فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه اخیر، حرکت در مسیر رشد و توسعه پایدار از اهداف کشورهای در حال توسعه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر توسعه پایدار ورزش کشور بود. در پژوهش حاضر از پارادایم پژوهش کیفی و از بین روش های مختلف کیفی از روش شبکه مضامین استفاده شد. جمع آوری داده ها از نوع مصاحبه نیمه ساختارمند در سال 1402 بود. جامعه آماری کلیه صاحب نظران و خبرگان ورزش کشور بودند که از این بین 13 نفر صاحب نظر در حوزه تربیت بدنی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها بوسیله نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل شد و نتایج مشخص کرد که 9 مضمون به عنوان مضامین فراگیر، شامل بسترهای فنی و بسترهای مدیریتی (ساز و کار پیشایندی)، مدیریت ارتباطات، مدیریت اکوسیستم ها و مدیریت رویدادهای ورزشی (فرایندهای ایجاد پایداری)،عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل زیست محیطی (پیامدهای پایداری در ورزش) می باشند، بعنوان عوامل موثر بر توسعه پایدار ورزش در ایران وجود دارد. درنتیجه از آنجایی که نمونه پژوهش شامل متخصصان و نخبگان ورزشی در تخصص های مختلف بود، می توان نتایج بدست آمده را بسیار مفید و کاربردی دانست و آن را سرلوحه فعالیت های توسعه پایدار در ورزش کشور قرار داد.
ارائه چارچوب انتخاب مدیر در راستای حکمرانی پایدار با استفاده از بازاریابی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
179 - 198
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه چارچوب انتخاب مدیر در راستای حکمرانی پایدار با استفاده از بازاریابی سیاسی انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع تحقیق آمیخته می باشد، بر این اساس ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی ابعاد، مولفه ها و شاخص های عوامل دخیل در انتخاب مدیر در راستای حکمرانی پایدار شناسایی شده و مدل اولیه تحقیق طراحی شده است. سپس با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی نسبت به اعتبارسنجی مدل پیشنهادی اقدام شد. نمونه آماری در بخش کیفی دربرگیرنده 15 نفر از حوزه مدیریت دولتی بوده که حجم نمونه بر پایه رسیدن به اشباع نظری تعیین شد. نمونه آماری در بخش کمی دربرگیرنده 143 نفر از کارکنان وزارت کشور است. گردآوری داده ها در بخش کیفی با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از پرسش نامه انجام شده است. تحلیل داده ها در فاز کیفی با روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 و در بخش کمی با تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی. ال. اس نسخه 3 انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده در فاز کیفی، مضامین فراگیر شامل عوامل رابطه ای، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل قانونی، عوامل بازاریابی و عوامل مالی شناسایی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از اعتبارسنجی مدل در بخش کمی، ضمن تایید تمامی فرضیه های تحقیق مشخص شد که مدل پیشنهادی در این پژوهش از اعتبار مناسب برخوردار است.
ارائه مدل تأثیرگذاری مالکیت روان شناختی و ریسک با نقش میانجی عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل تأثیرگذاری مالکیت روان شناختی و ریسک با نقش میانجی عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، از لحاظ گردآوری اطلاعات توصیفی-تحلیلی و با شیوه پیمایشی و از نوع پژوهش های همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 400 نفر از حسابداران، مدیران و حسابرسان می باشد که با روش نمونه گیری به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ی پژوهش، از پرسشنامه ساخته محقق استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS؛ و مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش از نرم افزار LISREL استفاده شد و در بخش آزمون نقش میانجی از نرم افزار Stata و روش های بوت استراپ و سوبل استفاده شد. نتایج نشان داد که نتایج نشان داد که بین مالکیت روان شناختی و ریسک رابطه معناداری وجود ندارد. بین تعهد سازمانی و ریسک رابطه معناداری وجود ندارد. بین عدالت سازمانی و ریسک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین رضایت شغلی و ریسک رابطه معناداری وجود ندارد. بین مالکیت روان شناختی و ریسک با نقش میانجی عدالت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بین مالکیت روان شناختی و ریسک با نقش میانجی تعهدسازمانی رابطه معناداری وجود ندارد. بین مالکیت روان شناختی و ریسک با نقش میانجی رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
الزامات صیانت پیش رویدادی از کارکنان فراجا در فضای جنگ ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۱
63 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صیانت پیش رویدادی از کارکنان، یکی از راهبردهای فراجا در جنگ ترکیبی است. این راهبرد متشکل از الزاماتی است که به خنثی نمودن یا کاهش آسیب های ناشی از شرایط و فضای این نوع از جنگ ها درکارکنان می شود. بنابراین هدف مقاله حاضر شناسایی الزامات صیانت پیش رویدادی از کارکنان فراجا در جنگ ترکیبی می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری و ماهیت داده ها از نوع پژوهش های کیفی و از نوع اکتشافی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه از نوع عمیق بوده که با فرماندهان، مدیران، خبرگان و کارشناسان آشنا به موضوع صیانت و جنگ ترکیبی انجام گرفته است. روایی ابزار گردآوری داده ها به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن با لحاظ نمودن اجماع کدگذاران مورد تائید قرار گرفته است. جامعه مشارکت کنندگان با اتخاذ رویکرد اشباع نظری به تعداد 15 نفر بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تکنیک تحلیل مضمون با رویکرد سه سطحی بهره برداری شده است. یافته ها: یافته های نشان می دهد، الزامات صیانت پیش رویدادی در فضای جنگ ترکیبی شامل تقویت آمادگی سازمانی، آموزش و آگاه سازی کارکنان فراجا، حمایت از کارکنان و خانواده های آن ها، تقویت زیرساخت های فناورانه، تقویت نقش رسانه و ارتباطات، عدالت سازمانی و شفافیت در مدیریت و هماهنگی با نهادهای بیرونی می باشد. نتیجه گیری: توجه به ابعاد احصاء شده در این تحقیق و بروزرسانی آن در موقعیت های زمانی و مکانی متفاوت، یکی از نیازهای اساسی کشور به طور عام و در نهاد اجتماعی و انتظامی همانند پلیس به طور خاص است. عدم توجه به این موارد در انتظامی کشور، موجب تحمل هزینه های بالای انسانی و سرمایه ای در بخش های مختلف به خصوص امنیت ملی در ابعاد مختلف خواهد شد. بنابراین برای کاهش از آسیب ها و چالش های ناشی از فضای جنگ ترکیبی توجه و تقویت به ابعاد یاد شده مورد تأکید می باشد. «مقاله فوق در فهرست آماده انتشار می باشد»
وجوب اجتناب از موضع تهمت به مثابه قاعده ای فقهی
حوزههای تخصصی:
روایات فراوانی در کتب حدیثی شیعه و سنی وجود دارد که به شکل صریح یا غیرمستقیم از دخول در موضع تهمت نهی کرده است. موضع تهمت اعم از یک مکان فیزیکی است و شامل هر موقعیت عینی و اعتباری و حقوقی می شود که توجه اتهام به شخص در آن موقعیت به شکلی محتمل و معقول می نماید. قاعده دوری از موضع تهمت، قاعده ای اصطیادی است که از همین روایات استخراج و مستند به حکم عقل است. در این تحقیق به روش تحلیلی توصیفی نشان داده می شود که مضمون این روایات، نه یک مسئله فقهی بلکه قاعده ای فقهی است که می تواند در ابواب مختلف فقهی به عنوان یک ملاک در مقام استنباط احکام توسط یک مفتی، در مقام تقنین توسط قانون گذار، در مقام قضاوت توسط مقامات قضایی و در مقام سیاست گذاری به عنوان یک مبنا توسط حاکمان و سیاست گذاران مورد استفاده قرار گیرد. در حیطه فتوا و قضا این مسئله فراوان به کار گرفته شده است. در حیطه سیاست گذاری نیز در مواردی مانند شفافیت و تعارض منافع، مبنای قانون گذاری بوده است؛ اما در پاره ای از موارد مانند اهتمام به جامعه مدنی هنوز این قاعده به شکل کامل مبنای رفتار حکومت گران قرار نگرفته است. درمجموع این قاعده از قواعد بسیار پرکاربرد در موارد پیشین بوده و حتی یک قاعده اخلاقی نیز محسوب می گردد.
مبانی تفسیر اجتماعی از جزء نگری تا سیستم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
118 - 145
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی خاص تفسر اجتماعی نشان می دهد که مفسران اجتماعی هنگام بحث از هر مبنا، بیشتر بر همان مبنا متمرکزشده، کمتر به ارتباط میان مبانی پرداخته اند. نیز به انواع مبانی و تفاوت مبانی با یکدیگر و به دنبال آن، تقدم و تأخر مبانی چندان توجهی نداشته اند و به همین خاطر از تأثیر و تأثر مبانی بر یکدیگر تقریباً سخنی به میان نیامده است. در این مقاله سعی شده است ضمن گزارش کوتاهی از مبانی خاص تفسیر اجتماعی، نقص های نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی برجسته گردد و دستاوردها و فواید نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی نشان داده شود. سؤال اصلی این است که نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی، چه تأثیری در تکمیل مبانی تفسیر اجتماعی و به دنبال آن برداشت های مفسران اجتماعی دارد؟ هدف از این پژوهش نیز، نقد نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی و تبیین نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی است. روش به کاررفته در این مقاله، تحلیلی- تطبیقی است. نتایج تحقیق نشان می دهد نگاه جزءنگرانه دچار ضعف استدلالی و کاهش کارکرد مبانی شده است؛ درحالی که نگاه کل نگر و سیستمی، افزایش کارکرد مبانی، تقویت استدلالی مبانی، تعریف دقیق مبانی، تکثر دیدگاه های تفسیری و تقدم و تأخر هدفمند مبانی را به دنبال داشته است.
نابرابری نشاط و ارتباط آن با میزان توسعه یافتگی در مناطق شهر تهران (مقایسه موردی مناطق 3، 13 و 17 شهر تهران)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: شاخص نابرابری تعدیل شده نشاط (IAH) شاخص جدید و مناسبی برای نشان دادن وضعیت نشاط در کشورها یا مناطق مختلف است که از ترکیب آماره های میانگین و انحراف استاندارد به دست می آید و علاوه بر میزان نشاط، نابرابری آن را نیز نشان می دهد. مقاله حاضر درصدد است با ترکیب رویکرد مساوات گرایان و مطلوبیت گرایان تصویری از "نشاط" و "نابرابری تعدیل شده نشاط"در شهر تهران براساس میزان توسعه یافتگی مناطق ارائه و تفاوت آن ها را براساس سطوح توسعه یافتگی این مناطق تبیین کند. بدین منظور مناطق شهر تهران به سه خوشه با سطح توسعه یافتگی بالا، متوسط و پایین تقسیم و از هر خوشه یک منطقه برای مطالعه انتخاب شده است. آنچه در این مقاله از آن به عنوان نشاط یاد می شود ارزیابی سراسری افراد از زندگی خویش است. همین ارزیابی فردی وقتی به شکل جمعی تحلیل شود می تواند ایده بسیار خوبی برای تحلیل وضعیت توسعه و دستیابی به توسعه پایدار در یک محدوده را به دست دهد.روش: مقاله حاضر متکی بر داده های تحقیقی است که دو شاخص اصلی آن میزان و نابرابری نشاط در میان مناطق انتخاب شده با روش کمی از نوع پیمایش به صورت پهنانگر و مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش را جمعیت 18 سال و بالاتر در شهر تهران تشکیل می دهد که حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 600 نفر برآورد شده است. جمعیت نمونه براساس نسبت جمیعت بین مناطق مختلف بدین صورت تقسیم شد که منطقه 3 برابر با 230 نفر، منطقه 13 برابر با 177 و منطقه 17 نیز 193 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه در حجم نمونه 600 نفری از سه منطقه شهر تهران با سطوح توسعه یافتگی متفاوت و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است. دو نوع مقیاس پرکاربرد برای اندازه گیری نشاط به روش گذشته نگر در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. اول پرسشنامه آکسفورد است و فرم نهایی آن با 29 پرسش 4 گزینه ای آماده شده که در هر پرسش فرد درباره خود از احساس ناشادی تا احساس شادی بسیار زیاد، قضاوت می کند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spssو برای محاسبه شاخص IAH از فایل اکسل محاسبات این شاخص استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، همان طور که در سطح کلان و در بین کشورها میزان نشاط و نابرابری نشاط بر حسب میزان توسعه یافتگی متفاوت است، در سطح مناطق شهری نیز این امر صادق است؛ بدین معنا که در مناطقی که توسعه یافتگی بالاتری دارند، وضعیت نشاط بهتری دارند. وضعیت بهتر هم بر حسب میزان و پراکندگی نشاط سنجش می شود؛ یعنی جایی که میزان نشاط بالاتر و نابرابری پایین تری دارد، وضعیت آن بهتر از مناطق دیگر است. برای نشان دادن سطح و میزان نابرابری نشاط از شاخص نابرابری تعدیل شده نشاط استفاده شد. مناطقی که نمره IAH آن ها بالاتر است وضعیت نشاط آن ها بهتر است و این براساس سطح توسعه یافتگی متفاوت خواهد بود. در میان مناطق مورد مطالعه منطقه 3 با میانگین 6.85 بالاتر از دیگر مناطق است و منطقه 13 و 17 نیز به ترتیب دارای میانگین 6.33 و 5.59 هستند. نکته قابل توجه این است که در هر سه منطقه میانگین نشاط بالاتر از حد متوسط (یعنی 5) است. از طرف دیگر بررسی انحراف استاندارد نشان می دهد که میزان نابرابری نشاط (یا ارزیابی کلی افراد از وضعیت زندگی خویش) در منطقه 17 بالاتر از دیگر مناطق است و منطقه 3 نیز از منطقه 13 و 17 نابرابری کمتری دارد. بدین ترتیب، منطقه 3 با بالاترین میانگین و کمترین میزان نابرابری نشاط نسبت به دیگر مناطق از وضعیت نشاط بهتری برخوردار است. نمره نابرابری نشاط، که در یک طیف 0 تا 100 نمره ای محاسبه شده، در منطقه 3 برابر با 57.52، منطقه 13 برابر با 52.55 و منطقه 17 برابر با 42.45 و در شهر تهران، به طور کلی، معادل 50.32 است. مقایسه همین اعداد با یکدیگر کاملاً ارتباط بین نابرابری نشاط و سطح توسعه یافتگی مناطق را تایید می کند. همان گونه که در پژوهش های متعدد انجام شده بین کشورها، کشورهایی که از رتبه بالاتری از لحاظ سطح توسعه یافتگی برخوردار هستند از نظر نابرابری نشاط دارای شرایط بهتری هستند.نتیجه: نتایج پژوهش نشان داد که در سطح مناطق شهری "نشاط" و "نابرابری تعدیل شده نشاط" با سطح توسعه یافتگی رابطه دارد؛ بدین معنا که در مناطق با توسعه یافتگی بالاتر میانگین نشاط بالاتر و نابرابری نشاط کمتر است. در مناطقی که توسعه یافتگی بالاتری دارند به دلیل بهبود در شرایط زندگی اعم از برطرف شدن نیازها و خواسته ها افراد قضاوت بهتری نسبت به شرایط زندگی خود دارند. از آنجا که نشاط در اینجا به عنوان ارزیابی کلی فرد از شرایط زندگی سنجش شده، یافته ها نشان می دهد که بهبود شرایط زندگی اثر مستقیمی بر نشاط دارد.
واکاوی پیامد تغییرات اقلیمی بر ویژگی برف پوشان زاگرس میانی با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم مساله زیست محیطی مهمی است زیرا فرآیندهای ذوب یخچال ها و تراکم برف به تغییر اقلیم حساس هستند. امروزه انواع حس گرهای ماهواره ای از جمله AVHRR,MODIS,GEOS,MERIS برای پایش برف در دسترس اند و به طور گسترده ای برای بررسی و نوسانات و تغییرات پوشش برفی در سطح جهانی مورد استفاده قرار می گیرند . در این بین سنجنده MODIS به دلیل پوشش فضایی جهانی با دقت مکانی مناسب و پوشش مکرر زمانی در مقیاس های مختلف بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو در تحقیق حاضر از محصولات برف این سنجنده استفاده گردید. در این بررسی پس از جمع آوری آمار و اطلاعات مربوط به روزهای همراه با برف در طول دوره آماری (2018-1989) در سطح سه استان کرمانشاه، ایلام و لرستان با استفاده از داده های پوشش برف سنجنده مودیس در زاگرس میانی و همچنین فنون سنجش از دوری پردازش شدند و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در محصولات سنجنده MODIS برای آشکارسازی پوشش برف از شاخص NDSI استفاده شد.بررسی روند تغییرات برف پوش در فصول مختلف با استفاده تصاویر سنجنده مودیس نشان می دهد که بیشتر منطقه مورد مطالعه در این زمینه دارای روند کاهشی معنی دار به ویژه در نواحی مرتفع منطقه مورد مطالعه می باشد و فقط در نواحی غربی و جنوب غربی منطقه مورد مطالعه روند کاهشی مشخصی مشاهده نمی شود. همچنین بررسی روزهای برف پوشان در طول دوره مورد بررسی حاکی از کاهش برف پوشان زاگرس میانی است و این تغییرات در سال های اخیر به ویژه نواحی برفگیر منطقه نیز تشدید شده است .همچنین تغییرات در فصل زمستان و مناطق برف گیر و مرتفع نسبت به فصول دیگر و مناطق دیگر در سطح منطقه مورد مطالعه بیشتر و شدیدتر بوده است.
تأثیر ویژگی های نوآورانه و نگرش بر قصد استفاده از برنامه های کاربردی خرید مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده با نقش میانجی ارزش ادراک شده
منبع:
راهبردهای نوآورانه توسعه کسب و کارها دوره ۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
131 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری واقعیت افزوده، امکان ایجاد تجربه ای تعاملی و جذاب را برای مصرف کنندگان در بازاریابی فراهم می آورد. این فناوری می تواند منجر به بهبود تجربه مشتریان، بهینه سازی فرآیندهای تولید و افزایش فروش گردد. امروزه صنعت غذا یکی از سودآورترین صنعت های موجود است که می توان آن را با فناوری های جدید وفق داد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ویژگی های نوآورانه و نگرش بر قصد استفاده از برنامه های کاربردی خرید مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده با نقش میانجی ارزش ادراک شده است.روش پژوهش: این پژوهش، از نوع کاربردی و همچنین از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مشتریان برنامه های خرید غذا و رزرو رستوران هستند و اعضای نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار G*Power برابر با 381 نفر بوده است. اطلاعات پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردیده که روایی صوری و روایی سازه آن ها مورد تأیید قرار گرفته است. در نهایت از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: بر اساس نتایج، از 13 فرضیه ای که در این پژوهش مطرح شده است، 11 فرضیه (با توجه به موقعیت جغرافیایی انتخاب شده برای پرسش نامه) مورد تأیید واقع شده است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نگرش بر ارزش ادراک شده و قصد استفاده از برنامه های خرید مبتنی بر واقعیت افزوده تأثیر دارد. انگیزه لذت جویانه، سازگاری ادراک شده، پیچیدگی ادراک شده، مشاهده پذیری ادراک شده، مزیت نسبی ادراک شده و سودمندی ادراک شده نیز بر نگرش تأثیر دارد. هچنین ارزش ادراک شده بر قصد استفاده از برنامه های خرید مبتنی بر واقعیت افزوده، میزان استفاده و تنوع استفاده مؤثر است.
سنجش اومانیسم: تبادلات عکاسیِ مستندِ معاصر
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
54 - 66
حوزههای تخصصی:
شناسایی تغییرات بارش حوضه دریای خزر و ارتباط آن با الگوهای پیوند از دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۹
101 - 126
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از مهم ترین و متغیرترین عناصر اقلیمی است و نسبت به سایر عناصر اقلیمی دارای رفتار پیچیده تری است. این عنصر از تنوع زمانی و مکانی قابل توجهی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی روند تغییرات بارش حوضه دریای خزر و ارتباط آن با الگوهای پیوند از دور می باشد. در این راستا از داده های بارش ماهانه واکاوی شده ERAInterim با توان تفکیک 2 * 2 طی دوره آماری 2023-1970 استفاده شده است. با توجه به غیرنرمال بودن داده ها از آزمون ناپارامتری من – کندال برای محاسبه روند استفاده شد. شیب بارش نیز با استفاده از آزمون شیب سن به دست آمد. نتایج نشان داد در ماه های ژانویه، فوریه، مارس، نوامبر، دسامبر و تا حدودی مه و اکتبر روند افزایشی بارش مشاهده شده است ولی در سایر ماه ها تنها روند کاهشی بارش رخ داده است. روند افزایشی بارش در ماه فوریه و روند کاهشی بارش در ماه های ژوئن و آگوست بیش از سایر ماه ها رخ داده است. همبستگی بارش و الگوهای پیوند از دور نشان داد از نظر زمانی در ماه های ژانویه، فوریه، مارس، ژوئن، آگوست، سپتامبر، اکتبر و دسامبر بین بارش و الگوهای پیوند از دور همبستگی مشاهده شده است. الگوی EA.WR بیش از سایر الگوها با بارش حوضه همبستگی نشان داده است. پس از آن الگوهای TNA، AMO و AMOS قرار دارند. به طورکلی از نظر زمانی در ماه فوریه بیشترین همبستگی بین الگوهای پیوند از دور و بارش مشاهده شده و از نظر نوع الگو، الگوی EA.WR بیشترین همبستگی را با بارش حوضه داشته است.
بررسی تغییرات فضایی-زمانی دید افقی در نیمه غربی ایران: تحلیل جامع و راهکارهای مدیریتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
54 - 79
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تغییرات فضایی-زمانی فراوانی روزهای با دید افقی مساوی یا کمتر از 1000 متر در نیمه غربی ایران طی دوره 74 ساله (2024-1951) پرداخته است. از داده های 16 ایستگاه سینوپتیک و روش های آماری من-کندال و شیب سن برای تحلیل روندها استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین فراوانی سالانه دید محدود در ایستگاه های پست جنوبی مانند آبادان (2053 روز) و کمترین مقدار در خرم آباد (194 روز) مشاهده می شود. محدوده مورد مطالعه ازنظر توزیع فضایی دید محدود به سه ناحیه متمایز تقسیم می شود: 1) مناطق جنوبی نزدیک به خلیج فارس (آبادان و اهواز) با بیشترین فراوانی سالانه (2053-1304 روز) که تحت تأثیر رطوبت بالا و گرد و غبار هستند، 2) مناطق مرتفع غربی (همدان، اراک) با فراوانی متوسط (1453-1312 روز) که وارونگی دمایی عامل اصلی است و 3) مناطق شمال غربی (ارومیه، خوی) با کمترین فراوانی (1050-598 روز) که به دلیل دوری از منابع رطوبت و گرد و غبار شرایط بهتری دارند. در مقیاس ماهانه، بیشترین فراوانی در ژانویه، فوریه و دسامبر و کمترین در جولای، اوت و سپتامبر مشاهده می شود لذا ازنظر توزیع فصلی، بیشترین فراوانی در زمستان (ناشی از وارونگی دمایی) و کمترین در تابستان ثبت شده است. تحلیل روندها نشان دهنده افزایش معنادار روزهای با دید محدود در ایستگاه های میانی محدوده مانند اراک، اهواز و کرمانشاه و کاهش معنادار در ایستگاه های جنوبی مانند آبادان و نیز نوژه است. این تغییرات به عوامل مختلفی ازجمله تغییرات الگوهای جوی، توسعه صنعتی، تغییر کاربری اراضی و نوسانات منابع رطوبتی نسبت داده می شود. یافته های این مطالعه می تواند در برنامه ریزی های حمل ونقلی، مدیریت کیفیت هوا و مطالعات تغییر اقلیم مورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه مسئولیت دختران با پسران نوجوان در ارتکاب جرایم تعزیری در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۹
68 - 88
حوزههای تخصصی:
دختران و پسران تا قبل سن بلوغ طفل و پس از آن نوجوان هستند. ضمانت اجرای ارتکاب جرم تعزیری بعد از 9 سال تا 15 سال شمسی چه پسر یا دختر حتی اگر بالغ و نوجوان باشند، اقدامات تأمینی و تربیتی است که در این خصوص تفاوتی بین آن ها نیست. اگر دختران پس از رسیدن به سن 15 سال شمسی مرتکب جرم تعزیری شوند به مجازات مذکور در ماده 89 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 محکوم می گردند، ولی اگر پسران پس از رسیدن به سن 15 سال شمسی مرتکب جرم تعزیری شوند در صورتی که ثابت شود هنوز به سن بلوغ نرسیده اند چون مجازات فرع بر مسئولیت کیفری و رسیدن به سن بلوغ است به مجازات مذکور در ماده 89 مذکور محکوم نمی شوند که دلالت بر تفاوت بین دختران با پسران دارد. با لحاظ اطلاق تعزیر در مواد 88 و 89 قانون مجازات اسلامی که اعم از تعزیر منصوص شرعی یا غیر آن است و تفسیر مضیق قوانین جزائی به نفع متهم، همچنان باید ضمانت اجرای ارتکاب هر نوع جرم تعزیری توسط پسر یا دختر نوجوان را حسب سن صرفا اقدامات تأمینی و تربیتی یا مجازات نقصان یافته مذکور در این مواد دانست که دلالت بر عدم تفاوت بین آنها دارد.
بررسی قابلیت استعمال قاعده «دم المسلم لا یبطل» در خصوص جنایت ناشی از بیماری واگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۰
150 - 170
حوزههای تخصصی:
قاعده«دم المسلم لا یبطل» بیانگر این اصل کلی است که خون فرد مسلمان هدر نمی-رود و با قصاص یا دیه قابل جبران است. در آموزه های اسلامی این قاعده بیانگر مسئولیت حاکمیت در قبال افراد محقون الدمی است که بی دلیل به قتل رسیده اند و حاکمیت اسلامی نتوانسته قاتل آن ها را بیابد. حفظ جان شهروندان در سایه امنیت همه جانبه از وظایف مهم حاکمیت هاست و گاه این امنیت در اثر بیماری های واگیر که عامل شیوع و فراگیری آن انسان ها و ارتباطات اجتماعی آنان است به خطر می افتد. هدف این پژوهش بررسی اصل ضمان و فروض ضمان بیت المال در خصوص قتل های ناشی از بیماری واگیر است. این پژوهش به روش توصیفی_تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سامان یافته است. در این راستا ادله فقهی قاعده «دم المسلم لا یبطل» مورد کنکاش قرارگرفته و با توجه به مواد مرتبط در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 سعی در نیل به هدف این پژوهش شده است. در پایان به عنوان نتیجه می توان گفت در قتل عمد، شبه عمد و خطای محض در شرایطی می توان بیت المال را ضامن پرداخت دیه قتل ناشی از بیماری واگیر دانست.
شخصیت شناسی تفسیری جعفر مرتضی عاملی (ویژگی، مبانی و روش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
205-219
حوزههای تخصصی:
سیدجعفر مرتضی عاملی شخصیتی است که بیشتر به تاریخ و سیره معروف است؛ امّا در آثار ایشان تک نگاریهای تفسیری وجود دارد که موجب شد تا نگارنده، شخصیت تفسیری ایشان را مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور با مطالعه و بررسی آثار تفسیری ایشان مانند: (تفسیر سوره الفاتحه)، (سوره الکوثر)، و... این نتیجه حاصل شد که ایشان در موضوع ویژگی ها، اموری چون پاکی نفس، امتناع از ابتغاء فتنه و آگاهی دقیق و همه جانبه از اطراف و اکناف قرآن کریم را ذکر می نمایند و در (روش تفسیری) خود، به مواردی چون توجّه به (مخاطب شناسی قرآن)، (چند معنایی واژگان قرآن و تحقیق در خاستگاه آنها)، (جایگزین ناپذیر بودن واژگان قرآنی)، (معناشناسی واژگان قرآنی با روش هم نشینی و جانشینی)، اشاره دارند. ایشان خود را با دو رویکرد، از دیگر مفسران، متمایز می شمارند؛ یکی آنکه روش خود را صرفاً برگرفته از معصومین(ع) می-دانند و براین ادّعا هستند که برای این کار از روایاتی بهره برده که مفسر دیگری از آنها بهره نبرده است؛ دوم اینکه ایشان روش تفسیری خود را روش (جزئی نگرِ گزاره محور) می نامند و ادعا دارند که از روش (استنتاج گزاره ای) بهره می برند و منظورشان از استنتاج گزاره ای این است که فرضیه های جایگزین برای تفسیر یک آیه را مشخص می-کنند سپس خصوصیات موجود در همانندها و ویژگی های معنایی موجود در آنها را با هم مقایسه می نمایند، بعد از آن، به معنای مورد نظر آیه دست می یابند. آنچه از روش جعفر مرتضی برمی آید اینکه ایشان بر مبانی تفسیری قرآن مانند وحیانی بودن قرآن، عدم تحریف قرآن و... کاملاً پایبند بوده است.
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی بک و درمان روانپویشی کوتاه مدت بر اجتناب شناختی، برانگیختگی و تجارب تجزیه ای در افراد مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، به مقایسه اثربخشی دو روش درمانی، یعنی درمان شناختی بک و درمان روان پویشی کوتاه مدت، بر اجتناب تجربی، برانگیختگی و تجارب تجزیه ای در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه پرداخته شده است. روش شناسی: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل، انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که در بازه زمانی آبان تا دی ۱۴۰۱ به مراکز روانپزشکی و روانشناسی تهران مراجعه کرده بودند. ۴۵ بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های اجتناب تجربی، برانگیختگی و تجارب تجزیه ای بود. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی و نتایج با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی بر کاهش اجتناب تجربی و تجارب تجزیه ای تأثیر مثبتی دارند، اما درمان شناختی بک در مقایسه با درمان روان پویشی کوتاه مدت، تأثیر بیشتری در کاهش اجتناب تجربی داشت. همچنین، هر دو روش به بهبود برانگیختگی افراد منجر شد. نتیجه گیری: این پژوهش تأیید می کند که استفاده از این دو روش درمانی می تواند به بهبود علائم اختلال استرس پس از سانحه کمک کند، با این حال هر دو روش درمانی، به ویژه درمان شناختی بک، در بهبود اجتناب شناختی و برانگیختگی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه اثربخش هستند.
Effectiveness of Bowen Intergenerational Family Therapy on Marital Conflicts and Interpersonal Forgiveness(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The objective of this study was to evaluate the effectiveness of Bowen intergenerational family therapy on reducing marital conflicts and enhancing interpersonal forgiveness. Methodology: This research employed a quasi-experimental design with pre-test, post-test, and follow-up phases, incorporating a control group. The statistical population consisted of families who visited the counseling and psychology center in District 1 of Karaj in 2023. Eight families were selected through convenience and voluntary sampling and were randomly assigned to experimental and control groups, each comprising four families. Data were collected using the Differentiation of Self Inventory, the Forgiveness Questionnaire, and the Marital Conflict Questionnaire. The intervention, based on Bowen intergenerational therapy, was conducted over eight weekly group sessions, each lasting 90 minutes. Data analysis involved univariate and multivariate covariance analyses using SPSS software. Findings: The findings revealed that Bowen intergenerational therapy significantly impacted both marital conflicts and interpersonal forgiveness. Specifically, the experimental group showed a marked decrease in marital conflict scores from 154.1 (SD = 11.3) in the pre-test to 139.4 (SD = 10.9) in the post-test, which remained stable at 139.2 (SD = 10.3) in the follow-up phase. Similarly, interpersonal forgiveness scores increased from 78.4 (SD = 5.7) in the pre-test to 114.2 (SD = 9.9) in the post-test and remained at 111.1 (SD = 8.9) during the follow-up phase. These changes were statistically significant compared to the control group, which showed no significant changes. Conclusion: The study concludes that Bowen intergenerational family therapy is effective in reducing marital conflicts and enhancing interpersonal forgiveness. The findings align with previous research, underscoring the therapy's potential to address relational issues and improve emotional regulation within families.
حقوق و آزادی ها در فرایند قیمت گذاری خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
175 - 214
حوزههای تخصصی:
خدمات عمومی از جمله مفاهیمی است که در نظام های حقوقی به انحای متعددی تعریف، توسیع و تحلیل شده است. آنچه مبرهن است هر خدمتی بهایی دارد ولو خدمات از نوع عمومی. این بها در سر دو طیف قرار دارد، یک طیف رایگان بودن خدمت عمومی به عنوان بهای آن و سر دیگر آن مبلغ تعیینی توسط بازار یا دولت است. در این فرایند قیمت گذاری خدمات عمومی حق ها و آزادی هایی از پیش وجود دارند که هر یک از آنها می توانند پس از تعیین قیمت، دسترسی عده ای را محدود یا به صورت دائمی از بین ببرند. با این وصف لازم است قیمت گذاری خدمات عمومی دارای سازکار و نظم حقوقی مشخصی باشد که حق ها و آزادی های شهروندان را نادیده نگیرد. با تعیین قیمت به صورت نابرابر حق و آزادی های شهروندان نقض نخواهد شد، بلکه گامی مثبت می تواند باشد. این تبعیض مثبت در فرایند قیمت گذاری می تواند در راستای تضمین و حمایت مؤثر از حق ها اعمال گردد. کدام حق ها و آزادی های شهروندان در بحث قیمت گذاری ارائه خدمات عمومی مطرح است؟ نظم حقوقی حاکم بر قیمت گذاری خدمات عمومی می تواند حق بر خدمات عمومی را به عنوان حقی فردی و جمعی تحت تأثیر قرار دهد. همچنین انتظارات مشروع و در نتیجه حقوقی را برای شهروندان به دنبال خواهد داشت. همچنین قیمت گذاری خدمات عمومی حق برخورداری از دسته ای از حقوق را برای طبقه یا گروهی ممکن است مسدود یا محدود نماید.
تبارشناسی انگاره ی معراج پیامبر(ص) (تطبیق گزاره های معراج پیامبر(ص) با مصادیق مشهور عروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"عروج(روایات سفرهای دیگرجهانی)"؛ در ادبیّات اساطیری شرق و غرب بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ روایی رابطه انسان و خدایان، و نمونه ای اعلا از ارتباط با غیب است. در ادیان ابراهیمی نیز مصادیق متعدّدی به عروج مشهورند. هدف نوشتار پیش رو کشف نسبت تطّور دیدگاه ها مسلمانان صدر اسلام به معراج پیامبر(ص) با سایر مصادیق مشهور عروج دوره ی پیشاقرآنی است. بدین منظور آرای مسلمانان جزیزه العرب، در دو قرن نخست هجری پیرامون معراج پیامبر(ص) به روش تحلیل-توصیفی و با رویکرد تاریخ انگاره کاویده شده. فرضیه آن است که با گذر زمان دیدگاه مسلمان به معراج پیامبر(ص)، فاصله اش نسبت به دیدگاه باورمندان سایر مصادیق عروج کمتر شده است. نتایج ضمن متبلور شدن ریشه های ماهوی عروج طیِّ دو قرن نخست هجری در معراج پیامبر(ص) و نزدیکی معراج پیامبر(ص) به تبار عروج در ادیان ابراهیمی، این فرضیه را تأیید می نماید(هر چند تفاوتی هایی در مسیر پیموده شده و سایر گزاره ها هست)، در چرایی این نتیجه علاوه بر تعامل مسلمانان با صاحبان کتب، نقش کهن الگوها و داشته های ناخودآگاه جمعی اعراب موثر دانسته شد.
تحلیل و بررسی نگاشت های استعاری و طرح واره های تصویری در سروده های رضوی کودکانه «درخت پُر گل سیب» بر اساس نظریه جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
7 - 33
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای استعاره مفهومی، طرح واره تصویری است که در آن به بیان ساز و کارهای ذهنی و شناختی می پردازد، نقش مهمی در ساماندهی معانی و مفاهیم دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و در چهارچوب نظریه معناشناختی، میزان کارکرد طرح واره حوزه حجمی، حرکتی و قدرتی با تکیه بر نظریه معناشناسی، نشان می دهد. برای این منظور، از میان 24 بیت برگزیده از مجموع 50 بیت این قصیده، 10 مورد از طرح واره های تصویری جهت القای مفهوم در ذهن خواننده استفاده شده اند. از این میانگین، 4 طرح واره مربوط به طرح واره های حجمی و 2 طرح واره مربوط به طرح واره های قدرتی و باقی را طرح واره حرکتی تشکیل می دهد. از نظر فراوانی، طرح واره حرکتی بالاترین سهم را در القای مفهوم به مخاطب و همچنین همسو با شعر رضوی بازنمود اصلی را داراست. و علت آن این است که مفاهیم انتزاعی مانند شادی و نشاط، کوشش و کار، خلاقیت و نوآوری کودک، نیازمند حرکت، جنبش و فعالیت کودک است. افزون براین، طرح واره تصویری قدرتی نیز بعد از طرح واره حرکتی جایگاه دوم را در سروده های کودکان به خود اختصاص داده است. این امر نیز به خاطر موانعی است که خواسته یا ناخواسته در مسیر دنیای پاک کودکانه قرار می گیرد و کودک می خواهد آن مانع دور زده یا از سر راه اهداف خویش بردارد. همچنین طرح واره حجمی کمترین حضور را در شعر کودک دارد. حضور میزان کم این طرح واره هم در راستای بیان مفاهیم انتزاعی همچون غم و غصه است تا آن را برای کودکان ملموس و عینی سازد. در مجموع این سه طرح واره بیشتر با جهان کودک سازگار است.