فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵
125 - 156
حوزههای تخصصی:
حقّ، به معنای «اختیار، امتیاز و سلطه کسی بر شخص یا چیزی» به کار می رود و معنای اینکه خدا حقِّ طاعت دارد این است که وقتی طاعت الهی را با غایاتش مقایسه می کنیم، می توان عقلاً نوعی شایستگی انحصاری از آن انتزاع کرد و برای رسیدن به آن غایات، اطاعت الهی ضرورت می یابد و ما از آن، تعبیر به «وجوب تبعیّت» می کنیم. ما برای پذیرش حقِّ طاعت و وجوب تبعیّت، باید صفاتی را در خدای متعال لحاظ کنیم؛ صفاتی از قبیل علم، قدرت، عنایت و ولایت الهی. تبیین اندیشمندان از این مقوله متفاوت بوده که برخی از آنها را می توان پذیرفت و برخی دیگر قابل نقدند.
ادله تعدد قرائت ها از دین در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
327 - 348
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و ارزیابی ادله ای پرداخته است که نظریات مطرح در باره تعدد قرائت ها از دین به آن تمسک کرده اند. با توجه به اینکه تعدد قرائت ها از دین چالش های مهمی را در حیطه قلمرو معرفت دینی پدید آورده است، ضرورت دارد که ادله مطرح شده ارزیابی شود. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی، انتقادی است. نتایج این تحقیق حکایت از این دارد که مهم ترین دلیل این نظریات، توجیه طبیعی بودن رخداد تعدد قرائت ها از طریق مبانی کثرت گرایی دینی «جان هیک» و هرمنوتیک فلسفی در نسبیت فهم است. لیکن با توجه به اینکه این مبانی، به نسبی گرایی معرفت دینی منجر می شود و این نظریات سعی کرده اند از این لوازم فرار کنند، نظریات آن ها دچار تناقض درونی شده است. استدلال به تنوع معرفتی در اجتهاد و معارف طولی دین، نیز هر چند ممکن است مواردی از تعدد قرائت را به دنبال داشته باشد، اما چنین تنوع معرفتی با مدعای اصلی که مبتنی بر مبانی ذکر شده است، تفاوت بسیار دارد.
فرهنگ انتظار؛ بسترساز ارجمندی و کرامت سیاسی انسان بر اساس قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
105 - 128
حوزههای تخصصی:
آیه «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا»(اسراء: 70) «و محققاً ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را(بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم» یکی ازآیات قرآنی است که به مبحث کرامت انسانی تأکید شده. «انسان»، به عنوان مهم ترین موضوع خلقت، جایگاه مهمی در اندیشه ها و مکاتب مختلف فلسفی داشته. از مهم ترین شاخصه مردمی بودن دولت اسلامی مخصوصاً درعصر ظهور، مبحث کرامت انسان سیاسی است(اهمیت) .بادقت و تأمل در آیات قرآن کریم، از کرامت و ارجمندی انسان و برتری او بر دیگر موجودات سخن به میان آمده است. سؤال اصلی این مقاله این است؛ براساس آموزه های فرهنگ مهدوی و فرهنگ انتظار اصول اساسی کرامت انسان سیاسی بر چه اصولی استوار است که نبود آن اصول، کرامتی بر انسان لحاظ نمی توان نمود؟ (سؤال اصلی) فرضیه این مقاله بر آن استوار است که؛ دو اصل اساسی باعث کرامت بخشیدن به انسان می شود که این دو اصل براساس آموزه های مهدوی در فرهنگ انتظار به خوبی تبیین شده است. اصل برابری و عدالت اجتماعی؛ حفظ عزت نفس انسان(فرضیه) کرامت سیاسی انسان به عنوان یک قاعده اساسی، در پرتو معنای پیش گفته و مبنای برخاسته از آن، نقش مهمی در تنظیم روابط شهروندان و دولت ایفا می کند و می تواند در تحقق الگوی مطلوب سیاسی و ترسیم جایگاه مردم در نظام سیاسی براساس فرهنگ انتظار نقش آفرینی کند. براساس قرآن کریم و فرهنگ انتظار، انسان امروزه(امانیسم) نتوانسته جایگاه و کرامت سیاسی انسان را به ارمغان بیاورد، بلکه این فرهنگ انتظار است که براساس عدالت و برابری و حفظ عزت نفس انسان درصدد بسترسازی کرامت انسان سیاسی می باشد. لذا کرامت انسان سیاسی به ارزش نهادن نقش انسان در جامعه از طریق، شورا و مشورت، امر به معروف و نهی ازمنکر و نصحیت تحقیق می یابد(یافته).
نقادی دیدگاه های معاصر درباره انتساب اصالت ماهیت به سهروردی و وجوه برتری نظریه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
29 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهندگان در این نگاشت بر این باورند که نزاع اصالت وجود یا ماهیت نه تنها لفظی نیست بلکه یک چالش متافیزیکی مهم میان اصالت وحدت با اصالت کثرت محسوب می شود که هریک از این دو اصل می تواند نتایج کلامی متفاوتی را در پی داشته باشد. پیرامون انتساب اصالت ماهیت به سهروردی در بین محققان معاصر سه دیدگاه مهم را می توان از هم تفکیک کرد: نخست، دیدگاهی که انتساب اصالت ماهیت به شیخ اشراق را نفی می کند و حتی وی را مبتکر اصالت وجود می داند. دوم، نظرگاهی که این انتساب را به صراحت نفی نمی کند اما براساس شواهدی از اصالت وجود در سخنان او، چنین می انگارد که روح حکمت اشراق اصالت وجودی است. سوم، دیدگاه آیت الله جوادی آملی و برخی محققان دیگر که نظام حکمت سهروردی را مبتنی بر اصالت ماهیت و کثرت و از این رو در مقابل نظام اصالت وجود صدرایی ، که مبتنی بر وحدت وجود است، می پندارد. نگارندگان در این پژوهش با روشی تحلیلی انتقادی، بر پایه مطالعه آثار سهروردی و سهروردی پژوهان، می کوشند ضمن نقادی دیدگاه های سه گانه، وجوه برتری نظرگاه آیت الله جوادی آملی را تبیین نمایند و ادله خود بر رد دیدگاه های دیگر را به منصه ظهور رسانند.
تحلیل محتوایی راویان روایات مهدوی مدرسه قم تا قبل از دوران صدوق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
59 - 90
حوزههای تخصصی:
مدرسه حدیثی قم، به عنوان یکی از مدارس پر قدرت امامیه، از دیرباز مورد اهتمام و دقت اندیش وران بوده است. کاوش ها در زمینه مهدویت در این مدرسه، با کاستی هایی مواجه است. فقدان نگاه «مدرسه ای»، «عدم بررسی راویان تأثیرگذار» و «موضوعات مورد توجه آنان» به احادیث مهدوی از جمله این کاستی هاست. از این رو این جستار با رویکرد «توصیفی _ تحلیلی» در تلاش است به این خلاء مطالعاتی تا قبل از دوران صدوق بپردازد. طبقه بندی راویان و معرفی آنان آغازی است که این نوشتار برای ارائه تصویری روشن از بحث برمی گزیند. در طبقات ابتدایی، راویان و آموزه های مهدوی گمرنک جلوه کرده است. به مرور زمان با شکوفایی این مدرسه روایات مهدویت با تنوع موضوعی مورد توجه قرار گرفته است. در میان این محدثان، با توجه به جامعیت کتاب الکافی بیشترین نقل از کلینی است؛ سپس سعدبن عبدالله، علی بن حسین بن بابویه و محمدبن یحیی قرار دارند. موضوعات مورد توجه آنان بر روی مسائل اساسی مهدویت شکل گرفته است؛ به گونه ای که برخی آموزه ها، مانند نشانه های ظهور، که در دوران بعدی متنوع تر گزارش شده اند در مدرسه قم از اهمیت کمی برخوردار است.
بررسی تطبیقی مباحث مهدوی در تفاسیر شیعه و اهل تسنن تا قرن هفتم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
201 - 218
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان معتبرترین منبع مورد پذیرش تمامی مسلمانان در تمامی زمینه های اعتقادی و فقهی و غیر آن، مورد توجه تمامی فرقه های مدعی اسلام است. مهدویت نیز به عنوان منحصر به فردترین چشم انداز پایان تاریخ از دیدگاه اسلام از این قانون مستثنی نیست؛ هرچند میزان پرداختن به این حقیقت به دلایلی مشخص، در منابع تفسیری شیعه با اهل تسنن تفاوتی فاحش در میزان و کیفیت محتوا دارد؛ به گونه ای که در تمامی منابع تفسیری و غیرتفسیری اهل تسنن تا قرن هفتم تنها دَه آیه درباره مهدویت تفسیر شده، با این ویژگی که مفسران نامدار اهل تسنن تلاش دارند این آیات را نیز با بخش مسیحی ماجرا! یعنی فرود آمدن حضرت عیسی7 از آسمان، آنهم بدون هیچ پیوندی با «مهدی موعود» به پایان ببرند! ولی در منابع شیعی این دوران، حداقل 66 آیه، فقط در کتاب های تفسیری، ذکر شده که از نظر محتوا تقریباً تمامی موضوعات مهدوی را به صورت تفسیری یا تأویلی شامل می شوند.
مختصات و ساختار حکومت جهانی امام مهدی (عج) از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
129 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بیان مختصات و ساختار حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ در قرآن و روایات نگارش یافته است. ضرورت بحث از این رو است که علیرغم وجودآیات، اخبار و روایات تفسیری متعدد پیرامون حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ و توجه پژوهشگران عرصه مهدویت به این حوزه، به مختصات و ساختارهای حکومت حضرت به طور منسجم توجه کمتری شده و این عرصه می تواند در استخراج راهبردهای مؤثر حکومتی نقش داشته باشد. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که مختصات حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ عبارتند از : عدالت محوری، قانون گرایی، ستیز بى امان با ستمگران و فاسدان، رسیدن اقشار ضعیف به اصول والا و ارزش های متعالی، واژگونی بنیادهای ستم و بیدادگری های فردی و اجتماعی طاغوتیان، انقلاب علمی، فکری و شکوفایی عقول انسانی، فرهنگ سازی جامع و ترویج و تثبیت ارزش های اخلاقی همچنین ساختار حکومت جهانی امام مهدی؟ع؟ عبارت است از حاکمیت واحد، ولایت ولی(رهبری)، کارگزاران و حاکمان و والیان.
روش نیروسازی و بسیج اجتماعی جریان کفر از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
29 - 48
حوزههای تخصصی:
با عنایت به این که تاریخ همواره عرصه مصاف میان دو جبهه کفر و ایمان بوده است، لذا، هر دو جبهه سعی در افزایش قدرت اجتماعی خود از طریق بسیج نیروها و نیز نیروسازی میان باورمندان به خود بوده اند و برای نیل به این مهم، روش های مختلفی و متفاوتی را نیز بدین منظور تعقیب کرده اند. این نوشتار با کاربست روش تحلیل مضامین به دنبال ارائه پاسخ به این سؤال است که براساس آیات کتاب مقدس پیامبر خاتم؟ص؟، قرآن، جبهه کفر از چه روش هایی برای نیروسازی بهره گرفته است و چه راهکارهایی می توان برای غلبه بر این روش ها ارائه کرد؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که با عنایت به تنوع باورمندان به جبهه کفر، این جریان از روش های مختلفی همچون ترعیب و تهدید، تطمیع، تدلیس، تشکیک و تحریف بدین منظور بهره برده است؛ روش هایی که هر کدام بر جذب بخشی از جامعه به جریان کفر مؤثر بوده است. بر پایه یافته های این پژوهش، راهکارهای پیشنهادی برای تأثیرگذاری بر قدرت نیروسازی جبهه کفر بدین شرح می باشد: افزایش قدرت اقناعی اندیشه توحیدی، افزایش قدرت دفاعی و توان بازدارندگی جامعه، افزایش سطح آگاهی از اصول اعتقادی، افزایش سطح پایبندی جامعه به اصول اخلاقی.
نقش قوه خیال در تکوّن بهشت یا جهنم درون انسان
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
91 - 106
حوزههای تخصصی:
بهشت و جهنم در برزخ و آخرت، حاصل عینیت «عمل» با «جزا» در همین دنیا هستند. آنچه عینیت میان عمل و جزای آن را ممکن می سازد، فاعلیت قوه خیال نفس در صدور صوَر مثالی متناسب با عمل است که مجموع این صوَر مثالی را «بهشت یا جهنم درون» می نامیم. مسئله اساسی این پژوهش، بازشناسی نه صرفاً شناخت فاعلیت قوه خیال در تکوّن بهشت یا جهنم در درون انسان، با بهره گیری از روش تحلیلی است. یافته اصلی پژوهش جاری، که با تکیه بر روی آورد تحلیل سیستمی مبانی نفس شناسی صدرالمتألهین در دو مقام «تجرد مثالی قوه خیال و تکوّن بهشت درون» و «انشاء صوَر و تکوّن بهشت درون» به دست آمده است، حاکی از فاعلیت قوه خیال نفس در خلق صوَر مثالی متناسب با دریافت های خود از حواس پنج گانه و افکار است. این صوَر، در مرتبه خیال نفس باقی می مانند و اگر حاصل این صوَر، همخوان با نعمات و ویژگی های بهشت باشد، انسان در بهشت درون خود به سر می برد و اگر ویژگی های جهنم و جهنمیان بر آن صادق باشد، هم اکنون در جهنم درون می سوزد.
بررسی وجوه اشتراک و اختلاف تقریرهای ابن سینا و علامه طباطبایی از برهان صدیقین
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
107 - 128
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: «تقریر ابن سینا و علامه طباطبایی از برهان صدیقین چیست و چه اشتراک ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟» هدف از بررسی این مسئله، آگاهی عمیق تر نسبت به جایگاه و ارزش یکی از مهم ترین براهین اثبات خدا در فلسفه اسلامی است. در این نوشتار، با استفاده از روش تحلیلی - عقلی، ابتدا تلاش شده با بررسی آثار ابن سینا، گزارشی از تقریر او از برهان صدیقین ارائه گردد. سپس تقریر علامه طباطبایی از این برهان ارائه شده است. با مقایسه میان این دو تقریر، وجوه اشتراک و اختلاف آنها مطرح گردیده و در پایان، یافته های پژوهش در قالب نتیجه گیری ارائه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، سه وجه اشتراک میان دو تقریر فوق وجود دارد: لمی بودن هر دو تقریر، بی نیازی هر دو تقریر از ابطال دور و تسلسل، و اثبات صفات واجب الوجود علاوه بر اثبات وجود او. از سوی دیگر، چهار وجه اختلاف میان دو تقریر مذکور وجود دارد: در تقریر ابن سینا، از اصل وجود استفاده شده است، درحالی که در تقریر علامه طباطبایی از اصل واقعیت؛ تقریر ابن سینا تنها قادر به اثبات ضرورت ذاتی واجب الوجود است، ولی تقریر علامه طباطبایی، ضرورت ازلی واجب الوجود بالذات را نیز اثبات می کند؛ ابن سینا در تقریر خود از مقدمات متعددی استفاده کرده است، ولی علامه طباطبایی در تقریر خود با استفاده از کم ترین مقدمات، مطلوب را اثبات کرده است.
صورت بندی نظریه ی اجزاء اصلیّه، بر اساس ایده ی «طینت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
مسأله تحقیق حاضر، بازخوانی نظریه ی کلامی اجزاء اصلیه، به مثابه ی ملاک این همانی ابدان، با نگاهی به احادیث ناظر به طینت است. متکلمینی نظیر خواجه نصیر الدین طوسی، این نظریه را در پاسخ به اشکال مشهور «آکل و مأکول» -که در صدد به چالش کشیدن معاد جسمانی است- مطرح نموده اند؛ اما به نظر می رسد تقریر این پاسخ، با ابهاماتی روبرو است و دقتی دوباره را می طلبد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که با الهام گرفتن از برخی روایات ناظر به طینت، می توان قول مذکور را به نحوی بازخوانی کرد که از ابهاماتش کاسته، و بر کارایی اش افزوده گردد. روش تحقیق مقاله حاضر، تفسیری -تحلیلی است.
واکاوی مفهوم بقیهالله و تطبیق آن بر امام زمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
183 - 206
حوزههای تخصصی:
آیه Gبقیهالله خیر لکم ان کنتم مؤمنینF به چندین گونه تفسیر شده است که سود شرعی و یا نعمت و روزی حلال، پیروی از دستورات و توصیه های خدا، بهره و ثواب الهی، رحمت و مراقبت خداوند، فطرت پاک و روح ایمان، و تقوای حاصل از عمل به دستورات الهی، روزی حلال در دنیا و ثواب در آخرت، احکام و فرایض الهی و هر موجود نافع الهی از جمله آنهاست؛ بنابر تفسیر آخر، انبیاء و اوصیاء الهی یکی از مصادیق بقیهالله خواهند بود، و ائمه؟عهم؟ نیز این وصف را درباره خود به ویژه در مورد امام زمان؟عج؟ به کار برده اند، این تحقیق با روش جمع آوری کتابخانه ای و تحلیل محتوا، در پی ارائه تحلیل درست برای تطبیق این آیه بر امام مهدی؟عج؟ است؛ به ویژه که در روایات بیان شده که در زمان ظهور، حضرت مهدی؟عج؟ با این لقب خوانده خواهد شد؛ آخرین هادی باقی مانده، مایه رحمت الهی، و منتظَر الهی، سه تحلیلی است که در رابطه با کاربرد لقب بقیهالله درباره امام زمان؟عج؟ قابل ارائه است.
بازخوانی جایگاه ایرانیان در پرتو احادیث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
7 - 38
حوزههای تخصصی:
در مصادر کهن حدیثی روایات بسیاری وجود دارد که زبان به نکو داشت نژاد فارس گشوده و از نقش آفرینی او در آینده تاریخ سخن گفته است. این روایات را در دسته های متعددی می توان صورت بندی کرد؛ در نوشتار پیش رو روایات یاد شده به تفصیل بیان و علاوه بر مداقه در منابع و اسناد آن تلاش می شود محتوای آن نیز مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. می توان حاصل بررسی های مربوط به این روایات را در این جمله خلاصه کرد که: فی الجمله درباره تکریم مردمان سرزمین پارس و نیز نقش ویژه ای که این قوم در آینده تاریخ ایفا خواهد کرد روایات معتبری در مصادر کهن شیعه و اهل سنت وجود دارد؛ روایات یاد شده هم می تواند امیدآفرین، انرژی بخش و حرکت زا باشد و انگیزه های امت مؤمن و انقلابی ایران را در پیمودن مسیر تعالی و پیشرفت مضاعف نماید و هم می تواند ترسیم کننده چشم انداز و تعیین کننده رسالت تاریخی او باشد.
بررسی صعود و نزول عیسی در قرآن با تکیه بر پیشینة مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
فهم شایع از عبارت قرآنی «بل رفعه الله الیه»، زنده بالا برده شدن عیسی به آسمان نزد خداوند است اما برخی از نواندیشان معاصر ادعا کرده اند که قرآن بر زنده بودن عیسی در آسمان دلالت ندارد بلکه مراد از رفع عیسی، بالا بردن روح وی یا منزلت و درجة اوست. پژوهش حاضر نشان می دهد که ادعای وفات عیسی و نفی صعود او به آسمان، با قطع نظر از پیشینة مسیحی قصه می تواند موجه باشد، زیرا در دو موضع قرآن، از «توفّی» عیسی سخن رفته است. با وجود این، گزاره های قرآن را باید با توجه به معهودات مخاطبان تفسیر کرد و آموزة قرآنی رفع عیسی، ناظر به باورهای مسیحی بیان شده است. باور به صعود عیسی در مسیحیت، پیشینه ای اشکار دارد و اگر مراد قرآن همان صعود معهود نبود، با قرینه ای شفاف، ذهن مخاطبان را از عهد پیشین منصرف می نمود، حال آنکه قرینه ای برای انصراف، ارائه نشده است و «توفی» عیسی به برگرفتن زندة او، تأویل پذیر است. از دیگر سو، پذیرش عیسای زنده در آسمان، انتظار نزول و ظهور وی را به دنبال دارد و آیاتی از قرآن می تواند دال بر بازگشت عیسی فهمیده شود.
ماهیت نداشتن خداوند و نتایج معرفتی آن از دیدگاه پلانتینگا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
283 - 302
حوزههای تخصصی:
پلانتینگا ماهیت داشتن خداوند را پیرامون مسایل مربوط به واجب الوجود بودن و حاکمیت خداوند موردبررسی قرار می دهد، او در مباحث هستی شناسی طبق چهار روش که عبارتند از: عدم صدق تصورات ما در مورد خداوند،از طریق آموزه توماس اکوئناس در مورد بساطت مطلق الهی، ازطریق نومینالیسم و از طریق احتمالات دکارت سعی می کند ماهیت نداشتن خداوند را اثبات کند. ملاصدرا مبتنی بر اصالت وجود و بداهت وجود مبانی هستی شناسی خود را پی ریزی می کند، زیرا تا به اصالت وجود قائل نباشیم، نمی توانیم ماهیت دار بودن واجب را انکارکنیم، هردو فیلسوف بر نفی ماهیت داشتن خداوند به دلایلی تمسک جسته اند، با این حال دلایل پلانتینگا برای اثبات عدم ماهیت داشتن خداوند کامل و تمام نیست،عدم توجه پلاتینگا به اصالت وجود و عدم ملاکی برای بداهت از نقاط ضعف او به حساب می آید، اما ملاصدرا از طریق ادله اصالت وجود، استدلال از طریق عینیت صفات و ذات الهی، بساطت وجود، زیادت وجود برماهیت و اینکه« انیت را بر ماهیت » مقدم دانسته است به ماهیت نداشتن حق تعالی استدلال کرده است،می توان گفت ملاصدرا با این دلایل موفق تر از پلانتینگا عمل کرده است.
جستاری در مراتب ادراکی مسجد_مدرسه آقا بزرگ کاشان، براساس نظریه حرکت جوهری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مباحث معرفتی در معماری وام دار حرکت افراد در فضاست. ادراک با عنایت به مفهوم فلسفی حرکت و نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، اشاره به دریافت تدریجی افراد از فضاهای معماری دارد. بر همین اساس، ادراک عمیق و جامع از فضاهای مسجد_مدرسه، بدون حرکت امکان پذیر نمی باشد(به دلیل تنوع حرکتی در قالب دو کاربری نیایشی و آموزشی). برای دست یابی به درکی عمیق از این فضاها، می بایست ناظر در فضا حرکت کند، و پس از تجربه کردن حرکت های فیزیکی و ذهنی، مرتبه ادراکی خود را ارتقاء دهد. سئوال کلیدی این پژوهش، در قالب مورد پژوهی این است که، با توجه به تنوع دسترسی ها در مسجد_مدرسه آقا بزرگ کاشان؛ حرکت چگونه باعث ارتقا ادراک از مرتبه مادی به معنوی می شود؟ روش این پژوهش، توصیفی_تحلیلی و مورد پژوهی است، و نتایج آن نشان می دهد که، با وجود مسیرهای مجزا(برای کاربری نیایشی و آموزشی) در فضاهای مسجد_مدرسه، ناظر با حرکت در هر کدام از این مسیرها، سه نوع حرکتی(بصری، فیزیکی و ذهنی) را تجربه می کند، که در قالب چهار رکن در مسجد و سه رکن در مدرسه، ادراک ناظر را(هم راستا با مراتب ادراکی ملاصدرا)، از مرتبه حسی به خیالی، و سپس مرتبه عقلی هدایت می کند.
دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در راستای نیروسازی برای ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
7 - 28
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با آرمان زمینه سازی برای حکومت امام مهدی؟ع؟ تکون و تولد یافت. بنابراین یکی از معیارهایی که به کمک آن می توان کامیابی یا ناکامی انقلاب را ارزیابی نمود میزان موفقیت انقلاب اسلامی در نیروسازی برای ظهور امام مهدی؟ع؟ است و انقلاب اگر بخواهد به آرمان خود وفادار بماند بایستی تمام ظرفیت خود را در راه نیروسازی برای حکومت عدل جهانی مهدوی به کار گیرد. پرسش نوشتار پیش رو این است که انقلاب اسلامی ایران به چه میزان در نیل به هدف خود موفق بوده است و دستاوردهایی که انقلاب در مسیر نیروسازی برای حکومت مهدوی به دست آورده است چیست. تحول در نگرش به اسلام به عنوان یک قدرت مطرح، تحول در نگرش به حکومت دینی، تحول در نگرش به انتظار، شتاب بخشیدن به جریان بازگشت به اسلام، احیاء فرهنگ مبارزه با طاغوت، تمرین عملی برای نظام حکمرانی، تربیت نسل مؤمن و مجاهد و تربیت و انسجام بخشی به نیروهای مجاهد در سرتاسر دنیا بخشی از این دستاوردها هستند.
چالش وجود ماده و راه برون رفت از آن (تبیینی نو از نظریه ماده و صورت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانسته اند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیده هایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همان طور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، موجب پیدایش چالش هایی شده و آنه ا را به دردسرهای فراوانی گرفتار کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها، چگونگی موجودیت امری فاقد هر گونه فعلیت و همین طور تبیین چگونگی تلازم و ترکیبی است که بین این دو جوهر برقرار است. در این مقاله ضمن اشاره به بعضی از این چالش ها، در نهایت با استفاده از ظرفیت فلسفه صدرایی، تبیینی نو از ماده و صورت بر مبنای کنار نهادن ثنویت خارجی بین آن دو ارائه شده است. در این تبیین، ماده نه به عنوان جوهری مجزا از صورت که فاقد هرگونه فعلیت است، بلکه به عنوان وجهی از وجوه وجود سیال که لابشرط از هرگونه فعلیت و تعین است، معرفی شده است. این تبیین علاوه بر رفع چالش های نظریه ماده و صورت، مقاصد فیلس وفان از طرح این نظریه را بدون کم و کاست تأمین می کند.
تاریخچه شهودگرایی در تصوف
حوزههای تخصصی:
تصوف که عنوانِ مشهورترین و گسترده ترین جریان باطن گرا و سلوک محور در اسلام را یدک می کشد، از همان بدو پیدایش در قرن دوم هجری روش و مسیر متفاوتی را برای معرفت به خالق هستی سپری کرد و اصلی ترین نقطه تمییز و تفاوت خود با عامه مسلمانان را نیز در همین متفاوت یافتن، فهمیدن و دیدن عنوان کرد. آنها خِرد و حواس بشری را عاجز از درک حقائق اشیاء می دانستند و مدعی بودند آنچه این ابزارها از علم و آگاهی به انسان منتقل می کند، صرفا ظواهر و لایه های بیرونی بی ارزش اشیاء است که با بطون و حقائق نهفته در آنها نسبتی ندارد. ظاهر جهان هستی را حواس بیرونی و باطن آن را حواس درونی درک می کند، پس انسان برای درک باطن و حقایق امور، باید از ابزار جبلی و درونی خود مدد بگیرد. ظاهر انسان همان جسم و باطنش همان روح اوست که با تعابیر دیگری مثل قلب، نفس و غیره از آن یاد می شود، اما فعال کردن حواس باطنی، منوط به راکد کردن یا محدود سازی حواس ظاهری است و برای رسیدن به باطن باید از ظاهر چشم پوشید. از همین رو با ریاضت های دشوار و بعضاً نامشروع، سعی در سرکوب حوائج مرسوم جسمانی و عادی خود داشته و این اعمال را پلی برای رسیدن به درک باطنی (یا اشراق و شهود و چشم سوم و غیره) می دانستند.......
استحاله یا امکان شهود ذات حق
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
مسئله معرفت انسان به حق تعالی، یکی از اساسی ترین و در عین حال چالش برانگیز ترین سوالات بشر در حوزه الهیات و فلسفه در مکاتب و ادیان مختلف است. در این میان، مشهور عرفا و صوفیه با پذیرش اصل امکان معرفت به خدا، نوع این معرفت را شهودی و وجدانی دانسته و در مبحث فناء فی الله، چگونگی آن را تبیین می کنند. اما آیا معرفت شهودی به خدا، بر اساس مبانی خود اصحاب تصوف قابل پذیرش است؟ همچنین این معرفت، با موازین عقلی و نقلی انطباق دارد یا خیر؟ این جستار ابتدا با تبیین حقیقت شهود خداوند متعال، در قالب علم حضوری، به تحلیل تعارض ادعای استحاله معرفت خداوند متعال، با ادعای شهود باریتعالی می پردازد و نشان می دهد که بر اساس مبنای توحیدی صوفیه یعنی نظریه وحدت شخصی وجود، اصل موضوع معرفت شهودی به خدا منتفی خواهد بود؛ پس از آن، پاره ای از ادله نقلی مثبتِ شهود باری تعالی نیز مورد کنکاش و تحقیق قرار گرفته است.