مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
هویت بومی
حوزههای تخصصی:
هویت بومی در ادبیات کلاسیک فارسی چندان مورد توجه قرار نگرفته و شاعران کهن به انعکاس محیط اقلیمی و بوم زیست خود در شعرشان کمتر تمایل نشان داده اند. اما نیما در راستای نوآوری هایی که در جوانب مختلف شعر ایجاد نمود، بومی گرایی را نیز وارد حیطه ی شعر کرد و در این راه پیروانی نیز یافت در راس طرفداران این شیوه، منوچهر آتشی قرار دارد که آگاهانه، گرایش ویژه ای به ارائه ی نمادها، عناصر و تصاویر بومی و محلی نشان داده است. وی در راستای حس نوستالژیکی که از غم دوری از زادگاه و برخورد با مدرنیته و... دچارش شده است، رویکردی آگاهانه به هویت بومی دارد و اکثر بن مایه های شعری اش بر پایه ی اقلیم و محیط بومی«جنوب» استوار است. با توجه به اهمیت بررسی بحث هویت بعنوان اصلی بنیادین در حفظ وحدت یک جامعه یا ملّت، این مقاله می کوشد تا از یک طرف، دلایل توجه آتشی به هویت بومی را بازنماید و از طرف دیگر، به مصادیق و مولفه های هویت بومی حاضر در شعر وی بپردازد و چارچوبی گویا از این مفهوم ارائه دهد. بررسی ها نشان می دهد مهم ترین نمودهای هویت بومی در شعر آتشی عبارتند از: یادکرد نام آوران، کاربرد واژگان خاص بومی جنوب، ارائه تصویرهایی از محیط و ذکر نام اماکن، گیاهان و جانوران بومی و توجه به برخی آداب و باورهای منطقه جنوب کشور.
شناسایی مؤلفه های هویت ساز بومی در بافت تاریخی فرسوده شهری
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، یکی از مشکلات اساسی شهر های ایران، مسئله ی هویّت شهر است. شهر بدون هویّت، شهروندان را از هدایت غیر ارادی محروم می سازد. بافت های تاریخی فرسوده بنا بر چالش های عدیده ای چون ضعف کالبدی- کارکردی، مدیریت ناکارآمد و عدم توسعه صحیح و متوازن شهری، و فقدان رویکرد فرهنگی متناسب فرسایش های زیادی را متحمل گردیده و با آسیب های جدی روبرو هستند. باید اذعان داشت که بر اثر فقدان نگاه تاریخی و هویّتی لازم در توسعه و نگهداری این مناطق، نوسازی های بعضاً پراکنده صورت گرفته نیز چهره و اعتبار تاریخی و هویّتی این محدوده ارزشمند شهری را مخدوش نموده است. لذا این پژوهش در جهت شناسایی و پاسداشت مؤلفه های هویّتمند بومی بافت های تاریخی شهری سعی دارد به شناسایی ویژگی های ارزشمند هویّتی این مناطق بپردازد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با رویکردی کیفی است و پژوهشگر با مطالعه ی متون و اسناد کتابخانه ای و مقالات مرتبط با موضوع ضمن واکاوی مفهوم هویّت بومی به شناخت ابعاد مختلف آن پرداخته است. بررسی ها حاکی از آن است که مؤلفه های هویّت ساز بومی در بافت تاریخی شامل شاخصه های عینی و فیزیکی؛ ابعاد ذهنی؛ سبک های معماری، چارچوب های اجتماعی، عوامل سیاسی، اقلیمی، و فرهنگی می باشند.
هویت بومی در برابر هویت غیربومی؛ پژوهشی کیفی درباره ناسازگاری های هویتی در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۰
33 - 60
حوزههای تخصصی:
در جوامع چندفرهنگی، تقابل های هویتی و به ویژه دوگانه ی بومی-غیربومی، منبعی هویت بخش ایجاد کرده و چالش ها و تعارضاتی به دنبال دارد. هدف از مطالعه ی حاضر آن است تا ادراک و تفسیر ساکنان بومی شهر بندرعباس از دوگانه ی "هویت بومی- هویت غیربومی" را توصیف کرده و بسترها و دلالت های آن را آشکار سازد. مطالعه ی حاضر با روش پژوهش کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای انجام گرفته است. داده های میدانی با به کارگیری نمونه گیری هدفمند-نظری و طی مصاحبه با 23 نفر از ساکنین بومی این شهر که حداقل سه نسل در این شهر زندگی کرده اند، به دست آمده و درنهایت بر اساس کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین تحلیل شده است. یافته های میدانی حاکی از آن است که درک ساکنان بومی شهر بندرعباس از ساکنان غیربومی، امری ذاتی نیست بلکه مبتنی بر تجربه ی زیسته ی کنشگران و تعاملات اجتماعی آن ها با یکدیگر شکل گرفته است. مشارکت کنندگان میدان مطالعه، به واسطه ی حضور و زندگی در سرزمین اجدادی خود، هویت بومی می یابند اما غیربومی را به مثابه دیگری معضله دار، تفسیر می کنند چراکه منافع اقتصادی و همچنین ارزش های فرهنگی خود را تا حدی ازدست رفته تلقی می کنند. پیامد این تفسیر، تقویت پیوستگی و انسجام درون گروه و افزایش نوعی قوم مداری است که می تواند به تخریب سرمایه ی اجتماعی منجر شود.
هویت بومی و منطقه ای اشعار منوچهر آتشی در محمل تمثیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دوره ای که «جهان وطنی» به شدت تبلیغ می شود، پاسداشت عناصر هویت بخش بومی و قومی، امری اجتناب ناپذیر و شایسته می نماید که بار این مهم را بسیاری از هنرمندان، شاعران و نویسندگان کشورها بر دوش می کشند. این پژوهش برآن است تا نشان دهد که «منوچهر آتشی» شاعر بلندآوازه جنوب در فضای سرشار از تبلیغات بنیان برافکن که از همه سو افکار را تسخیر کرده است، چگونه توانسته هویت بومی و منطقه ای خود را در فضای بیکرانه شعر ماندگار سازد. بررسی ها نشان می دهد که آتشی برای نگهداشت عناصر هویت بخش بومی و منطقه ای خود، از بستر تمثیل سود جسته و با نقل روایت و ذکر خاطرات از گذشته ای بس دور تا زمان حاضر، هویت بومی را در شعرش خوانا و تأثیرگذار کرده است. سپس با تلفیق بین لغات، اصطلاحات، ضرب المثل ها و واژگان بومی منطقه خود با زبان رسمی فارسی، به این توانایی دست یافته تا هویت بومی و اقلیم و در نهایت اشعار خود را ماندگار سازد.
برساخت هویت فرهنگی- بومی در بستر نسل ها؛ پژوهشی کیفی در میان سه نسل از شهروندان شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روندهای توسعه، تکثر فرهنگ ها و رشد مدرنیزاسیون شهری، هویت فرهنگی-بومی از شکل اولیه آن فاصله گرفته و در حال تغییر است؛ از طرفی این مسئله در میان نسل های مختلف و در شهرهای مهاجرپذیر، شکلی ویژه به خود می گیرد. پژوهش حاضر به شیوه های برساخت هویت فرهنگی-بومی در میان شهروندان بومی بندرعباس می پردازد. روش به کار رفته، کیفی و داده های مورد نیاز با بکارگیری مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 28 نفر از مردان و زنان 20 تا 65 ساله گردآوری شده است. یافته ها نشان از تفاوت های نسلی در برساخت هویت بومی و مواجهه با آن دارد؛ بدین ترتیب که گروه سنی بالای 50 سال مبتنی بر نوعی "انسجام و مقاومت" وگروه سنی 31-50 سال مبتنی بر "همراهی و پذیرش" با عناصر فرهنگی، هویت فرهنگی- بومی خود را برساخت کرده و در نهایت گروه سنی 20-30 سال از "هویتهای دوگانه و نامنسجم" برخوردار بوده اند. در حقیقت نسل اول(بالای 50 سال) از هویت فرهنگی-بومی یکدست و منسجمی برخوردار بوده و در برابر هویت یابی جدید، مقاومت می کند. گروه دوم(50-31 سال)، عناصری از دو هویت بومی و غیربومی را در کنار یکدیگر قرار می دهد و در نهایت نسل جوانتر(30-20 سال)، هویت فرهنگی خود را به شکلی نامنسجم و دوگانه، برساخت کرده است.
تحلیل تولیدات کارگاه های شاخصِ سفال امروز مازندران از منظر هویت بومی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
85 - 94
حوزههای تخصصی:
هنر اقوام مختلف به خصوص در زمینه تولید صنایع دستی، همواره یکی از اصلی ترین عوامل شکل گیری فرهنگ در یک قوم محسوب می شود و سرامیک ها به عنوان زیر مجموعه ای از صنایع دستی، نشان دهنده فرهنگ مردم یک منطقه اند. منطقه مازندران که به واسطه شاخصه های محیطی اش شناخته می شود، دارای گستره فرهنگی غنی ای است که از دیرباز سفال گری در آن شکل گرفته، اما به نظر می رسد علی رغم وجود کارگاه های متعدد سفال گری در منطقه، تولیدات سفال با ویژگی های هویتی مازندران تناسبی ندارند؛ همین موضوع ضرورت آسیب شناسی و بررسی شرایط کارگاه های مربوطه را سبب ساخته است. هدف از انجام این پژوهش بازشناسی تولیدات کارگاهی سفال امروز مازندران از منظر هویت بومی با رویکرد آسیب شناسی این آثار بوده است. پژوهش مذکور از زیرمجموعه پژوهش های کاربردی بوده است و از جنبه ماهیت و روش جزء تحقیقات توصیفی و تحلیلی قرار دارد. شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق شامل مطالعات کتابخانه ای (منابع مکتوب و اینترنتی) و تحقیق میدانی شامل مشاهده و مصاحبه با کارگاه ها و نواحی تولید در منطقه مورد پژوهش است. پس از آشنایی با هویت، فرهنگ، قومیت و اکولوژی مازندران و شناخت ویژگی های طبیعی این منطقه و در نهایت بررسی آثار تولید شده در کارگاه های شاخص این استان، مشخص شد روند تولید سرامیک با آسیب هایی مواجه هست که از آن جمله می توان به افزایش سفال گران غیر بومی، کمرنگ شدن نقش سفال گران سنتی، افزایش تولیداتی با هویت غیربومی و تغییر ذائقه خریداران سفال اشاره کرد.
بررسی تأثیر سیاست گذاری فرهنگی بر موسیقی محلی گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۲
124 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سیاست گذاری فرهنگی بر موسیقی محلی گیلان است. این پژوهش در پی طرح این پرسش در ذهن محقق مطرح شد که تأثیر سیاست گذاری فرهنگی بر موسیقی محلی گیلان چیست؟ که پاسخ به این پرسش هدف این تحقیق به شمار می آید. روش پژوهش: این پژوهش بر اساس دو روش تحلیل ثانویه و مصاحبه انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش، سازمان های مجری سیاست گذاری های فرهنگی در گیلان هستند که عملکرد آنها با موسیقی محلی گیلان مرتبط است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل متعددی در تضعیف وضعیت موسیقی محلی گیلان اثر گذار بوده است. این عوامل عبارتند از: مدرنیته، تغییر ساختار زندگی اجتماعی و فرهنگی، دیدگاه غالب در رادیو و تلویزیون، نقش مدیران فرهنگی. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده، نقش سیاست گذاری فرهنگی در کاهش رونق موسیقی محلی گیلان مورد تأیید قرار گرفت که به ترتیب، عواملی مانند عدم اختصاص تسهیلات کافی به موسیقی محلی گیلان، عدم نیازسنجی موسیقیایی از جوانان، عدم تصویب قوانین اجرایی محکم در رعایت از حقوق معنوی هنرمندان و عدم اختصاص بودجه کافی برای فعالیت گروه های موسیقی محلی گیلان شناسایی شده اند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان می دهد می توان با سیاست گذاری و اقدام درست در جهت بهبود وضعیت موسیقی محلی و حفظ هویت بومی گیلان سهم بسزایی داشت.
پدیدارشناسی سویه تقابلی مرگ انسانی و هویت بومی در دو فیلم «از کرخه تا راین» و «یک بوس کوچولو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ به عنوان یک امر طبیعی در هر فرهنگی بار معنایی خاصی دارد. از این رو مرگ را نمی توان صرفاً یک رخداد زیستی دانست. چه، جهان فرهنگی پیرامون انسان، مشحون از مناسبات معنایی است که هر رخدادی در آن قالب قابل تفسیر و معناست.
طبیعی است «مرگ» به عنوان یک امر محتوم و قطعی جایگاه مهمی را در نظام معنایی و قلمروی فرهنگی هر جامعه ای داشته باشد. چه، نوع انسان به عنوان یک موجود خلاق و خودآگاه در این قلمرو معنایی برای خود، هویتی کسب می کند و «مرگ و زندگی» خود را نیز در آن چارچوب معنا خواهد کرد. از این رو مرگ ارتباط تنگاتنگی با بومی دارد که باشندگان در آن زندگی می کنند. این رابطه دو سویه بین فرد و خاستگاه بومی اش آنچنان مهم و حیاتی است که در صورت بروز هرگونه اختلال در این رابطه یقیناً فرد را دچار بحران هویتی خواهد ساخت. در این سطور سعی خواهد شد با الهام از اندیشه های لوکاچ در باب شخصیت مساله دار و نیز نظر هایدگر در باب بوم و مرگ دو فیلم «یک بوس کوچولو» ساخته بهمن فرمان آرا و «از کرخه تا راین» اثر ابراهیم حاتمی کیا را مورد تحلیل قرار دهیم.
رویکردی طراحی مبنا به معماری سرآمد: تعامل هویت بومی و فناوری ها نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۱۴۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوظهور به بخش مهمی از مفهوم و هویت معماری معاصر ایران و جهان تبدیل شده اند. الگوریتم های معماری به عنوان یک ابزار کاربردی بر طراحی های نوین تأثیر گذاشته و منجر به تولید محصولات با هویتی می شود که فرم شهر سنتی و مدرن را در هم می آمیزد. هدف پژوهش حاضر فرمول بندی مجدد شهر و بررسی میزان تأثیر الگوریتم های معماری بر ویژگی های بصری، شکلی و عملکردی بناها می باشد. دستیابی به هدف پژوهش مستلزم ایجاد چارچوبی نظری برای نقش فناوری های نوظهور و تعیین سطوح و مکانیسم های کاربردی آن برای تعیین مهم ترین شاخص های مؤثر بر شکل گیری هویت شهر جدید است و در بعد عملی سنجیده شده است. روش ها: روش شناسی تحقیق برآیندی از روش های کمی و کیفی با رویکرد نظریه سازی و پیمایش اکتشافی نمونه هایی از پروژه هایی است که تحت تاثیر فناوری های نوظهور بوده اند. نتایج بر اساس تحلیل سه جانبه، طیف لیکرت و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده اند. یافته ها: شاخص های اصلی مورد بررسی در پژوهش دارای نقشی موثر به میزان تاثیر 40 تا 100 درصد می باشند. نتایج عددی به دست آمده از تایید فرضیه های پژوهش حکایت دارد. نتیجه گیری: پژوهش با بررسی ظرفیت فناوری های نوظهور در تعامل با هویت بومی؛ به نیازهای کشور به عنوان زمینه تحقق نظریه معماری سرآمد توجه کرده است. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که فناوری های نوظهور ابزاری هستند که از طریق آن انسان هستی خود را می آفریند و هویت فردی و در نتیجه هویت شهر را متجلی می سازد.
نقش هویت بومی و محلی در ارتقاء برندسازی شهر خلاق (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
51 - 64
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهرخلاق رویکردی مهم در توسعه گردشگری شهری بوده که امروزه این رویکرد ذیل شناسایی ابعاد هویتی و فرهنگی شهر ها مورد توجه است. هدف از این پژوهش شناسایی موثرترین مؤلفه های هویتی و بومی در ارتقاء برندسازی شهر خلاق رشت است. برای دست یابی به هدف تحقیق، براساس مطالعات مبانی نظری، چهار شاخص کلیدی در زمینه هویت های بومی محلی شهر رشت مشخص شدند و تأثیر هر کدام در برندسازی شهر خلاق مورد تحلیل قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از 384 پرسشنامه، توسط نرم افزار SPSS و SmartPLS3 پردازش شد و نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب جاذبه های طبیعی و فرهنگ غذایی، جذابیت بیشتری در بین گردشگران و بازدیدکنندگان این شهر داشته اند؛ اما از سویی دیگر نتایج مدل سازی و بررسی تأثیر شاخص های مطرح شده، نشان از تأثیر بالای فرهنگ غذایی این محدوده بر برندسازی شهر رشت دارد. همچنین آداب و رسوم بومی و معماری و شهرسازی بومی در جایگاه بعدی شاخص های موثر بر برندسازی قرار می گیرند.
مصرف فرهنگی رسانه ها و تغییرات هویتی: پیمایشی درباره منطقه اورامانات استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تحلیل رابطه بین مصرف رسانه ها و تغییرات هویتی است. به بیان دیگر، می کوشد برهم کنش ابعاد هویتی بر یکدیگر و رابطه آنها با میزان مصرف رسانه ها را مطالعه کند. این پژوهشِ کاربردی که از نوع توصیفی- علی است با روش پیمایش (از نوع مقطعی) انجام پذیرفته و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استاندارد سلگی و همکاران (1394) سود جسته است. جامعه آماری چهار مرکز شهرستان منطقه اورامانات در کرمانشاه که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبق فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر به دست آمد. یافته ها نشان می دهد که در ماتریس همبستگیِ چهار بُعد هویت، رابطه مستقیم و معنی داری بین هویت قومی و ملی با هویت دینی وجود دارد. همچنین بین هویت دینی و هویت جهانی این رابطه معکوس و معنی دار است. رابطه بین هویت ملی و مصرف رسانه ملی (تلویزیون) مثبت، و بین این بُعد از هویت و مصرف شبکه های ماهواره ای کُرد زبان معکوس است. آن چه هویت قومی نامیده می شود با ماهواره های کُردزبان رابطه مستقیم و معنی داری دارد. همچنین بین هویت دینی با میزان مصرف ماهواره های کُردزبان رابطه معکوس و با تلویزیون سراسری رابطه مثبتی وجود دارد که این دو متغیر روی هم حدود 7 درصد از تغییرات هویت دینی را تبیین کرده اند. نهایتاً هویت مدرن با میزان مصرف تلویزیون سراسری رابطه معکوس و با ماهواره رابطه مثبت و معنی داری داشته است که در مجموع این دو متغیر حدود 5 درصد از تغییرات هویت مدرن را پیش بینی کرده اند. از دیگر نتایج این پژوهش این که در سلسله مراتب هویتی، هویت قومی پاسخگویان با میانگین 4 بیشترین و هویت مدرن با میانگین 88/3 کمترین بوده است. از نظر ارجحیت هویتی پاسخگویان در وهله اول خود را مسلمان، بعد کُرد و سپس ایرانی دانسته اند. از نظر مصرف رسانه نیز میزان استفاده پاسخگویان از رسانه های رسمی مثل تلویزون و شبکه استانی بسیار کم بوده است و به شدت از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی جدید استفاده می کنند.
توسعه محله سنتی اهراب تبریز با رویکرد (TND) برای معاصر سازی و حفظ هویت بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
228 - 243
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهر تبریز، به عنوان یکی از شهرهای تاریخی ایران، دارای محله های سنتی متعددی است که معماری بومی و فضاهای اجتماعی آن ها به خوبی با فرهنگ و اقلیم منطقه هماهنگ شده است. با این حال، در دهه های اخیر و با توسعه سریع شهرنشینی و افزایش ساخت وسازهای جدید، برخی از این محله ها از جمله محله اهراب با چالش هایی مواجه شده اند. تخریب بافت های تاریخی، تغییر کاربری های نامناسب، و کاهش تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی از جمله مشکلاتی است که این محله ها را تهدید می کند. این چالش ها به مرور زمان به از دست رفتن هویت محله ها و کاهش کیفیت زندگی ساکنان منجر شده است. استفاده از رویکرد (TND) می تواند به عنوان راهکاری مؤثر برای بازآفرینی و معاصر سازی محله های سنتی مانند اهراب عمل کند. این رویکرد با تأکید بر طراحی فضاهای عمومی، حفظ معماری بومی، و توسعه مسیرهای پیاده مدار، امکان ایجاد فضاهای پایدار و انسان محور را فراهم می کند. TND نه تنها به بازآفرینی فضاهای سنتی کمک می کند، بلکه می تواند به تقویت روابط اجتماعی و بازسازی هویت فرهنگی محله های تاریخی تبریز نیز منجر شود. اهمیت موضوع از آن جهت است که محله اهراب به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و معماری تبریز، نمونه ای از تعاملات اجتماعی و معماری بومی منطقه است. حفظ و بازآفرینی این محله با رویکرد TND می تواند به تقویت هویت فرهنگی، افزایش تعاملات اجتماعی، و بهبود کیفیت محیط زیست شهری منجر شود. همچنین، این رویکرد می تواند به عنوان مدلی برای سایر محله های سنتی تبریز و حتی شهرهای دیگر ایران مورد استفاده قرار گیرد، تا از الگوهای موفق سنتی در راستای توسعه پایدار شهری بهره گرفته شود. معاصر سازی محله های سنتی با حفظ اصول بومی نه تنها به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک می کند، بلکه از تخریب و از دست رفتن هویت تاریخی و فرهنگی این محله ها جلوگیری می کند. مواد و روش ها در این تحقیق، از روش تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) برای شناسایی و تحلیل عوامل پنهان تأثیرگذار بر توسعه محله های سنتی با رویکرد TND استفاده شد. هدف تحقیق، کشف روابط بین متغیرها و شناسایی عواملی است که به بهبود و معاصر سازی محله ها کمک می کنند. جامعه آماری شامل ساکنان محله اهراب با جمعیت ۱۸۱۶۳ نفر بود و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۷۷ نفر به دست آمد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد و مقیاس های لیکرت استفاده شد و نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند و برای شناسایی الگوهای پنهان از ماتریس همبستگی استفاده شد. سپس، با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) و معیارهایی مانند کایزر و نمودار Scree Plot، تعداد عوامل بهینه مشخص شد. برای تفسیر بهتر عوامل، چرخش های واریماکس یا ابلیمین انجام شد و عواملی با بار عاملی بالاتر از 0/4 به عنوان عوامل اصلی انتخاب و تفسیر شدند. اعتبار ابزارها با اعتبار صوری و محتوایی تأیید و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج تحلیل در قالب جد ول ها و نمودارها ارائه شده اند که بارهای عاملی را نمایش می دهند. عوامل شناسایی شده بر اساس شاخص های مرتبط نام گذاری شدند، مانند کیفیت زندگی، هویت فرهنگی و امنیت اجتماعی. این تحلیل به محقق کمک کرد تا الگوهای مؤثر در توسعه محله ها را شناسایی کند و پیشنهادهای بهبودی برای معاصر سازی محله ها ارائه دهد. این روش کمک می کند تا راهکارهای بهینه برای برنامه ریزی و توسعه محله های سنتی طراحی شود. یافته ها در حوزه کیفیت زیرساخت ها، شاخص حفظ هویت فرهنگی و تاریخی با بار عاملی 0/76 و شاخص بهبود زیرساخت ها با بار 0/70 نشان می دهد تمرکز بر توسعه زیرساخت ها با حفظ عناصر فرهنگی می تواند به پایداری این محله کمک کند. توجه به این شاخص ها در طراحی های معاصر، زمینه ای برای تقویت هویت تاریخی اهراب فراهم می کند. در رضایت از خدمات، شاخص های توسعه پایدار و زیست محیطی و انعطاف پذیری در طراحی به ترتیب با بارهای عاملی 0/70 و 0/65 نشان می دهند رضایت ساکنان به استفاده از خدمات سازگار با محیط زیست و فضاهای منعطف وابسته است. این یافته ها به برنامه ریزان نشان می دهد برای معاصر سازی، ارائه خدمات کارآمد و پایداری زیست محیطی باید مد نظر قرار گیرد. در زمینه امنیت، بارهای عاملی بالای شاخص های توسعه فضاهای عمومی (0/72) و پیاده مداری و دسترسی آسان (0/75) اهمیت طراحی فضاهای عمومی امن و قابل دسترس را برجسته می کنند. این ویژگی ها در کنار رویکرد TND، به افزایش امنیت و کاهش احساس انزوا در میان ساکنان منجر می شود. برای تعاملات اجتماعی، ضرایب همبستگی شاخص های پیاده مداری و دسترسی آسان (0/78) و توسعه فضاهای عمومی (0/73) نشان می دهند دسترسی به فضاهای عمومی می تواند به تقویت ارتباطات اجتماعی کمک کند. این موضوع نشان می دهد در معاصر سازی محله اهراب، توجه به مسیرهای پیاده مدار و فضاهای عمومی به تقویت حس مشارکت اجتماعی و تعاملات محلی کمک می کند. در رفاه ساکنان، شاخص های انعطاف پذیری در طراحی با بار 0/70 و اختلاط کاربری ها با بار 0/69 نشان می دهد طراحی فضاهای چندمنظوره و انعطاف پذیر، رفاه و رضایت ساکنان را افزایش می دهد. ترکیب کاربری های مختلف، مانند مسکونی، تجاری و تفریحی، دسترسی راحت تر به خدمات را فراهم می کند و نیاز به سفرهای طولانی را کاهش می دهد. به طور کلی، یافته ها نشان می دهد استفاده از رویکرد TND با تأکید بر این پنج عامل کلیدی، نه تنها هویت بومی محله اهراب را حفظ می کند، بلکه زمینه های لازم برای معاصر سازی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان را نیز فراهم می آورد. نتیجه گیری محله سنتی اهراب در تبریز به عنوان یکی از بافت های تاریخی ارزشمند، نیازمند برنامه ریزی های خاصی برای معاصر سازی با حفظ هویت بومی خود است. در این راستا، رویکرد توسعه محله ای سنتی (TND) با تأکید بر تقویت ویژگی های محلی، ایجاد فضاهای اجتماعی و تأمین نیازهای روز ساکنان، می تواند نقشی مؤثر در بهبود کیفیت زندگی و پایداری فرهنگی و اجتماعی این محله داشته باشد. با توجه به تحلیل آماری انجام شده، عوامل کلیدی توسعه شامل زیرساخت های بهینه، خدمات پایدار، امنیت، تعاملات اجتماعی و رفاه ساکنان هستند که می توانند مبنایی قوی برای توسعه پایدار و هم راستا با معاصر سازی اهراب فراهم آورند. به طور کلی، یافته ها نشان می دهد استفاده از رویکرد TND با تأکید بر این پنج عامل کلیدی، نه تنها هویت بومی محله اهراب را حفظ می کند، بلکه زمینه های لازم برای معاصر سازی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان را نیز فراهم می آورد.