فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
69 - 101
حوزههای تخصصی:
نظریه فرهنگی صدرایی بر مبنای اصول حکمت متعالیه به ویژه قاعده اتحاد عالم و معلوم، هستی فرهنگ را بر مدار اتحاد انسان ها با نظام های معنایی مشترک توضیح می دهد. با استنطاق از اصول این دستگاه فلسفی از جمله «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقاء بودن نفس»، «تعاکس ظاهر و باطن هستی» و «ترابط ادراکات حسی و معانی عقلی»، روشن می شود که فرهنگ ها با نظم های مکانی در ترابطند، بدین معنا که هر «نظام معنایی » در صورت تبدیل شدن به فرهنگ، نظم مکانی مختص خویش را به ارمغان می آورد و در عین حال نظم مکانی و محیط کالبدی جامعه، متقابلاً بر نظام معنایی-فرهنگ- مؤثر است. از همین روست که دین برای استقرار نظام معنایی توحیدی در جامعه، نظم مکانی ویژه ای تدارک دیده است. این نظم مکانی بر مدار مسجد سامان می یابد و کارکردها و موقعیت مکانی مسجد به گونه ای است که انتشار معنا در جهان اجتماعی مسلمین، از مسیر مسجد به مثابه «اصلی ترین کانون ارتباطی جامعه» رقم می خورد. کالبد و بعد معماری مسجد نیز که ظرفیت معنابخشی فراوان دارد، بایدها و نبایدهای مهمی در اندیشه دینی دارد، همچنان که در سنت نبوی و سیره مسلمین، موقعیت مسجد در نسبت با سایر عناصر کالبدی شهر به گونه ای تعیین شده که این مکان مقدس به سایر اندام های شهری معنابخشی کند. معنابخشی مذکور با دو سازوکار حاصل می شود. اول، مرکزیت و محوریت مسجد در میان اندام های شهری و دوم، پژواک برخی مختصات معماری مساجد در سایر ابنیه شهری. این نتایج با تحلیل ضوابط و قواعد معماری و شهرسازی در سنت اسلامی و با تکیه بر دو روش قیاسی برهانی و توصیفی تحلیلی به دست می آید.
زیبایی شناسی نورپردازی و تصویربرداری برنامه های تلویزیونی دعای کمیل از دیدگاه نظریه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
171-208
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت مؤلفه های زیبایی شناسی نورپردازی و تصویربرداری در برنامه های مناسبتی غیرنمایشی مذهبی تلویزیون ایران، مانند برنامه های مربوط به قرائت دعا و به خصوص دعای کمیل است. برنامه سازی مناسبتی غیرنمایشی مذهبی در تلویزیون ایران مانند تولید برنامه دعای کمیل یا سایر ادعیه، بایستی محملی برای انتقال مفاهیم معنوی باشد. این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- تحلیلی و از نظر روش، ازنوع مطالعه موردی و تحلیل مشاهده ای است. روش داده اندوزی پژوهش، اسنادی (کتابخانه ای) بر مبنای مشاهده بوده و برای داده کاوی، گونه شناسی ویدئوهای مربوط به برنامه های دعای کمیل مدنظر قرار گرفته، سپس چهار ویدئو با معیارهای مشخص و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. بررسی ویدئوها نشان داد عواملی مانند بی توجهی در به کارگیری قوانین گشتالت در تولید این گونه از تلویزیونی باعث شده با وجود تولید حداکثری، این برنامه ها اثرگذاری مناسبی نداشته و تکراری شوند که درنتیجه، به جای جذب، باعث کاهش مخاطب می شود. از این رو، به نظر می رسد سازمان صدا و سیما باید در این 3مورد: 1- آموزش کامل فنی و محتوایی برنامه سازان حوزه دینی؛ 2- فراهم آوری تجهیزات مدرن؛ و 3- ایجاد انگیزه شغلی، اهتمام ورزد تا بتواند با هدف جذب و نگهداری مخاطب، در کیفیت برنامه های مناسبتی غیرنمایشی مذهبی خود، تحول ایجادکند.
Weathering a Global Transition: The Middle East’s Balancing Momentum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
465 - 492
حوزههای تخصصی:
Regional trends strongly influence and are influenced by global power flows. For decades, international politics have been shaped and reshaped by a bipolar and, after the break down of the USSR, a unipolar world order. Both orders played a significant role in shaping and directing Middle Eastern politics. Yet the unipolar order is no longer at play. And since the global flow of power is ongoing, a new world order is being shaped in what seems to be a lengthy transitional period. This article focuses on the effects of the global transition of power in the Middle East and the region’s efforts and mechanisms to cope with it. I argue that the spill-over of international volatility into the Middle East creates a less stable regional politics, and that efforts for balancing are pursued by regional powers to increase their maneuverability as well as their coping capabilities in a volatile era by distancing their policies from global actors’ priorities and standoffs. The article is structured such that after an introduction, I delve into the meaning and nature of the global transition of power, which serves as the paper’s the conceptual framework. In the ensuing four sections, I discuss the imbalanced nature of regional politics as well as the way in which the region is interpreting and thereupon coping with the global change.
واکاوی علل مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
325 - 374
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس، مهاجرت شهر به روستا است که بنابر شرایط محیطی و مکانی، می تواند عوامل گوناگونی با درجه اهمیت متفاوت در رخداد آن دخیل باشد. روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال به عنوان محدوده مورد مطالعه، از جمله مناطق با مهاجرت معکوس بالاست. از همین رو، در تحقیق پیش رو سعی شد تا مهم ترین علل مهاجرت به آنها شناسایی شده و دسته بندی گردد. در این تحقیق آمیخته، ابتدا عوامل استخراج شده از مطالعه اسنادی به همراه عوامل احصاء شده از 20 مصاحبه ساختاریافته؛ توسط 10 کارشناس مورد اعتبار محتوایی قرار گرفته و نهایتاً عوامل نهایی در قالب پرسشنامه که توسط 330 مهاجر پاسخ داده شده، ارزیابی شده است. یافته ها نشان می دهد که تعداد 31 علت برای مهاجرت معکوس به دست آمده است که 9 عامل آن، جزو دافعه های شهری و 22 عامل دیگر، جزو جاذبه های روستایی می باشد و اینکه این عوامل در 8 عامل اصلی دسته بندی شده بیش از 83 درصد از واریانس علل مهاجرت را توجیه می کنند. نتیجه اینکه، جاذبه هایی روستایی به مراتب، تاثیر بیشتری نسبت به دافعه های شهری در مهاجرت به محدوده مورد مطالعه دارند.
تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان: آزمون تجربی نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
32 - 56
حوزههای تخصصی:
رویکرد تعاملی نسبت به انحرافات اجتماعی، تعریف و رویه های کنترل آن را به سمت تقویت راهبردهای فرهنگی در کنترل رفتارهای انحرافی هدایت می کند. نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت از جمله راهبردهای فرهنگی شناخته شده در کنترل رفتارهای انحرافی است که می تواند در بستر فرهنگی- اجتماعی جامعه ایران راهگشا باشد. این نظریه به روش هایی مربوط می شود که از طریق آن جامعه به جرم و مجرمان پاسخ می دهد؛ یا با شرمسار کردن آن ها به گونه ای انگ زننده یا با بازپذیری آن ها. بنابراین مقاله حاضر در نظر دارد تا با آزمون تجربی این نظریه ضمن تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان، به شناخت ژرف تری از این نظریه نایل آید. یافته های مقاله حاضر به روش پیمایش و با تکمیل پرسشنامه، از 831 نفر از دانشجویان 5 دانشگاه دولتی منتخب در شهر تهران، گردآوری شده اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گویای آن است که متغیرهای انگ زنی، دوستان منحرف، پایبندی به ارزش های اخلاقی وجابه جایی شرم در تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان نقش دارند. به طور کلی نتایج آزمون تفاوت میانگین ها گواه آن است که تفاوت های معناداری در میان دختران و پسران دانشجو به لحاظ متغیرهای مستقل دیده شده است، بدین معنا که میانگین شرمساری، بازپذیری، به هم پیوستگی، پذیرش شرم، جابه جایی شرم، درونی سازی شرم و پایبندی به ارزش های اخلاقی در دختران دانشجو بیش از پسران دانشجو است. در حالی که میانگین ارتباط با دوستان منحرف در پسران دانشجو بیشتر از دختران است و هم چنین تفاوت معناداری در انگ زنی بین هر دو جنس مشاهده نشده است.
بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
با توجه به تنوع طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم، این مقاله رابطه احساس محرومیت نسبی را با واگرایی طایفه ای و ابعاد آن در شهرستان های ممسنی و رستم بررسی کرده است. پژوهش حاضر ازنظر روش، کمی و ازنظر هدف کاربردی و توسعه ای است و با روش پیمایشی انجام شد. تعداد 450 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای در میان افراد ساکن در طوایف شهرستان های ممسنی و رستم انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه استاندارد بود. برای سنجش احساس محرومیت نسبی از پرسش نامه میرفردی (1400) و برای سنجش واگرایی طایفه ای از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین برای سنجش اعتبار پرسش نامه از اعتبار صوری و سازه و برای تعیین پایایی پرسش نامه از هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای و ابعاد آن (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی)، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای در میان طوایف ساکن در شهرستان های ممسنی و رستم میز، روابط متفاوتی نشان داده شد. بین واگرایی طایفه ای بر حسب تحصیلات و وضعیت فعالیت، تفاوت معناداری مشاهده شد، اما بین واگرایی طایفه ای بر حسب سن تفاوت معناداری مشاهده نشد. بر پایه رگرسیون چند متغیره، متغیرهای مستقل 5/9 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
عوامل و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
203 - 234
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده است که تصمیم زنان برای فعّالیّت در نیروی کار، تحت تأثیر بسیاری از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که برخی از آن ها به آهستگی در طول زمان تغییر می کنند، درحالی که برخی دیگر می توانند به سرعت، توسط تغییرات در سیاست های اقتصادی و اجتماعی دولت ها تحت تأثیر قرار گیرند این نوع تصمیم گیری ها درکشورهای مختلف جهان به ویژه در منطقه خاورمیانه و کشورمان ایران متفاوت است. هدف اصلی این مطالعه شناخت دلایل و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران در مقایسه با سایرکشورهاست.
روش و داده ها: این پژوهش به روش تحلیل اکتشافی و با رویکرد تطبیقی انجام و از فن مرور سیستماتیک به روش مبتنی بر شواهد بهره گرفته است. برای درک روشن از علل، زمینه ها و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازارکار ایران به تحلیل ابعاد جمعیّت شناختی، اقتصادی، اجتماعی موضوع پرداخته شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد مجموعه ای از عوامل اجتماعی و فرهنگی موجب پایین ماندن مشارکت زنان درتوسعه کشور و درنتیجه پایین بودن سهم زنان در بازارکار ایران بوده است. تأثیر تعیین کننده ساختار جمعیّت بر بازارکار، افزایش تقاضا برای ایجاد فرصت تحصیل در سطوح عالی، و افزایش تقاضای دانش آموختگان دانشگاهی برای ورود به بازار کار، ایجاد دوگانگی بین نظام آموزش و بازار کار زنان که بخشی به فشارها و اجبارهای توسعه و سپس به فرهنگ و سنت های حاکم مرتبط است، روشن نبودن رابطه کار و باروری، جداسازی مشاغل، محدودیّت تنوّع شغلی و فرصت های ارتقای شغلی برای زنان در سطوح بالای مدیریّتی از مهم ترین چالش های اقتصادی-اجتماعی و جمعیّت شناختی موضوع بودند.
بحث و نتیجه گیری: تغییر فرهنگ جامعه در جهت شناخت موانع اشتغال زنان و اهمیّت و نقش زن در توسعه جامعه، اراده انجام اصلاحات لازم برای تسهیل شرایط ورود زنان به فرآیند توسعه و تعادل بخشی به کار زنان با خانواده در راستای سیاست های دوستدار خانواده از جمله پیشنهادهای مطالعه بودند.
پیام اصلی: نقش تعیین کننده ساختار جمعیت بر بازار کار و اشتغال، عدم تعادل بین نظام آموزش عالی و اشتغال رسمی زنان، و نیز مسائل ساختاری از مهمترین عوامل و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت زتان در کشور بوده است. البتّه به طور قطع، در این میان، کوچک بودن حجم اقتصاد کشور و مسأله کم ثبتی اشتغال غیررسمی زنان نیز تأثیر قابل ملاحظه ای داشته است.
آسیب شناسی سیره پژوهی حضرت فاطمه زهرا (س) و معاصرسازی سیره اجتماعی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر جامعه ای متناسب با فرهنگ و تاریخ خود تلاش می کند افرادی را به عنوان الگو برای اعضای جامعه اش معرفی کند. حضرت زهرا (س) یکی از افراد شاخصی است که در جامعه ایرانی اسلامی به عنوان الگو معرفی می شود؛ اما به نظر می رسد در سیره پژوهی و سیره نگاری ها ابعاد مختلف زندگی ایشان مانند فعالیت های اقتصادی و سیاسی مورد توجه نبوده است. این مقاله به کمک روش تحقیق کیفی اسنادی به آسیب شناسی برخی از سیره های نگاشته شده در زمینه ی زندگی حضرت زهرا (س) می پردازد. از مجموعه مطالعات، چهار آسیب استخراج شده است. مؤلفه تفسیر مردسالارانه از سیره حضرت زهرا (س)، توجه نکردن به مقتضیات زمانی و مکانی زیست آن حضرت، درنظرنگرفتن منزلت الهی ایشان و در نهایت محدودکردن مؤلفه های الگویی ایشان به زنان، آسیب هایی هستند که در سیره پژوهی ها در مورد زندگی حضرت زهرا (س) به چشم می خورند. مجموعه این آسیب ها باعث دشواری در الگوپذیری و معاصرسازی سیره حضرت زهرا (س) می شود. اشتغال همراه با درآمد، انجام امور خیریه ای برای رفع محرومیت، وصیت بر باغ ها و املاک هفت گانه و امور مالی، پاسخگویی به سؤالات احکام اسلامی، حضور در امور سیاسی از کودکی و پرچمداری اعتراض سیاسی از جمله فعالیت های اجتماعی هستند که حضرت زهرا (س) در زمان حیات شان به آن ها مشغول بوده است. روح کلی حاکم بر این فعالیت ها به گونه ای است که هر انسانی می تواند از آن ها الگوپذیری داشته باشد.
شبیه سازی اثر متغیر رفتاری بخشش بر توزیع ثروت در بافت شهری بر اساس مدل عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
177 - 195
مدل مبتنی بر عامل یک مدل محاسباتی است که در علوم اجتماعی و اقتصاد برای شبیه سازی رفتار عامل های فردی (مانند خانواده ها، شرکت ها یا دولت ها) و چگونگی تأثیر متقابل آنها با یکدیگر و محیط بر نتایج کلی سیستم استفاده می شود. مدل های عامل محور به گونه ای طراحی شده اند که پیچیدگی سیستم های اجتماعی در دنیای واقعی را از طریق شبیه سازی رفتار تعداد زیادی عامل به تصویر بکشند. هر یک از این عوامل دارای قوانین و استراتژی های تصمیم گیری خاص خود هستند و معمولاً مکانیسم های یادگیری و سازگاری را نیز در خود جای می دهند. در این تحقیق بر اساس مدل عامل محور، تأثیر بخشش بر توزیع ثروت با استفاده از نرم افزار نت لوگو مدل سازی شده است. از طریق شبیه سازی، شاخص های مختلفی از جمله تعداد فقراء در جامعه، ضریب جینی، درصد رضایت از محل زندگی و چگونگی توزیع بافت شهری مقایسه شده اند. نتایج به خوبی نشان می دهند که این سیستم ها با وجود رفتار بخشش، تا حد زیادی موجب کاهش فقر و نابرابری می شود. نتایج نشان می دهند که بخشش می تواند به تقویت برابری و توزیع مناسب درآمد و ثروت کمک کند و ضریب جینی را کاهش دهد. علاوه بر این، مدل سازی نشان می دهد که اگر اجتماع دارای همدلی بیشتری باشند و ملاک های نوع دوستی را برای محل زندگی خود انتخاب کنند، بافت شهری و جامعه همگون تری رقم می خورد و تفاوت های طبقاتی کمتری در بافت شهری ایجاد می شود
اقدام به خودکشی در نظام معنایی زنان شهر شیراز: یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
219 - 243
هدف از انجام پژوهش حاضر مطالعه زمینه، دلایل و پیامدهای اقدام به خودکشی در نظام معنایی زنان در شهر شیراز بوده است. به این منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای استفاده شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش 14 نفر از زنانی بودند که سابقه ی اقدام به خودکشی داشته اند. داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق جمع آوری شدند و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مقایسه ای مداوم سه مرحله ای استراس و کوربین استفاده شده است. یافته های به دست آمده شامل 6 مقوله ی (خشونت، خانواده ی نابسامان، خرده فرهنگ مصرف مواد، انزوای اجتماعی، فقر و تعارضات زناشویی) است. پس از ترکیب و تلفیق مقولات، «طرد زنان در بستر فقر قابلیتی» به عنوان مقوله ی هسته و پدیده ی مرکزی پژوهش شناسایی گردید. پیامدهای اقدام به خودکشی شامل پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی بوده است که در بیشتر این زنان منفی گزارش شده است. تلاش در جهت بهبود و ارتقای وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان در جامعه، می تواند در پیشگیری از مسائلی چون اقدام به خودکشی مؤثر باشد.
عوامل مؤثر بر مهاجرت از ایران با تاکید بر تورم و بیکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
367 - 412
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از ایران به دلیل شتاب آن در یک دهه اخیر نیازمند بررسی عوامل مؤثر بر آن است. زیرا اغلب مهاجران، جوانان و تحصیل کردگان هستند که خروج آنان می تواند مشکلات اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی به همراه داشته باشد. تحقیق حاضر در پی آن است تا مهم ترین عوامل مؤثر بر پدیده مهاجرت از ایران به کشورهای اصلی مقصد مهاجرت با تاکید بر سه عامل کلیدی تورم، بیکاری و بی ثبات سیاسی را شناسایی نماید. برای این منظور، عوامل مؤثر بر مهاجرت بین المللی از ایران طی دوره 2010-2021 به روش گشتاورهای تعمیم یافته دو مرحله ای، برآورد گردید. براساس نتایج حاصل از برآورد، شاخص تورم، بیکاری و بی ثباتی سیاسی در ایران، و رشد اقتصادی در کشورهای مقصد مهاجرت از عوامل انگیزشی مهاجرت بودند در حالی که، بهبود شاخص توسعه انسانی و افزایش درآمد سرانه ایران از عوامل بازدارنده ی مهاجرت بودند. شایسته است که سیاست گذاران پولی کشور در یک نگرش جامع، تورم را نه فقط کاهش ارزش پول ملی، بلکه از دست دادن مشاغلی که قدرت تاب آوری در شرایط تورم ندارند و ناچار به تعطیلی فعالیت خود هستند، بیکاری گسترده و خروج سرمایه انسانی از کشور بدانند. این خروج نه تنها رشد اقتصادی را می تواند به خطر بیاندازد بلکه می تواند با تغییر در ساختار سنی جمعیتی به بسته شدن پنجره طلایی جمعیت در کشور شتاب دهد. هم چنین، انتظار بر این است که سیاست گذاران مالی کشور با سیاست های مناسب در پهنه اقتصاد و اجتماع و ایجاد جو باثبات سیاسی و شتاب در بهبود وضعیت بازار کار متناسب با تحصیلات، مانع خروج رو به افزایش نیروی انسانی و هدر رفت سرمایه های انسانی شوند.
عوامل مؤثر بر شادی کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی (مورد مطالعه: دو مجتمع مسکونی در شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
59 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر احساس شادی کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی انجام شده است. شادی به عنوان یک پدیده چندبعدی، شامل ابعاد اجتماعی (ارتباطات مثبت با دیگران)، عاطفی (تجربه احساسات مثبت) و شناختی (رضایت مندی) است که در تعامل با یکدیگر تجربه کلی شادی را شکل می دهند. تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی، از نظر نوع، کمی و به لحاظ روش، پیمایشی و توصیفی - تحلیلی است. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تی تک دامنه و آزمون رگرسیون در نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون با ارائه ضریب 639/0 فرضیه پژوهش مبنی بر وجود رابطه مثبت و مستقیم میان کیفیات کالبدی – محیطی فضای باز مجتمع مسکونی و احساس شادی کودکان را اثبات کرد. بیشترین شدت ارتباط، متعلق به خوانایی و وضوح محیط (633/0) و بعد از آن، فضای سبز (577/0) بوده است. میزان پیش بینی کنندگی شادی بر اساس فاکتورهای محیطی، از طریق آزمون رگرسیون به دست آمد. نتیجه آزمون نشان داد که متغیرهای نظام حرکتی سواره (169/0) و امکانات فیزیکی محیط (177/0) دارای تاثیر غیرمستقیم بر شادی می باشند. درحالی که، سایر متغیرها دارای اثر توامان مستقیم و غیرمستقیم بودند: خوانایی و وضوح محیط (تاثیر مستقیم 271/0 و غیرمستقیم 232/0)، فضای سبز (تاثیر مستقیم 366/0 و غیرمستقیم 189/0) و دسترسی های پیاده (تاثیر مستقیم 218/0 و غیرمستقیم 203/0). بررسی نتایج به دست آمده نشان می دهد که کودکان برای احساس رضایتمندی و شادی، فعالیت و پویایی در محیط را به داشتن تجهیزات از پیش تعیین شده در محیط ترجیح می دهند. بنابراین، پژوهش های آتی می تواند در زمینه بررسی فعالیت های مطلوب کودکان در فضای باز مجتمع و شناسایی قابلیت های محیطی لازم برای این فعالیت ها صورت پذیرد.
تحلیل پدیدارشناسانه سرطان زیسته (مورد مطالعه بیماران بیمارستان آیت الله کاشانی شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان، به مثابیه بیماری ای لاعلاج، به شدت زندگی افراد مبتلا را از جنبه های گوناگون بدنی، روان شناختی و اجتماعی متحول می سازد. سرطان را می توان از منظرها و با رویکردهای مختلفی بررسی کرد. از مهم ترین روش های بررسی این پدیده، بررسی و تحلیل آن از منظر کسانی است که سرطان را می زیند و با آن دست و پنجه نرم می کنند. برای شناخت و واکاوی سرطان زیسته، هدف این مقاله توصیف و تحلیل پدیدارشناسانیه سرطان در بین 12 نفر از بیماران مبتلا به سرطان بستری شده در بیمارستان آیت الله کاشانی شهرکرد بوده است. رویکرد پدیدارشناسی ون منن برای مطالعه انتخاب شد. نمونه گیری از نوع غیراحتمالی و هدفمند بود و از تکنیک مصاحبیه باز و نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. براساس یافته های تحقیق، بیماران وضعیت زیستیه خود را در حالات بدنی متناقض به همراه احساس غریبگی، انقطاع و پیش بینی ناپذیری زمانی، روابط اجتماعی مبتنی بر حمایت تا طرد همه جانبه و مرگ اندیشی و مرگ هراسی مداوم تا چنگ انداختن به نیروهای ماورای طبیعی توصیف و تفسیر کردند.
افول قدرت آمریکا و نظم نوین منطقه ای و جهانی از دیدگاه مقام معظم رهبری
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷ ویژه علوم سیاسی
97 - 138
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه مقام معظم رهبری آیت الله سید علی خامنه ای> دولت ایالات متحده آمریکا رو به افول است و مراد تنزل آمریکا از ابرقدرتی به یک کشور معمولی در جهان است. از نگاه ایشان آمریکا برای رفتارهای خود توجیه ندارد و قدرت معنوی آمریکا رو به نابودی است و زوال و افول آن شروع شده است. از نگاه ایشان اقتدار آمریکا فقط پوشالی و غیرحقیقی است و برخلاف تصور غرب گرایان، رژیم امریکا شکست ناپذیر نیست و اراده ملت ها در برابر آمریکا، سد محکمی است که او توان مقابله با آن را ندارد. امریکا از جهات مختلف رو به نابودی است و درزمینه ی فرهنگ و تمدن علمی، آمریکا تضعیف شده است و بنیادهای فکری فروریخته است. درزمینه ی اقتصادی از سال 2008 رکود اقتصادی و وضعیت بد اقتصادی حاکم است و راه حلی برای خروج از این وضعیت ندارند و آمریکا به عنوان مقروض ترین دولت دنیا در جهان است. از جهت سیاسی نیز نفرت عمومی ملت ها از آمریکا تشدید شده و نفوذ سیاسی آمریکا در جهان از بین رفته است و آن ها با خطاهای محاسباتی موجود و ضعف تحلیل و ادراک واقعیت ها، راه حلی برای برون رفت از این وضعیت ندارند. همچنین مشکلات سیاسی داخلی فراگیر دارند و دموکراسی حقیقی در این کشور وجود ندارد. درزمینه نظامی نیز قدرت آمریکا رو به اضمحلال است چراکه نیروی نظامی کارآمد و قوی وجود ندارد و در سال های اخیر شکست های مفتضحانه در افغانستان، عراق و سایر کشورها، روحیه آمریکا را درزمینهٔ نظامی تضعیف کرده است.
استخراج مؤلفه های ساختاری نهاد بینش رفتاری از طریق کاربست مطالعه تطبیقی نهادهای بینش رفتاری حاکمیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیمات خوب و کارآمد، هسته اصلی قانون گذاری و طراحی خط مشی عمومی بوده و تأثیرگذاری بالایی بر رفتار انسان ها و اجتماعات انسانی دارند که از مهم ترین حوزه های موردتوجه خط مشی گذاران است. بدین منظور امروزه از علوم رفتاری در ساحت خط مشی گذاری استفاده می شود که نمود آن در شکل گیری نهادهای بینش رفتاری در کشورهای مختلف ملاحظه می شود. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش مطالعات تطبیقی و تحلیل محتوا، نهادهای بینش رفتاری منتخب در سطح کشورها و نهادهای بین المللی در ابعاد مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد و چارچوبی از ویژگی های اساسی آن ها ارائه گردد. مؤلفه های کلیدی شناسایی شده برای نهادهای بینش رفتاری در این پژوهش عبارت اند از: اهداف و مأموریت های نهادهای بینش رفتاری، تخصص های موجود در نهاد بینش رفتاری و شیوه های تأمین نیروهای متخصص، فعالیت ها و خدمات نهادهای بینش رفتاری، نحوه تأمین بودجه در نهادهای بینش رفتاری و ساختار نهاد رفتاری. ده نهاد بینش رفتاری منتخب در این پژوهش، در ابعاد مذکور مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
ارتباط تجربه خشونت خانگی و علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان: نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
93 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط خشونت خانگی و ذهنی سازی با علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان بود. طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش، زنان دارای تجربه زندگی با شریک زندگی در شهر تهران بودند. تعداد 306 نفر از افراد جامعه به شیوه در دسترس و از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب شدند و مقیاس تجدیدنظر شده تأثیر رویداد، مقیاس آزاردیدگی مرکب و مقیاس ذهنی سازی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از ارتباط معنادار خشونت خانگی و ذهنی سازی با اختلال استرس پس آسیبی بود. نتایج نشان دهنده برازش مدل و تأیید نقش واسطه ای ذهنی سازی خود در رابطه تجربه خشونت خانگی و علایم اختلال استرس پس آسیبی بود، اما مؤلفه های ذهنی سازی دیگران و انگیزه ذهنی سازی نتوانستند نقش واسطه ای در رابطه تجربه خشونت خانگی با علایم اختلال استرس پس آسیبی داشته باشند. به نظر می رسد خشونت خانگی یکی از علل اصلی تجربه علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان است و می تواند از طریق مختل کردن ظرفیت ذهنی سازی مربوط به حالات روانی خود، در پدیدآیی علایم اختلال استرس پس آسیبی نقش داشته باشد.
بررسی تطبیقی مبانی حق تعیین سرنوشت از منظر کانت و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
81 - 100
حوزههای تخصصی:
حق تعیین سرنوشت، ادعای سیاسی- اخلاقی یک ملت برای حکومت بر خود و پیگیری توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این حق به مثابه یک حق بنیادین بشری که ریشه در کرامت بخشی به شأن و طبیعت انسانی دارد، یک مفهوم تکامل یافته، ذو ابعاد و کل نگر است اما در عین حال تحلیل های حقوقی و فلسفی را ترغیب می کند تا به ماهیت پیچیده و متناقض آن ورود کنند. در این پژوهش، مسئله مبانی حق تعیین سرنوشت از منظر ایمانوئل کانت و امام خمینی بررسی شده است و تلاش شده است با جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش تطبیقی به بررسی مبانی فلسفی حق تعیین سرنوشت از منظر این دو اندیشمند از دو خاستگاه متفاوت، پرداخته شود. سؤال اصلی پژوهش این است که چه نسبتی میان اندیشه فلسفی- سیاسی کانت و امام خمینی حول محور حق تعیین سرنوشت وجود دارد؟ یافته های مطالعه حاکی از آن است که کانت در طرح خود از حق تعیین سرنوشت، به عنوان سنگ بنای اندیشه سیاسی اش، عمل و ابهام حاکمیت را در نظام های حقوقی برجسته می کند. مفاهیم پایه ای در فلسفه کانت معطوف به اراده مطلق، آزادی فردی در چهارچوب وظیفه گرایی اخلاقی و اصول حقوقی است اما چهارچوب نظری حاکم بر سنت فکری امام خمینی مبتنی بر رویکردی الهیاتی است و با استعانت از فقه اسلامی قائل به این حق اساسی است. به لحاظ مبناشناسی در فلسفه امام خمینی، اراده آزاد انسان در طول اراده الهی و بُعد الهی تکلیف گرایی از جایگاه ویژه ای در حق تعیین سرنوشت برخوردار است.
بازسازی معنایی سازه کارآفرینی به مثابه خلق ارزش و کسب منفعت اجتماعی: یک پژوهش کیفی از منظر مدیران سمن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
153 - 186
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مفاهیم موردتوجه در حوزیه جامعه شناسی اقتصادی مفهوم کارآفرینی می باشد. کارآفرینی از دید دانشمندان علوم اجتماعی فرآیندی است که در شبکیه متغیری از روابط اجتماعی واقع شده و این روابط اجتماعی می تواند رابطیه کارآفرین را با منابع و فرصت ها تنظیم کند. هدف این پژوهش، مطالعیه کیفی سازیه کارآفرینی از منظر مدیران سمن ها می باشد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است و با 14نفر از دبیران سمن های فعال و دارای مجوز از اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی مصاحبیه عمیق انجام شده است. دبیران سمن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با لحاظ کردن قاعدیه اشباع و حداکثر تنوع انتخاب شده اند. بررسی و متن مصاحبه ها درنهایت منجر به شناسایی شش مقولیه اصلی شامل: 1) منفعت اجتماعی، 2) خلق ارزش،3) تغییر اجتماعی، 4) نوآوری و تجاری سازی، 5) استقلال اقتصادی و 6) توانمندسازی گردید. یافته های به دست آمده نشان می دهد که مدیران سمن ها رویکرد تقلیل گرایانیه اقتصادی از سازیه کارآفرینی ندارند، بلکه رویکرد مدیران سمن ها به مفهوم کارآفرینی رویکرد چندبُعدی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است؛ درنهایت می توان نتیجه گرفت که، مدیران سمن ها کارآفرینی را به مثابه کسب منفعت اجتماعی تلقی می کردند و به منافع غیراقتصادی نیز در امر کارآفرینی توجه داشته اند؛ هم چنین، مدیران سمن ها کارآفرینی را نه به عنوان کسب درآمد اقتصادی، بلکه به عنوان خلق ارزش در جامعه موردتوجه داشتند.
بررسی رابطه طردشدگی اجتماعی با رفاه ذهنی در میان مهاجران افغانستانی ساکن شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
345 - 382
مسئله ی رفاه ذهنی مهاجران در جامعه میزبان و اینکه چه عواملی آن را تحت تأثیر قرار می دهد، از جمله طردشدگی اجتماعی، در زمره ی مسائل اساسی علوم اجتماعی در سال های اخیر است. رفاه ذهنی به احساسات، ادراک ها، شناخت ها، و تجارب هر شخص از زندگی مربوط می شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی طردشدگی اجتماعی مهاجران افغانستانی ساکن شهر شیراز با رفاه ذهنی آن ها انجام شده است.این پژوهش با منطق کمی انجام شده و به لحاظ تکنیکی در رد ه ی پژوهش های پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش مهاجران افغانستانی ساکن شهر شیراز در رده سنی 59-15 سال بودند که 380 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با ابزار پرسشنامه به صورت حضوری مورد پرسشگری قرار گرفتند. در این پژوهش ملاحظه شد که به طور کلی رفاه ذهنی مهاجران متوسط رو به بالا و میزان طردشدگی اجتماعی متوسط بوده است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد هرچه فرد بیشتر احساس طردشدگی اجتماعی داشته باشد از میزان رفاه ذهنی اش کاسته می شود و برعکس. در نتیجه ی تحلیل رگرسیونی مشخص شد که متغیر طردشدگی اجتماعی و دو بعد آن یعنی مشارکت اجتماعی و محرومیت مادی بالاترین تاثیر رگرسیونی را بر متغیر رفاه ذهنی داشتند.برای کاهش احساس طردشدگی در مهاجران و بالا بردن احساس رفاه آن ها به عنوان عضوی از جامعه، طراحی مداخلات اجتماع محور در حوزه سلامت روان و سلامت اجتماعی راهگشا است.
شناسایی عوامل موثر بر نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
94-116
حوزههای تخصصی:
جوامع امروز با یک تحول عظیم در فناوری، دچار دگرگونی بی حد و حصری در زندگی افرادشده اند . بسیاری از تعاریف زندگی فردی و اجتماعی با ظهور اینترنت و شبکه های مجازی و اینترنتی شکل دیگری به خود گرفته و باز تعریف شده اند. مسائل و عوامل مختلفی در نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی موثر هستند که نیاز به مطالعه و شناسایی دارد. لذا هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان بود. روش تحقیق بکار گرفته شده در این پژوهش دلفی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارشناسان مرتبط در سیاست بود که 13 نفر به شیوه دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد 5 بعد تعاملی بودن، خصوصیات ساختی، خصوصیات کاربردی ، مخاطب شناسی و سیاست گذاری در حوزه مدیریت بر نفوذ شبکه های اجتماعی موثر هستند.