فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۱۴ مورد.
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ ماره ۱
91 - 110
حوزههای تخصصی:
محیط کالبدی درمانگاه های آموزشی شامل عناصری است که ارتقاء آن ها از منظر سرزندگی، موجب بهبود کیفیت فضای درمانگاه آموزشی و هم چنین ادراک بهتر و رضایتمندی دانشجویان پزشکی می شود. هدف از این پژوهش تبیین ابعاد مؤثر در طراحی محیط درمانگاه های آموزشی از منظر سرزندگی دانشجویان پزشکی از دیدگاه متخصصان است. در این پژوهش از روش تحقیق دلفی _ترکیبی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، متخصصان معماری و متخصصان آموزش پزشکی بودند به منظور انتخاب نمونه ها از روش نظریه ای و گلوله برفی استفاده شده است و حجم نمونه مصاحبه پس از اشباع نظری، 23 نفر از متخصصان را شامل می شود. سپس با کمک تکنیک کدگذاری باز و محوری و تشکیل جدول هدف محتوا، پرسشنامه محقق ساخته در قالب 110 سوال شکل گرفته و توسط متخصصان طی دو مرحله تکمیل گردیده است. در نهایت نتایج به روش تحلیل عامل Q استخراج شده و فرآیند تأثیر ابعاد بر متغیر های پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند. بر اساس یافته های تحقیق، تأثیرگذارترین عوامل بر طراحی محیط درمانگاه های آموزشی از دیدگاه متخصصان در ابعاد چهارگانه رنگ، نور، فضای سبز طبیعی و فضای سبز مصنوعی جای گرفتند. که بعد رنگ شامل چهار مقوله "نقش سازگاری رنگ با فضا، نقش رنگ در سرزندگی، تفکیک عرصه یا فضا با رنگ و متنوع کردن فضا با رنگ در فضاهای آموزشی درمانی " است و بعد نور شامل دو مقوله نقش نور و متنوع کردن فضا با نور است. نتایج این تحقیق مبین آن است که ابعاد چهارگانه رنگ، نور، فضای سبز طبیعی و فضای سبز نقش کلیدی در ایجاد و بهبود فضای آموزشی مطلوب در درمانگاه های آموزشی و بر سرزندگی و رضایت دانشجویان پزشکی تاثیر دارد. در نتیجه محیط یادگیری یکی از جنبه های مهم برنامه آموزش پزشکی است که باید در تمامی مراحل آموزشی مورد توجه قرار گیرد
بازشناسی عناصر شرقی و ایرانی- اشکانی در فرهنگ خاراکنه با توجه به شواهد سکه شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
51 - 65
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهی اشکانی یکی از مهم ترین سلسله های ایران باستان به شمار می رود که تأثیر چشم گیری بر جهان باستان داشته است؛ از این رو، سکه های این حکومت از منابع اصلی برای مطالعات تاریخی این دوره محسوب می شوند. اشکانیان در آغاز، عناصر یونانی را در ضرب سکه های خود به کار می بردند؛ این عناصر در نقوش، نوشتارها و پوشش شاهان بر سکه ها به وضوح قابل مشاهده اند. در سال ۱۴۰ ق.م، که دوران اوج قدرت اشکانیان بود، بین النهرین به تصرف آن ها درآمد و شاهک نشین های غربی ایران تحت نفوذشان قرار گرفتند. یکی از این شاهک نشین ها دولت محلی خاراکنه بود. خاراکنه نیز تحت تأثیر اشکانیان، سبک سکه های خود را از الگوهای یونانی به شیوه های ایرانی تغییر داد. این تأثیرگذاری، از نیمه سده دوم ق.م، یعنی از زمان مهرداد سوم (۱۴۲ ق.م)، در سکه های خاراکنه مشهود است. این تغییرات در بخش بالاتنه، آرایش موی سر و نوع کلاه شاهان خاراکنه به خوبی نمایان شده اند و نمونه های آن شامل چهار سکه مشخص است. در این مقاله تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که روند نفوذ عناصر ایرانی بر سکه های اشکانی و سپس بر سکه های خاراکنه، از چه زمانی آغاز شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده است.
بررسی تأثیر حسابداری خلاقانه بر کیفیت گزارشگری مالی با درنظرگرفتن نقش شفافیت در افشا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
52 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: گزارشگری مالی باکیفیت می تواند در جهت اخذ تصمیمات مناسب مفید باشد لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مابین بکارگیری حسابداری خلاقانه و کیفیت گزارشگری مالی می باشد و به این موضوع می پردازد که آیا شفافیت در افشا بر این رابطه اثرگذار است. روش شناسی: ازلحاظ رویکرد، استقرایی و ازلحاظ روش شناسی کمی است. شیوه گردآوری داده ها میدانی و کتابخانه ای است و ازنظر راهبرد، پیمایشی و ازلحاظ هدف، توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل حسابداران و حسابرسان شاغل در بخش خصوصی می باشد که با استفاده از فرمول کوهن نمونه انتخاب می گردد؛ لذا تعداد 200 نفر از حسابداران و حسابرسان در این مطالعه شرکت نمودند. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری گردیده و با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به کارگیری حسابداری خلاقانه مشتمل بر مفاهیم موازین اخلاقی، کیفیت افشا، کنترل های داخلی و ساختار مالکیت، بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر مستقیم دارد و شفافیت در افشا تأثیر به کارگیری حسابداری خلاقانه مشتمل بر مفاهیم مذکور، بر کیفیت گزارشگری مالی را تعدیل نمی کند. دانش افزایی: در این پژوهش حسابداری خلاقانه در ابعاد مسائل اخلاقی، ساختار مالکیت، کنترل داخلی و کیفیت افشا مورد تحلیل قرار گرفته و تاثیر آنها بر کیفیت گزارشگری در قالب فرضیات مجزا مورد بررسی قرار گرفته که نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت این متغیرها می باشد همچنین شفافیت در افشا بر این رابطه اثرگذار نیست. لذا بکارگیری ابعاد حسابداری خلاقانه منجر به بهبود کیفیت گزارشگری مالی می گردد.
رویکرد اندیشمندان امامیه در باب نظریه شیئیت معدوم با تأکید بر ابن حمزه طوسی و شاگردانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
185 - 204
حوزههای تخصصی:
مهم ترین قدم در عرصه دین پژوهی شناخت خداوند است. عقل انسان راهی به معرفت کنه ذات الهی ندارد. از این رو یکی از راه های شناخت خدا، شناخت اسماء و صفات الهی است. بنابراین تحلیل درست صفات از جمله علم باری تعالی به ذات خود و مخلوقاتش حائز اهمیت خواهد بود. برخی چون معتزله علم خدا به مخلوقات و جزئیات مخلوقات قبل از ایجاد را مقید و مشروط بر شیئیت و ثبوت معدوم می دانند. در نظر شحّام متکلم معتزلی این گونه نیست که معدومات در علم الهی، منتفی باشند و هیچ بهره ای از ثبوت نداشته باشند، بلکه معدوماتی هستند که بهره ای از شیئیت و ثبوت دارند و همین معدومات متعلَّق علم الهی واقع می شوند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی به واکاوی رویکرد متکلمان و فیلسوفان مسلمان در مسئله شیئیت معدوم می پردازد. نظریه ی شیئیت معدوم از همان زمان طرح، با مخالفت متکلمان امامی نظیر شیخ مفید مواجه شد و بعد از آن نیز فیلسوفان مسلمان شیئیت معدوم را سخنی باطل قلمداد کردند. اگرچه نظریه ی شیئیت معدوم در دوره های بعد با تحلیل های فلسفی درباره ی وجود و ماهیت، صورت دیگری به خود گرفت. در قرن هفتم متکلمانی چون ابن حمزه طوسی و شاگردانش اقدام به نگارش آثاری مستقل درباره ی شیئیت معدوم کردند. برخی به صورت تلویحی و بعضی دیگر به صراحت با آن مخالفت کردند و آن را باطل دانستند. تأکید فیلسوفان و متکلمان امامیه بر تلازم و تساوق وجود و شیئیت و عدم پذیرش اعمیت شیئیت و ثبوت از وجود و مردود دانستن شیئیت معدومِ ممکن، استفاده از نظریه ی وجود ذهنی برای قضایایی که موضوع آن ها در عالَم عین و خارج تحقق و تقرر ندارد، به جای ثابتات ازلی و شیء دانستن معدومِ ممکن و پذیرش علم قبل از ایجاد واجب تعالی از سوی اندیشمندان امامیه و ارائه دلایل بر آن از جمله یافته های این تحقیق می باشد.
مطالعه جامعه شناختی پذیرش اجتماعی نسبت به مهاجران افغانستانی (مورد مطالعه : شهروندان شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی مطالعه جامعه شناختی پذیرش اجتماعی شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز انجام شده است. روش شناسی : این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی شهروندان شهر شیراز به تعداد 1955500 نفر در سال 1403 تشکیل داده اند. به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 348 نفر از شهروندان شهر شیراز با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه محقق ساخته 26 سوالی بود. برای تعیین پایایی این پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. آلفای کارنباخ 76/0 به دست آمد. یافته های آماری : نتایج حاصل از یافته های تجزیه و تحلیل شده آماری به وسیله نرم افزار spss حاکی از آن است، که بین متغیرهای سطح سواد ، قومیت، نوع مذهب، وضعیت اقتصادی، جرایم و آسیب های اجتماعی موجود، احساس امنیت و متغیر پذیرش اجتماعی شهروندان شیرازی نسبت به مهاجران افغانستانی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج جدول رگرسیون نیز نشان دهنده همبستگی مناسبی بین مجموعه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته می باشد. نتیجه گیری : در این مقاله، نتایج مطالعه جامعه شناختی پذیرش اجتماعی شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز، نشان داده است، که سطح سواد، نوع قومیت، نوع مذهب، وضعیت اقتصادی، جرایم و آسیب های اجتماعی موجود و احساس امنیت بر پذیرش اجتماعی مثبت یا منفی شهروندان شهر شیراز نسبت به مهاجران افغانستانی تاثیر گذار است.
مسئولیت مدنی قضات در فقه امامیه و حقوق ایران، مقایسه با نظام حقوقی فرانسه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
همه، برابر قانون، یکسان هستند و قضات دادگستری نیز در صورت استفاده ی غیرقانونی از اختیارات خود، دارای مسئولیت هستند. از جهت لزوم اجرای اصول مهم نظارتی، به تخلفات عمدی یا سهوی قضات، در مرجع صالح، رسیدگی می گردد. این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی، درصدد است: ارکان مسئولیت مدنی قضات را در فقه و حقوق اسلامی، مورد مطالعه قرار می دهد. در احکام اسلامی، لزوم مهار اختیارات بسیار، با نظارت قوی، توصیه شده است و حسب اصل مهم لاضرر، هیچ کس، در هیچ مقامی، به آسیب رساندن به دیگری، مجاز نیست. از دیدگاه حقوقی، پس از اینکه دادگاه انتظامی قضات، قصور قاضی را احراز کرد، برطرف کردن علل ایجاد آن و احیاناً، برخورد با مرتکب، امری کاملاً ضروری است. اصل 171 قانون اساسی و ماده 30 قانون نظارت بر رفتار قضات، مصوّب سال 1390 که در راستای همین امر، تدوین گردیده است، مبیّن این است: در صورت اثبات قصور یا تقصیر قاضی در دادگاه عالی انتظامی قضات، اشخاص زیان دیده می توانند با مراجعه به شعبه ویژه ای که در تهران تعیین گردیده است، با طرح دعوی مقتضی، نسبت به احقاق حقوق خویش اقدام کنند.
مقایسه مسئولیت دختران با پسران نوجوان در ارتکاب جرایم تعزیری در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۹
68 - 88
حوزههای تخصصی:
دختران و پسران تا قبل سن بلوغ طفل و پس از آن نوجوان هستند. ضمانت اجرای ارتکاب جرم تعزیری بعد از 9 سال تا 15 سال شمسی چه پسر یا دختر حتی اگر بالغ و نوجوان باشند، اقدامات تأمینی و تربیتی است که در این خصوص تفاوتی بین آن ها نیست. اگر دختران پس از رسیدن به سن 15 سال شمسی مرتکب جرم تعزیری شوند به مجازات مذکور در ماده 89 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 محکوم می گردند، ولی اگر پسران پس از رسیدن به سن 15 سال شمسی مرتکب جرم تعزیری شوند در صورتی که ثابت شود هنوز به سن بلوغ نرسیده اند چون مجازات فرع بر مسئولیت کیفری و رسیدن به سن بلوغ است به مجازات مذکور در ماده 89 مذکور محکوم نمی شوند که دلالت بر تفاوت بین دختران با پسران دارد. با لحاظ اطلاق تعزیر در مواد 88 و 89 قانون مجازات اسلامی که اعم از تعزیر منصوص شرعی یا غیر آن است و تفسیر مضیق قوانین جزائی به نفع متهم، همچنان باید ضمانت اجرای ارتکاب هر نوع جرم تعزیری توسط پسر یا دختر نوجوان را حسب سن صرفا اقدامات تأمینی و تربیتی یا مجازات نقصان یافته مذکور در این مواد دانست که دلالت بر عدم تفاوت بین آنها دارد.
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست: رویکردی بر پایه نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: بحران های محیط زیستی در سال های اخیر به یکی از چالش های اصلی جوامع شهری تبدیل شده اند. در این میان، مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست به عنوان راهبردی بنیادین در تحقق حکمرانی محیط زیستی و مدیریت پایدار مطرح است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست، بر مبنای چارچوب نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شده است.
روش پژوهش: جامعه آماری شامل شهروندان بالای ۱۸ سال شهر سنندج بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس فرمول کوکران، تعداد ۴۲۴ نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه گردآوری و با نرم افزارهای SPSS و SmartPLS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از میان هشت فرضیه مطرح شده، پنج فرضیه تأیید و سه فرضیه رد شدند. متغیرهای آگاهی از مشارکت، کنترل ادراک شده رفتاری، قصد مشارکت و محیط سیاسی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار مشارکتی شهروندان داشتند، در حالی که متغیرهای درک منافع و هنجار ذهنی، تأثیر معناداری بر قصد رفتاری نداشتند. همچنین، نقش میانجی قصد مشارکت در روابط میان آگاهی و کنترل ادراک شده با رفتار مشارکتی مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مشارکت در حفاظت از محیط زیست شهری، بیش از آنکه متأثر از نگرش های فردی باشد، تحت تأثیر آگاهی واقعی، احساس خودکارآمدی و زمینه های نهادی و سیاسی است. بنابراین، تقویت سواد محیط زیستی، ایجاد بسترهای مشارکتی شفاف و ارتقای اعتماد عمومی به نهادهای مسئول، از راهبردهای مؤثر برای افزایش مشارکت شهروندان در سیاست گذاری محیط زیستی محسوب می شود.
پیشایندها و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی (مورد مطالعه: دانشگاه های منتخب عراق)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پیشایندها و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش اول پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام گرفت. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 20 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتبار یابی داده ها از دو روش بازبینی دو کدگذار و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش، بازگشت به مصاحبه شوندگان استفاده گردید. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان و متخصصان موضوعی در زمینه مدیریت دولتی، آموزش عالی و کارآفرینی به تعداد برآوردی 1200 نفر بود که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 290 نفر به عنوان حجم نمونه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار محتوایی آن تائید شد. داده ها با استفاده از بسته نرم افزاری علوم اجتماعی و آیموس، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی با 190 مقوله کلی در قالب 158 خرده مولفه و 27 مولفه اصلی و 6 بعد شامل پیشایندهای شناختی، پیشایندهای عاطفی، پیشایندهای رفتاری، پیشایندهای اداری و سازمانی، فرهنگ کارآفرینی و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی بود. نتایج بخش کمی نشان داد مدل فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق از برازش مناسب برخوردار است.
تحلیل و بررسی نگاشت های استعاری و طرح واره های تصویری در سروده های رضوی کودکانه «درخت پُر گل سیب» بر اساس نظریه جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
7 - 33
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای استعاره مفهومی، طرح واره تصویری است که در آن به بیان ساز و کارهای ذهنی و شناختی می پردازد، نقش مهمی در ساماندهی معانی و مفاهیم دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و در چهارچوب نظریه معناشناختی، میزان کارکرد طرح واره حوزه حجمی، حرکتی و قدرتی با تکیه بر نظریه معناشناسی، نشان می دهد. برای این منظور، از میان 24 بیت برگزیده از مجموع 50 بیت این قصیده، 10 مورد از طرح واره های تصویری جهت القای مفهوم در ذهن خواننده استفاده شده اند. از این میانگین، 4 طرح واره مربوط به طرح واره های حجمی و 2 طرح واره مربوط به طرح واره های قدرتی و باقی را طرح واره حرکتی تشکیل می دهد. از نظر فراوانی، طرح واره حرکتی بالاترین سهم را در القای مفهوم به مخاطب و همچنین همسو با شعر رضوی بازنمود اصلی را داراست. و علت آن این است که مفاهیم انتزاعی مانند شادی و نشاط، کوشش و کار، خلاقیت و نوآوری کودک، نیازمند حرکت، جنبش و فعالیت کودک است. افزون براین، طرح واره تصویری قدرتی نیز بعد از طرح واره حرکتی جایگاه دوم را در سروده های کودکان به خود اختصاص داده است. این امر نیز به خاطر موانعی است که خواسته یا ناخواسته در مسیر دنیای پاک کودکانه قرار می گیرد و کودک می خواهد آن مانع دور زده یا از سر راه اهداف خویش بردارد. همچنین طرح واره حجمی کمترین حضور را در شعر کودک دارد. حضور میزان کم این طرح واره هم در راستای بیان مفاهیم انتزاعی همچون غم و غصه است تا آن را برای کودکان ملموس و عینی سازد. در مجموع این سه طرح واره بیشتر با جهان کودک سازگار است.
واکاوی نقش گزارشگری پایداری در تصمیمات سرمایه گذاری مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، مفهوم توسعه پایدار که اشاره به روابط متقابل ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد، توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. لذا، در پژوهش حاضر تاثیر گزارشگری پایداری بر کارایی سرمایه گذاری شرکت ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، در این برای سنجش گزارشگری پایداری شرکت ها از چک لیست سازمان گزارشگری جهانی و برای اندازه گیری کارایی سرمایه گذاری نیز از مدل بیدل و همکاران (2009) استفاده گردید. فرضیه تحقیق نیز با انتخاب نمونه ای متشکل از 117 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397 تا 1401 و با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر تکنیک داده های تابلویی مورد آزمون قرارگرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش بیانگر آن است که گزارشگری پایداری،کارایی سرمایه گذاری شرکت ها را بهبود می بخشد. فرضیه تحقیق نیز با انتخاب نمونه ای متشکل از 117 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397 تا 1401 و با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر تکنیک داده های تابلویی مورد آزمون قرارگرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش بیانگر آن است که گزارشگری پایداری،کارایی سرمایه گذاری شرکت ها را بهبود می بخشد.
Near-Death Experiences: An Ontological Perspective from the Quran and Ḥadīth(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۲, Issue ۴۱, Winter ۲۰۲۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Near-death experiences (NDEs) have garnered significant attention, particularly in recent years. Existing explanations in this field have often failed to provide a comprehensive analysis of these experiences due to their neglect of ontological and anthropological dimensions. This study aims to offer a religious ontological explanation of NDEs by drawing on Quranic verses and narrations related to the nature of the world and human existence.METHOD & FINDING: The study adopts a descriptive-analytical approach, utilizing Islamic religious texts to explore the immaterial dimension of the human soul and its connection to ʿĀlam al-Barzakh (the intermediate realm). According to religious teachings, when the soul's attention to the body diminishes and sensory faculties cease their activity, the soul, aided by the faculty of imagination, perceives phenomena. The faculty of imagination has several characteristics that may influence these perceptions, including the creation of unreal images, the retention of past observations, the potential influence of Satan, and its connection to the intermediate realm. Islamic scriptures describe existence as encompassing multiple realms, from Khazāʾin ʿind Allāh (the divine treasuries) to ʿĀlam al-Dunyā (the material world), with the intermediate realm bearing significant similarities to NDEs. CONCLUSION: From the perspective of religious literature, it appears that when the soul's attention to the material dimension decreases, it may enter the intermediate realm and experience real observations. These observations, however, occur for specific individuals and may, in some cases, be influenced by their imagination, leading to perceptions that are limited to imaginary constructs. This study highlights the importance of integrating ontological and anthropological dimensions into the analysis of near-death experiences, offering a framework rooted in Islamic teachings.
ماجرای کشته شدن سیمیتقو در اشنویه
حوزههای تخصصی:
اسماعیل سیمیتقو که پس از برادرش جعفر به ریاست ایل شکاک از عشایر غرب آذربایجان رسیده بود از دوران مشروطیت تا جنگ جهانی اول مشغول غارت در روستاها و شهرهای غرب آذربایجان بود. در جنگ جهانی اول ابتدائا به روسها متمایل شده سپس تغییر مسیر داده متمایل به عثمانی شد. پس از فاجعه جیلولوق و نبود حاکمیت قوی دولت در منطقه، سیمیتقو شهرهای اورمیه و سلماس را تصرف کرده و به ازار و اذیت مردم پرداخت. جنگهای متمادی قشون دولتی با سیمیتقو بالاخره منجر به شکست وی شده آواره کوههای مرزی ترکیه و عراق شد. وی در سال 1305 دوباره به سلماس حمله کرده که نتیجه ای در بر نداشت. سیمیتقو در تیر 1309 در اشنویه کشته شد. این مقاله به شرح روایتهای مختلف از چگونگی کشته شدن وی می پردازد.
راهبرد سیاست خارجی امارات در بحران سوریه. 2011 - 2024(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری موج انقلاب های عربی در پایان سال 2010 در خاورمیانه، الگوی نظم منطقه و کنش برخی از بازیگران منطقه ای را متحول و دگرگون ساخت. تحولات ناشی از خیزش های مردمی و افول قدرت های کلاسیک منطقه نظیر مصر، سوریه و عراق،امارات متحده عربی را ترغیب نمود تا با افزایش ثقل ژئوپلیتیک خود، به عنوان قدرت نوظهور و بازیگر کلیدی در معادلات منطقه ای نقش آفرینی کند. امارات که تا سال 2011 روابط خوبی با دولت بشار اسد برقرار کرده بود و یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاران خارجی در سوریه به شمار می رفت، با آغاز بحران، روابط دیپلماتیک خود را با دمشق قطع کرد و به حمایت از اپوزیسیون سوریه پرداخت. سال های 2012 تا 2014، دوران سیاست خارجی تهاجمی و اوج تلاش های امارات برای سرنگونی دولت بشار اسد بود، اما از ابتدای 2018 رویکرد ابوظبی از سیاست تهدید و فشار به سیاست تنش زدایی و عادی سازی روابط تغییر یافت.سفر وزیر خارجه امارات به دمشق در پایان سال 2021 و سفر بشار اسد به امارات در آغاز سال 2022 نقطه عطفی در روابط امارات و سوریه به شمار می رود. از این رو، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و الکترونیکی به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که دلیل چرخش امارات از سیاست تهاجمی به عادی سازی روابط با سوریه چیست؟ در پاسخ به این پرسش، نویسنده با کاربست چارچوب مفهومی پراگماتیسم، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که ملاحظات منطقه ای و بین المللی و مؤلفه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی، منجر به تغییر رویکرد سیاست خارجی امارات در قبال بحران سوریه شده است
تبیین مؤلفه های کارآمدی سیاست داخلی از منظر قرآن کریم با تأکید بر تفکر سیستمی
حوزههای تخصصی:
کارآمدی از موضوعات مهم در دولت های مدرن و نیز نظام سیاسی اسلامی است که در دو عرصه داخلی و خارجی مورد توجه است. تعالیم قرآن کریم به سبب جامعیت و جاودانگی بیانگر تعالیم صریح و گاه ضمنی درزمینهٔ کارآمدی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای به مراحل تفکر سیستمی کارآمدی از منظر قرآن با تحقیق در آرای مفسران معاصر رسیده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد؛ کارآمدی از بخش های کارویژه، دستاورد، مدیریت عملکرد و الگویی نظام مند تحت عناوین مراحل یک سیستم برخوردار است. ورودی این سیستم عبارت اند از؛ اهداف متعالی و واقعی، یادگیری جمعی، مشارکت الزامی و دوسویه مردم و سیاستمداران تحت عنوان امر جامع و امنیت و رفاه پایدار. فرآیند آن ارزیابی عملکرد تحت مدیریت سنت قطعی الهی است. استخلاف و تمکین ارزش های اسلامی از طریق حُسن فعلی و حُسن فاعلی، کارآمدی به عنوان خروجی تفکر سیستمی قابل ذکر است. نوآوری تحقیق حاضر در یافتن ارتباط میان تفکر سیستمی در نظام ارزشی اسلام با مدیریت اسلامی است. یافته ها نشان از استعمالات و مصادیقی از ایمان و عمل صالح در مراحل تفکر سیستمی دارد که باعث بروز اقتدار سیاسی و کارآمدی سیاست داخلی نظام اسلامی با بهره گیری از توان و عناصر داخلی می شود. نتیجه این پژوهش در حوزه مطالعات سیاست اسلامی کاربرد دارد همچنان که درزمینهٔ مطالعات تفسیری سودمند است.
عاملیت ادراک شده در تجربه پریشانی روانشناختی مبتنی بر هویت روایتی در افراد پیش بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش عاملیت یا خودمختاری در شکل دهی هویت همواره مورد سؤال انسان بوده است؛ هدف پژوهش حاضر بررسی عاملیت ادراک شده هنگام تجربه پریشانی روان شناختی در مرحله گذار به بزرگ سالی در بافت هویت روایتی در حال تحول فرد است. روش: این پژوهش، پژوهشی کاربردی، به شیوه کیفی و با استفاده از روش روایتی بر 8 نفر از افراد 18 تا 23 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز در سال های 1400-1402 انجام گرفت که به طور هدفمند بر اساس مصاحبه بالینی و پرسشنامه خود سنجی پریشانی روان شناختی کسلر (2002)، دارای پریشانی روان شناختی ارزیابی شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته داستان زندگی مک آدامز (2001) بررسی و با مصاحبه های تکمیلی عمق یافت و به روش تحلیل مضمون و طبق الگوی شش مرحله ای براون و کلارک (2006) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که افراد در دوره پیش بزرگ سالی، عاملیت خود را بر اساس مضامین پایه شامل میزان کنترل بر دنیای درونی اثرگذاری بر دنیای بیرونی و چگونگی اسناد و مواجهه با آسیب های روان شناختی برآورد می کنند. نتیجه گیری: به نظر می رسد اثرگذاری بیرونی فرد بر تعاملات اجتماعی به ویژه بر واکنش مراقبان می تواند سبب اعتباربخشی به اطلاعات درونی شامل افکار و احساسات شده و از سوی دیگر اسناد آسیب های روان شناختی به عوامل قابل تغییر سبب بهبود حس عاملیت در زندگی گردد.
تأثیر آموزش خودشفقتی توجه آگاهانه مبتنی بر شیوه زندگی اسلامی-ایرانی بر پریشانی روانشناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان سوگوار از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
99 - 115
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله برنامه خودشفقتی توجه آگاهانه مبتنی بر شیوه زندگی اسلامی-ایرانی بر پریشانی روان شناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان سوگوار از بیماری کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل بازماندگان سوگوار عزیزان از دست داده در طی بیماری کرونا در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 29 نفر بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت شانزده جلسه هفتاد و پنج دقیقه ای در آموزش شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار برای مداخله قرار گرفتند. سنجش پریشانی روان شناختی با مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و برای اندازه گیری خودکارآمدی هیجانی از مقیاس کارآمدی هیجانی-2 (EES2) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش حاضر در کاهش شاخص های پریشانی روان شناختی و بر بهبود کارآمدی هیجانی تاثیر معناداری داشته (P≤0/001) و تغییرات ایجاد شده در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته ها، نتیجه گرفته می شود که آموزش برنامه حاضر در کاهش پریشانی روان شناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان داغدار از فوت عزیزان به دلیل بیماری کرونا موثر است.
مطالعه ارتباط بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در سازمان های ایرانی
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
120 - 140
حوزههای تخصصی:
تغییر، جزء لاینفک سازمان های امروزی است. عملا نمی توان پیچیدگی، چند بعدی بودن مسائل و مخاطرات در تصمیم گیری ها را کتمان کرد یا حتی اثرات آنها را کم ارزیابی نمود. همچنین می دانیم که فرهنگ سازمانی نقش اساسی در توسعه دانش سازمانی ایفا می نماید. در پژوهش حاضر، علاوه بر تاکید بر مفاهیم فرهنگ سازمانی و دانش سازمانی، به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش نیز پرداخته شده است. با مطالعه پژوهش ها و مطالعات داخلی و بین المللی، تلاش شده است تا این مفاهیم کلیدی، به طور ویژه در بین سازمان های ایرانی، مورد بررسی دقیق قرار گیرند.
مدل مفهومی استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در توسعه پایدار شهری: مطالعه ای مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
226 - 245
حوزههای تخصصی:
مقدمه با شروع انقلاب صنعتی در سده های اخیر، شهرها با رشد سریع جمعیت مواجه شده اند که این امر به استفاده بی رویه از انرژی های فسیلی برای تأمین انرژی منجر شده است. رشد بی سابقه مصرف انرژی در جهان و اتکا به منابع فسیلی، به افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در جو منجر شده است (Abdelaziz et al., 2011). به تبع آن، تسریع روند گرمایش جهانی می تواند به شرایط نامطلوب زندگی و خسارت های اقتصادی و اجتماعی منجر شود (Wąs et al., 2021). در این راستا، سیستم های انرژی پایدار موازنه ای بین تولید و مصرف انرژی برقرار می کنند که آثار منفی آن بر محیط زیست در حد تحمل پذیر باقی می ماند و در عین حال به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک می کند (Arasteh Talashmaki, 2020). در سطح جهانی، اقدامات قابل توجهی در این راستا انجام شده است. به عنوان نمونه، در اجلاس توسعه پایدار سازمان ملل در سال ۲۰۱۵، در حمایت از توافق نامه پاریس، کشورها بر دستیابی به بی طرفی کربن و توسعه سیستم های انرژی پاک تأکید کردند (News, 2015). با این حال، در قرن ۲۱، شهرهای بزرگ با چالش های فزاینده ای مانند تأمین انرژی و آلودگی مواجه هستند، به ویژه در کشورهایی که به سوخت های فسیلی متکی اند. گرچه انرژی های تجدیدپذیر همچون خورشیدی و بادی به عنوان گزینه های پایدار مطرح شده اند، اما موانعی مانند هزینه های اولیه بالا و کمبود آگاهی عمومی، مانع از پذیرش گسترده آن ها شده است (Torkaman & Jalilisadrabad, 2024). مرور ادبیات نشان می دهد انرژی های تجدیدپذیر از دیرباز به عنوان ابزار حفظ منابع بین نسلی مطرح بوده اند (WCED, 1987). پژوهش هایی همچون پژوهش تیبی و همکاران (1993) بر کاهش آلودگی از طریق انرژی های خورشیدی و بادی تمرکز داشته اند، اما اغلب به ابعاد اجتماعی و اقتصادی توجه نکرده اند. گلدمبرگ (1998) با تأکید بر کشورهای درحال توسعه، بر نقش این انرژی ها در توسعه اقتصادی و زیست محیطی اشاره کرده است. با این حال، تعامل میان ابعاد مختلف توسعه پایدار کمتر بررسی شده است. دراک و همکاران (2005) به چالش های فنی و اقتصادی پرداخته اند، اما دیدگاهی یکپارچه ارائه نداده اند. پانوار و همکاران (2011) نیز به نقش این منابع در کاهش گازهای گلخانه ای اشاره کرده اند، در حالی که جنبه های اجتماعی مغفول مانده است. کرباخو و کابزا (2019) بر ناهماهنگی نهادی و ضعف سیاست گذاری تأکید کرده اند. همچنین، پژوهش های تطبیقی جدید، مشارکت دولت، جامعه و بخش خصوصی را برای موفقیت سیاست های انرژی پایدار حیاتی می دانند (Čeryová et al., 2020; Surya et al., 2021) که این مسئله در مدل مفهومی تحقیق حاضر نیز مد نظر قرار گرفته است. با تجمیع یافته های پژوهش های پیشین، مشخص می شود که علی رغم توجه گسترده به ابعاد فنی، اقتصادی و زیست محیطی، تعامل و یکپارچگی میان این ابعاد در قالب یک مدل جامع مورد بررسی قرار نگرفته است. با توجه به تحلیل پژوهش های یادشده، می توان نتیجه گرفت که اغلب مطالعات پیشین تمرکز محدودی بر ابعاد خاصی از توسعه پایدار داشته اند و از ارائه مدلی جامع و یکپارچه بازمانده اند. این پژوهش با هدف طراحی مدلی مفهومی و یکپارچه برای بهره گیری از انرژی های تجدید پذیر در توسعه پایدار مناطق شهری، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مرور نظام مند ادبیات انجام شده است. در این زمینه، سؤالات پژوهش عبارت اند از: ۱. چه ابعاد و مؤلفه هایی بر نقش انرژی های تجدید پذیر در توسعه پایدار شهری تأثیرگذار هستند؟ ۲. چگونه تعامل میان ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی می تواند موجب بهره وری بهتر از انرژی های تجدیدپذیر شود؟ ۳. چه نوع مدل مفهومی می تواند برای ادغام این ابعاد در سیاست گذاری انرژی پایدار در کلان شهرها پیشنهاد شود؟ مواد و روش ها این پژوهش با هدف تبیین رابطه میان انرژی های تجدید پذیر و توسعه پایدار شهری، از رویکردی ترکیبی بهره گرفته که شامل مرور نظام مند ادبیات، تحلیل محتوای کیفی و نظریه پردازی داده بنیاد (Grounded Theory) است. داده ها از طریق جست وجوی ساختاریافته در پایگاه های علمی داخلی و بین المللی در بازه زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۳ گردآوری شده و با استفاده از معیارهای علمی و تحلیلی، ۴۲ مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. متون منتخب با نرم افزار MAXQDA طی فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند و مفاهیم در پنج بُعد اصلی (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، نهادی و فناورانه) سازمان دهی شدند. سپس، با تحلیل هم رخدادی و شدت ارتباط کدها، شبکه مفهومی شاخص ها استخراج و مدل نهایی پژوهش طراحی شد که روابط علّی و غیرمستقیم میان انرژی های تجدیدپذیر و توسعه پایدار شهری را با شناسایی عوامل تقویت کننده و تضعیف کننده تبیین می کند. برای اعتبارسنجی تحلیل کیفی، از روش هایی همچون کدگذاری هم زمان توسط پژوهشگر دوم، تطبیق مفاهیم با ادبیات نظری و بازبینی توسط پژوهشگر سوم استفاده شد. به این ترتیب، مدل مفهومی حاصل از این پژوهش، به خلاف الگوهای صرفاً توصیفی، ساختاری مبتنی بر تحلیل علّی دارد و توانسته است با اتکا به شواهد مستند در مقالات معتبر، شبکه ای معنادار از ارتباط میان انرژی های تجدید پذیر و ابعاد مختلف توسعه پایدار در مناطق کلان شهری ترسیم کند. یافته ها در مرحله نخست، استخراج و سامان دهی شاخص های مرتبط با توسعه پایدار شامل «امنیت انرژی»، «عدالت انرژی»، «اثرات زیست محیطی»، «رشد اقتصادی» و «حکمرانی انرژی» با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای صورت گرفت. برای این منظور، متون ۴۸ مقاله منتخب از سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۳ به دقت مورد تحلیل قرار گرفت و با بهره گیری از نرم افزار تخصصی تحلیل داده های کیفی (MAXQDA)، فرایند کدگذاری باز انجام شد. در نتیجه، ۷۲ کد اولیه به عنوان بازتاب مفاهیم کلیدی حوزه انرژی های تجدیدپذیر و توسعه پایدار شناسایی شدند. یافته های این مرحله در جدول ۱ به صورت ماتریسی ارائه شده که در آن حضور هر کد در مقالات منتخب مشخص شده است. در مرحله دوم، بر اساس اصول کدگذاری محوری، کدهای شناسایی شده با توجه به قرابت های مفهومی و معنایی در قالب چهار مقوله اصلی دسته بندی شدند: محیط زیستی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی. این خوشه بندی توسط دو پژوهشگر دیگر مورد بازبینی قرار گرفت تا اعتبار ساختاری آن تقویت شود. همچنین، فراوانی هر شاخص در مقالات بررسی شده و نتایج آن در جدول ۲ ارائه شده است تا میزان توجه به هر شاخص مشخص شود. در مرحله سوم، تحلیل ارتباطات درونی میان شاخص ها انجام شد. با استفاده از نرم افزار MAXQDA، روابط معنادار میان شاخص ها استخراج شد. در جدول ۳، گزاره های تحلیلی و روابط مفهومی میان شاخص ها تشریح شده و در شکل ۲، ساختار گرافیکی این ارتباطات نمایش داده شده است. در این شکل، رنگ ها و ضخامت خطوط به ترتیب نوع، منشأ و شدت ارتباط میان شاخص ها را نشان می دهند. در مرحله چهارم، مدل مفهومی نهایی استفاده از انرژی های تجدید پذیر با رویکرد توسعه پایدار مناطق شهری طراحی و ارائه شد. این مدل، ترکیبی از یافته های نظری و تجربی پژوهش است و تعاملات دوسویه میان انرژی های تجدیدپذیر و ابعاد مختلف توسعه پایدار را به صورت دقیق ترسیم می کند. مدل مفهومی نهایی در شکل ۴ نمایش داده شده است. در این مدل، شاخص ها در دو دسته تقسیم شده اند: شاخص های مؤثر بر افزایش استفاده از انرژی های تجدید پذیر (مانند امنیت انرژی، کاهش آلودگی، اشتغال زایی، عدالت در دسترسی) که با رنگ نارنجی مشخص شده اند و شاخص هایی که مانع توسعه این انرژی ها هستند (مانند هزینه اولیه، زمان احداث، پیچیدگی های سیاستی) که با رنگ قرمز نشان داده شده اند. این مدل مفهومی ضمن ترسیم مسیرهای علی میان ابعاد محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی، نشان می دهد افزایش بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم موجب ارتقای شاخص های توسعه پایدار در مناطق کلان شهری شود. این مدل، علاوه بر داشتن ارزش تحلیلی، به عنوان ابزاری برای سیاست گذاری دقیق و طراحی برنامه های جامع توسعه انرژی در سطوح شهری و فرامنطقه ای نیز کاربرد دارد. نتیجه گیری پژوهش حاضر با هدف پر کردن این خلأ، از روش تحلیل محتوای ترکیبی (کیفی و کمی) بهره گرفته و مدلی مفهومی ارائه کرده است که بر اساس آن، شاخص های مؤثر در بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و تأثیر آن ها بر توسعه پایدار شهری شناسایی و طبقه بندی شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد این شاخص ها در دو دسته کلی قابل تفکیک اند: دسته نخست شاخص هایی هستند که به افزایش توسعه پایدار کمک می کنند، نظیر دسترسی به منابع انرژی، امنیت انرژی، کاهش مصرف سوخت های فسیلی، کاهش آلاینده ها، ایجاد اشتغال، برابری اجتماعی، تنوع انرژی، حفاظت از محیط زیست، رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی. در مقابل، دسته دوم شاخص هایی هستند که مانع توسعه انرژی های تجدید پذیر و درنتیجه، کاهش توسعه پایدار می شوند که مهم ترین آن ها عبارت اند از: هزینه های بالای اولیه، مدت زمان طولانی احداث نیروگاه ها و چالش های سیاست گذاری. بررسی های انجام شده نشان می دهد هزینه های اولیه سرمایه گذاری مهم ترین مانع در مسیر توسعه این نوع انرژی ها، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، هستند. با وجود این، نتایج تحلیل ها بیانگر آن است که منافع بلندمدت حاصل از به کارگیری انرژی های تجدید پذیر، چه از منظر اقتصادی و چه زیست محیطی، به مراتب بیشتر از هزینه های اولیه آن است. این منافع شامل کاهش وابستگی به منابع فسیلی، بهبود امنیت انرژی، کاهش هزینه های ناشی از آلودگی و ایجاد بسترهایی برای سرمایه گذاری و کارآفرینی در مناطق محروم می شود. نکته مهم دیگر در یافته های پژوهش، برجسته شدن نقش ابعاد اجتماعی توسعه انرژی های تجدید پذیر است. به خلاف بسیاری از مطالعات قبلی که عمدتاً بر ملاحظات اقتصادی یا زیست محیطی متمرکز بودند، این تحقیق نشان می دهد توسعه عادلانه این انرژی ها می تواند به بهبود کیفیت زندگی، کاهش نابرابری های منطقه ای و افزایش مشارکت اجتماعی در مناطق کم برخوردار منجر شود. نمونه هایی از این نوع شامل تبدیل روستاهای دورافتاده به تولیدکنندگان انرژی و ارتقای وضعیت اقتصادی آن هاست. از سوی دیگر، نتایج پژوهش تأکید دارد که توسعه انرژی های تجدیدپذیر بدون نقش آفرینی دولت ها و نهادهای سیاست گذار میسر نخواهد بود. ارائه مشوق های مالی، تدوین قوانین حمایتی و تسهیل فرایندهای سرمایه گذاری ازجمله اقداماتی هستند که می توانند مسیر توسعه این نوع انرژی ها را هموارتر سازند. تجربه کشورهای توسعه یافته نیز نشان داده است سیاست های مؤثر در زمینه انرژی های پاک، نظیر تعرفه های ترجیحی برای تولیدکنندگان کوچک یا برنامه های آگاه سازی عمومی، در افزایش مقبولیت اجتماعی و اقتصادی این انرژی ها مؤثر بوده اند. پژوهش حاضر با تبیین یک مدل مفهومی یکپارچه، نشان می دهد توسعه انرژی های تجدید پذیر در مناطق شهری، تحت تأثیر مجموعه ای پیچیده از شاخص های متقابل فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قرار دارد. بر اساس این مدل، مهم ترین شاخص مؤثر مثبت، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و افزایش امنیت انرژی است و مهم ترین مانع، هزینه اولیه تولید انرژی به شمار می رود. لذا تحقق توسعه پایدار نیازمند نگاهی یکپارچه، میان رشته ای و سیاست محور است.
نقش فناوری های هوشمند در تقویت پدافند غیرعامل اکولوژیک کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰
763 - 779
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با عنوان «نقش فناوری های هوشمند در تقویت پدافند غیرعامل اکولوژیک کلانشهر تهران» به بررسی چگونگی استفاده از فناوری های هوشمند برای کاهش آسیب پذیری اکولوژیک و افزایش تاب آوری تهران در برابر تهدیدات طبیعی و انسانی پرداخته است. تهران به عنوان پایتخت ایران، با چالش هایی نظیر رشد سریع شهرنشینی، آلودگی هوا، کمبود منابع آب، و مخاطرات طبیعی مانند زلزله و سیل مواجه است که اکوسیستم آن را شکننده کرده اند. پدافند غیرعامل اکولوژیک، رویکردی پیشگیرانه برای حفاظت از زیرساخت ها و منابع طبیعی بدون استفاده از ابزارهای نظامی، در این راستا اهمیت دارد. فناوری های هوشمند، شامل اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، و کلان داده ها، با پایش لحظه ای، پیش بینی تهدیدات، و مدیریت بهینه منابع، می توانند این پدافند را تقویت کنند. این مطالعه با روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی، داده ها را از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته از 100 نفر (اساتید و کارشناسان حوزه اکولوژی و پدافند غیرعامل در تهران) باتوجه به استانداردهای متداول روش تحلیل مسیر تعیین شد تا حجم نمونه کافی برای دستیابی به نتایج معنادار فراهم شود. یافته ها نشان داد که متغیر «کیفیت زندگی و سلامت اکولوژیک» با ضریب بتای 0.434 بیشترین تأثیر مستقیم را بر پدافند غیرعامل اکولوژیک دارد، درحالی که «پایداری و تعادل اکوسیستم شهری» با بتای 0.345 نقش کلیدی ایفا می کند. همچنین، فناوری های هوشمند با تأثیر بر زیرساخت های اکولوژیک و تاب آوری شهری، از طریق بهبود کیفیت زندگی، به کاهش آسیب پذیری کمک می کنند. نتایج حاکی از آن است که فقدان یکپارچگی میان فناوری ها و برنامه های پدافندی، چالش اصلی مدیریت اکولوژیک تهران است.