فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
عبودیت خدا فلسفه اصلی زندگی بشر بوده و دعوت به توحید و عبادت خدای یکتا که از نیازهای غریزی و فطری انسان است، همواره سر لوحه رسالت تمام پیامبران و منادیان الهی بوده است و همه مذاهب و فرق اسلامی در این که عبادت مخصوص خداوند است، اتقاق نظر دارند؛ لیکن رفتار توسّل گونه برخی مسلمانان، همانند شیعیان که پیامبراکرمJ و یا اولیای الهی را می خوانند و در برابر قبور آنان اظهار تذلل و خضوع می کنند، مورد نقد جدی محمّد رشیدرضا در تفسیر المنار قرار گرفته است؛ درحالی که عموم مسلمانان همواره در طول تاریخ، نه تنها در اعتقاد که در سلوک رفتاری خود، بدان عمل کرده اند؛ مسأله اصلی این است که آیا چنانکه رشیدرضا می گوید، دعا و درخواست از غیر خدا و امامان معصومA، با توحید منافات دارد و عملی شرک آمیز است؟ این پژوهش با روش کتابخانه ای و رویکردی تحلیلی و تطبیقیِ دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا، با هدف دست یابی به دیدگاه صحیح از منظر قرآن و رفع اتهام از شیعیان در عبادت اولیاء و شرک در توحید عبادی، انجام گرفت که با بررسی مفاهیم اساسی به ویژه مفهوم عبادت، دعا در کتب لغت و کاربردهای قرآنی آن معلوم شدکه مصادیقی از دعا و درخواست از غیر خدا، که مورد نقد رشید رضا بوده است، نه تنها شرک نبوده که در راستای توحید و عبادت خدا می باشد.
تحلیل و جمع بندی اقوال در قید «مِن ْ غَیرِ سُوءٍ» در معجزه ید بیضاء حضرت موسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
109 - 131
حوزههای تخصصی:
معارف قرآن، درجات و مراتب متفاوت در ظهور و بطون دارد، به تبع مفسران نیز با لایه های متعددی از فهم قرآن روبرو هستند. به همین سبب باگذشت بیش از 14 قرن از نزول قرآن کریم هنوز این کتاب آسمانی تازه و مشتمل بر مضامین عالیه و جدید است و چنانکه در روایات آمده همواره تازه خواهد ماند. تفسیر قید «مِن ْ غَیرِ سُوءٍ» که برای معجزه ید بیضاء حضرت موسی در برخی آیات قرآن کریم ذکر شده، از مصادیق همین تنوع فهم است. عمده مفسران قید سوء را به نحو درونی و ناظر به بیماری برص و پیسی یا ضرر در دست حضرت موسی قلمداد کرده اند، برخی نیز این قید را به نحو بیرونی و مربوط به نفی سوء نسبت به دیگران تفسیر نموده اند، مساله تحقیق این است که آیا می توان ضمن تبیین و تحلیل مهمترین دیدگاهها، وجه جمعی مقبول، برای دیدگاههای مطرح در این مساله ارائه کرد. در این مقاله به شیوه تحلیلی، ضمن بررسی دیدگاهها به نگرشی جامع میان آنها حکم کرده و با اقامه قرائن و شواهد نشان داده ایم که این وجه جمع می تواند غالب دیدگاهها را در خاستگاه خود پذیرا باشد. پس فرضیه تحقیق با تمسک به اطلاق سوء این است که «سُوءٍ» شامل همه ضررها وآسیب ها به اعضاء و جوارح آورنده، اعضاء و جوارح بیننده و حتی خلل در نفوس و اوهام مشاهده کننده می شود و میان نگرش های درونی و برونی در این مساله تعارضی نیست.
نقش بلوغ اجتماعی در زمینه سازی پیشاظهور از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 182
حوزههای تخصصی:
نقش بی بدیل بلوغ اجتماعی که از مبدأ ربوبى و منشأ واحد و روابط میراثى شروع شده و با رشد مسئولیت های فکرى و اخلاقى و همدلی در ایفای به عهد و وحدت هدف و صفات و قوانین ناشى از آن در مسیر تعالی سعادت و کمال، مى تواند با قابلیت استحقاق به سوی حیات طیبه تداوم و استمرار یابد. ظهور دادگر جهانی، مهم ترین رخداد آخرالزمان براى رهایی انسان ها از بیدادگری است که با یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشاظهور یعنی بلوغ اجتماعی، پیوند یافته و تا حد قابل توجهی متأثر از رابطه علّی و معلولی است. بنابراین بررسی آن در زمینه سازی ظهور منجى موعود ضرورت می یابد. در این پژوهش ارزیابی یکی از مؤلفه های مهم بلوغ اجتماعی پیشاظهور از دیدگاه قرآن کریم و روایات با نگرش معرفت شناختی و به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، موردتوجه قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بین مؤلفه ایجابی بلوغ اجتماعی و وقوع ظهور منجى رابطه همبستگی دوسویه و معناداری وجود دارد. بدین سان که رشد یافتگی در آراستن به مؤلفه ایجابی بلوغ اجتماعی بطور فزاینده ای موجبات تعجیل فرج را فراهم خواهد ساخت.
تحلیل انتقادی شبهه ظالمانه بودن خلقت شیطان به عنوان عامل گمراهی و عذاب انسانها (با تاکید بر کتاب نقد قرآن)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی بنی آدم را از پیروی و اطاعت شیطان برحذر داشته و شیطان را دشمن انسان معرفی کرده است. ولی برخی از مغرضان با استناد به برخی آیات، آفرینش شیطان رانده شده از درگاه الهی را عامل گمراهی انسان و در پی آن نزول عذاب می دانند. این مسأله ضرورت تبیین و پاسخ به این شبهه را روشن می سازد. در این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی و با تأمل در مدلول آیات مورد بحث و نیز تفسیر و تبیین دقیق آنها روشن می شود که خلقت شیطان نه تنها بدون هدف و برای اضلال انسان نبوده، بلکه وسیله ای برای امتحان الهی و تکامل انسان است. فلسفه مهلت یافتن ابلیس هم نه برای گمراهی انسان، بلکه به عنوان نتیجه عبادات قبلی او و تکمیل آزمایش اوست. محدودیت قلمرو شیطان فقط در حد وسوسه بوده و هیچ گونه تسلط تکوینی بر انسان ندارد. از این رو شیطان تنها بر کسانی که ولایت او را پذیرفته اند، ولایت داشته و بر مومنان مخلَص تسلطی ندارد.
الگوی مدیریت محیط سازمانی با تکیه بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
33 - 58
حوزههای تخصصی:
محیط زندگی بشر که روابط انسانی در آن شکل می گیرد، از عوامل تأثیرگذاری است که به لحاظ برخورداری از ویژگی های خاص در نحوه زندگی بشر از اهمیت به سزایی برخوردار است و می توان گفت که مدیریت محیط، مؤثرترین روش برای رسیدن به موفقیت سازمانی است. لذا در ادامه به بیان الگویی سه مرحله ای برای مدیریت محیط به نحو مطلوب و راهکارهای اجرایی می پردازیم که برخاسته از آموزه های قرآنی می باشد؛ چرا که به اعتقاد ما، قرآن برنامه ای کامل برای زندگی بشر است و اهمیت والایی در تبیین این عامل موفقیت دارد. این الگو شامل سه مرحله انتخاب محیط، اصلاح و مراقبت از محیط و گسترش محیط می باشد. در مرحله اول، مدیر سعی می کند اجزای محیط را به بهترین نحو چینش نماید تا محیطی سالم ایجاد گردد. حال اگر این کار به درستی انجام نشد، مدیر تلاش خود را بر اصلاح آن متمرکز می کند و پس از آن به دنبال حفظ محیط سالم خود می باشد و در پایان پس از ثبات محیط، مدیر یک گام فراتر برمی دارد و سعی می کند تا محیط مناسب خود را گسترش دهد تا دیگر سازمان ها نیز در این فضای مناسب ادامه مسیر دهند.
ارزیابی دیدگاه مفسران در زمان وقوع فساد و سرکوبی بنی اسرائیل قبل از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۱۰۴-۸۵
حوزههای تخصصی:
در سوره اسراء اشاره به دو فساد بنی اسرائیل شده است. عده ای از مفسران وقوع این فسادها را در زمان های گذشته دانسته اند. از این میان بخش قابل توجهی از تفاسیر، وقوع این فساد و سرکوبی آن را در زمان بُختُ الن َصَّر می دانند. حال آنکه در هیچ یک از روایات مصداق «أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» به افرادی در گذشته اطلاق نشده است و به تبع آن فساد بنی اسرائیل و همچنین سرکوبی فساد بنی اسرائیل نیز توسط «أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» در آخرالزمان تحقق خواهد یافت. صاحب جامع البیان وقوع این فساد و سرکوبی آن را در زمان بُختُ ن َّصر می داند اما بقیه مفسران در این باره یا نظریه جدیدی را ارائه نکرده اند یا بدون هیچ گونه اظهارنظری در مورد آن، صرفاً به نقل نظر وی پرداخته اند. مقاله حاضر با بررسی و تحلیل متون تفسیری، به نقد و بررسی امکان وقوع فساد مطرح شده در آیه چهارم سوره اسراء در قبل از اسلام، می پردازد. وقوع فساد و سرکوبی آن در زمان قبل از اسلام به ویژه توسط بُختُ ن صر، را بر پایه شواهد تاریخی موجود و دلایل روایی و تحلیل منطقی ردّ نموده و امکان وقوع این وعده را اولاً به دوران پس از اسلام و سپس به طور دقیق تر به حوالی زمانی دوران آخرالزمان و قبل از ظهور موکول می نماید.
«مهریه» در فرهنگ جاهلی و شیوه مواجهه قرآن با آن با تأکید بر زمینه های معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهریه، یکی از مسائل مطرح ازدواج در طول تاریخ است. با توجه به وجوه اشتراک و افتراق «مهریه» در جاهلیت و بعد از نزول قرآن، بررسی این امر جهت تبیین تفاوت نگاه مکتب اسلام و فرهنگ جاهلیت، ضروری می نماید. از این روی، هدف اصلی نوشتار حاضر قرار گرفته که با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع اصیل و تطبیق و تحلیل آثار موجود بر آمده و در نهایت بدین نتیجه رسیده است؛ زن در دوران جاهلیت، کمترین حقوق را دارا بود؛ یکی از حقوق مالی که می توان برای زن در نظر گرفت مهریه بود که قبل از ازدواج به جهت ولایت مطلق و ناروای پدر نسبت به دختر، موضوعیت پیدا نمی کرد و اگر مهریه ای هم متصور بود، در قبال بهره کشی اقتصادی مرد از زن بود که البته آن هم به بهانه هایی توسط شوهر از تملک زن بیرون آورده می شد و در نهایت بعد از فوت شوهر، خود زن و اموال او مثل سهم الارث در اختیار ورثه شوهر قرار می گرفت. در کل زن در جاهلیت، در تعیین مهریه «معقود علیها» بود؛ در ازدواج، طرفین عقد، ولىّ زن و زوج بودند و متعلق عقد، خود زن بود، لکن دین اسلام با ارج نهادن به زن، خود او را طرف عقد قرار داده و رسوم جاهلیت در این زمینه را منسوخ کرده و بضع زن را حق الله شمرده و مهریه را عطیه نامید و آن را با توجه به تدابیر ماهرانه که در متن خلقت برای تعدیل روابط زن و مرد به کار رفته بود، برگردانده است.
نقش «تعمد» در ایجاد اضطرار و پیامدهای فقهی و حقوقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
185 - 157
حوزههای تخصصی:
در فقه و حقوق کیفری، اضطرار را ازجمله علل موجه ی جرم به شمار آورده اند که بر مبنای آن، فرد مضطر در برابر اقدامات خود مسئولیت کیفری نخواهد داشت. در عین حال در مواردی که بتوان عنصر «تعمد» را در پیدایش حالت اضطرار دخیل دانست، سلب مسئولیت کیفری رخ نخواهد داد. تعیین گستره ی معنایی «تعمد» از موارد اختلافی میان صاحب نظران کیفری است؛ در قرآن کریم، این مسئله در آیات پنج گانه ی اضطرار مورد اشاره قرار گرفته و مفسران و فقهای مذاهب اسلامی کوشیده اند اجمال معنایی واژگان این آیات را با توجه به قواعد مربوطه برطرف نمایند؛ مباحث فقهی در این زمینه نیز به شدت متأثر از آیات یاد شده بوده و به نوعی تفسیری فقهی از آیات اضطرار هستند. در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، ضمن تبیین مبانی آراء فقها و مفسران، راه حلی برای رفع ابهام یاد شده ارائه شده است. بدین بیان که قیود آیات اضطرار دارای هم پوشانی معنایی بوده و می بایست قدر مشترک و متیقن از همه ی آن ها به عنوان یک مقیِد کلی برای حکم رافعیت اضطرار در نظر گرفته شود. لذا تنها ایجاد اضطرار به قصد ارتکاب فعل حرام یا با علم به ناگزیری از ارتکاب آن را می توان تعمد در ایجاد اضطرار دانست که در این حالات، مسئولیت کیفری همچنان باقی خواهد ماند.
معناشناسی عبارت «لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صمّاً و عمیاناً» با تأکید بر مفهوم شناسی و غرض شناسی حرف جرّ «علی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عبارت «لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صمّا و عمیاناً» در آیه 73 سوره «فرقان» در سیاق آیات بیانگر صفات عباد الرحمن، یکی از خصوصیات آنان را این گونه گزارش می کند: «کر و کور بر آیات الهی نمی افتند». نظر به اینکه فروافتادن بر آیات الهی معنای روشنی ندارد، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی مفهوم و غرض بلاغی فعل «َلمْ یَخِرُّوا» در این عبارت و نقد آراء مفسران در این زمینه را واکاوی کرده است. همچنین نظر به نقش کلیدی حروف جرّ در معنابخشی به آیات، مفهوم و اغراض بلاغی حرف جرّ «علی» بررسی شده است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که فعل «لم یخرّوا» کاربردی کنایی دارد و در مفهوم «پذیرش و روی آوری» به کار رفته است. حرف جر «علی» نیز در معنای «لام تعلیل» به کار رفته و آیه شریفه حاکی از روی آوری آگاهانه بندگان صالح الهی به آیات خداوند است.
قرآن دست مایه ی مساوات یا غیریّت سازی: گفتمان های مدرن جهان اسلام و تفسیر اجتماعی آیه ی 13 سوره حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه سیزدهم سوره حجرات مهمترین آموزه اسلامی در نفی نژادپرستی، بازنمایی یگانگی هستی انسان ها و به رسمیت شناختن پرهیزگاری به عنوان تنها شاخص فضیلت انسان ها بر یکدیگر است. در واقع گرچه این آیه مهمترین آموزه اسلامی در زمین یکانگی هستی بشری و نفی هر نوع نژادپرستی و شاخص های غیراخلاقی برای برتری انسان ها بر یکدیگر است؛ اما همین آیه دستمایه تلاش گفتمان ها و جریان های مختلف در جهان اسلام برای غیریت سازی قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی سیر تطور آراء مفسران اسلامی درباره این آیه، تلاش خواهد کرد نشان دهد چگونه درک از این آیه با گذار به دوره مدرن تغییر یافته است و گفتمان های مدرن در جهان اسلام بر تفسیر این آیه اثرگذار بوده اند. در تفاسیری که از این آیه ارائه شده است، در مجموع می توان ردپای چهار گفتمان فکری اجتماعی در جهان اسلام را یافت: ملی گرایی ایرانی شیعی، ملی گرایی عربی سنی، پان اسلامیسم و غرب ستیزی و ساینتیسم و مدرنیسم غربی. با اینکه همه این گفتمان ها در نفی نژادپرستی هم نوا هستند، اما عملا این آیه را دستمایه ای برای غیریت سازی علیه یکدیگر به شکل آشکارا یا پنهان به خصوص براساس «ملی گرایی» قرار داده اند.
بررسی نقش آموزه های قرآن کریم در ساحت خداشناسی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
13 - 26
حوزههای تخصصی:
برخی مخالفان فلسفه و بسیاری از خاورشناسان چنین میپندارند که فلسفه اسلامی تکرار سخنان و نظریات فلاسفه یونان است و نه تنها از تعالیم اسلامی بکلی دور است، بلکه گاهی در تضاد و تعارض با تعالیم قرآنی است. هدف این نوشتار آنست تا با تبیین حد و حدود نقش و تأثیرگذاری قرآن کریم بر یک بحث عقلی و فلسفی، و نیز بررسی آثار فلاسفه مسلمان، نشان دهد که آنها بمنظور بسط و تکامل مباحث فلسفی و بطورخاص، خداشناسی فلسفی از تعالیم قرآنی بهره برده اند و گسترش کمّی و کیفی مسائل، استدلالها، نظریه ها و قواعد فلسفی در این حوزه وامدار تعالیم قرآنی است. این تأثیر و بهره گیری بمیزانی است که به تحول محتوایی و ساختاری فلسفه یونان منتهی شده و رویکرد و نگرش کلی فلسفه اسلامی را از فلسفه یونانی متمایز ساخته است.
The Authority of Intellect and its Function from the Perspective of the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
189 - 197
حوزههای تخصصی:
.The Holy Qur'an introduces the concept of intellect as an instrument for thinking and recognizing the facts and in several verses with different expressions, insists on activating the intellect by human. in order to convey this issue precisely and deeply to the audience, The Qur'an has used many synonymous and close concept to intellect, such as tafakur (thinking), qalb (heart), lubb (heart of the matter), nuhā (understanding), ḥijr (evidence), ḥilm (reason) and fiqh (realization). The authority of the intellect in recognizing facts has been confirmed in the Qur'an and Islamic traditions. One of the most important subject matters that should be identified by the intellect is the domain of beliefs and theology, which also leads to the perception of the prophetic mission and resurrection. Another issue perceived by the intellect is the realm of recognizing moral virtues. According to several verses and traditions, human intellect can discern good and evil, regardless of religious teachings, although some Islamic sects do not believe in this. It can be said that the power of intellect in human is like an intrinsic prophet whose discernment is authoritative and in agreement with the guidance of the prophets. Thus, from the Qur'an's point of view, the realm of intellect in knowing facts is a vast scope which comprises various subjects such as theology, ontology, anthropology and ethics.
ضوابط روشی انتساب نظریه های علمی به قرآن در مطالعات میان رشته ای از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۴۸
127 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش های میان رشته ای قرآنی گر چه از یک سو، پیوند مستحکم علم و دین و از سوی دیگر در تبیین اعجاز علمی و از سوی سوم در تفسیر علمی، کاربرد دارد؛ اما در صورت بی توجهی به ضوابط فهم صحیح و عدم برداشت صحیح از قرآن، انتساب و انطباق نظریات علمی با آن، نوعی تفسیر به رأی، ایجاد التقاط و تحمیل و تحریف، محسوب می شود. بدبن رو استخراج و کاربست ملاک های ارزیابی پژوهش های میان رشته ای قرآنی ضروری است. این پژوهه در صدد است با روش توصیفی، ضوابط فهم صحیح قرآن را از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، استخراج و معرفی نماید. یافته های این جستار نشانگر آن است که هر چند از دیدگاه ایشان، فهم قرآن برای عموم ممکن و لازم است؛ اما استناد و احتجاج به برداشت ها، از نظر روشی منوط به رعایت شش نکته؛ شامل 1.توجه به ادبیات عرب و علوم پایه بدون اصالت دادن به قواعد اعتباریِ آن علوم، 2. توجه به گوناگونی گزاره های قرآنی از نظر اِخباری، اِنشایی، تمثیلی و نمادین بودن، 3. مد نظر قرار دادن پیوند حقایق جهان شناختی با خداشناختی در قرآن و اختلاف زبان قرآن با بیان علم، 4. بهره مندی روشمند از عقل و یافته های علمی در فهم قرآن و پرهیز از هرگونه التقاط، تحمیل و تطبیق های نامدلل، 5. پرهیز از جمود بر شأن نزول و مصادیق در عین توجه به آنها و 6. کنار نهادن هر گونه قیاس و استحسان است.
تحلیل و بررسی شیوه های تعزیر در قرآن و سیر تاریخی تاثیر پذیری فقه امامیه از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال دوم تابستان ۱۴۰۱شماره ۴ (پیاپی ۸)
104-125
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن بیان برخی قصص و طرح برخی مباحث، شیوه هایی را برای تعزیر مجرمان بیان کرده است که در فقه شیعه به ندرت از آن استفاده شده است. کیفیت انعکاس این موضوع در قرآن و اینکه آیا در کتاب آسمانی به این موضوع پرداخته شده یا نه و اینکه آیات الاحکام تعزیری تا چه میزان بر فتاوای فقهی تاثیر گذاشته، از جمله موضوعات مهم و قابل پژوهش است. مشتقات «تعزیر» در سه آیه قرآن به معنای «تعظیم و نصرت» بکار رفته است، اما تعزیر در معنای مشهور خود یعنی «تادیب و ضرب» استعمال نشده و به همین خاطر بسیاری از فقها در بحث تعزیرات به آیات قرآن استناده نکرده اند؛ حال آنکه مفهوم و محتوای شماری از آیات قرآن گویای آن است که انجام برخی اعمال و رفتارها چه در شرایع قبلی و چه در اسلام دارای مجازات و تعزیر بوده قرآن به بیان آن پرداخته و احکامی چون «نفی بلد»، «افشای نام»، «تحت فشار روحی قرار دادن» و « منزوی کردن» در مورد مجرمان صادر شده است. در این تحقیق ضمن بیان این آیات و تفسیر و تحلیل آن، به بیان سیر تاریخی انعکاس این احکام در منابع فقهی شیعه پرداخته می شود.
واکاوی قدرت نرم قرآن به مثابه گونه ای از اعجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
75 - 98
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم قرآن در تأثیرگذاری بر جان آدمیان، که از وجوه اعجازیِ مستقل قرآن یا زیرمجموعه اعجاز بیانی آن است، بیانگر تأثیری خارق العاده بر روح و جسم انسان است تا حدی که بنا بر حکایات منقول سبب گریاندن بسیار شدید، مدهوش ساختن و کشتنِ مستمعان شده است. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و با تأکید بر قتلی القرآنِ ثعلبی که حکایات آن، ارتباط مستقیم با قدرت نرمِ تأثیرگذارانه قرآن دارد این قدرت نرم قرآن را بررسی کرده است. نتیجه آنکه مؤلفه های «تأثیر ذاتی آیات قرآن»، «تلاوت آهنگین و خلوص نفس تالی» و «ظرفیت و قابلیت مستمع»، در این قدرت نرم نقش ایفا می کنند، اما مٶلفه های تلاوت آهنگین، خلوص نفس و ظرفیت مستمع، در حکم تقویت کننده عنصر اصلی یعنی قرآن هستند که بدون آن ها نیز تأثیر قرآن می تواند به قوت خود باقی باشد؛ چرا که قرآن ساختار آهنگینی دارد که با صدای حزین یا زیبا، از بُعد جلالی و جمالی بر مستمعان و تالیان خود تأثیر می گذارد؛ آن هم تأثیری که با قدرتِ مؤثرات مشابه آن قابل مقایسه نیست و این تأثیر نیز بیشتر در بُعد جلالی و افکندن خوف و خشیت نمود دارد و تأثیر جمالی علاوه بر آنکه خود مستقلاً عمل می کند، زمینه را برای تدبر در قرآن و تأثیرگذاری از بُعد جلالی نیز آماده می سازد.
بررسی سبک ترجمه های الهی قمشه ای، جوامع الجامع، رهنما و فولادوند از نظر انتقال استعاره در حروف جر قرآن براساس نظریi مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شناخت معنای استعاره نظریات مختلفی در میان زبانشناسان و معناشناسان ارائه شده است؛ ازجمله نظریههای جایگزینی، مقایسهای و غیره. در این میان، دیدگاه مقایسهای به لحاظ قدمت و همهگیری از سایر نظریات دارای پیشینه و شمول گستردهتری است که حتی در میان زبانشناسان سنتی نیز رایج بوده است؛ از این رو، بازشناسی تأثیر این نظریه بر شناخت معانی استعاری قرآن بهویژه حروف جر اهمیت بسزایی دارد و نشان میدهد چه گروههایی از مترجمان از این شیوه برای ترجمه معنای استعاره بهره بردهاند و آیا در اسلوب گزینی خود در ترجمههای قرآنی از این شیوه بهصورت مستمر بهره بردهاند یا نه؛ از این رو، این پژوهش بهعنوان مقدمهای برای سبکشناسی ترجمههای استعاره در قرآن اهمیت بسزایی دارد و تا کنون پژوهشهایی دربار استعاره در قرآن صورت گرفته است؛ ولی پژوهشی دربار ترجمه استعاره در حروف جر قرآن در میان پژوهشهای صورتگرفته یافت نشد. براساس نتایج بهدستآمده از این نوشتار، از میان ترجمههای ارائهشده در مقاله، هیچکدام از مترجمان بهصورت روشمند از این شیوه بهره نبردهاند و بهصورت گزینشی از این شیوه استفاده کردهاند.
پدیده های نادیدنی در شخصیت جامع انسان،در بررسی تفسیری آیات 38 و 39 حاقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۱۸۴-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
در تمامی مخلوقات عنصر مرئی و نامریی وجود دارد. در انسان نیز واقعیّت هایی وجود دارد که برخی مرئی و اغلب آن نامرئی است. رجحان نامرئی ها فقط از مقوله کمّ نیست بلکه کیفی نیز می باشد. این تقسیم بندی، ملهم از آیات 38 و 39 حاقّه است: «فلا اقسم بما تبصرون» و «و ما لا تبصرون». عموم مفسران قرآن کریم بر این باورند که مصادیق خارجی این دو آیه تمام کائنات را شامل می شود که محور اصلی آن انسان است. این تحقیق بنیادی و استنتاجی پس از بررسی آیات قرآن کریم و گزینش 470 واژه قرآنی مرتبط با انسان تدوین شده است و حدّاقل به چهار هدف می نگرد؛ سازگاری علم و قرآن، توجّه انسان به نامرئی ها، بسترسازی برای پذیرش حقایق ماورایی و مغیبات، تقویت تفکّر توحیدی و معادباوری. واژگان کلیدی
نقد و بررسی خوانش های موجود از مراحل خلقت انسان در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۲۱۰-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی برای بررسی سازگاری یا تعارض قرآن با نظریه تکامل صورت گرفته که به نواقصی در روش دچار هستند و جامعیّت آنها را نسبت به آیات مرتبط و همچنین دقّت روش آنها را در تحلیل متناسب با بافت قرآن با تردید همراه می سازد. این پژوهش با نگاهی جامع به تمام آیات مرتبط و دسته بندی آن، بر آیات منشأ و مراحل خلقت انسان تمرکز دارد. پس از استخراج مراحل خلقت و استنباط ترتیب منطقی این مراحل از آیات، خوانش های موجود از مراحل خلقت انسان با تکیه بر سیاق و بافت آیات قرآنی تحلیل و ارزیابی آن روشن می گردد، عدم تصریح قرآن بر نحوه گذار از مرحله خاکی به مرحله انسانی، عامل پیدایش خوانش های سه گانه است. همچنین عدم توجه محققان به سبک دوگانه قرآن کریم در وصف رویدادهای جهان که گاه از منظر طبیعی خلقی بیانی واقعی دارد و گاه از منظر ملکوتی امری، با بیانی نمادین همراه است، سبب خوانش پیدایش اعجازین نوع انسان شده است. در نهایت تحلیل سیاق سوره سجده که تلفیقی از هر دو منظر است، نشان می دهد تنها خوانش پیدایش نوع تکاملی ممکن است و خوانش پیدایش نوع اعجازین با ترتیب منطقی مذکور در این سیاق سازگار نیست.
نقد دیدگاه نورمن گیسلر در باب سوء تعبیر آیات احتجاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۲۵۰-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
آیات احتجاج و استدلال با مدّعیان بنوّت الوهی و توحید تثلیثی در نگاه منتقدان اسلام با چالشی معرفتی روبرو است، از نظر آنان شورانگیزی ایمان قدّیسان به تثلیث چنان گنجینه ای است که کلید فهم آن حتّی از دسترس کتاب آسمانی قرآن نیز به دور مانده است. نورمن گیسلر نویسنده کتاب «پاسخ به اسلام، هلال در پرتو صلیب» با استناد به برخی آیات پیرامون نفی بنوّت الوهی و توحید تثلیثی، قرآن را متّهم به بدفهمی نموده است. برخی مفسّران و مترجمان نیز بدون توجّه به مقام تخاطب و ظرافت لغوی با وی هم نظر شده اند. یوسف علی و رادول از حلقه مترجمان و فخررازی از حلقه مفسّران از این دسته اند. در این مقاله دیدگاه گیسلر نقل و تحلیل شده است و با بررسی لغوی، تفسیری، شواهد قرآنی و نیز بررسی منابع مورد استناد وی به نقد دیدگاه وی پرداخته شده است و نتیجه آن رفع اتّهام بدفهمی قرآن کریم نسبت به بنوّت الوهی و توحید تثلیثی است.
پیامدسنجی فرهنگی و تمدنی استکبار در جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که آسیب اجتماعی استکبار با توجه به مفهوم و ابعاد قرآنی آن، چه پیامدهایی در عرصه ی فرهنگ و تمدن جوامع بشری در طول تاریخ داشته و دارد؟ بر اساس یافته های پژوهش حاضر، به روش تفسیر درون متنی و برون متنی در آیات قرآن، پیامدهای فرهنگی استکبار: تعارض و تقابل با فرهنگ دینی، گفتمان سازی ضدفرهنگی، جریان سازی ضدفرهنگی و اشرافی گری در سبک زندگی است. پیامدهای تمدنی استکبار: امنیت زدایی از انسان، ایجاد اختلاف طبقاتی و تضعیف یا تخریب همبستگی اجتماعی در جامعه ی دینی است. هرچند این دو گونه پیامد گاهی به صورت توامان بروز می یابند. در نتیجه مشخص می گردد استکبار، آسیب رایج در هر دوره از حیات تاریخ بشری است و پیامدهای آن اول: اختصاصی به عرصه های دینی و ایدئولوژیک ندارد و دوم: نه تنها در جامعه ی غیرایمانی، بلکه در جامعه ایمانی هم قابل شکل گیری و بروز پیامدهای خویش است.