانمندسازی به عنوان راهبردها؛ و پشتیبانی و بقا به عنوان پیامدها شناسایی شدند.
The Trap of Customization: Capitalism Goes Benevolent
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
83 - 100
حوزههای تخصصی:
Big-tech corporations like Google, Meta, Microsoft etc. extensively utilize customization to collect and analyze user data, a practice integral to their business models. Google leverages user data to personalize services across its platforms, notably in its search engine and YouTube, to enhance user experience and bolster its targeted advertising strategies. Similarly, Meta uses algorithmic content curation on Facebook and Instagram, tailoring user feeds to individual preferences and behaviors, thereby generating detailed user profiles for marketing purposes. Microsoft's approach, particularly with Office 365 and LinkedIn, focuses on productivity enhancements while also gathering user data for feature refinement and targeted advertising. These practices, I argue, while improving user engagement, raise significant privacy concerns. The extensive data collection often occurs without full transparency or user consent, leading to debates about ethical implications, digital surveillance, and societal impacts. In response, there is a growing demand for stricter data governance and privacy regulations, as seen in initiatives like the GDPR and CCPA, aiming to balance the benefits of personalization with the rights and privacy of users.
تأثیر مناسک پیاده روی اربعین بر قدرتمندی هویت در جامعه عرب زبان خوزستان (نظریه ای داده بنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
675 - 706
حوزههای تخصصی:
مناسک و آئین های دینی ازجمله پیاده روی اربعین در جوامع انسانی تأثیر مهمی در همبستگی اجتماعی و قدرتمندی هویت دارد. این پژوهش با هدف ادراک فهم نخبگان و فعالان سیاسی اجتماعی عرب زبان خوزستانی در سازوکار تأثیر پیاده روی اربعین بر روی همبستگی اجتماعی و تقویت هویت ملی عرب زبانان خوزستان انجام شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق از روش کیفی نظریه زمینه ای چارمرزی استفاده شده و محقق داده ها را با استفاده از مصاحبه های عمیق با ۳۰ نفر از نخبگان و فعالان سیاسی اجتماعی عرب زبان جمع آوری کرده است. در مبانی نظری از نظریه های گیرتز، گافمن، تر و فارابی که بر تأثیر مناسک دینی بر هویت سازی و معناسازی دارند، استفاده گردید. یافته های محقق با استفاده از نزدیک به ۲6۰ کد اولیه استخراج شده هشت کد متمرکز برساختی «فرصت فقرزدایی و محرومیت زدایی»، «حس محرومیت تجربه شده»، «تدارک فضای شناختی از عرب زبانان»، «زدودن بدبینی و عرب ستیزی»، «الگوواره هویت ساز اربعین»، «هویت ملی قدرتمندتر» را استخراج و سپس داستان روایت را تدوین کرده است. نتیجه گیری: پیاده روی اربعین در تقویت هویت ملی و افزایش همبستگی اجتماعی و کاهش قوم گرایی در میان عرب زبانان تأثیر مثبت داشته است و پیاده روی اربعین را به مثابه فرصتی برای محرومیت زدایی و زدودن عرب ستیزی و تقویت سرمایه اجتماعی می دانند.
بررسی جامعه شناختی اخلاق کار و مقایسه آن در بین زنان و مردان کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر (با تأکید بر بند 24 سیاست های کلی نظام اداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
811 - 840
حوزههای تخصصی:
اخلاق کار یکی از نیازهای اساسی هر جامعه است و نیروی انسانی برخوردار از اخلاق کار، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف و توسعه ملی کشورها محسوب می شود. اصلی در این پژوهش تحلیل جامعه شناختی اخلاق کار زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر بوده است. برای چهارچوب نظری تحقیق از نظریه پردازان در حوزه های مختلف جامعه شناسی، مدیریت سازمانی و روان شناسی استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری، تمامی زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر بودند. نمونه آماری با استفاده از نرم افزار سمپل پاور تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ایی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه 78 سؤالی محقق ساخته استفاده شد. روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی از طریق آلفای کرونباخ (78/0= ) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و amos و با تحلیل مدل معادلات ساختاری در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج حاصل نشان داد که کنترل سازمانی با ضریب مسیر (626/0)، میزان تحصیلات با ضریب مسیر (156/0)، نگرش جنسیتی با ضریب مسیر (099/0) و باورهای مذهبی با ضریب مسیر (325/0) بر اخلاق کار زنان و مردان کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر تأثیر دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی نمونه های مستقل در سطح معنی داری (05/0) نشان داد که اخلاق کار زنان با میانگین (105) بیشتر از مردان است.
مرور سیستماتیک و فراتحلیل مطالعات رابطه دین و شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
207 - 243
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل و مرور سیستماتیک می کوشد پژوهش ها را ترکیب و از مطالعات انجام شده درباره رابطه دین و شادی نتیجه گیری کند؛ بنابراین، مقالات چاپ شده در نشریات علمی-پژوهشی و پایان نامه های دانشگاهی مرتبط با موضوع مطالعه و مطابق با سایر معیارهای ورود، تشخیص داده شدند، وارد تحلیل شده و پس از غربال از میان 54 اثر، درنهایت مطابق با معیارهای خروج، 14 اثر حائز شرایط تحلیل نهایی دانسته شدند. یافته ها بیانگر ناهمگنی اندازه اثر و نداشتن سوگیری انتشار مطالعات بررسی شده بودند. سپس، ضریب اندازه اثر تصادفی با توجه به ناهمگن بودن مطالعات و نقش تعدیلگر چهار متغیر با به کارگیری نسخه دوم نرم افزارCMA ارزیابی شد. یافته ها نشان دادند اندازه اثر ترکیبی رابطه دین و شادی معادل 311/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، متوسط ارزیابی می شود. همچنین «زمان انجام تحقیقات»، «مکان آن ها»« جامعه آماری»، «فیلد مطالعاتی محققان»، متغیرهای تعدیلگر در نظر گرفته شد و ضریب اثر برای طبقات آن ها به این صورت محاسبه شد : اندازه اثر ترکیبی تحقیقاتی که قبل از سال 95 به مطالعه پرداخته بودند 455/0 است و بعد از سال 95 ضریب اندازه اثر مطالعات 342/0 است. همچنین، ضریب اثر ترکیبی برای مطالعاتی که در مناطق مرکزی ایران انجام شده بودند 415/0 و برای سایر مناطق 315/0 محاسبه شد. همچنین، ضریب اندازه اثر ترکیبی مطالعاتی که حوزه مطالعاتی آن ها جامعه شناسی است کمتر از سایر رشته ها برآورد شده است. این تفاوت مطابق با انتظارات نظری است و درمجموع نتایج نشان دادند، دین با تعدیلگری متغیرهای چهارگانه بیان شده، تأثیر متفاوتی بر شادی دارد. درنهایت برای بهبود این رابطه، راهکارهایی برخاسته از نتایج این مطالعه ارائه شد.
تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی فرزندان بزرگسال و والدین از یکدیگر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
449 - 482
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روابط نسلی و جنسیتی، در این مقاله به تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی میان فرزندان بزرگسال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده و 1000 نفر از 30 حوزه به شیوه خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده که در حمایت عاطفی والدین و فرزندان بزرگسال از یکدیگر، تفاوت های جنسیتی وجود دارد. به طوری که حمایت عاطفی پدران و مادران از دختران بیش از پسران و حمایت عاطفی مادران از دختران بیش از حمایت عاطفی پدران از دختران بوده است. در صورت طلاق والدین، حمایت عاطفی پدران از فرزندان کمتر از حمایت عاطفی مادران گزارش شده است. همچنین حمایت عاطفی دختران از پدران و مادران بیش از حمایت عاطفی پسران از پدران و مادران و حمایت عاطفی دختران از مادران بیش از پدران بوده است. حمایت عاطفی دختران و پسران از پدران در صورت طلاق و تضاد والدین، کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که مادران پیوندهای عاطفی بیشتری با فرزندان خود و به ویژه با دختران خود دارند و در طلاق و تضاد والدین، روابط فرزندان بزرگسال با والدین و به ویژه با پدر، تضعیف می گردد. تقویت پیوندهای عاطفی پدران با فرزندان و تلاش والدین در راستای پایداری زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
Investigating the Factors Influencing the Teaching of Technical and Practical Courses in the College of Art in Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
105 - 114
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study was to investigate the factors influencing the teaching of technical and practical courses in the College of Art in Iraq.
Methodology: This applied-developmental study employed a survey-cross-sectional design. The statistical population consisted of art teachers in technical and vocational programs in Iraq, with a sample size of 188 teachers selected through cluster-random sampling. Data collection was conducted using a questionnaire validated for face and construct validity, and reliability was confirmed with Cronbach's alpha coefficients exceeding 0.7. Data analysis was performed using SPSS and Smart PLS software to examine the relationships between variables.
Findings: The analysis revealed that strategic teaching planning significantly impacts educational, social, and individual outcomes. The contexts of technical and practical education and the teaching methods used in these courses significantly influence strategic teaching planning. Additionally, educational, human, and organizational factors were found to have a notable impact on the teaching of technical and practical courses. However, the traditional education system negatively affected strategic teaching planning. These findings align with previous research highlighting the importance of strategic planning, adaptive teaching methods, and the integration of modern technologies in improving educational outcomes.
Conclusion: Strategic teaching planning is crucial for enhancing educational, social, and individual outcomes in technical and practical courses. Educational contexts, teaching methods, and various influencing factors must be considered to develop effective strategic plans. The traditional education system's rigidity poses challenges to effective teaching planning, suggesting a need for more flexible and innovative approaches. These insights provide valuable recommendations for educators and policymakers to improve the quality of technical and practical education in the arts.
ارزیابی عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز از دیدگاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
231 - 258
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری را دو گروه تولید کنندگان و مصرف کنندگان تشکیل می دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها از تمام شماری استفاده گردید. در جامعه مصرف کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل موضوع از مدل سازی معادلات ساختار و نرم افزار spss بهره گرفته شد. بررسی یافته ها نشان می دهد، بیشترین بار عاملی برای معرف های حمل و نقل و توزیع مناسب محصولات با بار عاملی 800/0و برگزاری همایش ها و نمایشگاه ها با بار عاملی 733/0 برآورد گردیده است. بیشترین مقدار t با 159/9 در مدل ساختاری بین متغیرها مربوط رسانه های جمعی و ساختار سیاسی و تصمیم گیری می باشد. مقادیر بدست آمده t، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، رسانه های جمعی در رتبه اول و هنجارهای اخلاقی در رتبه پنجم قرار دارند. مقایسه و بررسی دیدگاه دو گروه تولیدکننده و مصرف کننده، بیانگر این است که در هر دو گروه، شاخص های بعد اجتماعی، در پذیرش کشاورزی ارگانیک تأثیر داشته است. عواملی مانند رسانه های جمعی، دسترسی به منابع و اطلاع رسانی و آموزش، از عمده عواملی بودند که پذیرش کشاورزی ارگانیک را در بین هر دو گروه مورد مطالعه تحت تأثیر قرار داده اند.
تحلیل جایگاه مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در جامعه شناسی آکادمیک ایران (دهه های 1330 و 1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از جایگاه مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی که در دهه 1340 ذیل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شروع به کار کرد، در جامعه شناسی آکادمیک ایران پرسشی بنیادین است؛ چرا که در اکثر بررسی های صورت گرفته درباره مؤسسه، جامعه شناسی به مثابه علمی وارداتی و بی نسبت با زمینه اجتماعی ایران ترسیم شده است. از سوی دیگر در پاسخ به این پرسش نه تنها می توان جریان های جامعه شناسی ایران را از هم تمییز داد، بلکه می شود ریشه ها و علامت های ناتوانی و رنجوری علوم اجتماعی ایران معاصر را نیز شناخت. در این مقاله به روش تاریخ انتقادی و مطالعه اسنادی نشان می دهیم تحلیل این جایگاه، جز از مجرای فهم میدان اجتماعی که مؤسسه در درون آن شکل گرفته امکان پذیر نیست. در این راستا بیشتر تحلیلگران به تاریخ نگاری جامعه شناسی آکادمیک در ایران و آن هم بی نسبت با مواد و مصالح این تاریخ پرداخته اند؛ چرا که آن چنان که نشان خواهیم داد، اینان بیشتر به امکان یا امتناع علوم اجتماعی در ایران می پردازند و نه جامعه شناسی آکادمیک ایران. مؤسسه آکادمیک مطالعات و تحقیقات اجتماعی از دل پرسش ها و ضرورت های اجتماعی ایران برآمده و گام هایی که در راه تولد جامعه شناسی در ایران برداشته در پی پاسخ به همین پرسش ها و ضرورت ها بوده است. تحقیق ما نشان می دهد دیدن عوامل خارجی به تنهایی نمی تواند بازگوکننده حقایق تاریخی جامعه ایران معاصر باشد. .
مطالعه جامعه شناختی عملکرد سازمان های مردم نهاد خدمات بهزیستی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد سازمان های مردم نهاد (سمن ها) از شاخص های اصلی در بهینه سازی فرایند مدیریت آن ها است. این مقاله با هدف ارزیابی عملکرد سمن های خدمات بهزیستی و پیشنهادهای مدیریتی برای ضعف های آن ها نوشته شده است. روش تحقیق ترکیبی است. داده های کمی با مطالعه پیمایشی پرسشنامه ای و داده های کیفی با مصاحبه عمیق جمع آوری شدند. جامعه آماری در مطالعه پیمایشی، مددجویان و خدمات گیرنده های سمن های بهزیستی در تهران بودند که از بین آن ها ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مصاحبه عمیق، مشارکت کنندگان شامل مدیران و کارشناسان زبده سمن ها به تعداد ۱۵ نفر بودند. یافته ها نشان داد سمن ها فقط در حوزه های غیرحرفه ای خود موفق بوده اند و فقدان دانش گرایی و تخصص گرایی و عدم تأمین مالی مهم ترین عوامل ناکامی آن ها در فعالیت های حرفه ای شان بوده است. تحلیل عملکرد سمن های بهزیستی با استفاده از مدل تحلیل اهمیت-عملکرد مشخص کرد چهار حوزه فعالیت حرفه ای سمن ها در بخش اتلاف منابع قرار دارد و مستلزم انتقال آن ها به بخش عملکرد بهینه است. سمن های بهزیستی عملکرد موفقی نداشته اند و این امر مستلزم ترمیم سه بخش فرایند از طریق نحوه تعامل آن ها با دولت، محتوا از طریق تخصص گرایی، و بهبود عملکرد و توسعه با ارزیابی های دوره ای است.
مفهوم شناسی و مطالعه تطبیقی دیپلماسی سایبر، دیجیتال و همگرا (با تأکید بر بند هفتم سیاست های کلی اطلاع رسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
511 - 550
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین حوزه های میان رشته ای فضای مجازی، ارتباط میان دو حوزه حکمرانی فضای مجازی و دیپلماسی است. نو بودن این حوزه میان رشته ای و ماهیت پویای هر دو ساحت، سبب بروز نوعی سیالیت، پویایی، عدم استقرار و حتی تشتت در چهارچوب مفهومی آن شده است. در این میان دو مفهوم «دیپلماسی دیجیتال» و «دیپلماسی سایبر» دارای بیشترین بسامد در کاربرد هستند که از عارضه تشتت و خلط مفهومی رنج می برند. مسئله این پژوهش ناظر به دو سؤال است: 1- با توجه به سپهر حکمرانی فضای مجازی مربوطه، مرز مفهومی میان دیپلماسی دیجیتال و دیپلماسی چیست؟ 2- در جهت پیوند و همگرایی دیپلماسی دیجیتال و سایبر، مفهوم «دیپلماسی همگرا» در سپهر معرفتی «حکمرانی عصر فضای مجازی» از چه چهارچوبی برخوردار است؟ این پژوهش با روش جمع آوری کتابخانه ای و روش تحلیل توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته ها و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دیپلماسی دیجیتال و دیپلماسی سایبر ذیل دو سپهر اندیشه ای حکمرانی متفاوت تعریف می شوند (حکمرانی «با» فضای مجازی و حکمرانی «بر» فضای مجازی) و بر این اساس در شاخص هایی همچون چیستی، کنشگر، مورد کنش، هدف و نوع حکمرانی تفاوت معنادار دارند. از همین رهگذر، جنبه نوآورانه این پژوهش، پیشنهاد مفهوم «دیپلماسی همگرا» در سپهر حکمرانی «عصر» فضای مجازی است. در دیپلماسی همگرای عصر فضای مجازی، شاهد پیوند و تقارب دیپلماسی سایبر و دیپلماسی دیجیتال هستیم؛ به طوری که تأثیر و تأثرهای متراکم آن ها را شاهد هستیم. بر اساس این چهارچوب مفهومی می توان دلالت های نظری و سیاستی جدی برای حکمرانی عصر فضای مجازی جمهوری اسلامی پیشنهاد داد.
واکاوی تفسیر نسل Z از عدالت اجتماعی (مطالعه موردی خمینی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
83 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی تفسیر نسل Z از مفهوم عدالت اجتماعی است. این پژوهش با راهبرد کیفی و روش پدیدارشناسی در سال 1402 در خمینی شهر اصفهان انجام گرفت که در آن، 16 نفر از متولدین سال های 1377 الی 1387 ساکن خمینی شهر ازطریق روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام گرفت. فرایند نمونه گیری تا دستیابی به اشباع ادامه یافت. پس از آن، داده ها تجزیه وتحلیل شدند که 9 مقوله فرعی در قالب 3 مقوله اصلی از آنها استخراج شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مشارکت کنندگان تجاربی از تبعیض اقتصادی، تبعیض در خانواده و همچنین تبعیض در تحصیل به همراه دارند که موجب بروز مفهومی از عدالت اجتماعی با عنوان «عدالت اجتماعی دوبخشی» در میان آنان شده است. نسل Z برای گسترش عدالت اجتماعی راهکارهای متنوعی را شامل تحول حکمرانی، تحول فرهنگی، دموکراتیزاسیون و کنشگری مدنی مطرح نمودند. به شکل کلی می توان بیان کرد که نسل Z با بهره گیری از تجربه های شخصی تبعیض آمیز و همچنین تعاریف موجود درباره عدالت اجتماعی، تفسیری جدید و التقاطی از مفهوم عدالت اجتماعی ارائه می کنند که ترکیبی از برابری و استحقاق است و به دنبال گسترش آن در جامعه ازطریق تحولات فرهنگی و سیاسی و همچنین کنش های فردی هستند.
تحلیل رابطه طرد اجتماعی با ظرفیت های کارآفرینی اجتماعی در ترک اعتیاد زنان و دختران معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 27
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر رابطه طرد اجتماعی با کارآفرینی اجتماعی در ترک اعتیاد زنان و دختران معتاد را بررسی می کند. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری کلیه زنان و دختران معتاد در استان خراسان رضوی هستند. نمونه گیری از مراکز نگه داری معتادان زن و انجمن معتادان گمنام انجام شده است. حجم نمونه 354 نفر بر اساس فرمول کوکران به دست آمد. شیوه نمونه گیری به شکل تصادفی از روی لیست های موجود انجام شد. یافته های جدول هم بستگی نشان می دهد که توانمندی کارآفرینی با طرد اجتماعی رابطه معکوس دارد و با افزایش میزان طرد اجتماعی توانمندی کارآفرینی در بین زنان و دختران معتاد کاهش می یابد. در تحلیل رگرسیون به عنوان مدل نهایی متغیرهایی که در شاخص طرد اجتماعی به طور هم زمان باعث کاهش توانمندی کارآفرینی اجتماعی می شوند، شامل توهین شنیدن به خاطر اعتیاد، طعنه شنیدن به خاطر اعتیاد، کم شدن معاشرت، از دست دادن شغل و قطع رابطه اجتماعی به دلیل اعتیاد است. به این ترتیب، کارآفرینی اجتماعی می تواند یکی از راهکارهایی باشد که برای غلبه بر طرد اجتماعی به افراد معتاد کمک کرده تا در مسیر ترک اعتیاد قرار بگیرند. در نتیجه گیری ظرفیت های کارآفرینی اجتماعی بر اساس شاخص طرد اجتماعی شامل ایجاد شبکه های اجتماعی مرتبط با کارآفرینی برای گروه های خاص (زنان و دختران معتاد) با کاهش تأثیرات طرد و انزوای اجتماعی به ترک اعتیاد آنها کمک می کند. نتیجه کارآفرینی خارج شدن از انزوا و طرد اجتماعی است و مسیر کارآفرینی اجتماعی برای کمک به حل مشکل طرد اجتماعی ایجاد شبکه اجتماعی با رویکرد کارآفرینی برای زنان و دختران معتاد است. این شبکه از مجموعه ای از افراد و گروه های مرتبط با کارآفرینی تشکیل می شود تا زنان و دختران معتاد را به سمت فعالیت های کارآفرینی و راه اندازی کسب وکار کمک کند.
طراحی مدل پایداری اجتماعی- فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
271 - 312
حوزههای تخصصی:
استراتژی های توسعه، بدون در نظر داشتن ابعاد انسانی، اجتماعی و زیست محیطی آن، پویایی هایی را ایجاد می کند که به موجب آن عوامل اصلی توسعه یافتگی به جای آن که به عنوان پیش رو برای فرآیند توسعه عمل کنند، با تأخیرهای زمانی در مقابل توسعه قرار می گیرند. هدف این پژوهش طراحی مدل پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران مبتنی بر روش کیفی داده بنیاد است. نمونه آماری این پژوهش شامل 18 نفر از خبرگانی است که در حوزه پایداری اجتماعی- فرهنگی دارای دانش کافی و تجربه عملی هستند. نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان توسعه اجتماع محور مشارکتی ظاهر گردید. یافته های پژوهش بر اساس مدل پارادایمی در پنج محور (شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. نتایج نشان می دهد همراهی نکردن جامعه محلی با توسعه، شرایط نامناسب اشتغال و درآمد، فقر و معیشت نامطلوب جامعه محلی، محرومیت جامعه محلی از امکانات مناسب، بازنمایی منفی رسانه ها از هویت بلوچ، نقش آفرینی گروه های مرجع محلی در منفی سازی نگرش جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه و بی اعتمادی جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه از عوامل مؤثر بر پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران است. در ضمن پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران موجب پیامدهایی مانند توسعه اجتماعی منطقه، کاهش فقر و محرومیت منطقه، ارتقای سطح اعتماد در جامعه محلی، ارتقای هوش فرهنگی در جامعه محلی است.