مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
تغییرات اقلیمی
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات جهانی اقلیم به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات تنوع زیستی که برای اقتصاد جوامع انسانی و توسعه اجتماعی بسیار حیاتی است، مطرح می باشد. درک آنکه تغییر اقلیم چگونه بر تنوع زیستی و حیات وحش در سرتاسر جهان تأثیرگذار است مسأله ای ضروری و حیاتی است. ش روع خشکسالی به طور معمول با کاهش بارندگی همراه است که این مرحله به خشکسالی هواشناسی موسوم است. با کمبود بارش و توزیع نامناسب آن، رطوبت خاک کاهش یافته و رویش گیاهان مرتعی و سایر گیاهان تحت تأثیر قرار می گیرد. در س الهای اخیر اس تفاده از تص اویر ماهواره ای برای پایش تغییرات پوش ش گیاهی و پایش خشکسالی افزایش یافته اس ت. اگرچه تغییر اقلیم بر اکوسیستم و جوامع مختلف تاثیر بسیار زیاد و عمیقی برجای گذاشته که برخی از این اثرات نمایان و برخی هنوز به خوبی شناخته نشده است، ولی به نظر می رسد بیشترین تاثیر بر روی بزرگترین اکوسیستم کره زمین یعنی مراتع رخ داده است. از این رو تحقیق حاضر از تصاویر ماهواره ای و داده های هواشناسی برای بررسی اثرات تغییرات اقلیمی بر پوشش گیاهی مراتع در پارک ملی گلستان استفاده کرده است. به کارگیری روش مقایسه ای بازه های زمانی گذشته و حال برای سناریوی روند تغییرات در اثر تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر اکوسیستم پارک ملی گلستان، هدف اصلی مطالعه حاضر می باشد. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان می دهد بین دو شاخص SPI و NDVI همبستگی مستقیم وجود دارد و استنباط می شود که به ازای یک واحد تغییر در شاخص بارش استاندارد مقدار NDVI به میزان ۰.۰۴۱ تغییر نماید.
بررسی اثربخشی سیاست پولی تحت سناریوهای مختلف تغییرات اقلیم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
103 - 133
حوزههای تخصصی:
اعتقاد گسترده ای وجود دارد که آلودگی و تغییر اقلیم، بر اقتصاد کشورها اثر منفی می گذارد؛ به همین دلیل امروزه، سیاست های کنترل اقلیم جهت کاهش غلظت گازهای گلخانه ای (و به خصوص دی اکسید کربن) موردتوجه سیاست گذاران قرار گرفته است. با این حال، علاوه بر سیاست های مذکور، سیاست های اقتصادی نیز بر آلودگی اثر دارند. به طور خاص، بیان می شود که سیاست پولی فقط ابزار مهمی برای تحریک رشد اقتصادی نیست، بلکه وسیله سیاستی مهمی هم برای کنترل انتشار دی اکسید کربن هم هست. در نتیجه این پژوهش به ذهن متبادر می شود که تحت سناریوهای مختلف تغییرات اقلیم در ایران، اثرگذاری سیاست پولی در کنترل تورم چه تغییری می کند؟ فرضیه پژوهش حاضر آن است که اثربخشی سیاست پولی در کنترل تورم در حالت وقوع تغییرات اقلیمی شدیدتر، بیشتر است. برای بررسی صحت و سقم این فرضیه، یک مدل E-DSGE طراحی شد تا بتواند هم زمان به ملاحظات سیاست گذاری کلان اقتصادی و سیاست گذاری اقلیم توجه داشته باشد. نتایج نشان داد که بعد از بروز تغییرات اقلیم، بهره وری کل عوامل تولید، سرمایه گذاری، موجودی سرمایه و تولید کاهش می یابند و اگر تغییرات اقلیمی شدید نباشد، این کاهش ها تقریباً دائمی خواهند بود؛ اما بانک مرکزی، در مواجهه با تغییرات اقلیم شدید، سیاست پولی انبساطی شدیدتری اجرا می کند. نرخ بهره به مقدار بیشتری کاهش می یابد و پس اندازها به مصرف جهت بازسازی تبدیل می شود. همین موضوع، بخشی از آثار تورمی ناشی از اجرای سیاست پولی انبساطی را خنثی می کند؛ بنابراین تخریب خلاق در حالت تغییرات اقلیمی شدید و عدم بازیابی در حالت تغییرات اقلیم متوسط روی می دهد.
بررسی نقش مالیات سبز بر اثربخشی سیاست پولی در اقتصاد ایران با رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
131 - 168
حوزههای تخصصی:
آلودگی و تغییر اقلیم، به خصوص از مسیر کاهش بهره وری کل عوامل تولید، بر اقتصاد کشورها اثر گذار است. به همین دلیل مالیات سبز، به عنوان مستقیم ترین و شفاف ترین سیاست کنترل اقلیم، مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته است. از سوی دیگر، امروزه بر نقش تغییر اقلیم بر موفقیت بانک های مرکزی در اجرای سیاست پولی نیز تمرکز شده است. در نتیجه این سؤال طرح می شود که آیا هنگام وجود مالیات سبز، اثرگذاری سیاست پولی در کنترل تورم و شکاف تولید بیشتر می شود؟ برای پاسخ به آن، مدل E-DSGE طراحی شد تا بتواند همزمان به ملاحظات سیاست گذاری کلان اقتصادی و سیاست گذاری اقلیم توجه داشته باشد. نتایج نشان داد که سیاست پولی، شکاف تولید ناشی از بحران اقلیم را کاهش می دهد و تورم ناشی از آن را نیز کنترل می کند. مدت زمان اجرای سیاست پولی در حالت وجود یا نبود مالیات سبز تفاوتی ندارد. اما از نظر مقدار، در حالتی که مالیات سبز وجود دارد، سیاست پولی کارآمدتر است. با این حال، اگر نرخ مالیات سبز به اندازه کافی بزرگ باشد، سیاست پولی از نظر زمانی و مقداری کارآمدتر خواهد بود.
شناسایی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری (مطالعه موردی : شهر رشت)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و افزایش بحران های طبیعی در سال های اخیر، تاب آوری شهری به یکی از نیازهای ضروری در طراحی شهرهای پایدار تبدیل شده است. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری پایدار، با تمرکز بر شهر رشت، انجام شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش و در راستای اعتبار قابل استناد از تحلیل های چندمعیاره استفاده شده است؛ داده های کیفی از طریق برداشت های میدانی ، مصاحبه و پرسشنامه بوسیله SPSS تحلیل و طبقه بندی شده و معیارهای استخراج شده و داده های کیفی از روش تاپسیس امتیاز دهی و رتبه بندی شده اند و چهاچوب از برآیند آن استخراج و رائه شده است. این فرآیند شامل توزیع پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS بهره برداری شده است. نتایج نشان می دهند که بهبود زیرساخت های شهری، توسعه فضاهای سبز، مدیریت منابع آب، کاهش گازهای گلخانه ای و افزایش آگاهی عمومی از جمله عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری اقلیمی در رشت هستند. این پژوهش تأکید می کند که طراحی شهری با رویکرد تاب آوری اقلیمی می تواند آسیب پذیری شهرها را در برابر تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی کاهش دهد. در این راستا، برنامه ریزی شهری باید به گونه ای صورت گیرد که وضعیت کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی شهرها را بهبود بخشد و شرایط لازم برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی و افزایش ظرفیت مقابله با بلایا فراهم شود. به ویژه در شهر رشت، اقدامات هماهنگ در بهبود زیرساخت ها، مشارکت عمومی و مدیریت منابع طبیعی می تواند این شهر را به الگویی برای تاب آوری اقلیمی تبدیل کند.
تعیین ویژگی های برنامه ریزی و مدیریت شهری کارآمد در کنترل تغییرات اقلیمی (نمونه مورد مطالعه: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
79 - 92
حوزههای تخصصی:
مهم ترین سیستمی که تغییرات اقلیمی را مدیریت می کند، شهرداری از طریق سیستم شهرسازی است. به همین دلیل باید مشخص شود که این سیستم دارای ویژگی های لازم در این زمینه است یا خیر. به همین منظور، این بررسی برای ارزیابی سیستم برنامه ریزی شهری شهرداری مشهد به انجام رسید. روش از نوع توصیفی-اکتشافی انتخاب گردید. وضعیت شهرداری مشهد در ارتباط با به کارگیری عوامل موثر در کنترل تغییرات اقلیمی با نمونه ای در حد 385 نفر، ارزیابی شد. داده های بخش کیفی با نرم افزار Atlas.tiv و شیوه شناسه گذاری تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در این زمینه، مجموعاً 30 عامل ذی نقش هستند که مهم ترین آنها آینده نگری، مدیریت هوشمند و زیرساخت تکنولوژیک می باشند. نتایج مرحله دوم مشخص کرد که ده گروه اصلی در این حوزه اثرگذاری مشخص و مستقیمی دارند. چنانچه این عوامل به طور دقیق در مدیریت و برنامه ریزی شهری مدنظر قرارگیرند، ممکن است بخش زیادی از پیامدهای نامناسب تغییرات اقلیمی کنترل و مدیریت گردد.
آینده پژوهی پیامدهای انتظامی و امنیتی تغییرات اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱۰بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
119 - 154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش پدیده تغییر اقلیم در ایران و تأثیرات آن بر منابع آب، کشاورزی و دیگر عناصر اقلیمی کشور، به همراه توزیع نامناسب مکانی و زمانی منابع طبیعی، جمعیت، صنعت و گسترش شهرنشینی، هم اکنون با چالش های جدی روبه رو است. برآورد می شود که وقوع تغییرات اقلیمی می تواند باعث محدودیت بیشتر این منابع و ایجاد بحران های انتظامی و امنیتی در کشور گردد. تحقیق حاضر درصدد است تا با رویکرد آینده پژوهی پیامدهای انتظامی و امنیتی تغییرات اقلیمی در ایران را شناسایی کند.روش: این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر روندپژوهی و سناریونویسی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، برگزاری گروه های کانونی است و جامعه آماری شامل خبرگان نظامی و انتظامی، اساتید دانشگاهی، صاحب نظران زیست محیطی و متخصصان حوزه های مأموریتی پلیس و آینده پژوهی در سطح ملی می باشد. تعداد نمونه برای هر پنل 8 نفر به طور هدفمند و براساس تخصص های مرتبط انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از گروه های کانونی با استفاده از روش سناریونویسی انجام شد.یافته ها: نتایج حاصل از بررسی نظرات خبرگان در زمینه تغییر اقلیم ایران، چهار سناریو را برای ارزیابی و طبقه بندی پیامدهای آن ارائه داد که به این شرح هستند: 1. سناریوی مطلوب بهشت ایران؛ 2. سناریوی جاری خاک پرگهر؛ 3. سناریوی بد سردرگمی و 4. سناریوی فاجعه تنوره دیو به دست آمد. براساس نظریه مبنایی تحقیق، که سناریوها را بر مبنای عدم قطعیت های بحرانی تدوین کرده است، عدم قطعیت بحرانی مشخص شد که عبارتند از: بهبود محیط زیست یا تخریب آن و افزایش امنیت زیست محیطی یا افزایش تهدیدات زیست محیطی.نتایج: پیامدهای انتظامی- امنیتی سناریوی مطلوب: ایجاد آرامش و امنیت پایدار با کاهش ناامنی مرزی، افزایش احساس امنیت، افزایش خدمات پلیس و رضایت اجتماعی؛ سناریوی دوم: افزایش تدریجی تنش های آبی و ماموریت های انتظامی، افزایش حاشیه نشینی و جرایم عمومی، ناآرامی ها در مناطق تنش آبی و گسترش اعتراضات. سناریوی سوم: افزایش شدید تنش های آبی، تعدد مأموریت های انتظامی، حاشیه نشینی و جرایم، ناآرامی های گسترده، اغتشاش، افزایش درگیری های مرزی و تنش با همسایگان. سناریوی چهارم: بحران های اعتراضی و صنفی، افزایش فزاینده جرایم، رشد بیکاری ناشی از بحران های زیست محیطی، بحران انرژی و نارضایتی، گسترش شورش و درگیری با همسایگان شرقی.
استراتژی های کاهش خشکسالی و تنش آبی در تهران با تأکید بر راه حل های طبیعت بنیان (تصمیم گیری مبتنی بر نقشه های شناختی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
26 - 33
حوزههای تخصصی:
خطر خشکسالی و تنش آبی برای کلانشهر تهران می تواند ضمن افزایش آسیب پذیری جامعه و شهر، اثرات منفی بر حوزه های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بگذارد. نگاه بخشی مدیریت نسبت به سیستم یکپارچه انسانی- محیطی شهر، هدررفت منابع آب، تغییر کاربری اراضی نامتناسب با ظرفیت های آبی و همچنین مداخلات انسانی و توسعه زیرساخت های خاکستری، مهم ترین عوامل کاهش تاب آوری تهران در برابر خشکسالی هستند. در چنین شرایطی، تصمیم گیری و شناسایی اولویت ها برای حل تنش آبی چالشی جدی خواهد بود. این پژوهش با هدف ارائه راهکارهای چندمقیاسی کاهش خشکسالی با تکیه بر ظرفیت های منظر تهران، به این پرسش پاسخ می دهد که استراتژی های اصلی کاهش ریسک در سطح کلان و ابزارهای مناسب در سطح خرد کدام اند. در اینجا اصلی ترین راه حل ها به شیوه تحلیل محتوای آرای خبرگان در پنل های مشارکتی و مبنی بر شناسایی علل آسیب پذیری تهران ازطریق نقشه های شناختی و سناریوهای مستخرج از آن به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که راهکار مواجهه و کاهش پیامدهای خشکسالی در تهران، تلفیقی از راه حل های طبیعت بنیان و راه حل های خاکستری است. تغییر در راهبردهای مدیریت شهری، اصلاح الگوهای جمعیتی و توسعه شهر، احیای اکوسیستم های طبیعی و تغییر ذهنیت شهروندان نسبت به مسئله کمبود آب از دیگر از راه حل های پیشنهادی هستند. از میان راه حل های مبتنی بر طبیعت، روددره ها ابزاری مهم در اصلاح الگوی توسعه شهر هستند. به کارگیری این راه حل ها نیازمند اتخاذ راهکارهای یکپارچه در سطوح «نهادی- کالبدی» در کنار ارتقای برنامه های اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.
آینده پژوهی پیامدهای امنیّتی- انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی (استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
9 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بحران آب و خشکسالی ناشی از تغییرات اقلیمی ازجمله مهم ترین مسائلی است که در صورت ناکامی در مدیریت آن، پیامدهای منفی گسترده تری در آینده خواهد داشت؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیامدهای امنیّتی انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی در استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی در چهارچوب مدل چرخه آینده است.روش: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت کلی، کمّی و توصیفی تحلیلی است. در گام نخست، برای بررسی وضعیت شاخص های تغییر اقلیم، داده های مورد نیاز گردآوری و تجزیه وتحلیل شد. در گام دوم، یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل آماری داده ای اقلیمی مبنای مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان متخصصان قرار گرفت و سپس یافته های این بخش در چهارچوب مدل چرخه آینده تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: تحلیل داده های اقلیمی بیانگر کمبود ریزش های جوی و نیز افزایش میانگین دما و درجه حرارت سالانه در محدوده موردمطالعه است. همچنین بر اساس نظرات مشارکت کنندگان، مهم ترین پیامدهای امنیّتی انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی در محدوده موردمطالعه عبارت اند از: تنش منطقه ای، گسترش ناامنی، از بین رفتن فرصت های شغلی، افزایش فقر، تنش های سیاسی، افزایش شکاف اجتماعی، بروز اختلافات قومی و نارضایتی اجتماعی.نتیجه گیری: برآیند نتایج حاصل از مدل چرخه آینده نشان می دهد که پیامدهای امنیّتی انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی در استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از منظر امنیّت پایدار سرزمینی نیازمند برخورداری از راهبردهای مؤثر برای مدیریت اثرات منفی آن در سطح نظام حکمرانی کشور است.
نقش دانش زیست محیطی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی و رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
225 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش دانش زیست محیطی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی و رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر انجام شد.
روش شناسی: برای اجرای این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. تمامی ورزشکاران رشته پاراگلایدر استفاده کننده از سایت پروازی شهرستان رامیان به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند. در یک بازه زمانی 3 ماهه تعداد 319 ورزشکار رشته پاراگلایدر به شکل هدفمند به عنوان نمونه گزینش شدند. گردآوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه دانش زیست محیطی (لیانگ و همکاران، 2016)، مسئولیت پذیری زیست محیطی (توفیق و همکاران، 2014) و رفتار دوست دار محیط زیست (لی و همکاران، 2015) انجام شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی ، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) تحلیل شدند. برای انجام تحلیل ها دو نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 و Smart PLS نسخه 3 مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد دانش زیست محیطی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی ورزشکاران رشته پاراگلایدر اثر مثبت و معنی داری دارد. همچنین مشخص شد اثر دانش زیست محیطی بر رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر مثبت و معنی داری است. علاوه بر آن، نتایج نشان داد مسئولیت پذیری زیست محیطی بر رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر اثر مثبت و معنی داری دارد. در انتها مشخص شد دانش زیست محیطی بر رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر با نقش میانجی مسئولیت پذیری زیست محیطی اثر مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: آموزش موضوعات زیست محیطی به ورزشکاران پاراگلایدر می تواند پیامدهای مثبتی مانند افزایش مسئولیت پذیری زیست محیطی و توسعه رفتار دوست دار طبیعت را در آن ها به همراه داشته باشد.