مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
تغییرات اقلیمی
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات جهانی اقلیم به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات تنوع زیستی که برای اقتصاد جوامع انسانی و توسعه اجتماعی بسیار حیاتی است، مطرح می باشد. درک آنکه تغییر اقلیم چگونه بر تنوع زیستی و حیات وحش در سرتاسر جهان تأثیرگذار است مسأله ای ضروری و حیاتی است. ش روع خشکسالی به طور معمول با کاهش بارندگی همراه است که این مرحله به خشکسالی هواشناسی موسوم است. با کمبود بارش و توزیع نامناسب آن، رطوبت خاک کاهش یافته و رویش گیاهان مرتعی و سایر گیاهان تحت تأثیر قرار می گیرد. در س الهای اخیر اس تفاده از تص اویر ماهواره ای برای پایش تغییرات پوش ش گیاهی و پایش خشکسالی افزایش یافته اس ت. اگرچه تغییر اقلیم بر اکوسیستم و جوامع مختلف تاثیر بسیار زیاد و عمیقی برجای گذاشته که برخی از این اثرات نمایان و برخی هنوز به خوبی شناخته نشده است، ولی به نظر می رسد بیشترین تاثیر بر روی بزرگترین اکوسیستم کره زمین یعنی مراتع رخ داده است. از این رو تحقیق حاضر از تصاویر ماهواره ای و داده های هواشناسی برای بررسی اثرات تغییرات اقلیمی بر پوشش گیاهی مراتع در پارک ملی گلستان استفاده کرده است. به کارگیری روش مقایسه ای بازه های زمانی گذشته و حال برای سناریوی روند تغییرات در اثر تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر اکوسیستم پارک ملی گلستان، هدف اصلی مطالعه حاضر می باشد. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان می دهد بین دو شاخص SPI و NDVI همبستگی مستقیم وجود دارد و استنباط می شود که به ازای یک واحد تغییر در شاخص بارش استاندارد مقدار NDVI به میزان ۰.۰۴۱ تغییر نماید.
بررسی اثربخشی سیاست پولی تحت سناریوهای مختلف تغییرات اقلیم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
103 - 133
حوزههای تخصصی:
اعتقاد گسترده ای وجود دارد که آلودگی و تغییر اقلیم، بر اقتصاد کشورها اثر منفی می گذارد؛ به همین دلیل امروزه، سیاست های کنترل اقلیم جهت کاهش غلظت گازهای گلخانه ای (و به خصوص دی اکسید کربن) موردتوجه سیاست گذاران قرار گرفته است. با این حال، علاوه بر سیاست های مذکور، سیاست های اقتصادی نیز بر آلودگی اثر دارند. به طور خاص، بیان می شود که سیاست پولی فقط ابزار مهمی برای تحریک رشد اقتصادی نیست، بلکه وسیله سیاستی مهمی هم برای کنترل انتشار دی اکسید کربن هم هست. در نتیجه این پژوهش به ذهن متبادر می شود که تحت سناریوهای مختلف تغییرات اقلیم در ایران، اثرگذاری سیاست پولی در کنترل تورم چه تغییری می کند؟ فرضیه پژوهش حاضر آن است که اثربخشی سیاست پولی در کنترل تورم در حالت وقوع تغییرات اقلیمی شدیدتر، بیشتر است. برای بررسی صحت و سقم این فرضیه، یک مدل E-DSGE طراحی شد تا بتواند هم زمان به ملاحظات سیاست گذاری کلان اقتصادی و سیاست گذاری اقلیم توجه داشته باشد. نتایج نشان داد که بعد از بروز تغییرات اقلیم، بهره وری کل عوامل تولید، سرمایه گذاری، موجودی سرمایه و تولید کاهش می یابند و اگر تغییرات اقلیمی شدید نباشد، این کاهش ها تقریباً دائمی خواهند بود؛ اما بانک مرکزی، در مواجهه با تغییرات اقلیم شدید، سیاست پولی انبساطی شدیدتری اجرا می کند. نرخ بهره به مقدار بیشتری کاهش می یابد و پس اندازها به مصرف جهت بازسازی تبدیل می شود. همین موضوع، بخشی از آثار تورمی ناشی از اجرای سیاست پولی انبساطی را خنثی می کند؛ بنابراین تخریب خلاق در حالت تغییرات اقلیمی شدید و عدم بازیابی در حالت تغییرات اقلیم متوسط روی می دهد.
بررسی نقش مالیات سبز بر اثربخشی سیاست پولی در اقتصاد ایران با رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
131 - 168
حوزههای تخصصی:
آلودگی و تغییر اقلیم، به خصوص از مسیر کاهش بهره وری کل عوامل تولید، بر اقتصاد کشورها اثر گذار است. به همین دلیل مالیات سبز، به عنوان مستقیم ترین و شفاف ترین سیاست کنترل اقلیم، مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته است. از سوی دیگر، امروزه بر نقش تغییر اقلیم بر موفقیت بانک های مرکزی در اجرای سیاست پولی نیز تمرکز شده است. در نتیجه این سؤال طرح می شود که آیا هنگام وجود مالیات سبز، اثرگذاری سیاست پولی در کنترل تورم و شکاف تولید بیشتر می شود؟ برای پاسخ به آن، مدل E-DSGE طراحی شد تا بتواند همزمان به ملاحظات سیاست گذاری کلان اقتصادی و سیاست گذاری اقلیم توجه داشته باشد. نتایج نشان داد که سیاست پولی، شکاف تولید ناشی از بحران اقلیم را کاهش می دهد و تورم ناشی از آن را نیز کنترل می کند. مدت زمان اجرای سیاست پولی در حالت وجود یا نبود مالیات سبز تفاوتی ندارد. اما از نظر مقدار، در حالتی که مالیات سبز وجود دارد، سیاست پولی کارآمدتر است. با این حال، اگر نرخ مالیات سبز به اندازه کافی بزرگ باشد، سیاست پولی از نظر زمانی و مقداری کارآمدتر خواهد بود.
شناسایی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری (مطالعه موردی : شهر رشت)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و افزایش بحران های طبیعی در سال های اخیر، تاب آوری شهری به یکی از نیازهای ضروری در طراحی شهرهای پایدار تبدیل شده است. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری پایدار، با تمرکز بر شهر رشت، انجام شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش و در راستای اعتبار قابل استناد از تحلیل های چندمعیاره استفاده شده است؛ داده های کیفی از طریق برداشت های میدانی ، مصاحبه و پرسشنامه بوسیله SPSS تحلیل و طبقه بندی شده و معیارهای استخراج شده و داده های کیفی از روش تاپسیس امتیاز دهی و رتبه بندی شده اند و چهاچوب از برآیند آن استخراج و رائه شده است. این فرآیند شامل توزیع پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS بهره برداری شده است. نتایج نشان می دهند که بهبود زیرساخت های شهری، توسعه فضاهای سبز، مدیریت منابع آب، کاهش گازهای گلخانه ای و افزایش آگاهی عمومی از جمله عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری اقلیمی در رشت هستند. این پژوهش تأکید می کند که طراحی شهری با رویکرد تاب آوری اقلیمی می تواند آسیب پذیری شهرها را در برابر تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی کاهش دهد. در این راستا، برنامه ریزی شهری باید به گونه ای صورت گیرد که وضعیت کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی شهرها را بهبود بخشد و شرایط لازم برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی و افزایش ظرفیت مقابله با بلایا فراهم شود. به ویژه در شهر رشت، اقدامات هماهنگ در بهبود زیرساخت ها، مشارکت عمومی و مدیریت منابع طبیعی می تواند این شهر را به الگویی برای تاب آوری اقلیمی تبدیل کند.
تعیین ویژگی های برنامه ریزی و مدیریت شهری کارآمد در کنترل تغییرات اقلیمی (نمونه مورد مطالعه: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
79 - 92
حوزههای تخصصی:
مهم ترین سیستمی که تغییرات اقلیمی را مدیریت می کند، شهرداری از طریق سیستم شهرسازی است. به همین دلیل باید مشخص شود که این سیستم دارای ویژگی های لازم در این زمینه است یا خیر. به همین منظور، این بررسی برای ارزیابی سیستم برنامه ریزی شهری شهرداری مشهد به انجام رسید. روش از نوع توصیفی-اکتشافی انتخاب گردید. وضعیت شهرداری مشهد در ارتباط با به کارگیری عوامل موثر در کنترل تغییرات اقلیمی با نمونه ای در حد 385 نفر، ارزیابی شد. داده های بخش کیفی با نرم افزار Atlas.tiv و شیوه شناسه گذاری تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در این زمینه، مجموعاً 30 عامل ذی نقش هستند که مهم ترین آنها آینده نگری، مدیریت هوشمند و زیرساخت تکنولوژیک می باشند. نتایج مرحله دوم مشخص کرد که ده گروه اصلی در این حوزه اثرگذاری مشخص و مستقیمی دارند. چنانچه این عوامل به طور دقیق در مدیریت و برنامه ریزی شهری مدنظر قرارگیرند، ممکن است بخش زیادی از پیامدهای نامناسب تغییرات اقلیمی کنترل و مدیریت گردد.
آینده پژوهی پیامدهای انتظامی و امنیتی تغییرات اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱۰بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
119 - 154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش پدیده تغییر اقلیم در ایران و تأثیرات آن بر منابع آب، کشاورزی و دیگر عناصر اقلیمی کشور، به همراه توزیع نامناسب مکانی و زمانی منابع طبیعی، جمعیت، صنعت و گسترش شهرنشینی، هم اکنون با چالش های جدی روبه رو است. برآورد می شود که وقوع تغییرات اقلیمی می تواند باعث محدودیت بیشتر این منابع و ایجاد بحران های انتظامی و امنیتی در کشور گردد. تحقیق حاضر درصدد است تا با رویکرد آینده پژوهی پیامدهای انتظامی و امنیتی تغییرات اقلیمی در ایران را شناسایی کند.روش: این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر روندپژوهی و سناریونویسی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، برگزاری گروه های کانونی است و جامعه آماری شامل خبرگان نظامی و انتظامی، اساتید دانشگاهی، صاحب نظران زیست محیطی و متخصصان حوزه های مأموریتی پلیس و آینده پژوهی در سطح ملی می باشد. تعداد نمونه برای هر پنل 8 نفر به طور هدفمند و براساس تخصص های مرتبط انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از گروه های کانونی با استفاده از روش سناریونویسی انجام شد.یافته ها: نتایج حاصل از بررسی نظرات خبرگان در زمینه تغییر اقلیم ایران، چهار سناریو را برای ارزیابی و طبقه بندی پیامدهای آن ارائه داد که به این شرح هستند: 1. سناریوی مطلوب بهشت ایران؛ 2. سناریوی جاری خاک پرگهر؛ 3. سناریوی بد سردرگمی و 4. سناریوی فاجعه تنوره دیو به دست آمد. براساس نظریه مبنایی تحقیق، که سناریوها را بر مبنای عدم قطعیت های بحرانی تدوین کرده است، عدم قطعیت بحرانی مشخص شد که عبارتند از: بهبود محیط زیست یا تخریب آن و افزایش امنیت زیست محیطی یا افزایش تهدیدات زیست محیطی.نتایج: پیامدهای انتظامی- امنیتی سناریوی مطلوب: ایجاد آرامش و امنیت پایدار با کاهش ناامنی مرزی، افزایش احساس امنیت، افزایش خدمات پلیس و رضایت اجتماعی؛ سناریوی دوم: افزایش تدریجی تنش های آبی و ماموریت های انتظامی، افزایش حاشیه نشینی و جرایم عمومی، ناآرامی ها در مناطق تنش آبی و گسترش اعتراضات. سناریوی سوم: افزایش شدید تنش های آبی، تعدد مأموریت های انتظامی، حاشیه نشینی و جرایم، ناآرامی های گسترده، اغتشاش، افزایش درگیری های مرزی و تنش با همسایگان. سناریوی چهارم: بحران های اعتراضی و صنفی، افزایش فزاینده جرایم، رشد بیکاری ناشی از بحران های زیست محیطی، بحران انرژی و نارضایتی، گسترش شورش و درگیری با همسایگان شرقی.
استراتژی های کاهش خشکسالی و تنش آبی در تهران با تأکید بر راه حل های طبیعت بنیان (تصمیم گیری مبتنی بر نقشه های شناختی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
26 - 33
حوزههای تخصصی:
خطر خشکسالی و تنش آبی برای کلانشهر تهران می تواند ضمن افزایش آسیب پذیری جامعه و شهر، اثرات منفی بر حوزه های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بگذارد. نگاه بخشی مدیریت نسبت به سیستم یکپارچه انسانی- محیطی شهر، هدررفت منابع آب، تغییر کاربری اراضی نامتناسب با ظرفیت های آبی و همچنین مداخلات انسانی و توسعه زیرساخت های خاکستری، مهم ترین عوامل کاهش تاب آوری تهران در برابر خشکسالی هستند. در چنین شرایطی، تصمیم گیری و شناسایی اولویت ها برای حل تنش آبی چالشی جدی خواهد بود. این پژوهش با هدف ارائه راهکارهای چندمقیاسی کاهش خشکسالی با تکیه بر ظرفیت های منظر تهران، به این پرسش پاسخ می دهد که استراتژی های اصلی کاهش ریسک در سطح کلان و ابزارهای مناسب در سطح خرد کدام اند. در اینجا اصلی ترین راه حل ها به شیوه تحلیل محتوای آرای خبرگان در پنل های مشارکتی و مبنی بر شناسایی علل آسیب پذیری تهران ازطریق نقشه های شناختی و سناریوهای مستخرج از آن به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که راهکار مواجهه و کاهش پیامدهای خشکسالی در تهران، تلفیقی از راه حل های طبیعت بنیان و راه حل های خاکستری است. تغییر در راهبردهای مدیریت شهری، اصلاح الگوهای جمعیتی و توسعه شهر، احیای اکوسیستم های طبیعی و تغییر ذهنیت شهروندان نسبت به مسئله کمبود آب از دیگر از راه حل های پیشنهادی هستند. از میان راه حل های مبتنی بر طبیعت، روددره ها ابزاری مهم در اصلاح الگوی توسعه شهر هستند. به کارگیری این راه حل ها نیازمند اتخاذ راهکارهای یکپارچه در سطوح «نهادی- کالبدی» در کنار ارتقای برنامه های اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.
آینده پژوهی پیامدهای امنیّتی- انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی (استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
9 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بحران آب و خشکسالی ناشی از تغییرات اقلیمی ازجمله مهم ترین مسائلی است که در صورت ناکامی در مدیریت آن، پیامدهای منفی گسترده تری در آینده خواهد داشت؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیامدهای امنیّتی انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی در استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی در چهارچوب مدل چرخه آینده است.روش: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت کلی، کمّی و توصیفی تحلیلی است. در گام نخست، برای بررسی وضعیت شاخص های تغییر اقلیم، داده های مورد نیاز گردآوری و تجزیه وتحلیل شد. در گام دوم، یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل آماری داده ای اقلیمی مبنای مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان متخصصان قرار گرفت و سپس یافته های این بخش در چهارچوب مدل چرخه آینده تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: تحلیل داده های اقلیمی بیانگر کمبود ریزش های جوی و نیز افزایش میانگین دما و درجه حرارت سالانه در محدوده موردمطالعه است. همچنین بر اساس نظرات مشارکت کنندگان، مهم ترین پیامدهای امنیّتی انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی در محدوده موردمطالعه عبارت اند از: تنش منطقه ای، گسترش ناامنی، از بین رفتن فرصت های شغلی، افزایش فقر، تنش های سیاسی، افزایش شکاف اجتماعی، بروز اختلافات قومی و نارضایتی اجتماعی.نتیجه گیری: برآیند نتایج حاصل از مدل چرخه آینده نشان می دهد که پیامدهای امنیّتی انتظامی خشکسالی و تغییرات اقلیمی در استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از منظر امنیّت پایدار سرزمینی نیازمند برخورداری از راهبردهای مؤثر برای مدیریت اثرات منفی آن در سطح نظام حکمرانی کشور است.
نقش دانش زیست محیطی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی و رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
225 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش دانش زیست محیطی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی و رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر انجام شد.
روش شناسی: برای اجرای این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. تمامی ورزشکاران رشته پاراگلایدر استفاده کننده از سایت پروازی شهرستان رامیان به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند. در یک بازه زمانی 3 ماهه تعداد 319 ورزشکار رشته پاراگلایدر به شکل هدفمند به عنوان نمونه گزینش شدند. گردآوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه دانش زیست محیطی (لیانگ و همکاران، 2016)، مسئولیت پذیری زیست محیطی (توفیق و همکاران، 2014) و رفتار دوست دار محیط زیست (لی و همکاران، 2015) انجام شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی ، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) تحلیل شدند. برای انجام تحلیل ها دو نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 و Smart PLS نسخه 3 مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد دانش زیست محیطی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی ورزشکاران رشته پاراگلایدر اثر مثبت و معنی داری دارد. همچنین مشخص شد اثر دانش زیست محیطی بر رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر مثبت و معنی داری است. علاوه بر آن، نتایج نشان داد مسئولیت پذیری زیست محیطی بر رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر اثر مثبت و معنی داری دارد. در انتها مشخص شد دانش زیست محیطی بر رفتار دوست دار محیط زیست ورزشکاران رشته پاراگلایدر با نقش میانجی مسئولیت پذیری زیست محیطی اثر مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: آموزش موضوعات زیست محیطی به ورزشکاران پاراگلایدر می تواند پیامدهای مثبتی مانند افزایش مسئولیت پذیری زیست محیطی و توسعه رفتار دوست دار طبیعت را در آن ها به همراه داشته باشد.
بررسی نقش سیاست های پولی و مالی در بهبود کیفیت محیط زیست و مقایسه آن با سیاست های زیست محیطی: کاربردی از الگوی E-DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
68 - 49
امروزه، دستیابی به توازن میان اهداف توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست به یکی از اولویت های اصلی سیاست گذاران تبدیل شده است. مقاله حاضر با بهره گیری از مدل E-DSGE، یک قاعده جدید برای سیاست های مالی، پولی و مالیات کربن ارائه می دهد که هدف آن تنظیم و تثبیت سطح انتشار کربن در کنار تأمین رشد اقتصادی است و به تحلیل تعاملات میان سیاست های مالی و پولی و سیاست های زیست محیطی می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در حالی که همه سیاست های ذکر شده می توانند انتشار کربن را به سطح هدف نزدیک کنند، مکانیسم های اساسی آنها متفاوت است. سیاست های مالی و پولی از طریق تغییر تولید و سیاست های زیست محیطی از طریق تغییر مخارج بنگاه ها برای کاهش آلاینده ها منجر به تغییر انتشار می شوند. با وجود شوک های بهره وری مثبت، سیاست مالی در تعدیل درآمدهای مالیاتی، سیاست پولی در تعدیل قیمت ها و سیاست زیست محیطی در تعدیل شدت انتشار کربن مؤثرتر است.
گذار عادلانه در حقوق بین الملل کار و نظام حقوقی ایران
حوزههای تخصصی:
گذار عادلانه در قامت یکی از اصول بنیادین حقوق بین الملل کار در مقابله با تغییرات اقلیمی مطرح شده است. باتوجه به تأثیرهای اجتماعی - اقتصادی گسترده تغییرات اقلیمی و گذار انرژی، این مفهوم به تدریج در ادبیات حقوقی جایگاه ویژه ای یافته است. گذار عادلانه بر لزوم ایجاد تعادل میان نیازهای محیط زیستی و حقوق کارگران تأکید دارد و هدف آن اطمینان از کاهش نابرابری ها در فرایند گذار به اقتصاد کم کربن است. این مقاله، ابتدا به چیستی و پیشینه گذار عادلانه می پردازد و سپس جایگاه آن را در اسناد بین المللی، به ویژه توصیه نامه گذار عادلانه (2015) و موافقت نامه پاریس (2015)، تحلیل می کند. این اسناد، چارچوبی را برای حمایت از کارگران متأثر از تغییرات اقلیمی و گذار انرژی فراهم کرده اند و اصولی نظیر حمایت اجتماعی، برابری جنسیتی و گفتمان اجتماعی را در قامت مبانی این گذار معرفی می کنند. در ادامه، مقاله به بررسی جایگاه حقوقی گذار عادلانه در نظام حقوقی ایران می پردازد. یافته ها نشان می دهند که اگرچه قوانین موجود مانند قانون کار، قانون بیمه بیکاری و سند ملی کار شایسته ظرفیت هایی را برای حمایت اجتماعی و اشتغال فراهم می کنند، اما نبود قوانین خاص ناظر بر صنایع در حال گذار، نظیر قانون های موجود در کشورهای پیشرو مانند آلمان و کانادا، محل تأمل است. درنهایت باید گفت باتوجه به ضرورت جهانی گذار انرژی و فسیلی بودن بخش قابل توجهی از اقتصاد و صنعت کشور ما، توجه به مفهوم گذار عادلانه و توسعه آن در ادبیات حقوقی کشور، امری اجتناب ناپذیر است.
تعیین نرخ مالیات بر انتشار کربن با لحاظ رشد درون زا: مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۴۹-۱
حوزههای تخصصی:
اقتصاد و محیط زیست دو سیستم به هم وابسته هستند؛ در دهه های اخیر محیط زیست جهانی، به عنوان مهم ترین کالای عمومی جهانی، به شدت تحت تأثیر اثرات خارجی منفی رشد اقتصادی از جمله تغییرات اقلیمی بوده است. در راستای درونی کردن این اثرات خارجی بهره گیری از مالیات پیگویی یک روش توصیه شده است. یکی از مهمترین مدل های طراحی شده برای بررسی یکپارچه اقتصاد و اقلیم مدل RICE نوردهاوس می باشد؛ البته با این محدودیت که در این مدل رشد اقتصادی مورد بررسی به صورت برونزا لحاظ شده است. در این مطالعه هدف درون زا کردن رشد اقتصادی مدل RICE و تعیین نرخ مالیات در 6 سناریو شامل 1) سناریوی پایه 2) سناریوی اعمال نرخ بهینه کنترل انتشار 3) سناریو محدودیت دمای 2 درجه سانتی گراد 4) سناریو استرن تنزیل شده 5) سناریو استرن کالیبره شده و 6) سناریو کپنهاگ است. نتایج نشان می دهد در مدل رشد درون زا نسبت مالیات به تولید خالص داخلی و انتشار CO2 در روند زمان باید افزایشی باشد. در همه سناریوهای مدل رشد درون زا ی ایران (به جز سناریوی پایه) افزایش مالیات در فاصله سال های 2022 تا 2122 باعث کاهش انتشارCO2 صنعتی و کاهش غلظت کربن اتمسفر می گردد. در نهایت با اعمال مالیات بهینه مشخص شده در همه سناریوها تغییرات دما کمتر از دو درجه سانتیگراد افزایش یافته است.
ادیبل پارک ها راهبردی نوآورانه در ارتقای آسایش محیطی و توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
465 - 440
حوزههای تخصصی:
ادیبل پارک ها به عنوان راهکاری نوآورانه برای احیای اراضی کشاورزی شهری و توسعه پایدار شهرها می باشد. چراکه به عنوان زیرساخت های سبز چندمنظوره، قادر به بهبود کیفیت هوا، کاهش اثرات جزایر گرمایی شهری، و ارتقای امنیت غذایی از طریق تولید مواد غذایی محلی و تقویت مشارکت های اجتماعی دارد ، این فضاها به ایجاد تاب آوری شهری در برابر چالش های زیست محیطی و اقتصادی کمک می کنند. این مطالعه با استفاده از شبیه سازی میکرواقلیمی در نرم افزار ENVI-MET، با طراحی سه سناریو شامل زمین خالی از پوشش گیاهی، اراضی کشاورزی، و ترکیب درختان با محصولات زراعی در پارک بزرگ ، محل اراضی کشاورزی شهری حکم آباد، به مدت 8 ساعت(10:00تا18:00) در تاریخ 10 تیرماه سال99به عنوان گرم ترین روز سال صورت گرفت است. یافته ها نشان می دهد که رویکرد ادیبل در این پارک با حفظ ساختار منطقه مورد مطالعه از طریق کاهش چشمگیر غلظت دی اکسید کربن در شبیه سازی اراضی کشاورزی 0.115 ppm و در سناریوی ترکیب درختان و محصولات زراعی 2.69 ppm را سبب شده است در این میان کشت محصولات زراعی به طور میانگین سبب کاهش 1.33 درجه ضریب تابشی و ترکیب درختان و محصولات زراعی موجب کاهش 10.26 درجه ای این ضریب نسبت به زمین های بدون پوشش گیاهی شده که گامی در جهت بهبود اقلیم شهری می باشد. علاوه بر این، افزایش پوشش گیاهی در این فضاها نقش بسزایی در کاهش آلاینده های زیست محیطی و ارتقای کیفیت هوای شهری دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ادغام کشاورزی شهری و توسعه ادیبل پارک ها، فراتر از تأمین نیازهای غذایی، ابزار مؤثری برای بهبود شرایط زیست محیطی و اقتصادی شهرها است. ادیبل پارک ها نه تنها به عنوان راهکاری برای کاهش اثرات منفی شهرنشینی عمل می کنند، بلکه به عنوان نیروی محرکه ای برای توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی شهروندان، می توانند الگوی موثری برای سایر شهرها باشند.
مقایسه مصرف انرژی ساختمان تحت تاثیر تغییرات اقلیمی در شهرهای مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
440 - 420
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی چالش های مهمی برای مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی در سراسر جهان ایجاد می کنند. هدف این مقاله بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر مصرف انرژی ساختمان های مسکونی طی هفتاد سال آینده در شهرهای مختلف ایران می باشد. در این راستا، داده های اقلیمی شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه با استفاده از نرم افزار Meteonorm 8 برای هفتاد سال آینده بر اساس داده-های اقلیمی ده ساله موجود تولید شد. پس از شناسایی تیپ غالب ساختمان های مسکونی در ایران، یک نمونه انتخاب و شبیه سازی های انرژی با استفاده از نرم افزارDesign Builder 7.0.0.096 برای پنج شهر مذکور در سال های 2030، 2060 و 2090 انجام شد. نتایج نشان داد که طی سال های آینده، انرژی سرمایشی موردنیاز ساختمان در تمامی شهرها افزایش خواهدیافت. از میان پنج شهر مطالعه شده، بیشترین تغییرات انرژی گرمایشی سالانه در شهر تهران مشاهده گردید. در این شهر مقدار انرژی گرمایشی در سال 2060 و 2090 نسبت به سال 2030 به ترتیب به میزان 37 درصد و 64/66 درصد کاهش خواهدیافت. بیشترین افزایش انرژی سرمایشی سالانه در شهر تبریز مشاهده گردید؛ به طوریکه در طی سه دهه اول، انرژی سرمایشی سالانه به میزان 53/37 درصد و در سه دهه دوم به میزان 43/75 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع مقدار تغییرات انرژی سرمایشی سالانه در این پنج شهر تا سال 2060 در بازه 53/37- 36/21 درصد و تا سال 2090 در بازه 43/75- 14/44 درصد خواهد بود. بیشترین انرژی مصرفی سالانه در شهر تبریز، کمترین آن در شهر کرمانشاه، بالاترین مقادیر انرژی گرمایشی مصرفی متعلق به شهر تبریز و بالاترین انرژی سرمایشی سالانه مربوط به شهر تهران می باشد. همچنین بالاترین مقادیر گاز دی اکسیدکربن منتشر شده در طی سال های 2030، 2060 و 2090 مربوط به شهر تهران و بیشترین افزایش انتشار این گاز در طی هفتاد سال آینده مربوط به شهر اصفهان می باشد.
شهر چابک: مفهوم، اصول، ویژگی ها و چالش های پیاده سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
119 - 133
حوزههای تخصصی:
شهر چابک طی دهه های اخیر در پاسخ به چالش های نوظهور ناشی از شهرنشینی و با هدف ارتقای کیفیت زیست، ارائه راه حل های بدیع، منعطف و در راستای رفع نیازهای انسانی و در نهایت افزایش کارایی خدمات شهروندی مطرح شد. هدف پژوهش معرفی مفهوم، اصول، ویژگی ها و چالش های پیاده سازی این رویکرد در شهرهای امروز است. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع نظری و با بهره گیری از روش توصیفی، مبتنی بر مرور نظام مند ادبیات نظری در حوزه شهرسازی انجام شده است. منابع با روش کتابخانه ای و از طریق جستجوی کتب و مقالات مربوط به این مفهوم از پایگاه های علمی معتبر و شناخته شده گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، این مفهوم، در راستای تحقق توسعه پایدار شهری مطرح شده و بر مؤلفه هایی نظیر کیفیت هوای شهری، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، مدیریت منابع آب، فضای سبز و تنوع زیستی، حس تعلق اجتماعی و جذب سرمایه گذاری پایدار تأکید دارد. همچنین عواملی نظیر؛ بهبود هماهنگی بین نهادها، استفاده از فناوری های نوین، تدوین سیاست های حمایتی و مشارکت فعال شهروندان و توسعه زیرساخت های دیجیتال به طور قابل توجهی می تواند به ارتقای عملکرد و پایداری شهر چابک کمک کند. افزون بر این، چالش های مالی و فنی به عنوان موانع اصلی در پیاده سازی شهر چابک شناسایی شده اند که نیازمند سرمایه گذاری هدفمند و همکاری بین المللی هستند. این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی جهت بهبود روش های طراحی و مدیریت شهری در ایران مورداستفاده قرار گیرد و راهکارهایی برای ایجاد شهرهای پایدار و چابک ارائه دهد.
اثر فاصله روانشناختی بر نگرانی های اقلیمی و رفتارهای سازگاری کشاورزان با خشکسالی در شهرستان شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
147 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرات فاصله روانشناختی بر رفتارهای سازگاری کشاورزان با خشکسالی با نقش میانجی نگرانی های اقلیمی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام کشاورزان شهرستان شوشتر (استان خوزستان) بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 395 نفر و روش نمونه گیری چندمرحله ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی صوری و محتوایی آن براساس نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شد. همچنین، از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) برای تعیین روایی همگرا و شاخص پایایی ترکیبی (CR) برای تعیین پایایی مدل استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ابعاد فاصله روانی (جغرافیایی، اجتماعی، زمانی و فرضی) قادر است 2/72 درصد از واریانس نگرانی های اقلیمی را تبیین نماید. علاوه بر این، متغیرهای پژوهش توانستند 5/65 درصد از بکارگیری راهبردهای سازگاری را تببین نماید. نتایج این پژوهش برای پی بردن به نحوه ادراک کشاورزان از خطرات تغییرات آب و هوایی، خشکسالی و چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن آن ها نسبت به اتخاذ شیوه های سازگاری در راستای توسعه اثربخش راهبردهای موثر خشسکالی برای کنشگران و مسئولین بخش کشاورزی بسیار مهم است.
متاورس؛ فرصت ها و چالش ها در پایداری شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
متاورس، به عنوان یک جهان مجازی موازی، با بهره گیری از فناوری های پیشرفته نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و دوقلوهای دیجیتال، به یکی از مفاهیم کلیدی در بازتعریف زندگی شهری و توسعه شهرهای آینده تبدیل شده است. این فناوری پتانسیل ایجاد تحولاتی بنیادین در نحوه زندگی، کار، تعاملات اجتماعی و مدیریت شهری را داراست. هدف این پژوهش، بررسی جامع تأثیرات متاورس بر پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهرهای هوشمند است و با بهره گیری از روش کیفی و تحلیل محتوای اسناد علمی به انجام رسیده است. در تحلیل داده ها از روش کدگذاری موضوعی استفاده می شود که در آن مفاهیم کلیدی استخراج و در دسته بندی های مرتبط مانند چالش ها، فرصت ها و نقش های متاورس در پایداری شهری قرار می گیرند. یافته ها نشان می دهند که متاورس می تواند از طریق بهینه سازی مدیریت منابع، کاهش مصرف انرژی در حمل ونقل فیزیکی، و ایجاد فرصت های جدید برای تعاملات اجتماعی مجازی، نقش بسزایی در تقویت پایداری شهری ایفا کند. همچنین، متاورس با ارائه محیط های شبیه سازی شده برای آموزش، طراحی شهری و برنامه ریزی، به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری کمک می کند. این فناوری می تواند ابزار مؤثری برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی از طریق مدل سازی دقیق و اجرای سیاست های هوشمند باشد. بااین حال، توسعه متاورس با چالش های قابل توجهی نیز همراه است، از جمله مصرف بالای انرژی برای زیرساخت های دیجیتال، تعمیق شکاف های اقتصادی و اجتماعی ناشی از دسترسی نابرابر به فناوری، و نگرانی های اخلاقی و حریم خصوصی. علی رغم این چالش ها، نتایج پژوهش نشان می دهد که متاورس ظرفیت بی نظیری برای بازتعریف محیط های شهری و تقویت ابعاد مختلف پایداری دارد و افق های جدیدی برای تحقیقات و نوآوری های آینده فراهم می کند
ارزیابی دقت مدل های شبیه ساز اقلیمی CMIP6 در برآورد و پیش بینی بارش در ایستگاههای پر بارش استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی تغییرات بارش در مناطق پربارش ایران، نظیر استان گیلان، برای مدیریت منابع آبی و کاهش مخاطرات طبیعی نظیر سیل بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی این مطالعه، ارزیابی عملکرد هفت مدل مختلف CMIP6 در پیش بینی تغییرات بارش در سه ایستگاه آستارا، بندر انزلی و رشت طی دوره زمانی 1987 تا 2014 (دوره پایه) و پیش بینی آن از سال 2024 تا سال 2050 است. در این پژوهش از روش اصلاح بایاس خطی برای بهبود دقت پیش بینی ها و از سه سناریویSSP1-2.6 ، SSP2-4.5 و SSP5-8.5 برای شبیه سازی تغییرات اقلیمی استفاده شده است. شاخص های آماری نظیر RMSE، PBIAS و R² برای ارزیابی دقت مدل ها به کار گرفته شده اند. علاوه بر این، تحلیل پایداری مدل به روش Sobol و شاخص حساسیت Monte Carlo برای بررسی پایداری و حساسیت مدل ها به تغییرات پارامتریک مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از اصلاح بایاس خطی نشان داد که مدل ACCESS-ESM1-5 با ضریب تعیین (R²) بالای 99/0، میانگین خطای مطلق (MAE) کمتر از 2 میلی متر و درصد اریبی (PBIAS) نزدیک به صفر، بهترین عملکرد را در هر سه ایستگاه آستارا، بندر انزلی و رشت دارد. این مدل توانست تغییرات ماهانه و فصلی بارش را با دقت بالاتری نسبت به سایر مدل ها شبیه سازی کند. پیش بینی بارش نشان داد که بر اساس سناریوی SSP5-8.5، از سال 2024 تا سال 2050، بارش در ماه های دسامبر و ژانویه در بندر انزلی و رشت به ترتیب به میزان 22% و 25% افزایش و در ماه های ژوئیه و اوت در هر سه ایستگاه مورد مطالعه بین 12% تا 20% کاهش خواهد یافت. در مجموع، استفاده از روش اصلاح بایاس خطی همراه با مدل ACCESS-ESM1-5 می تواند دقت پیش بینی تغییرات اقلیمی را در ایستگاه های پربارش مورد مطالعه و ایستگاه های مشابه آنها بهبود بخشد.
تحلیل تأثیرات اقتصادی و اجتماعی تغییرات اقلیمی بر معیشت و فرهنگ ایل بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر، تأثیرات عمیقی بر زندگی انسان ها و جوامع مختلف دارد. ایل بختیاری، با فرهنگ غنی و وابستگی عمیق به منابع طبیعی، به ویژه در زمینه معیشت و شیوه زندگی خود، به شدت تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفته است. این تحقیق به تحلیل تأثیرات اقتصادی و اجتماعی تغییرات اقلیمی بر معیشت و فرهنگ ایل بختیاری پرداخته شده است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل تأثیرات اقتصادی و اجتماعی تغییرات اقلیمی بر معیشت و فرهنگ ایل بختیاری است. این تحقیق سعی دارد تا ابعاد مختلف این تأثیرات را بررسی کرده و راهکارهایی برای کاهش آسیب ها و بهبود وضعیت معیشتی و فرهنگی این ایل ارائه دهد. روش شناسی تحقیق: این تحقیق به روش پیمایشی و کمی انجام گردید. همچنین، داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد و مصاحبه های ساختاریافته جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 300 نفر از اعضای ایل بختیاری در مناطق مختلف استان چهارمحال و بختیاری است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری مانند SPSS انجام شده است تا ارتباط بین متغیرهای مختلف شناسایی شود. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شامل مناطق مختلف استان چهارمحال و بختیاری است که ایل بختیاری در آن زندگی می کند. این مناطق شامل مناطق کوهستانی و دشت های وسیع است که به عنوان زیستگاه اصلی این ایل شناخته می شوند. یافته ها و بحث: نتایج اولیه نشان داد که تغییرات اقلیمی در چند سال اخیر، منجر به کاهش منابع آب، تغییر الگوهای بارندگی و افزایش دما شده است که این عوامل به نوبه خود بر کشاورزی، دامداری و سایر فعالیت های اقتصادی ایل بختیاری از جمله کوچ نشینی تأثیر گذاشته اند. چرا که، تغییرات اقلیمی در مناطق یییلاقی و قشلاقی باعث تغییر در الگوهای فرهنگی و اجتماعی به خصوص یکجانشینی این ایل شده است. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که تغییرات اقلیمی نه تنها به معیشت ایل بختیاری آسیب می زند، بلکه بر ساختار اجتماعی و فرهنگی آن نیز تأثیرگذار است. به منظور کاهش این تأثیرات، لازم است که برنامه های مدیریت منابع طبیعی و توسعه پایدار در این مناطق اجرا شود. همچنین، افزایش آگاهی عمومی درباره تغییرات اقلیمی و تأثیرات آن بر زندگی روزمره می تواند به تقویت تاب آوری این ایل کمک کند.
سنجش ظرفیت سازگاری بهره برداران عشایری در مواجهه با تغییرات اقلیمی (مورد مطالعه: مراتع قشلاقی شهرستان دشتستان استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییرات اقلیمی یکی از چالش های بزرگ قرن بیست ویکم است که تأثیرات گسترده ای بر جوامع انسانی و اکوسیستم ها دارد. یکی از گروه هایی که بیشترین آسیب را از این تغییرات متحمل می شوند، بهره برداران مرتع مانند عشایر و دامداران سنتی هستند. مراتع نقش اساسی در حفظ تنوع زیستی، تأمین علوفه دام و تثبیت خاک دارند. اما تغییرات اقلیمی موجب کاهش کیفیت و کمیت پوشش گیاهی، افزایش فرسایش خاک و کاهش ظرفیت تولید مراتع شده که چالش های جدی برای معیشت عشایر ایجاد کرده و ظرفیت سازگاری آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
هدف پژوهش: هدف این پژوهش، سنجش ظرفیت سازگاری بهره برداران عشایری در مواجهه با تغییرات اقلیمی در منطقه قشلاقی شهرستان دشتستان واقع در استان بوشهر است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی انجام شده است. داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته از نمایندگان بهره برداران عشایری جمع آوری شدند. جامعه آماری شامل عشایر منطقه دشتستان (20000 نفر) بود. حجم نمونه پژوهش شامل 79 نفر از شوراهای عشایری دوره پنجم طوایف رحیملو و شش بلوکی از ایل قشقایی می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و به صورت نمونه کامل می باشد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش منطقه قشلاقی شهرستان دشتستان در استان بوشهر است. این منطقه در جنوب ایران واقع شده و از نظر اقلیمی، دارای آب وهوای گرم و خشک است. مراتع این منطقه از نظر تأمین علوفه دام برای جوامع عشایری اهمیت زیادی دارند چرا که در طول زمستان به چرای دام های خود در این منطقه می پردازند.
یافته ها و بحث: نتایج پژوهش نشان داد بهره برداران منطقه قشلاقی بیشترین تاثیر تغییرات اقلیمی را در«کمبود بارش ها» «کم آب شدن و خشک شدن منابع آب سطحی» و «کاهش پوشش گیاهی» درک کرده اند، در حالی که عواملی مانند «تغییر در زمان و مکان بادها» و «ظهور حشرات و آفات جدید» کمترین اهمیت را از نظر آن ها داشته اند. همچنین با در نظر گرفتن وضعیت خیلی ضعیف(عدد1) تا خیلی خوب(عدد5)، میانگین ظرفیت سازگاری بهره برداران در بعد اقتصادی 76/1، اجتماعی 14/2، زیرساخت 34/2، دانش 41/2 و دولت 2 بوده و میانگین کلی ظرفیت سازگاری نیز 13/2 می باشد که نشان دهنده ظرفیت سازگاری متوسط این جامعه در مواجهه با تغییرات اقلیمی می باشد.
نتایج: پژوهش نشان داد که برای بهبود ظرفیت سازگاری عشایر منطقه قشلاقی، باید بر افزایش حمایت های مالی و فنی دولت، توسعه زیرساخت های اساسی، بهبود دسترسی به منابع اطلاعاتی و آموزشی و تقویت تنوع اقتصادی بهره برداران تمرکز شود تا تاب آوری آن ها در برابر تغییرات اقلیمی بهبود یابد.