مطالب مرتبط با کلیدواژه

فراترکیب


۶۲۱.

فراترکیب مؤلفه ها و معیارهای زیبایی شناسی زیستی در محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی زیستی محیط های مسکونی فراترکیب ضریب لاوشه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۲
در چند دهه اخیر مطالعات پیرامون محیط های مسکونی و بحران در ساختارهای معماری و شهرسازی ایران موضوع بحث و گفتگو میان صاحب نظران بوده است. مطالعات پیشین نشان می دهند که ازیک سو ارزش های زیبایی شناسانه یکی از عوامل مؤثر در ارتقای کیفیت محیط های مسکونی محسوب می شوند و از سوی دیگر، بررسی تحقیقات انجام شده و منابع مرتبط، نشان از عدم وجود مؤلفه ها و معیارهای روشن و مشخص در تبیین زیبایی شناسی زیستی دارد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و معیارهای زیبایی شناسی زیستی در محیط های مسکونی است. این مهم، از طریق استخراج معیارهای مذکور از پیشینه پژوهش زیبایی-شناسی معماری امکان پذیر شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و رویکرد روش شناختی آن کیفی است. همچنین راهبرد اتخاذ شده، روش فراترکیب (متاسنتز) سندلوسکی و بارسو می باشد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، پژوهش های پیشین هستند که از میان 623 مقاله شناسایی شده در مرور نظام مند ادبیات تحقیق چهار دهه اخیر در پایگا ه داده های الکترونیکی، 77 مقاله و کتاب منطبق با معیار های انتخاب و ورود، مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادامه، به منظور تعیین روایی محتوایی پژوهش با استفاده از ضریب لاوشه (CVR) و نظرسنجی از 15 نفر از خبرگان، اعتبار درونی مؤلفه ها و معیارها تعیین شد. این نتایج پس از شناسایی، کدگذاری و مقوله بندی، در قالب مدل مفهومی زیبایی شناسی زیستی دسته بندی و ارائه شده اند. نتایج بیانگر این هستند که مؤلفه زیبایی شناسی زیستی را می توان بر اساس چهار مؤلفه زیبایی شناسی ادراکی، زیبایی شناسی شناختی، زیبایی شناسی اجتماعی و زیبایی شناسی جزء بیولوژیکی (زیستی)، سیزده معیار و چهل و هشت زیرمعیار شناسایی و تحلیل کرد.
۶۲۲.

بازشناسی ابعاد و مولفه های زیست پذیری شهری با بهره گیری از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازشناسی زیست پذیری فراترکیب مکس کیودا کدگذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۶
در دهه های اخیر هم زمان با پدیدار شدن مسائل و مشکلات جدید شهری، زیست پذیری به عنوان یک راهنما به منظور حداقل سازی مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، محیط زیستی و ... مطرح شده است. بر همین اساس پژوهش حاضر بر آن است تا ابعاد و مؤلفه های زیست پذیری شهری را با استفاده رویکرد فراترکیب مورد بازشناسی قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی - توسعه ای و روش شناسی آن کیفی با تأکید بر روش کیفی فراترکیب است. ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی بوده و جامعه آماری آن دربردارنده تمامی پژوهش های زیست پذیری و زیست پذیری شهری حدفاصل سال های 1391 تا 1402 می باشد. مقالات ابتدایی مستخرج از جست وجو در پایگاه های داده 143 مقاله بوده که تعداد 30 مقاله حذف به دلیل سال انتشار، 23 مقاله حذف از لحاظ عنوان و طی پالایش نهایی مقالات باقی مانده بر اساس چک لیست کنترل کسپ و امتیازدهی آنان، 27 مقاله به عنوان مقالات نهایی جهت ارزیابی و کدگذاری انتخاب شده وتوسط نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 کدگذاری شدند. در پژوهش حاضر تعداد 208 کد در قالب 34 مفهوم و 7 مقوله ازجمله مقولات اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی، عملکردی، کالبدی-فضایی، محیط زیستی و مدیریتی شناسایی و استخراج گردید. لازم به ذکر است بیشترین فراوانی و تأکید در پژوهش های موردبررسی بر بعد زیرساخت شهری با 317 فراوانی کد بوده و کمترین آن بر بعد عملکردی با 42 کد می باشد. لذا توصیه می گردد در پژوهش های آتی اقدام به تبیین شاخص ها و معیارهای زیست پذیری بر اساس شرایط بومی و زمینه ای و نیز تمرکز جدی بر روی سایر ابعاد زیست پذیری شهری صورت گرفته و مورد واکاوی مجدد قرار گیرد
۶۲۳.

شناسایی عوامل مؤثر بر فرایند تصمیم گیری خرید برخط با تأکید بر تصویر ایدئال خود مجازی با رویکرد های شناختی: روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرید برخط خودپنداره تصویر ایدئال خود مجازی فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۷
هدف: تصمیم گیری مصرف کنندگان و در اصل، فرایند تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان و مشتریان، یکی از اصول اولیه و بنیادی در مفهوم کلی رفتار مصرف کننده است که در این حوزه نیز اهمیت بسیاری یافته است. در عصر حاضر، افزایش فناوری ها، سَبک زندگی ما و به طبع، فرایند خرید را نیز تغییر داده است. امروزه خرید مجازی و برخط و همچنین، خرید از پلتفرم های اینترنتی در جهت رفع نیازها، به دلیل مزایا و سهولت آن، در زندگی کنونی مصرف کنندگان کاربرد بسیاری دارد و در کانون توجه قرار گرفته است. خرید برخط، به جنبه فراگیری از فرهنگ مصرف کننده مدرن تبدیل شده است؛ به طوری که امروزه، تصمیم خرید برخط به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از رفتار مصرف کننده شناخته شده است. رفتار خرید و درک نحوه تصمیم گیری افراد، امروزه عنصری حیاتی و لازم برای شرکت ها و کسب وکارها محسوب می شود؛ به ویژه کسب وکارهای برخط و حوزه تجارت الکترونیکی که هدف آن ها عملکردی با بهره وری بیشتر و رضایتمندی مشتریان است. در عصر دیجیتال، جایی که رسانه ها و شبکه های اجتماعی نقش اصلی را در زندگی ما ایفا می کنند، مفهوم تصویر ایدئال خود مجازی، به عنوان عاملی برجسته و مؤثر بر رفتار مصرف کننده، به ویژه در حوزه خرید برخط، پدیدار شده است. با ظهور شگفت انگیز فضای مجازی و رسانه های اجتماعی و شکل گیری دنیایی مجازی از ارتباطات و تعاملات، مفهوم ها و برداشت های افراد از خود حقیقی و ایدئال نیز به این دنیای مجازی سرایت کرده است و به دلیل حضور افراد در تعاملات و فعالیت های پُررنگ آنان در رسانه های اجتماعی، تعریف هویت دیجیتال و همچنین، هویت ایدئال در فضای مجازی، به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. درک عوامل شناختی ای که زیربنای تصویر ایدئال مجازی از خود هستند، برای طراحی راهبردهای بازاریابی و ارتباط با مشتریان حائز اهمیت است. هدف از ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺷﻨﺎﺳﺎیی عوامل مؤثر ﺑﺮ فرایند تصمیم گیری خرید برخط با تأکید بر تصویر ایدئال خود مجازی و رویکردهای شناختی، در ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ایﻦ پرسش اﺳﺖ کﻪ چه عواملی بر فرایند تصمیم گیری خرید برخط با تأکید بر تصویر ایدئال خود مجازی مؤثرند. روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش، کیفی و بر اساس رویکرد فراترکیب اجرا شده است. مطالعات مرتبط انجام شده در زمینه تصمیم گیری خرید برخط و تصویر ایدئال خود مجازی، جامعه پژوهش را تشکیل می دهند که این اسناد بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ در نشریه های معتبر علمی جست وجو شدند. در نهایت ۷۴ مقاله، به عنوان نمونه انتخاب و پس از تحلیل محتوای آن ها، عوامل مؤثر بر فرایند تصمیم گیری خرید برخط با تأکید بر تصویر ایدئال خود مجازی استخراج شد. یافته ها: کدهای فرعی که نشان دهنده عوامل مؤثر بر فرایند تصمیم گیری خرید برخط با تأکید بر تصویر ایدئال خود مجازی است، در پژوهش استخراج شد. در مرحله بعدی، با استفاده از این کدها و با توجه به نزدیکی معانی و مفاهیم آن ها، ۱۹ کد محوری (تم) تعیین و تعریف شد و در مرحله نهایی، کدهای محوری تدوین شده، ذیل ۷ مؤلفه اصلی قرار گرفتند. این مؤلفه ها عبارت اند از: ۱. هویت و خودپنداره واقعی و ایدئال؛ ۲. تصویر بدن و تفاوت های جنسیتی؛ ۳. عوامل فرهنگی، اجتماعی و جمعیت شناختی؛ ۴. رفتار خرید و عوامل بازاریابی و تجاری؛ ۵. عوامل درونی و روان شناختی؛ ۶. بستر برخط و فناوری های مجازی و ارتباطی؛ ۸. فرایندهای ذهنی و شناختی. نتیجه گیری: در این پژوهش عوامل هویت و خودپنداره واقعی و ایدئال، تصویر بدن و تفاوت های جنسیتی، عوامل فرهنگی، اجتماعی و جمعیت شناختی، رفتار خرید و عوامل بازاریابی و تجاری، عوامل درونی و روان شناختی، بستر برخط و فناوری های مجازی و ارتباطی و فرایندهای ذهنی و شناختی، به عنوان عوامل اثرگذار بر فرایند تصمیم گیری خرید برخط با توجه به تصویر ایدئال خود مجازی شناسایی شدند که شناخت و درک این عوامل هنگام تصمیم گیری خرید، می تواند در تحلیل رفتار مصرف کنندگان و بهبود تجربه مشتریان در فروشگاه های برخط و خرید مجازی، روان شناسی مصرف کنندگان، خرید موفق و رضایت بخش مشتریان، طراحی محصول، طراحی وبسایت و فروشگاه های برخط و افزایش فروش و سودآوری کسب وکارهای برخط و حوزه تجارت الکترونیک مؤثر و بااهمیت باشد.
۶۲۴.

استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی های سازمانی محیط متلاطم فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: تلاطم محیطی، به عنوان ویژگی بارز محیط سازمانی در قرن بیست ویکم، چالش های فراوانی برای سازمان ها در دنیای کنونی ایجاد کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارائه مدل استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم انجام گرفته است. روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. بدین منظور، از روش هفت مرحله ای سندولوسکی و باروسو (۲۰۰۷) استفاده شده است که شامل گام های طرح سؤال پژوهش، مرور سیستماتیک ادبیات پژوهش، جست وجو و انتخاب اسناد علمی، استخراج اطلاعات مقاله ها، تجزیه وتحلیل و تلفیق یافته های کیفی، کنترل کیفیت و ارائه یافته هاست. براین اساس، کلیه اسناد علمی یافت شده در ۲۰ سال اخیر، به تعداد ۹۳۶ سند علمی که در ۸ پایگاه خارجی و ۲ پایگاه داخلی یافت شدند، جامعه پژوهش حاضر را شکل می دهد. درنهایت، ۲۳ سند علمی، پس از واکاوی عناوین و روش پژوهش و یافته ها، گزینش و تحلیل شد. تحلیل یافته ها با روش تحلیل تم انجام گرفت. به منظور کنترل کیفیت پژوهش، تحلیل و واکاوی اسناد با دقت بالا به همراه مستندسازی مراحل انجام شد. همچنین از بازخوردهای خبرگان در گام های پژوهش بهره برده شد. علاوه براین، از ابزار برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، به منظور کنترل کیفیت اسناد علمی برگزیده برای تجزیه وتحلیل و همچنین تأمین کیفیت یافته های مطالعه حاضر استفاده شد. یافته ها: بررسی ادبیات موجود در زمینه استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم، نشان می دهد با اینکه پژوهش هایی در این زمینه صورت پذیرفته است، هر پژوهش با تأکید بر یکی از ابعاد تلاطم محیطی، به ارائه تعدادی از استراتژی ها پرداخته و مدلی جامع از استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم ارائه نشده است. مدل پیشنهادی پژوهش، مشتمل است بر ۹ مؤلفه اصلی و ۶۴ مؤلفه فرعی. براساس یافته ها، استراتژی ریسک پذیری (مدیریت ریسک سازمانی؛ پرورش فرهنگ ریسک پذیری؛ شناسایی، نظارت و استفاده از فرصت ها و ریسک های موجود؛ ترغیب آزمایش وخطا؛ پیش بینی عدم اطمینان؛ توجه به خطرهای ژئوپلیتیکی و پویایی تجارت، شناخت و ارزیابی تغییرات (شدت و دامهه تأثیر) )، استراتژی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی (به روزسازی، عینی سازی و به اشتراک گذاری دانش؛ پیمایش مستمر محیط متلاطم؛ یادگیری از تجارب؛ بهره مندی از خرد جمعی؛ خلق فرصت رشد دانش؛ خلق شبکه های اشتراک تجارب با رقبا؛ مستندسازی دانش؛ بهبود یادگیری سازمانی؛ پرورش فرهنگ خلق و اشتراک ایده ها؛ پرورش فرهنگ یادگیری؛ توسعه شبکه های دسترسی به اطلاعات)، استراتژی آینده نگری (تعیین چشم انداز؛ سناریوسازی؛ برنامه ریزی؛ تصمیم گیری استراتژیک؛ پیش بینی و آینده نگری؛ تأمین، ادغام و پیکربندی مجدد منابع/ شایستگی های داخلی و خارجی)، استراتژی ارتباطی و شبکه سازی (تیم سازی؛ همکاری استراتژیک؛ ارتباطات باز و پیوسته؛ پرورش فرهنگ مشارکت و تعامل؛ پرورش فرهنگ گشودگی و اعتماد)، استراتژی توانمندسازی سرمایه انسانی (سرمایه گذاری در توسعه و بهبود افراد؛ ایجاد جوّ صداقت و احترام؛ راه اندازی برنامه خودتوسعه ای؛ الهام بخشی و ترغیب؛ همگراسازی افراد در راستای گرایش های استراتژیک جدید؛ پرورش فرهنگ تعهد به بهبود مستمر؛ افزایش استقلال عمل کارکنان)، استراتژی اخلاقی (ارتقای مسئولیت اجتماعی؛ مشتری مداری؛ تصمیم گیری اخلاقی؛ پرورش فرهنگ پاسخ گویی و تعهد؛ پرورش تفکر جهانی و کل نگر)، استراتژی تحولی (آمادگی و ظرفیت تغییر؛ پرورش فرهنگ تغییرپذیری؛ تغییر پارادایم؛ خلق قابلیت های پویا؛ رهبری تحول آفرین؛ مدل های کسب وکار؛ شکل دهی محیط بیرونی؛ پویایی ساختاری؛ پرورش خلاقیت و نوآوری؛ ایجاد مراکز تحقیق و توسعه)، استراتژی تاب آوری و چابکی (انعطاف پذیری؛ سازگاری؛ پرورش فرهنگ چابکی؛ تصمیم گیری و عمل سریع؛ تاب آوری و پایداری سازمانی؛ ایجاد ساختار مسطح سازمانی؛ تمرکززدایی؛ ساختارزدایی، تجدید ساختار و شکل دهی به ساختارهای نوین) و همچنین استراتژی فناورانه (استفاده از تکنولوژی برای افزایش چابکی و پاسخ گویی سازمان؛ استفاده از تکنولوژی برای تسهیل ارتباطات و همکاری؛ استفاده از تکنولوژی برای جمع آوری و تحلیل داده ها؛ استفاده از تکنولوژی برای تصمیم گیری آگاهانه سریع؛ تجدید و انطباق فناوری ها) به عنوان استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم معرفی شده اند. نتیجه گیری: با شناسایی استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم و ارائه مدلی یکپارچه، سازمان ها قادر خواهند بود به عملکردی پایدار و اثربخش در محیط های متلاطم دست یابند؛ همچنین می توانند زمینه را برای توسعه این استراتژی ها فراهم کنند.
۶۲۵.

شناسایی مؤلفه های کلیدی حکمرانی چندسطحی در سازمان های پیچیده با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی چندسطحی سازمان های پیچیده تحلیل محتوا فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۷
هدف: سازمان ها در دنیای پیچیده امروز با چالش هایی همچون عدم شفافیت، تعارض منافع و تغییرات سریع محیطی مواجهند. این چالش ها، به مدل حکمرانی سازگار و مؤثری نیاز دارند که بتواند به بهبود تصمیم گیری کمک کند. مدل های حکمرانی موجود، اغلب به سطوح یا جنبه های خاصی می پردازند و نمی توانند وضوح کافی برای مدیریت جامع و یکپارچه فراهم کنند. ایجاد یک مدل حکمرانی چندسطحی، می تواند به شفاف تر شدن فرایندهای تصمیم گیری، بهبود ارتباطات و ارتقای همکاری بین سطوح مختلف کمک کند. نگرانی هایی در خصوص پیاده سازی حکمرانی چندسطحی در سازمان های پیچیده وجود دارد؛ اما به رغم این دغدغه ها، تاکنون رویکرد و مدل جامع و کارآمدی در این حوزه ارائه نشده است. عمده مطالعات انجام شده، بر یک مدل نسبتاً ساده تأکید دارند که در آن، دولت از طریق نهادهای خود، حکمرانی را برای جامعه فراهم می کند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های حکمرانی چندسطحی در سازمان های پیچیده است. روش: این پژوهش به منزله یک مطالعه توسعه ای با بهره گیری از روش های اسنادی، تحلیل محتوا و فراترکیب انجام شد. روش گردآوری داده ها با استفاده از رویکردهای اسنادی و تحلیل محتوا، به منظور تبیین مؤلفه های کلیدی حکمرانی چندسطحی در سازمان های پیچیده است. در بخش روش شناسی اسنادی، یادداشت برداری از منابع تحقیقاتی مرتبط با موضوع حکمرانی چندسطحی انجام شد. در تحلیل محتوا، آثار و مطالعات موجود در این حوزه، بررسی و با نظرهای محققان سازمان دهی شد. در ادامه، با استفاده از روش فراترکیب که نوعی تحلیل کیفی است، ۳۶۱ مقاله مرتبط با حکمرانی چندسطحی بررسی و از بین آن ها، ۶۷ منبع (۵۴ مقاله به زبان انگلیسی و ۱۳ مقاله به زبان فارسی) برای تحلیل نهایی انتخاب شد. برای استخراج مفاهیم و مؤلفه های کلیدی حکمرانی چندسطحی، از الگوی هفت مرحله ای سنتی فرا تحلیل توسط سندلوسکی و باروسو استفاده شد که مراحل آن عبارت اند از: ۱. تنظیم سؤال تحقیق؛ ۲. بررسی نظام مند متون؛ ۳. جست وجو و دسترسی به منابع؛ ۴. استخراج اطلاعات از منابع؛ ۵. تجزیه، تحلیل و ترکیب یافته ها؛ ۶. کنترل کیفیت؛ ۷. ارائه یافته ها. در گام دوم انجام پژوهش، برای تبیین ضریب اهمیت مؤلفه های احصا شده، از آنتروپی شانون استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه های کلیدی شناسایی شده حکمرانی چندسطحی در سازمان های پیچیده، عبارت اند از: ابعاد پیچیدگی موضوعی، سیاستی و ساختاری، پویایی رشد و محیطی، توافق ذی نفعان، ظرفیت سیاست گذاری و اصلاح استراتژی های کلان. در این میان، مؤلفه های پویایی رشد و محیطی و ظرفیت سیاست گذاری، بر حکمرانی چندسطحی بیشترین تأثیر را داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد می شود که سیاست گذاران با برنامه ریزی دقیق، ساختارها و فرایندها را بازمهندسی کنند. این امر باید از طریق ایجاد بستر مناسب، دستیابی به اجماع بین بازیگران مختلف، ارتقای هماهنگی بین ذی نفعان و ارزیابی مستمر فعالیت های اولویت دار انجام شود. همچنین، ارزیابی های رسمی و سازمانی برای سنجش میزان تحقق حکمرانی چندسطحی و تقویت نقش رهبری ضروری است.