فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اوضاع ایران در اواخر قرن هشتم هجری با حوادثی همراه شد که سبب تأثیرگذاری در مسائل فرهنگی و فکری آن دوران شد. با تأسیس دولت صفوی، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام و وارد جریان های اجتماعی شد و عالمان و اندیشمندان شیعه نیز از حالت انفعالی خارج شدند. با وارد شدن تفکر عقلانی به این جریان ها، آرای جدید در میان حکما و متکلمان به وجود آمد، در قرن دهم حکمت الهی با تحولات اساسی روبه رو شد و فلسفه اسلامی که مبتنی بر آموزه های شیعی بود، به وسیله ملاصدرا و با الهام گرفتن از اندیشه عارفان و حکیمان پیشین، وارد دوره تازه ای شد. ملاصدرا با وارد کردن مسائلی تازه در فلسفه، مکتبی جدید به نام حکمت متعالیه بنیان نهاد و با این مکتب، فرایند شرعی شدن عقل در مسیر تازه قرار گرفت و به اختلافات عقل گرایان و باطنی گرایان از دین پایان داد. ملاصدرا اختلافات را با سبکی جدید حل کرد. او با استفاده از روش فلسفی خود، سعی در تبیین، تحکیم و دفاع از اعتقادات داشت و نوعی کلام فلسفی ایجاد کرد و در این مسیر، با استفاده از روش های استدلالی مشاء، تجربه های شخصی عارفان و با تأویل های تازه ای از آیه های قرآن و پایه های اعتقادی، توانست شیوه جدیدی از دین شناسی فلسفی، یعنی کلام فلسفی را به وجود آورد، بعد از او، شاگردانش این مسیر را ادامه دادند و هریک نقش مهمی در شکوفا کردن کلام فلسفی ملاصدرا ایفا کردند. این پژوهش، ضمن بررسی رویکردها و دوره های مختلف علم کلام، به جایگاه مهم ملاصدرا در به اوج رساندن این رویکرد اشاره کرده است و با روشی توصیفی تحلیلی به تبیین این مسئله پرداخته است.
واکاوی برتری امیرالمؤمنین(ع) بر اساس آیه مباهله با محوریت استدلال های اهل بیت(ع) بر اساس منابع شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
241 - 263
حوزههای تخصصی:
آیه مباهله که درباره اثبات حقانیت رسول خدا (ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی (ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطه آن بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال می شد. اهل بیت (ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی (ع) ، چه در بحث اقربیت به رسول خدا (ص) ، چه درباره پاسخ به شبهاتی که در باب امامت آن حضرت در تفسیر و تحلیل آیه مطرح شده، به طور جدی بحث کرده اند، اما تاکنون پژوهشی متمرکز و خاص مناظرات و استدلال های اهل بیت در این زمینه انجام نشده است. در این پژوهش، سعی شده علاوه بر اصل استدلال ها و گفت وگوهای رسول خدا (ص) ، امیرالمؤمنین (ع) ، امام حسن مجتبی (ع) ، امام صادق (ع) ، امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) درباره آیه شریفه مباهله، نحوه استدلال و پاسخ به شبهات مخالفان به صورت تطبیقی از منابع دو مذهب شیعه و سنی بیان و تحلیل گردیده، لوازم سخنان بزرگان، از جمله «افضلیت» که مهم ترین حد وسط استدلال به امامت در این آیه شریفه است، اثبات شده است.
تحلیل و بررسی هدف مندی خلقت و تأثیر آن در تصویر معاد از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
96 - 121
حوزههای تخصصی:
معاد یکی از اصول ادیان توحیدی است که اعتقاد به آن، نقطه فصل و وجه ممیز تفکر دینی از غیر آن است. سخن از معاد در قرآن، از «امکان وقوع» آن شروع شده و به «ضرورت وقوع» این پدیده می رسد و گاهی نیز آن چنان این ضرورت بدیهی است که به عنوان اصلی مفروغٌ عنه از آن گذر می شود. ادله عقلی و براهین فلسفی از جمله استدلالاتی هستند که در اثبات ضرورت معاد ارائه گشته است. در این میان، از جمله راه کارهای قرآن جهت اثبات ضرورت معاد، مسأله هدف مندی خلقت است کهذیل برهان حکمت از آن بحث می شود. در آیات ناظر به برهان حکمت، با ذکر کلیدواژه هایی همچون «عبث»، «لعب»، «باطل» و «سُدی» و نفی تمامی این صفات از خداوند و خلقت او و نیز با تأکید بر «حق بودن» افعال الهی، از یک سو هدف مندی خلقت و از سوی دیگر بازگشت به خداوند و برپایی قیامت به عنوان ضرورتی انکارناپذیر و لازمه هدف مندی خلقت ثابت شده است. تبیین علامه طباطبایی1 در این زمینه با اغلب مفسران متفاوت است. درحالی که نگرش اکثر مفسران پیرامون غایت آفرینش و انسان و نیز حیات اخروی، جبران منافع و لذایذ فوت شده انسان هاست و پیوند میان دنیا و آخرت تکوینی نیست، از دیدگاه علامه غایت خلقت انسان، پیوستن به حق تعالی و حیات سعادتمند ابدی است و پیوند او با حیات اخروی حقیقی و تکوینی است و در همین جهان استعداد و ابزار پیوستن به حق در او موجود است.
تطبیق شکل گیری علم حضوری در آثار فلسفی ملاصدرا و تفاسیر الصافی و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
169 - 193
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی به تبیین عوامل ایجاد یقین حضوری از دیدگاه فلسفه ملاصدرا و تفاسیر الصافی و المیزان می پردازد. هدف این مقاله، بررسی میزان تطابق فلسفه صدرا در عوامل ایجاد یقین حضوری با تفاسیر شارحان او و میزان کاربرد این منظر در تفسیر قرآن است. در نهایت، آشکار می شود که تفاسیر در تحلیل عوامل یقین حضوری، از سه حوزه نسبت علم حضوری با عالم و معلوم، عالم و مفیض علم، هرچند از مبانی صدرایی نظیر اصالت وجود، تشکیک و حرکت جوهری بهره برده اند، اما این کاربرد عموماً در لایه های اولیه باقی مانده است. به عبارتی، تفاسیر به تحلیل نسبت احاطی عالم به معلوم و سیر اخلاقی و رفتاری عالم و دریافت افاضه یقین حضوری از مبادی اکتفا و به دیگر سویه های رابطه ایجاد یقین در نسبت با عالم، تعمیق تشکیک در وجود و حرکت جوهری در تحلیل عالم و مصدریتش و نسبت آن با مفیض علم نپرداخته اند. بنابراین، تفاسیر در عین اهتمام به استفاده از مبانی عقلی، این مبانی را در تمام مراتب تحلیل یقین حضوری به کار نمی برند. پس رویکرد فلسفی به تحلیل یقین حضوری، تنها یک روش در کنار سایر روش ها و بدون غلبه در تفاسیر این دو شارح صدرایی است.
بررسی مبانی نظری دیدگاه حکیم مهدی الهی قمشه ای مبنی بر فاعلیت بالعشق واجب تعالی در آثار حکیمان پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
متکلمان مسلمان معتقدند که خدا فاعل بالقصد است، مشائیون او را فاعل بالعنایه و اشراقیون او را فاعل بالرضا و پیروان ملاصدرا او را فاعل بالتجلی یا فاعل بالعنایه می دانند. وجه اشتراک همه این نظرات این است که در تمام اقسام فاعل، عشق و ابتهاج واجب تعالی به ذات خود منشاء پیدایش این عالم است به همین دلیل حکیم الهی قمشه ای خدای متعال را «فاعل بالعشق» می داند. از نظر او منشأ عشق، ادراک است و هر اندازه که مدرَک ابهَی و اجمَل باشد، عشق به آن بیشتر است و چون ذات باری تعالی در بالاترین مرتبه جمال و بهاء است و او ذاتاً هم مدرِک است و هم مدرَک؛ پس بالاترین مرتبه عشق را به ذات خود دارد. و این عشق منشاء خلقت عالم شده است. مسئله اصلی تحقیق حاضر این است که آیا بحث فاعلیت بالعشق در بین حکمای پیش از الهی قمشه ای مطرح بوده یا نه؟ در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی پیشینه این بحث در آثار حکیمان پیش از ایشان بررسی و اثبات شده است که گرچه حکیمان و فیلسوفان پیش از او از اصطلاح «فاعل بالعشق» جهت تبیین فاعلیت واجب تعالی استفاده نکرده اند، اما به آن معتقد بوده و از آن بحث نموده اند.
تبیین تفکر انتقادی در رویکرد برساختگرایی (تحلیل واسازانه قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
45 - 62
حوزههای تخصصی:
نظریه های تفکر انتقادی بطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: نظریه ها یی که معطوف به بیان ویژگیهای مثبت و منفی پدیده های گوناگون، ازجمله انسان هستند و نظریه قرآنی که تفکر انتقادی را مبتنی بر اعتقاد به دامنه باز، خلاقانه و نامحدود دانش خداوند قلمداد میکند. با بچالش کشیدن مضامین مندرج در رویکرد بیان ابعاد مثبت و منفی، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه معرفت متغیر و خلاقانه هموار میگردد؛ بدین صورت که تعلیم و تربیت بیش از پیش، ماهیتی دینی و بینهایت بخود میگیرد. در علم و دانش و بتبع آن، محتوای دروس مبتنی بر تفکر انتقادی، جنبه نامحدودنگرانه غالب است و تحت تأثیر دیگر ابعاد نظام فلسفی، یعنی ارزشها و معرفت، شکل میگیرد. فرایند باز و نامحدود بُعد تفکر انتقادی قرآنی، منجر به رجحان رویکردهای خلاقانه و استفاده مؤثر از آنها در امر آموزش میشود. پژوهش حاضر تلاش میکند تفکر انتقادی مبتنی بر رویکرد ابعاد برساختگرایی معرفت انتقادی باز و نامحدود قرآنی را تبیین نماید. واسازی بمعنی تحلیل و بازخوانی هر موضوعی بشیوه مرکززدایی از آن و یافتن ابعادی از موضوع است که اغلب از آن غفلت میشود.
برهان عقلی علم الهی بر امامت امیرالمومنین علیه السلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
80 - 111
حوزههای تخصصی:
تا کنون پژوهش های دامنه داری پیرامون علم الهی امیرالمومنین علی × صورت گرفته است؛اما هنوز زوایای ناگفته بسیاری نزد محققان کلام اسلامی وجود دارد .آنچه در این وجیزه بررسی می شود نگاهی متفاوت به علم الهی ایشان است.زاویه ی متفاوت برگرفته از این مسأله است که چگونه می توان به شیوه برهانی وعقلی از رهگذر علم الهی دینی، امامت حضرت علی × را اثبات نمود؟ برهان علم از سه مقدمه تشکیل شده است : اول : اثبات علم الهی دینی امیرالمومنین × بر اساس نصوص معتبر ؛ دوم:عدم اعطای علم الهی به مدعی دروغین امامت ؛ سوم:تنها حضرت علی × دارای علم الهی و مدعی امامت منصوص بوده است. مقدمه اول با ادله ی قرآنی و روایی اثبات شده ومقدمه دوم، بر اساس حکم عقلی مسلم است .مقدمه سوم نیز در گزارشات منابع معتبر شیعه و اهل سنت آمده است .بنابر مقدمات با روش های معمول روایی ،توصیفی –تحلیلی ، فرضیه پژوهش اثبات شده است.
قرآن و عهدین و مسأله تحقق پیشگویی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
127 - 147
حوزههای تخصصی:
در قرآن و عهدین (بایبل) دربردارنده صدها پیشگویی درباره اتفاقات کوچک و بزرگ آینده هستند، ولی این مسأله در عهدین اهمیت بالاتری دارد. پیشگویی ها بخش گسترده ای از عهد عتیق و عهد جدید را تشکیل می دهند. در الهیات مسیحی، اصطلاح نبی ناظر به شخصی است که به پیشگویی وقایع آینده می پردازد و وقوع پیشگویی نیز نشانه ای بر صحت ادعای نبی است. با بررسی پیشگویی های موجود در عهدین می توان دریافت که برخی از این پیشگویی ها به صورت مبهم ، کلی و بدون قیود زمانی و مکانی و... ذکر شده اند و در نتیجه، صحت سنجی آن ها امکان پذیر نیست. در سوی دیگر، برخی از این پیشگویی ها مشخصه هایی مانند زمان، مکان و یا سایر قیود دارند و در نتیجه، می توان با مراجعه به اسناد تاریخی، به صحت سنجی این پیشگویی ها پرداخت. از دیرباز، تحقیق و پژوهش درباره این دسته از پیشگویی ها و راستی آزمایی آن ها، به عنوان یکی از روش های اعتبارسنجی عهدین مورد توجه قرار داشته است. به عقیده بسیاری از محققان و پژوهشگران، تحقق یافتن برخی از پیشگویی های عهدین مورد تردید است؛ همچنان که در مواردی می توان با اطمینان از تحقق نیافتن آن ها سخن به میان آورد. البته در سوی مقابل، عالمان سنتی مسیحی و مفسران کتاب مقدس در بسیاری از موارد با ارائه تفاسیری متفاوت و یا با به تأویل بردن این عبارات، به دفاع از این نبوت ها پرداخته اند، هرچند در مواردی نیز عدم تحقق این پیشگویی ها را پذیرفته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گرچه بسیاری از پیشگویی های عهدین محقق شدند، اما برخی از پیشگویی های زمانمند در عهدین هرگز محقق نشدند و این مسأله یکی از موضوعات مورد توجه منتقدان عهدین برای اثبات تحریف در این کتاب شمرده می شود، در حالی که این مسأله درباره قرآن دیده نمی شود و تمام پیشگویی های زمانمند قرآن تحقق یافتند.
استنباط ولایت فقیه از آیه اولی الامراز منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
121 - 143
حوزههای تخصصی:
آیه 59 سوره نساء که از آن به آیه اولی الامر یاد می شود، از مهم ترین ادلّه مشروعیت اطاعت در حوزه مرجعیت دینی و سیاسی در قرآن است که به مسئله رهبری امت اسلامی و اطاعت مطلق همه مسلمانان از آنان اختصاص دارد. بر اساس این آیه، مؤمنین موظف هستند نزاع و مسائل مربوط به جنگ و صلح را به اولی الامر ارجاع دهند، درنتیجه آنان از وظایف و اختیاراتی در حوزه اداره جامعه برخوردار هستند. ازآنجایی که تعیین مصداق اولی الامر در نظام اداره جامعه اهمیت بالایی دارد، بنابراین باید محدوده اختیارات و نوع رابطه اولی الامر با رسول خدا(ص) و احکام حکومتی جامعه به درستی تبیین گردد. بر این اساس مسئله اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه با توجه به آیه مذکور، ولی فقیه را می توان مصداق اولی الامر دانست؟ در پاسخ به این مسئله رویکرد مفسران شیعه و اهل سنت متفاوت است؛ اما ازنظر برخی از آنان در زمان غیبت به سبب عدم دسترسی مستقیم به امام معصوم، واژه اولی الامر بر ولی فقیه جامع الشرایط نیز قابل صدق است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی درصدد بررسی مصادیق اولی الامر در آیه 59 سوره نساء است.
قلمرو دخالت حکومت دینی در تربیت اسلامی مردم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اجرا و نهادینه کردن حکومت دینی در جامعه اسلامی نیازمند تربیت اسلامی مردم و اداره آنها در حیطه قوانین و شریعت الهی است. در این رابطه دلایل قرآنی و روایی در ابعاد مختلف تربیت دینی وارد شده است که براساس آن خداوند حاکمیت دینی را به آل محمد؟ص؟ واگذار کرده و این امر با حکومت جهانی امام زمان؟عج؟ تا روز قیامت تداوم می یابد. حاکم جامعه اسلامی برای اجرای قوانین الهی، می بایست عادل بوده و ضمن مبارزه با انحرافات به اصلاح امور مردم بپردازد. اصل حاکمیت دینی در منابع اسلامی مشروع دانسته شده، اما حدود و قلمرو این دخالت مورد بحث است که دلایل موافق در این زمینه از آیات و روایات آمده است و در عین حال ادله مخالف در زمینه تکالیف فردیِ افراد درجامعه مطرح شده که بیانگر حفظ حقوق و مصالح عمومی در مقابل حریم خصوصی است. هدف این تحقیق دست یابی به دلایل قرآنی و رواییِ محدوده دخالت حاکمیت اسلامی در تربیت اسلامی افراد و جامعه بوده که براساس روش جمع آوری کتابخانه ای، با شیوه توصیفی _ تحلیلی به تحلیل داده ها پرداخته است.
Further Reflections on Lemos’s Indeterministic Weightings Model of Libertarian Free Action(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
119 - 130
حوزههای تخصصی:
John Lemos defends an indeterministic weightings model of libertarian free will that is a variant of event-causal libertarian views. Many argue that these views are susceptible to the luck problem: an agent’s directly free choices are too luck infected for the agent to be morally responsible for them. The weightings model supposedly escapes this problem largely because in this model an agent’s reasons for choices do not come with pre-established values. Rather, an agent performs intentional acts of weighting that contribute to the value she assigns to her reasons. Decisions that are consequences of weightings are, thus, under the agent’s control and not subject to luck. In a recent paper, I argued that despite its weighting component, Lemos’s model succumbs to the luck problem. Lemos rejoins that my criticisms are based on misunderstandings and confusions. I deflect the charge of misperception and explain why the weightings model remains susceptible to the luck problem.
The Meaning of Life in Heidegger’s Philosophical Pedagogy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
In this article, we inquire into the concept of meaning in pedagogy through Heidegger’s philosophy. Since metaphysical systems reduce the Being of humans, due to the dominance of subjectivist and worldlessness views, they tend to suffer from the crisis of nihilism, which has made its way into various ontological sciences, especially pedagogy. In this article, we tackle the elements that culminated in such meaninglessness in pedagogy in terms of dualism, worldlessness, absence of existentials, and finally the posteriority of Eros and Pathos to Logos. Now, since the philosophies of Nietzsche and Heidegger extensively deal with the issue of meaning, and in particular, Heidegger in Being and Time grapples with the concept of the meaning of Being by analyzing existentials , here we decided to discuss meaning by drawing on the existentials of understanding and attunement , and from this perspective, we look for a way out of the crisis of nihilism in pedagogy. Discussion of the meaning of being-in-the-world and the prior precedence of Eros over cognition and Logos is also helpful for overcoming the crisis of nihilism in pedagogy. That is, if pathos, eros, and the existentials of understanding and attunement are taken seriously in pedagogy, then pedagogical meaninglessness might be resisted by appealing to worldlessness and subjectivism. In fact, the revolution that sparked in Heidegger’s philosophy, in which pathos was deemed prior to logos and the question of meaning was rendered possible by turning to existentials, opened the way for a pedagogy based on existentials.
تبیین عوامل مؤثر بر محاکات با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 111
حوزههای تخصصی:
محاکات از دوران یونان باستان تا کنون مورد توجه فلاسفه بوده و از میان فیلسوفان اسلامی، ملاصدرا نیز به مسئله محاکات و نسبت آن با قوه متخیله پرداخته است. این قوه، ادراکات کلی قوه عاقله را به امور جزئی تبدیل و تحت تاثیر عوامل مختلف به محاکات صور می پردازد. در این پژوهش با بررسی اسناد و به شیوه توصیفی-تحلیلی به چیستی و تبیین عوامل و زمینه های موثر بر قوه متخیله در دیدگاه ملاصدرا پرداخته شده است. یافته های پژوهش آن است که محاکات، تحت تأثیر عواملی چون، تعدیل قوای نفس؛ ضعف و قوت نفس؛ مزاج و تغذیه است؛ این عوامل در نسبت باهم و درهم تنیده هستند. به این معنا که تغذیه، دارای نسبت خاصی با بدن است و بدن با نفس متحد است؛ براساس این اصل کلی که «حکم یکی از متحدین به دیگری سرایت می کند»، پس تغذیه، دارای نسبت خاصی با نفس است؛ از یک طرف، نفس در پیدایش مزاج، مؤثر است و از سویی دیگر، تغذیه در پیدایش مزاج، مؤثر است و مزاج نیز در پیدایش، تقویت و تضعیف کیفیّات نفسانی اثرگذار است. لذا، اعتدال در کیفیات نفسانی، نقش ویژه ای در سلامت روح و جسم و به تَبَع آن تعادل مزاج دارد و تمام قوا و افعال نفس را تحت تأثیر قرار می دهد و مزاج و اعتدال آن، بر کیفیت، قوّت و ضعف نفس و محاکات آن مؤثر است.
بررسی معرفت خدا از نظر سید دلدار علی نقوی با محوریت کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
9 - 30
حوزههای تخصصی:
از شاخه های اصلی معرفت شناسی دینی، معرفت خدا است و کسب آن برای انسان بسیار حائز اهمیت است و تاثیر شگرفی در زندگی انسان دارد. درباره شناخت خدا، چهار دیدگاه وجود دارد: شناخت فطری، حضوری، حصولی بدیهی و نظری. این نوشتار سعی دارد نظرات علامه سید دلدار علی نقوی غفران مآب، یکی از اندیشمندان مهم شیعه، را در این زمینه معرفی کند. در این مقاله با استفاده از کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام، مهم ترین کتاب کلامی ایشان، با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته شده است . سید دلدارعلی نقوی، معنای معرفت خدا را ادراک مسبوق به عدم می داند. این شناخت به کنه ذات خدا ممکن نیست؛ بلکه انسان فقط در حد صفات و اسما می تواند به خدا شناخت پیدا کند. وی این معرفت را نظری می داند و اثبات می کند که این معرفت عقلا بر همه افراد عاقل و بالغ و ممیز واجب است؛ حتی کسانی که صوت نبی به آن ها نرسیده است.
نقد حدوث جهان با فرض نظریه استاتیک زمان (پاسخی به اندرو لوک)
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
39 - 52
حوزههای تخصصی:
کریگ دو برهان برای اثبات حدوث جهان اقامه کرده است. برهان اول مبتنی بر استحاله تحقق بینهایت بالفعل و برهان دوم با فرض امکان تحقق بینهایت، تحقق آن به شکل تدریجی را محال میداند. دومین برهان مبتنی بر نظریه داینامیک زمان است. اندرو لوک مدعی است میتواند با تغییر در صورتبندی برهان، حتی با فرض نظریه استاتیک زمان، از برهان دفاع کند. او سه استدلال برای حدوث جهان در نگاه استاتیک بیان کرده است. استدلال اول تناقض رسیدن به پایان یک بی پایان، استدلال دوم عدم امکان عبور از محدود و رسیدن به نامحدود و سومین استدلال به شماره در امدن بینهایت در فرض ازلی بودن جهان است. ما در این مقاله هر سه استدلال لوک را غیر منتج میدانیم و با فرض نظریه استاتیک، استدلال های او نتیجه بخش نیستند.
رصد محیطی تحولات آخرالزمانی مبتنی بر موعودگرایی در غرب و آمریکا در دوره معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
141 - 147
حوزههای تخصصی:
سرعت و شتاب تحولات در دوره حاضر به گونه ای است که بسیاری از تحلیلگران، این دوره را آخرالزمان و تحولات آن را مبتنی بر موعودگرایی و در راستای نزدیک شدن به دوره ظهور ارزیابی می کنند؛ و البته گستره این تحولات در جهان اسلام و به ویژه غرب آسیا و نیز جهان مسیحیت و یهود به ویژه در امریکا و غرب چشمگیرتر است؛ لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و بعضًا رسانه ای مهم ترین تحولات آخرالزمانی در جبهه غرب معاصر به ویژه امریکا را بررسی نموده و از این طریق زمینه پژوهش در مسئله «نقش نزاع ایدئولوژیک در عرصه موعودگرایی در تقابل انقلاب اسلامی و غرب» را فراهم آورد؛ نتایج این پژوهش نشان می دهد بازتعریف مفهوم انتظار مسیحا به تلاش و فعالیت و اقدام جمعی برای زمینه سازی ظهور مسیحا و ترویج گسترده آن و در پی آن پدیده صهیونیسم، اشغال فلسطین و حمایت های همه جانبه آمریکا و دولت های غربی از اسرائیل، شکل گیری جریان مسیحیت صهیونیست یا همان صهیونیسم مسیحی، حضور ملموس مسیحاباوری در ادبیات سیاسی سیاست مداران و اندیشمندان غرب معاصر به ویژه امریکا، پدیدآمدن مراکز و سازمان های متعدد فکری، فرهنگی و سیاسی براساس موعودباوری، تولید انبوه آثار هنری و رسانه ای در راستای موعودباوری، تدوین قوانین براساس مسیحاباوری، اسلام ستیزی با تکیه بر آموزه مسیحا و معرفی حضرت مهدی (عج) به عنوان آنتی کریست یا همان ضدمسیح، مشروعیت بخشی به ایران ستیزی براساس مقوله نجات و منجی و مانع ظهور معرفی نمودن ایران و ارتقاء کلان مطالعات معطوف به منجی در غرب معاصر با محوریت امریکا از جمله مهم ترین تحولات آخرالزمانی مبتنی بر موعودگرایی در آمریکا و غرب معاصر است.
مبانی جهان شناختی و انسان شناختی معنای زندگی در فلسفه صدرایی و روان درمانگری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی یکی از مهمترین دغدغه های بشر امروز و از مسائلِ سرنوشت ساز در میان فیلسوفان، روان درمانگران و اخلاق پژوهان معاصر است. در پژوهش حاضر، معنای زندگی از نگاه ملاصدرا، در مقام یک فیلسوف مسلمان، و اروی ن یالوم، در مقام یک روان درمانگر اگزیستانسیالیست معاصر غربی، بررسی شده است. پرسش مهم مقال ه این ست ک ه مبان ی جه ان شناخت ی و انسان شناختی معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا و اروین یالوم چیست؟ این پژوهش روشن میسازد که در مبانی فلسفی ملاصدرا، خدا با جلوه های جمالی و جلالی، بمثابه غایت هستی و معنابخش به هستی و انسان با ویژگی اشتداد وجودی، تجردی و کثرت نوعی حضور دارد. در مقابل، در مبانی فکری یالوم محوریت خدا انکار میشود و جهان فاقد معناست و این آدمی است که باید زندگیش را معنادار کند. بنابرین میتوان گفت در فلسفه ملاصدرا، با کشف معنا و در تفکر یالوم، با جعل معنا سروکار داریم. در مسئله معنای زندگی، رویکرد ملاصدرا غایت گرایانه و الهی است و رویکرد یالوم، غیرغایت گرایانه و غیرالهی.
فرایند شکل گیری دانش عرفان از متون دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
173 - 214
حوزههای تخصصی:
چگونه عرفان اسلامی از کتاب و سنت برخاسته و در یک ساختار علمی به دانش نظری و عملی تبدیل شده است؟ این پرسشی است که برای پاسخش باید دین را از نگاه عرفانی تحلیل نمود. چه این که از این نگاه دین دارای سه ساحت شریعت، طریقت و حقیقت است که تفاسیر متعددی دارد که در این بین مشهورترینشان تفسیر سعیدالدین فرغانی و تابعان اوست. در این تفسیر شریعت به احکام تکلیفی، طریقت به دقایق سلوکی و حقیقت به حقایق توحیدی تعلق دارند و هم چنان که برای دستیابی به مقاصد شریعت به فقه الاحکام نیاز هست، برای دستیابی به مقاصد طریقت نیز به فقه القلوب و السلوک و مقاصد حقیقت به فقه المعارف نیاز هست. به دیده آن بزرگان هم چنان که فقه الاحکام به فهم و اجتهاد تکلیفی نیاز دارد، فقه السلوک نیز به فهم و اجتهاد سلوکی و فقه المعارف به فهم و اجتهاد شهودی نیاز دارد. اهل عرفان بر پایه برداشت های سلوکی از ساحت طریقت که نتیجه اجتهاد سلوکی است، به تجربه سلوکی دست زدند؛ چنان که اهل عرفان بر اساس برداشت های شهودی از ساحت حقیقت که نتیجه اجتهاد شهودی است، به تجربه عرفانی دست زدند. آنان پس از این اقدام، با عقل به توصیف، تبیین، تفسیر و تنسیق آن تجربه ها پرداختند که نتیجه تنسیق گزاره های سلوکی دانش عرفان عملی، و نتیجه تنسیق گزاره های شهودی دانش عرفان نظری است. هر یک از دو دانش دارای موضوع و نظام مسایل خاص به خود هستند. بر این پایه فرایند شکل گیری علوم عرفانی از متون دینی شکل میگیرد.
بررسی و نقد مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های [حضرت] یوسف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
81 - 102
حوزههای تخصصی:
شیرین شفایی در مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های یوسف» قصد دارد از طریق تفسیر بینامتنی قرآن و کتاب مقدس تأثیر دو مقوله الهیاتی وحی و نبوت بر داستان حضرت یوسفG در این دو کتاب و خوانش پیروان اسلام و یهود از آن را بررسی کند. به اعتقاد وی از آنجا که داستان یوسفG در کتاب مقدس تکوینی الهی_ بشری است در بازتاب جنبه های انسانی داستان این پیامبر الهی قوی تر بوده و چون داستان یوسفG در قرآن حاصل وحی مستقیم خداوند است، جنبه های الهی قصه وی را بهتر بازتاب داده است. ازاین رو با کنار هم قرار دادن این دو متن مقدس می توان هر دو جنبه الهی و بشری این ماجرا را بهتر درک کرد. از سوی دیگر در نگاه وی مسلمانان با تحمیل آموزه عصمت انبیاء بر متن قرآن کریم یوسفG را از جایگاه بشری خارج ساخته و او را همچون یک فرشته تصور کردند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به نقد آراء وی پرداخته و در نهایت مشخص شده که مهم ترین آسیب های پژوهش وی اطلاعات نادرست درباره کتاب مقدس، عدم نگاه کل نگر به آیات قرآن و برداشت غیرصحیح از آموزه عصمت انبیاء می باشد.
معناشناسی اراده از منظر ابن سینا مشترک لفظی یا مشترک معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
249 - 268
حوزههای تخصصی:
در آثار ابن سینا، عبارت های ناظر به بحث اراده به گونه ای است که امکان دو تفسیر را از آن فراهم می کند. عده ای از محققان معتقدند که ابن سینا صفت اراده را بین واجب تعالی و انسان مشترک لفظی می داند. در مقابل، عده ای معتقدند که او این صفت را مشترک معنوی می داند. توجه به آثار ابن سینا نشان می دهد که عبارت های ابن سینا در مواردی همچون موارد زیر، زمینه خوانش اشتراک لفظی را ایجاد کرده است: (1) عدم مغایرت مفهومی صفات الهی به خصوص صفت علم و اراده؛ (2) تمایز اراده در واجب تعالی و انسان. از سوی دیگر عبارت های او درباره تقسیم اراده و مقایسه اراده در انسان و واجب تعالی، زمینه برداشت اشتراک معنوی را فراهم نموده است. به نظر می رسد می توان نظریه ابن سینا را اشتراک معنوی دانست و با استناد به عبارت های او درباره اراده و صفات الهی تفسیری از شواهد ناظر به اشتراک لفظی ارائه کرد. توجه به آثار ابن سینا اجازه می دهد که اراده را به «حیثیتی در فاعل عالم که سبب وجوب صدور فعل از او می گردد» تعریف کنیم. در این صورت، اراده میان خدا و انسان مشترک معنوی خواهد بود. در چهارچوب چنین تعریفی، تمایز اراده خداوند و اراده انسان، صرفاً تمایزی مصداقی خواهد بود.