
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: حکمرانی خوب منابع طبیعی برای دستیابی به توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست ضروری است و بدون توجه به مسائل منابع طبیعی و محیط زیست امکان پذیر نخواهد بود و به عنوان ابزار مهمی برای کاهش تنش ها در داخل و بین کشورها در استفاده از منابع طبیعی محسوب می شود. بنابراین ضمن بهره برداری پایدار و بهینه از منابع طبیعی برای تأمین نیازهای حیاتی کشور، باید همچون گوهری ارزشمند برای نسل های آینده حفظ شود. تا زمانی که فرصتی برای بهبود معیارهای حکمرانی خوب ایجاد نشود، حکمرانی خوب نیز قابل پیاده سازی نخواهد بود. در همین راستا می توان با شناسایی الزامات تحقق حکمرانی خوب و بررسی شاخص های حکمرانی محلی خوب و منطبق بر منطقه، ضمن رعایت این الزامات در حوزه منابع طبیعی به رشد و توسعه کشور نیز امید داشت.یافته ها: برای در نظر گرفتن معیارهای متعددی که باید به نحوی در امر تصمیم گیری دخالت داده شوند، روش-های تصمیم گیری چند معیاره از قابلیت خوبی برای این منظور برخوردار می باشند و در این مسیر تکنیک خاکستری بر روی نمونه ی ۴۰ نفره به کارگرفته شده و نتایج نمره دهی پرسشنامه های تکمیل شده، با استفاده از نرم افزار 2015 GRA Solver و براساس شاخص آنتروپی ارائه گردیده است.نتیجه گیری: امتیاز نهایی اختصاص گرفته شده بر حسب گام ششم یعنی رتبه رابطه خاکستری حاکی از آن است که معیارهای فرهنگی، اقتصادی -مالی، محیطی و فنی- اجرایی به ترتیب با وزنهای ۸۲/۰، ۶۱/۰، ۵۹/۰ و ۵۷/۰ در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفته و نسبت به معیارهای دیگر اولویت بیشتری دارند.
حکمرانی دانشگاهی: واکاوی پیشران ها، مضامین اصلی و پیامدهای کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تغییرات سریع و گسترده در محیط دانشگاهی دنیای امروز، دانشگاه ها تحت فشار بیشتری برای پاسخگویی و شفافیت و انجام ارزیابی های کیفی و تضمین کیفیت بوده و حکمرانی دانشگاهی با مزایایی مانند انعطاف در تأمین منابع مالی و کیفیت بالای آموزش و پژوهش و جذب نخبگان می توانند موتور توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه باشد. از این رو در این تحقیق به واکاوی مضامین حکمرانی دانشگاهی پرداخته شده است.روش پژوهش: تحقیق حاضر «پژوهشی کیفی و کاربردی» است که از روش «تحلیل محتوا» با بهره گیری از نرم افزار مکس کیو دی ای انجام شده است.یافته ها: نتایج تحقیق استخراج بیش از ۱۵۰ کد اولیه حکمرانی دانشگاهی بود که در ۲۶ مضمون فرعی طبقه-بندی شدند. از این تعداد ۶ مضمون مربوط به بسترهای بایسته های یا پیش ران های حکمرانی دانشگاهی؛ ۱۲ مضمون مربوط به حکمرانی دانشگاهی؛ ۸ مضمون مربوط به پیامدهای حکمرانی دانشگاهی بودند.نتیجه گیری: دانشگاه ها باید با سازوکار های ارزیابی و نظارت بر عملکرد فرآیندهای تصمیم گیری را شفاف و پاسخگو کرده و با جذب منابع مالی باعث استقلال بیشتر و مشارکت تمامی ذینفعان (دانشجویان، اساتید، کارکنان و جامعه) را فراهم کنند. ایجاد ساختارهای رسمی مانند شوراها، حاکمیت قانون،توزیع عادلانه امکانات و برابری و توازن، تعادل و ظرفیت سازی با ارتقای کیفیت آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه هابه تحقق حکمرانی دانشگاهی کمک می کند. استفاده از فناوری اطلاعات و سیستم های دیجیتال و سکوهای برخط و پیشران ها در این راستا، پیامدها از جمله افزایش عدالت و دسترسی برابر به منابع اطلاعاتی و مشارکت در فرآیندهای آموزشی و اجرایی دانشگاه را بهبود می بخشد.
حکمرانی رفتار مصرف انرژی در کشور از طریق سنخ شناسی فرهنگ مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چالش های حوزه انرژی، در کنار محدودیت منابع و مشکلات زیست محیطی، رشد مصرف برق به خصوص در بخش خانگی است که برای اصلاح الگوی مصرف، نیاز به شناخت اعمال مصرفی جامعه می باشد. هدف این پژوهش خوشه بندی رفتار مصرف برق بر اساس متغیرهای اقتصادی- اجتماعی است. روش پژوهش، کمی و با استراتژی پیمایش بوده که 1081 نفر از سراسر کشور با پرسشنامه آنلاین مورد پرسش قرار گرفته اند. اعتبار متغیرها توسط صاحب نظران حوزه انرژی تأیید شده است. یافته ها بیانگر 6 خوشه توانمند مصرف گرا، توانمند صرفه جو، میانه مستعد، میانه متمایل به مصرف، ناتوان صرفه جو و ناتوان متمایل به مصرف می باشد که هر یک از گروه ها امتیازات متفاوتی در آگاهی، ارزش ها، سبک زندگی و فرهنگ مادی کسب نموده اند. یافته ها نشان داده، افراد جامعه به دلیل تفاوت در پایگاه اجتماعی فرهنگی، علی رغم یکسان بودن پایگاه اقتصادی، رفتار مصرف انرژی متفاوتی داشته و برای سیاستگذاری اثربخش در سمت تقاضا برای گروه های مختلف نیازمند راهکارهای اختصاصی آن خوشه هستیم.
شناسایی مؤلفه های مشارکت ذی نفعان در حکمرانی همکارانه صندوق های بازنشستگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذینفعان، دسته ای از افراد هستند که از یک سو دارای قدرت تأثیرگذاری در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و همه اقدامات بوده و از سوی دیگر دارای منافع و اثرپذیری نیز هستند. در پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و مولفه های مشارکت ذینفعان در حکمرانی همکارانه به طور ویژه در صندوق های بازنشستگی کشور انجام پذیرفت. بدین منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب برای دستیابی به هدف پژوهش حاضر استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند که در فاصله پنج سال اخیر در مورد مولفه های مشارکت ذینفعان در حکمرانی همکارانه و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی پذیرفته شدند. در واقع نمونه اصلی شامل 27 مقاله می باشد که بر اساس موضوع، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند مورد پایش و انتخاب قرار گرفته اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص ها و مؤلفه های مشارکت ذینفعان در حکمرانی همکارانه در پنج کد منتخب و یازده محور عوامل بسترساز (مشتمل بر مؤلفه های ارزش آفرینی برای ذینفعان، نهادینه سازی فرهنگ مشارکت و چشم انداز مشترک)، عوامل الزام آور(مشمل بر راهبردها و الزامات، تمهیدات ساختاری و رویکرد مدیریتی) و عوامل تسهیل گر(مشتمل بر محرّک ها، شفافیت و شبکه سازی) و مشوق ها(مشتمل بر همگرایی ذینفعان و مشارکت هدفمند) سازمان دهی شد.
شناسایی سازکارهای توسعه شرکت های کارآفرین در زیست بوم کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کارآفرینی در رشد و توسعه کشورها و ایجاد بستری برای آینده پایدار، هدف از پژوهش حاضر شناسایی سازکارهای توسعه شرکت های کارآفرین در استان اردبیل است. روش پژوهش: در پژوهش حاضر که با روش آمیخته (کیفی- کمی) صورت پذیرفته است، سازکارهای توسعه شرکت های کارآفرین در استان اردبیل ارائه شد. بدین منظور در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها به واسطه سه مرحله کدگذاری (اولیه، فرعی و اصلی) با نرم افزار MAXQDA انجام شد. در بخش کمّی پژوهش، نیز در راستای تحلیل داده ها از روش تحلیل عامل تأییدی با نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سازکارهای توسعه حمایت های دولتی و خصوصی، سازکارهای توسعه مدیریت استراتژیک و سازکارهای توسعه تبلیغاتی و بازاریابی، بر توسعه شرکت های کارآفرین در استان اردبیل تأثیرگذار است.نتیجه گیری: دستاورد پژوهش حاضر الگویی برای شرکت های کارآفرین در استان اردبیل است. نتایج پژوهش می توانند برای صاحبان شرکت های کوچک و متوسط و حتی صنایعی مفید باشند که به دنبال تقویت و توسعه کارآفرینی در شرکت خود هستند. رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده در این پژوهش، فهم جامعی از سازکارهای لازم برای توسعه شرکت های کارآفرین و دانش بنیان را فراهم می کند.
ارائه الگوی خط مشی گذاری برای مبارزه با نابرابری در جمهوری اسلامی ایران: مورد مطالعه فقرزدایی و از بین بردن حاشیه نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت فقر و رشد آن در جامعه ایران، به نظر می رسد که علی رغم تلاش ها و اقداماتی که برای مقابله با فقر و حاشیه نشینی صورت گرفته، نبود یک الگوی خط مشی گذاری منسجم به عنوان یکی از دلایل ناکامی در این زمینه مطرح است. این پژوهش به دنبال ارائه الگوی خط مشی گذاری موثر برای کاهش فقر و مبارزه با حاشیه نشینی در جمهوری اسلامی ایران می باشد. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی است. روش شناسی نظریه داده بنیاد با استفاده از رویکرد اشتراس و کوربین به کار گرفته شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با ۱۲ نفر از خبرگان شامل خط مشی گذاران، مدیران، و متخصصان دانشگاهی آشنا با موضوع پژوهش جمع آوری شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. فرآیند کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها منجر به شناسایی ۱۴۲ کد باز، ۲۲ مقوله و ۶ مضمون محوری شد. مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد ارائه شده شامل شش مؤلفه اصلی است: پدیده محوری: الگوی خط مشی گذاری برای مبارزه با نابرابری. شرایط علی: شبکه سازی، نوآوری، چالش کاوی و عوامل جمعیت شناسی. شرایط زمینه ای: شاخص محوری، کیفیت گرایی، آینده پژوهی و مستندسازی. شرایط مداخله گر: کنترل و پایش، حمایت گری و حمایت جویی. راهبردها: هدف محوری، برنامه محوری، عدالت گرایی و بهره وری. پیامدها: عدالت گستری، فقرزدایی، کاهش مهاجرت حاشیه نشینان، تقویت اقتصاد محلی، پایداری اجتماعی و بهبودهای بازخوردمحور.نتیجه گیری: یافته های پژوهش یک الگوی خط مشی گذاری ساختاریافته و قابل اجرا برای مقابله با نابرابری در جمهوری اسلامی ایران ارائه می دهد. این مدل، بینش ها و راهبردهای عملی را برای هدایت خط مشی گذاران در دستیابی به نتایج پایدار در زمینه فقرزدایی و کاهش حاشیه نشینی فراهم می کند.