مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
تغییرات اقلیمی
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
با افزایش پدیده تغییر اقلیم، فعالیت های معیشتی روستایی که مستقیماً به منابع طبیعی مانند کشاورزی، زمین، آب و جنگل ها وابسته است، در سطح جهانی تحت تأثیر نامطلوب قرار گرفته است. از این رو پژوهش حاضر به ارزیابی چارچوب تاب آوری معیشت در برابر تغییرات اقلیمی در روستاهای گردشگری شهرستان سامان پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. در این راستا از روش پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، خانوارهای 23 روستای شهرستان سامان است. حجم نمونه 354 خانوار از میان 11 روستای منتخب گردشگری است که با نسبت جمعیت هر روستا و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها آزمون های میانگین، T تست تک نمونه ای و آنوا در نرم افزار SPSS بوده است. نتایج نشان داده است تاب آوری معیشت روستاهای مورد مطالعه در شهرستان سامان بسیار نوسان داشته است اما به طور کلی در اکثر شاخص ها مردم محلی رضایت بسیار پایینی را نشان داده اند. تنها شاخص «ظرفیت تحمل» که با استفاده از سرمایه های معیشتی سنجیده شده است از نظر 4 مؤلفه اصلی تاب آوری معیشتی به طور قابل توجهی بالاتر از «خودسازماندهی»، «ظرفیت یادگیری» و «تنوع» بود که سرمایه اجتماعی مهم ترین مؤلفه فرعی «ظرفیت تحمل» است. بنابراین نتیجه کلی از ارزیابی تاب آوری معیشتی در روستاهای شهرستان سامان نشان می دهد علی رغم وجود سرمایه های با اهمیتی چون سرمایه اجتماعی، انسانی و محیطی وضعیت دیگر شاخص های تاب آوری معیشت در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
برنامه ریزی بلندمدت برق در ایران در چارچوب توافقنامه پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۲۰۱-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین چالش های جهانی در چند دهه اخیر که به صورت چشمگیری افزایش یافته است، مسئله تغییرات اقلیمی است. از مهم ترین علل ایجاد تغییرات اقلیمی می توان به انتشار گازهای گلخانه ای به ویژه CO2 ناشی از مصرف سوخت های فسیلی اشاره کرد. ایران با انتشار 745 میلیون تن CO2 در سال 2020 رتبه ششم آلوده کننده کشور جهان قرار دارد. بر اساس گزارش ترازنامه انرژی حدود 30 درصد از کل انتشار کربن ایران متعلق به بخش نیروگاه های تولیدکننده برق می باشد. ازاین رو، هدف اصلی این مطالعه، برنامه ریزی بلندمدت عرضه و تقاضای برق جهت کاهش میزان انتشار کربن مطابق تعهدات ایران در قالب توافقنامه پاریس است. برای این منظور، در سمت عرضه برق، از مدل MESSAGE جهت برنامه ریزی سیستم تولید برق با در نظر گرفتن پتانسیل های تجدیدپذیر در طی دوره 2021-2050 استفاده شده است و در سمت تقاضای برق، با استفاده از مدل ARDL مقادیر تقاضای برق تحت سناریوهای اصلاح یارانه قیمتی، پیش بینی شده و در برنامه ریزی بلندمدت سیستم عرضه برق کشور مورداستفاده قرارگرفته است. نتایج حاصل از مدل ARDL نشان می دهد که اصلاح کامل یارانه قیمت برق منجر به کاهش 10 درصدی تقاضای برق در طول دوره برنامه ریزی می شود. لذا سیاست اصلاح یارانه می تواند در کنترل سمت تقاضا تا حدودی مؤثر باشد. نتایج حاصل از مدل MESSAGE حاکی از آن است که استفاده از پتانسیل های تجدیدپذیر شناسایی شده در استان های مختلف در برنامه ریزی سمت عرضه برق، تأثیر بسزایی در دستیابی ایران به تعهدات خود مطابق توافقنامه پاریس دارد. بااین حال، انتشار CO2 در بخش برق ایران در کوتاه مدت قابل کنترل نیست و میزان انتشار دی اکسید کربن تا 10 سال آینده (2020-2030) نه تنها کاهش نمی یابد بلکه میزان انتشار آن افزایش می یابد. اما در بلندمدت (یعنی بازه زمانی 2050-2040)، انتشار CO2 به میزان چشمگیری قابل کنترل است. نتایج نشان می دهد در صورت برنامه ریزی سیستم برق کشور مطابق با سناریو منتخب (تکنولوژی های سبز همراه با اصلاح یارانه قیمت برق)، سهم تکنولوژی های تجدیدپذیر می تواند از 6% در سال 2020 به ترتیب به 15%، 50% و 78% در سال های 2030، 2040 و 2050 افزایش یابد. بنابراین، انتشار کربن در بخش تولید برق در سال های 2040 و 2050 نسبت به سال 2020 می تواند به ترتیب 20% و 54% کاهش یابد.
تاب آوری نظام سلامت ایران در برابر تغییر اقلیم: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییر اقلیم، دگرگونی آب وهوایی طولانی ناشی از فعالیت های انسانی است که ترکیب جو جهانی را تغییر می دهد. کشور ایران در برابر تغییر اقلیم بسیار آسیب پذیر است. تغییرات اقلیمی یکی از بزرگ ترین تهدیدهای سلامت است. نظام سلامت ایران باید پاسخگوی نیازهای سلامتی ناشی از تغییر اقلیم مردم باشد. هدف از این مطالعه شناسایی چالش ها و راهکارهای تقویت تاب آوری نظام سلامت ایران در برابر اثرات تغییر اقلیم بود. روش ها: این مطالعه کیفی با روش پدیدارشناسی تفسیری و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 32 نفر از سیاستگذاران، مدیران، کارشناسان و پژوهشگران وزارت بهداشت، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت راه و شهرسازی، معاونت حقوقی ریاست جمهوری، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان هواشناسی کشور، سازمان انرژی اتمی، سازمان برنامه و بودجه، دانشگاه ها، انجمن ها، پژوهشگاه ها و پژوهشکده ها در سال 1401 انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. از روش تحلیل چارچوبی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: تعداد 84 چالش در زمینه تقویت تاب آوری نظام سلامت ایران در برابر تغییرات اقلیمی شناسایی شد که به دو دسته عوامل داخل نظام سلامت (شامل حیطه های حاکمیت و رهبری، تأمین مالی، نیروی انسانی، تسهیلات، تجهیزات و داروها، سیستم اطلاعات سلامت و ارائه خدمات سلامت) و عوامل خارج نظام سلامت (شامل حیطه های سیاسی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فناوری و محیط زیست) طبقه بندی شدند. همچنین، 91 راهکار برای رفع این چالش ها به منظور تقویت تاب آوری نظام سلامت کشور ارائه شد. نتیجه گیری: نظام سلامت ایران با چالش های متعددی در زمینه تاب آوری نسبت به اثرات تغییرات اقلیمی مواجه است. اصلاحاتی در سطوح کلان، متوسط و خرد در داخل و خارج نظام سلامت به صورت سیستمی باید انجام شود تا منجر به افزایش سازگاری و تاب آوری مراکز بهداشتی و درمانی کشور شود.
مدیریت تغییرات اقلیمی در اتحادیه اروپا در بستر پیمان سبز اروپایی و ارائه الگویی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
31 - 45
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر تلاش هایی از سوی جامعه بین المللی و نیز در سطوح منطقه ای و ملی برای مدیریت تغییرات اقلیمی صورت گرفته است. اتحادیه اروپا با لحاظ مدیریت این پدیده در فهرست اولویت های خود برنامه جامعی (پیمان سبز اروپایی) را در این خصوص دنبال می کند. هدف نهایی و نوآوری این مقاله توصیفی تحلیلی، ارائه الگویی بومی براساس پیمان فوق، در ایران است. با این سئوال اصلی که آیا با توجه به شرایط اقلیمی و سایر شرایط خاص ایران، پیمان سبز از قابلیت بومی سازی در کشورمان برخوردار است یا خیر؟ و این فرض که گرچه پیمان سبز از قابلیت اجرای فراسرزمینی برخوردار است و چارچوب های حقوقی کشورمان چنین الگویی را برای مقابله با تغییرات اقلیمی حمایت می کند، اما به واسطه شرایط متفاوت حاکم بر اتحادیه اروپا و ایران، الگوگیری از آن در کشورمان، به سادگی ممکن نیست. در نتیجه علیرغم جامعیت این طرح نمی توان آن را به عنوان یک نسخه ایرانی مورد استفاده قرار داد. تفاوت های اقلیمی، سطح تکنولوژی، منابع اروپا با ایران و در نهایت هزینه های هنگفت الگوگیری اجرای این طرح در کشورمان، به ویژه به دلیل محدودیت های مالی و فنی ناشی از تحریم ها، اجرای آن را با چالش های جدی مواجه می کند. با این وجود به نظر می رسد این طرح می تواند به عنوان یک افق ایده آل قابل جرح و تعدیل در شرایط بومی ایران، مد نظر قرار گیرد.
تبیین قابلیت های بازاریابی پویا مبتنی بر تغییرات اقلیمی: تحلیل اکتشافی از کسب وکارهای B2B(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
949 - 978
حوزههای تخصصی:
هدف: بحران تغییرات اقلیمی، روش زندگی و نحوه کار انسان ها را تغییر داده و به یکی از اصلی ترین محرک های تهدیدکننده کسب وکارهای B2B در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. مقابله با این تهدیدهای اقلیمی، برای بقای کسب وکارها در بازار و در نهایت، برای بقای کره زمین بسیار اهمیت دارد. قابلیت های بازاریابی پویا که توانایی شرکت ها به منظور ایجاد شایستگی های داخلی و خارجی برای رسیدگی به تغییرات محیطی تعریف می شود، می تواند به کسب وکارهای B2B برای پاسخ به تغییرات اقلیمی کمک کند؛ از این رو شناسایی قابلیت های بازاریابی پویا، برای مواجهه با این تغییرات ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی قابلیت های بازاریابی پویا، مبتنی بر تغییرات اقلیمی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر در دسته پژوهش های کیفی قرار دارد و از لحاظ هدف کاربردی محسوب می شود و ماهیت آن اکتشافی است. نمونه آماری این پژوهش را آن دسته از مدیران کسب وکارهای B2B تشکیل داده اند که کسب وکارشان از تغییرات اقلیمی تأثیر می پذیرد و سابقه کاری آن ها در کسب وکار مدنظر، بیش از ۳ سال است. برای گردآوری داده ها با ۱۲ نفر از مطلعان کلیدی که به روش هدفمند انتخاب شدند، به صورت آنلاین و با استفاده از وب کم، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. انتخاب نمونه ها تا جایی ادامه یافت که از کفایت داده ها اطمینان حاصل شد و اشباع داده ها صورت گرفت. سپس متن مصاحبه ها ترانویسی شد و با استفاده از نرم افزار اطلس و به روش تحلیل تماتیک استقرایی کدگذاری، تحلیل و تفسیر شدند. روش تحلیل تماتیک استقرایی روشی برای سازمان دهی و توصیف داده هاست. در پژوهش حاضر از پایایی باز آزمون برای محاسبه پایایی مصاحبه ها استفاده شد.
یافته ها: در این پژوهش چارچوب قابلیت های بازاریابی پویا مبتنی بر تغییرات اقلیمی با ۱۰۹ کد پایه و ۸ مضمون فرعی و ۳ مضمون اصلی تبیین شد. مضمون های اصلی عبارت اند از: مدیریت توسعه محصول، مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر تغییرات اقلیمی. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کسب وکارهای B2B در یک محیط پویا، متأثر از تغییرات اقلیمی با افزایش سواد اقلیمی و معماری محصولات و خدمات جدید مبتنی بر تغییرات اقلیمی، می توانند به توسعه محصول مبتنی بر تغییرات اقلیمی اقدام کنند و با مدیریت ریسک های تغییرات اقلیمی، ایجاد مسئولیت اقلیمی، افزایش کیفیت رابطه افقی و عمودی و با انجام اقدام های اقلیمی با شیوه ای نوین و منطبق بر تغییرات اقلیمی، به مدیریت زنجیره تأمین بپردازند و با سازوکار پاسخ گویی و ایجاد ارتباطات قوی اقلیمی، ارتباط با مشتریان خود را مدیریت کنند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدیران باید درک کنند که برای مقابله با تغییرات اقلیمی، هم قابلیت های درونی و هم قابلیت های بیرونی را توسعه دهند؛ از این رو ضروری است که مدیران به طراحی یک استراتژی کلی سازمانی، برای هدایت شیوه های پایدار اقدام کنند تا از طریق آن، به وضوح اهداف استراتژیک پایدار را بیان و فضای مناسب برای انعطاف در مقابل تغییرات اقلیمی را فراهم کنند و از هم سویی نتایج با اهداف مطمئن شوند. همچنین، نشان دادن مسئولیت پذیری اجتماعی، به خصوص در حوزه محیط زیست، می تواند بر شهرت برند تأثیر مثبتی داشته باشد. پس بهتر است مدیران در زمینه مسئولیت های زیست محیطی، خود را به رعایت قوانین و قواعدی ملزم کنند تا از آن طریق، کمترین آلودگی و تخریب محیط زیست و منابع طبیعی ایجاد شود و بخش اعظم تمرکز خود را بر چگونگی انطباق و سازگاری بیشتر کسب وکار با تغییرات اقلیمی قرار دهند و در یک چارچوب منطبق بر محیط زیست، همگام با محدودیت های تغییرات اقلیمی، به تولید یا ارائه خدمت اقدام کنند.
تبیین مفهوم تداوم تکاملی سیمای فرهنگی با رویکرد تاب آوری اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
95 - 138
حوزههای تخصصی:
سیماهای فرهنگی که ثمره تغییرات متنوع و متأثر از تحولات و بحران های ناشی از فرایندهای طبیعی یا انسانی هستند، می توانند مرجعی ارزشمند برای یادگیری، تصمیم گیری و برنامه ریزی در مواجهه با تغییرات در دنیای معاصر باشند. هدف مطالعه، طراحی مدل مفهومی تداوم فرایند تکاملی سیمای فرهنگی در مواجهه با تغییرات اقلیمی با استفاده از روش گراندد تئوری انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند با 30 نمونه، جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گرفت. در پی تبیین مفهوم سیمای فرهنگی و تحلیل سیر تکاملی آن مبتنی بر نظریه ساخت یابی، اکولوژی سیمای سرزمین و تغییر، نتایج مطالعه نشان داد که تداوم تکامل سیماهای فرهنگی در برابر تنش های محیطی از جمله تغییرات اقلیمی، مستلزم کشف و یادآوری تجربه های زیسته در طول لحظات تغییر، یادگیری و بهره گیری از رویکردهای کاهش اثرات، سازگاری با تغییرات و در نهایت رویکرد ارزش آفرین و بازآرا است. کاربست این مدل در تدوین راهبردها در مقیاس های زمانی- مکانی می تواند نه تنها منجر به ارتقاء تاب آوری اقلیمی سیماهای فرهنگی شود، بلکه تداومی در سیر تکامل را رقم می زند.
مؤلفه های اثرگذار و اثر پذیر توسعه شهری و تغییرات اقلیمی، یک رابطه دو سویه در جهت انطباق پذیری با سناریوهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
91 - 112
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مهم ترین بحران قرن حاضر شناخته شده است که بسیاری از دانشمندان و محققان عامل اصلی وقوع آن را فعالیت های انسانی به ویژه در سطح شهرها می دانند، اما باید عنوان نمود که تغییر اقلیم نه تنها متأثر از عوامل انسانی و شهری است، بلکه بر آنها نیز تأثیر گذار خواهند بود و پیامدهای مختلفی را به دنبال خواهد داشت. این فرایند چرخشی با توجه به تسریع تولید گازهای گلخانه ای و فعالیت های صنعتی روز افزون به مراتب اکوسیستم شهری و طبیعی را بیشتر در معرض خطر قرار می دهد. بنابراین هدف اصلی پژوهش، شناخت عوامل تأثیر گذار و تأثیرپذیر چه در سطح شهری و چه در سطح طبیعی و ارائه راهکارهای کارگشاتر و مدیریت قابل قبول تر در عرصه محلی و جهانی جهت مقابله با خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی بودده است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی- استدلال منطقی استفاده شده است. طبق بررسی ادبیات پژوهش و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل و بررسی و تکیه بر استنباط و تجزیه و تحلیل مبانی ؛ عوامل مهمی همچون اقتصاد، اجتماع، عملکرد و زیرساخت ها، کالبد و ریخت شهری، زیست محیطی به عنوان عوامل اصلی و ریز فاکتورهای هر کدام به صورت کاملاً تفکیک شده، راه را برای ارائه راه حل های دقیق تر و تخصصی تر جهت مقابله با تغییرات اقلیمی (علل رخداد، اثرات و پیامدها) هموارتر می سازد و راهنمایی برای علاقه مندان و پژوهشگران حوزه محیط زیست، شهرسازی، معماری، اجتماع، اقتصاد، سیاست مدیریتی و... می-باشد.
انتقال چین از کشور غیر مسئول به مسئول: مطالعه موردی، کاهش دی اکسید کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
205 - 230
حوزههای تخصصی:
چین به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده گازهای گلخانه ای جهان قصد دارد تا 2060 مصرف سوخت های فسیلی را به صفر برساند. این رفتار از سوی چین اندکی غیرمنتظره به نظر می رسد چراکه این کشور معمولاً رشد اقتصادی را که در پرتوی مصرف سوخت های فسیلی حاصل می شود بر موضوعاتی نظیر حفظ محیط زیست ترجیح می دهد؛ بنابراین این سؤال مطرح می شود که اساساً چه عامل یا عواملی باعث شده است چین به سمت رعایت هنجارهای بین المللی ازجمله پیمان آب وهوایی پاریس پیش رود؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده آن است که اگرچه ممکن است عوامل مختلفی در تمایل چین به حفظ محیط زیست و پایبندی به توافقنامه های زیست محیطی دخیل باشد اما تلاش چین برای کسب موقعیت هژمون در نظام بین الملل یک عامل مهم است. چین برای نیل به این موقعیت در تلاش است تا یک تصویر مثبت از خود در جهان به عنوان یک بازیگر مسئول به نمایش بگذارد و بدین طریق برای خود کسب اعتبار کرده و نگاه جامعه جهانی را به خود معطوف نماید. یافته های پژوهش نیز نشان داد پکن با تبعیت از این دیدگاه که رعایت هنجارهای بین المللی می تواند به کسب موقعیت هژمونی کمک کند قصد دارد با پیوستن به پروتکل های زیست محیطی، تصویری مثبت از خود بروز داده و توجه کشورها را برای کسب نقش رهبری جهان به خود معطوف نماید.
رویکرد حقوق بین الملل نسبت به تغییرات آب و هوایی و مهاجران اقلیمی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
229 - 252
حوزههای تخصصی:
رژیم حقوقی آب و هوایی در مجموعه گسترده تر حقوق بین الملل متولد شده است، این پژوهش با تکیه بر بحث کنونی درباره تغییرات اقلیمی و پدیده مهاجرت های ناشی از آن در حقوق بین الملل، چالش های پیش روی حقوقدانان را در تبیین رابطه بین رژیم آب و هوا و پیامدهای سیاسی و اقتصادی چندجانبه، برجسته می کند. پس از درک پیامدهای مهاجرت های اقلیمی، پرسش اساسی این است که حقوق بین الملل در خصوص تغییرات آب و هوایی و مهاجران اقلیمی چه رویکردی دارد؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی این ادعا را بررسی می کند که درک ماهیت چند وجهی تغییرات آب و هوایی و تعاملات محیط زیستی، مستلزم تقویت مباحثی است که جنبه های نهادی این روابط را در نظر می گیرد و سرانجام منتهی به افزایش همکاری و هماهنگی دولت ها شود. حقوق بین الملل، و به ویژه مفهوم نوظهور یکپارچگی سیستمی، این پتانسیل را دارد که بتواند در آینده، نقش مثبتی در تعامل اقلیم با سیاست و تجارت ایفاکند. از مهمترین توافقات بین المللی راجع به تغییرات اقلیمی، پیمان پاریس 2015 است. به نظر می رسدتوافق پاریس چارچوبی پایدار برای هدایت تلاش های جهانی برای دهه های آینده فراهم می کند.
استخراج رمز ارزها و حقوق بین الملل محیط زیست: الزامات و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
2717 - 2746
حوزههای تخصصی:
تولید گازهای گلخانه ای درسال۲۰۲۱، به سطح قبل از دوران همه گیری کرونا بازگشته است و انتظار می رود انتشار گازهای گلخانه ای در سال جاری ۴.۹ درصد افزایش یابد. یکی از دلایل این افزایش، استخراج رمزارزها با تکیه بر برق مصرفی حاصل از سوزانده شدن سوخت های فسیلی و زباله های الکترونیکی حاصل از آن است. هرچند استخراج رمزارزهای سبز همچون کاردانو ،سولارکوین و بیت گرین می تواند نویدبخش شکل متفاوت و امنی از تجارت، توقف چاپ اسکناس و جلوگیری از قطع هزاران هزار درخت باشد. حق داشتن محیط زیست سالم از حقوق اصلی هر انسان است که مرتبط با حق اولیه ای همچون حیات است واکنون با این استخراج ها، بالارفتن دمای کره زمین و به دنبال آن تسریع روند تغییرات اقلیمی مورد تهدید قرارگرفته است و با درنظرگرفتن ضعف های ساختاری و هنجاری برای تدوین معاهده در خصوص اعمال محدودیت براستخراج رمزارزها و راه طولانی پیش رو برای نیل به اهداف این معاهده، بنظر بایستی با توسل به عرف و اصول حقوق بین الملل محیط زیست موجود و چشم امید به عملکرد دولت ها در سطح ملی(مانند وضع مالیات بر استخراج رمزارزها توسط دولت آمریکا) این بحران دیرزی و خزنده که کمتر ملموس است را مدیریت کرد.
خروج از معاهدات زیست محیطی و لزوم رعایت قواعد و مقررات بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
2775 - 2799
حوزههای تخصصی:
در نتیجه فعالیت های بشر در چند دهه اخیر، وضعیت محیط زیست، کره زمین را با صدمات جبران ناپذیری مواجه ساخته است. همین مسئله دولت ها را بر آن داشته است تا قوانین و مقررات محیط زیستی مختلفی را در همه ابعاد تدوین و اجرا کنند. هدف این مقاله بررسی مبانی الزام کشورها به رعایت قواعد و مقررات بین المللی محیط زیست با تاکید بر رویکرد یکجانبه گرایی برخی کشورها نسبت به خروج از معاهدات زیست محیطی است. نتایج نشان می دهد، توافقنامه پاریس بیشترین تمرکز خود را بر کشورهای در حال توسعه دارد. درحالی که بیشترین آلودگی زیست محیطی را کشورهای توسعه یافته ایجاد می کنند. بدعهدی برخی کشورها مانند آمریکا، چین و روسیه و خروج و نادیده گرفتن این کنوانسیون به روشنی نشان داد که برخی کشورها در این زمینه نقش خود را به درستی ایفا نکرده اند. در نتیجه مقابله با این چالش های موجود در جهان شامل همکاری همه دولت ها، بخش خصوصی، جامعه مدنی برای اولویت دهی به کاهش خطر و همچنین انصاف و عدالت در تصمیم گیری و سرمایه گذاری است.
فراتحلیلی بر مطالعات جزیره گرمایی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
303 - 322
حوزههای تخصصی:
جزیره گرمایی شهری مشهودترین نمود تغییر اقلیم در شهرهاست که امروزه علاقه تحقیقاتی فراوانی را به خود جلب کرده است. به رغم اهمیت بالای جزایر حرارتی شهری و حجم گسترده ای از مطالعات انجام شده در این زمینه، این موضوع به صورت سیستماتیک در پژوهش های داخلی تحلیل نشده است. پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات پیشین در حوزه جزایر گرمایی شهری تدوین شد و با تمرکز بر مطالعات داخلی، ضمن بررسی روند مطالعات، قصد داشت ماهیت آن ها را به لحاظ ابعاد مختلف واکاوی و شکاف های تحقیقاتی را استخراج کند. جامعه آماری پژوهش شامل نشریات معتبر داخلی و مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی مگیران، نورمگز، و جهاد دانشگاهی است که در مجموع 213 مطالعه را در بر می گیرد. یافته های تحقیق حاکی از روند صعودی مطالعات است که به مرور بر ابعاد و گستردگی آن ها افزوده شده است. تاکنون، جزایر حرارتی شهری در بیش از 40 شهر کشور مطالعه شده که عمده ترین آن ها در شهرهای تهران (33%) و اصفهان (25/8%) و مشهد (28//7%) بوده است. این مطالعات در بیش از 88 نشریه داخلی به چاپ رسیده اند که جغرافیدانان و اقلیم شناسان بیشترین نقش را در تدوین آن ها داشته اند. حدود 90 درصد مطالعات از نوع کاربردی بوده و با رویکرد کمی به نگارش درآمده اند. در گردآوری داده ها نیز تصاویر ماهواره ای و داده های هواشناسی بیش از دیگر روش ها کاربرد داشته است. پژوهش حاضر چهار حیطه موضوعی اصلی در این زمینه را شناسایی کرد که «اندازه گیری جزایر گرمایی شهری و تأثیر عوامل مختلف بر آن» در مطالعات غالب بوده است. در نهایت، مطالعه حاضر شکاف های موجود در موضوع جزایر گرمایی شهری را استخراج کرد. یادآور می شود تاکنون دانش معقولی در زمینه سنجش جزایر گرمایی شهری تولید شده است؛ لیکن، کافی نبوده و مطالعات آینده باید به سمت ارائه راهکارها و استراتژی های کاهش و انطباق و در نتیجه افزایش تاب آوری اقلیمی شهرها در برابر این پدیده حرکت کنند.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ناامنی آبی یکی از بزرگ ترین خطرات برای حیات بشر محسوب می شود و شهرها را با چالش های عدیده ای همچون: تهدید سلامت و معیشت شهروندان، کمبود آب سالم و بهداشتی، افزایش فقر شهری، تهدید امنیت غذایی، محدود نمودن توسعه اقتصادی شهری و غیره روبرو نموده است. از این منظر، طی دهه های اخیر برای حل این چالش و کاهش اثرات آن در شهرها، راه حل ها و دیدگاه های مختلفی مطرح شده که یکی از مهم ترین این راه حل ها، توجه به مفهوم تاب آوری شهری بوده که طی سال های اخیر، توجه زیادی را در حوزه شهرسازی به خود جلب نموده است. به همین منظور، پژوهش حاضر در راستای سنجش وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی انجام گرفته است. در این پژوهش با روش کمی، ماهیت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر چهارچوب سنجشی، پرسش نامه هایی محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت و با استفاده از فرمول کوکران بین 400 نفر از شهروندان شهر مشهد و همچنین با استفاده از روش گلوله برفی بین 40 نفر از کارشناسان شرکت آب و فاضلاب شهر مشهد و شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی و 40 نفر از متخصصان و پژوهشگران مرتبط با موضوع پژوهش در سطح شهر مشهد توزیع شده و برونداد آن ها با آزمون تی تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از تاب آوری لازم برای مواجهه با ناامنی آبی و کاهش اثرات آن برخوردار نبوده (پایین بودن میانگین آن از 3) و در صورت تقویت ظرفیت تاب آوری آن در بستر تأمین آب آشامیدنی و تصفیه آن برای شهروندان (ضریب همبستگی 868/0)، پایداری محیط زیست آب (ضریب همبستگی 729/0)، حکمروایی آب (ضریب همبستگی 698/0)، کاهش بلایای مرتبط با آب (ضریب همبستگی 635/0) و بهره وری و مقرون به صرفه بودن تأمین آب آشامیدنی برای شهروندان (ضریب همبستگی 548/0)، می توان انتظار تحقق امنیت آبی در سطح این شهر را داشت.
الگوی سازگاری معیشت جوامع روستایی ایران در مواجه با تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
263 - 291
حوزههای تخصصی:
امروزه معیشت روستائیان به شدت با تغییرات اقلیمی گره خورده است؛ به طوری که با افزایش این تغییرات وضعیت پایداری معیشتی آنان با بحران مواجه است. این مسئله نشان از چگونگی الگوی سازگاری این جوامع در برخورد با این تغییرات دارد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی سازگاری معیشت جوامع روستایی ایران در مواجه با تغییرات اقلیمی است. روش مطالعه در زمره مطالعات کاربردی است، که از نظر هدف توصیفی– تبیینی، در یک رویکرد کیفی و کمی صورت پذیرفته است. این تحقیق از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بوده، و برای گردآوری داده های ثانویه از روش اسنادی و داده های اولیه از روش میدانی (پرسشنامه کیو) استفاده شده. جامعه موردمطالعه شامل خبرگان است؛ پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی، برای 20 نفر از کارشناسان (جامعه دانشگاهی) ارسال گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شده. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی پایین به بالا به عنوان راهبرد محوری در سازگاری معیشتی جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود. از سویی دو عامل "سازگاری زیست محیطی" با امتیاز 34.37 و "سازگاری اجتماعی" با امتیاز 23.8 به عنوان مهم ترین راهبردها معیشتی برای جوامع روستایی ایران شناخته شدند که این الگوی سازگاری می تواند در قالب برنامه های اجرایی همچون: آموزش الگوی های رفتاری سازگار؛ ارتقاء پشتیبانی اجتماعی؛ شیوه های صرفه جویی در مصرف آب و اشتراک گذاری دانش بومی جوامع روستایی در مواجه با تغییرات اقلیمی محقق گردد. همچنین، برای پایداری معیشت روستائیان در مواجه با رویدادهای اقلیمی، نهادهای داخلی و خارجی می توانند با بهره گیری از ظرفیت های دانش بومی به سیاست های سازگاری دست پیدا کنند.
تحلیل تاثیرات زمین ساخت فعال و تغییر اقلیم بر مورفولوژی و شبکه هیدروگرافی حوضه کردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
IntroductionGeomorphological indicators are useful tools in evaluating and identifying the effects of relatively sudden or gradual tectonic activities. The behavior of the drainage network is one of the parameters that is very sensitive to tectonic activities and shows the effects of duration and intensity of these factors. Among the geomorphological evidences of active tectonics of drainage networks and their related features such as drainage pattern, drainage density, drainage anomalies, connection method (connecting angle of networks) and direction of networks play an important role in identifying active tectonics and their spatial differences. Many studies have been carried out in the fields of the effect of tectonic factors on the ratio of branches, drainage density, hypsometric integral of river networks, response of drainage networks, and characteristic of hierarchical anomaly, branching index, to investigate the tectonic impact in four drainage basins and related fields. In addition to these parameters, by using the research results of other researchers and the reconstruction of the paleoclimate, it has been tried to analyze the effects of the Quaternary changes by using the mentioned factors as modeling and conceptual techniques.Also, the obtained results indicate that new land construction activity has played a role through successive slope changes on the waterways of Kordan Basin.
واکاوی و پیشبینی خشکسالی با استفاده از الگوریتم سنجش خشکسالی(SPI) شهرهای استان گلستان
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
372 - 383
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یک پدیده طبیعی و جهانی است که معمولاً به دوره هایی با کمبود آب نسبت به مقدار طبیعی تعریف می شود و یکی از بزرگترین مخاطرات مرتبط با هواشناسی است. در بسیاری از نقاط جهان، تعداد و شدت خشکسالی ها به طور چشمگیری افزایش یافته است. خشکسالی به کاهش دسترسی به آب در یک دوره خاص و در یک منطقه خاص گفته می شود. این پژوهش به تحلیل نوسانات خشکسالی در بازه زمانی 1971 تا 2019 و پیش بینی وضعیت آن برای سال های 2019 تا 2044 در شهرهای مختلف ایران پرداخته است.شاخص SPI در مقیاس های زمانی مختلف (۱، ۳، ۶، ۱۲) محاسبه شد. SPI شاخصی است که بر اساس احتمال وقوع کمبود بارش در یک دوره زمانی معین تعریف می شود. SPI که برای یک دوره خاص در هر منطقه محاسبه می شود، بر اساس سوابق بلندمدت بارندگی (۳۰ سال یا بیشتر) است. مقادیر مثبت SPI نشان دهنده بارش بیشتر از حد متوسط و مقادیر منفی SPI نشان دهنده بارش کمتر از حد متوسط است. نتایج نشان دهنده نوسانات شدید در شاخص خشکسالی استاندارد شده (SPI) در شهرهایی مانند علی آباد و گرگان است که دوره های متناوب خشکسالی و ترسالی را تجربه کرده اند. در مقابل، برخی مناطق همچون هاشم آباد و اینچه برون در بیشتر مقیاس های زمانی مقادیر مثبت SPI را نشان داده و از شرایط مرطوب و بارندگی مداوم برخوردار بوده اند. با این حال، شهرهایی نظیر کلاله و مراوه تپه با خشکسالی های شدید مواجه شده اند. پیش بینی ها برای سال های 2019 تا 2044 نیز حاکی از افزایش نوسانات شدید و خشکسالی های مکرر در شهرهایی همچون بندر ترکمن و گنبدکاووس است. در حالی که گرگان و هاشم آباد از ثبات نسبی برخوردار خواهند بود. این نتایج تأکید می کنند که نیاز به مدیریت مؤثر منابع آبی و برنامه ریزی های اقلیمی برای مقابله با خشکسالی های احتمالی و تغییرات اقلیمی ضروری است. به طور کلی، این پژوهش ضرورت اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و ایجاد سیستم های هشداردهنده را برای مدیریت بهینه منابع آبی و مقابله با چالش های ناشی از نوسانات اقلیمی در آینده نشان می دهد.
تغییرات اقلیمی و کشاورزی در شهرستان نجف آباد: ارزیابی تأثیرات و راهبردهای سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
592 - 609
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی به دلیل تعاملات گسترده ای که با محیط دارد، بیشترین تأثیر را از تغییرات اقلیمی می پذیرد و جوامع روستایی وابسته به فعالیت کشاورزی را با خطرات جدی تهدید می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی بر کشاورزی و انتخاب راهبردهای سازگاری در شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی (پرسش نامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کشاورزان شهرستان نجف آباد هستند. حجم نمونه 300 نفر کشاورز است که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه بوده که روایی آن توسط اساتید و صاحب نظران تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ (760/0) محاسبه شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده با روش های آماری و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که کشاورزان نسبت به افزایش خشکسالی ها و کاهش بارش و گرم تر شدن هوا آگاهی دارند. حدود 51 درصد کشاورزان تنوع محصول را به عنوان یکی از راهبرد های سازگاری ترجیح می دهند. تقریباً 53 درصد کشاورزان معتقدند استفاده از کودها شیمیایی و سموم دفع آفات باعث افزایش ظرفیت سازگاری در برابر تغییرات اقلیمی می شود. همچنین 66 درصد کشاورزان سامانه های آبیاری پیشرفته را برای مقابله با تغییرات اقلیمی انتخاب کرده اند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد متغیرهای جنسیت، آگاهی از تغییرات اقلیمی، اطلاعات دریافت شده از دفاتر خدمات ترویجی و سازگاری با تغییرات اقلیمی نقش مهم و تعیین کننده در تولید محصولات کشاورزی دارند. سه مدل رگرسیونی (تولیدات کشاورزی، بیکاری و کمبود مواد غذایی) تدوین شد که همگی معنی دار بودند.
ادراک کشاورزان شهرستان باوی از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
19 - 36
حوزههای تخصصی:
خشک سالی در چند سال اخیر بر تمام مناطق مختلف جهان مخصوصاً مناطق روستایی اثرات مضاعفی گذاشته است به همین دلیل ادراک افراد از این واقعه بسیار متفاوت است. ادراک قوی ترین پیش بینی کننده درک خطر کشاورزان از تغییرات آب وهوایی است. بنابراین، ادراک کشاورزان از خشک سالی می تواند گامی حیاتی در زمینه افزایش سازگاری آنان باشد. هدف کلی این تحقیق کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شد بررسی ادراک کشاورزان از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات) بود. جامعه موردمطالعه را کشاورزان شهرستان باوی تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلوله برفی یا ارجاع زنجیره ای شناسایی شدند که در نهایت بعد از 25 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. داده های این تحقیق با روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری گردید و در کنار این دو روش از تهیه عکس و استفاده از اسناد کتابخانه ای نیز استفاده شد. داده ها بر اساس الگوی کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر پایه نتایج، کشاورزان موردمطالعه درک، تعاریف، تجارب، خطرات و انتظارات متفاوتی از خشک سالی را ذکر کرده اند. به نحوی که پس از جمع آوری مفاهیم، مقوله های استخراجی موردبحث قرار گرفت که در نهایت برای بخش تجارب (6 کد)، تعاریف (3 کد) و خاطرات (5 کد) و انتظارات (3 کد) استخراج شد. به طورکلی نتایج این پژوهش می تواند بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران این حوزه فراهم کند تا بتوانند برنامه اصولی برای پایدارسازی جوامع محلی در شرایط خشک سالی را فراهم کنند.
چالش ها و فرصت های متاورس در سازگاری با تغییرات اقلیمی شهری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
38 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: متاورس به عنوان یک جهان مجازی و محیط تعاملی دیجیتال می تواند به شهرها در سازگاری با تغییرات اقلیمی کمک کند. این پژوهش به بررسی چالش ها و فرصت های متاورس در زمینه تغییرات اقلیمی و تاب آوری شهری پرداخته و هدف اصلی آن تحلیل نقش متاورس در سازگاری با تغییرات اقلیمی شهری، شناسایی چالش های موجود و بهره برداری از فرصت هاست.روش پژوهش: این پژوهش به صورت کیفی و اکتشافی انجام شده و از روش تحلیل محتوای کیفی و بررسی اسناد و منابع کتابخانه ای بهره برده است.یافته ها: نتایج نشان می دهند که متاورس با پتانسیل بالای خود می تواند به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، بهبود سیستم های هشدار زودهنگام، و ایجاد فرصت های اقتصادی جدید کمک کند. همچنین، این فناوری می تواند نیاز به سفرهای فیزیکی را کاهش داده و به بهبود پیش بینی بلایای طبیعی و افزایش آمادگی در برابر تغییرات اقلیمی کمک نماید. با این حال، چالش هایی نظیر مصرف بالای انرژی، نابرابری در دسترسی به فناوری، مسائل امنیتی و حریم خصوصی، و مقاومت های فرهنگی و اجتماعی وجود دارد.نتیجه گیری: موفقیت متاورس در مقابله با تغییرات اقلیمی و بهبود کیفیت زندگی شهری به توانایی در مدیریت چالش ها و استفاده هوشمندانه از فرصت ها بستگی دارد. برای بهره برداری کامل از این فرصت ها و مقابله با چالش ها، تدابیری نظیر کاهش مصرف انرژی، بهبود دسترسی به فناوری، تقویت امنیت سایبری، و ارتقاء آموزش های مربوط به فناوری های نوین ضروری است.
پیش بینی ناپایداری خطوط راه آهن بر اساس تغییرات اقلیمی با تأکید بر دما (مطالعه موردی: مسیر کرمان-زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تنوع اقلیمی و مهمتر از آن نوسانات و تغییرات آن در مناطق مختلف کشور میتواند تأثیرات متفاوتی بر خطوط ریلی آن بگذارد. نوسان ها و تغییرات دمایی می تواند بر بسیاری از جنبه های مختلف سیستم حمل و نقل ریلی به ویژه ناپایداری های ریلی تأثیرگذار باشد؛ لذا ارزیابی اثر شرایط اقلیمی به ویژه نوسانها و تغییرات دما بر ناپایداریهای ریلی (خمیدگی، جابجایی و شکستگی خطوط)، نیازمند تجزیه و تحلیل دقیقتر روابط بین این دو متغیر است که هدف این تحقیق است. در این پژوهش به منظور پیش بینی بلندمدت دمایی و تحلیل اثرات آن بر خطوط ریلی، از مدل گردش عمومی جو استفاده شده است. برای پیش بینی های محلّی و ناحیه ای از روش ریزمقیاس نمایی آماری استفاده گردید. داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل داده های میانگین ماهانه ایستگاه های سینوبتیک کرمان، بم و زاهدان با دوره پایه 1990-1961 و داده های مدل HadCM3 (داده های نسل سوم مدل جهانی اقلیم تحت سناریو A2 و B2) میباشد. دما برای سه دوره 2040-2011، 2070-2041 و 2099-2071 پیش بینی و با دوره پایه مقایسه شد. یافته ها نشان داد مدل SDSM در ریزمقیاس گردانی دمای خروجی مدل HadCM3 در هر سه ایستگاه با اختلاف کم به درستی عمل میکند و از دقت قابل قبولی برای پیش بینی دما برخوردار است. به جز در محدوده زاهدان در برخی ماههای سرد سال، شاهد افزایش دما در تمامی ماههای سال در ایستگاهها هستیم و این افزایش دما در سال 2099 به اوج خود خواهد رسید.