فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
73 - 88
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار یکی از مهم ترین دوره های سفرنامه نویسی محسوب می شود. آموزش در جامعه دوره قاجار را می توان از زوایای مختلف بررسی کرد. گروهی از سفرنامه نویسان اروپایی از اعتلای آموزشی، اجتماعی و فرهنگی ایران سخن به میان آورده اند و گروهی دیگر از نقاط ضعف آموزش ایران پرده برداشته اند. در این پژوهش سعی شده است ابهامات اساسی همچون مراحل مختلف سیر تحول آموزش علوم، عناصر اساسی در نهادهای آموزشی، آموزش در عصر قاجار و به طور کلی نگرش و عملکرد دولتمردان، متخصصان و قشرهای مختلف جامعه نسبت به آموزش و مراکز آموزشی مطالعه و بررسی شود. بر این مبنا با توسل به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیل داده ها می توان دریافت که در اوایل دوره قاجار آموزش به صورت سنتی بود. از جمله نقایص این روش، پایین بودن سطح دانش مکتب داران، تنبیه بدنی، نبودن امکانات آموزشی در مکتب خانه ها و یادگیری متکی بر جنبه حفظ مطالب بود که سبب شکل گیری مدارس جدید شد و آموزش از شیوه سنتی به شیوه نوین درآمد. در این زمان روشنفکرانی همانند امیرکبیر و میرزا حسن رشدیه توانستند تحولات عظیمی به وجود آورند. اگرچه در باور عمومی، باسوادی زنان، مخالف اسلام و برای جامعه خطرناک و ننگ محسوب می شد اما در همین دوران ضرورت آموزش زنان نیز احساس شد. به طور کلی واکنش روحانیون درباره آموزش و پرورش نوین، پیچیده بود، عده ای از آن ها به شیوه های مختلف با این اسلوب مخالفت داشتند و برخی دیگر موافق این تغییر و تحولات بودند و به ساختن مدارس متعددی همت گماشتند.
تجربه زیسته زنان دانشجوی افغانستانی از «دانشجو بودن» در ایران (مطالعه موردی: دانشگاه های تهران و قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تجربه زیسته دانشجویان دختر افغانستانی از «دانشجو بودن» در دانشگاه های تهران و قم می پردازد. این تحقیق با طرح این پرسش که «زن افغانستانی، به عنوان یک "دانشجو" چه ادراکی از دانشجو بودن در ایران دارد»، از رویکرد پدیدارشناختی برای کشف تجربیات زیسته دانشجویان دختر افغانستانی استفاده می کند. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 30 دانشجوی دختر افغانستانی شاغل به تحصیل در دانشگاه های ایران است که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. مصاحبه ها پس از پیاده سازی و تدوین، با استفاده از روش تحلیل متن بررسی شد. یافته ها بر این امر دلالت می کنند که در «زیست دانشجویی» تجربه جاذبه ها بیش از دافعه ها است. همچنین در این مطالعه مفهوم «احساس امنیت» که از روایت های مشارکت کنندگان برآمده است به عنوان مفهوم مرکزی پدیدار می شود و اهمیت آن در «بیان هویت»و «مجال تغییر آن» در عرصه آموزش عالی ایران آشکار می گردد.
پیاده روی اربعین به مثابه هویت آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
529 - 560
حوزههای تخصصی:
آیین پیاده روی اربعین بعنوان یکی از بزرگترین رویدادهایی فرهنگی-اجتماعی جهان اسلام هرساله با استقبال زائران در حال برگزاری است. این حرکت جمعی بر مبنای مولفه های تاریخی، مذهبی، جغرافیایی و سیاسی و در قالب هویت اربعینی ظهور و بروز پیدا کرده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی و واکاوی تجربه زیسته و تفسیر دانشجومعلمان به عنوان زائران از پیاده روی اربعین می باشد. محقق در این مطالعه ضمن حضور در پیاده روی و مشاهده مشارکتی، از تکنیک مصاحبه روایی به منظور جمع آوری داده ها استفاده نموده است. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجومعلمان شرکت کننده در پیاده روی اربعین 1402 می باشد که در موکب دانشگاه فرهنگیان سکنی گزیده اند. نمونه گیری به شیوه هدفمند و در دسترس صورت گرفته است. نظر به اینکه این آیین، تعلیق امر مادی تلقی می شود و در طی آن افراد برای مدت هرچندموقت از دنیای روزمره و معمولی خود جدا شده و رویارویی با امر مقدس را تجربه می کنند، فلذا یافته های تحقیق متناسب با میدان و به منظور فهم عمیق تر محقق و انتظام بخشی علمی در قالب دوگانه هایی، استخراج، دسته بندی و تنظیم شده است که شامل: زمان/مکان، فردی/جمعی، عینی/ذهنی، دوست/ دشمن، فقیر/غنی، کثرت/وحدت، ایرانی/عراقی، زائر/خادم، اتحاد/افتراق می باشد. یافته ها بیانگر اینست که زائران با شرکت در این آیین جمعی برای مدتی هرچند موقت خود را هماهنگ و همسو با سایر زائران، مناسک و مراسم مذهبی مشترکی را انجام داده و براین اساس خود را در قالب هویت اربعینی تعریف نموده و باز می شناسند .
تأثیر شبکه های اجتماعی بر اقناع تبلیغات انتخاباتی (مطالعه موردی انتخابات مجلس دهم در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
793 - 830
حوزههای تخصصی:
نقش روزافزون شبکه های اجتماعی آنلاین در شکل گیری کنش های اجتماعی-سیاسی افراد، اهمیت مطالعه تأثیر این شبکه ها بر انتخابات را به عنوان مهم ترین عرصه رقابت سیاسی آشکار می سازد. این پژوهش به بررسی نحوه اثرگذاری کاربری شبکه های اجتماعی بر تصمیم گیری افراد در فرایند چارچوب سازی رسانه ای در زمان انتخابات می پردازد. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا کاربری شبکه های اجتماعی، اثرپذیری از چارچوب سازی مراجع و فرایندهای سنتی اثرگذار بر کنش سیاسی رأی دهندگان را متحول ساخته است؟ برای پاسخ از روش کیفی استفاده شده است. تجربه زیسته رأی دهندگان از تأثیر فضای مجازی بر شکل گیری چارچوب های گفتمانی مؤثر بر کنش سیاسی و نحوه رأی دهی آنان، از طریق مصاحبه های عمیق جمع آوری و با روش تحلیل گفتمان "پدام" تحلیل شده است. پژوهش بر دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران متمرکز بوده و نمونه گیری از کنشگرانی که به لیست اصلاح طلبان (لیست پیروز) رأی داده اند، صورت گرفته است.نتایج تحلیل نشان می دهد در زمینه هویت یابی، فضای مجازی نقش تأسیسی کمرنگی در مورد هویت سیاسی در انتخابات مجلس دهم داشته و باید نقش تقویتی آن را بیشتر مدنظر قرار داد. با این حال، با توجه به ماهیت هیجانی و زودگذر رقابت های انتخاباتی، همین میزان از هویت سازی نیز می تواند قابل توجه باشد. شواهدی از تأثیر فضای مجازی در برساختن هویت اعتدالی یا تعدیل گرایش های سیاسی نیز مشاهده شده است. این یافته ها حاکی از تقویت جریان "مقاومت تفسیری" در برابر چارچوب سازی فضای مجازی است. به این معنا که کاربران شبکه های اجتماعی، صرفاً پذیرنده منفعل پیام های سیاسی نیستند، بلکه به طور فعال در تفسیر و بازتعریف این پیام ها مشارکت می کنند. این نتایج نشان می دهد که رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی و رفتار سیاسی پیچیده تر از آن است که صرفاً بتوان آن را به تأثیرگذاری یک طرفه تقلیل داد. در عوض، این رابطه متقابل و پویا است، که در آن کاربران نقشی فعال در شکل دهی به گفتمان های سیاسی و تصمیم گیری های خود ایفا می کنند.
تحلیل درگیرشدن مخاطب-مشتریان با برند در شبکه های اجتماعی؛ مطالعه موردی دیجی کالا در توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
110 - 69
حوزههای تخصصی:
دیجی کالا به عنوان بزرگترین پلتفرم خرده فروشی آنلاین در ایران، یکی از برندهاییست که از ظرفیت رسانه های اجتماعی مختلف برای تحقق اهدافش بهره می جوید. از طرفی فضای کلی و منحصربفرد حاکم بر میکروبلاگ توییتر به گونه ایست که فعالیت در آن حساسیت های خاص خودش را دارد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به تحلیل شیوه درگیرشدن مخاطب-مشتریان در توییتر با برند دیجی کالا پرداخته شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی-اکتشافی بوده و رویکرد آن کمی است. همچنین از داده کاوی و تحلیل شبکه های اجتماعی در آن استفاده شده و با استفاده از یکی از ابزارهای پایش شبکه های اجتماعی، یعنی پلتفرم هشتگ، به گردآوری و تحلیل داده ها یا همان توییت های موجود در اینترنت پرداخته شده است.در همین راستا، ابتدا توییت های کاربران توییتر که شامل کلیدواژه های مرتبط با دیجی کالا بودند را گردآوری و با تحلیل آنها تلاش کردیم الگوهای درگیرشدن مخاطب-مشتریان با این برند را شناسایی کنیم. در انتها، با نمایش نمودار سری های زمانی روند انتشار مطالب، سری های زمانی و روند احساسات یا سنتیمنت مطالب، ابرکلمات، ابرهشتگ و تاپیک مدلینگ، برجسته ترین روندها و موضوعات درگیرکننده کاربران توییتر با دیجی کالا ارائه و ضمن تحلیل چرایی آن، پیشنهاداتی برای حضور موثر برندها در این شبکه اجتماعی آورده شده است.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
30 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق می باشد. پژوهش حاضر از جنبه هدف از نوع پژوهش های کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری اقلیم کردستان عراق می باشد. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 384 نفر محاسبه گردید و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و مشتمل بر 83 سؤال می باشد که اعتبار آن به ترتیب با استفاده از روش اعتبار محتوایی (صوری) و پایایی آن نیز با استفاده از پیش آزمون و ضریب آلفای کرنباخ مناسب ارزیابی گردید و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای گردآوری شده و با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر متغیرهای؛ میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، اعتیاد به رسانه، وضع تأهل، محتوای رسانه و پایگاه اجتماعی/اقتصادی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان معنی دار است. همچنین متغیر اعتیاد به رسانه با ضریب رگرسیونی 299/0 دارای بالاترین ضریب رگرسیونی و متغیر مذهب (دین) با ضریب 030/0 دارای ضعیف ترین ضریب رگرسیونی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق می باشند.
اثربخشی آموزش های رسانه ای بر سواد روانشناختی رسانه و هویت اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در دنیا رسانه ها فکر و اندیشه، فرهنگ و رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسان ها را القاء می کنند. موضوع هویت یکی از مهمترین مسائل چالش برانگیز زندگی هر انسانی است. هویت اجتماعی یکی از مهمترین ابعاد هویتی است که استفاده از رسانه ها می تواند تأثیرات مختلفی بر آن بگذارد. سواد رسانه ای نیز شکل جدیدی از سواد مورد نیاز بشر برای زندگی است. در این پژوهش اثربخشی آموزش سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی بر سواد روانشناختی رسانه و هویت اجتماعی نوجوانان بررسی شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی و جامعه ی آماری، دانش آموزان دوره متوسطه بود. تعداد60 دانش آموز با نمونه گیری و جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه30 دختر و 30پسر) جایابی شدند. گروه آزمایش (15دختر و 15پسر) به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه90 دقیقه ای، با استفاده از بسته آموزشی محقق ساخته سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی آموزش دیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی (محقق ساخته) و مقیاس هویت اجتماعی (صفاری نیا و روشن، 1390) بود. داده ها با spss23 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی بر سواد رسانه ای و هویت اجتماعی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد. با توجه به نقش موثر آموزش سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی در ارتقای سواد رسانه ای و وضعیت هویت اجتماعی نوجوانان، آموزش سواد رسانه ای به عنوان یک روش کارآمد در راستای ارتقای شاخص های روانی-اجتماعی از جمله هویت اجتماعی نوجوانان پیشنهاد می شود.
شبیه سازی اثر متغیر رفتاری بخشش بر توزیع ثروت در بافت شهری بر اساس مدل عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
177 - 195
مدل مبتنی بر عامل یک مدل محاسباتی است که در علوم اجتماعی و اقتصاد برای شبیه سازی رفتار عامل های فردی (مانند خانواده ها، شرکت ها یا دولت ها) و چگونگی تأثیر متقابل آنها با یکدیگر و محیط بر نتایج کلی سیستم استفاده می شود. مدل های عامل محور به گونه ای طراحی شده اند که پیچیدگی سیستم های اجتماعی در دنیای واقعی را از طریق شبیه سازی رفتار تعداد زیادی عامل به تصویر بکشند. هر یک از این عوامل دارای قوانین و استراتژی های تصمیم گیری خاص خود هستند و معمولاً مکانیسم های یادگیری و سازگاری را نیز در خود جای می دهند. در این تحقیق بر اساس مدل عامل محور، تأثیر بخشش بر توزیع ثروت با استفاده از نرم افزار نت لوگو مدل سازی شده است. از طریق شبیه سازی، شاخص های مختلفی از جمله تعداد فقراء در جامعه، ضریب جینی، درصد رضایت از محل زندگی و چگونگی توزیع بافت شهری مقایسه شده اند. نتایج به خوبی نشان می دهند که این سیستم ها با وجود رفتار بخشش، تا حد زیادی موجب کاهش فقر و نابرابری می شود. نتایج نشان می دهند که بخشش می تواند به تقویت برابری و توزیع مناسب درآمد و ثروت کمک کند و ضریب جینی را کاهش دهد. علاوه بر این، مدل سازی نشان می دهد که اگر اجتماع دارای همدلی بیشتری باشند و ملاک های نوع دوستی را برای محل زندگی خود انتخاب کنند، بافت شهری و جامعه همگون تری رقم می خورد و تفاوت های طبقاتی کمتری در بافت شهری ایجاد می شود
تحلیل جامعه شناختی تعیین کننده های کاهش تولید زباله: یک مطالعه کیفی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
216 - 240
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه انقلاب صنعتی باعث افزایش توانایی های انسان شده است اما محیط زیست نیز به مخاطره انداخته است. یکی از مسائل عمده زیست محیطی، تولید گسترده زباله جامد شهری است که در سراسر جهان، به سرعت در حال افزایش است. برآورد می شود، تولید زباله جامد شهری در سال 2050 به بیش از 4/3 میلیارد تن برسد که یک تهدید جدی برای محیط زیست و حیات انسان است. کاهش تولید زباله، بازاستفاده، و بازیافت، سه رویکرد عمده در مدیریت زباله های جامد شهری هستند که در کشورهای مختلف دنیا مورد توجه می باشند. اتفاق نظر وجود دارد که در سلسله مراتب مدیریت پسماند، کاهش تولید زباله دارای بیشترین نتیجه است. در ایران نیز به دنبال توسعه فعالیت های صنعتی، تولید زباله به طور گسترده افزایش یافته است اما رویکرد کاهش تولید زباله کمتر مورد توجه بوده است. بنابراین، هدف این پژوهش آن است که تعیین کننده های کاهش تولید زباله را در بین شهروندان مورد مطالعه قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک انجام شده است. مشارکت کنندگان، 15 نفر از شهروندان در آبادان می باشند که به صورت هدف مند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، جمع آوری شده اند. مصاحبه ها در مکانی که نمونه ها تعیین می کردند و راحت تر بودند انجام شدند. هر مصاحبه به طور متوسط یک ساعت به طول انجامید و تا اشباع نظری، ادامه پیدا می کرد. کلیه مصاحبه ها با اجازه قبلی مشارکت کنندگان، ضبط و پس از اتمام، بر روی کاغذ مکتوب شدند. سپس، در قالب تم های اولیه، تم های فرعی، و تم های اصلی تنظیم شدند. و بالأخره، برای اعتمادپذیری داده ها از روش ارزیابی و بررسی کلیت یافته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده گردید.یافته ها: براساس یافته ها، ادراک شهروندان از مفهوم زباله در دو مقوله «زباله به مثابه شیئی با ارزش» و «زباله به مثابه چیزی دورریختنی و بی ارزش» دسته بندی شد. به علاوه، یافته های حاصل از تعیین کننده های کاهش تولید زباله منجر به استخراج هجده تم فرعی گردید که پس از تحلیل و دسته بندی براساس تناسب و تشابه، در هفت تم اصلی به شرح ذیل دسته بندی شدند. 1) نگرش های زیست محیطی، 2) هنجارهای ذهنی، 3) بازبینی و برآورد رفتارِ ادراک شده، 4) تعهدات شهروندی، 5) آموزش و یادگیری، 6) رضایت از عملکرد شهرداری، و 7) کنترل و نظارت.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با تقویت نگرش های زیست محیطی، رشد هنجارهای ذهنی، افزایش تعهدات شهروندی، گسترش آموزش، بالابردن رضایت مندی از شهرداری، و ارتقای کنترل و نظارت، می توان تولید زباله را کاهش و به نجات محیط زیست کمک نمود.
افول قدرت آمریکا و نظم نوین منطقه ای و جهانی از دیدگاه مقام معظم رهبری
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷ ویژه علوم سیاسی
97 - 138
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه مقام معظم رهبری آیت الله سید علی خامنه ای> دولت ایالات متحده آمریکا رو به افول است و مراد تنزل آمریکا از ابرقدرتی به یک کشور معمولی در جهان است. از نگاه ایشان آمریکا برای رفتارهای خود توجیه ندارد و قدرت معنوی آمریکا رو به نابودی است و زوال و افول آن شروع شده است. از نگاه ایشان اقتدار آمریکا فقط پوشالی و غیرحقیقی است و برخلاف تصور غرب گرایان، رژیم امریکا شکست ناپذیر نیست و اراده ملت ها در برابر آمریکا، سد محکمی است که او توان مقابله با آن را ندارد. امریکا از جهات مختلف رو به نابودی است و درزمینه ی فرهنگ و تمدن علمی، آمریکا تضعیف شده است و بنیادهای فکری فروریخته است. درزمینه ی اقتصادی از سال 2008 رکود اقتصادی و وضعیت بد اقتصادی حاکم است و راه حلی برای خروج از این وضعیت ندارند و آمریکا به عنوان مقروض ترین دولت دنیا در جهان است. از جهت سیاسی نیز نفرت عمومی ملت ها از آمریکا تشدید شده و نفوذ سیاسی آمریکا در جهان از بین رفته است و آن ها با خطاهای محاسباتی موجود و ضعف تحلیل و ادراک واقعیت ها، راه حلی برای برون رفت از این وضعیت ندارند. همچنین مشکلات سیاسی داخلی فراگیر دارند و دموکراسی حقیقی در این کشور وجود ندارد. درزمینه نظامی نیز قدرت آمریکا رو به اضمحلال است چراکه نیروی نظامی کارآمد و قوی وجود ندارد و در سال های اخیر شکست های مفتضحانه در افغانستان، عراق و سایر کشورها، روحیه آمریکا را درزمینهٔ نظامی تضعیف کرده است.
بررسی تطبیقی جایگاه افزوده در زبان انگلیسی و گویش کردی خزلی بر اساس نظریه هالیدی (۲۰۰۴)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴ و ۸۵
25 - 35
حوزههای تخصصی:
زبان های کردی و انگلیسی، ترکیبی هستند و از زبان های هند و اروپایی به شمار می آیند. منظور از ترکیبی این است که می توان از پیوند دادن واژه های زبان به یکدیگر یا افزودن پیشوندها و پسوندها به آنها برای بیان معانی و مفاهیم تازه بهره گرفت و هزاران واژیه تازه با معانی تازه ساخت. یک واژه می تواند چندین بار صورت ترکیبی پیدا کند.
یکی از موضوعات مهم دستوری که جای مطالعه و بررسی جدی و همه جانبه دارد، «افزوده» است. این پژوهش به بررسی جایگاه افزوده ها در جملات انگلیسی و کردی خزلی پرداخته و 136 جملیه انگلیسی و ترجمه های کردی خزلی آنها را مبنای مطالعه قرار داده است. فراوانی جایگاه افزوده ها (ابتدایی، میانی و پایانی) در جملات انگلیسی و فراوانی جایگاه آنها در جملات کردی خزلی، به کمک نرم افزار SPSS تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که بین زبان انگلیسی و گویش کردی خزلی از نظر جایگاه افزوده ها در جملات، تفاوت معناداری وجود دارد. در زبان انگلیسی، افزوده ها در جایگاه ابتدایی، میانی و پایانی قرار می گیرند و جایگاه های ابتدایی و میانی بیشترین فراوانی را دارند. در کردی خزلی، جایگاه ابتدایی بیشترین استفاده را دارد، فراوانی جایگاه میانی، کمتر از جایگاه ابتدایی است و در جایگاه پایانی، هیچ افزوده ای وجود ندارد. نتایج این مطالعه برای مترجمان، معلمان و زبان آموزانی مفید است که از این دو زبان استفاده می کنند یا آنها را مورد مطالعه قرار می دهند.
شناسایی و رتبه بندی موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
239 - 272
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سمن های استان چهارمحال و بختیاری و بر مبنای روش کیفی صورت گرفته است. بر این اساس نخست با اجرای مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران سمن های استان، موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی شناسایی و در مرحله بعدی به رتبه بندی عوامل احصا شده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش 74 نفر از مدیران سمن های استان چهارمحال و بختیاری بوده که نمونه تصادفی 20 نفره برای مصاحبه و نمونه 40 نفره تصادفی برای پرسشنامه رتبه بندی از میان آن ها انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عامل عدم همکاری دولت و ارگان های دولتی در رتبه نخست و عامل عدم آگاهی سمن ها از کارآفرینی اجتماعی در رتبه دوم و عوامل عدم استقبال افراد از طرح های کارآفرینانه و سبک زندگی مردم و مانع ذهنی آن ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند. تسهیل ارائه مجوز به فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی و حمایت مالی از آن ها، برگزاری کارگاه های آموزشی برای فعالین سازمان های مردم نهاد و نیز فرهنگ سازی در میان مردم برای میل به فعالیت های جمعی توسط رسانه های عمومی از جمله راهکارهای رفع موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سمن های استان چهارمحال و بختیاری می باشد.
ارائه الگوی مدیریت چالش های رساله نویسی مبتنی بر تجارب زیسته دانشجویان دکتری جغرافیای کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
57 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت چالش های رساله نویسی بر اساس تجارب زیسته دانشجویان دکترای جغرافیای کشور عراق بود. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و روش توصیفی در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول از مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل 7 مرحله ای کلایزی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در مرحله دوم از روش دلفی و تحلیل محتوای کیفی با کمک نرم افزار Maxqda 2020 بهره گرفته شد. جامعه آماری مرحله اول شامل دانشجویان و فارغ التحصیلان دکترای جغرافیا در سه سال اخیر بود و در مرحله دوم خبرگان حوزه آموزش عالی از جمله مدیران، کارشناسان و اعضای هیأت علمی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری به صورت هدفمند و ملاک محور انجام شد و در مجموع 22 نفر (10 نفر در مرحله اول و 12 نفر در مرحله دوم) مشارکت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد چالش های رساله نویسی دانشجویان دکترای جغرافیا در عراق در چهار بعد اصلی شامل ساختاری-سازمانی، دانشجویی، آموزشی-پژوهشی، و فناوری اطلاعات و ارتباطات دسته بندی می شود. در بعد ساختاری-سازمانی، چالش هایی مانند محدودیت های مالی، ناکارآمدی مقررات و سیاست ها، و ضعف سیستم های اداری مشاهده شد. در بعد دانشجویی، مشکلاتی از قبیل استرس و اضطراب، کمبود مهارت های پژوهشی و نگارشی، و ناتوانی در مدیریت زمان مطرح شد. بعد آموزشی-پژوهشی شامل ضعف در نظارت و راهنمایی اساتید، کمبود منابع علمی مرتبط، و پیچیدگی در فرآیندهای تحقیقاتی بود. در بعد فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز مسائلی چون کمبود دسترسی به منابع دیجیتال، ضعف در زیرساخت های فناوری، و ناآشنایی با ابزارهای تحقیقاتی مدرن برجسته شدند. این ابعاد در قالب 12 مؤلفه اصلی، 34 مؤلفه فرعی، و 157 مفهوم شناسایی شدند. در مرحله دوم پژوهش، 20 راهکار کلی برای مدیریت این چالش ها شناسایی شد که شامل تقویت فرآیندهای اداری، بهبود ارتباطات میان دانشجو و استاد راهنما، توسعه مهارت های پژوهشی و نگارشی، و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای افزایش کارایی و دسترسی به منابع علمی بود. این یافته ها به ارائه مدلی جامع برای مدیریت چالش های رساله نویسی و ارتقای کیفیت آموزش دکتری در عراق منجر شد. نتیجه گیری: این پژوهش مدلی جامع برای مدیریت چالش های رساله نویسی ارائه کرده که به دانشگاه های عراق کمک می کند تا از طریق هماهنگی در جنبه های مختلف سیستم آموزشی، ارتقای کیفیت آموزش دکتری را محقق سازند. یافته ها اهمیت ماهیت چندبعدی آموزش دکتری را نشان می دهد و نیاز به راهکارهای یکپارچه برای بهبود تجربه دانشجویان دکتری و افزایش کارایی فرآیندهای آموزشی و پژوهشی را برجسته می کند.
نقش فناوری های نوین رسانه در اقتصاد کشور
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
59-80
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و در کنار آن تکنولوژی رسانه ، باعث ایجاد شکل نوینی از اقتصاد به نام اقتصاد رسانه شده است. اگر چه این مفهوم، چندان واژه جدیدی نیست با این حال در سال های اخیر و با گسترش رسانه های آنلاین به عنوان ابزارهای اطلاع رسانی مدرن، اهمیت دو چندانی پیدا نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اقتصاد بنگاه های رسانه ای دیجیتالی است. پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بوده است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات با دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات در زمینه پیشینه مطالعاتی داخلی و خارجی استفاده شده است و از روش میدانی برای جمع آوری داده از مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که چهار مقوله اصلی به عنوان نقش رسانه های نوین در اقتصاد کشور شناسایی شد که عبارتند از: بهبود کسب و کارها، بهبود اقتصاد رسانه، تاثیر در متغیرهای کلان اقتصادی و اشتغال زایی. همچنین یافته ها نشان می دهد که کاهش نابرابری های اقتصادی، نوآوری در مشاغل و افزایش امنیت ملی برای بهبود کسب و کارها مهمترین راهبردهای رسانه های نوین در بهبود کسب و کارها هستند. بر همین اساس رسانه های نوین از طریق فروش محتوای آموزشی ، افزایش مشارکت در تبلیغات همسان، افزایش تعداد مخاطبان و افزایش کارکردهای رسانه می توانند در بهبود اقتصاد رسانه تاثیرگذار باشند. یافته ها همچنین نشان داد که رسانه های نوین با تاثیر بر اقتصاد از طریق تحلیل های اقتصادی، بهبود اقتصاد از طریق توسعه ملی ، افزایش دانش اقتصادی مردم و بهبود اقتصاد از طریق ایجاد شغل می توانند در متغیرهای کلان اقتصادی هم تاثیرگذار باشند. و نهایتا رسانه های نوین با افزایش شغل و تنوع روش های درآمد زایی می توانند منجر به اشتغال زایی در کشور شوند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که رسانه ها با استفاده از روش هایی همانند آگهی های تبلیغاتی، تولید محتوا علاوه بر اینکه خود می توانند درآمدزایی نمایند بلکه شرایطی را برای گسترش کسب و کارها و رونق آنها فراهم ساخته و از این طریق براقتصاد کشور تاثیرگذار باشند. با گسترش رسانه های دیجیتال و حذف محدودیت های جغرافیایی برای کسب وکارها، امروزه درصد بسیار زیادی از کسب و کارهای خرد و خانگی نیز از تبلیغات و آگهی های تبلیغاتی در رسانه ها استفاده می کنند که این پتانسیل می تواند با یک مدیریت قوی اقتصادی باعث رشد و توسعه اقتصادی در کشور، اشتغال زایی، بهبود امنیت ملی، کارآفرینی و نوآوری در مشاغل گردد.
بررسی زمینه های سیاسی رسانه ای سینمای ایران
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
30-50
حوزههای تخصصی:
سینما بزرگ ترین پدیده سرگرمی ساز بوده و سیاسی بودنِ آن، به معنای استفاده ابزاری از قدرت اقناع رسانه ای سینما است. در میان رسانه های تصویری و سرگرم کننده برخلاف رسانه تلویزیون که در سیطره حاکمیت است و طبیعتا فرامین مرتبط با حاکمیت را در امور فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دنبال می کند. بخشی از تولیدهای فیلم ایران توسط بخش خصوصی و مستقل تولید می گردد. پرسش های این تحقیق آن است که آیا امکان شکل-گیری تولیدات مستقل رسانه ای در بخش خصوصی بدون برچسب سیاسی وجود دارد؟ زمینه های سیاسی در سینمای ایران تا چه میزان به مسائل اجتماعی گسترده شده؟ غالب سینمای جدی ایران، به خاطر ساختار قدرت و گسترش نفوذش در لایه های اجتماعی در ادوار مختلف، با هر موضوعی شکل سیاسی به خود می گیرد و سیاسی محسوب می شود. بر خلاف شکل گیری سینما در پاسخ به نیازِهای اجتماعی به ویژه سرگرمی سینما در جوامع غربی، در ایران ورود آن، نتیجه خوش آمد رژیم سیاسی سال های 1279 بوده است. در سالهای حاکمیت رسانه ای سینما بعد از جنگ جهانی دوم «سینمای سیاسی» توسط کشورهای جهان سوم، مانند شیلی و مکزیک تحت سیطره نظام حاکم بر روسیه پس از جنگ جهانی دوم مطرح گردید. ضرورت تحقیق از جهت است که به دو شکل سینمایی «فیلم فارسی» و «فیلم هنری» به دلیل محبوبیت میان مخاطب های عام و خاص از نظر تولید، نوشتار و نقد مبسوط پرداخته شده است. اما به سینمای سیاسی به صورت ویژه و رابطه آن با قدرت و گستره آن در مسائل غیر سیاسی کمتر پرداخت شده است. واژه سیاسی از منظر سیاسیون متناظر با امری عمومی و قدرت است و از نظر فلسفی تلاش برای یافتن آزادی و از چیستیِ ابژه به کیستیِ سوژه در برابر قدرت درآمدن است. در هر دو زمینه ی معنایی، قدرت نهفته است. قدرت نقش مهمی را در رسانه ها، به ویژه سینما در «تولید، محتوا و پخش» از روز های اول ورود دستگاه فیلمبرداری به ایران ایفا کرده است. چرا که از آغاز بازیگر مهم عرصه صنعتی و مالی سینما دولت ها می باشند. غالب سینمای ایران به دلیل حساسیت های نهادهای حاکمیتی به نقد اجتماعی یا تحسین قدرت تعبیر و سیاسی تلقی می شود.
پیشامدها، پیامدها و راهبردهای کنش گری کودک همسری مبتنی بر فراتحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۲۶۸-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
کودک همسری یکی از آسیب های اجتماعی حوزه کودکان در دهه های اخیر است. بااین حال، نگاهی جامع به این مسئله در مطالعات کمتر به چشم می خورد و این مقاله تبیین پیشایندها، پیامدها و استراتژی های کنشگری کودک همسری را مدنظر دارد. در این تحقیق کیفی، ضمن مرور نظام مند ادبیات پژوهشی شامل ۲۶ منبع فارسی و لاتین، داده ها گردآوری و با روش فراتحلیل کیفی و استفاده از دستورالعمل PRISMA مورد تحلیل قرار گرفته است. با توجه به تحلیل داده ها، پیشایندهای کودک همسری از چهار جنبه اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی، روان شناختی و آموزشی قابل تبیین هستند. پیامدهای کودک همسری نیز در قالب چهار دسته عوامل مرتبط با سلامت جسمی، پیامدهای اجتماعی، خانوادگی، روحی و روانی ساختاردهی شده اند. استراتژی های کنشگری افراد نیز در دو دسته منفعلانه و فعالانه قرار گرفته اند. استراتژی های منفعلانه مواردی همچون بی تفاوتی نسبت به زندگی مشترک، خروج از رابطه، خودآزاری و انزواطلبی است؛ درحالی که استراتژی های فعالانه مواردی مانند اقدامات تلافی جویانه، مشاوره گرفتن، درمان پزشکی، خشونت علیه کودکان و خودکشی را دربرگرفته است. با توجه به یافته ها، اتخاذ رویکردی جامع و چندوجهی برای مقابله با کودک همسری شامل تلاش برای رفع پیشایندهای کودک همسری، حمایت از قربانیان و توانمندسازی آن ها برای کنشگری فعال ضروری است. همچنین، با ارتقای آگاهی عمومی، زمینه برای تغییر نگرش ها در مورد کودک همسری فراهم و با همکاری بین بخشی و تدوین قوانین و سیاست های مؤثر، آثار زیان بار این پدیده از چهره جامعه زدوده می شود.
از باورهای ذهنی مطلوب تا چالش های عملی شکل گیری تعاملات با فرزند: یک مطالعه زمینه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۳۲۴-۲۹۱
حوزههای تخصصی:
ساختار خانواده، شیوه های تعاملات میان والدین با یکدیگر، سبک های تربیتی و شکاف نسلی میان والدین و فرزندان، نقش مهمی در شکل گیری تعاملات بین اعضای خانواده و ایجاد فضایی اقتدارگرایانه یا دموکراتیک دارند. در این راستا، پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی شکل گیری و وضعیت گفت وگو میان والدین و فرزندان در خانواده های شهر یزد پرداخته است. بدین منظور، از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شد و ضمن استفاده از نمونه گیری نظری با ۲۵ نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های گردآوری شده از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و درنهایت ۶۷ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی شناسایی گردید. مقوله هسته پژوهش «شکاف نظر و عمل در گفت وگو با فرزند» بود که در قالب مدل پارادایمی و طرح واره نظری ارائه شد. نتایج تحقیق نشان دهنده شکاف میان باورهای ذهنی والدین و چالش های عملی در تعاملات آن ها با فرزندان است که تأثیر مستقیم بر وضعیت گفت وگو در خانواده دارد. درواقع، علی رغم آن که امروزه والدین به لحاظ ذهنی به برقراری تعاملات سازنده و گفت وگو با فرزندان خود معتقدند؛ اما در عمل به دلیل محدودیت های زمانی، تکنولوژی های ارتباطی، فرهنگ والدین و شکاف نسلی، در شکل گیری این تعاملات با مشکلاتی مواجه هستند.
Presenting a Model for Virtual Education Considering Educational Equity with a Phenomenological Approach in Schools of Golestan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The use of virtual education has seen significant growth compared to the past, making it essential to consider it within the context of educational equity. Consequently, this study aimed to present a model for virtual education considering educational equity with a phenomenological approach in schools of Golestan province.
Methodology: This study was applied in terms of its objectives and qualitative in its implementation. The research population consisted of experts and professionals in the field of education in Golestan province, from which 11 individuals were selected as the sample using a purposive sampling method based on the principle of theoretical saturation. The research instruments included a demographic information form and semi-structured interviews, the validity and reliability of which were confirmed. Data were analyzed using thematic analysis.
Findings: The findings revealed that virtual education, considering educational equity with a phenomenological approach in schools of Golestan province, comprises 49 sub-categories within 10 main categories including equity-focused virtual education, development of virtual education in rural areas, enhancement of teachers' digital skills, equity in social media, improvement of students' technological skills, culture building for virtual education, a comprehensive monitoring system for virtual education, virtual education performance assessment system, understanding the gaps related to electronic education infrastructure facilities, and strategic planning for virtual education. Eventually, a model for virtual education considering educational equity with a phenomenological approach was designed for schools in Golestan province.
Conclusion: The designed model of virtual education, considering educational equity with a phenomenological approach, can have significant practical implications for specialists and educational planners. By focusing on its main and sub-categories, they can create an environment conducive to improving virtual education with an emphasis on educational equity.
بررسى عوامل اجتماعى-فرهنگى تاثیر گذار بر دگرگونى کالبدى خانه با توجه به تغییر سبک زندگى در دوران معاصر (نمونه موردی: خانه های معاصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
239 - 269
حوزههای تخصصی:
معماری را در کل می توان لباسی به قامت زندگی در نظر گرفت و طبعاً متناسب با هر کیفیت از زندگی، باید لباسی متناسب با آن قامت پدید آورد. پس با توجه به تحولاتی که در کیفیت زندگی اتفاق می افتد، باید انتظار داشت که در کیفیت معماری هم تغییراتی ایجاد شود. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی را فراهم میکند. این پژوهش به دنبال یافتن عوامل موثر بر تغییر سازمان فضایی خانه های تبریز از طریق مطالعه سیر تغییر تحول سبک زندگی در دوران معاصر می باشد. روش کار این پژوهش شیوه توصیفی-تحلیلی است. که بخش نخست پژوهش با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در فاز بعدی با مطالعات میدانی و برداشت نمونه های موجود در شهر تبریز از دوره ی اوایل انقلاب و معاصر می باشد، بدست آمده است. در نهایت بر اساس مصاحبه و پرسشنامه ، داده هایی بدست می آید که تاثیر سبک زندگی بر ساختار کالبدی مشخص می کند. نتایج حاصله نشانگر این هستند که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیمی بر کالبد خانه دارد و عدم شناخت و مطالعات کافی در این زمینه باعث شده است که در دوره های اخیر خانه ها متناسب با زندگی کاربران نباشد.
بررسی اثر بیماری های روانی بر ارتکاب جرم (مورد مطالعه: بیماران دارای اختلالات روانی مراجعه کننده به پزشک قانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 176
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل مسائل و معضلات سبک زندگی ماشینی و شهری و جنجال های ذهنی و فکری ناشی از این سبک زندگی، اختلالات روحی و روانی افراد در حال گسترش است. گسترش اختلالات روانی افراد پیامدهایی نظیر ازدیاد جرم و جنایت برای جامعه درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی اثر بیماری های روانی بر ارتکاب جرم مبتنی بر مفاهیم حقوقی در سال 1402 است. این پژوهش نیمه تجربی است با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل. پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گرتزو روئمر و مقیاس افسردگی اضطراب و استرس DASS دو ابزار سنجش این پژوهش بودند. جامعه پژوهش بیماران دارای اختلالات روانی مراجعه کننده به پزشک قانونی تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه، 60 نفر تعیین شده است که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) گماشته شده اند. برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های ضریب کواریانس با نرم افزار spss24 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب متغیرهای پژوهش و ابعاد آن بیش از 0.7 بود. در این پژوهش با به کارگیری آمار استنباطی رابطه متغیرهای افسردگی، اضطراب، استرس، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، عدم پذیرش پاسخ های هیجانی با ارتکاب به جرم سنجیده شد که رابطه همه متغیرها مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر بیماری های روانی در ارتکاب به جرم در نسبت با گروه کنترل که گروه سالم می باشند، بیشتر است. یعنی فردی دارای اختلالات روانی اگر در شرایط جرم خیر قرار بگیرد احتمال ارتکاب به جرم او نیز در نسبت به فرد سالم، افزایش می یابد.