مطالعات راهبردی فرهنگ

مطالعات راهبردی فرهنگ

مطالعات راهبردی فرهنگ‎ سال 4 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تدوین مدل سیاست گذاری شهریِ رونقِ اقتصادِ فرهنگ در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد فرهنگ شهرداری تهران مدل پارادایمی صنایع فرهنگی منابع درآمدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۹
این مقاله برگرفته پژوهشی از طرح با عنوان «.تدوین سند جامع اقتصاد فرهنگ » با شماره قرارداد 137/ 288746 با حمایت مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران انجام شده است. اقتصادِ فرهنگ یکی از حوزه هایی است که ذیل مفهوم «صنایع فرهنگی»، شکل دهنده جهت توسعه اقتصادی در دنیای امروز شده است و تمرکز آن بر نقش خلاقیت مردم (شهروندان) در تولید است. بر اساس دسته بندی سازمان ملل، بخش های مختلف صنایع فرهنگی عبارت از هنر، کتاب، فیلم، نقاشی، فستیوال ها، صنایع دستی، موسیقی، طراحی، پویانمایی و بازی های ویدیویی است. این بخش ها از طریق خلق دارایی های فکری و نیز ایجاد اشتغال تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی منطقه فعالیت خود می گذارند. از این منظر، نقش بالقوه حکومت های محلی، خصوصاً شهرداری ها، در حمایت از رشد این صنایع، نسبت به سایر صنایع پررنگ تر است. پژوهش حاضر باهدف توسعه یک مدل سیاست گذاری مدون و اثربخش برای حمایت شهرداری از رونق اقتصادِ فرهنگ در شهر تهران انجام شده است. جهت گیری پژوهش در وهله اول بنیادی است اما با توجه به الزامات اسناد بالادستی پروژه، خصوصاً برنامه توسعه سوم شهر تهران، یک پژوهش کاربردی محسوب می شود. داده ها که مشتمل بر داده های اولیه (مشاهدات و پرسش های مستقیم) و داده های ثانویه (مطالعه اسناد، تجارب مکتوب و درس آموخته ها) است، با استفاده از استراتژی نشریه مبنایی تحلیل شده اند. این استراتژی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به استخراج الگوی نهفته در داده ها می پردازد. الگوی استخراج شده از این مراحل، مشتمل بر مقوله محوری، علت ها، شرایط زمینه ای و مداخله گر، راهبردها و درنهایت پیامدها می شود که به صورت مدل پارادایمی ارائه شده است. علاوه بر استخراج الگو، با استفاده از مدل SWOT، نقاط قوت و ضعف (عوامل داخلی اثرگذار بر سیاست ها) و فرصت ها و تهدیدها (عوامل بیرونی اثرگذار بر سیاست ها) از بطن مصاحبه ها واکاوی و پیشنهاد های راهبردی بر مبنای آن ها نیز ارائه شده است. راهبردهای پیشنهادی حول چهار محور اصلی بسترسازی، تسهیل گری، آموزش و درآمدزایی تدوین شده است. با توجه به رویکردهای مختلف توسعه یافته نسبت به مقوله اقتصادِ فرهنگ، رویکرد غالب برای رونق این حوزه و نیل به وضع مطلوب، رویکرد اقتصادی است. ویژگی های اصلی این رویکرد، تأکید بر کارکردهای اقتصادی صنایع فرهنگی مانند خلق ثروت و یا ابعاد اقتصادی آن مانند رشد اقتصادی است.
۲.

آینده پژوهی تحولات معماری استان گیلان مبتنی بر مؤلفه های اثرگذار فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری گیلان معماری آینده تحولات فرهنگی فرهنگ گیلان مسکن بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۳
استان گیلان به عنوان منطقه ای با تنوع فرهنگی و جغرافیایی خاص خود بستری مناسب برای تحلیل تأثیرات فرهنگ های محلی، سنت ها و نوآوری های معاصر بر معماری است. پژوهش حاضر باهدف آینده پژوهی تحولات معماری استان گیلان مبتنی بر مؤلفه های اثرگذار فرهنگی شکل گرفته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی است. پس از بررسی شاخص های معماری بومی گیلان و مؤلفه های اثرگذار فرهنگی بر شکل گیری آن و مرور پیشینه پژوهش های مرتبط، مصاحبه با گروه متخصصین معماری، شهرسازی و جامعه شناسی انجام شد. در میان یافته های به دست آمده 18 عامل به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر در تحولات آینده معماری در استان گیلان شناسایی شد. با به کارگیری نرم افزار میک مک عوامل یادشده تحلیل ساختاری شد. عوامل اثرگذار و تأثیرپذیر به صورت مستقیم و غیرمستقیم شناسایی و رتبه بندی شد و مهم ترین آن ها به عنوان مؤلفه های اصلی ارائه شدند. در یافته های پژوهش، از میان مؤلفه های اصلی، 8 متغیر به عنوان متغیرهای کلیدی که کمترین اثرپذیری و بیشترین اثرگذاری را در تحولات معماری داشتند، شناسایی شدند. سپس، متغیرهای دووجهی، وارد نرم افزار سناریو ویزارد شد و دو سناریوی مطلوب و یک سناریوی نامطلوب به دست آمد. نتایج به دست آمده از بررسی سناریوهای بیان شده نشان می دهد، آینده معماری در توجه به تغییرات فرهنگی، تغییرات اقلیمی، نیاز کاربران، توجه به مهاجران و دیگر عوامل خواهد بود.
۳.

راهبردهای استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده کاربر خانوادگی شبکه های اجتماعی نشاط اجتماعی راهبرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۳۲
خانواده کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی و رکن اساسی جامعه است و ثبات جامعه به آن بستگی دارد. گسترش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و فضای مجازی، اعضای خانواده را تبدیل به کاربران شبکه های اجتماعی نموده است. نشاط یکی از عوامل مهم در کارآمدی و ثبات خانواده است و در صورت کمبود یا نبود آن مشکلات گوناگون روانی و اجتماعی دامن گیر خانواده و به تبع آن کل جامعه می شود. نشاط مانند هر پدیده اجتماعی دیگری، از نهاد خانواده به عنوان اولین اجتماع بشری آغاز می شود. این در حالی است که شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از محبوب ترین وسایل ارتباطی و تفریحی است و حضور در شبکه های اجتماعی می تواند شادی و نشاط کاربران خانوادگی را دستخوش تغییراتی نماید. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی برای کاربر خانوادگی در شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط است. پژوهشگر با روش گرندد تئوری با رویکرد کلاسیک، بر اساس مصاحبه با نخبگان راهبردهایی را جهت افزایش نشاط در شبکه های اجتماعی استخراج نموده است. یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای تقویت نشاط بر اساس کاربری شبکه های اجتماعی شامل: راهبردهای شبکه سازی در خانواده، راهبردهای مبتنی بر درونی سازی، تعامل مؤثر، راهبردهای اقتصادی و شغلی، الگودهی، راهبردهای علمی و آموزشی، به کارگیری نمادهای سبک زندگی، اشتراک گذاری تجربیات، بازنشر پیام ها، اثربخشی توجه در روابط، همدلی در روابط خانوادگی، معناشناسی نشاط، راهبردهای معنوی، نقش اخلاق در نشاط و آگاهی از انحرافات مبتنی بر فضای مجازی است.
۴.

تحلیل پدیدارشناختی فرهنگ خوابگاهی: تجربیات و ادراکات دانشجویان دختر از زندگی خوابگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ خوابگاهی فرهنگ دانشگاهی چالش ها و فرصت ها پدیدارشناسی دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۰
فرهنگ خوابگاهی به عنوان زیرمجموعه ای از فرهنگ دانشگاهی موضوعی بسیار مهم است، چراکه به طور مستقیم بر زندگی فردی و اجتماعی دانشجویان تأثیرگذار است. به رغم اهمیت این موضوع، در کشور ما سیاست گذاران آموزش عالی چندان به آن نپرداخته اند. هدف این مقاله، بیان چالش ها و فرصت های زندگی خوابگاهی دانشجویان دختر است. این تحقیق با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی صورت گرفته است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 10 نفر از دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه ارومیه که حداقل دو ترم و حداکثر پنج ترم سابقه حضور در خوابگاه را داشتند، انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. مصاحبه ها تا زمان اشباع ادامه یافتند و با روش کولایزی مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفتند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زندگی در خوابگاه های دانشجویی برای دختران دانشجو همراه با چالش های و فرصت های متعددی است. چالش های زندگی خوابگاهی از دیدگاه دختران دانشجو عبارت اند از: نداشتن حریم خصوصی، بی نظمی در ساعت خواب وبیداری، بی ثباتی شخصیت، کم بودن امکانات خوابگاهی، فشار روحی روانی و به حاشیه رفتن درس خواندن. در کنار این چالش ها، دانشجویان به فرصت های زندگی خوابگاهی هم اشاره کرده اند. فرصت هایی چون استقلال فردی، تکامل شخصیت، کسب تجارب زندگی اجتماعی، خود مدیریت زندگی و تقویت روحیه همکاری، بخشی از مهم ترین فرصت هایی بودند که دانشجویان به آن اشاره کرده اند؛ بنابراین بر مبنای این یافته ها فرهنگ خوابگاه های دانشجویی در کنار چالش ها و مشکلاتی که برای دانشجویان ایجاد می کنند می توانند فرصت ها و زمینه های ارتقای توانمندی و مهارت های زندگی اجتماعی دانشجویان را فراهم کنند تا منجر به رشد فردی و اجتماعی دانشجویان شود.
۵.

ارزیابی چالش های حقوقی اداره مساجد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تأسیس حکومت دولت مساجد نظارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۸
مساجد، همواره به مثابه مراکز اصلی تجمعات دینی مسلمانان و بخشی از هویت زیستی آنان، مطرح بوده اند. باوجود پژوهش های فراوان دراین باره، تحلیل حقوقی چالش های مساجد، آن طور که بایدوشاید صورت نگرفته است. این تحلیل می تواند ضمن بیان هویت حقوقی مساجد، مسائل عملی مرتبط با کارکرد عملی و نیز نظارت بر آن ها را مورد ارزیابی و آسیب شناسی، قرار دهد. در پژوهش پیش رو، ضمن بازخوانی ساختار اجرایی و درونی مساجد، شیوه و سطح نظارت بیرونی بر آن ها از سوی نهادهای دولتی و حکومتی، مورد ارزیابی انتقادی، قرار می گیرد. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد حقوقی داخلی و خارجی و نیز رویه های قضایی مربوطه می کوشد که در پرتو مطالعه توصیفی- تحلیلی دراین باره، افق های روشنی از چالش های مساجد را در کنار راهکارهای عملی، ارائه دهد. از مجموع تحولات حقوقی دراین باره، چنین برمی آید که مساجد از مراکز سنتی و عموماً تحت مدیریت مردم و مراجع و جوامع مردمی به مؤسسه های مشمول نظارت دولت و حکومت، تبدیل شده اند. ازاین رو، در فرآیند تأسیس مساجد و تعیین اعضای هیئت امنا، خادم، امام جماعت و سایر متولیان درونی و نیز در روند نظارت بر کارکردهای دینی- اجتماعی آن ها نقش حکومت و دولت به تدریج، افزایش یافته و میان این سطح از مدیریت حکومتی و دولتی بر مساجد و روند دین گریزی جوانان و تضعیف نقش اجتماعی مساجد، رابطه معناداری برقرار شده است؛ بنابراین تغییر در نوع رابطه مساجد با حکومت و دولت می تواند بخشی از هویت و نقش اجتماعی آن ها را بازآفرینی کند.
۶.

رویکردهای حکومت پیرامون خط مشی گذاری مسجد در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل مضمون جمهوری اسلامی ایران حکومت رویکردهای خط مشی گذاری سیاست گذاری مسجد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۴
یکی از واقعیت هایی که فرهنگ و نهادهای فرهنگی همانند مساجد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد قدرت سیاسی یا حکومت است که در این زمینه بحث اصلی تعیین حدودوثغور ظهور و بروز حکومت در حوزه مسجد می باشد. در این راستا هدف مقاله مذکور ارائه رویکردهای حکومت پیرامون خط مشی گذاری مسجد در جمهوری اسلامی ایران می باشد. در این راستا تلاش شده با استفاده از روش کیفی و با استفاده از 34 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان مسجد بر اساس نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر روش تحلیل مضمون، رویکردهای مذکور احصا گردند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حکومت می بایست چهار رویکرد حمایتی، ضمانتی، نظارتی و اقتضایی را ملاک عمل خود در حوزه مساجد قرار دهد. در رویکرد حمایتی اقداماتی مانند پیش بینی و اختصاص زمین رایگان به مردم جهت احداث مساجد، رایگان نمودن هزینه های آب، برق و گاز مساجد، اختصاص و تأمین بودجه برای مساجد، تأمین معیشت امامان جماعت و خدام، طراحی و ساخت مساجد، تهیه آمار و سرانه دقیق مساجد، ناظر به رویکرد ضمانتی فعالیت هایی مانند تصویب قوانین و مقررات پیرامون مساجد، کاهش روند بروکراتیک پیرامون مساجد، لحاظ نمودن مالیات مردم به مساجد توسط حکومت، پیرامون رویکرد نظارتی و اقتضایی نیز اقداماتی شامل نظارت در مسائل ساختاری مساجد و توجه به اقتضائات زمانی و مکانی حائز اهمیت می باشد. در این زمینه باید اشاره نمود که رویکرد اقتضایی به مثابه چتر حاکم بر سایر رویکردهاست که بر اساس شرایط زمانی-مکانی و نیز سنخ و گونه شناسی مساجد سایر رویکردها را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
۷.

وظایف حکومت دینی در قبال مسجد به مثابه حق فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق حق های فرهنگی حق فرهنگی بر مسجد دولت دینی مسجد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۰
به رغم تبیین حق های فرهنگی ذیل مباحث حقوق بشر، به جهت تکیه بر ابعاد مادی وجود انسان در تعریف آن، شاهد عدم توجه به شناسایی این حقوق در قالب ابعاد معنوی انسان هستیم. این در حالی است که با توجه به ارتباط وثیق حق های فرهنگی با مفهوم «فرهنگ پیشرو»، ضروری است تا ابعاد دیگری از این حقوق در حوزه اعتقادات، ارزش ها و رفتارها مورد شناسایی قرار گیرد. از این منظر و با نگرش حقوقی، نهاد مسجد به عنوان یکی از مصادیق در گستره حق های فرهنگی، مورد واکای قرار گرفت. در این رویکرد این سؤال مطرح شد که مسجد به مثابه «حق فرهنگی» چگونه قابل تعریف است؟ بر مبنای اسناد بالادستی در نظام جمهوری اسلامی ایران وظایف حکومت دینی در این عرصه چیست؟ در این مطالعه توصیفی و تحلیلی با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل اسناد، چهار سند از اسناد بالادستی در جهت تعیین وظایف دولت در تأمین این حق فرهنگی موردبررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، بر مبنای هدف فرهنگ پیشرو و با توجه به کارکردهای فرهنگی مسجد، نه تنها حق فرهنگی بشر در حوزه اعتقاد، گرایش و رفتار به واسط مسجد تأمین خواهد شد. بلکه این حق خود درنهایت منجر به تأمین حق های فرهنگی دیگری از قبیل حق بر مذهب و عقیده، حق بر سنت ها و ... خواهد شد. 
۸.

مطالعه رابطه میان نوموفوبیا و هویت اجتماعی در میان جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی موبایلی هراسی هویت اجتماعی جوانان شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۹
پژوهش پیش رو باهدف بررسی رابطه میان نوموفوبیا و هویت اجتماعی در میان جوانان شهر تهران طراحی و اجرا شده است. این پژوهش توصیفی و روش آن همبستگی است. تکنیک آن؛ پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه جوانان 20 تا 35 ساله شهر تهران است که بر اساس اطلاعات مندرج در درگاه ملّی آمار،  ۳٬۲۷۸٬۹۲۹ نفر هستند. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامه؛ 1. سنجش نوموفوبیا؛ که توسط چاغلار یلدریم (2014) ساخته شده و 2. پرسشنامه هویت اجتماعی که در دو بُعد فردی و جمعی و برگرفته از نظریات ریچارد جنکینز (2008) توسط صفاری نیا و روشن (1390) طراحی شده است. پرسشنامه ها از طریق گوگل فرم در میان جوانان شهر تهران توزیع و تکمیل شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت کلی هویت اجتماعی جوانان مورد مطالعه، با میانگین 65/3 در حد بالاتر از متوسط (4 از مقیاس 5) اظهار شده و وضعیت کلی نوموفوبیا در میان جوانان موردمطالعه، با میانگین 93/2 کمتر از حد معمولی (3 از مقیاس 5) ابراز شده است. میان مؤلفه «عدم توانایی برقراری ارتباط» از نوموفوبیا با بعد جمعی از هویت اجتماعی رابطه منفی، قوی و معنی دار وجود داشته ولی با بعد فردی از هویت اجتماعی رابطه معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد دیده نشد. میان مؤلفه «از دست دادن ارتباط» از نوموفوبیا با بُعد فردی، بُعد جمعی و وضعیت کلی هویت اجتماعی رابطه منفی وجود دارد. همچنین میان مؤلفه «عدم دسترسی به اطلاعات» از نوموفوبیا با بُعد فردی، بُعد جمعی و وضعیت کلی هویت اجتماعی رابطه منفی و قوی وجود داشته و هر اندازه عدم دسترسی به اطلاعات در نوموفوبیا قوی تر باشد، هویت اجتماعی در میان جوانان مورد مطالعه ضعیف تر است. نتایج همچنین مؤید آن است که میان مؤلفه «از دست دادن راحتی و آسایش» از نوموفوبیا با بُعد فردی، بُعد جمعی و وضعیت کلی هویت اجتماعی رابطه منفی مشاهده شده است، بدین معنا که هر اندازه نوموفوبیا (در مؤلفه ترس از دست دادن راحتی و آسایش هنگام دوری از تلفن همراه) بیشتر باشد، هویت اجتماعی جوانان مورد مطالعه در هر دو بُعد فردی و جمعی، ضعیف تر یا پایین تر است. درمجموع، میان وضعیت کلی نوموفوبیا با بُعد فردی، بُعد جمعی و وضعیت کلی هویت اجتماعی رابطه منفی و قوی وجود داشته و با افزایش نوموفوبیا از میزان هویت اجتماعی جوانان شهر تهران کاسته می شود. 

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۷