مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
فراترکیب
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
85 - 117
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری ها و شبکه های ارتباطی از یک سو و بروز مسائل پیچیده از سوی دیگر، حرکت به سمت حکمرانی شبکه ای را سرعت بخشیده و از این رو بررسی نقش شبکه ها به عنوان شیوه جدید حکمرانی در دو دهه اخیر مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد الگویی از فرصت ها و چالش های مطرح شده در مهم ترین مقالات مرتبط را ارائه و مؤلفه های آن را در شرایط فعلی کشور وزن دهی و رتبه بندی کند. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای است و در دو فاز کیفی و کمی اجرا شده است. با روش فرا ترکیب بررسی و غربال گری مقالات از سال 2000 تا 2024 و انتخاب 21 مقاله منتخب انگلیسی و 5 مقاله فارسی، چهار مقوله اصلی: فرصت های اقتصادی، فرصت های اجتماعی، فرصت های ساختاری و چالش مشارکت و تعداد 11 کد اصلی و 35 کد فرعی دسته بندی شد. روایی با ابزار ارزیابی گروه کانونی و پایایی با محاسبه ضریب کاپا با مقدار 91/0تایید شد. کدها با روش آنتروپی شانون وزن دهی شد. نتایج نشان داد که مهم ترین فرصت های حکمرانی شبکه ای تحول دیجیتال شامل روابط بین سازمانی، اعتماد و شفافیت، بستر دموکراتیک، ساختار شبکه، فناوری و زیست بوم و مهم ترین چالش ها شامل فقدان آگاهی، انگیزه، دسترسی پذیری و مسئولیت پذیری هستند. همچنین در الگوی ارائه شده، وزن چالش احساس بدبینی و عدم اعتماد به شبکه و فرصت های حکمرانی پلتفرم های شبکه ای و روابط با مشتریان و توجه به جغرافیا در شرایط ایران برجسته تر است.
شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 164
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی حوزه های قابل بهبود و ارتقای عملکرد کلی دولت هوشمند (که به طور گسترده ای با مفهوم حکمرانی در سال های اخیر مرتبط است) در دستیابی به اهداف و مقاصد خود، این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر دولت ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) انجام شده است. در گام نخست، برای شناسایی شاخص ها از روش کیفی فراترکیب مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در گام دوم، از روش کمی دلفی فازی و نرم افزارهای اکسل و متلب، جهت غربالگری و تأیید شاخص های شناسایی شده، استفاده شد. جامعه پژوهش در گام فراترکیب، 24 تولید علمی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی و در گام دلفی فازی 13 نفر از متخصصان حوزه های مرتبط بودند. تحلیل محتوای یافته های تولیدات علمی منتخب منجر به رهگیری 73 خرده شاخص (کد توصیفی) شد؛ براساس شباهت مفهومی خرده شاخص ها و دسته بندی آن ها، تعداد 10 شاخص (مقوله اصلی) شامل حکمرانی هوشمند، مردم سالاری هوشمند، دولت باز، تعامل هوشمند، یکپارچگی، اشتراک دانش، خدمات هوشمند، فناوری هوشمند، رسانه های هوشمند و امنیت هوشمند شناسایی شد. در گام بعد، شاخص ها و خرده شاخص ها در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت؛ خروجی این مرحله، 10 شاخص شامل 67 خرده شاخص بود. شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر ویژگی های خاص نظام حکمرانی ایران و ادغام رویکردهای کیفی و کمی در فرایند انجام پژوهش از نوآوری های این مطالعه است.
روش شناسی مطالعات حکمرانی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۹
33 - 59
حوزههای تخصصی:
علاقه فزاینده در مورد حکمرانی در جامعه نیازمند فهم و بهبود روش های کسب معرفت در دانش حکمرانی است. این پژوهش باهدف بررسی روش شناسی رساله های دکتری در موضوع حکمرانی سازماندهی شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از جنبه ماهیت داده ها و شیوه تحلیل در زمره پژوهش های کیفی است. در این تحقیق داده های پژوهش با استفاده از فن فراترکیب (روش هفت مرحله ای ساندولسکی و باروسو) جمع آوری و تحلیل شده است. در این پژوهش واحد ثبت، مستندات (رساله ها) و واحد تحلیل، بند است. از پایگاه های داده معتبر تعداد 425 مستند به عنوان جامعه آماری انتخاب و با روش نمونه گیری هدفمند، غربالگری و تعداد 40 مستند (نمونه پژوهش) برای تحلیل انتخاب شدند. برای تحلیل مضمون اسناد از نرم افزار مکس کیودی ای ۲۰۲۰ استفاده شد.بر اساس نتایج حاصله، روش شناسی مورداستفاده در بسیاری از پژوهش ها، روش کیفی است. بیشتر این تحقیقات کاربردی بوده، از روش کتابخانه ای و مصاحبه برای جمع آوری داده ها و برای انتخاب جامعه آماری، از خبرگان بهره گرفته و از روش هدفمند غیرتصادفی برای انتخاب نمونه آماری استفاده کرده اند. رساله های بررسی شده عمدتاً از روش تحلیل مضمون به عنوان راهبرد پژوهش و از روش مصاحبه مجدد برای اعتبارسنجی استفاده نموده اند. باتوجه به یافته های تحقیق، توصیه می شود انجام پژوهش در قلمروهای غیراقتصادی معطوف به مسائل واقعی حکمرانی کشور، توجه به بافتار بومی کشور در روش شناسی و مطالعات حکمرانی و گنجاندن تحقیقات حکمرانی در بودجه های پژوهشی موردتوجه پژوهشگران و کنشگران حکمرانی قرار گیرد.
ارایه چارچوبی برای شناسایی بازیگران نظام نوآوری در حوزه تحقیقات غیرصنعتی سازمان های دفاعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی مولفه های بازیگران نظام نوآوری در حوزه تحقیقات غیرصنعتی سازمان های دفاعی است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش کیفی با بهره گیری از متدولوژی فراترکیب انجام شده است؛ بدین صورت که در ابتدا با جست و جوی کلیدواژه های تخصصی در پایگاه های معتبر علمی داخل و خارج از کشور طی سال های 2000 تا 2024، تعداد 914 منبع پژوهشی استخراج شد. پس از آن، طی سه مرحله غربال گری، تعداد 81 پژوهش برگزیده و بر اساس آن فراترکیب صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل شاغلین حوزه تحقیقات غیرصنعتی در یکی از سازمان های دفاعی جمهوری اسلامی ایران بودند که از میان آن ها 12 نفر به روش نمونه گیری هدفمند با اشباع نظری داده ها انتخاب شدند.یافته ها: برای بازیگران نظام نوآوری حوزه تحقیقات غیرصنعتی در سازمان های دفاعی، در مجموع چهار مقوله شامل ویژگی های بازیگران، سازمان ها، سطح سخت نهادی و سطح نرم نهادی شناسایی شد.اصالت/ارزش افزوده علمی: چارچوب ارایه شده به سازمان های دفاعی ایران کمک می کند با شناسایی و تقویت نقش بازیگران کلیدی، شبکه ای منسجم از همکاری ها ایجاد کرده، سیاست های موثر برای تسریع نوآوری تدوین کنند و ارتباط با نظام نوآوری ملی را بهبود بخشند. پیامدهای علمی آن شامل تقویت مشارکت دانشگاه ها، توسعه الگوهای بومی نوآوری، حمایت از سیاست گذاری مبتنی بر شواهد و افزایش توانایی در مدیریت تغییر است که در نهایت به ارتقای توان دفاعی و جایگاه نوآورانه کشور می انجامد.
شناسایی مؤلفه های مشارکت ذی نفعان در حکمرانی همکارانه صندوق های بازنشستگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 150
حوزههای تخصصی:
ذینفعان، دسته ای از افراد هستند که از یک سو دارای قدرت تأثیرگذاری در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و همه اقدامات بوده و از سوی دیگر دارای منافع و اثرپذیری نیز هستند. در پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و مولفه های مشارکت ذینفعان در حکمرانی همکارانه به طور ویژه در صندوق های بازنشستگی کشور انجام پذیرفت. بدین منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب برای دستیابی به هدف پژوهش حاضر استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند که در فاصله پنج سال اخیر در مورد مولفه های مشارکت ذینفعان در حکمرانی همکارانه و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی پذیرفته شدند. در واقع نمونه اصلی شامل 27 مقاله می باشد که بر اساس موضوع، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند مورد پایش و انتخاب قرار گرفته اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص ها و مؤلفه های مشارکت ذینفعان در حکمرانی همکارانه در پنج کد منتخب و یازده محور عوامل بسترساز (مشتمل بر مؤلفه های ارزش آفرینی برای ذینفعان، نهادینه سازی فرهنگ مشارکت و چشم انداز مشترک)، عوامل الزام آور(مشمل بر راهبردها و الزامات، تمهیدات ساختاری و رویکرد مدیریتی) و عوامل تسهیل گر(مشتمل بر محرّک ها، شفافیت و شبکه سازی) و مشوق ها(مشتمل بر همگرایی ذینفعان و مشارکت هدفمند) سازمان دهی شد.
طراحی مدل حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده مبتنی بر نظریه داده بنیاد و فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف:حکمرانی چند سطحی برای تحقق چشم انداز و اهداف سازمان های پیچیده امروزی ضروری است، لذا هدف از این پژوهش، ارائه مدل حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده با استفاده از فراترکیب پژوهش های موجود مبتنی بر نظریه داده بنیاد پیشنهادی اشتراوس و کوربین است.روش:پژوهش حاضر از نوع توسعه ای بوده و با استفاده از روش فراترکیب و نظریه داده بنیاد انجام شده است. برای این منظور، ابتدا از روش هفت مرحله ای فراترکیب که توسط سندلوسکی و باروسو پیشنهاد شده، بهره گیری شده است. درمجموع، 67 منبع برای انجام فراترکیب نهایی انتخاب گردید که از آن ها، 194 مفهوم اولیه، 43 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی استخراج شده و در گام دوم، مدل نهایی مبتنی بر نظریه داده بنیاد ارائه گردید.یافته ها:یافته ها نشان داد که مؤلفه های پیچیدگی موضوعی، سیاستی و ساختاری به عنوان عوامل علی، مؤلفه قفل به مسیر قبلی و ضعف هماهنگی بین بخشی به عنوان عوامل زمینه ای، مؤلفه های توافق ذی نفعان و فراهم بودن زیرساخت به عنوان عوامل مداخله گر، مؤلفه های مشارکت ذی نفعان، اقدام مبتنی بر شواهد، بازمهندسی ساختارها و فرایندها به عنوان راهبردها و مؤلفه های دستیابی تمام ذی نفعان به منافع، قابلیت شناخت تغییرات محیطی و مشروعیت از جمله نتایج و پیامدهای حاصل از حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده هستند.نتیجه گیری:طبق مدل به دست آمده، به منظور توسعه حکمرانی چند سطحی مطلوب در سازمان های پیچیده استفاده از مؤلفه های معرفی شده این پژوهش می تواند مؤثر باشد و با پیاده سازی آن ها تحقق دستیابی تمام ذی نفعان به منافع، قابلیت شناخت تغییرات محیطی، حل تعارضات بین بخشی، شفافیت، مشارکت و مشروعیت، بهبود فرایند تحقق چشم انداز و اهداف سازمان قابل انتظار است.
توسعه بانکداری جامع مبتنی بر حکمرانی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
5 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها همواره بدنبال ارائه محصولات و خدمات مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان هستند. داشتن رویکرد و مدل مناسب بانکداری، می تواند به ارائه خدمات و محصولات مطابق با نیاز مشتریان کمک زیادی کند. یکی از این رویکردها جهت دستیابی به این هدف، الگوی بانکداری جامع است. این الگو جهت پیاده سازی در کشور نیازمند عوامل خاصی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعه بانکداری جامع مبتنی بر رویکرد دیجیتال اجرا شده است.روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و الزویر و تامسون روترز تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از سه پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده، چهار دسته اکوسیستم بانکداری جامع (دید جامع و قابل برنامه ریزی، خدمات دیجیتال جامع، داده های همراه، دسترسی فرد به فرد، ابعاد بانکداری جامع)، کارکردها و خدمات دیجیتال (پرداخت و کیف پول دیجیتال، محصولات بانکداری و فروش، چندکاناله بودن، برنامه ریز و مشاور مالی دیجیتال، داده های عظیم هوشمند،)، توانمندسازهای دیجیتالی شدن (زیرساخت فناوری اطلاعات جدید، طراحی پایگاه داده، تحلیل داده پیشرفته، مدل کسب و کار جامع، امنیت و اختیار و دیجیتالی شدن امور بانکی)، و در نهایت زیرساخت های تحول دیجیتال (ساختار صنعت بانکداری، رویکرد توآورانه در صنعت بانکداری، قوانین و سیاست های حمایتی و عولمل اجتماعی) شناخته شد.
توسعه بوروکراسی کارآمد با رویکرد ایرانی - اسلامی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 66
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و مستندات مرتبط تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده و سه مرحله کدگذاری، ابعاد بوروکراسی کارامد عبارتند از؛ نقش پردازهای، سوق دهنده ها و بایستگی های اداری شناسایی شدند. در الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت؛ پیشران ها، تواناسازها، قابلیت ها سازها و الزامات پیشرفت در کنار بعد ارزش مداری شناسایی و دسته بندی شدند. در مجموع با ترکیب ابعاد بوروکرسی کارامد و الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت، چارجوب بورکراسی کارامد با رویکرد ایرانی – اسلامی پیشرفت شکل گرفت.نتیجه گیری: با تداوم، توسعه و فراگیر نمودن این رویکرد و مدل کارآمد در محیط داخلی و بین المللی با ترکیبی متوازن و سازگار با عنوان توسعه ایرانی – اسلامی، دارای قابلیت ایجاد الگویی کارآمد بوروکراسی برای همه کشورهای اسلامی به عنوان منطق، استراتژی و نوآوری نظام جمهوری اسلامی در مقابل سیاستهای اقتصادی ناعادلانه دنیا مبتنی بر توسعه اسلامی در راستای الگوسازی نظریه ى بوروکراسی اسلامی در دنیا مقدمه فراگیری اسلام در جهان فراهم می شود.
ارائه مدل انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا (رویکرد فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
129 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: فقدان انصاف ادراک شده از قیمت، پیامدهای مختلف مخربی همچون، بی اعتمادی به فروشنده و قیمت های موجود، کاهش تقاضا، کاهش رضایت مشتریان، تبلیغات منفی توسط مشتریان در خصوص شرکت، از دست دادن وفاداری مشتریان به شرکت یا برند، شکایت از شرکت، عدم تمایل به خرید مجدد را به همراه دارد. با توجه به تمامی پیامدهای مخرب اشاره شده، طراحی مدل انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا لازم و ضروری است. بی انصافی درک شده از قیمت گذاری پویا، پیامدهای مخربی برای شرکت به همراه دارد که وجود یک مدل کاربردی در این حوزه، می تواند باعث کاهش این پیامدها شود. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا با رویکرد فراترکیب است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از منظر گردآوری داده ها توصیفی و از منظر رویکرد کیفی است. روش این پژوهش، کیفی فراترکیب است. مراحل فراترکیب عبارت اند از: جست وجو، ارزیابی، ترکیب، بیان و تفسیر جزئی هر دو گروه پژوهش های کمی و کیفی. فراترکیب با روش های مختلف انجام می شود که در پژوهش حاضر از مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک گذشته از بین ۳۳ مقاله بوده است. شیوه تحلیل داده ها تحلیل محتوا است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که پیشران های مؤثر بر انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا، در سه مقوله قرار می گیرد: عوامل مرتبط با مشتری (ویژگی های جمعیت شناختی، دانش قیمتی، انتظار قیمتی، تجربه مصرفی و رفتاری، آشنایی با قیمت گذاری پویا)، عوامل مرتبط با شرکت (شفافیت قیمت گذاری، ارتباط با مشتریان، اعتماد) و عوامل مرتبط با بازار (جایگاه قیمت، پراکندگی قیمت). پیشران ها به مجموعه عواملی گفته می شود که بر انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا اثر می گذارند. پیشران ها عوامل مختلفی را پوشش می دهند. انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا، دو بُعد انصاف عاطفی و انصاف شناختی را دربرمی گیرد. مشتریانی که انتظار قیمت های پایین داشته باشند، به افزایش قیمت ها حس سوءظن و بی عدالتی خواهند داشت. اقدامات شرکت ها برای آگاهی دادن به مشتریان درخصوص دلایل افزایش قیمت، زمان تغییر قیمت ها، اقدامات مشابه در ادوار گذشته، در درک صحیح مشتریان از تغییر در قیمت ها تأثیر بسزایی دارد و باعث احساس بی انصافی در آن ها نخواهد شد. پیامدهای انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا در دو مقوله پیامدهای مثبت (رضایتمندی مشتریان، وفاداری مشتریان، قصد خرید مجدد) و پیامدهای منفی (احساسات منفی، رفتارهای منفی و تبلیغات منفی توسط مشتریان) دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: هر تفاوت قیمت باید دلیل منطقی داشته باشد و به عنوان ابزار تقسیم بندی استفاده شود. هر سیاست قیمت گذاری بر قصد خرید مصرف کنندگان اثرگذار است؛ ولی سیاست های اتخاذ شده نباید به ادراک انصاف درک شده مشتری آسیب برساند. مجموعه پیشران های شناسایی شده بر انصاف درک شده از قیمت گذاری پویا، در تصمیم گیری برای قیمت گذاری کالاهای یکسان در شرایط متفاوت، مبنایی برای مسئولان قیمت گذاری در شرکت ها است.
شناسایی پیشایندهای رهبری فروتنانه برای مدیران با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
187 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: در چارچوب سازمانی مدرن که با پیچیدگی زیاد و الزامات سازگاری مشخص می شود، تأکید بیشتر بر جنبه های پایین به بالای رهبری ضروری است؛ رهبرانی معتبرترند که اعتراف می کنند در دنیای پیچیده و ناشناخته، همه پاسخ ها را ندارند. همچنین با گسترش رفتارها و رویدادهای غیراخلاقی، اتخاذ رهبری فروتنانه از جانب مدیران، می تواند در مدیریت اثربخش سازمان ها و کاهش رفتارهای غیر اخلاقی نقش مهمی ایفا کند. با توجه به آنچه بیان شد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندهای رهبری فروتنانه برای مدیران اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی و استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو (۲۰۰۷) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مطالعات فارسی و انگلیسی ای بوده است که طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ در حوزه پیشایندهای رهبری فروتنانه برای مدیران منتشر شده است. در این راستا، واژگان کلیدی مرتبط با هدف پژوهش جست وجو شد. طی فرایند جست وجو ۱۱۳ مقاله به دست آمد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، در نهایت ۱۴ مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بود، برای نمونه انتخاب شد. داده های به دست آمده از این مقاله ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) و به کمک نرم افزار مکس کیودا ۲۰۰۰ تجزیه وتحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا با مقدار 92/0 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش، یافته ها در اختیار 4 نفر از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل داده ها، ۷۴ کد باز شناسایی شد که در ۱۷ مفهوم و ۴ مقوله دسته بندی شدند. نظر به نتایج مطالعات دست اندرکاران حوزه علوم مدیریت، یکی از ابعاد کلیدی رهبری، خودمدیریتی است که از پیش بین های مهم خود مدیریتی در رهبری فروتنانه، هوش هیجانی، هوش اخلاقی، عاطفه مثبت، تعهد دینی، رفتار معنوی و ویژگی های شخصیتی رهبر شناخته شد. بُعد مهم دیگر رهبری، مدیریت افراد است؛ در این زمینه رهبران فروتن به طور مستقیم بر عملکرد سازمان تأثیر نمی گذارند، بلکه رفتارهایی را اتخاذ می کنند و شرایطی را برای پیروان و تیم ها ایجاد می کنند تا عملکرد خوبی داشته باشند و با تدابیری از جمله غنی سازی کانال های ارتباطی، ویژگی شخصیتی پیروان، پویایی گروه، امنیت روانی و توانمندسازی شناختی، این بُعد را مدیریت می کنند. بُعد کلیدی دیگر در پیش بین های رهبری فروتنانه، نحوه مدیریت سازمان است. نظر به اینکه فروتنی یک ویژگی بین فردی و رابطه محور است، سازمان ها باید اقدام هایی را برای تقویت تعاملات اجتماعی بین پیروان، از طریق راه های رسمی و غیررسمی انجام دهند که با توجه به مطالعات انجام شده، این مهم از طریق تشویق مشارکت، توانمندسازی ساختاری، فرهنگ سازمانی و ارزش های فرهنگی، امکان پذیر است. در نهایت نتایج مطالعات حاکی از آن بود که اثربخشی فروتنی مدیر، به حمایت سازمانی وابسته است؛ تئوری ها و تحقیقات موجود نشان می دهد که هم نقش رهبری مدیر سازمان و هم حمایت مدیریت ارشد، به طور هم زمان برای عملکرد بالای یک پروژه بسیار مهم هستند که با حمایت مدیریت ارشد و انتظارات رهبر از زیردستان، به عنوان پیشایندهای رهبری فروتنانه ایفای نقش می کند.
نتیجه گیری: با توجه بررسی های صورت پذیرفته و الگوی به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که رهبری فروتنانه، سه سبک رهبری خدمتگزارانه، رهبری تحول آفرین و رهبری اخلاقی را پوشش می دهد. بنابراین اتخاذ رهبری فروتنانه از جانب مدیران، می تواند به رشد و اثربخشی شخص مدیر، پیروان و سازمان منجر شود.
پیشایندهای رفتارهای مخرب سازمانی مبتنی بر نظریه مبادله اجتماعی به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای مخرب سازمانی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم زیادی را بر سازمانها تحمیل می نماید لذا در شرایط کنونی، توجه به آن از یک انتخاب فراتر رفته و به یک ضرورت تبدیل گردیده است. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندهای رفتارهای مخرب سازمانی در سازمان بنادر و دیانوردی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع اسنادی – فراترکیب می باشد. بدین منظور پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در فاصله زمانی 2000 تا 2024، تعداد 671 مقاله در حوزه رفتارهای مخرب سازمانی ارزیابی و در نهایت 65 مقاله به روش هدفمند انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. بر اساس چارچوب نهایی پژوهش، پیشایندهای رفتارهای مخرب سازمانی در قالب دو مقوله اصلی و شش مقوله فرعی دسته بندی گردیدند. مقوله های اصلی حاصل از نتایج پژوهش عبارتند از: پیشایندهای تسهیل گر و پیشایندهای محدود کننده رفتارهای مخرب سازمانی. پیشایندهای تسهیل گر و محدود کننده رفتارهای مخرب سازمانی هر یک شامل سه مقوله عوامل رفتاری، ساختاری و زمینه ای تسهیلگر و محدود کننده نیز می باشند. چارچوب به دست آمده را می توان به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی راهبردی در حوزه رفتارهای مخرب سازمانی مورد استفاده قرار داد.
چارچوب عوامل تبیین کننده موفقیت نوآوری باز از دیدگاه شبکه های نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
1 - 36
حوزههای تخصصی:
ظهور نوآوری باز به ایجاد شبکه های پیچیده ای منجر شده است که در آن شرکت ها با انواع مختلفی از شرکا و کاربران برای تولید محصولات، خدمات و فناوری های جدید متحد می شوند. این بازیگران، همراه با فرایندهای نوآوری که انجام می دهند، به عنوان شبکه های نوآوری باز شناخته می شوند. از سوی دیگر استفاده از راهبرد نوآوری باز در کسب وکارها نیازمند شناخت عوامل موفقیت بر آنهاست. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، چارچوب عوامل تبیین کننده موفقیت نوآوری باز از دیدگاه شبکه های نوآوری است. بدین منظور از رویکرد فراترکیب استفاده شد که یکی از روش های فرامطالعه می باشد. در این پژوهش، 1346 مطالعه مرتبط منتشرشده در پایگاه های معتبر علمی بین المللی در بازه زمانی 2009 تا 2023 میلادی مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت پس از غربالگری، 29 مقاله برای تحلیل عمیق تر شناسایی شدند. یافته های پژوهش، به استخراج 74 شناسه باز و هشت شناسه محوری شامل دانش شبکه، نوآوری شبکه، ساختار شبکه، بازیگران شبکه، ارتباطات شبکه، هوشمندی شبکه، حاکمیت شبکه و توانمندی شبکه منجر شده است. این تقسیم بندی می تواند ابزار مناسبی برای اجرای سیاست نوآوری باز از دیدگاه شبکه نوآوری در صنایع مختلف باشد.
ارائه الگویی برای بسترسازی صنعت 4.0 با تاکید بر نقش نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
37 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات بنیادی در عصر صنعت 4.0، عدم توجه به نوآوری باز در سازمان هاست. از مهمترین دلایل آن، نبود الگویی کارآمد در این حوزه می باشد. این پژوهش ابتدا شاخص ها و مؤلفه های مؤثر بر بسترسازی صنعت 4.0 همراه با نوآوری باز را به کمک روش فراترکیب شناسایی کرده است و سپس با روش پویایی سیستم، الگویی پویا برای بسترسازی صنعت 4.0 همراه با نوآوری باز در سازمان طراحی می کند. نتایج پژوهش، 38 شاخص و 9 مؤلفه اصلی را (نوآوری ورودی، نوآوری دوسویه، خلاقیت و نوآوری سازمان، تشخیص و افزایش آمادگی فناوری ها، ساختارمندی فناورانه صنعت 4.0 سازمان، ظرفیت جذب سازمان، عملکرد سازمان، بسیج منابع، منابع انسانی در صنعت 4.0 همراه با نوآوری باز) نشان می دهد. همچنین یافته های روش پویایی سیستم حاکی از آن است که با اجرای فرایند بسترسازی صنعت 4.0 با نقش نوآوری باز در سازمان ها، بهره وری و سود مالی سازمان، افزایش می یابند، اما هنگامی که فرایند نوآوری باز در صنعت 4.0 سازمان، پایین باشد، بهره وری، سود مالی و سهم بازار سازمان در آینده همراه با مسائلی خواهد بود.
شناسایی کارکردهای مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
197 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی کارکردهای مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ با رویکرد فراترکیب می باشد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل مؤلفه ها، جزء پژوهش های کیفی و براساس جمع آوری داده ها، اسنادی است. از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و مؤلفه های پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو جمع آوری و تحلیل شده اند. به منظور شناسایی کارکردهای مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ، پژوهشگران به جستجوی سیستماتیک پژوهش های انجام شده مربوط به این عوامل در 5 پایگاه علمی ساینس دایرکت، امرالد، وایلی، سیج و تیلور اند فرانسیس و همچنین پایگاه استنادی اسکوپوس بین سال های 2010 تا 2023 پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 117 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 21 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 0/80 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد. در مجموع 7 کارکرد اصلی مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ شامل برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و استخدام منابع انسانی، آموزش و توسعه منابع انسانی، جبران خدمات منابع انسانی، طراحی شغل، مدیریت عملکرد، و ارتباطات؛ و 18 کارکرد فرعی مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ شناسایی شده است.
چرخ دنده های پنهان حکمرانی: نقش استعاره ها در درک و راهبری فناوری و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
171 - 200
حوزههای تخصصی:
استعاره ها نقش کلیدی در ساده سازی مفاهیم پیچیده و هدایت گفتمان عمومی ایفا می کنند و ابزاری اساسی در حکمرانی و سیاست گذاری محسوب می شوند. حوزه فناوری و نوآوری به دلیل دارا بودن ماهیت فرارشته ای و سرعت بالای تغییرات، می تواند از این ابزار بهره بیشتری ببرد. این پژوهش با هدف بررسی نقش های چندگانه استعاره ها در حکمرانی علم و فناوری و ارائه چارچوبی عملیاتی برای بهره گیری از آن ها انجام شده است. این مطالعه تأثیر استعاره ها در انتقال مفاهیم انتزاعی، تقویت ارتباط میان ذینفعان، و طراحی راهبردهای فناوری و نوآوری را مورد بررسی قرار داده است. برای تحلیل داده ها از روش فراترکیب استفاده شده و ۲۳ مقاله علمی مرتبط که نقش استعاره ها در فناوری و نوآوری را بررسی کرده اند، تحلیل و کدگذاری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که استعاره ها ابزاری مؤثر برای تفسیر پدیده های فناورانه، ایجاد چارچوب های مفهومی نوآوری و تسهیل درک مسائل پیچیده حکمرانی هستند. چارچوب پیشنهادی می تواند به سیاست گذاران کمک کند تا از استعاره ها برای ارتقای ارتباطات سیاستی و بهبود پیام رسانی در حوزه های نوآوری و فناوری بهره مند شوند.
فرا ترکیب پیشران های مدل کسب و کار چرخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائه ی تصویری جامع از مولفه ها و مفاهیم پیشران های مدل کسب و کار چرخشی انجام گرفت. روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. بر این اساس، پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی، در محدوده ی زمانی 1395 تا 1402 برای پژوهش های داخلی و 2010 تا 2023 برای پژوهش های خارجی، تعداد 97 مطالعه مرتبط ارزیابی و در نهایت، پس از بررسی 42 مقاله انتخاب گردید. با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 42 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف پژوهش، بررسی، تجمیع، ترکیب و تفسیر شد. با استفاده از روش کدگذاری تعداد 27 کد، 8 مفهوم و 3 مؤلفه شناسایی و اعتبار هریک، از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید گردید و الگوی پیشران های مدل کسب وکار چرخشی ارائه و ترسیم شد. نتایج این پژوهش نشان داد که طیف وسیعی از پیشران ها را می توان برای گذار مدل های کسب وکار خطی و سنتی به سمت مدل های کسب وکار چرخشی به کار برد و با در نظر گرفتن و فهم دقیق این پیشران ها می توان موجب تقویت آن ها و نهایتاً تسهیل پیاده سازی مدل های کسب وکار چرخشی موفق شد. در پایان، هم راستا با نتایج پژوهش، پیشنهاداتی کاربردی که می تواند راهنمایی بینشی ارزشمند به افراد و مدیران کسب وکار و سیاست گذارانی که درصدد بهبود کارآفرینی چرخشی و افزایش رفتار کارآفرینانه جامعه هستند و در سطوح عملیاتی توسط بازیگرانی که کارآفرینی چرخشی همراهی می کنند، ارائه گردید.
بازشناسی شایستگی های شخصیتی کارآفرینان با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگی های شخصیتی کارآفرینان، یکی از عوامل کلیدی موفقیت آن ها در مواجهه با چالش ها و بهره برداری از فرصت هاست؛ با این حال، تاکنون چارچوب جامعی برای شناسایی و طبقه بندی این ویژگی ها، به عنوان شایستگی های کارآفرینی تدوین نشده است. پژوهش حاضر با هدف پُر کردن این شکاف، به مرور و طبقه بندی نظام مند ویژگی های شخصیتی به عنوان شایستگی های کارآفرینی پرداخته و تلاش کرده است تا چارچوبی جامع ارائه دهد.روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوه اسنادی انجام شده است. ۶۰ منبع از پایگاه های وب آو ساینس، اسکوپوس و گوگل اسکالر که بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ منتشر شده اند، بررسی و تحلیل شده اند. از روش فراترکیب و تحلیل محتوای کیفی برای ترکیب و تحلیل داده ها استفاده شد. شاخص کاپای کوهن با مقدار 851/0 نشان دهنده توافق زیاد تحلیلگران در طبقه بندی مضامین است.یافته ها: ویژگی های شخصیتی شناسایی شده به عنوان شایستگی های کارآفرینی عبارت اند از: انگیزاننده (پیشرفت گرایی، استقلال طلبی، قدرت طلبی، رقابت طلبی، ریسک پذیری)، پویایی و اشتیاق (خودانگیختگی، انرژی و شور، اعتمادبه نفس، خودپنداره مثبت، خوش بینی، پیشگامی، اشتیاق به یادگیری)، مسئولیت پذیری (پشتکار، تعهد، عملگرایی)، پایداری (استقامت، مرکز کنترل درونی، تاب آوری)، انعطاف پذیری (تطبیق پذیری، پذیرش تجربیات جدید) و شناختی (کنجکاوی، خلاقیت، تحمل ابهام، دوراندیشی).نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه یک چارچوب جامع از شایستگی های شخصیتی کارآفرینان، به دانش موجود افزوده است. این چارچوب می تواند مبنایی برای تحقیقات آینده و طراحی برنامه های آموزشی و حمایتی برای کارآفرینان باشد. با توجه به شایستگی های شناسایی شده، سیاست گذاران و نهادهای آموزشی می توانند برنامه هایی هدفمند برای تقویت این شایستگی ها تدوین کنند که به بهبود عملکرد و افزایش احتمال موفقیت کارآفرینان منجر شود.
تبیین مؤلفه های بومی تولید و فراوری نیشکر با تأکید بر نوآوری های فرایندی: رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
19 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوآوری فرایند، زیرمجموعه ای از نوآوری است که به بهبود یا پیکربندی مجدد روش های تولید، گردش کار یا تکنیک ها مربوط می شود. هدف نوآوری فرایند، بهینه سازی روش تولید یا تحویل کالاها یا خدمات موجود است. اهمیت نوآوری فرایند، در پتانسیل آن برای ساده کردن عملیات، کاهش هزینه ها، به حداقل رساندن مصرف منابع و بهبود بهره وری و کیفیت کلی است. درحوزه کشاورزی، نوآوری به عنوان یک تسهیلگر برای تحول، تقویت کارایی، پایداری و انعطاف پذیری در سامانه های تولید عمل می کند. نوآوری فرایندی در تولید و فراوری نیشکر برای پرداختن به چالش های چندوجهی پیشروی صنعت، از جمله نوسانات تقاضای بازار، تخریب محیط زیست و نیز نابرابری های اقتصادی- اجتماعی، حیاتی است. با پذیرش نوآوری، ذی نفعان می توانند بهره وری را افزایش دهند، استفاده از منابع را بهینه کنند، اثرات محیط زیستی را کاهش دهند و درنتیجه، پایداری و انعطاف پذیری طولانی مدت بخش نیشکر را تضمین کنند. دراین راستا، پژوهش حاضر باهدف تبیین مؤلفه های بومی تولید و فراوری نیشکر با تأکید بر نوآوری های فرایندی طراحی و انجام شد.روش شناسی: در این مطالعه از رویکرد کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. فرایند پژوهش با بررسی نظام مند 405 مقاله اولیه آغاز و درنهایت، 33 مقاله مرتبط باهدف پژوهش انتخاب گردیده است، معیارهای ورود مقالات منتش ر شده در حوزه تولید و فراوری نیشکر در فاصله زمانی سال های 2010 تا 2023 بوده است. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی و افزایش مقبولیت از روش دلفی فازی توسط خبرگان این حوزه بهره گرفته شده و نتایج به دست آمده ازسوی خبرگان نیز تأیید و بازبینی شده است.یافته ها: یافته ها نهایی پژوهش در دلفی فازی، دست یابی به 57 شاخص کلیدی بومی در قالب چهار فرایند کاشت، داشت، برداشت و فراوری، را نشان داد. همچنین براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تلفیق سامانه های دانش بومی با نوآوری ها برای افزایش پایداری، انعطاف پذیری و فراگیری در صنعت نیشکر اهمیت دارد و نیاز به تلاش های مشترک بین ذی نفعان برای تقویت نوآوری، ترویج تبادل دانش و توسعه راهبُردهای جامع برای پیشبرد پایداری و شکوفایی بخش نیشکر است. نتیجه گیری/ دستاوردها: برمبنای یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که اهمیت نوآوری در فرایند تولید نیشکر را نمی توان نادیده گرفت؛ زیرا به عنوان یک تسهیلگر برای افزایش بهره وری، پایداری و انعطاف پذیری در صنعت عمل می کند. براین اساس پیشنهاد می شود، بستری بین رشته ای برای همکاری و تبادل دانش باهدف تلفیق سامانه های دانش بومی با نوآوری های نوین در فرایند تولید نیشکر ایجاد شود تا امکان گفتگو بین پژوهشگران، سیاست گذاران، بازیگران صنعت و جوامع محلی برای ایجاد و اجرای راه حل های نوآورانه متناسب با نیازها و زمینه های خاص تولیدکنندگان نیشکر تسهیل شود.
ارائه الگوی مفهومی تحلیل منابع انسانی در گمرک جمهوری اسلامی ایران با رویکرد فراترکیب
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
371 - 398
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی مفهومی تحلیل منابع انسانی در گمرک جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از رویکرد فراترکیب است. بر این اساس ۵۷ پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه حاضر در بازه زمانی ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۴ با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی گردید و به تجمیع، ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها پرداخته شد تا مدلی جامع و بدیع از تحلیل منابع انسانی در سازمان دولتی ارائه شود.شیوه تحلیل داده ها تحلیل مضمون بود که پس از شناسایی کد ها بر اساس میزان تشابه مفهومی دسته بندی و ترکیب شدند و در نهایت از روش دلفی شامل تعداد ۱۰ خبره دانشگاهی و سازمانی استفاده شد.یافته ها نشان داد مدل تحلیل منابع انسانی در گمرک ایران شامل ۷ مقوله اصلی همسویی استراتژیک ، زمینه تحلیلی ، قابلیت ، معیارها ، چالش ها ، پذیرش و نگاه به آینده در قالب ۲۰ مقوله فرعی و ۷۶ کد می باشد که الگوی تحقیق آن ترسیم شد. بنابراین می توان نتیجه گرفت تحلیل منابع انسانی رویکردی فعالانه است که با قابلیت هایی مانند بهبود مدیریت استعدادها ، منجر به ارتقاءعملکرد سازمانی و رضایت کارکنان می شود.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های استقرار و نگهداشت مدیریت سبز در دانشگاه گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
در دهه های اخیر بشر خطر کم توجهی به محیط زیست را به خوبی درک کرده و امروزه، دغدغه های محیط زیستی از مهم ترین مباحث جامعه جهانی است. در این میان، مؤسسات آموزش عالی به عنوان قلب توسعه دانش در جهان، سهم قابل توجهی در بهبود محیط زیست دارند و به منظور کاهش میزان مصرف منابع، مواد، انرژی و هزینه های سازمانی، کنترل و حذف آلاینده های محیط زیستی، تربیت نیروی انسانی سبزاندیش و فرهنگ سازی در این زمینه، نیازمند به کارگیری مدیریت سبز هستند. ازاین رو، این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های استقرار و نگهداشت مدیریت سبز در دانشگاه گناباد اجرا شد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب و روش کمی تکنیک های تصمیم گیری فازی اجرا شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه بوده و در این راستا 50 مقاله شناسایی گردید که پس از پالایش و کنترل کیفیت متون، تعداد هفت مقاله برای کدگذاری و تحلیل انتخاب شده و شاخص هایی از آن احصاء گردید. به منظور متناسب سازی این شاخص ها با دانشگاه موردمطالعه، نظرات و توافق جمعی خبرگان دانشگاه موردمطالعه، در قالب یک گروه تصمیم از مدیران دانشگاه، اخذ شد. در این زمینه 44 شاخص در شش حوزه شناسایی شدند. در مرحله بعد، با استفاده از AHP گروهی– فازی و با مشارکت خبرگان، اهمیت هر یک از حوزه ها و شاخص ها تعیین شد. شاخص ناسازگاری برای جداول مقایسات زوجی کمتر از 1/0 به دست آمد. برای تعیین بهترین شاخص ها، با استفاده از تکنیک IPA–G–FGAHP، پس از تعیین اهمیت شاخص ها از یک سو و محاسبه شکاف آن ها از حالت مطلوب از سوی دیگر، شکاف موزون محاسبه شد و با توجه به توانمندی دانشگاه برای اجرای هر یک از آن ها اولویت های نهایی تعیین شد. با توجه به یافته ها، شاخص توجه مادی و معنوی برای توسعه محیط زیست در اولویت اول و شاخص های هوشمندسازی ساختمان ها، جذب و ذخیره آب، فضای بام برای جمع آوری آب باران و مدیریت آب های سطحی در اولویت های بعدی قرار گرفتند.