فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که استناد یکی از معیارهای مهم در سنجش میزان ارتباط و تأثیر انتشارات پژوهشی است، این پژوهش به بررسی امکان پیش بینی تعداد استنادات دریافتی تولیدات علمی حوزه وب معنایی از طریق شاخص های سایت اسکور، اس.ان.آی.پی. و اس.جی.آر. نشریات این حوزه پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد علم سنجی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 42270 مدرک تولیدشده در حوزه وب معنایی است که توسط مجلات نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در بازه زمانی 2021-1960 منتشر شده اند. پس از بررسی اولیه تعداد 10 عنوان از نشریات پرتولید حوزه وب معنایی که 15182 مدرک از تولیدات علمی این حوزه را منتشر نموده اند به منزله نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه به کمک نرم افزارهای اکسل و اس.پی.اس.اس. استفاده شده است. با توجه به سطح معناداری 812/0 و ضریب همبستگی 860/0، بین تعداد استنادات با شاخص اس.ان.آی.پی. همبستگی وجود ندارد. همچنین با توجه به سطح معناداری 874/0 و ضریب همبستگی 580/0 بین تعداد استنادات با اس.جی.آر. رابطه معناداری وجود ندارد. مقدار سطح معناداری 896/0 و ضریب همبستگی 480/0 بین تعداد استنادات با سایت اسکور نیز مؤید عدم وجود رابطه معنادار در این زمینه است. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که هیچ یک از شاخص های سه گانه سایت اسکور، اس.ان.آی.پی. و اس.جی.آر. توان پیش بینی تعداد استنادات دریافتی در پایگاه اسکوپوس را ندارند. عدم وجود رابطه معنادار بین شاخص های سایت اسکور، اس.ان.آی.پی. و اس.جی.آر. با تعداد استنادات دریافتی توسط نشریات پرتولید حوزه وب معنایی بیان کننده سهم ناچیز تعداد استنادات دریافتی از تولیدات حوزه وب معنایی نسبت به تعداد کل استنادات دریافتی این نشریات است.
حفاظت منابع اطلاعاتی در محیط ابری: دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
115 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری انجام شده است. به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی و با روش پیمایشی – توصیفی انجام شده است. در بخش اول با بررسی متون، پرسش نامه محقق ساخته ای با پنج مؤلفه «آشنایی با مفاهیم حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «اعتماد و امنیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «زیرساخت های فناورانه حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «وضعیت سازمانی حفاظت دیجیتال در محیط ابری» و «موانع و چالش های حفاظت دیجیتال در محیط ابری» تهیه گردید و برای نظرسنجی در اختیار مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی قرار گرفت. این پرسش نامه در مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت طراحی شده بود و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، برابر با 852/0 بود. در بخش دوم اطلاعات جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه، انحراف معیار و واریانس) و آزمون آماری تی تک نمونه بررسی شدند. همچنین برای رتبه بندی عامل «چالش ها و موانع احتمالی» از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که اکثریت شرکت کنندگان در حد متوسطی با مفاهیم مربوط به حفاظت دیجیتال در محیط ابری آشنایی داشتند. همچنین از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی «وضعیت اعتماد و امنیت داده ها در حفاظت در محیط ابری» و «فراهم بودن زیرساخت های فناورانه برای حفاظت در محیط ابری در دانشگاه» در سطح مطلوبی قرار دارد (05/0> p-مقدار). «وضعیت سازمانی دانشگاه برای حفاظت در محیط ابری» در سطح متوسط و نسبتاً مطلوبی قرار دارد و «دانش و آگاهی لازم در حفاظت در محیط ابری در کتابداران» در سطح نسبتاً نامطلوبی قرار دارد (05/0< p-مقدار). از سویی از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی مهم ترین موانع و مشکلات احتمالی حفاظت در محیط ابری، «ریسک بازگشت سرمایه یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال»، «مقرون به صرفه نبودن استفاده از محیط ابری یکی از مشکلات استفاده از آن برای حفاظت دیجیتال» و «مقرون به صرفه نبودن هزینه های آموزش یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال» بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. به نظر می رسد مطالعات بیشتری در خصوص مسائل حفاظت دیجیتال و محیط ابری لازم است تا علاوه بر پیدا شدن اختلاف نظرها، اشراف کاملی بر نگرش ها و دیدگاه ها، صورت گیرد. توجه هر چه بیشتر به این نکات سبب بهبود وضعیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری خواهد شد.
تبیین تلازم وجودشناختی عقل-عفت- فطرت بر اساس مبانی حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفس ناطقه انسانی از بدو موجودیت، دو وجه متلازم و متفاعل بالفعل بنام عقل نظری و عملی دارد که همان شاکله ی فطری مختص انسان می باشد. از اقتضائات این شاکله ی فطری، این است که در بستر تکوین، تدریجاً وجه خودآگاه (عقلانی) آن به فعلیت می رسد. با تحقیق در مبانی حکمت سینوی روشن شده است که از نظر شیخ الرییس ، اولاً غایت عقل عملی، تکامل عقل نظری و غایت عقل نظری، تحقق عملی سعادت انسان است؛ یعنی یک تفاعل دوسویه پلکانی اشتدادی. ثانیاً وی عفت را به عنوان رأس فضایل اخلاقی( شعبه ای از عقل عملی) مُلهَم از شریعت می داند که مبدأ آن حیاء است و حیاء را فضیلت قوه ی تمییزیه یعنی عقل می داند ؛ از مقدمات فوق نتیجه می شود که عفت از لوازم فطری دستگاه عاقله انسانی است که در بستر تکوین و تکامل قوه عاقله، در عین متعلَّق عقل نظری بودن، در وجه عقل عملی تحقق عینی یافته و در لباس حیاء و مصادیق آن در ساحت های مختلف رفتار انسان، به قصد ایصال انسان به سعادت، تجلی پیدا می کند. بنابراین، سه مؤلفه ی عقل، فطرت و عفت به مثابه وجوهی از شاکله ی وجودی انسان، متلازم و غیر قابل انفکاک هستند و تحقق وجودی هر یک از آنها مشروط است به تجلی و تحقق آن دوی دیگر! لذا صحت کنشگری عقل و فطرت مستلزم رفتار عفیفانه است که خود را در مصادیق عملی و عینی با حیاء بودن متجلی می سازد. همچنین به اقتضاء صحت عکس نقیض، عدم عفت و حیاء، بالضروره حاکی است از عدم صحت رأی عقل و فعلیت تام فطرت.
بررسی مسئله بلوغ و سبک زندگی عفاف محوردر دختران نوجوان دوره متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی مسئله بلوغ و سبک زندگی دینی دختران در دوره نوجوانی است. نوجوان در این دوره صفات متفاوتی را از هیجان مثبت تا اضطراب، از خشونت تا پرسشگری را تجربه می کنند. در این دوران برخی از مسائل از جمله بلوغ مهم به نظر می رسد. بلوغ دربردارنده مسائل عمیق تری است. این مطالعه با رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی مسئله بلوغ را روی نوجوانان دختر دوره اول متوسطه از نظر مربیان بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد پس از تقلیل داده ها، 155 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی بدست آمد. مدیریت نیاز جنسی، ضعف بلوغ اجتماعی، ضعف بلوغ عاطفی، لزوم آگاه سازی برای مواجهه با بلوغ، ضعف مهارت های زندگی، لزوم تربیت فردی، آسیب پذیری سبک زندگی بانوان مربی و ضعف عملکرد مادران دست یافت. نتیجه این که برای کاهش بحران بلوغ در دختران نوجوان لازم است سبک زندگی مادران و مربیان اصلاح شود و این دو طیف باید عملکرد خود را تقویت کنند.. همچنین لازم است تا نسبت به شیوه مواجهه دختران نوجوان یا مسئله بلوغ آگاه سازی لازم و هدفمند انجام شود. در سبک زندگی اسلامی هویت زنانه نیز اهمیت بساری دارد هویت زنان به سه بعد تقسیم می شود. که عبارت اند از: هویت نقشی، هویت جنسیتی و هویت شخصی، که در آموزه های دین اسلام عفت در همه این ابعاد مولفه مبنایی و محوری است.. سبک زندگی عفیفانه یکی از انواع گوناگون سبک زندگی است که قلمرو گسترده ی پیامد محوری را دربردارد و به شاخصه های حوزه روابط میان فردی می پردازد و مشتمل بر اصول و قواعدی است که سبب تعالی و رشد همه جانبه فردی و اجتماعی همه آحاد بشر می پردازد..
تحلیل روایت مادران از سوگ فرزند مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
167 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روایت تجربه سوگ مادرانی است که فرزندان خود را بر اثر ابتلای به سرطان، از دست داده اند. روش : این پژوهش با روش تحلیل روایت و با نمونه آماری 14 نفر از مادرانی که فرزندان خود را در طی سه سال اخیر بدلیل ابتلای به سرطان از دست داده اند در سال 1402 در خمینی شهر اصفهان انجام شده است.یافته :با استفاده از روش تحلیل روایت هفت طبقه و سه تم اصلی شامل احساسات معطوف به فرزند، احساسات معطوف به دیگران و ادراک متناقض از معنویت بدست آمد. تحلیل کدهای استخراج شده نشانی می دهد که مادران از زمان بیماری تا بعد از فوت کودک دچار احساسات فزاینده غم ، ناامیدی و گاهی ترس و خشم می شوند. حمایت و همدلی خوب همسر و خانواده شوهر و بستگان، امید بخشی پزشکان و ارتباط داشتن و ادای دین و کمکهای مالی به موسسات درمانی(محک و بیمارستان سرطان) به کاهش احساسات ناخوشایند سوگ کمک می کند. کدهای تحلیل تحقیق نشان می دهند که ناصبوری پرستاران و فرایند طولانی و دردناک شیمی درمانی بر غم و اندوه مادران می افزاید. در این دوران سخت، احساس معنویت به صورت احساسات متناقض از خشم و رضایتمندی درک می شود. درک و همدلی با تجربیات مادر سوگ دیده می تواند تاب آوری مادر سوگ دیده را در تحمل غم و رنج سوگ افزایش دهد
بازخوانی جامعه شناختی سوبژکتیویسم و فروبستگی به ساحت قدس در دین شناسی عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
107-143
حوزههای تخصصی:
دین و زیست دینی همواره یکی از ساحات بنیادین در فرهنگ و تمدن بشری بوده است. در دوره معاصر با ظهور عقلانیت جدید و بسط سوبژکتیویسم متافیزیکی طرح پرسش از امکان یا عدم امکان حیات دینی و معنوی در جهان کنونی به پرسشی اساسی تبدیل شده است. بر اساس تلقی سوبژکتیویستی، فهم انسان به منزله سوبژه و فاعل شناسا و تلقی هستی به منزله ابژه یا متعلق شناسایی، به اوج خود می رسد. بر اساس سوبژکتیویسم متافیزیکی و سوبژکتیویسم جدید دکارتی کانتی، آدمی نمی تواند به حقیقتی فراسوی آگاهی خویش نایل شود. ما راهی به فراسوی آگاهی و سوبژکتیویته و هیچ روزنه ای به سوی نومن یا ذات و حقیقت این جهان نداریم. تلقی سوبژکتیویستی، به انکار امکان مقوله وحی، یا سخن گفتن با جان این جهان و امکان منادات انسان با امر قدسی منتهی گردیده و زمینه برای سیطره و بسط سکولاریسیم و نیهیلیسم مهیا شده است. با توجه به مبانی نظری و فلسفی عبدالکریم سروش، در پروژه وی، امر دینی، در معنای گشودگی به ساحت قدس و منادات با حضرت حق، به لحاظ فلسفی و وجودشناختی امکان پذیر نیست.
بررسی سیمای زنان ایرانی عصر صفوی بر پایه تصویرشناسی فرهنگی (مطالعه موردی: سفرنامه های سانسون و تاورنیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
99 - 115
حوزههای تخصصی:
هویت فرایند پاسخگویی آگاهانه فرد، قوم و ملت به «چیستی و کیستی» خود است و شناخت ارزش های هویت تاریخی هریک در تحقق اهداف مهم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن ها کارگشا است. تصویرشناسی فرهنگی فرهنگ جوامع بشری و ویژگی های آن را از رهگذر آثار ادبی و هنری بررسی می کند و موضوع آن، بیشتر بررسی بازتاب ذهنیت یا استدلال فرد، گروه و ملت و تصویر آن ها در سفرنامه ها است. سیاحان مستشرق، سیمای زنان ایرانی را در سفرنامه های خود آورده اند؛ چنان که جهانگردانی مانند تاورنیه و سانسون جایگاه، نقش و هویت زنان ایرانی عصر صفوی را توصیف و گاهی بر پایه کلیشه های ذهنی قضاوت کرده اند. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه، نقش و هویت زنان ایرانی عصر صفوی در سفرنامه های تاورنیه و سانسون بر پایه انگاره تصویرشناسی فرهنگی به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نگاه واقعی و کلیشه های ذهنی این جهانگردان را به زنان ایرانی عصر صفوی بررسی کرده است. دستاورد پژوهش نگاه واقعی و کلیشه ای این سفرنامه نویسان را به زنان ایرانی نشان داده است؛ به طوری که زیبایی، ازدواج، پذیرش چندهمسری، باروری و پسرآوری، مهم ترین خواسته جامعه مردسالار این دوره از زنان منفعل جامعه بوده است. بااین حال برخورد جامعه مردسالار با زنان درباری متفاوت است؛ چنان که این زنان افزون بر ویژگی های مذکور، همواره برای کسب مهارت و حضور در عرصه های اجتماعی تلاش کرده و مهارت هایی مانند شکار، تیراندازی، اسب سواری، گل دوزی و... کسب کرده اند و سفرنامه نویسان این عدم انفعال را در کلیشه های ذهنی به زنان عامه نیز نسبت داده اند.
ارزیابی وضعیت شهر یاسوج از نظر شاخص های راهبرد توسعه شهری (CDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه شهری برنامه ای نوین است که امروزه در بسیاری از شهرهای جهان و برخی شهرهای ایران به منظور بهبود کیفیت زندگی، کاهش فقر، توسعه پایدار و ایجاد حکمروایی خوب شهری با رویکردی مشارکتی اجرا می شود.هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ابعاد راهبرد توسعه شهری از نظر شهروندان و مدیران شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان حوزه مدیریت شهری و شهروندان شهر یاسوج است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای شهروندان ۳۸۴ نفر و برای مدیران ۳۰ نفر برآورد گردید. برای تحلیل پژوهش از آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد از نظر شهروندان ابعاد راهبرد توسعه شهری وضعیت مناسبی ندارند، در حالی که مدیران شهری رضایت نسبی از وضعیت این ابعاد دارند. به طوری که با توجه به آمار توصیفی و آزمون تی، میانگین کل ابعاد راهبرد توسعه شهری از نظر شهروندان ۱.۸۸ و از دید مسئولان شهری ۲.۹۸ است. علاوه براین، میزان رضایت از ابعاد پژوهش بین دو گروه تفاوت قابل توجهی دارد؛ نتایج رگرسیون خطی نشان داد از دید شهروندان ابعاد بانکی بودن با ضریب ۰.۴۱۳ و قابلیت زندگی با ضریب ۰.۱۶۷ دارای بیش ترین و کم ترین میزان اهمیت هستند. در حالی که از دید مدیران شهری، ابعاد قابلیت زندگی و حکمروایی خوب با ضریب ۰.۳۷۳ و ۰.۱۱۲ بیش ترین و کمترین اهمیت را دارند. در نهایت نتایج پژوهش حاضر می تواند درک بهتری برای مدیران شهری فراهم کند تا در تصمیم گیری ها و ارائه مناسب تر خدمات عملکرد بهتری داشته باشند.
بررسی چشم انداز تغییرات بارش در کارون بزرگ با استفاده از سری مدل های CMIP5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۱۲۵-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
برای انجام این پژوهش ابتدا داده های مشاهده ای بارش ماهانه سینوپتیک و هیدرومتریک از سازمان هواشناسی کشور و وزارت نیرو طی دوره 30 ساله (1976-2005) اخذ شد. برای بررسی چشم انداز تغییرات بارش در آینده، داده های تاریخی دوره (1976-2005) و داده های شبیه سازی شده اقلیمی دوره (2050-2021) با استفاده از دو مدل GFDL-CM3)، (CSIRO-Mk3.6 ازسری مدل های (CMIP5) و طبق 4 سناریوی RCP2.6)، RCP4.5، RCP6 و RCP8.5 که با قدرت تفکیک مکانی 5/0*5/0 با روش BCSD در دسترس می باشند استفاده شده است. برای اصلاح اریبی موجود در برون داد مدل های مذکور، استراتژی Mean-based (MB)) بکار رفته است. نتایج عملکرد مدل های AOGCM نشان داد برای شبیه سازی بارش در حوضه کارون بزرگ ضریب خطای مدل CSIRO-Mk3.6 کمتر از مدل GFDL-CM3 بوده است. میانگین بارش آتی (2021-2050) در کل حوضه نسبت به میانگین بارش مشاهداتی در طول دوره آماری 1976-2005 نشان می دهد، در هر دو مدل و سناریوها در دو حوضه از نظر مقدار و مساحت پهنه بارشی در حال کاهش محسوس است. بیشینه بارش ها در حوضه کارون بزرگ در تمامی سناریوها و مدل ها در شرق حوضه متمرکز بوده است. بیشترین بارش را مناطق کوهپایه ای مرکزی دریافت کرده است. کمترین دریافت بارش جنوب غرب و جنوب شرق است. نتایج نهایی پژوهش حاضر 83-116 میلی متر کاهش بارش نسبت به میانگین مشاهداتی حوضه کارون بزرگ پیش بینی می شود. هردو مدل ارائه شده، بیشترین کاهش بارش حوضه کارون بزرگ دو سناریوی rcp4.5 و rcp2.6 پیش بینی می شود.
رابطه بین فرونشست زمین و مصرف آب در دشت یزد-اردکان با استفاده از تصاویر سنتینل1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۱۶۱-۱۴۴
حوزههای تخصصی:
در مناطق خشک و نیمه خشک آب زیرزمینی دارای اهمیت بیشتری نسبت به آب سطحی برای انسان ها و اکوسیستم ها می باشد. فرونشست زمین ناشی از پمپاژ و استفاده بی رویه از آب های زیرزمینی در یک منطقه است. زمانی که مقادیر برداشت با بارندگی جبران نشود، خساراتی مانند شکست جاده ها، تخریب مناطق مسکونی، خطوط راه آهن و لوله گذاری های آب و گاز به همراه دارد. دشت یزد-اردکان یکی از دشت های مهم استان یزد می باشد که 75 درصد تراکم جمعیتی استان و بیشترین مراکز صنعتی را به خود اختصاص داده است، به علاوه دشت مذکور به دلیل افت شدید سطح آب زیرزمینی توسط وزارت نیرو ممنوعه اعلام شده است. در این مطالعه با استفاده از 4 تصویر SLC باند C ماهواره سنتینل-1 و روش تداخل سنجی تفاضلی راداری مقدار فرونشست در سال های 2017 تا 2021 به دست آمد و با هم مقایسه شد. مقدار بیشینه فرونشست در سال2017، 13 سانتی متر و در سال های 2020 و 2021، 9 سانتی متر به دست آمد که این مقدار مربوط به منطقه شمسی در محدوده بین میبد و اردکان است. همچنین برای اطمینان از نتایج حاصل از تصاویر ماهواره ای به مقایسه آن ها با نتایج روش ترازیابی دقیق که توسط سازمان نقشه برداری کشور صورت گرفته بود، پرداخته شد. بر طبق نتایج، تصاویر سنتینل از قابلیت خوبی برای تخمین میزان فرونشست برخوردار هستند. با توجه به بررسی آمار مصرف و برداشت آب زیرزمینی در سال های اخیر، دلایل احتمالی کاهش فرونشست در منطقه موردمطالعه را می توان اقدامات مدیریتی انجام شده مانند انتقال آب به این حوضه، تغییر در شیوه های کشاورزی و کاهش برداشت آب زیرزمینی نسبت به سال های قبل در این منطقه بیان کرد
مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک: از شهرک علم تا اکوسیستم نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۴۷-۲۲۸
حوزههای تخصصی:
ایننوپولیس دایدوک به عنوان نماد درخشان علم و فناوری، نماد و قلب فعالیت های تحقیقاتی کره جنوبی، اکنون به یک مرکز جهانی نوآوری تبدیل شده و به واسطه مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه ها، دارای امکانات بسیار مناسبی برای تجاری سازی فناوری در بخش های صنعتی تخصصی مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک جهت بهره گیری از دستاوردها و تجربیات آن برای توسعه دانش بنیان در کشور است. روش پژوهش، توصیفی –تحلیلی و از نوع توسعه ای است. از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که ایننوپولیس دایدوک برای تحقق اهداف عملیاتی خود، به پنج منطقه (با مساحت 27/70 کیلومتر) متشکل از منطقه 1 به عنوان مجتمع تحقیقاتی دایدوک؛ منطقه 2، سایت یکپارچه شرکت های سرمایه گذاری با فناوری پیشرفته؛ منطقه 3 مکان تمرکز مجتمع های صنعتی؛ منطقه 4 به عنوان کمربند تجارت علمی بین المللی و سایت توسعه آینده و در نهایت منطقه 5 منطقه توسعه صنعت دفاع ملی متشکل تقسیم می شود. حدود 11 درصد از تمام محققان سطح دکترا در کره، در ایننوپولیس دایدوک مشغول هستند. در حال حاضر، 22000 محقق و کارمند در حال انجام تحقیقات در زمینه های پیشرفته هستند و 10 درصد از نیروی انسانی پژوهشی کره در ایننوپولیس دایدوک است. 30 موسسه با بودجه دولتی، شش دانشگاه، بیش از 400 مرکز تحقیق و توسعه شرکتی و بیش از 1200 شرکت فناوری پیشرفته در این سایت قرار دارند. کسب وکارهای ریسک پذیر بیش از 94 درصد از کل شرکت ها را تشکیل می دهند. مراحل گسترش فضایی ایننوپولیس دایدوک متشکل از تأسیس شهرک علمی دایدوک (1993-1973)، ایجاد نوآوری (1993-1997) تشکیل خوشه نوآوری (1998-2003) و مرحله رشد خوشه نوآوری (2004 تاکنون) است. در مجموع، مدل توسعه و تکامل ایننوپولیس دایدوک مشتمل بر مرحله اولیه (مدل پارک علمی)؛ مرحله توسعه (مدل تکنوپولیس) و مرحله بلوغ (مدل خوشه ای نوآوری) است
تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی (مطالعه موردی: دهستان رادکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۳۰۷-۲۸۴
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، می تواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا کند. بااین وجود مناطق روستایی عمدتاً از کمبود سرمایه-های مالی برای شروع کسب وکار و یا توسعه فعالیت های اقتصادی فعلی رنج می برند. دولت ها برای تسهیل در فرآیند اشتغال زایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام های خوداشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت انجام این تحقیق از روش های مختلف گردآوری اطلاعات (اسنادی، کتابخانه ای و اطلاعات میدانی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفر کارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای (06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طورکلی اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه موردمطالعه نقش برجسته ای نداشته است. کارآفرینان نمونه در روستاهای موردمطالعه اغلب برای دریافت وام به پست بانک مراجعه نموده و بعدازآن، مابقی وجوه موردنیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم حمایت های بیمه ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین 32/2 و مردم روستایی با میانگین 91/1، بسیار کم می باشد.
اسماعیل یغمایی و احیای هویت ملی ایران در دشتستان
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
137 - 147
حوزههای تخصصی:
بندر بوشهر در خلیج فارس، گنجینه ای از تاریخ و تمدن است که در طول قرن ها شاهد رویدادهای مهمی بوده است. این مقاله به بررسی میراث باستانی این بندر و نقش آن در باستان شناسی می پردازد. کاوش های باستان شناسی در بوشهر، از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و توسط محققان آلمانی، فرانسوی و ایرانی رهبری شد. این تحقیقات، به کشف لوح ها و کتیبه های ایلامی منجر شد که نگاه جدیدی به تاریخ و تمدن ایلام ارائه داد. هیئت های باستان شناسی فرانسوی، به رهبری موریس پزار، با کاوش در این منطقه، بخش های ناشناخته ای از تاریخ ایلام را در ساحل شمالی خلیج فارس آشکار کردند. این اکتشافات، اهمیت بوشهر را به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی و تاریخی در منطقه نشان می دهد. در ادامه، مطالعات باستان شناسان ایرانی پس از انقلاب اسلامی، به ویژه اسماعیل یغمایی در دشتستان بررسی شده است. کاوش های یغمایی در کاخ های هخامنشی سنگ سیاه و بردک سیاه، نقش مهمی در آشکارسازی زوایای پنهان تاریخ هخامنشیان و احیای هویت ملی ایرانیان در مناطق جنوبی و ساحلی خلیج فارس داشته است. درمجموع، این مقاله نشان می دهد که بندر بوشهر به دلیل موقعیت راهبردی خود همواره در طول تاریخ مورد توجه قدرت های منطقه بوده و کاوش های باستان شناختی در این استان ازجمله دشتستان، اطلاعات ارزشمندی را درباره تمدن های باستانی ایران در اختیار قرار داده است.
ارزشیابی اجرای آزمایشی بسته تربیت و یادگیری کتاب درسی کار و فناوری پایه ششم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه:یکی از مسئولیت های سیاست گذاران، ارزشیابی برنامه درسی است. این پژوهش، به منظور ارزشیابی اجرای آزمایشی بسته تربیّت و یادگیری کتاب کار و فنّاوری پایه ششم، انجام شد.روش ها: روش انجام پژوهش، آمیخته(کمّی و کیفی) بود. برای این منظور، اطّلاعات و داده ها با ابزارهای مشاهده کلاس واقعی، مصاحبه، پرسش نامه و گروه کانونی از 46 معلّم، 92 دانش آموز، 46 مدیر، 94 نفر از اولیا و 44 موقعیت کلاس درس از هفت استان به دست آمد. ابزارهای پژوهش مشتمل بر اهداف، انطباق با توانایی های جسمی و شناختی دانش آموزان، قابلیّت اجرای روش های یاددهی_ یادگیری پیش بینی شده، قابلیت اجرای روش های ارزش یابی پیش بینی شده، کیفیّت اجزای بسته تربیّت و یادگیری، توانمندی ها و نیازهای آموزشی معلّمان و میزان اثرگذاری بسته آموزش معلّم از طریق گروه کانونی نهایی شد.یافته ها:نتایج پژوهش نشان داد که در بخش اهداف، دانش آموزان به 9 هدف(ابراز دریافت حسی، افزایش قدرت ایده پردازی و تخیّل، ساخت پروژه متناسب با توانمندی دانش آموز، رعایت الزامات انجام پروژه ها، رفتار همدلانه و مشارکتی، رفتار مسئولانه در فعّالیت های یادگیری، کسب مهارت های پایه یادگیری رشته های موضوعی، شناخت مفاهیم مقدماتی فناوری و سواد دیجیتال و بهره گیری درست از فناوری ها، ارائه محصول اجرای مهارت) به نقطه معیار 70 درصدی دست یافته و در 3 هدف دیگر به این نقطه دست نیافته اند. از منظر انطباق با توانایی های جسمی و شناختی، نتایج نشان داد که بسته یادگیری در موارد واژگان تخصصی و فنی، پیچیدگی فعّالیت و سطح مفاهیم و وابستگی به جنسیّت دارای اشکال است. ازنظر قابلیّت اجرای روش های یاددهی_ یادگیری، موارد فقدان یا نقص در طراحی آموزشی از سوی معلّمان مشاهده شد. ازنظر قابلیت اجرای روش های ارزشیابی، ابزارهایی مانند سیاهه مشاهده رفتار، خودسنجی، همسال سنجی و گزارش کار، کم ترین استفاده را در بین معلّمان داشت. ازنظر کیفیّت اجزای بسته، وضعیت تصاویر کتاب از منظر معلّمان و دانش آموزان، خوب ارزیابی شد. ازنظر شکل ظاهری کتاب، مشکلاتی در زمینه اندازه قلم، جلد کتاب، حجم کتاب، طراحی درون متن و نوشتار درون متنی وجود داشت. ازنظر توانمندی ها و نیازهای آموزشی معلّمان، پیشنهادهایی مانند فراهم سازی ابزار و وسایل و تجهیزات، زمان بندی و مدیریت زمان اجرا و بازنگری محتوایی ارائه شد. نتیجه گیری: ارزشیابی این برنامه، بیانگر وجود اشکالاتی در طراحی بود. نتایج این پژوهش می تواند، در بهبود کیفیّت برنامه درسی کار و فنّاوری و نیز طراحی دوره های آموزشی برای معلّمان ابتدایی مفید باشد.
واکاوی شایستگی های رهبری راهبردی شهید ستاری: آموزه هایی برای مدیران دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
44 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف: در محیط های بسیار پیچیده و پویای پیش روی سازمان های امروزین مدیران رده عالی، به عنوان رهبران راهبردی، در پیشبرد راهبردهای سازمان، اجرای برنامه های تحول و تعالی و حفظ بقا و موفقیت بلندمدت سازمان، از نقشی کلیدی برخوردارند. ایفای مؤثر این نقش به حضور رهبران راهبردی برخوردار از شایستگی های گوناگون نیازمند است که با کمک آن ها بتوانند از عهده نقش ها و کارکردهای مختلف خود در این زمینه برآیند. شناخت این شایستگی ها می تواند به پرورش رهبران راهبردی مساعدت کند. به این منظور، پژوهش حاضر به شناسایی شایستگی های رهبری راهبردی شهید منصور ستاری، به عنوان یک رهبر راهبردی و طراحی الگوی ماهیت شناسانه از این شایستگی ها پرداخته است.
روش: این پژوهش کاربردی، تفسیری و استقرایی است و با رویکرد کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش شامل اطلاعات موجود در پایگاه اطلاعاتی ستاری، کتاب ها و مقاله های منتشر شده در خصوص ایشان، فیلم سینمایی منصور و خاطرات ثبت و گردآوری شده در خصوص ایشان است که به صورت هدفمند انتخاب و با کمک روش تحلیل مضمون تحلیل شده اند. برای ارزیابی قابلیت اعتماد یافته ها، از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار استفاده شده است. برای اطمینان از صحت مقوله سازی های انجام شده نیز از خبرگان نظرخواهی و اصلاحات لازم اِعمال شد.
یافته ها: الگوی نمایانگر شایستگی های رهبری راهبردی شهید ستاری، در قالب هشت مضمون فراگیر طبقه بندی شده است. این شایستگی ها عبارت اند از: شایستگی های اعتقادی (تربیت یافتگی دینی، باورهای دینی و معنویت گرایی)، شایستگی های اخلاقی و ارزشی (مانند اخلاق مداری، ارزش گرایی، اصالت، اخلاص، صداقت، تناسب گفتار و کردار، از خودگذشتگی)، شایستگی های شخصیتی (مانند خودباوری، اعتمادبه نفس، ریسک پذیری، جرئت و شجاعت، قاطعیت، فروتنی و سخت کوشی)، هوشمندی و استعداد (فراست، نخبگی، ذوق و استعداد هنری)، هوش هیجانی (قابلیت های فردی و میان فردی)، شایستگی های شناختی (تفکر خلاق، تفکر سیستمی، تفکر اقتضایی و تفکر راهبردی)، شایستگی های دانشی (دانشوری، دانش فنی و تخصصی و اشراف سازمانی)، شایستگی های رفتاری (حمایتگری، روابط تعاملی، مهارت های ارتباطی، اعتمادپروری، توانمندسازی، تحول گرایی، چالش گرایی، تیم سازی، اعتمادپروری، مدیریت استعدادها، یادگیرندگی و یاددهندگی و چشم اندازمداری).
نتیجه گیری: پرورش رهبران راهبردی برای ایفای نقش مؤثر در سازمان های امروزین، به شناخت واقع گرایانه و جامع از شایستگی های لازم برای این رهبران نیاز دارد. الگوبرداری از رهبران موفق، روشی مؤثر برای شناخت این شایستگی هاست. الگوی ارائه شده در این پژوهش، شناخت کمابیش جامعی از شایستگی های شهید ستاری، به عنوان یک رهبر راهبردی را آشکار کرده و با کمک آن ها توانسته است رهبری نوآورانه و تحول گرایانه ای را در دوران فرماندهی نیروی هوایی ارتش ج. ا. ا. به کار گیرد و دستاورهای چشمگیری را در راستای چشم انداز خودکفایی رقم زند. این الگو می تواند به پیشبرد دانش نظری موجود در خصوص رهبری راهبردی و شایستگی های لازم برای آن مساعدت کند. همچنین ترویج و به کارگیری آن، می تواند دانش ارزشمندی برای برنامه های رشد رهبران راهبردی مدیران عالی سازمان های لشگری و کشوری فراهم سازد و به عنوان ابزاری برای بهکاوی شایستگی های رهبران راهبردی این سازمان ها مساعدت کند. شناسایی هم زمان شایستگی های گوناگون اعتقادی، اخلاقی، شخصیتی، هیجانی، شناختی، دانشی و رفتاری این رهبر راهبردی مورد مطالعه، وجه تمایز این پژوهش در مقایسه با مطالعات مشابه است و به همین دلیل، توانایی دارد که به پیشبرد دانش نظری موجود در این زمینه یاری دهد.
بررسی سطوح هستی شناختی و شناسایی شاخص های توسعۀ رهبری با تأکید بر نظریۀ رهبری مبتنی بر وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
122 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: در محیط تجاری جهانی شده امروزی، شرکت ها با طیف وسیعی از ذی نفعان، از جمله تأمین کنندگان، مشتریان، تنظیم کننده های دولتی و صنعتی یا کارمندانی از پیشینه های مختلف چندفرهنگی، قومی و مذهبی تعامل دارند. این چالش بزرگی است؛ زیرا تعالی عملکرد آن ها، به توانایی شرکت برای هدایت رفتار کارکنان به سمت اهداف جمعی بستگی دارد. اغلب، مزیت رقابتی یک شرکت بستگی دارد به اینکه چقدر در مشاهده و تفسیر بافت پویای جامعه ای که در آن فعالیت می کند، موفق باشد، چگونه به آن معنا ببخشد و چگونه راه هایی را برای ترکیب درک خود از این جامعه ای بیابد که در آن فعالیت می کند. این چالش ها شرکت ها/ سازمان ها را مجبور کرده است که به دنبال رهبرانی باشند که توانایی تأثیرگذاری بر افراد متفاوت از خودشان را به روش های متعدد و مرکب داشته باشند و از آن ها می خواهد برای موفقیت سازمان هایشان از جهان بینی های فرهنگی متنوع استقبال کنند. چنین رهبرانی می توانند هزینه ها و نگرانی هایی از جمله مشکلات ارتباطی، تعارضات بین فردی و درون سازمانی و جابه جایی را کاهش دهند. درواقع سازمان ها به رهبرانی نیاز دارند تا نیازهای ذی نفعان مختلف را با تمرکز متوازن بر سود اقتصادی، تأثیر اجتماعی (از جمله کارکنان) و پایداری محیطی ادغام کنند. این منعکس کننده توافق کلی برای ظهور مدیران و رهبرانی است تا سازمان های خود را به روش هایی هدایت کنند که تأثیر آن ها بر زمین، جامعه و سلامت اقتصادهای محلی و جهانی را در نظر بگیرند. نظریه رهبری مبتنی بر وجود (TBCL) تحت این نیاز توسعه یافت. این مقاله با تأکید بر نظریه رهبری مبتنی بر وجود، به شناسایی شاخص های توسعه رهبری در هر یک از پنج سطح وجود می پردازد. پنج سطح وجود به عنوان زمینه ای برای رهبری مؤثر استفاده می شود که به ترتیب از پایین ترین سطح به بالاترین سطح عبارت اند از: ۵. دنیای فیزیکی؛ ۴. دنیای تصاویر و تخیل؛ ۳. مرتبه آگاهی از نفس؛ ۲. سطح روح؛ ۱. سطح غیر دوگانه. بر این اساس، ابتدا بررسی کردیم که چگونه هر یک از سطوح پنج گانه هستی، وسیله ای برای پیشبرد تئوری و عمل رهبری فراهم می کند. دوم، با درنظر گرفتن تئوری های رهبری مختص هر سطح، نشان دادیم این سبک های رهبری شامل چه شاخص هایی بوده است.
روش: روش اجرای تحقیق کیفی است و ماهیت اکتشافی دارد که روش اصلی آن، بر کدگذاری به روش تحلیل مضمون مبتنی بوده است. جامعه آماری پژوهش، مجموعه مقاله ها و پژوهش های مرتبط با رهبری مبتنی بر وجود بوده است که در پایگاه های داده معتبر خارجی مثل، اسکوپوس، گوگل اسکالر، وب آو ساینس و همچنین پایگاه های داده داخلی چون نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، مگ ایران، گنج ایرانداک و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴ منتشر شده است. جست وجو در این پایگاه های داده خارجی بر اساس کلیدواژه های Spiritual leadership، Leader، Spiritual و being-centered leadership انجام شد. با توجه به جدید بودن رهبری مبتنی بر وجود، منابع در این زمینه بسیار محدود است. از طرفی، صاحب نظر اصلی در این زمینه، به دکتر فرای برمی گردد و تمام مقاله های نوشته شده در این زمینه، حاصل تلاش دکتر فرای و همکارانش بوده است. برای بخش نظریه های هر سطح رهبری مبتنی بر وجود نیز، تلاش شد از کتب اصلی حوزه نظریه سازمان و مدیریت و مقاله های مرتبط در این زمینه استفاده شود. به همین دلیل، تنها ۱۷ منبع (مقاله، کتاب و رساله) به عنوان نمونه برای کدگذاری و استخراج شاخص های رهبری مبتنی بر وجود انتخاب شد. بر این اساس، ابتدا با بررسی ادبیات تحقیق و مطالعه مقاله ها و منابع مرتبط با رهبری مبتنی بر وجود، شاخص های محدودی از رهبری مبتنی بر وجود، بر مبنای سطوح پنج گانه رهبری یافت شد؛ سپس کدگذاری شاخص های کلیدی رهبری در هر سطح، در سه طبقه انجام گرفت.
یافته ها: کدگذاری و تحلیل مضامین شاخص های توسعه رهبری مبتنی بر وجود در پنج سطح، به کشف ۱۵۹ مضمون پایه، ۳۷ مضمون سازمان دهنده و ۱۷ مضمون فراگیر منتهی شد. یافته های این پژوهش، مبنی بر شناخت شاخص های توسعه رهبری با توجه به رفتار و عمل یک رهبر، می تواند به درک و آگاهی جایگاه رهبران سازمانی در پنج سطح وجود کمک کند.
نتیجه گیری: رهبری مؤثر بلندمدت وجود، نه تنها بر سطح وجود رهبر فردی استوار است، بلکه یک فرایند اجتماعی مداوم است که همه ذی نفعان مرتبط را درگیر می کند و افراد را قادر می سازد تا به روش های عمیق تر و معنادارتر با هم کار کنند. رهبری از این منظر شامل ایجاد ظرفیت برای سازگاری فردی و جمعی بهتر در طیف گسترده ای از موقعیت هاست. در این دیدگاه، رهبری شامل توسعه شایستگی بین فردی برای ایجاد اعتماد، احترام و در نهایت تعهد و عملکرد سازمانی است. بنابراین، رهبری مبتنی بر وجود، نه تنها به ویژگی های رهبری مؤثر، بلکه به چگونگی سیر تکامل رهبر در زمینه های بسیار ظریف نیز توجه دارد.
بررسی تاثیر نمادیت، ارزش های مصرف و خودسازگاری بر ویروسی شدن یاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
323 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: ویروسی شدن تبلیغات در رسانه های اجتماعی برای شرکت ها بسیار مهم است. به همین دلیل، استفاده از یاده ها، یکی از روش هایی است که به بازاریاب ها کمک می کند تا به این هدف خود برسند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که نمادیت یاده ها، ارزش های مصرف یاده ها و خودسازگاری چه تاثیر بر تعامل مصرف کنندگان با یاده و در نهایت ویروسی شدن یاده ها می گذارد.روش: در این تحقیق از روش آزمایشی طرح فاکتوریل استفاده است. دو متغیر نمادیت یاده و ارزش های مصرف یاده دستکاری شده است. به این منظور، ده یاده طراحی گردید و در یک پیش آزمون، اثر نمادیت و ارزش های مصرف یاده ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس این یاده ها در اختیار 200 نفر از مشارکت کنندگان در آزمایش قرار گرفت. این مشارکت کنندگان در قالب 10 گروه 20 نفره، به صورت تصادفی تقسیم شدند و به هر گروه یک یاده نشان داده شد. سپس، آزمایش شوندگان پرسشنامه این تحقیق را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده های تحقیق نشان داد که نمادیت تاثیر معناداری بر تعامل مصرف کنندگان با یاده ندارد اما ارزش های مصرف و خودسازگاری تاثیر معناداری بر روی تعامل مصرف کنندگان با یاده می گذارند. همچنین نمادیت در تعامل با ارزش های مصرف، تاثیر معناداری با تعامل دارد و تعامل نیز باعث افزایش ویروسی شدن یاده ها می شود.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که شرکت ها با تمرکز بر ارزش های مصرف یاده و افزایش خودسازگاری یاده با خود ایده ال مصرف کنندگان می توانند به ویروسی شدن یاده های خود کمک کنند و تعامل مصرف کنندگان با این یاده ها را افزایش دهند.
Digital Transformation through Artificial Intelligence in Organizations: A Systematic Literature Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current paper reviews the present literature in the most known scientific databases in the management and business fields about artificial intelligence (AI) and digital transformation within organizations. The main objective is to extract related research axes and uncover gaps in this emergent topic. The methodology used is a systematic literature review with RStudio software based on 36 selected papers from the Scopus and Web of Science (WOS) databases in the period of 2019-2024. The main axes identified are AI potential for organizations’ performance, innovation and AI potentials, and AI adoption determinants. Regarding the discussion and analysis of the results, future directions are projected to cover all sides of digital transformation through AI tools. The main contribution of this paper is to provide researchers and practitioners with current advancements and changes in Al tools utilized to facilitate digital transformation within evolving economic and social landscapes for companies.
Reevaluating the DeLone and McLean Model for EHR Success and Knowledge-Sharing in a Saudi Public Medical Complex(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper investigates the success of the EHR system and its impacts on the knowledge-sharing process by healthcare professionals in a public medical complex in Saudi Arabia. It aims to reexamine and evaluate the usefulness of the updated DeLone & McLean IS success model considering IS in the healthcare context. The study is based on a quantitative methodology conducted at a public medical complex in Saudi Arabia. The data analysis was performed by combining descriptive and exploratory analysis. SPSS was used to test the constructs' validity and scale reliability. Additionally, using AMOS to test the model fit and examine the direct and indirect relationships among dependent and independent variables, structural equation modeling was performed. The results support the role of EHR use in enhancing knowledge-sharing practices within the medical care complex. The findings show that EHR users appreciate knowledge transfer and collaboration between medical staff. The findings suggest that the EHR’s characteristics of information quality, system quality, and service quality promote medical care knowledge-sharing through system satisfaction and use. This study helps medical staff and health decision-makers to understand the EHR benefits and the medical digital innovations that may contribute to improving the work conditions at care organizations. It shows that healthcare organizations can identify various benefits from the use of the EHR**,** especially in terms of knowledge management and sharing to propose better medical services. The paper contributes to the existing empirical literature by demonstrating the confirmation of the D&M Model as a relevant instrument for IS success within the healthcare sector.
Managing Transport Systems with Artificial Intelligence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Problems caused by the growth of traffic in cities require modern management approaches to improve the situation with the routing of traffic flow. This article aims to develop a conceptual system that uses computer vision technology to collect and process data from vehicles. It describes the technology of computer vision as an opportunity to improve routing algorithms by processing large data streams that reflect real situations and causes that affect route optimization. The result of using the color vision system is to provide more accurate and timely information to drivers, allowing them to make informed decisions about their routes. This will reduce traffic congestion, improve transport efficiency, and minimize the negative impact on the environment.