فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
موعودپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
63 - 72
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت موضوع آماده سازی زمینه های ظهور بنابر دلائل متعدد عقلی و نقلی مؤکد، یکی از پرسش های بنیادین این است که هر قشر و طیف خاص جامعه اسلامی دراین باره چه وظیفه یا رسالتی بر عهده دارد؟ پژوهش حاضر ابتدا قشر بانوان مسلمان را به عنوان جامعه هدف برگزید و سپس به بررسی وظایف این جمعیت اثرگذار و مربی در شاکله نظام خانواده پرداخته است. سؤال اصلی این پژوهش این است که وظائف زنان در عصر غیبت در خانواده چیست؟ برای تحقق ظهور منجی جهان و تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور، بانوان و مادران چه نقشی ایفا می کنند؟ از بین مسئولیت های مختلف می توان به نمونه هایی مثل ایجاد نظم، استقرار روحیه مدارا و آرامش گری، تعامل مبتنی بر حسن خلق و احترام متقابل، فرمانبرداری همراه با صبر و استقامت اشاره کرد. اگر این ویژگی های بنیادین رفتاری از ابتدا در آحاد جامعه و در محیط خانواده نهادینه شود، وضعیت اجتماعی بهتری در امّت اسلام رقم خواهد خورد که خود، زمینه منجی طلبی و اصلاح گری خواهد شد.
تحلیل و بررسی دو رویکرد کلامی در پاسخ به آیات نافی عصمت پیامبر اسلام (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
299 - 325
حوزههای تخصصی:
ثمره پذیرش عصمت انبیاء،حجیت گفتار، کردار و تقریر آنان است. پیامبر اسلام(ص) به ادله قطعی از عصمت تامّ برخوردار است، اما برخی با استناد به ظواهرآیاتی چند، بر عصمت پیامبر شبهاتی وارد نمودند. این نوشتار در صدد است با روش توصیفی، تحلیلی و با هدف بررسی دو رویکرد در پاسخ دهی به آیات نافی عصمت پیامبر اسلام(ص) به تحلیل پاسخ های ایجی در کتاب «المواقف» و علامه طباطبایی در تفسیر «المیزان» بپردازد. یافته ها نشان از آن دارد که اختلاف رویکردی آن دو، به اختلاف در مبنای کلامی راجع است؛ چون ایجی به عنوان یک متکلم اشعری اهل سنت به پاسخ می پردازد و علامه طباطبایی به عنوان مفسر قرآن و فیلسوف شیعی اثناعشری به شبهات نافی عصمت پاسخ می دهد. علی رغم این اختلاف، هر دوی آن ها با پذیرش عصمت پیامبر اسلام(ص) عقیده دارند که با بررسی شأن نزول و ارجاع متشابهات به محکمات و با تکیه بر مبانی کلامی و دقت نظر در آیات موضوعی، شبهات ادعایی، ناشی از فهم ظاهری آیات بوده و قابل ارتفاع هستند.
بررسی انتقادی شیوه سهروردی در تعریف اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
49 - 66
حوزههای تخصصی:
سهروردی در مبحث «تعریف» با وارد نمودن پنج اشکال، ناکارآمدی نظریه تعریف مشائی را نشان داده و بجای آن شیوه دیگری برای تعریف اشیاء مطرح کرده است. این شیوه که با عنوان «تعریف مفهومی» مشهور است، بر تبادر و فهم عرفی از معنای لغت متکی میباشد و طبق آن، لفظ از طریق بیان مقومات مفهومیش از منظر اهل لسان تعریف میشود. در این مقاله پس از تبیین شیوه سهروردی در تعریف اشیاء، به بررسی و نقد آن پرداخته شده است. تحلیل و بررسی انتقادی دیدگاه سهروردی نشان میدهد که نتیجه منطقی اشکالات او به نظریه تعریف مشائی، تصحیح نظریه مشائیان از طریق بکارگیری «شهود» است، نه کنارنهادن تعریف شیء بحسب ماهیت و روی آوردن به نظریه تعریف مفهومی. علاوه بر این ، نظریه تعریف سهروردی بعنوان جایگزین نظریه تعریف مشائی دارای اشکالاتی متعدد است؛ بهمین دلیل، با فرض پذیرفتن اشکالات سهروردی به نظریه تعریف مشائی، شیوه خود او نیز در نظریهتعریف، فی نفسه قابل قبول نیست. در پایان این نوشتار، دیدگاه یکی از سهروردی پژوهان معاصر که معتقد است رابطه منطق تعریف ابن سینا و سهروردی رابطه تکامل است نه تباین، تبیین و نقد شده است.
تأیید عیسی(ع) به روح القدس در قرآن کریم و مسیح شناسی مبتنی برآگاهی شلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
65 - 86
حوزههای تخصصی:
مسیح شناسی مبتنی بر آگاهی که در الهیات جدید مسیحی توسط شلایر ماخر مطرح شد برخلاف الهیات سنتی بر طبیعت بشری عیسی تأکید بیشتری می کرد و امتیاز عیسی را در داشتن شناختی ناب و مستمر از خداوند می دانست که عصمت از گناه را نیز برای وی همراه می آورد. این مقاله در پی آن است تا با بررسی نحوۀ تأیید عیسی از سوی روح القدس در قرآن کریم قرابت مدلول آیات مرتبط با مسیح شناختی جدید مسیحی را در تبیین توانمندی های فراعادی عیسی روشن سازد. برای این منظور تفسیر آیات مرتبط در تفاسیر روایی و کلامی جمع آوری و با دیدگاه شلایرماخر در مورد طبیعت انسانی عیسی مقایسه شده است. در نتیجه مشخص شد که برخی تفاسیر با الهام از روایات و تحلیل فلسفی، روح القدس را عالی ترین مرتبه از مراتب روحی انسان معرفی کرده اند. این مرتبه در انسان های کامل و برخی پیامبران همچون عیسی شکوفاست و ایشان را قادر می سازد تا با مدد از آن، شناختی حضوری از خداوند و دیگر حقایق به دست آورند.
تحلیل انتقادی ادله اثبات صورت نوعیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
119-139
حوزههای تخصصی:
مشائیان بجز ماده و صورت جسمیه، صورت نوعیه را نیز برای اجسام اثبات می کنند اما سهروردی با رد دلائلشان، وجود آن را نمی پذیرد، ملاصدرا به دفاع از مشاء پرداخته و اشکالات سهروردی را جواب می دهد. این مقاله، با تحلیل و نقد استدلالهای هر سه گروه به این نتیجه رسیده که دلائل مذکور برای اثبات صورت نوعیه کافی نیستند زیرا همه، برهان إنی هستند که نمی تواند ماهیت شئ را ثابت کند، همچنین دلیل اول و دوم مبتنی بر ترکیب جسم از ماده و صورت است که ترکیبی تحلیلی است نه خارجی و با کشفیات علوم طبیعی امروز نمی سازد و اقسام مذکور در آن، منحصر به اقسام مفروض در دو دلیل نیست. دلیل سوم براساس مشاهدات عرفی است که نمی توان آن را مبنای مسائل فلسفی قرار داد و از پیش وجود صورت را مفروص گرفته است. دلیل چهارم، گرفتار اشکال سهروردی است.
بررسی کارکردهای عقلِ عملی در فرآیندِ صدورِ «عمل» در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
277-302
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اصلیِ این پژوهش، روشن ساختنِ جایگاهِ عقلِ عملی در فرآیندِ صدورِ عمل، و هدفِ آن، کشفِ کارکردهای «عقلِ عملی» در این فرآیند، در حکمتِ متعالیه به روشِ توصیفی-تحلیلی است. بر اساسِ یافته های این پژوهش، صدرالمتألّهین بینِ «عمل» و «فعلِ ارادی» تمایز قائل می شود. از نظرِ وی «عمل» فعلی است که محصولِ اراده ی همراه با «آگاهیِ مرتبه دومِ عامل» به غرضِ فعل است. عنصر «آگاهیِ مرتبه دوم» عنصری است که با افزوده شدنِ «عقلِ عملی» به مبادیِ فعل حاصل می شود؛ بنابراین «عمل» فعلی است ارادی که «عقلِ عملی» در فرآیندِ آن نقش آفرینی می کند. از نظرِ صدرالمتألّهین «عقلِ عملی» به عنوانِ عُنصر آگاهی ساز در فرآیندِ صدورِ عمل سه کارکرد دارد. اوّلین کارکرد، تصوّرِ عملِ عقلانی و تصدیق به فایده ی آن است؛ در این کارکرد «عقلِ عملی» در جایگاهِ مبدأ تصوّری و تصدیقیِ عمل و در کنارِ متصرّفه قرار می گیرد. دومین و سومین کارکرد «عقل عملی» به مدیریّتِ قُوای ادراکی و تحریکی باز می گردد. هرگاه «عقلِ عملی»، در فرآیندِ صدورِ یک فعل، دستِ کم یکی از این سه نقش را ایفا کند، فعل، مُبدّل به «عمل» می شود. در این پژوهش آشکار می شود عقلِ عملی برخلافِ نظر سایر پژوهشگران، تواناییِ توأمانِ ادراکاتِ کلّی و جزئی را داراست. همچنین نظریّه ی «وحدت نفس و قُوا» تأثیری در بحثِ فرآیندِ صدورِ عمل و کارکردِ عقلِ عملی ندارد و تفسیرِ «عقلِ عملی» به «مرتبه ی عقلانیِ نفس» یا «تعیّنِ عقلانیِ نفس» صرفاً منجر به تغییرِ ادبیّاتِ بحث می گردد.
تأثیر باور به نظریه مدیریت از فرادست بر رفع اختلال افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
اختلالات روانی ریشه های عمیقی در شناخت و باورهای افراد دارد و افسردگی به عنوان رایج ترین بیماری روانی از این قاعده مستثنی نیست. ریشه های عاطفی و روانی تصادمی خاص با باورهای مذهبی دارد و تعیین آثار این مواجهه به درمان گران این امکان را می دهد که به شیوه های تازه ای در برخورد با افسردگی بیندیشند. این نوشته در پی آن است که تأثیر باور مذهبی مهدویت را درمان ریشه های این اختلال بررسی کند و با توجه به پذیرش روزافزون روش شناختی در درمان گری، از معارف مهدوی برای فراهم آوردن آموزه های لازم برای درمان افسردگی یاری بجوید. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل افسردگی از سوی آرون بِک متفکر شناختی است که با بخشی از آموزه های مهدوی که امیدزا و انگیزه ساز هستند تلاقی داده شده و آثار این تلاقی از نگاه تحلیلی بررسی شود. نتایج بررسی نشان می دهد که معارف مهدوی دارای این ظرفیت است که نگاه شخص به خود، آِینده و جهان پیرامون را دچار تغییر کرده و نه فقط ریشه های شناختی افسردگی را درمان کند بلکه انگیزه های کافی روانی و عاطفی برای ایستادگی در برابر حسن ناکامی و شکست را در فرد فراهم بیاورد.
بررسی دیدگاه صدرالمتألهین در تبیین سازگاری علم الهی و اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
130-113
حوزههای تخصصی:
دیدگاه ها در باب رابطه علم پیشین الهی و اختیار انسان، از تنوّع قابل توجّهی برخوردار است و از نفی علم پیشین از خداوند تا نفی اختیار را شامل می شود. غالب فیلسوفان اسلامی، با تبیین های مختلف، به اثبات سازگاری این دو اهتمام داشته اند. بنابراین مسئله این پژوهش کشف رویکرد صدرایی درخصوص این موضوع بر اساس مبانی هستی شناختی و جهان شناختی است، که پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و تطبیق و استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفته، به بررسی تحلیلی آثار صدرالمتألهین در این موضوع پرداخته است و با مقایسه فقرات مکتوب در این موضوع، به تطوّر در دیدگاه ملاصدرا تمرکز نموده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که صدرالمتألهین در آثار مختلف و برحسب مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، به سه رویکرد متفاوت در تبیین سازگاری اختیار انسان و علم پیشین الهی دلالت نموده است. رأی نهایی صدرالمتألهین، مطابق با نگرش نهایی او در مبحث وحدت شخصی وجود و تجلی انگاری در باب عوالم خَلقی است.
آموزه های نصیری در رساله رجعت منسوب به مفضل بن عمر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
23 - 56
حوزههای تخصصی:
رساله رجعت منسوب به مفضل بن عمر یکی از مهم ترین متون روایی درباره غیبت و ظهورِ امام مهدی؟عج؟ است. این رساله در میانِ امامیان متقدّم چندان شناخته شده نبوده و ظاهراً از قرن ۸ق به سنت روایی امامیه راه یافته و از قرن۱۱ق به شهرت رسیده و مورد استناد بسیاری از متأخّران قرار گرفته است. این رساله اگرچه با روایاتِ دیگر، اشتراکاتِ زیادی دارد، در متن و سند آن، اشکالاتِ تاریخی و اعتقادی متعددی دیده می شود. مقایسه این رساله با منابع نصیری و به ویژه آثار خصیبی، نشان دهنده وابستگی این رساله به مذهبِ نصیری است. بنابر شواهدِ موجود، مسئول تدوین این رساله، خصیبی بوده و در پردازش آن از منابعِ امامی پیشین به عنوانِ قالبی برای بیانِ آموزه های نصیری بهره برده است. در این مقاله از روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیل متنی و سندی استفاده شده است.
سبک رهبری فرا ملی در مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
107 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی در جوامع انسانی و سازمان ها موضوع رهبری است. انسان ها به طور فطری، هم رهبرند و هم پیرو. با دگرگونی هایی که در محیط بین الملل رخ داده است، سبک های سنتی رهبری برآمده از تجربه و دانش بشری، پاسخگوی همه نیازها نیست و اکنون به الگوهای مؤثرتر رهبری بیش از هر زمان دیگری احساس نیاز می شود. سبک رهبری شهید قاسم سلیمانی نمونه ای از الگوی جدید و منحصر به فرد رهبری است که شناسایی و تحلیل دقیق تر آن می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات امروز در عرصه بین الملل باشد. این پژوهش با هدف استخراج سبک رهبری فراملی در مکتب شهید سلیمانی بر پایه روش فرا ترکیب انجام شده است. این مطالعه از جهت نوع کاربردی و شیوه بررسی آن براساس طرح تحقیق، توصیفی _ تحلیلی(اسنادی)، می باشد که ضمن تحلیل و تشریح الگوی رهبری به موضوع رهبری فراملی با حضور شخصیتی چون سردار شهید سلیمانی به ابعادی همچون اندیشه راهبردی، موقعیت سنجی، تعامل فرهنگی، آگاهی محیطی، مهارت های ارتباطی، مربی گری و نهادسازی بین المللی را یافته و مورد تحلیل قرار داده است.
خداباوری و شر گزاف: بررسی پاسخ ویلیام هسکر به مسأله ی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۳
73 - 94
حوزههای تخصصی:
شر گزاف شری است که موجود عالم و قادر مطلق بتواند مانع آن شود بی آن که به سبب این ممانعت، خیری برتر از دست رود، و یا شری بدتر یا برابر با آن ایجاد شود. ویلیام رو معتقد است وجود شر گزاف تهدیدی جدی برای خداباوری است. پترسون با توسل به اراده آزاد، آن دو را سازگار می داند. به نظر هسکر استراتژی پترسون در خصوص شر صرف موفقیت آمیز است ولی در خصوص شر گزاف کارآمد نیست. پاسخ هسکر در دسته پاسخ های همسازگرایانه قرار می گیرد با این تفاوت مهم که به نظر او، خداباوری و وجود شر گزاف نه تنها سازوار هستند بلکه وجود شر گزاف برای باورمند بودن به خداوند با اوصاف اصلی الهی، ضروری تلقی می شود. هسکر به مفهوم "اخلاق ژرف" متوسل می شود. به نظر او، برای آنکه انسان ها انتخاب های اخلاقی مهم داشته باشند، اخلاق نباید تضعیف شود. به نظر هسکر این پاسخ، برخلاف پاسخ اختیارگرایانه، حتی در مواجهه با شر طبیعی گزاف نیز کارگر است زیرا فضایل اخلاقی زیادی هستند که در مواجه آدمی با بلایای طبیعی امکان تحقق دارند؛ خیرهایی همچون آگاهی، دوراندیشی، شجاعت، احتیاط، هم کاری و... . در این مقاله، استدلال هسکر و برخی از انتقادهای وارد بر این استدلال را مورد بررسی قرار داده ایم.
واکاوی نظریه فقدان یا ناکارآمدی پدر در خداناباوری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انکار خداوند ناشی از دو گونه عوامل معرفتی یا برهانی و غیرمعرفتی یا غیراستدلالی است. خود عوامل غیرمعرفتی الحاد در گونه های مختلف روان شناختی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بروز می یابد. پرسش پیش روی این نوشتار این است که آیا فقدان فیزیکی پدر یا ناکارآمدی و فساد او، به عنوان یک عامل غیرمعرفتی، نقشی در انکار خداوند از سوی فرزندان در سنین بزرگ سالی ایفا می کند یا خیر. این پژوهش با کمک روش توصیفی تحلیلی، یعنی با استناد به دیدگاه های مختلف مربوط به این ایده، علت پیوند میان آن دو را از ابعاد گوناگون مورد کندوکاو قرار داده است و شواهدی بر این باور ذکر کرده است و در نهایت با روش تحلیلی انتقادی به ارزیابی و نقد آن پرداخته است. حاصل این پژوهش این است که: الف) بسیاری از رد و انکارهای خداوند در سنین بزرگ سالی، به ویژه در جوامع مسیحی غرب، ریشه در کودکی شخص و عوامل ناخودآگاه، از جمله فقدان پدر یا پدر خوب دارد؛ ب) اما نمی توان از عوامل دیگر و نیز، بی تأثیر یا کم تأثیر بودن این عامل در جوامع و فرهنگ های دیگر غافل بود.
شباهت مضامین متون مقدس و علاقه مندی پیشوایان «سیک» به تعالیم اسلام؛ زمینه ای برای همگرایی پیروان دین اسلام و آیین «سیک»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
209 - 248
حوزههای تخصصی:
کتاب گورو گرنت صاحب به عنوان متن مقدس آیین سیک، مجموعه ای از سخنان تعدادی از گوروهای ده گانه(رهبران آیین مزبور در فاصله قرون شانزدهم تا هجدهم میلادی) همراه با سخنانی از عارفان و شاعران مسلمان و هندو است. گوروهایی که این مجموعه را گردآوری می کردند، مدعی بودند که تمام قطعات آن، کلام الهی است که بر زبان گویندگان آن ها جاری گردیده است. با توجه به اهمیت گسترش فرهنگ گفتگو و همدلی میان پیروان ادیان، روشن است که تأکید بر مشترکات می تواند زمینه خوبی برای این امر فراهم آورد. پرسش این است که در متون مقدس دین اسلام و آیین سیک، یعنی در قرآن کریم و کتاب گورو گرنت صاحب، چه مشترکاتی وجود دارد، و در روایات مربوط به زندگی پیشوایان بزرگ آیین سیک، چه نشانه هایی از همدلی آنان با اهل اسلام می توان یافت؟ پژوهش حاضر نشان می دهد که میان بسیاری از عبارات کتاب گورو گرنت صاحب و آیات قرآن کریم، شباهت های مفهومی(گاه حتی تا حد ترجمه الفاظ) وجود دارد، و از سوی دیگر، روایات تاریخی مربوط به سیره پیشوایان سیک، موارد متعددی از همدلی آنان با مسلمانان را نشان می دهد. این شباهت مضامین و همدلی پیشوایان سیک با اهل اسلام، می تواند نقطه آغاز خوبی برای گفتگوهای همدلانه میان پیروان هر دو آیین باشد.
بررسی گستره عصمت انبیای الهی از دیدگاه ابومنصور ماتریدی با محوریت آیات منافی عصمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
83 - 113
حوزههای تخصصی:
عصمت انبیاء الهی از جمله مهم ترین و کلان ترین مباحث کلامی است که متکلمان فریقین نسبت به ماهیت، منشأ، مبانی، ادله و گستره آن نظریات مختلفی مطرح نموده اند. از این میان، مبحث گستره عصمت انبیاء از منظر قرآن کریم، بحثی بنیادین و دراز دامن بوده که به تعدد مکاتب کلامی، آراء و انظار مختلفی بیان شده است. در این میان متکلمان امامیه قلمرو عصمت را حداکثری دانسته و سایر مکاتب مراتب مختلفی را برای آن ذکر نموده اند. از معدود متکلمان اهل سنت ابومنصور ماتریدی است که هم کلام و هم رأی با شیعه امامیه بوده و گستره عصمت را از تلقی، حفظ، ابلاغ وحی، دوری از معاصی و جلب طاعات فراتر دانسته و آن را در حوزه نسیان و خطا نیز ساری و جاری می داند. اگرچه طرفداران مکتب ماتریدیه نگاه او را ذکر نکرده و رأی دیگری را برگزیدند، اما این دیدگاه از درون استنباط های تفسیری او قابل مشاهده است. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، آرای ابومنصور ماتریدی پیرامون آیات موهم تنافی عصمت انبیاء در قرآن کریم را به صورت کامل استقصاء نموده و توجیه ماتریدی در زمینه رفع این تناقض را گردآورده و ضمن بررسی آن، دیدگاه قلمرو حداکثری عصمت انبیاء الهی از دیدگاه ماتریدی را اثبات می نماید.
خوانشی تحلیلی بر اثر بخشی معرفت در پیوند «وحی» و «عصمت انبیاء» در نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
213 - 232
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی مهم اعتقادی مشترک مسلمانان عصمت پیامبر` است که در خصوص چگونگی و محدوه زمانی آن نظرات مختلفی مطرح شده است. ملاصدرا در تبیین عصمت، نگاه جامعی دارد که به رغم اختلافات ظاهری در بیانات گوناگون وی می توان همه عبارات وی را به اثربخشی معرفت در ماهیت عصمت ارجاع داد. وی، «وحی» و «عصمت» را هم پیوند دانسته که در فرایند تبیین و اثربخشی معرفت امکان پذیر است. پدیده وحی بالاترین مرتبه کشف معنوی است و این مرتبه پیامبر` را از هرگونه خطا مصون می سازد. وی همچنین زمینه عصمت نبی در دریافت و ابلاغ وحی را با تبیین ویژگی های وجودی انسان کامل پاسخ می دهد. بر این اساس، فرشتگان الهی به لحاظ مرتبه وجودی پایین تر از انسان کامل قرار دارند. درباره محدوده زمانی عصمت، معتقد به عصمت انبیا قبل و بعد از نبوت است، اگرچه این امکان وجود دارد که نفس نبی در کودکی به درجه نبوت نرسیده باشد اما «روح القدس» که به مرتبه ای از نفس نبی تعلق دارد، در دوران کودکی نیز وی را از انجام گناه باز می دارد. این جستار به تحلیل اثربخشی معرفت در پیوند وحی و عصمت در نگاه ملاصدرا پرداخته است.
نگاه روایی ملاصدرا در موضوع حدوث و قدم نفس در کتاب النفس اسفار اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
موضوع حدوث و قدم نفس از مباحث پربسامد اندیشه فلسفی است که بیشینه فیلسوفان مسلمان بدان پرداخته اند. اندیشه وران اسلامی به رسم دیرین و با باور به درستی گزاره های دینی منقول در سنت روایی پیشوایان، در مواردی پرشمار، «استشهاد نقلی» را به عنوان دلیل یا شاهد مدعای فلسفی خویش برگرفته اند. ملاصدرا در نگاه به مباحث فلسفی از زاویه دید حکمت متعالیه می کوشد با توجه ویژه به روایات منقول، موازنه ای میان استدلال عقلی و شواهد نقلی برقرار نماید. این نوشتار با تمرکز بر نگاه روایی ملاصدرا در موضوع «حدوث و قدم نفس» در کتاب النفس اسفار اربعه بر آن است تا با بررسی اعتبار سندی روایات این موضوع و تحلیل مضمونی آنها در آن کتاب، تصویری روشن از نگاه روایی این حکیم متأله ارائه دهد و با تحلیل موارد قوت و ضعف استدلال های روایی وی در حدوث و قدم نفس به داوری علمی در این باره بنشیند.
اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
حدیث عنوان بصری در سده های اخیر شهرت یافته و در عرفان و اخلاق مورد توجّه قرار گرفته است. این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاه الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. عنوان بصری به کلّی، ناشناس است و حتّی نام گذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصرِ تاریخی اندکی دیده می شود؛ با این وجود، همین اطلاعات اندک نیز با دانسته های تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق A سازگار نیست. برخی فقراتِ حدیث، در منابع متقدّم تر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متأخّر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناخته شده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالب های صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالتِ حدیث را تضعیف می کند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق A قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد.
استمرار امامت در آیه اطاعت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
207 - 230
حوزههای تخصصی:
یکی از معارف مشترک بین شیعه و اهل سنت اعتقاد به امام مهدی؟عج؟ است، با این تفاوت که غالب علمای اهل سنت قائلند در آخرالزمان متولد خواهد شد، اما شیعه قائل است متولد شده و فعلاً غایب است و در آخرالزمان ظهور خواهد کرد، بنابراین سخن در این است که فارغ از روایت های خاص طرفین، از آیه های قرآن هم که مورد قبول طرفین است، می توان دلیلی بر وجود امام معصوم اقامه کرد؟ در صورت مثبت بودن جواب، در زمان حاضر هم امام معصومی وجود دارد؟ هدف این تحقیق این است که براساس آیه شریفه Gیا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ...F(نساء: ۵۹) که در آن به صورت مطلق امر به اطاعت اولی الامر شده است و علمای شیعه به اتفاق ائمه معصومین؟عهم؟ را مصداق آن می دانند و مفسران اهل سنت در مصداق آن اختلاف نظر دارند، ثابت کند یکم این که: اولی الامر معصوم هستند؛ دوم این که: در هر زمانی فردی به عنوان ولی امر معصوم در خارج وجود دارد که اطاعت از او واجب است؛ سوم این که: اگر او را نمی یابیم، ناگزیر براساس اعتقاد شیعه باید غایب باشد و این غیبت مانع از اطاعت او نخواهد بود. در این نوشته جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده و تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی اطراف سه مسئله انجام گردیده است: الف) اثبات عصمت اولی الامر؛ ب) اثبات وجود خارجی فردی از اولی الامر در هر زمان؛ ج) امکان اطاعت از ولی امر زمان حاضر حتی اگر او را نیابیم. بنابراین لزوم وجود ولی امر و امام معصوم در زمان حاضر و وجوب اطاعت از او از آیه شریفه اطاعت قابل استفاده است.
بازتأملی در نظریه وهابیان در مسئله توحید اسماء و صفات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
84-63
حوزههای تخصصی:
امروزه جریان وهابیت به یکی از خطرناک ترین جریان های درون اسلام تبدیل شده است. تمایز اصلی این جریان از دیگر جریان های فکری اسلامی، در نوع نگاه آنها به مسئله توحید بر می گردد. آنها توحید را به سه قسم تقسیم می کنند که یکی از مهم ترین انواع توحید، توحید اسماء و صفات است. مسئله تحقیق این مقاله، بررسی دقیق دیدگاه وهابیان در مسئله توحید اسماء و صفات است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی دیدگاه آنان خواهیم پرداخت. براساس یافته های این تحقیق، وهابیان هر آنچه در قرآن و سنت معتبر، به خدا نسبت داده شده را بدون هیچ گونه تأویلی پذیرفته و دیگران را به گمراهی در این مسیر متهم می کنند. غالب منتقدان جریان وهابیت، آنها را به سبب داشتن همین باور، فرقه ای تشبیهی و تجسیمی می دانند. علاوه بر این با مراجعه به متون اصیل وهابیت و تحلیل سخنان آنها، می توان با توجه به اصول و قواعد بنیادین معرفت شناسی، نظریه آنها را نامعقول و متناقض با مبانی خودشان نشان داد.
تحلیل نظریه «تبدیل حامل شخصی دین به حامل نوعی» علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
5 - 32
حوزههای تخصصی:
اهل سنت به طور عموم نزول «آیه اکمال» را در نهم ذی الحجه سال دهم هجرت دانسته و شأن نزول را اموری مانند فتح مکه، نزول احکام گوشت های حرام و... دانسته اند. در مقابل، شیعیان زمان نزول را هجدهم ذی الحجه و شأن نزول را ابلاغ ولایت امام علیG دانسته اند. پرسش این است که طبق دیدگاه اهل سنت چه رابطه ای بین این روزهای خاص با اموری مانند مأیوس شدن کفار، اکمال دین و اتمام نعمت وجود دارد. در برابر دیدگاه شیعه نیز این سؤال مطرح است که این نظر با تعداد زیاد روایاتی که سبب نزول را روز عرفه دانسته اند چگونه قابل جمع است؟ صاحب تفسیر المیزان، دیدگاه های مختلف را بررسی نموده و سعی در اثبات دیدگاهی با عنوان «نظریه تبدیل حامل شخصی دین به حامل نوعی» دارد. همچنین علامه با پذیرش نزول آیه اکمال در هجدهم ذی الحجه، این احتمال را هم ممکن می شمارد که آیه در روز نهم نازل شده باشد و در روز هجدهم ابلاغ شده باشد.در این نوشتار با روش توصیفی، تحلیلی دیدگاه علامه مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده است که نظریه علامه سازگاری کامل با واژگان به کار رفته در آیات مربوط به ولایت دارد و در این صورت فرقی ندارد زمان نزول آیه اکمال را هجدهم ذی الحجه بدانیم یا نهم ذی الحجه، لیکن نحوه جمع روایات نزول توسط علامه قابل تأمل است، لذا در پایان روش دیگری برای جمع دو دسته روایات پیشنهاد شده است.