فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
34 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی و مقایسه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) و درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی (SIT) بر سبک های تصمیم گیری و مهارت های اجتماعی در کودکان با ضرب شناختی کند (SCT) انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه شامل 15 کودک 11 تا 14 ساله از ناحیه 2 استان قم در سال 2022 بود که با SCT تشخیص داده شده بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: REBT (n=5)، SIT (n=5)، و کنترل (n=5). ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کندگامی شناختی پنی و همکاران (2009)، پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1986) بود. مداخلات شامل 9 جلسه REBT و 12 جلسه SIT بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه های REBT و SIT نسبت به گروه کنترل، بهبود معناداری در تصمیم گیری عقلانی (F(2, 12) = 13.05, p = .002, η² = .72)، تصمیم گیری آنی (F(2, 12) = 15.01, p = .001, η² = .75)، تصمیم گیری اجتنابی (F(2, 12) = 11.12, p = .003, η² = .69)، و مهارت های اجتماعی (F(2, 12) = 24.36, p = .000, η² = .83) مشاهده شد. آزمون های تعقیبی نشان داد که REBT در کاهش سبک های تصمیم گیری آنی و اجتنابی و افزایش مهارت های اجتماعی نسبت به SIT مؤثرتر بود. نتیجه گیری: هر دو روش REBT و SIT در بهبود تصمیم گیری عقلانی و مهارت های اجتماعی کودکان با SCT مؤثر هستند. با این حال، REBT در کاهش سبک های تصمیم گیری آنی و اجتنابی و افزایش مهارت های اجتماعی نسبت به SIT مؤثرتر است.
شناسایی مولفه ها و شاخص های برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
66 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی انجام شد. روش شناسی: روش این پژوهش سنتزپژوهی بود. بنیاد نظری آن را مدل برنامه درسی «میلر» تشکیل داد. جامعه آماری شامل ۲۶ مقاله فارسی و انگلیسی طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ هجری شمسی (۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ میلادی) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و ابزار آن فرم محقق ساخته بود که روایی آن با ضریب لاوشه و پایایی با شاخص کاپا بررسی شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل رابرتس و کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی، ۱۴ مولفه (تفکر شدن، پرسشگری و نقادی، خلق فضای یادگیری ریزومی باز، قدرت تخیل و استقلال فکری، تعامل گرا، غیرخطی، تسهیل گر، واقع گرا، منعطف و متنوع، تدریس ریزوماتیکی (خلاق و خودمختار)، تدریس در فضای مجازی، تفکر طراحی، رویکرد خودارزیابی، رویکرد عمل گرا) و ۳۹ شاخص دخیل هستند. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی بر خلاقیت، تفکر انتقادی، محیط های یادگیری منعطف و استقلال فکری تأکید دارد. اجرای این برنامه می تواند به افزایش مشارکت دانش آموزان و ارتقاء تجربه یادگیری عمیق تر و معنادارتر منجر شود.
طراحی و اعتباریابی مدل اقدامات حمایتی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل اقدامات حمایتی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان بود. روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده کرد و در دو مرحله طراحی و اعتباریابی انجام شد. در مرحله طراحی، از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب ۲۰ خبره از میان اساتید علوم تربیتی و مدیران ارشد نظام آموزشی استفاده شد. در مرحله اعتباریابی، ۲۲ خبره از میان مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی استان گلستان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و مدل پیشنهادی با روش دلفی در سه مرحله و با استفاده از نرم افزار SPSS اعتبارسنجی شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل پارادایمی شامل ۱۰ طبقه اصلی و ۲۴ مقوله فرعی است که در پنج حوزه شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، راهبردها و پیامدها دسته بندی شده اند. این مدل عواملی مانند مسئولیت پذیری اجتماعی، باورهای دینی، فرهنگ حاکم بر جامعه، و حمایت های دولتی را به عنوان عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان شناسایی کرد. نتیجه گیری: این پژوهش یک مدل جامع از اقدامات حمایتی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان ارائه می دهد که می تواند به عنوان یک چارچوب عملی برای بهبود کیفیت خدمات مددکاری اجتماعی و ارتقای نتایج تحصیلی مددجویان مورد استفاده قرار گیرد. این مدل با در نظر گرفتن عوامل چندبعدی و پیچیده ای که بر پیشرفت تحصیلی تأثیر می گذارند، به مددکاران اجتماعی و نهادهای آموزشی کمک می کند تا برنامه های حمایتی مؤثرتری تدوین و اجرا کنند.
طراحی الگوی مشارکت در شناسایی مسئله در خط مشی گذاری نظام آموزشی در راستای صیانت از حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
162 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف: حفظ و صیانت از حقوق شهروندی در نظام آموزشی مستلزم ایجاد زمینه مشارکت مردم در خط مشی گذاری های مرتبط با این حوزه است. براین اساس، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مشارکت در شناسایی مسئله در خط مشی گذاری نظام آموزشی در راستای صیانت از حقوق شهروندی می باشد. روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف کارب ردی، ب رحسب ماهیت پژوهش کیفی از نوع اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها و نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی م ی باشد. جامعه آماری این مطالعه در مرحله اول، اسناد و مدارک علمی بود که براساس ملاک های ورود در پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 17 تحقیق به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله دوم نیز خبرگان دانشگاهی و سازمانی بودند که براساس اصل اشباع نظری و تکنیک نمونه گیری هدف مند، تعداد 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله اول مرور نظام مند اسناد و مدارک علمی با از طریق روش فراترکیب و در مرحله دوم مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان از طریق تحلیل مضمون بود. در مرور نظام مند روایی از طریق بیانیه پریزما و پایایی با روش ضریب کاهای کوهن به مقدار 58/0 به دست آمد. روایی و پایایی ابزار مصاحبه نیز براساس معیارهای دقت، اعتبار، قابلیت اعتماد، انتقال پذیری و تأیید پذیری مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت تایید شد. در نهایت داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که برای مشارکت در شناسایی مسئله در خط مشی گذاری نظام آموزشی در راستای صیانت از حقوق شهروندی، 76 مقوله جزئی، 17 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شد. در این مطالعه، مقوله های اصلی شامل بُعد اطلاع رسانی (با 3 مقوله فرعی آگاه سازی، دانش شهروندان و پردازش اطلاعات)، بُعد مشاوره و نظرخواهی (با 2 مقوله فرعی مشاوره و نظرخواهی سطحی و اثربخش)، بُعد شراکت (با 3 مقوله فرعی بسیج اجتماعی، مسئولیت پذیری شهروندان و سهیم شدن شهروندان)، بُعد حمایت گری (با 3 مقوله فرعی حمایت حقوقی، اداری و اقتصادی)، بُعد توانمندسازی (با 3 مقوله فرعی توانمندسازی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) و بُعد اختیار(قدرت) شهروندان (با 3 مقوله فرعی اعمال نظر، انتقاد و اعتراض و نظارت همگانی) بودند. در نهایت با توجه به ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده، الگوی نهایی پژوهش ارائه شد که از اعتبار مناسبی برخوردار بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان زمینه را برای تحقق مقوله های شناسایی شده جهت مشارکت شهروندان در مرحله شناسایی مسئله در خط مشی گذاری نظام آموزشی در راستای صیانت از حقوق شهروندی فراهم ساخت.
واکاوی الگوی رهبری تحول آفرین برای بهبود کیفیت زندگی کاری استادان دانشگاه کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
198 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی یک الگوی رهبری تحول آفرین برای بهبود کیفیت زندگی کاری استادان دانشگاه کابل انجام شد. روش شناسی: این مطالعه از روش تحلیل مضمون با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۵ تن از استادان دانشگاه کابل بهره برد. نمونه گیری به روش هدفمند و انتخاب افراد به روش گلوله برفی انجام شد. داده ها با استفاده از رویکرد شبکه مضامین تحلیل شده و به چهار حوزه اصلی مرتبط با رهبری تحول آفرین و کیفیت زندگی کاری تقسیم شدند: اقدامات توسعه دانشی، اقدامات انگیزشی الهام بخش، اقدامات حمایتی و اقدامات راهبردی و مدیریتی. یافته ها: نتایج نشان داد که رهبری تحول آفرین در چهار حوزه کلیدی می تواند کیفیت زندگی کاری استادان را بهبود بخشد. اول، اقدامات آموزشی و پرورشی حمایت محور شامل توسعه حرفه ای، تحقیقات و آموزش که به افزایش رضایت شغلی منجر می شود. دوم، اقدامات انگیزشی الهام بخش شامل رفتارهای عادلانه، حمایت از تعادل کار و زندگی و انگیزه های مالی که موجب افزایش انگیزه و کاهش استرس کاری می شود. سوم، اقدامات حمایتی رهبران که در سطح فردی و سازمانی انجام می شود و به تقویت تعهد و احساس تعلق سازمانی کمک می کند. و در نهایت، اقدامات راهبردی و مدیریتی شامل برنامه ریزی استراتژیک، همکاری های بین المللی و فرآیندهای استخدامی که برای ایجاد محیط دانشگاهی پویا و حمایتی ضروری است. نتیجه گیری: رهبری تحول آفرین تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی کاری استادان دارد، به ویژه در حوزه های توسعه حرفه ای، انگیزش، حمایت سازمانی و مدیریت استراتژیک. یافته ها با مطالعات قبلی همخوانی دارد که اهمیت رهبری تحول آفرین در ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت و افزایش رضایت شغلی را تأیید می کنند. اجرای این مدل در دانشگاه ها می تواند به افزایش مشارکت، رضایت و تعادل بین کار و زندگی استادان کمک کند و در نهایت به موفقیت کلی دانشگاه منجر شود.
اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای ضمنی هوش و حل مسأله دانش آموزان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
222 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله در میان دانش آموزان دبیرستانی زاهدان بود. این تحقیق به دنبال تعیین این بود که آیا استفاده از نقشه های مفهومی می تواند به طور معناداری توانایی های شناختی و تحلیلی دانش آموزان را بهبود بخشد یا خیر.
روش شناسی: این مطالعه از یک طرح کارآزمایی تصادفی کنترل شده استفاده کرد که شامل 30 دانش آموز دبیرستانی از زاهدان بود که به صورت تصادفی به گروه تجربی (n=15) و گروه کنترل (n=15) تخصیص داده شدند. گروه تجربی آموزش با استفاده از نقشه های مفهومی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل به روش های تدریس سنتی ادامه داد. داده ها با استفاده از پرسشنامه باورهای ضمنی هوش (IBI) و پرسشنامه مهارت های حل مسأله (PSS) جمع آوری شد. این مطالعه به مدت پنج ماه ادامه داشت و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون های تعقیبی بنفرونی با نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند.
یافته ها: آمار توصیفی نشان داد که گروه تجربی افزایش قابل توجهی در باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله از پیش آزمون به پس آزمون داشتند، با بهبود میانگین نمرات از 3.45 به 4.12 و از 3.68 به 4.33 به ترتیب. در مقابل، گروه کنترل تغییرات ناچیزی نشان داد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تفاوت های معناداری بین گروه ها و در طول زمان نشان داد (p < 0.05) و آزمون های تعقیبی بنفرونی تایید کرد که این بهبودها در گروه تجربی معنادار بودند.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی در بهبود باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله در میان دانش آموزان دبیرستانی مؤثر است. این روش آموزشی نه تنها به درک عمیق تر مفاهیم کمک می کند بلکه تفکر انتقادی و مهارت های تحلیلی را نیز تقویت می کند. این مطالعه به مزایای بالقوه استفاده از نقشه های مفهومی در برنامه های آموزشی به منظور توسعه شناختی اشاره دارد.
ارزیابی چالش های حقوقی اداره مساجد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
167 - 197
حوزههای تخصصی:
مساجد، همواره به مثابه مراکز اصلی تجمعات دینی مسلمانان و بخشی از هویت زیستی آنان، مطرح بوده اند. باوجود پژوهش های فراوان دراین باره، تحلیل حقوقی چالش های مساجد، آن طور که بایدوشاید صورت نگرفته است. این تحلیل می تواند ضمن بیان هویت حقوقی مساجد، مسائل عملی مرتبط با کارکرد عملی و نیز نظارت بر آن ها را مورد ارزیابی و آسیب شناسی، قرار دهد. در پژوهش پیش رو، ضمن بازخوانی ساختار اجرایی و درونی مساجد، شیوه و سطح نظارت بیرونی بر آن ها از سوی نهادهای دولتی و حکومتی، مورد ارزیابی انتقادی، قرار می گیرد. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد حقوقی داخلی و خارجی و نیز رویه های قضایی مربوطه می کوشد که در پرتو مطالعه توصیفی- تحلیلی دراین باره، افق های روشنی از چالش های مساجد را در کنار راهکارهای عملی، ارائه دهد. از مجموع تحولات حقوقی دراین باره، چنین برمی آید که مساجد از مراکز سنتی و عموماً تحت مدیریت مردم و مراجع و جوامع مردمی به مؤسسه های مشمول نظارت دولت و حکومت، تبدیل شده اند. ازاین رو، در فرآیند تأسیس مساجد و تعیین اعضای هیئت امنا، خادم، امام جماعت و سایر متولیان درونی و نیز در روند نظارت بر کارکردهای دینی- اجتماعی آن ها نقش حکومت و دولت به تدریج، افزایش یافته و میان این سطح از مدیریت حکومتی و دولتی بر مساجد و روند دین گریزی جوانان و تضعیف نقش اجتماعی مساجد، رابطه معناداری برقرار شده است؛ بنابراین تغییر در نوع رابطه مساجد با حکومت و دولت می تواند بخشی از هویت و نقش اجتماعی آن ها را بازآفرینی کند.
کاوشی پیرامون وضعیت دورکاری در استان خوزستان: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
285 - 313
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش رفاه و کارایی مستلزم انعطاف پذیری و تاب آوری دستگاه های خدمت رسان جامعه در قبال شرایط ناپایدار محیطی و اجتماعی است. شرایط اقلیمی و وضعیت آب و هوایی استان خوزستان ارائه خدمات رسانی دستگاه های اجرایی را هر از گاهی با چالش هایی مواجه می کند. دورکاری می تواند به عنوان راهکاری برای مواجهه با این گونه شرایط و در مقیاس بزرگ تر شوک های نظیر همه گیری کرونا باشد. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک الگوی بومی متناسب با شرایط ویژه خوزستان جهت دورکاری کارکنان دستگاه های اجرایی است.
روش و داده ها: پژوهش کنونی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی و دورکاری استان خوزستان در 16 دستگاه اجرایی و همچنین اساتید رشته های جامعه شناسی، مدیریت و اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1401بودند.
یافته ها: مدل پارادایمی احصا شده طیف وسیعی از زمینه ها، کنش تعامل ها و پیامدهای مرتبط با دورکاری در استان خوزستان را نشان می دهد. شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر این مدل شامل شرایط اقلیمی، افزایش بهینه سازی خدمات دستگاه اجرایی، برنامه ریزی استراتژیک، زیرساخت فناوری جهت نظارت سیستماتیک و تعیین گرهای فرهنگی (فرهنگ کار، فرهنگ سازمانی و...) است. استراتژی ها و پیامدهای این مدل نیز شامل سرمایه اجتماعی، تعادل بین کار و زندگی، عدم تعطیلی دستگاه و افزایش رضایت ارباب رجوع است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که برای اجرای دورکاری در دستگاه های اجرایی استان خوزستان، ضرورت دارد زیرساخت های سازمانی و فناوری تقویت شود، پروتکل های امنیت اطلاعات استانداردسازی گردد و آموزش های جامع برای کارکنان و مدیران فراهم شود. بهبود هماهنگی بین دستگاه ها نیز می تواند به اجرای موفق تر دورکاری کمک نماید و در عین حال کارایی و تاب آوری را افزایش دهد.
پیام اصلی: یکی از راهکارهای جدی جهت بهبود کارایی خدمت رسانی و تقویت کارایی در مقابله با شرایط ناپایدار محیطی و اجتماعی، دورکاری است. بنابراین، دورکاری در دستگاه های اجرایی به عنوان یک فرصت در شرایط آب و هوایی شکننده خوزستان می تواند مورد توجه قرار بگیرد. در این راستا، برگزاری دوره های آموزشی و فراهم کردن زیرساخت ها و هماهنگی های لازم، ضرورت دارد.
تبیین جایگاه آموزش فلسفه برای کودکان در الگوی آموزش تفکر منطقی به کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
385 - 396
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش فلسفه برای کودکان، یکی از روش های بینشی تربیت عقلانی است؛ در این مقاله در پی آن بودیم که آیا آموزش فلسفه برای کودکان می تواند منجر به استدلال ورزی و تفکر منطقی در کودکان پیش دبستانی گردد.
روش شناسی: روش تحقیق این پژوهش کیفی با رویکرد گرندد تئوری بوده و داده های جمع آوری شده از پاسخ های 15 نفر از اساتید دانشگاه و خبرگان حوزه تعلیم و تربیت و برنامه آموزش فلسفه برای کودکان می باشد همچنین با استفاده از نرم افزار MAXQDA در سه مرحله «کدگذاری باز»،«کدگذاری محوری» و «کدگذاری انتخابی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مدل نهایی استنتاج شده است.
یافته ها: از داده های مصاحبه ها، نشان می دهد براساس این مدل، برنامه آموزش فلسفه برای کودکان یک روش موفق در آموزش تفکر منطقی است که بر مسئولیت پذیری، توانایی پاسخ مؤثر و تصمیم گیری های م ناسب در ش رایط و موقعیت های مختلف تاثیرگذار است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اجرای آموزش فلسفه در کلاس درس می تواند بر پرورش مهارت های استدلال ورزی و تفکر منطقی دانش آموزان تاثیر مثبتی بگذارد.
تأثیر فرهنگ سازمانی بر جذب زنان درمراتب مدیریتی (مورد مطالعه بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان)
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
195 - 217
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف سنجش تأثیر سطوح گوناگون فرهنگ سازمانی (باورهای راهنما و روزمره) بر انتصاب زنان در پست های مدیریتی در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان سامان یافته است. تحقیق حاضر از نوع هدف پژوهشی کاربردی محسوب می شود و روش و چگونگی به دست آوردن داده های موردنیاز از نوع توصیفی پیمایشی است که در آن به منظور استخراج مهم ترین مؤلفه های مؤثر بر عدم دستیابی به پست های مدیریتی از روش مصاحبه استفاده شده است که در این میان از 8 نفر از کارشناسان مربوط در حوزه های مدیریتی و اساتید دانشگاهی مرتبط با موضوع به روش انتخاب غیر تصادفی و هدفمند درخواست گردید تا به سؤالات پاسخ دهند سپس به کمک مؤلفه های به دست آمده پرسشنامه ای به شیوه لیکرت پنج امتیازی طراحی (با ضریب آلفای کرونباخ 0.76) و از 59 نفر از اعضای حجم نمونه درخواست گردید تا به سؤالات پاسخ دهند. یافته ها حاکی از آن است که: شاخص های حمایت مدیران عالی از زنان، وجود الگوی مدیران موفقِ زن، در سازمان، آزمودن زن ها در پست های مدیریتی و فرصت اظهارنظر برای زنان در تصمیم گیری های مهم در سازمان از مهم ترین فاکتورهای اثرگذار باور راهنما در انتصاب مدیران زن در پست های مدیریتی بوده؛ شاخص های حذف فرهنگ بزرگ جلوه دادن اشتباه زنان در سازمان، حذف کلیشه های جنسیتی مبتنی بر عدم توانایی زنان برای مدیریت در سازمان، اهمیت دادن به موفقیت زنان در سازمان و تغییر گرایش زنان و ترغیب آنان در پذیرش پست هایی با مسئولیت بیشتر و کارهای متنوع و جدید از مهم ترین مؤلفه های باورهای روزمره فرهنگ سازمانی در انتصاب زنان در پست های مدیریتی می باشند.
بررسی و تحلیل وند /-ok/ در واژگان مختوم به آن در گویش یزدی
منبع:
فرهنگ یزد سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
157 - 176
حوزههای تخصصی:
گویش ها یکی از جنبه های مهم فرهنگی و بهترین نمودار چگونگی نظام اجتماعی یک کشور هستند، بررسی گویش ها با دیدی پژوهشی و زبان شناختی، افزون بر حفظ این میراث گران بها، ما را در شناخت کهن واژه های فراموش شده و احیای دوباره آنها به منظور توانمند سازی نظام واژگانی زبان فارسی یاری می رساند. هدف این جستار آَشنایی بیشتر با پسوند /-ok/ از نظام واژگان یزدی و بررسی و تحلیل این پسوند است. این وند با پیوستن به عناصر قاموسی مختلف، مجموعه ای متنوع از مفاهیم مختلف را پدید می آورد. امروزه، اگر چه به دلیل نفوذ گونه معیار، از میزان زایایی این پسوند کاسته شده است، ولی همچنان در گفتار گویشوران یزدی این پسوند به کار می رود. مفاهیمی که پسوند /-ok/ به عنصر پایه می دهد؛ عبارت اند از تصغیر، تحقیر، صمیمیت، فراوانی، تشبیه، توصیف و معرفگی و ... . در پژوهش حاضر، با تکیه بر انواع متون گفتاری، شفاهی و کتبی همچون مشاهده و ثبت گفتار گویشوران بومی منطقه و نیز گرد آوری داده های مرتبط از طریق متونی همچون واژه نامه ها، فرهنگستان و نمونه های گفتاری، در شناخت ساختار و نقش این عنصر واژه ساز از گونه یزدی کوشیده ایم.
ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مطالعه موردی: مناطق 2، 8 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی است.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی بوده و و داده ها براساس پرسش نامه و مطالعات میدانی گردآوری شده اند. جهت ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش آلفای کرونباخ و جهت تعیین روایی پژوهش، از تکنیک تحلیل عاملی با بهره گیری از شاخص KMO و آزمون بارتلت بهره گیری شده است. جامعه ی آماری با حجم نمونه ی 384 نفر، شامل ساکنان مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز و همچنین 27 نفر از مدیران و کارشناسان امور شهری است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن بود که در بین شاخص های هشت گانه تحلیل شده، از دیدگاه سالمندان به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (13/53) و "فرهنگی – تفریحی" (9/85) بیشترین و کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین از دیدگاه مدیران شهری به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (16/52) و"حمل و نقل درون شهری" (14/56) در رتبه های اول و آخر قرار گرفتند. از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند در بین مناطق مورد مطالعه، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن است که بین رضایت مندی سالمندان از زندگی در کلان شهر تبریز و تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: به طور کلی کلان شهر تبریز از حد متوسط شاخص های شهر دوستدار سالمند پایین تر است و در وضعیت مساعدی قرار ندارد.
تربیت معنوی و گونه شناسی مسائل و چالش های دختران دانش آموز مقاطع متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «مطالعه فهم ادراک شده ی دختران متوسطه اول و دوم از مسائل دانش آموزان نوجوان» در زمینه های هویت، بلوغ، فضای مجازی و خانواده و ساختار جامعه است. این مطالعه در چارچوب روش کیفی و داده ها از طریق مصاحبه با 12 دانش آموز دختر از مناطق مختلف ایران صورت پذیرفته است و در نهایت با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن بود که نوجوانان در این دوره به دنبال کشف هویت خود هستند. هر چه فرد پاسخ مشخصی برای سوالات خود نداشته باشد، تعارض هویتی و نهایتاً بحران هویت رخ می دهد. اهمیت بحث بلوغ از جهت ارتباط آن با نقش هایی است که نوجوانان در آینده خواهند پذیرفت؛ همچنین مسائل و مشکلات فراوانی در ارتباط با فضای مجازی از منظر دانش آموزان وجود دارد و گویای آن است که نحوه صحیح حضور در فضای مجازی جهت کاهش آسیب های ناشی از حضور در این فضا آموزش داده نشده است. در خصوص ساختار خانواده آنچه در دید مشارکت کنندگان مهم می نمود، شکاف و فاصلیه نسلی است که زمینه ساز فاصله عمیق بین نوجوانان و خانواده گردیده، و می بایست برطرف شود. در نهایت مسائل و مشکلات دختران به منزلیه بخش مهمی از اجتماع، لزوم برنامه ریزی صحیح و کاربردی را یادآوری می کند فلذا فراهم نمودن شرایط مناسب جهت سیاست گذاری موثر برای حل مسائل دختران بسیار حائز اهمیت است.
مرور سیستماتیک و فراتحلیل مطالعات رابطه دین و شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
207 - 243
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل و مرور سیستماتیک می کوشد پژوهش ها را ترکیب و از مطالعات انجام شده درباره رابطه دین و شادی نتیجه گیری کند؛ بنابراین، مقالات چاپ شده در نشریات علمی-پژوهشی و پایان نامه های دانشگاهی مرتبط با موضوع مطالعه و مطابق با سایر معیارهای ورود، تشخیص داده شدند، وارد تحلیل شده و پس از غربال از میان 54 اثر، درنهایت مطابق با معیارهای خروج، 14 اثر حائز شرایط تحلیل نهایی دانسته شدند. یافته ها بیانگر ناهمگنی اندازه اثر و نداشتن سوگیری انتشار مطالعات بررسی شده بودند. سپس، ضریب اندازه اثر تصادفی با توجه به ناهمگن بودن مطالعات و نقش تعدیلگر چهار متغیر با به کارگیری نسخه دوم نرم افزارCMA ارزیابی شد. یافته ها نشان دادند اندازه اثر ترکیبی رابطه دین و شادی معادل 311/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، متوسط ارزیابی می شود. همچنین «زمان انجام تحقیقات»، «مکان آن ها»« جامعه آماری»، «فیلد مطالعاتی محققان»، متغیرهای تعدیلگر در نظر گرفته شد و ضریب اثر برای طبقات آن ها به این صورت محاسبه شد : اندازه اثر ترکیبی تحقیقاتی که قبل از سال 95 به مطالعه پرداخته بودند 455/0 است و بعد از سال 95 ضریب اندازه اثر مطالعات 342/0 است. همچنین، ضریب اثر ترکیبی برای مطالعاتی که در مناطق مرکزی ایران انجام شده بودند 415/0 و برای سایر مناطق 315/0 محاسبه شد. همچنین، ضریب اندازه اثر ترکیبی مطالعاتی که حوزه مطالعاتی آن ها جامعه شناسی است کمتر از سایر رشته ها برآورد شده است. این تفاوت مطابق با انتظارات نظری است و درمجموع نتایج نشان دادند، دین با تعدیلگری متغیرهای چهارگانه بیان شده، تأثیر متفاوتی بر شادی دارد. درنهایت برای بهبود این رابطه، راهکارهایی برخاسته از نتایج این مطالعه ارائه شد.
طراحی چهارچوب راهبردی رهبری سلامت محور مبتنی بر نظریه نقاط مرجع استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
35 - 69
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش رهبران در ارتقای سلامت کارکنان به اندازه ای است که در سال های اخیر مفهوم «رهبری سلامت محور» وارد مباحث علمی شده است. در این پژوهش به طراحی چارچوب راهبردهای رهبری سلامت محور مبتنی بر نظریه نقاط مرجع استراتژیک در شرکت های دولتی فعال در صنعت برق پرداخته شده و هم راستایی راهبردهای آن براساس نقاط مرجع بررسی شده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی-توسعه ای است که در آن از روش های کیفی داده بنیاد و تحلیل محتوای کیفی برای طراحی چارچوب استفاده شد. در تحقیق حاضر، ابتدا در مرحله اول از روش نظریه داده بنیاد به منظور طراحی مدل رهبری سلامت محور برای کشف راهبردها استفاده شد. در این مرحله، علاوه بر شناسایی ابعاد مختلف رهبری سلامت محور در شرکت های دولتی فعال در صنعت برق، راهبردها و متغیرهای مؤثر بر آن و نیز پیامدهای ایجادشده شناسایی شد و مدل جامع و نظام مند براساس ساختار مدل پارادایمی استراوس و کوربین (1998) ارائه شد. در مرحله دوم، با بهره گیری از مدل طراحی شده در مرحله اول و استفاده از رویکرد تحلیل محتوا و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به تقلیل داده ها برای رسیدن به چارچوب راهبردها، مبتنی بر نظریه نقاط مرجع استراتژیک پرداخته شد. براساس یافته های پژوهش، راهبردهای رهبری سلامت محور در چهار مقوله شامل اقدامات مدیریت کیفیت زندگی کارکنان، اقدامات شغلی، سبک مدیریت و رهبری و راهبردهای محیطی شناسایی شد. همچنین نتایج نشان داد که اقدامات مدیریت کیفیت زندگی کارکنان با رهبری مبتنی بر روابط داخلی، اقدامات شغلی با رهبری عقلایی، سبک مدیریت و رهبری با رهبری مبتنی بر روابط انسانی، و راهبردهای محیطی با رهبری باز هم راستا است.
کالایی شدن دین؛ مطالعه فرآیند تقدس گرایی تا کالایی شدن محصولات منتسب به آستان قدس رضوی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۱
25 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی فرآیند کالایی شدن اشیایی است که به طور ذاتی تجاری نیستند و در ابتدا دارای ارزش معنوی و ارتباطی با امر مقدس هستند. این پژوهش به ویژه به مطالعه فروش محصولات متبرک آستان قدس رضوی در اینستاگرام می پردازد تا مشخص کند چگونه این اشیاء در بازار مصرف عرضه می شوند و با آن ها به عنوان کالا برخورد می شود.روش شناسی پژوهش : در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. داده ها از صفحات فروش محصولات متبرک آستان قدس رضوی در اینستاگرام جمع آوری و تحلیل شده اند تا فرآیند کالایی شدن این اشیاء بررسی شود.یافته ها: نتایج تحلیل محتوای کیفی نشان داد که فرآیند کالایی شدن در مورد محصولات متبرک آستان قدس رضوی طی شده است. این یافته ها نشان می دهند که این اشیاء با پذیرش ساختار بازار، به کالاهایی تبدیل شده اند که می توانند هویت آفرینی کنند، ارتباط معنوی با افراد برقرار کنند، تجربه های گذشته را بازتداعی کنند، نشانه وفاداری باشند و برای افراد ارزش مندی ایجاد کنند.بحث و نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که اشیاء متبرک با ارزش معنوی در فرآیند کالایی شدن می توانند به کالاهای بازاری تبدیل شوند که علاوه بر ارزش اقتصادی، دارای ابعاد مختلف هویتی و معنوی نیز هستند. این نتایج می تواند به درک بهتر تعامل دین و بازار مصرف کمک کند و چالش های نظری و عملی مرتبط با آن را روشن سازد.
مطالعه ظرفیت رسانه های نوین در برنامه های گفتگومحور رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
207 - 232
حوزههای تخصصی:
امروزه با ظهور رسانه های نوین رسانه رادیو در جایگاه قدیمی ترین رسانه برای جذب بیشتر مخاطبان نیازمند حرکت به سمت استفاده از این ظرفیت ها می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی شناخت ظرفیت رسانه های نوین و تبیین این ظرفیت ها در طراحی فرمت های جدید برای ایجاد تعامل دوسویه در برنامه های گفتگومحور رادیویی است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و مطالعه موردی انجام شده است و براساس چارچوب نظری و منابع مطالعه شده به بررسی و تحلیل برنامه های شبکه رادیویی گفت وگو و شبکه رادیویی کانادا بین المللی می پردازد. سوالات اصلی پژوهش شامل؛ رسانه های نوین چه ظرفیت های جدیدی در راستای ایجاد تعامل دوسویه میان برنامه ساز و مخاطبان در برنامه های گفت وگو محور دارند؟، فرمت های جدید رسانه های نوین در برنامه های گفت وگومحور رادیویی به چه صورت می تواند نمود یابد؟، مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش تمامی ویژگی های ظرفیت رسانه های نوین و ویژگی برنامه گفتگومحور تعاملی به صورت جزئی در سه مرحله تولید برنامه رادیویی مورد مطالعه و بیان قرار گرفته است. نتایج حاصل شده نشان می دهد، استفاده از رسانه های نوین و توجه به ظرفیت هر کدام به طور اختصاصی متناسب با نوع برنامه گفتگومحور و شیوه ارائه آن می تواند در جهت جذب مخاطب در جریان برنامه و افزایش تعامل او نقش بسزایی ایفا کند. باتوجه به بررسی های انجام شده درام و روایت در برنامه های رادیو گفتگو کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تبیین شکل های اجتماعیِ فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی بر پایه آرای گئورگ زیمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد تا با تمرکز بر آرای جامعه شناسی گئورک زیمل، سازوکار و شکل گیری فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی را مورد مطالعه قرار دهد. ستیزه، به عنوان یک فرم تعامل اجتماعی، سنتز عناصری است که همواره هم برعلیه هم و هم برای هم کارکرد دارند. از این رو، این مقاله سعی دارد تا با تأکید بر فرم ستیزه از منظر زیمل به این پرسش پاسخ دهد که این مفهوم چگونه در روابط شخصیت های نمایشنامه های محمد یعقوبی شکل گرفته است؟ به نظر می رسد مفهوم ستیزه در این نمایشنامه ها در ساختاری دوگانه و تقابلیِ طبیعت/فرهنگ آشکار شده است و در ستیزه ای که میان روابط شخصیت ها بروز پیدا می کند، به مثابیه یک فرم ارتباطی نمود روشن تری پیدا می کند. این فرم تعاملی، شکلی از وحدت و تعادل در نوشتار را نیز برمی سازد. فرومی که در ساحت تقابل های زنانه/مردانه عینیت می یابد. از این رو، این مقاله، نخست مفهوم و کارکرد فرم ستیزه با تأکید بر آرای زیمل را می کاود، سپس با روش تحلیلی توصیفی به تحلیل و تطبیق این فرم در نمایشنامه های مورد نظر خواهد پرداخت.
جهان شناسی اجتماعی نوین در شبکه های مجازی از منظر باطن گرایی تمدنی: مطالعه پدیدارشناسانه هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
183-216
حوزههای تخصصی:
در پی تأثیرات تدریجی مدرنیته و روشنگری، کیهان شناسی دینی به جهان شناسی اجتماعی مبدل شد. پس از ظهور فضای سایبر، زمینه برای شکل گیری نوعی از جهان شناسی اجتماعی نوین فراهم آمد. هویت، فرهنگ، ذهنیات، روحیات، احساسات و عملکرد کاربران در شبکه های اجتماعی به طور قابل توجهی متأثر از آن جهان شناسی است. این مقاله با رویکرد باطن گرایی(از یک سو، رویکرد عبدالواحد یحیی و از سوی دیگر، رویکرد پیتر برگر) و با استفاده از روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی به توصیف، تفسیر و تأویل مسئله مذکور پرداخته است. در این راستا، از نمونه گیری هدفمند با مراجعه به کانال تلگرامی استفاده شده است. یافته ها در دو محور تحلیل شده اند: 1)فعالیت ها و باورهای کاربران در راستای خلق و بازتولید جهان شناسی اجتماعی در شبکه های اجتماعی به مثابه متن و متن واره(تحلیل اولیه)؛ 2)معناسازی و تفسیر مبناکاوانه از آن فعالیت ها و باورها(تحلیل ثانویه). بعضی از نتایج حاصل از تحلیل ثانویه بر اساس منطق هرمنوتیکی شامل مؤلفه های زیر است: 1)تعامل آئینی و پرستش کورکورانه(اتاق پژواک)؛ 2)اگزیستانسیالیسم شبکه ای شده و پرومته وار بودن زیست مجازی؛ 3)دوگانه تمدن فناورانه و تمدن اخلاقی در زندگی روزمره(پرسش های بنیادی و ناایمنی هستی شناختی)؛ 4)امتداد و احیای مجازیِ جهان شناسی اجتماعی و حل معضله نومینالیستی(وجود اتساعی مجازی)؛ 5)توهم رفع سوء تفاهم از سکولاریسم با برآمدن پسا ماتریالیسم(آرمان شهر مجازی).
نقش گروه های مرجع و سرمایه ی فرهنگی در انگیزه ی تحرک اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
217-246
حوزههای تخصصی:
انگیزه ی تحرک اجتماعی از مباحث مهم علوم اجتماعی است که اثرات فراوانی در سطح خرد و کلان بر زندگی افراد دارد. هرچه امکان تحرک اجتماعی در جامعه ای بالاتر باشد آن جامعه می تواند توسعه یافتگی بیشتری را تجربه کند. در پژوهش حاضر نقش دو متغیر اثرگذار بر انگیزه ی تحرک اجتماعی شامل گروه های مرجع و سرمایه ی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. برای نیل به این هدف از تکنیک پژوهشی پیمایش استفاده شد و از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، ۳۸۱ نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. به علت در دسترس نبودن ابزار سنجش معتبر برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه های طراحی شده مورد بررسی قرار گرفته و تائید شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که متغیر گروه های مرجع شامل خودی و غیرخودی توانست ۲۱ درصد و متغیر سرمایه ی فرهنگی شامل سرمایه ی تجسم یافته، عینیت یافته و نهادینه شده ۳۰ درصد از واریانس انگیزه ی تحرک اجتماعی را پیش بینی کنند. عضویت در یک گروه می تواند به رفتارهای جدیدی منتج شود و فرد را به سمت تحرک اجتماعی رهنمون سازد. وقتی فرد سرمایه ی فرهنگی بالاتری دارد می تواند آن را به سرمایه های دیگر تبدیل کند. بنابراین سرمایه ی فرهنگی از عوامل تأثیرگذار بر تحرک اجتماعی است.