فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
261 - 237
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، سیادت اشخاص، همواره نقش مهمی در حیات سیاسی - اجتماعی آنان داشته است. فرزندان پیامبر یا به تعبیر رایج، سادات، در جوامع اسلامی از احترام ویژه ای برخوردار بوده و هستند. در آیات و روایات بسیاری نیز به اکرام سادات سفارش شده است که قدرمتیقن آن ها، سادات صالح و باتقوا هستند. بااین وجود بسیاری از فقها در استحباب و مطلوب بودن اکرام سادات، تفاوتی میان سادات صالح و غیرصالح قائل نشده اند. ایشان به مقتضای روایت «اکرموا اولادی الصالحون لله و الطالحون لی» به احکام مشابهی برای همه فرزندان پیامبر (صالح و غیرصالح) فتوا داده اند. در مقابل، شماری از فقها با استناد به ضعف سندی روایت از یک سو و مخالفت مضمون آن با کتاب و سنت، ادله امربه معروف و نهی از منکر و حدود و تعزیرات از سوی دیگر، حجیت و اعتبار روایت را انکار کرده اند. این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به تبیین مفهومی روایت نامبرده و پیامدهای فقهی آن می پردازد. نتایج نشان می دهد که گرچه سند روایت مرسل است، اما مضمون آن هیچ تعارضی با آموزه های دینی ندارد؛ بلکه موافقت حدیث با عمومات، جبران کننده ضعف سند آن و اساس فتوا و عمل فقها بر اساس آن است.
واکاوی مصداق «دابّه» در آیه 82 نمل بر پایه شیوه زبانی «تجرید»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
43 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات بحث برانگیز قرآن، آیه 82 سوره نمل است. قرآن پژوهان بر اساس اطلاعات درون متنی، ماهیت و مصداق «دابّه» را در این آیه مبهم دیده اند. از آنجا که ابهام در ویژگی های «دابّه»، پیام همه آیه را نیز مبهم می سازد، بسیاری از مفسران تلاش کرده اند با یاری گرفتن از گزاره های گوناگون بیرون از قرآن، مصداق «دابّه» و پیام آیه را آشکار کنند، ولی این مصداق شناسی ها، از منظرهای مختلف دچار چالش است. پژوهش پیش رو در پی آن برآمده تا با واکاوی ساختار «تجرید»، از داده های خود آیه، مصداق ظاهری «دابّه» و دلالت آیه در بافت نزول را آشکار سازد. در این نوشتار بر پایه تحلیلِ ساختار متن، نشان داده شد مصداق خارجی «دابّه» با مصداق «الأرض» یکی است و این دو عنوان، هم مرجع (هم مصداق) هستند. در مجموع به دست آمد که این آیه، ویژگی «زمین» را در قیامت توصیف می کند. این آیه به شیوه زبانی تجرید می گوید: «در آستانه قیامت آشکار خواهد شد که «زمین»، جنبنده ای در کمال ویژگیِ آگاهی است و در آن روز، «زمین» بر رفتار منکران قیامت، شهادت خواهد داد.»
شبهات فخررازی بر قانون علیت و پاسخ به آنها بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فخررازی، از متکلمان برجسته اشعری، در کتاب المطالب العالیه من العلم الالهی هیجده شبهه را بر قانون علیت وارد کرده است. او این شبهات را بنقل از دیگران مطرح کرده اما بنظر میرسد شبهه کننده، خود او باشد. برخی از این شبهات را محقق لاهیجی در کتاب شوارق الالهام آورده و پاسخ داده، ولی اکثر آنها بدون پاسخ مانده اند. در مقاله حاضر ما پانزده شبهه از این شبهات را که اهمیت بیشتری دارند، نقل و پاسخهای دیگران به آنها را ذکر میکنیم. از آنجا که اکثر این شبهات پاسخ داده نشده اند، درحالیکه میتوان آنها را بر اساس حکمت متعالیه صدرایی پاسخ داد، ما آنها را با تلخیص عبارات فخر رازی آورده و سپس بر اساس نکات پذیرفته و اثبات شده در حکمت متعالیه، پاسخ میدهیم. برخی از این شبهات نیز بر اساس رویکردهای سه گانه، مشائی، اشراقی و متعالیه قابل حل نیستند و باید آنها را با مبانی عرفانی پاسخ داد.
تحلیل و ارزیابی کاربرد نفس در قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
واژه نفس دارای معانی لغوی گوناگونی نظیر روح، خون، پیکر، چشم، جسد، نزد، حقیقت چیزی، غیب و... است. دیدگاه های متفاوتی درباره ریشه اصلی واژه نفس وجود دارد. براساس پژوهش صورت گرفته در این مقاله، ریشه اصلی واژه نفس، ذات و حقیقت هر شیء است و سایر معانی نفس برخی مجازی اند و برخی دیگر نیز قابل تأویل به این معنا هستند. واژه نفس با مشتقات آن بارها در قرآن به کار رفته است و تبیین جایگاه آن در فهم آیات قرآنی تأثیر اساسی دارد. در منابع تفسیری معانی نفس عبارت اند از: ذات شیء، روح، خون، چشم زخم، بزرگی و بخشش. گفته اند یکی از کاربردهای نفس در قرآن روح است و برای اثبات این ادعا به آیاتی از قرآن تمسک کرده اند. در این مقاله ضمن اشاره به آیات مذکور، در سه محور به نقد و بررسی دیدگاه مفسران پرداخته شده است: محور اول که یکی از مباحث مهم این پژوهش است، مناقشه در دلالت نفس بر روح است. براساس این دیدگاه به نظر می رسد در قرآن واژه نفس با همه استعمالات فراوان آن درباره انسان، در هیچ یک از موارد به معنای روح به کار نرفته است و نفس در قرآن به معنای ذات انسانی همراه با احوال و اوصاف مختلف به کار رفته است؛ محور دوم ارجاع معانی متعدد نفس به معنای ذات است و محور سوم منشأ خلط مفهوم نفس با روح است.
تواصی به حق و نقش آن در تحقّق جامعه ایمانی با تأکید بر آیه 3 سوره عصر
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
151 - 182
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه هر جامعه ای، برای تحقّق و پیشرفت و تعالی خویش نیازمند بنا شدن براساس مبانی و اصول مکتب مورد اعتقاد خویش است، جامعه ایمانی نیز باید براساس اصول و مبانی خاصی ساخته شود. آیات پرشماری از قرآن کریم، رسالت معرفی مبانی تحقق ساز جامعه ایمانی را بر عهده دارند؛ چنان که در آیه 3 سوره عصر، تواصی به حق، یکی از اصول تشکیل دهنده جامعه ایمانی معرفی می شود. تحقیق پیش رو با هدف تبیین تواصی به حق و نقش آن در تحقق جامعه ایمانی به روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تواصی به حق یک دعوت همگانی به سوی تبعیت از حق است تا همگان حق را به خوبی بشناسند و از باطل دوری کنند. ارمغان ِ این احساس مسئولیت متقابل، برای جامعه، تحققِ عدالت اجتماعی، ایجاد وحدت و همبستگی، فراگیر نشدن فتنه ظالمان، پیروزی بر دشمنان، دوری از خسران و آمادگی جامعه برای ظهور خواهد بود. بی شک هرکدام از این مؤلفه ها، جامعه را یک گام به سمت ایمانی شدن رهنمون خواهد ساخت.
Investigating the phenomenon of insult with a skepticism approach (case study of revenge, inheritance, corporal punishment and women's testimony)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Explaining and interpreting the honor and dignity of man and then finding ways to realize it in human life is one of the most important and fundamental topics in religious sources, especially the Qur'an and hadiths. Since insult is the opposite of honor and respect, the present research is trying to investigate the phenomenon of insult with a skeptology approach using a descriptive-analytical method and based on library and documentary information, while measuring and setting human honor and its accessories as a criterion. Considering that any description and attribution knowingly and intentionally causing the weakening and humiliation of human honor and its accessories is considered a category and an example of insult. In this research, the degree of compatibility and incompatibility of the Islamic rulings of inheritance, retribution, corporal punishment of women and women's testimony have been criticized and investigated with respect to human dignity. The results of the research show that Islamic rulings in the aforementioned four topics are based on reality, expediency and health of the family and society, necessity or in order to inform, change undesirable behaviors and prevent crimes. Also, some of the issues raised are necessary as a prescriptive ruling for a specific stage and with special conditions that have been established by the holy legislator.
مدل برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) در قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
41 - 73
حوزههای تخصصی:
حضرت ابراهیم (ع) برای هدایت قوم خود با ارزیابی محیط با سه محور: شناخت وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب و راهبردهای نیل به وضع مطلوب، برنامه ریزی راهبردی خود را تشکیل داده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش میان رشته ای، مدل برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حضرت ابراهیم (ع) با شناخت وضع موجود قوم خویش، وضع مطلوب را ترسیم و راهبردهای نیل به آن را ترسیم نموده است. بدین جهت آن حضرت برای نیل به وضع مطلوب، اقدام به طرح و ارائه ی راهبردهای گوناگونی همچون: بیان شجاعانه عقاید و رسالت توحیدی، استقامت در راه هدف، سرزنش انتخاب خطای قوم، بیان ارزش های خود در راه هدف، بیان نقاط قوت سازمانی خود، شناسایی و اعلام نقاط ضعف، برائت لفظی و عملی از شرک، رعایت تفاوت های فردی و گروهی، اخلاق، محبت و احترام به مخاطب، طرح پرسش و پاسخ برای رسیدن به اهداف، هجرت در راه هدف، بهره وری سازمان از راه دعا، امنیت خواهی شهر، تأمین روزی اعضای سازمان، آموزش ضمن خدمت، سازمان یادگیرنده، رهبر برای آینده، سهیم دانستن اعضای سازمان در دریافت مزایا، ادامه حیات در یک سازمان و تمدن سازی کرده است. برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) امتیازات انسانی، سازمانی و محیطی دارد که نسبت به برنامه ریزی راهبردی دانش مدیریتی از برجستگی های ویژه ای همچون: برتری علمی در هدایت قوم، عدم تخطی از خط خداوند، توجه به تمام نیازهای کارگزاران، معرفی موفقین و هدایت یافتگان، یادآوری موهبت های مادی و معنوی سازمان و لزوم قدردانی از آن ها، برخورداری از برهان در مناظرات، پیش قدمی نسبت به سایر اعضای سازمان در اجرای عملیات و دادن اطلاعات صحیح به مخاطب برخوردار می باشد.
اعتبارسنجی قرینه محور روایات تفسیری از دیدگاه سید مرتضی علم الهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
267 - 292
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی روایات تفسیری از دیرباز مورد بحث بوده است. سید مرتضی علم الهدی به عنوان چهره برجسته شیعی در قرن پنجم، از جمله قرآن پژوهانی است که دیدگاه او در این باره از اهمیت خاصی برخوردار است. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، با مراجعه به آثار سید مرتضی، رویکرد وی را در اعتبارسنجی روایات تفسیری بررسی کرده است. در نگاه آغازین به نظر می رسد از آنجا که روایات تفسیری جزء اخبار آحاد شمرده می شوند و سید مرتضی خبر واحد را بدان جهت که مفید ظن است، باعث علم و عمل نمی داند، ایشان نباید برای روایات تفسیری اعتباری قائل باشد. اما یافته های این جستار نشان از آن دارد که چنانچه خبر واحد همراه با قرائنی باشد که آن را از ظنی الدلاله بودن خارج کند، از نظر سید مرتضی می تواند در تفسیر نیز مورد استناد قرار گیرد. قرائنی همچون: وجود اخبار در مصنفات حدیثی و اصول شیعه، علم آور بودن مضمون خبر، مطابقت با ظاهر قرآن، مطابقت با حکم عقل، مطابقت با اصل عدل الهی، و اجماع امامیه می تواند روایت را از ظنی بودن خارج کند. در واقع سید مرتضی در مقابل رویکرد اعتبارسنجی راوی محور، به رویکرد اعتبارسنجی قرینه محور در ارزیابی احادیث باور دارد.
نماد و نقش آن در تبیین لایه های معنایی صفات خبریه خداوند در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متنی الهی از لایه های معنایی به هم پیوسته تشکیل شده است. این لایه ها در عین یکپارچگی معنایی در چینش واژگان «تفصیل» یافته است؛ که دریافت دقیق این لایه ها، نیازمند به ابزار زبان شناسی است تا ضمن همراه ساختن مخاطب با مسیر معنایی خود، او را تا عمیق ترین لایه ها رهنمون و به یکپارچگی معنایی نزدیک نماید. نماد، نشانه ای امری قدسی و فرود آمده از عوالمی فراتر از انسان است که خود را در بستر واژگان به ظهور می رساند تا بتواند میان انسان و این معانی ماورایی، پیوند معنا و فهم برقرار سازد. در این پژوهش تلاش شده است به کمک نماد، میان آیات صفات خبریه خداوند و مفهوم عمیق آن ها با مخاطبان و مفسران پیوند عمیق ایجاد شود تا از تشتت آراء آن ها و نسبت شخص وارگی به خداوند در ذیل این آیات جلوگیری به عمل آید. نتیجه اینکه قرآن کریم به عنوان کتابی که از عالم ملکوت و جانِ نفس نزول پیدا کرده، در قالب الفاظ بشری و به تناسب افکار او در ظرف بشری مظروف گردید. مبتنی بر این مقوله، بعضی از آیات که ذیل صفات خبریه خداوند «وجه – عین – ید – استواء بر عرش – نفس – فوق – سمع – بصر)، نازل گردید؛ چون از همین ترکیب بهره مند است، مفسران و فلاسفه را در ذیل خود، به آراء متفاوت تفسیری گرایش داده است.
ارزیابی مؤلفه های فرهنگی شهر طیّب از منظر قرآن (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت و معرفی شهر مطلوب اسلامی از مهم ترین چالش های محققان و متولیان مسائل شهری است. به جهت هجوم همه جانبه فرهنگ غرب و تقلید از الگوهای مدرنیته غربی، ترسیم مختصات و مبانی شهر طیب با رویکرد فرهنگی براساس آیات قرآن، استراتژی آگاهانه جهت رفع معضلات شهری است. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از نرم افزار SPSS، وضعیت فرهنگی شهر مراغه را با مؤلفه های فرهنگی شهر طیب از منظر قرآن در قالب 12 شاخص اصلی و 36 گویه ارزیابی نماید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش کار توصیفی- تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت فرهنگی شهر مراغه در مؤلفه های فرهنگی تجلّی توحید در فضاى شهر، رونق عبادت در شهر، اخلاص و پرهیز از ظاهرگرایی و مقدس مآبی، برقراری عدالت، گسترش ذکر و تذکر در شهر، رعایت عفت عمومی و هویت و عدم خودباختگی، با مؤلفه های فرهنگی شهر طیب از منظر قرآن تفاوت معناداری دارد به طوری که شهر مراغه به لحاظ مؤلفه فرهنگی ذکر شده، فاصله زیادی با معیارهای شهر طیب از منظر قرآن کریم دارد. اما در مؤلفه های فرهنگی گسترش تقوا و معنویت در شهر، شهر توکّل کنندگان، تأمین امنیت و آرامش، ضرورت وحدت در شهر و شهر اخلاق مدار، تفاوت معناداری با معیارهای شهر طیب اسلامی ندارد. در این پنج مؤلفه ذکر شده وضعیت فرهنگی شهر مراغه در مقایسه با معیارهای شهر طیب اسلامی در سطح قابل قبولی قرار دارد.
حکم فقهی ممتنعین زکات از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زکات ﻣﺎل از واﺟﺒﺎت دین اﺳﻼم اﺳﺖ که در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است. در زمان پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)، امتناع از پرداخت زکات مذموم بوده و تعزیراتی برای این جرم منظور می شده است. فقها نیز به استناد آیات و روایات در مورد ممتنعین زکات، فتوا بر مذمت داده و احکامی برای آنان صادر کرده اند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی و تحلیلی تدوین یافته است، پس از مفهوم شناسی و بررسی آثار، احکام و تعزیر ممتنعین زکات، در پی پاسخ به این سؤالات است که در آیات و روایات چه تعزیراتی برای ممتنع زکات بیان شده و امکان بهره وری از آیات و روایات در عصر حاضر چگونه است. یافته های حاصل از این پژوهش، نشان می دهد، مشهور فقها به تعزیر ممتنع زکات معتقدند و گرچه در فقه برای وی، مجازات تعیین شده است، اما به نظر می رسد ترک واجب شرعی به استناد برخی روایات و قاعده درء، قابل تعزیر نیست و از نظر قانونی نیز جرم محسوب نمی شود و برای آن مجازاتی تعیین نشده است.
Inquiry of the Nature and Foundations of Three-Layer Interpretation Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
85 - 101
حوزههای تخصصی:
In this article, the nature and fundamentals of the theory of "three-layer interpretation of the "Holy Quran" have been studied.First, the theory is defined and comprised three layers: historical, transhistorical and modern.The historical layer has been considered as the understanding of the verses of the Qur'an by Arabs of Hejaz during the holy Prophet (PBUH). To identify such an understanding, one must refer to the promises of those people, the most important of which are the appearance and context of the verses, similar verses, the personality of the Qur'an, the events of that era, the culture and history of those people and the covenants. The transhistorical layer is considered to be an epistemology that is accepted among all human races, achieved by abolishing the temporal-spatial features of the revelation of the Qur'an.The modern layer is the adaptation of the issues, needs and requirements of the present to the same common human knowledge.Some of the most important principles of this theory, which are discussed in this article, : being customary, spoken, gradual, historical ,marginalized on one hand, and the evolution of ethnic requirements, the necessity to resolve the apparent conflict between the Qur'an and science and modernity on the other hand.
تبیین فرایند خط مشی گذاری سیستمی از منظر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
132 - 169
حوزههای تخصصی:
فرایندی بودن خط مشی گذاری مورد قبول همه دانشمندان این رشته بوده و برای بررسی این فرایند، از رویکردهای مختلفی استفاده شده است که یکی از آن ها رویکرد سیستمی است. رویکرد سیستمی برای اقدام به موقع در مقابل تحولات عمیق و پی درپی عصر حاضر بکار گرفته می شود. این تحقیق پیرامون مسئله (چگونگی نظر قرآن نسبت به بررسی فرایند خط مشی گذاری با رویکرد سیستمی) به بحث پرداخته است اهمیتش در این است که از یک طرف سازمان را به عنوان یک سیستم باز و متعامل با محیط در نظر گرفته و از طرف دیگر این نوع نگاه را با توجه به منابع اسلامی مورد تحلیل قرار داده است. مقاله حاضر با روش تحلیلی – توصیفی با هدف استخراج نظر اسلام نسبت به رویکرد سیستمی در بررسی فرایند خط مشی گذاری، به این نتیجه رسیده است که بررسی فرایند خط مشی گذاری با رویکرد سیستمی - با توجه به مستنداتی که در متن مذکور است- مورد تأیید و تأکید دین مقدس اسلام بوده و دستورات متعددی از پیشوایان دینی همسو با این رویکرد وجود دارد.علاوه بر مباحث مدون در خط مشی گذاری مصطلح، مصالح، مفاسد و عرف نیز به عنوان ورودی ها و محیط خط مشی گذاری اسلامی در نظر گرفته شده است.
مطالعه تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی در جایگاه و کارکرد و شیوه نقد روایات در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
86 - 109
حوزههای تخصصی:
در قلمرو تفسیر و فهم قرآن کریم، رجوع به روایات دارای اهمیت است. به استناد حدیث ثقلین پیوندی عمیق و ارزشمند میان اهل بیت و قرآن کریم وجود دارد. بنابراین بهره گیری از بیانات ایشان همواره مورد توجه و تاکید مفسران قرآن بوده است. در شیوه تفسیری قرآن به قرآن آن گونه که از ظاهر سخنان و سیره تفسیری علامه طباطبایی بر داشت می شود ایشان قرآن را مستقل از روایات، تفسیر می نماید. ایشان برای تفسیر آیات از خود آیات قرآن استفاده می نماید.آیت الله جوادی نیز این سیره تفسیری را مورد توجه قرار داده است. لکن بررسی سیره تفسیری هر دو مفسر ، این مطلب را واضح می نماید که ایشان از سنت برای فهم و تفسیر هر چه دقیق تر آیات بهره گرفته اند. از منظر ایشان روایات به طور مستقیم دخالتی در تفسیر ندارند. اما در اموری همچون بیان مصداق و شرح آیهُ، تعمیم معنای آیه، تعیین و تبیین جزییات و تفاصیل آیات و... روایات قابل استفاده است. همچنین روایات صحیح می تواند برداشت های تفسیری را تقویت یا تضعیف نماید و این موضوع خللی بر خود بسندگی قرآن برای تبیین معنای خویش وارد نمی نماید. دو مفسر عالیقدر در زمینه نقد وبررسی احادیث نیز تنها به نقد سندی اکتفا نکرده بلکه به بررسی محتوایی رویات نیز می پردازند و معیارهایی را برای فهم حدیث و شناخت سره از ناسره ارائه می نمایند.
بررسی نظر فقیهان، مفسران و روایات اهل بیت(ع) درباره آیه «بسم الله الرحمن الرحیم»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
90 - 118
حوزههای تخصصی:
بحث درباره آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» همواره میان فقیهان و مفسران مطرح بوده است، زیرا غیر از قرائت قرآن کریم، صحت نماز به آن وابسته است. اختلاف درباره آن نیز عجیب است تا جایی که برخی آن را براساس جزء قرآن نمی دانند و برخی جزء تمام سوره ها می دانند. در همین زمینه، روایات بسیاری وارد شده است؛ البته برخی از آنها عظمت آیه و فضائل بسمله را بیان می کند. با توجه به روایات و دیدگاه فقیهان و مفسران بی شک که این آیه جزء سوره ی حمد است. بسیاری از اهل سنت نیز بر این باورند؛ اما در مورد جزئیت آن نسبت به تمامی سوره ها (غیر از سوره توبه) میان شیعه و اهل سنت اختلاف است. معروف و مشهور میان علمای شیعه این است که بسم الله جزء تمام سوره هاست. در میان علمای شیعه ابن جنید نیز معتقد است بسم الله تنها جزء سوره حمد است. اخیراً برخی فقهای شیعه نیز شبیه ابن جنید فتوا داده اند و آن را جزء تمام سوره ها نمی دانند. با توجه به تاثیر آشکار این مسئله در احکام نماز و برخی عبادات دیگر که تا حدی به صورت دوران میان محذورین بوده و قابل احتیاط نیست، در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای این مدعا مجدد بررسی شد و معلوم گردید که برخلاف ادعای تواتر روایی و ادعای اجماع از سوی برخی فقها، دلیل قاطعی برای جزئیت این آیه کریمه درباره تمام سوره ها وجود ندارد.
تبيين ربوبیت عامه الاهي در سوره مُلك بر پایه تفسير ساختاري با تأکید بر تفسیر المیزان
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
35 - 56
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار هندسی آیات قرآن کریم بر پایه اهداف سور، روی آورد جدید دوران معاصر است که از آن، با عنوانِ تفسیر ساختاری یاد می شود. در این روش، روابط بین آیات در پرتو غرض سوره کشف شده و با توجه به ساختار سوره و سیاق آیات، می توان به معنای روشن و منطقی آیات دست یافت. هدف مقاله حاضر، بررسی ساختاری سوره مبارکه مُلک است که با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر برخی از تفاسیر شیعه و اهل سنّت و با تأکید بر تفسیر شریف المیزان، سامان یافته است. بررسی ها، نشان می دهد که هدف اصلی این سوره، ناظر به تبیین و توصیفِ فرمان روایی و ربوبیت عامه الاهی بر جهان هستی و زندگی انسان هاست و مواردی هم چون دلایلِ این ربوبیت و فرمان روایی، تأثیر اعتقاد به ربوبیت خدا در سرنوشت اخروی انسان ها و نشانه های تدبیر و ربوبیت الاهی در زندگی انسان ها، به عنوان اهداف فرعی و ثانوی، مورد توجه بوده اند.
عاطفه پذیری پیامبران (ع) در قرآن؛ چالش ها و شبهات، و راه کارهای برون رفت
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات قرآن پیامبران خدا دارای مقام عصمت هستند و به لحاظ اینکه سرآمد اولیاء الهی اند، بیم و اندوه در وجود آنان راه ندارد. با این حال، در پاره ای از آیات قرآن نسبت ترس و اندوه به تنی چند از پیامبران –حضرت ابراهیم، موسی، داوود، و یعقوب (ع) - نسبت داده شده است. این مقاله درصدد تبیین وجه سازگاری میان داشتن مقام عصمت و نفی بیم و اندوه از اولیای الهی از سویی، و وقوع ترس و اندوه از سوی برخی پیامبران الهی سامان یافته و پس از گرآوری مطالب، با روش کتابخانه ای و شیوه اسنادی در نحوه استناد به داده ها، و روش تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی در تجزیه و تحلیل مطالب، به این نتیجه دست یافته است که از میان انواع برون رفت های عقلانی و لفظی، دو وجه: 1) پذیرش ترس و اندوه و ارجاع آن به ترس ممدوح؛ و 2) اینکه ترس و اندوه اقتضای مقام بشریّت و جمع الجمعی پیامبران الهی است، پاسخ کارآمد در پاسخ شبهه و تبیین وجه سازگاری میان ترس و اندوه و متغیرهای به ظاهر متضاد با مقام عصمت پیامبران (ع) می باشند.
چگونگی تمثّل فرشتگان با تاکید بر رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد بحث در مورد فرشتگان در قرآن کریم، مسئله تمثّل و چگونگی تمثّل آنها میباشد که در فهم بسیاری از مسائل مطرح در متون دینی، تأثیرگذار است. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی، به چگونگی تمثّل فرشتگان مبتنی بر آیات قرآن و بررسی دیدگاه های دانشمندان اسالمی به ویژه مفسران قرآن کریم پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: 1 .تمثّل عبارت از ظهور یک موجود به صورت و شکلی غیر از صورت واقعی خود برای موجود دیگر است. 2 .فرشتگان مجرّد عقلی و مثالی میتوانند به دو صورت تمثّل یابند: در مثال منفصل و متّصل )قوای مدرکه انسان( به صورت و هیئتی غیر صورت و هیئت ماهیت اصلی خود؛ و در عالم مادّه با انشاء یک بدن مادّی لطیف و یا کثیف. و در صورت اثبات وجود فرشتگان مادیّ چنانکه برخی بزرگان نیز به وجود چنین فرشتگانی نیز تصریح دارند، تمثّل این دسته از فرشتگان میتواند به صورتهای مختلف و در بدن مادّی کثیف یا لطیف باشد
نحو نص قرآنی؛ چیستی و چرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نحو قرآنی به نحو «تعلیمی»، «علمی» و «نصی»؛ و نحو رایج و معروف به نحو «علمی»، «تعلیمی» و «تعلیمی علمی» تقسیم می شود. تاکنون درباره نقش نحو رایج (نحو تعلیمی علمی) در تفسیر قرآن، پژوهش هایی انجام شده است. اما «نحو نص قرآنی» دارای ویژگی ها و نیز تفاوت هایی با علم نحو (نحو تعلیمی علمی) است و به نقش آن در تفسیر قرآن کمتر توجه شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، ویژگی های نحو نص قرآنی و تفاوت های آن با نحو تعلیمی علمی را بررسی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نحو نص قرآنی در مقایسه با نحو تعلیمی علمی، معنامحور بوده و قواعد آن متکی به قرآن و مؤید به نظم و نثر عربی است و در تفسیر قرآن از آن استفاده می گردد. در این نحو، اختلافات مفسران، مکاتب نحوی و نحویان در توجیه اعرابی آیات بر پایه قواعد نحوی موجود در آیات با لحاظ معنا و تفسیر آیات، تحلیل و حل و فصل می شود.
نقد شخصیت پردازی ساره در برابر هاجر و مهاجرت به حجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
121 - 142
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین نقاط عطف تاریخ، هجرت حضرت هاجر و اسماعیل (علیهماالسلام) به سرزمین بی آب و علف حجاز است، که به ایجاد شهر و حرم امن الهی و تجدید بنای خانه کعبه انجامید. تعلیل این هجرت به رذیله ای چون حسادت و انتساب آن به بانو ساره، مسئله ای سؤال برانگیز است که به جهت شهرت داستان، تأثیر و ترویج آن در منابع، آثار هنری و رسانه ها، ضرورت واکاوی مسئله را می طلبد. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی در صدد تحقیق و بررسی این مسئله است که علی رغم اوصاف پسندیده ساره در قرآن، شدت عمل او تحت تأثیر حسادت ادعایی، دارای تنافی و تناقض است. از این رو، واکاوی همه جانبه و تطبیقی این داستان در قرآن، تاریخ، حدیث و اخلاق ضروری است که در این نوشتار پس از تبیین مفهومی و کاربردی حسد و بررسی تطبیقی متون، با تمرکز بر توصیف قرآن به عنوان معیار صحت در توصیف شخصیت های داستان و نقد و بررسی قرآن به قرآن گزارش ها، به نظر می رسد چنین تفسیری، هماهنگ با ظواهر و مبانی قرآنی نبوده و شایسته ترویج نیست.