مجتبی یمانی

مجتبی یمانی

مدرک تحصیلی: استاد گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰۲ مورد.
۱.

تحلیل تغییرات ائواستاتیک و ژئوستاتیک در پایداری جلگه ساحلی خزر (مطالعه موردی: منطقه ساحلی چالوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلگه ساحلی دریای خزر دشت ساحلی تغییرات سطح دریا (ائوستاتیک) تغییرات زمین شناسی (ژئوستاتیک) تداخل سنجی راداری (InSAR)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
مجموعه ای از فرآیندهای محیطی بزرگ مقیاس و طولانی مدت، از جمله رخدادهای لرزه ای، فعالیت های ساختمانی، تغییرات کاربری و برداشت آب های زیرزمینی، به همراه تغییرات اقلیمی در مناطق ساحلی کم ارتفاع می تواند منجر به بروز ناپایداری های سطح زمین شود. دلتاهای ساحلی چشم اندازهایی هستند که به دلیل مجاورت دو محیط خشکی و آبی در برابر فعالیت های تکتونیکی آثار مهمی برجای می گذارند. از جمله تغییر الگو و مکان شکل گیری دلتاها، شکل گیری تراس های ساحلی نامتوازن در بخش هایی از ساحل و به وجود آمدن سواحل بریده شده به صورت دریابار می توان اشاره کرد. در این پژوهش به بررسی تغییرات ژئومورفیک جلگه ساحلی چالوس ناشی از فعالیتهای ائواستاتیک و ژئواستاتیک و آثار آنها در تغییرات جلگه و خط ساحلی در محدوده چالوس با استفاده از سنجش از دور راداری(مدلهای SBAS وPS) و داده های ژئودینامیک پرداخته شد که نتایج به دست آمده از پردازش راداری، داده های ژئودینامیک، تغییرات سطح تراز آبهای زیرزمینی، فعالیت های ژئوستاتیکی، تغییرات ائوستاتیکی دریای خزر و تغییرات کاربری زمین، نشان می دهد جلگه چالوس در دو دهه گذشته تحت تأثیر فعالیت ژئوستاتیکی دچار برخاستگی شده است. از طرف دیگر خط ساحلی چالوس در نتیجه تغییرات کاربری و افزایش بار رسوب رودخانه و کاهش تراز سطح دریای خزر به سمت دریا پیشروی قابل توجهی داشته است که نتیجه آن از نظر زیست محیطی و خسارت های اقتصادی قابل توجه است. بنابراین احیای پوشش گیاهی و جنگلی در حوضه آبریز چالوس جهت کاهش فرسایش و تولید رسوب و پیگیری دیپلماسی برای دادن حق آبه دریای خزر توسط کشورهای ذینفع به خصوص کشور روسیه می تواند مشکلات به وجود آمده را برطرف کند.
۲.

شناسایی پهنه های سیل گیر رودخانه سفیدرود با مقایسه مدل هیدرولیکی مبتنی بر مدل های رقومی ارتفاعی سنجش از دوری و شواهد ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلاب مدلسازی هیدرولیکی ژئومورفولوژی رودخانه سفیدرود مدل های ارتفاعی رقومی(DEM)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
روش های متعددی برای تعیین پهنه های سیل گیر وجود دارند که از آن جمله می توان روش های هیدرولیکی و ژئومورفولوژیکی را نام برد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های بهینه تعیین پهنه های سیل گیر در نواحی فاقد داده های نقشه برداری شده، سه بازه 25 کیلومتری مجزا از رودخانه سفیدرود به نام های یساول در استان کردستان، گیلوان در استان زنجان و آستانه در استان گیلان را با استفاده از روش های هیدرولیکی و ژئومورفولوژیکی مورد مطالعه قرار داده است. روش هیدرولیکی با مبنا قرار دادن نقشه توپوگرافی با مقیاس 1000/1 و دو DEM سنجش از دوری رایگان SRTM (30 متر) و ALOS PALSAR (12.5 متر) در نرم افزار HEC RAS انجام شد. شناسایی ژئومورفولوژیکی پهنه های سیلابی نیز با اتکا بر عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای قدیم و جدید، بازدیدهای میدانی و آثار سیلاب های گذشته انجام شد. نتایج حاصل مؤید آن است که در نواحی کوهستانی در صورت عدم وجود داده های با قدرت تفکیک مکانی بالا، استفاده از DEM های 30 متر SRTM و 12.5 متر ALOS PALSAR دقت قابل قبولی در تعیین پهنه های سیل گیر دارد؛ به شرطی که نتایج مدل سازی با استناد به نظرات کارشناسی و بازدیدهای میدانی تدقیق و اصلاح گردد. مقایسه DEM های 30 متر SRTM و 12.5 متر ALOS PALSAR نشان می-دهد که در نواحی کوهستانی و تپه ماهوری هر دو DEM نتایج نسبتاً یکسانی را به دست داده اند اما DEM 30 متر SRTM به ویژه در دوره بازگشت های میان مدت و بلندمدت نتایج مطلوب تری را دارا می-باشد. در نواحی دشتی و جلگه ای استفاده از روش-های ژئومورفولوژیکی در تعیین پهنه های سیلابی دقت بالاتری دارد.
۳.

تحلیل توسعه ژئومورفولوژی کارست با استفاده از مدل های منطق فازی و رگرسیون خطی چندمتغیره (توده های کارستی دیمه و پیرغار در استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی کارست مدل منطق فازی مدل رگرسیون خطی منحنی ROC چهارمحال و بختیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
در این پژوهش، تحلیل توسعه ژئومورفولوژی کارست توده های کارستی دیمه و پیرغار در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل سازی پهنه های کارستی با دو رویکرد منطق فازی و رگرسیون خطی چندمتغیره مورد ارزیابی قرار گرفته است.نتایج ارزیابی نقشه های پهنه بندی کارست سطحی تهیه شده از مدل منطق فازی با دولین های کارستی نشان داد که از 185 دولین های شناسایی شده در توده کارستی پیرغار تعداد 102 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست و در توده کارستی دیمه نیز از 140 دولین شناسایی شده 83 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست واقع شده است و همچنین نتایج مدل رگرسیون خطی چند متغیره با دولین های کارستی از 185 دولین شناخته شده در محدوده توده کارستی پیرغار نشان داد تعداد 94 دولین را در پهنه با توسعه زیاد کارست سطحی، همچنین از 140 دولین شناخته شده در محدوده توده کارستی دیمه تعداد 71 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست سطحی، شناسایی شده است. با توجه به این که مدل منطق فازی میزان تراکم بیشتری از دولین ها را در طبقات کارست با توسعه زیاد و متوسط تشخیص داده است و با نتایج صحت سنجی ارقام محاسبه شده مربوط به مساحت زیر منحنی های نام منحنی مشخصه عملکرد (ROC) که نشان داد، مدل منطق فازی برای هر دو توده کارستی در مقایسه با مدل رگرسیون خطی چند متغیره درجه کارآیی بالاتری بر اساس سطح زیر منحنی ROC (AUC) داشته است.
۴.

ارزیابی خطر لرزه ای منطقه بدخشان (شمال شرق افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هندوکش مورفوتکتونیک بدخشان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
منطقه بدخشان، در شمال شرق افغانستان دارای زمین شناسی پیچیده ای است. با استفاده از داده های کاتالوگ لرزه خیزی آسیای میانه با بروز رسانی (سال های 2011-1909) از سایت سازمان زمین شناسی آمریکا از سال 2011-2021 کاتالوگی تهیه گردید. با در نظر گرفتن آخرین زلزله با بزرگای 7.2 در سال 2015 ضرایب b به بیشترین مقدار 1.0 و a به مقدار 7.9 در سطح و عمق محاسبه گردید. افزایش مقادیر عددی a,b در نیمه مرکزی به طور کامل مشهود بوده است. نتایج حاکی از آن است روند حاضر، برخلاف راستای گسل اصلی شمال بدخشان (جهت شمالی- جنوبی) است. بیشترین فراوانی زلزله های ≥4 در عمق 70-150 کیلومتر، زلزله های ≥5 در عمق 300-150 کیلومتر و درنهایت زلزله های ≥6 در عمق 300-150 کیلومتر در راستای شرقی غربی رخ می دهد. این منطقه دقیقاً برخورد صفحه دالان پامیر به مرکز بدخشان می باشد. این مهم نشان می دهد در منتهی الیه دالان پامیر از شرق به غرب گسیختگی هایی در عمق های 0-150 کیلومتر در حال ایجاد شدن هستند. دو روند شرقی-غربی و شرقی- جنوبی مشهود است. در خصوص زمین لرزه های کم عمق مربوط به 50 کیلومتر بالایی پوسته، سازوکار غالب از نوع نرمال است که حکایت از کشش پوسته در این بخش دارد. جهت نیروی کششی با توجه به سازوکار ژرفی زمین لرزه ها، در امتداد شرقی-غربی است. همین مسئله، موضوع برخورد قاره ای و سپس فرورانش به سمت جنوب بدخشان را بیشتر تأیید می کند. نوآوری این پژوهش شناسایی روندهای لرزه ای است که در منطقه موردمطالعه به ندرت تحقیق شده است و کاربرد آن برای شناسایی نواحی پرخطر جهت ساخت وسازها می باشد.
۵.

تحلیل تاثیرات زمین ساخت فعال و تغییر اقلیم بر مورفولوژی و شبکه هیدروگرافی حوضه کردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک فعال تغییرات اقلیمی حوضه کردان الگوی زهکشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۷۳
IntroductionGeomorphological indicators are useful tools in evaluating and identifying the effects of relatively sudden or gradual tectonic activities. The behavior of the drainage network is one of the parameters that is very sensitive to tectonic activities and shows the effects of duration and intensity of these factors. Among the geomorphological evidences of active tectonics of drainage networks and their related features such as drainage pattern, drainage density, drainage anomalies, connection method (connecting angle of networks) and direction of networks play an important role in identifying active tectonics and their spatial differences. Many studies have been carried out in the fields of the effect of tectonic factors on the ratio of branches, drainage density, hypsometric integral of river networks, response of drainage networks, and characteristic of hierarchical anomaly, branching index, to investigate the tectonic impact in four drainage basins and related fields. In addition to these parameters, by using the research results of other researchers and the reconstruction of the paleoclimate, it has been tried to analyze the effects of the Quaternary changes by using the mentioned factors as modeling and conceptual techniques.Also, the obtained results indicate that new land construction activity has played a role through successive slope changes on the waterways of Kordan Basin.
۶.

تحلیل جامع فرونشست زمین در ایران: مروری سیستماتیک به وضعیت فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت های ایران فرونشست زمین مرور سیستماتیک چارچوب PRISMA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
یکی از مخاطرات بسیار مهم که دشتهای ایران را در معرض قرار داده است مسئله فرونشست زمین است و یکی از وظایف چالش برانگیز دولت ها جلوگیری از آن برای بهره برداری و توسعه دشت ها در آینده است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل مروری این مسئله با استفاده از روش مرور سیستماتیک درمطالعات حوزه فرونشست زمین در ایران است. پژوهشگران با استفاده از واژه «فرونشست» در پایگاه های اطلاعاتی SID و Magiran مطالعات مربوط به فرونشست زمین در ایران را جستجو کرده اند. هیچ محدودیتی در تاریخ انتشار پژوهش ها در نظر گرفته نشده است. به این معنی که تمام مقالات منتشر شده تا فروردین 1402 برای ورد به مرور سیستماتیک در نظر گرفته شدند. چارچوب PRISMA برای جستجو و انتخاب ادبیات استفاده شد و در نهایت 76 مطالعه متمرکز در حوزه 21 استان ایران برای مرور سیستماتیک انتخاب شده است. نتایج نشان داد که دشت تهران با میزان فرونشست حدود 43 سانتیمتر (2015-2017)، دشت کرج با 30 سانتیمتر (2016-2021)، دشت دیندارلو با 30 سانتیمتر (1992-2014)، نوق و بهرمان با 30 سانتیمتر (2005-2010) و دشت قره باغ با 6/28 سانتیمتر (1996-2008)، در سال بیشترین مقدار فرونشست را در مناطق مختلف ایران تجربه کرده اند. نتایج این مطالعه می تواند برای جامعه اجرایی به ویزه در بخش دولتی مانند وزارتخانه ها و سازمان های محیط زیست و جامعه دانشگاهی و پژوهشگاهی کار برد داشته باشد.
۷.

ارتباط چشمه های گسلی با فرسایش بادی در محدوده چاله دراَنجیر-بافق (استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چشمه گسلی فرسایش بادی گسل بافق - پشت بادام چاله دراَنجیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۶۸
فرسایش بادی و لندفرم های حاصل از آن چهره غالب دشت های هموار و پست مناطق خشک ایران است. شکل گیری پوشش گیاهی و نبکاها در بخش داخلی کویر دراَنجیر با وجود شوری و سخت شدگی زیاد رسوبات، سؤال هایی را در مورد عوامل اصلی کنترل کننده آن ها مطرح می کند. روند خطی پوشش گیاهی و نبکاها و حرکت امتدادلغز گسل بافق – پشت بادام در این منطقه، فرضیه کنترل فرسایش بادی به علت وجود چشمه های آب شیرین گسلی را مطرح می کند. با توجه به اینکه در زمان حاضر فقط یک چشمه در امتداد گسل مذکور فعال است، یک نمونه 100 میلی لیتری از آب چشمه جهت آنالیز ژئوشیمیایی برداشت گردید. علاوه بر این، 4 گمانه در امتداد گسل (تا عمق 60 سانتیمتر) در منطقه رویش پوشش گیاهی و یک گمانه در رسوبات سخت شده کویر دراَنجیر (تا عمق 2 متر) حفاری و نمونه های رسوب و آب برداشت و سطح ایستابی در هر گمانه اندازه گیری شد. نتایج مؤید آن است که حرکت امتدادلغز گسل بافق- پشت بادام و به تبع آن ظهور چشمه های گسلی به سه شیوه متفاوت فرسایش بادی در منطقه موردمطالعه را تحت کنترل خود درآورده است: 1. با تشکیل یک زون مرطوب سبب رویش انواع مختلف پوشش گیاهی شده است و سرعت باد را در سطح کاهش داده، 2. با بالا آوردن سطح ایستابی در امتداد گسل مذکور و افزایش رطوبت سطحی مانع حمل ونقل رسوبات توسط باد شده است 3. با تشکیل نبکاها سبب تجمع رسوبات بادی در اطراف درختچه ها شده است.
۸.

شناسایی مناطق فعال تکتونیکی ساحل شرقی خزر با استفاده از سنجش از دور راداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفوتکتونیک ساحل جلگه خزر تداخل سنجی راداری ژئودینامیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
مورفوتکتونیک، دانش کاربرد اصول ژئومورفیک در حل مسائل تکتونیکی است. رقابت مداوم بین فرآیندهای تکتونیکی که تمایل به ایجاد توپوگرافی دارند و فرآیندهای سطحی که تمایل به فرسایش و متلاشی کردن آنها دارند، اساس علم مورفوتکتونیک است. جلگه های ساحلی به دلیل عملکرد همزمان فعالیت های تکتونیکی بر دو محیط خشکی_آبی، دارای لندفرم ها و چشم اندازهای نوزمین ساختی قابل تمایزی هستند. مناطق ساحلی شمال ایران به دلیل تراکم بالای جمعیت و قابلیت رشد و توسعه اقتصادی و کشاورزی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از روش های شناسایی و اندازه گیری تغییرات زمین استفاده از دورسنجی راداری است. اصول این تکنیک برای اولین بار توسط گراهام در سال 1974 بیان شد. در این پژوهش نوار ساحل شرقی دریای خزر از گمیشان تا جویبار از نظر فعالیت های تکتونیکی با استفاده از تکنیک های دورسنجی راداری در بازه زمانی 2014 تا 2021 مورد پایش قرار گرفت. اگرچه بازه زمانی انتخابی در مقیاس زمانی زمین شناسی کوچک محسوب می شود، اما شدت عملکرد فرایندهای تکتونیک در منطقه امکان تمایز مناطق فعال ساحلی را مشخص می کند. نتایج بدست آمده از تداخل سنجی راداری بیانگر آن است که بخش شرقی ساحل خزر بیشتر تحت تأثیر بالاآمدگی بوده و این روند تا خلیج گرگان ادامه دارد بطوری که محدوده شهر گرگان نرخ بالا آمدگی 20 تا 40 میلی متر در سال را تجربه کرده است. روند تغییرشکل به سمت ناحیه ساحلی معکوس شده و فرونشستی معادل 10 تا 52 میلی متر در سال را داشته است. با نزدیک شدن به کرانه خزر این نرخ کمتر شده و به 10 میلی متر در سال می رسد. با توجه به اینکه در نوار ساحلی خزر آب های سطحی فراوان بوده و بهره برداری از آب زیرزمینی در این مناطق بسیار اندک است، از این رو  با اطمینان بالایی می توان عامل رخداد بالاآمدگی و فروافتادگی (گمیشان) در این مناطق را به سازوکار تکتونیک و فعالیت گسل های فعال منطقه نسبت داد.
۹.

تحلیل ارتباط تغییرات خط ساحلی و کاربری اراضی در قالب سلول های ساحلی، مطالعه موردی تالش تا انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری ساحلی سلول ساحلی انطباق خط ساحلی کرانه غربی خزر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
بی توجهی نسبت به فرسایش ساحلی موجب وقوع مخاطره می شود. این مخاطره به طور مستقیم و غیرمستقیم بر جوامع انسانی و تأسیسات ساحلی تأثیرگذار است. پژوهش های دیرینه شناسی مؤید افت وخیز تراز آبی دریای خزر در قالب ارقام متفاوتی تا چند ده متر است. سواحل دریای خزر دارای توپوگرافی و کاربری اراضی متفاوتی ازجمله اراضی پست مرتبط با مصب رودخانه ها، خورها و یا پیشرفتگی های آب دریا در خشکی و سواحل نسبتاً بلندتر ماسه ای و شنی است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل زمانی – مکانی تغییرات کاربری اراضی در طول 45 سال به تحلیل تغییرات ساحل ماسه ای و انطباق آن در ساحل موردمطالعه در قالب سلول های ساحلی پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از نرم افزارهای SAGA و ENVI داده های کاربری اراضی سال های 1975 و 2020 و سپس با نرم افزار IDRISI تغییرات کاربری اراضی استخراج شدند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که 9 /68 کیلومتر از بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل ناپایداری بوده اند که بیشترین نواحی ساحلی فرسایش از نوع انسانی (تغییرات کاربری اراضی) داشته اند، که شامل سلول های 10 و 3 می باشند. همچنین فرسایش سلول های ناپایدار 5، 6 و 1 از نوع فرسایش طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) و فرسایش سلول های ناپایدار 9 و 2 از نوع فرسایش طبیعی – انسانی می باشند. 24 کیلومتر باقیمانده بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل پایداری بوده اند. در این میان، بیشترین بخش های ساحلی، فرسایش از نوع طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) داشته اند. این بخش ها عمدتاً دو سلول 7 و 8 را دربر می گیرند. همین طور سلول 4 نیز در گروه سواحل پایدار با فرسایش از نوع طبیعی – انسانی قرار می گیرد.
۱۰.

بازسازی تناوب دبی و دمای دیرینه حوضه جاجرود بر اساس ژئوشیمی و رسوب شناسی پادگانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دبی دیرینه ژئوشیمی رسوبی پادگانه کواترنری حوضه جاجرود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
پادگانه ها آرشیوهای مهمی برای دیرینه شناسی به شمار می روند. در این پژوهش، تغییرات دمای دیرینه و تناوب دبی حوضه جاجرود در شمال شرق تهران بر اساس ویژگی های رسوب شناسی و ژئوشیمی پادگانه ها بررسی شده است. ابتدا با تکنیک های کلسیمتری، EC، XRF و PH نمونه های رسوبی آنالیز و سپس این داده ها با اندیس های میزان شوری، هوازدگی شیمیایی، اسیدیته و بلوغ لایه های رسوبی پادگانه ها ارتباط داده شده اند. نتایج نمایانگر سه دوره تغییرات دبی، طی تناوب دوره های سرد و گرم رود داده است. یکی در اوج دوره یخچالی که انباشت برف و یخ در بخش کوهستانی کاهش دبی را به همراه داشته است(قبل از هولوسن). در مرحله دوم، با گذر از دوره یخچالی به گرم (11 تا 8 هزار سال قبل) جاجرود بیشترین دبی خود را تجربه کرده است. زیرا ذوب یخچال ها با دبی بارش توأم بوده است. وجود لایه بندی بسیار درشت بافت در پادگانه های اوایل هولوسن نشانگر وقوع سیلابهای در این دوره است. در مرحله سوم، تسلط شرایط گرم و خشک اخیر(8 هزار سال پیش تاکنون) و فقدان ذخایر یخچالی، منجر به کاهش دبی رودها شده است. زیرا امروزه دبی جاجرود صرفاً از بارش تأمین می شود و وقوع سیلاب های دوره ای نیز نتیجه مستقیم خروج از آستانه های شدت و مدت بارش ها است. بر این اساس، مطالعات ژئوشیمی پادگانه ها می تواند داده های ارزشمندی را برای بازیابی تغییرات دینامیکی جریان و دبی، طی دوره کواترنری فراهم کرده و قابل تعمیم به سایر حوضه های مشابه است.
۱۱.

ارزیابی اثرات زمین ساخت گسلی بر ژئومورفولوژی حوضه زنجان رود با استفاده از تکنیک های دورسنجی و ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک فعال زنجان رود ژئومورفومتری ناهنجاری هیدرو ژئومورفولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۷۰
ژئومورفولوژی حوضه زنجان رود متأثر از زون های تکتونیکی فعّال حاصل از عملکرد تعاملی گسل های سلطانیه، زنجان، طارم، منجیل و گسل هایی است که در این پژوهش مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته اند. تعامل این گسل ها این حوضه را به شکل یک فلات کوچک مرتفع ناهمگون نسبت به مناطق پیرامونی و محل مناسبی برای استقرار سکونتگاه های انسانی ساخته است. در این پژوهش برای کشف تأثیر تکتونیک بر ژئومورفولوژی حوضه از تکنیک های دورسنجی و ژئومورفومتری جهت شناسایی خط واره ها و شواهد زمین ساختی استفاده شده است. خط واره ها پس از بررسی به کمک تکنیک های دورسنجی، ژئومورفومتری و میدانی تبدیل به نقشه شده اند. سپس با تحلیل و تفسیر شواهد، ارتباط الگوی دینامیک گسل ها کشف و اثرات آن بر مورفولوژی لندفرم های مختلف با تأکید بر نو زمین ساخت تعاملی شبکه های زهکشی - گسل ها ارائه شده اند. نتایج نشان می دهد که تکتونیک فعّال گسل ها به سمت مرکز حوضه و محل زنجان رود متمرکز است. از طرفی تبعیت مورفولوژی و روندهای توپوگرافیک مختلف حوضه و همچنین کانال زنجان رود و بسیاری از زهکش ها با خط واره های استخراجی به کمک تکنیک های ژئوومورفومتری، به وضوح کارایی ژئومورفومتری جهت ارزیابی و اثبات تأثیر زمین ساخت بر ژئومورفولوژی حوضه ها را نمایان می سازد. اگر چه زلزله مخربی در منطقه گزارش نشده؛ ولی وجود شواهد مورفولوژیک و قطع نهشته های کواترنر تا هولوسن بیانگر تغییر شکل فعّال منطقه هستند. براین اساس به نظر می رسد سیستم های گسلی حوضه پتانسیل ایجاد زمین لرزه های با بزرگایی بسیار بالاتر از آنچه تاکنون رخ داده اند را دارند که این حاکی از ضرورت برنامه ریزی بر مبنای مطالعه دقیق گسل های منطقه است.  
۱۲.

تحلیل تاثیر عوامل ژئومورفولوژی در پراکنش سکونتگاه های باستانی (مطالعه موردی: شهرستان پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل محیطی سکونتگاه هایی باستانی پراکنش مکانی پیرانشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۳
عوامل محیطی نقش اصلی را در پراکنش و نحوه استقرار نواحی سکونتگاهی در طول تاریخ داشته اند و با بررسی شرایط محیطی هر منطقه می توان تا حدود زیادی به وجود نواحی سکونتگاهی باستانی در آن منطقه پی برد. با توجه به اهمیت بررسی نحوه پراکنش سکونتگاه های باستانی، در این پژوهش به تحلیل عوامل محیطی در نحوه استقرار سکونتگاه های باستانی در شهرستان پیرانشهر پرداخته شده است. در این پژوهش از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، لایه سایت های باستانی شناسایی شده در منطقه، نقشه 1:100000 زمین شناسی و نقشه 1:50000 توپوگرافی منطقه به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزار مورد استفاده در تحقیق ArcGIS بوده است و همچنین در این تحقیق از مدل تلفیقی منطق فازی و AHP نیز استفاده شده است. این تحقیق به صورت کلی در دو مرحله انجام شده در مرحله اول به تحلیل پراکنش سایت های باستانی در ارتباط با عوامل مختلف محیطی پرداخته شده و در مرحله دوم نیز مناطق مستعد استقرار سکونتگاه های باستانی شناسایی شده است. بر اساس نتایج حاصله، پراکنش سایت-های باستانی در ارتباط مستقیم با شرایط محیطی بوده است به طوری که بیش ترین میزان تراکم سایت-های باستانی در مناطق با شیب کم، مناطق کم ارتفاع، مناطق نزدیک به رودخانه، جهات شیب شمالی، واحد آبرفت های کواترنری و همچنین واحد دشت های آبرفتی بوده است. مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که شرایط محیطی در گذشته نیز نقش اصلی را در پراکنش نواحی سکونتگاهی داشته است و با بررسی شرایط محیطی هر منطقه تا حدود زیادی می توان به وجود سایت های باستانی در آن منطقه پی برد
۱۳.

تحلیل خطر زمین لغزش برای شناسایی محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: منطقه سوادکوه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطر زمین لغزش مدل مارکوس سکونتگاه های روستایی طرح هادی روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
زمین لغزش بعد از سیل و زلزله یکی از مهم ترین مخاطره های طبیعی در جهان است که سالانه باعث خسارات جانی و مالی قابل توجهی می شود. منطقه سوادکوه در دامنه های شمالی البرز متأثر از عوامل اقلیمی، ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی، هیدرولوژیکی و انسانی - بیولوژیکی مستعد بروز زمین لغزش بوده است. هدف از این تحقیق، تحلیل خطر زمین لغزش برای شناسایی محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی در منطقه سوادکوه مازندران است. به این منظور، ابتدا بر اساس سوابق، مشاهدات میدانی، تصاویر ماهواره ای و...، بالغ بر 319 زمین لغزش تدقیق و شناسایی شد. با بررسی و تحلیل عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر زمین لغزش شد بارش در وقوع بیش از 180 زمین لغزش نقش کلیدی و محوری درمنطقه داشته است. دراین پژوهش، برای پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه از مدل مارکوس (MARCOS) بعنوان یکی از روش های جدید تصمیم گیری چند معیاره استفاده شد، که با استفاده از نرم افزار GIS با تلفیق لایه های شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، رودخانه و گسل، بارش و زلزله نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه در پنج کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه شد. خروجی مدل نشان می دهد که بیش از 63 درصد سطح منطقه و 146 روستا در پهنه های با خطر زمین لغزش متوسط تا خیلی زیاد قرارگرفته اند که عمدتاً در ارتفاع کمتر از 2000 متر، شیبهای 20 تا 30 درجه، بستر سنگ های غنی از کانی های رسی (سازند شمشک، سازند سری قاره ای، رسوبات آبرفتی کواترنرو...) و در فاصله 100 متری جاده ها و رودخانه ها گسترش دارند. اعتبارسنجی مدل مذکور به روش نسبت تراکمی نشان داد که میزان دقت مدل مارکوس 1/89 درصد است که بیانگر دقت خیلی خوب روش مذکور است که وقوع 283 زمین لغزش در پهنه های با خطر متوسط تا خیلی زیاد و وقوع 38 زمین لغزش در بافت کالبدی روستاها و 137 زمین لغزش به فاصله 300 متری بافت روستاها در پهنه های مذکور، نشان از همخوانی بسیار خوب نتایج این مطالعه با تجربیات حاصل از مشاهدات میدانی و مطالعات ژئوتکنیک و ژئوفیزیک انجام گرفته در منطقه است. از نتایج حاصل می توان در تهیه طرح های توسعه و عمران(جامع) ناحیه ای، طرح های پیشرفت و آبادانی منظومه های روستایی و طرح های هادی روستایی برای شناسایی سکونتگاه های روستایی در معرض زمین لغزش و همچنین شناسایی قابلیتها و محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی استفاده کرد.  
۱۴.

ارزیابی میزان جابجایی سطح زمین در دشت کرمانشاه و تاثیر زلزله ازگله بر روند جابجایی با استفاده از روش SBAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت کرمانشاه تداخل سنجی راداری نوزمینساخت زلزله ازگله SBAS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۴۰
امروزه مخاطرات ناشی از جابجایی زمین نقش اساسی در مدیریت محیط طبیعی و جوامع انسانی دارد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تداخل سنجی راداری به ارزیابی میزان جابجایی عمودی زمین در یکی از مهم ترین دشت های ایران (کرمانشاه) و تاثیر زلزله بزرگ 21/08/1396 ازگله پرداخته است. در این راستا از تصاویر سنتینل-1 مربوط به سه بازه زمانی ۲۴/1۱/201۶ تا 0۷/۱۱/2017 (قبل از زلزله) و ۰۷/۱۱/2017 تا ۱۹/11/2017 (قبل و بعد از زلزله) و همچنین ۲۴/1۱/201۶ تا ۱۹/11/2017 (بعد از زلزله) استفاده شده اند. در این تحقیق ابتدا میزان جابجایی بازه زمانی اول با استفاده از روش سری زمانی SBAS (۱۳ تصویر) محاسبه شده است. سپس با استفاده از ۲ تصویر قبل و بعد از زلزله، میزان تغییرات ناشی از زلزله ارزیابی شده است و در نهایت با استفاده از روش سری زمانی SBAS (۱۴ تصویر) میزان تغییرات بازه زمانی سوم محاسبه شده است. نتایج ارزیابی ها بیانگر است که محدوده مطالعاتی در بازه زمانی اول بین ۱۰۷+ تا ۴۰- میلی متر، در بازه زمانی دوم (قبل و بعد از زلزله) بین ۲۲+ تا ۴۶- میلی متر و در بازه زمانی سوم بین ۱۰۲+ تا ۳۳- جابجایی داشته است. با توجه به میزان بالاآمدگی قابل توجه محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی مورد مطالعه، پیشنهاد می گردد که در بررسی میزان جابجایی عمودی هر منطقه باید نقش عوامل تکتونیکی، از جمله زلزله ها را مورد توجه قرار دارد.
۱۵.

تحلیل تغییرات خط ساحلی کرانۀ غربی دریای خزر در قالب سلول های ساحلی (تالش تا انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری ساحلی سلول ساحلی کرانه غربی خزر DSAS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۹
پژوهش های دیرینه شناسی مؤید افت وخیز تراز آبی دریای خزر در قالب ارقام متفاوت تا چندده متر است. سواحل دریای خزر دارای توپوگرافی و کاربری اراضی متفاوت از جمله اراضی پست مرتبط با مصب رودخانه ها، خورها، یا پیشرفتگی های آب دریا در خشکی و سواحل نسبتاً بلندتر ماسه ای و شنی است. عموماً شیب پس کرانه بسیار اندک است. این عوامل شرایط مساعدی را برای غرقاب شدن زمین ها در زمان افزایش سطح تراز آب دریا یا بالا آمدن سطح پیزومتری آبخوان های ساحلی فراهم می کند. در این پژوهش با استفاده از تحلیل زمانی مکانی به بررسی تغییرات خطوط ساحلی تالش تا انزلی در طول 45 سال در قالب سلول های ساحلی پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از نرم افزارهای Arc GIS خطوط ساحلی سال های 1975 و 1997 و 2020 و سپس با استفاده از نرم افزار DSAS میزان تغییرات خط ساحلی استخراج شدند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که تغییرات خط ساحلی در محدوده تحت بررسی کاملاً تحت تأثیر تغییرات سطح آب دریای خزر قرار داشته است؛ طوری که 77 درصد از خط ساحلی دچار پَس روی بیش از 30 متر شده است. در این میان فعالیت های انسانی نیز تا حدودی مانعِ ناپایداری خط ساحلی در اثر تغییرات سطح آب دریای خزر شده است.
۱۶.

تعیین حدود گستره دریاچه پلویال پلایای دامغان براساس پادگانه های دریاچه ای در کواترنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلایا پادگانه دریاچه ای دریاچه دیرینه کواترنری چاله دامغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۳۶
بازسازی شرایط آب وهوایی، تغییرات اقلیمی هولوسن و مکانیسم ردیابی آن در شواهد رسوب شناسی و ژئومورفولوژیکی دریاچه های عرض های جغرافیایی مختلف از جمله موضوعات موردتوجه پژوهشگران است. شواهد اقلیمی به جای مانده از این دوره ها کلیدی برای حل ابهامات تحولات آب وهوایی، فرم ها و فرآیندهای ژئومرفیک مناطق مختلف است. این پژوهش بر اساس اهداف آن به بررسی شرایط اقلیمی و تأثیرگذاری آن بر گستره دریاچه ها بر اساس شواهد مرفولوژیکی (پادگانه ها) پرداخته است. این پژوهش در پلایای دامغان واقع در استان سمنان در جنوب شرقی شهر دامغان واقع در نیمه شمالی کشور انجام شده است. در این راستا از داده ها و منابع نوشتاری، آماری، سنجش ازدور، رسوبی و شواهد مرفولوژیکی با استفاده از ابزارها و روش های گوناگون علمی و تخصصی استفاده شده است و در نهایت با جامع نگری موضوع را تحلیل شده است. پس از بررسی منطقه برای اولین بار پادگانه های دریاچه ای در منطقه شناسایی گردید، در مرحله بعد نمونه های برداشت شده از این سطوح مورد آنالیز آزمایشگاهی قرار گرفت و دریاچه ای بودن آن ها تأیید شد سپس با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور و نقشه کشی بر اساس ارتفاع پادگانه های دریاچه ای ثبت شده سطوح گستره دریاچه تعیین و نهایتاً حدود این سطوح با توجه به سایر عوامل طبیعی مانند شیب، جهت شیب، شبکه زهکشی و بررسی های زمین شناسی تصحیح گردید. نتایج حاکی از آن است در پلایای دامغان 2 سطح پادگانه ای وجود دارد که در محدوده جنوب شرقی چاله، تراس دریاچه ای ازنظر ارتفاعی با تراس هایی در دامنه جنوب پلایا همخوانی دارند و بازسازی حد آن ها حد دریاچه یکسانی را مشخص می کند که نشان دهنده اولین سطح دریاچه با عمق حدود 22-24 متر است. همچنین تراس های دریاچه ای در دامنه جنوب غربی پلایا نیز دریاچه ای با عمق حدود 14-15 متر را در کواترنری نشان می دهند.
۱۷.

تحلیل استعداد رخداد جریان های واریزه ای و لغزش های کم عمق با استفاده از مدل تریگرز (TRIGRS) (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بابل رود مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش کم عمق فشار آب منفذی زمین لغزش ناشی از بارندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۷۴
در این مطالعه، به بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش های کم عمق ناشی از بارندگی در حوضه آبریز سجادرود پرداخته شده است. در این حوضه به دلیل توپوگرافی کوهستانی (شیب تند دامنه ها) و وجود خاک های حاوی مواد آلی به صورت طبیعی پتانسیل رخداد اینگونه زمین لغزش های ناشی از بارندگی زیاد است و سالانه زمین لغزش هایی با ابعاد مختلف بعد از وقوع بارندگی های شدید و طولانی مدت در آن رخ می دهد. این زمین لغزش ها که با مکانیسم لغزش در بخش های بالایی پوشش خاک آغاز می شوند، بلافاصله تبدیل به جریان های گلی-واریزه ای شده و از به هم پیوستن آنها ممکن است جریان های واریزه ای-گلی بزرگ در پایین دست حوضه شکل بگیرد که پدیده ای مخرب محسوب می شود. در این پژوهش، برای بررسی تأثیر بارندگی بر وقوع زمین لغزش های کم عمق و جریان های واریزه ای-گِلی از برنامه تریگرز (TRIGRS) که برنامه ای نسبتاً جامع و مبتنی بر شبکه برای تحلیل پایداری شیب به روش شیب بی نهایت (در مقیاس ناحیه ای) است، استفاده شده است. در این برنامه اثر نفوذ آب باران در خاک و رواناب ناشی از بارندگی که پارامترهایی مهم در ایجاد زمین لغزش های کم عمق و متعاقب آن جریان های واریزه ای-گلی هستند نیز به طور کامل در نظر گرفته می شود و این پدیده طبیعی به طور کامل شبیه سازی می گردد. داده های ورودی مورد نیاز برای این پژوهش شامل داده های توپوگرافی حوضه، ویژگی های زمین شناسی، زمین شناسی مهندسی و هیدروژئولوژیکی واحدهای خاکی (زون های زمین شناسی) و داده های مربوط به بارش در منطقه است که از منابع مختلف تهیه و در قالب فایل های متنی و نقشه های GIS مناسب مرتب سازی شده و مورد استفاده قرار گرفته اند. خروجی برنامه تریگرز شامل نقشه های توزیع مکانی حداقل ضریب ایمنی پایداری، عمق وقوع لغزش و فشار آب منفذی در عمق وقوع لغزش هستند که در قالب فایل های متنی تهیه و بعد از ترسیم در نرم افزارهای مبتنی بر GIS قابل تفسیر هستند. نتایج این مطالعه نشان داد که در بخش های مرتفع و پرشیب حوضه هرجا که خاک هایی با سنگ بستر از جنس سنگ های غنی از کانی های رسی (مثل گلسنگ، مارن و شیل) گسترش بیشتری دارند، پتانسیل رخداد لغزش های کم عمق ناشی از بارندگی بالاست و با وقوع بارندگی های با شدت بالا و مدت طولانی، این نوع زمین لغزش ها رخ خواهند داد که در صورت نزدیکی به سکونتگاه ها و جاده ها می توانند ریسک بالایی برای آنها داشته باشند. در بررسی های صحرایی صورت گرفته، همخوانی خوبی میان نتایج این مطالعه با تجربیات حاصل از مشاهدات صحرایی زمین لغزش های ناشی از بارندگی در منطقه از نظر توزیع مکانی و زمان وقوع آنها به دست آمد.
۱۸.

ارزیابی روش های برآورد زمان پیمایش جریان روزمینی و آبراهه ای در مدل PGIUHبه منظور شبیه سازی هیدروگراف سیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز امامه، استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل PGIUH زمان پیمایش جریان روزمینی جریان آبراهه ای هیدروگراف سیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۲۰۲
ساختار مدل هیدروگراف واحد لحظه ای ژئومورفولوژیکی احتمالاتی( (PGIUH متشکل از سیستم رده بندی آبراهه ای استراهلر و قوانین هورتن و نیز زمانهای پیمایش جریان آب بر روی سطوح(جریان روزمینی) و آبراهه های رده های مختلف حوضه جهت پیش بینی هیدروگراف خروجی حوضه است. روابط تجربی گوناگونی جهت تخمین زمان پیمایش جریان های روزمینی و آبراهه ای در دنیا ارائه شده است. در این نوشتار پس از استخراج داده های مورد نیاز ، صحت محاسباتی تعدادی از روابط زمان پیمایش از طریق مقایسه آماری هیدروگراف های پیش بینی شده با تعداد 10 واقعه بارش- رواناب در حوضه امامه مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که زمان پیمایش سطوح تاثیر قابل ملاحظه ای بر تخمین هیدروگراف حوضه نداشته است ولی تاثیر زمان پیمایش آبراهه ها و به خصوص آبراهه اصلی تعیین کننده بوده است. همچنین هیچ یک از روابط زمان پیمایش آبراهه ای قادر نبوده است تمامی وقایع را به خوبی شبیه سازی کند. برخی از روابط وقایع معمول و پرتکرارتر حوضه و تعدادی دیگر از روابط وقایع شدیدتر و با دبی اوج بالاتر را بهتر تخمین زده اند. همچنین نوع پارامترهای بکار رفته در روابط در نتایج به دست آمده تاثیرگذار بوده اند. بکارگیری پارامتر وسعت حوضه آبگیر(A) در یکی از روابط، میانگین نتایج جاصل از شبیه سازی 10 واقعه را بهبود بخشیده است و نیز پارامتر شدت بارش موثر(i_e ) در یکی دیگر از روابط باعث شده تا برخلاف سایر روابط، هم برخی از وقایع کم شدت و پرتکرار و هم تعدادی از وقایع پرشدت و دارای دبی اوج بالاتر در بین بهترین نتایج آن قرار گیرد.
۱۹.

تحلیل عوامل تأثیرگذار بر سکانس های پادگانه ای رودخانه جاجرود طی کواترنری پسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پادگانه تداخل سنجی راداری حوضه جاجرود کواترنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۵۰
پادگانه های رودخانه ای میراثی از چینه شناسی برای درک تأثیرات متقابل تکتونیک، فرسایش و تغییرات آب و هوایی به شمار می روند. در این پژوهش، تحولات اقلیمی و نو زمین ساختی حوضه جاجرود و تأثیرات آن بر سکانس های پادگانه ای موردبررسی قرارگرفته است. نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای و GPS ابزارهای اساسی پژوهش را تشکیل داده اند. ابتدا محدوده به سه بازه تقسیم شد. سپس برای بررسی تأثیرات تکتونیکی روش تداخل سنجی راداری به کار گرفته شده است. میزان جابجایی عمودی توسط روش سری زمانی SBAS تعیین و اثرات تکتونیک بر تشکیل و تحول پادگانه ها تحلیل گردید. توالی تغییرات اقلیمی و دینامیک جریان رودخانه متأثر از آن نیز بر اساس شواهد رسوب شناسی پادگانه ها بازسازی شده است. سرانجام داده ها بعد از ورود به نرم افزارهای ArcGIS، GMT مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته ها نشان می دهند که منطقه مطالعاتی بین 103+ تا 28- میلی متر جابجایی داشته است (۰۶/۰۱/۲۰۱۶ تا ۲۱/۱۲/۲۰۱۸). مقدار بر خاستگی تحت تأثیر زمین ساخت فعال به سوی بالادست افزایش نشان می دهد. این اختلاف در مقدار بر خاستگی، در ارتفاع و توالی پادگانه ها به خوبی انعکاس یافته است. همچنین ورود جریان های یخ رفتی دیرینه در تلاقی انشعابات اصلی جاجرود و نیز وقوع لغزش های قدیمی و ایجاد دریاچه سدی در تغییرات مقطعی سطوح ارتفاعی پادگانه ها و بی نظمی آن ها تأثیرگذار بوده اند.
۲۰.

مقایسه تحلیلی وضعیت مورفوتکتونیکی حوضه های سوبسیدانسی با استفاده از نظریه هندسه فرکتالی (مطالعه موردی: پلایای دامغان و جازموریان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفوتکتونیک هندسه فرکتال پلایا دامغان جازموریان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۵۹
امروزه تئوری مجموعه های فرکتال و اندازه گیری های بعد فرکتالی به طور گسترده ای برای توصیف بسیاری از فرآیندهای تکتونیکی به کار می رود. این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت مورفوتکتونیکی پلایاهای دامغان و جازموریان به عنوان دو حوضه سوبسیدانی به بررسی نتایج بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی که بیان کننده سکون یا فعالیت تکتونیکی است می پردازد. براین اساس محدوده هایی را در همه جهات پلایاها تعیین و به روش شمارش جعبه ای که از پرکاربردترین روش آنالیز در تحلیل بعد فرکتالی است اعداد هر دو پارامتر را بدست آورده و مناطق را مقایسه و تحلیل می نماید. داده-های مورد استفاده در این پژوهش سیستم گسلی حوضه های مورد مطالعه در مقیاس نقشه های 250000/1 زمین شناسی و برای الگوی شبکه زهکشی در مقیاس250000/1 از نرم افزار Arc Hydro است. نتایج بیان می کنند که در منطقه جازموریان قسمت جنوبی چاله بالاترین بعد فرکتالی گسل و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی را دارا می باشد که نشان از فعالیت بیشتر تکتونیک این محدوده است. پس از آن محدوده های غربی و شرقی با ارقام گسلی نزدیک به هم قرار دارند و از آنجا که ابعاد فرکتالی گسل این دو محدوده نزدیک است محدوده ای که بعد فرکتالی آبراهه آن کمتر باشد محدوده فعال تر در نظر گرفته می شود (محدوده غربی)، سپس محدوده شرقی قرار دارد که دارای بیشترین رقم گسلی است و در نهایت محدوده شمالی جازموریان نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند. در منطقه دامغان نیز قسمت غربی با بالاترین بعد فرکتالی گسل (1.4034) و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی (1.3739) مؤید منطقه فعال تر تکتونیکی است. پس از آن محدوده های شرقی با توجه به ارقام بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی محدوده فعال است. سپس محدوده شمالی حوضه فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد که در این محدوده نیز تعداد زیاد زلزله موید این مطلب است و در نهایت محدوده جنوبی نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان