مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
منبع:
پژوهش ها و سیاست های اقتصادی سال ۳۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱۳
۲۰۲-۱۷۰
حوزههای تخصصی:
این پژوهش یک مدل مولدسازی دارایی های املاک عمومی را با استفاده از روش مشارکت عمومی- خصوصی ارائه می کند که می تواند برای املاک مشروط به تجدید ارزیابی از طریق توسعه مجدد و تغییرکاربری املاک اعمال شود و منبع تأمین مالی پایدار برای کاهش کسری بودجه ایران باشد، راه حلی که از فروش یا انتقال کامل و از دسترس خارج شدن دارایی های املاک عمومی جلوگیری نموده و می تواند منجر به ایجاد جریان درآمدی برای بودجه عمومی شود. منطق توسعه یافته در این پژوهش، ابزارهای ریاضیِ تحقیق درعملیات را به عاریت می گیرد تا راه حلی را شناسایی کند که توابع مطلوبیت طرف های مرتبط با تجدید ارزیابی و اداره یک دارایی ملکی عمومی را حداکثر سازد. نتایج دال بر منافع سرمایه گذار خصوصی درکاهش ریسک تجاری، مربوط به هزینه های مالی کمتر مورد نیاز سرمایه گذاری و در نتیجه دسترسی آسان تر به اعتبار بانک ها است. برای دولت، افزایش تقاضای املاک عرضه شده، صرفه جویی در هزینه های اداره ی املاک و حفظ آنها است. این پژوهش منجر به حمایت منطقی از سازمان ها و ادارات دولتی درگیرِ تجدید ارزیابی دارایی های ملکی می شود و با ارائه یک رویکرد استراتژیک و چشم انداز بلندمدت به روشی متفاوت، یک مدل اعطای امتیاز خالص را تفسیر می کند که انعطاف پذیری کاهش تدریجی واگذاری ها و تصریح کامل تری از آن را دارد.
Investigating Types of Advertising Appeals and Cognitive and Emotional Processes of Sport Consumers in Neuromarketing: A Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Advertising costs billions for many industries, including the sports industry, but many fail to accomplish their goals for various reasons. Poor advertising is caused by ignorance of the customer's needs. Neuromarketing made companies more aware of their clients and target market and examines unconscious responses to commercials and products, unlike traditional marketing. Knowing these factors helps companies build ads more accurately and cheaply. This research aims to conduct a systematic analysis of valid experimental tests in the field of neuromarketing. Specifically, we will focus on studies that utilize electroencephalogram and eye tracker to investigate advertising appeals and the cognitive and emotional processes of consumers. The objective is to analyze the data from these papers. To conduct an analysis, we will examine the number of publications per year, the publishers involved, the keywords employed, the methods utilized, the gender of participants, the issue of advertising stimulation, the style of advertising attractiveness, and the emotional and cognitive processes included. Our literature review was based on the Boland method (2017). A keyword search yielded 171 publications, which we refined using the Prisma standard guide (2009). This identified 43 English Scopus empirical studies from 2008 to 2023, which we categorized and sorted. Although the sports industry has smaller turnover than others, it can provoke powerful emotions and attract many people. Due to the specific nature of sports, emotive ads work better than others. According to the findings, the use of the eye tracking system is expanding. Among the cognitive and emotional processes, it was found that attention is used more than other processes.
تأثیر تمرینات نروفیدبک بر تعادل و ترس از افتادن مردان سالمند مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات نروفیدبک اس ام آر بر تعادل و ترس از افتادن مردان سالمند مبتلا به پارکینسون بود. روش پژوهشپژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش کار از نوع روش نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مردان سالمند مبتلا به پارکینسون در رده سنی 60 تا 70 سال بود. شرکت کنندگان مطالعه حاضر تعداد 30 نفر (15 نفر برای هر گروه) از افراد دارای پارکینسون بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی تحت آموزش نروفیدبک اس ام آر قرار گرفتند اما گروه کنترل بدن اعمال متغیر مستقل بود. قبل از شروع برنامه تمرینی، پیش آزمون شامل شاخص تعادل ایستا و پویا و ترس از افتادن به عمل آمد. پس از اتمام اندازه گیری ها، پروتکل تمرینی آغاز شد. گروه تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به مدت 20 دقیقه، انجام شد. قبل و بعد از اعمال تمرینات نروفیدبک از هر دو گروه تعادل ایستا (تست تعادلی برگ) و پویا (تست بلند شدن و رفتن) اخذ شد و پرسشنامه ترس از افتادن نیز در دو مرحله تکمیل گردید. از آزمون آماری کلموگروف اسمیرنوف جهت تعیین نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد و از آزمون تی وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته هانتایج بدست آمده نشان داد که اختلاف معناداری (001/0) میان تعادل ایستا و پویا در دو گروه تجربی و کنترل وجود دارد همچنین نتایج t وابسته در گروه تجربی، از پیش آزمون تا پس آزمون بهبود معناداری (001/0) را از خود نشان داد. بنابراین می توان گفت که انجام تمرینات نرو فیدبک، توانسته است تعادل ایستا، تعادل پویا و ترس از افتادن سالمندان مبتلا به پارکینسون را به صورت معناداری بهبود بخشد. نتیجه گیریمطابق نتایج بدست آمد می توان نتیجه گیری کرد که متخصصین امر جهت بهبود تعادل (ایستا و پویا) و ترس از افتادن و در نهایت بهبود کیفیت زندگی از تمرینات نروفیدبک در این قشر از جامعه استفاده نمایند.
Decision making and visual perception in soccer players under pressure(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۷, Issue ۱,۲۰۲۵
107 - 119
حوزههای تخصصی:
Background: Players are under more pressure in soccer matches. In those conditions, they must use visual information to make better decisions. However, few studies have investigated such conditions of soccer players.Aim: The aim of the present study investigates the effect of under-pressure conditions on decision-making and visual search behavior of soccer players.Materials and Methods: Eighteen soccer players with a mean age of 14.5 (and SD ±1.5) from Tehran Youth Premier League took part in this study. Decision-making task included 60 images of 3 simulated soccer conditions on a monitor including neutral (no pressure), result pressure, and monitoring pressure. During all of these conditions, eye movements were assessed by an eye tracker device.Results: The results of repeated measures ANOVA test showed the speed and accuracy of decision making, the number of fixations and the mean duration of eye fixation were significantly affected in all three conditions. In addition, the results showed a significant reduction in decision-making speed in two conditions of result and monitoring pressures and a significant increase in decision accuracy and the mean number and duration of eye fixation in the two conditions of result and monitoring pressures compared to neutral pressure.Conclusion: Due to the changes in visual and speed-accuracy mechanism of decision making and the importance of these factors in the successful performance of soccer players, it is recommended that soccer coaches create psychological pressure conditions during training sessions, ask players to see with better concentration and attention, and to decide more quickly and accurately so that they can better overcome the challenges in competition environment.
پردازش اطلاعات تک حسی و چند حسی (بینایی و شنوایی) و انسداد تحت فشار بر تصمیم گیری در بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه بینایی سیستم حسی غالب در ورزش است، اما بسیاری از موقعیت ها به یکپارچگی چندحسی نیاز دارند. شایان توجه است که تأثیر محرک های شنوایی با محرک های بینایی در ورزشکاران به طور جامع بررسی نشده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی پردازش اطلاعات تک حسی و چندحسی بر تصمیم گیری تحت فشار است.روش پژوهش: تحقیق به صورت نیمه تجربی با جامعه آماری بازیکنان پسر نخبه بدمینتون انجام گرفت. از بین آنها 13 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. بازیکنان باید در مورد تکلیف تصمیم گیری فضایی بدمینتون، در چهار حالت (محرک بینایی، محرک شنوایی، محرک بینایی-شنوایی همسو و محرک بینایی-شنوایی ناهمسو) در دو شرایط عادی و تحت فشار، پاسخ صحیح می دادند. برای طراحی تکلیف و ارزیابی دقت تصمیم گیری از نرم افزار سایکوپای و برای تحلیل آماری، از واریانس اندازه گیری های مکرر (4×2) در سطح معنا داری 0/05 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد دقت تصمیم گیری بازیکنان نخبه بدمینتون در حالت بینایی-شنوایی همسو (چندحسی) به طور معناداری بهتر از حالت های تک حسی بینایی و شنوایی به صورت مجزا، به ویژه در شرایط تحت فشار بود. همچنین دقت تصمیم گیری در حالت بینایی-شنوایی ناهمسو، نسبت به سه حالت دیگر، به طور معناداری کمتر بود.نتیجه گیری: می توان گفت یکپارچگی چندحسی (بینایی-شنوایی) نسبت به پردازش تک حسی (بینایی یا شنوایی) سبب بهبود عملکرد بیشتری در دقت تصمیم گیری بازیکنان نخبه بدمینتون می شود که بر اساس نظریه پردازش اطلاعات، قابل تبیین است. همچنین نتایج نشان داد تصمیم گیری در هر چهار حالت حسی در شرایط تحت فشار، بهتر از شرایط عادی بود، که می توان دلیل آن را به سطح بالای تجربه و مهارت ورزشکاران در شرایط تحت فشار نسبت داد.
مدل سازی کسری بودجه در صندوق های مختلف سازمان بیمه سلامت ایران و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۲
1 - 37
حوزههای تخصصی:
امروزه تأمین مالی از طریق بیمه های درمانی، به عنوان یکی از مهم ترین منابع تأمین مالی در بخش سلامت، شناخته می شود. در این راستا، بهبود و ارتقای میزان رضایتمندی بیمه شدگان و افزایش دسترسی آن ها به خدمات درمانی از جمله مهم ترین اهداف سازمان های بیمه درمان هستند و سازمان هایی موفق خواهند بود که امکان دسترسی به خدمات مناسب بدون تحمیل بار مالی به بیمه شدگان خود را فراهم آورند. بنابراین تعادل در منابع درآمدی و هزینه های سازمان های مورد نظر از اهمیت بسزایی برخوردار است. با توجه به این مسئله، هدف پژوهش حاضر، بررسی توازن بودجه در پنج صندوق سازمان بیمه سلامت ایران در فاصله زمانی 1398- 1387 با استفاده از داده های ماهانه و نیز تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر کسری بودجه این صندوق ها (حق بیمه، فرانشیز، هزینه های درمان، هزینه های بالاسری و تعداد خدمات خریداری شده صندوق های مختلف سازمان بیمه سلامت ایران) از دیدگاه نقش واسطه ای آن ها در بازپرداخت هزینه ها، مدیریت رفتار و خرید خدمات درمانی با بهره گیری از مدل تصحیح خطای برداری پانل، در جهت ارائه راهکار برای رفع کسری بودجه، است. نتایج نشان داد در بلندمدت دو متغیر فرانشیز پرداخت شده توسط بیمه شدگان و حق بیمه پرداختی به صندوق های مختلف سازمان بیمه سلامت ایران، اثر منفی بر کسری بودجه صندوق های مذکور داشتند. در مقابل، افزایش هزینه های درمان و بالاسری و تعداد خدمات خریداری شده صندوق های پنجگانه، منجر به تشدید معضل کسری بودجه این صندوق ها شد.
ارتباط ذهنی سازی با رضایت جنسی زنان : نقش میانجی گر خلق منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (شهریور) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۰
۱۸۳-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: ذهنی سازی یک عامل کلیدی در عملکرد اجتماعی و سلامت روان است. با این حال، تأثیر آن بر بهزیستی و رضایت جنسی اخیراً توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. از آنجای که بین ذهنی سازی سبک های دلبستگی و تنظیم هیجانی اثرات متقابلی وجود دارد بررسی ذهنی سازی با حالت های خلقی و رضایت جنسی یک ضرورت پژوهشی برای انجام تحقیقات در این حوزه و یک ضرورت تجربی برای استفاده از مداخلات مبتنی بر ذهنی سازی است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط ذهنی سازی با رضایت جنسی زنان با توجه به نقش میانجی خلق منفی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر وش یک مطالعه مقطعی (توصیفی- همبستگی) که به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری را کلیه دانشجویان متاهل زن دانشگاه های تهران در سال 1400-1401 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 637 نفر از دانشجویان زن متأهل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های ذهنی سازی (فوناگی، 2016)، مقیاس اضطراب و افسردگی و استرس (لوی باند، 1995) و مقیاس رضایت جنسی (مستون، 2005) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS.22 و AMOS.24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرون نشان داد که بین ذهنی سازی (مؤلفه اطمینان) با رضایت جنسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0 >P). بین ذهنی سازی (مؤلفه عدم اطمینان) و خلق منفی با رضایت جنسی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 >P). نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی برازنده با داده هاست و مؤلفه عدم اطمینانبه صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق خلق منفی بر رضایت جنسی زنان تأثیر می گذارد. همچنین ضریب استاندارد غیرمستقیسم مؤلفه اطمینان به رضایت جنسی از طریق خلقی منفی معنی دار بود. نتیجه گیری: این پژوهش با مدل های پاسخ جنسی زنان مطابقت دارد و حمایت اولیه از پیوند حالت خلقی و رضایت جنسی را نشان می دهد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که رضایت جنسی پدیده تک علتی نیست و برای درمان آن بایستی از متغیرهای فراتشخیصی (ذهنی سازی و تنظیم هیجانی) نیز استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (شهریور) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۰
۲۹۱-۲۷۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب و نگرانی بیش از حد و مداوم که کنترل آن دشوار است و با فعالیت های روزمره تداخل دارد، ممکن است نشانه اختلال اضطراب فراگیر باشد. در سال های اخیر، تکنیک های دیجیتال، مانند واقعیت مجازی همراه با مداخلات روانشناختی سنتی تر مورد استفاده قرار گرفته اند. بنابراین به کارگیری این مداخلات به خاطر مقون به صرف بودن در کنار مداخلات سنتی یک ضرورت پژوهشی و تجربی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی درمان ترکیبی واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد داری علائم اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره رکن منطقه 3، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی بهزیستی منطقه 6 و خدمات روانشناختی و مشاوره آریاز منطقه 6 تهران در سال 1401 بودند. نمونه شامل 45 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که به شیوه هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. پیش آزمون برای هر سه گروه شرکت کننده توسط پرسشنامه های اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزیر و همکاران، 2006) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و فندروال، 2010) اجرا شد و گروه های آزمایش بصورت مجزا و هفتگی مداخله را طی 8 جلسه دریافت نمودند. داده ها با آزمون تحلیل تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که در هر دوگروه آزمایش درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری در انعطاف پذیری شناختی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 >P). نتایج حاصل از آزمون های تعقیبی بنفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر افزایش انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است.
تجربه زیسته بیماران فلج مغزی از فرآیند درمان: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (مهر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۱
۱۶۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعه تجربه زندگی بیماران فلج مغزی از فرآیند درمان، اهمیت بسیاری در ارتقای بهبود و کیفیت زندگی این افراد دارد. این نوع مطالعات، با ارائه دیدگاه ها و تجارب واقعی بیماران، می تواند به پزشکان و متخصصان سلامت کمک کند تا بهترین روش های درمانی را با توجه به نیازها و تجربیات واقعی بیماران بررسی و به کار بگیرند. هدف: هدف پژوهش حاضر مروری بر تجربه زیسته افراد با فلج مغزی از درمان و متخصصان در شهر جدید پرند بود. روش: روش مطالعه حاضر پدیدارشناسی از نوع توصیفی بود، میدان پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به فلج مغزی در شهر پرند بود که از میان آنها 15 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها به شناسایی 3 مضمون شامل اضطراب ها و نگرانی ها، انتظارات و امید به درمان و 11 زیرمضمون، افزایش شدت معلولیت، هزینه های درمان و نداشتن بیمه درمانی مکمل، ترک همسر به دلیل افزایش شدت معلولیت، نبود متخصص، اطمینان از درمان قطعی، رایگان کردن خدمات درمانی، بی تفاوتی نسبت به درمان به دلیل افزایش سن، نبود درمان قطعی در بین افراد، به دلیل مراجعه مکرر و نگرفتن جواب قطعی ناامید شدن، ناتوانی متخصصین در تشخیص و درمان به موقع، ایمان به معجزه و پیشرفت علم استخراج شد. نتیجه گیری: این نتایج می توانند به پزشکان و متخصصان سلامت کمک کنند تا راه حل های مناسب تری را برای درمان و مدیریت بهتر بیماران فلج مغزی پیشنهاد دهند.
آموزش حقوق کاربردی با راهکارهای نوین
حوزههای تخصصی:
با توجه به فاصله میان آموزش نظری دانشگاهی و نیازهای عملی بازار کار حقوقی، این مقاله به بررسی راهکارهای مؤثر برای ارتقای آموزش حقوق در دانشگاه ها می پردازد. در حال حاضر، بسیاری از دانشجویان حقوق پس از فارغ التحصیلی با چالش هایی مانند عدم آشنایی کافی با رویه های عملی، ضعف در مهارت های ارتباطی و عدم تجربه در مواجهه با پرونده های واقعی روبه رو هستند. این پژوهش راهکارهایی مانند برگزاری کارگاه های آموزشی، شبیه سازی دادگاه، توسعه مهارت های نرم، ایجاد فرصت های کارآموزی و استفاده از فناوری های نوین را پیشنهاد می کند. هدف این راهکارها، آماده سازی بهتر دانشجویان برای ورود به عرصه حرفه ای و کاهش فاصله میان آموزش دانشگاهی و نیازهای واقعی بازار کار است. علاوه بر این، مقاله نقش دانشگاه ها را در ایجاد پلتفرم های آموزشی آنلاین، ارائه خدمات مشاوره ای در حوزه کسب وکار و توسعه شبکه های حرفه ای بررسی می کند. از سوی دیگر، بر اهمیت بازنگری در برنامه های درسی، تعامل بیشتر با نهادهای حقوقی و گسترش روش های آموزشی مبتنی بر تجربه تأکید می شود. استفاده از ابزارهای دیجیتال مانند هوش مصنوعی در تحلیل پرونده ها، بهره گیری از کلینیک های حقوقی دانشگاهی و همکاری میان دانشگاه و مراکز حقوقی می تواند نقش مهمی در بهبود توانمندی های دانشجویان داشته باشد. اجرای این روش ها می تواند به بهبود نظام آموزش حقوق، افزایش مهارت های کاربردی دانشجویان و تربیت وکلای توانمند، متعهد و آگاه از تحولات روز کمک کند. همچنین، ایجاد بستری برای آموزش های چندرشته ای که حقوق را با فناوری، مدیریت و اقتصاد ترکیب کند، می تواند به فارغ التحصیلان کمک کند تا در بازار کار رقابتی امروز موفق تر عمل کنند.
بررسی تطبیقی مسئولیت مدنی ناشی از خسارات حیوانات در حقوق ایران و انگلستان: از نظریه تقصیر تا مسئولیت مطلق
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی مسئولیت مدنی ناشی از خسارات وارد شده توسط حیوانات در حقوق انگلستان و ایران انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحقیق تطبیقی استفاده شده و قوانین موضوعه، رویه قضایی، و نظریات حقوقی در هر دو نظام حقوقی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در حقوق انگلستان، مسئولیت مدنی ناشی از حیوانات بر دو مبنای تقصیر و مسئولیت مطلق استوار است و قانون حیوانات 1971، مبانی خاصی برای حیوانات خطرناک و غیرخطرناک ارائه می دهد. در حقوق ایران نیز، ماده 334 قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی بر مبنای نظریه تقصیر به مسئولیت مالک یا متصرف حیوان پرداخته اند. نتیجه گیری نشان می دهد که با وجود اشتراکات مفهومی بین دو نظام حقوقی، حقوق انگلستان به دلیل پیشینه طولانی تر و تنظیم دقیق تر، حمایت بیشتری از زیان دیدگان به عمل می آورد، در حالی که در حقوق ایران نیاز به بازنگری و تکمیل قوانین در این حوزه مشهود است.
ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی از منظر جرم شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
143 - 154
حوزههای تخصصی:
دولت متعهد به ارائه خدمات عمومی به شهروندان است و ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی به دلیل گسترده تأثیرگذاری نقش دولت، تأثیرات گسترده و عمومی برجای می گذارد. به عبارتی، ترک فعل مجرمانه درصورتی که مرتکب آن، مقام دولتی و یا دارای سمت رسمی باشد، ممکن است موجد آسیب ها و تبعاتی در سطوح کلان گردد و همین امر، مطالعه جوانب مختلف ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی را ضروری و اجتناب ناپذیر نموده است. از طرفی از آنجا که ارزیابیِ شیوه جرم انگاری، فرآیند کشف و تعقیب و کاستی های موجود در حوزه های تقنینی، قضایی و اجراییِ مرتبط با پدیده مجرمانه یکی از مهم ترین رسالت های جرم شناسی حقوقی است، بنابراین در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی به تحلیل ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی از منظر مطالعاتی مورد اشاره پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر جرم شناسی، ترک فعل مجرمانه مقامات دولتی، معلول عوامل مختلفی همچون ساختار اداری نامناسب، عدم به کارگیری و اِعمال نظریه انتخاب عمومی، ضعف نظام عدالت کیفری در راستای اتخاذ رویکرد واکنشی افتراقی و همچنین چالش های موجود در حوزه سازوکارهای نظارتی است. نتیجه این که استفاده از سیستم نظارت الکترونیک، خسارت محورنمودن تدابیر واکنشی علیه جرایم، حذف عنصر روانی و مطلق فرض نمودن جرم ارتکابی، جرم انگاری علی حده ترک فعل ها در متون قانونی مصوب و استفاده از سازوکارهای مبتنی بر دام گستری و نظارت مستمر را می توان از مهم ترین راهبردها به منظور مقابله و کاهش ترک فعل های مجرمانه مقامات دولتی، قلمداد نمود.
شناسایی روش های اثبات انگیزه در نظام قانون گذاری و رویه قضایی ایران با تأکید بر جرایم امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
181 - 191
حوزههای تخصصی:
انگیزه یکی از ارکان عنصر معنوی است که معمولاً تأثیری در تحقق عمل مجرمانه، مسؤولیت کیفری و مجازات ندارد؛ با این وجود در سال های گذشته توجه قانون گذار کیفری به این رکن، بیشتر از پیش معطوف شده و میزان تأثیر آن در عنصر معنوی، افزون گردیده است. جرایم امنیتی از مهم ترین جرایمی هستند که نقش انگیزه در تحقق و یا میزان مجازات آن ها، غیرقابل انکار است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی به شناساییِ مهم ترین روش های اثبات انگیزه در نظام قانون گذاری و رویه قضایی ایران با تأکید بر جرایم امنیتی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سطح قانون گذاری، سازوکارهایی همچون تشکیل پرونده شخصیت و نیز توجه به اماره زمان ارتکاب جرم، از مهم ترین روش ها به منظور اثبات انگیزه در جرایم امنیتی می باشند. در سطح قضایی نیز روش هایی همچون تفویض اختیار به ضابطین خاص و نیز ارجاع امر به کارشناس، ازجمله مهم ترین روش های پیش روی قضات در این حوزه هستند، اگرچه که هریک از روش های فوق، حسب مورد قابلیت نقض حقوق دفاعی متهم و اخلال در رسیدگی در مهلت معقول را دارا می باشند.
مطالعه تطبیقی قوانین و سیاست گذاری های هوش مصنوعی در کشورهای پیش رو و ارائه پیشنهاداتی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱
351 - 375
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع استفاده از هوش مصنوعی با چالش ها و تهدیدهایی همراه است. ازجمله این چالش ها می توان به استفاده از راه حل های نامناسب اخلاقی و نادیده گرفتن حریم خصوصی کاربران، نگرانی های امنیتی مرتبط با سایبری، تقلب و تقلید و همچنین تبعیض و نابرابری اشاره کرد. از طرفی، بیشتر فنّاوری های هوش مصنوعی به صورت جعبه سیاه عمل می کنند و عملکرد دقیق آن ها مشخص نیست. در همین راستا، نیاز به تدوین قوانین و مقررات هوش مصنوعی، به منزله چهارچوبی حمایتی در طراحی، ساخت و استفاده ایمن از این فنّاوری، وجود دارد. نیاز به قانون گذاری در زمینه هوش مصنوعی در کشورمان ایران نیز به دلیل مواجهه با چالش های برشمرده ضرورتی انکارناپذیر است. درحال حاضر، قانون مشخصی در این زمینه در کشورمان تدوین نشده و حتی مرجع قانون گذاری برای هوش مصنوعی مشخص نشده است؛ لذا در پژوهش حاضر با بررسی قوانین و سیاست گذارهای انجام شده در زمینه هوش مصنوعی در کشورهای پیش رو جهان و با درنظرگیری نیاز های کشور، پیشنهاداتی برای قانون گذاری در زمینه هوش مصنوعی در ایران ارائه می شود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس کامپیوتری سنجش نیم رخ حسی کودکان با اختلال طیف اتیسم- نسخه والدین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان با اختلال طیف اتیسم اغلب با مشکلات پردازش حسی مواجه اند. شناسایی دقیق نیم رخ حسی آنان می تواند نقش مهمی در طراحی مداخلات درمانی و آموزشی داشته باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی یک مقیاس کامپیوتری برای سنجش نیم رخ حسی کودکان با اختلال طیف اتیسم - نسخه والدین انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات روان سنجی است. جامعه آماری شامل والدین (یا مراقبین اصلی) ۸۰۰ کودک دارای اختلال طیف اتیسم در تهران در سال ۱۴۰۲ بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه محقق ساخته نیم رخ حسی بود. برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای روایی همزمان از ابزار پردازش حسی سه بعدی استفاده شد. برای سنجش پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ و امگای مک دونالد بهره گرفته شد. داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و AMOS نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: در تحلیل عاملی اکتشافی، در بُعد حس طلب و حس گریز، هفت عامل (لامسه، عمق، وستیبولار، دیداری، شنیداری، بویایی و چشایی) استخراج شد. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول وجود این عوامل و تحلیل مرتبه دوم، قرار گرفتن آن ها در قالب دو ساختار حس طلب و حس گریز را تأیید کرد. ضرایب همبستگی بین این ابعاد و زیرمقیاس های ابزار پردازش حسی سه بعدی معنادار و مثبت بودند. ضرایب پایایی همه عوامل بیش از 7/0 گزارش شد. نتیجه گیری: مقیاس کامپیوتری نیم رخ حسی کودکان با اختلال طیف اتیسم از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری مناسب در پژوهش ها و ارزیابی های بالینی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این مقیاس در برنامه های غربالگری و درمانی، و بررسی اعتبار آن در گروه های سنی و فرهنگی مختلف توصیه می شود
بررسی اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خودتأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دچار اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: خود تأملی و کفایت اجتماعی دوبعدی هستند که در اختلال سلوک در دوران نوجوانی و اختلالات شخصیت در دوران بزرگسالی زمینه را برای مشکلات درون و بین فردی فراهم می کنند. هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خود تأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال سلوک انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان دارای اختلال سلوک 14 الی 17 سال پسر کانون اصلاح و تربیت شهر بجنورد در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر بجنورد بود که به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود و خروج از مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی 15 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی بر من بالغ را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه خود تأملی و بینش (گرانت و همکاران، 2001) و کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خود تأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال سلوک مؤثر بوده است (05/0 ≥P). همچنین اثر مداخله پس از پیگیری یک ماهه حفظ شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج غربالگری اختلالات رفتاری در مدارس و به کارگیری مداخلات چند سطحی مبتنی بر شواهد که متمرکز بر فرد، خانواده و جامعه باشد در پیشگیری و انجام آن در سطح زندان ها برای افراد دارای اختلال سلوک در بازتوانی آن ها با جامعه اثربخش باشد.
تبیین ظرفیت های شهرسازی وکالتی جهت ارتقای شاخص های اجتماعی در شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهرهای کوچک شمال استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
97-112
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا با ارائه الگویی از شهرسازی وکالتی در شهرهای کوچک به روشن ساختن ظرفیت های شهرسازی وکالتی در جهت ارتقای شاخص های اجتماعی شهرهای کوچک بپردازد. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی و اکتشافی – تبیینی با روش ترکیبی (کیفی - کمی) است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مسئولان اجرایی شهرهای کوچک شمال استان همدان و با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی و تاکتیک تحلیل محتوای مصاحبه (تحلیل تم) و نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2020 و نرم افزار iMindMap 9 مؤلفه های شهرسازی وکالتی در شهرهای کوچک و نمودار شبکه مضامین ارائه شد. در بخش کمی تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است و جهت سنجش نسبت روایی محتوایی و انجام مراحل تکنیک دلفی از آزمون های T تک نمونه ای و ضریب کندال تحت نرم افزار کمی SPSS نسخه 26 استفاده شد و جهت سنجش مطلوبیت برازش الگوی کمی پژوهش از روش تحلیل عاملی تأییدی به کمک آزمون های روایی همگن بودن، روایی همگرا و واگرا و آزمون پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تحت نرم افزار PLS نسخه 3 انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی بر مبنای اشباع نظری بر اساس کدهای استخراجی از مصاحبه با پنل خبرگان و در بخش کمی 384 نفر از شهروندان و شهرهای کوچک شمال استان همدان که شامل شهرهای کبودرآهنگ، رزن و دمق انتخاب شد. در نتایج به دست آمده از تحلیل معادلات ساختاری تحت نرم افزار PLS مشخص شد که الگوی شهرسازی وکالتی به دست آمده برای شهرهای کوچک در ارتقا شاخص های اجتماعی از برازش مطلوبی برخوردار بودند و شهرسازی وکالتی به میزان 79 % بر شاخص های اجتماعی تأثیر می گذارد، بنابراین در کل می توان نتیجه گرفت که میان قابلیت های شهرسازی وکالتی با ارتقای شاخص های اجتماعی در شهرهای کوچک ارتباط مؤثری وجود دارد و پیش بینی می شود که در یک نمونه بزرگ تر نیز از همان جامعه (در سایر شهرهای کوچک)، فرضیه پژوهش تأیید گردد.
ایستارهای کنترل کارکنان بد قلق؛ کند و کاوی در متنِ نامه ها، خطبه ها و حکمت های امیرالمؤمنین علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف معرفی ایستارهایی برای کنترل کارکنان بدقلق از نظرگاه امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام انجام شد. روش: پژوهش پیش رو، از نظر ماهیت داده ها، در زمره پژوهشهای کیفی تعریف می شود. محققان به منظور کاوش عمیق در متنِ نامه ها، خطبه ها و حکمتهای حضرت علی(ع) در کتاب گرانمایه نهج البلاغه، از روش تحلیل مضمون و راهبرد شبکه مضامین بهره بردند. یافته ها: از بین 88 کد شناساشده، 22 مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده در قامت مضمون فراگیر «ایستارهای کنترل بدقلقان»، شبکه مضامین پژوهش پدیدار شد. نتیجه گیری: از آنجا که حضور بدقلقان آفتی برای رشد و ترقی سازمانها به شمار می رود، آگاهی مدیران نظام اداری از شش ایستار سیاق حسنه اخلاق تعاملی، قانون گرایی و قانون مندی، چتر نظارت مدیریتی، سیاق حسنه رفتار سازمانی، مدیریت تعارض و رهبری اثربخش، منجر به کنترل آنها در بدنه سازمانها شده، زمینه هدایت و توسعه کارکنان بدقلق و تبدیل آنها به کارگزارانی سودمند فراهم می شود.
مسئله بی حجابی: ستیز فرهنگی و کنشی سیاسی و امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مسئله شناسی بی حجابی در جامعه ایران انجام شد. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی زمینه ای و با بکارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از اساتید (14 مرد و 6 زن) رشته های علوم اجتماعی و آینده پژوهی از دانشگاه های تهران، علامه طباطبائی و شهید بهشتی به عنوان جامعه نخبگانی مصاحبه شد. روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری بود. متن مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار 10MAXQDA کدگذاری شد. نتایج نشان داد ستیز فرهنگی و کنش سیاسی و امنیتی بی حجابی در ایران به عنوان مقوله هسته پژوهش در دو قالب عدم پذیرش حجاب به عنوان یک تکلیف قانونی و شکل گیری اعتراض در قالب نافرمانی مدنی به شکل عادی سازی پوشش های ناهنجار نمایان شده است. همچنین مقوله هایی چون تغییر تدریجی فضای گفتمانی جامعه زنان به ازای افزایش بهره مندی علمی و شکل دهی به جنبش های اجتماعی، کم رنگ شدن فضا-مکان های زنانه و محوری شدن فضا-مکان خیابان به عرصه کنشگری زنانه و همراهی مرجعیت الگویی در قالب سلبریتی ها در باورمندی به پدیده بی حجابی به عنوان عوامل ستیز فرهنگی جامعه شناسایی شد که در مواجهه با آنها، راهکارهایی نظیر ِفعال کردن مکانیسم و شیوه های بازدارندگی بدحجابی و بی حجابی از مسیر تقویت بنیان خانواده، اجتناب از دوگانه سازی گفتمان شرعی -الزام قانونی، کثرت گرایی فرهنگی-سیاسی سبک زندگی مطابق با قواعد نظام و اتخاذ سیاستگذاری مناسب در محیط های کسب و کار خصوصی و غیر خصوصی از طریق ارائه دستورالعمل های خاص مربوط به نوع پوشش در محیط های کسب وکار و تقویت گفتمان اقناع سازی ارائه شد. با توجه به نتایج پژوهش، برای جلوگیری از نافرمانی مدنی به کنش سیاسی توجّه همزمان به دو بعد فرهنگی و سیاسی حجاب به صورت توأمان پیشنهاد می گردد.
بررسی اثربخشی مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
219 - 241
حوزههای تخصصی:
یکی از خدماتی که از پیامدهای بیماری کرونا متاثر شد، خدمات مشاوره و روانشناختی بود. در حالی که قبل از این بیماری افراد به صورت حضوری از خدمات مشاوره و روانشناختی بهره می بردند ولی در حال حاضر با وضعیت جدید روبرو شده به طوری که ادامه خدمات با استفاده از ابزارهای ارتباطی از راه دور ممکن خواهد بود و لذا آموزش ها و خدمات روانشناختی نیز به سمت و سوی خدمات غیرحضوری سوق پیدا کردند. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در افراد مطلقه شهرستان ایذه در سال 1400 بود. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه مداخله و گروه گواه بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی افراد مطلقه شهرستان ایذه در سال 1400بودند. نمونه آماری شامل 24 نفر، دو گروه 12 نفره (گروه اول با مداخلات آنلاین و گروه دوم بدون مداخله) بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس برای گروه آزمایش مداخلات آنلاین (پروتکل مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق صادقی، گودرزی و کریمی ثانی، 1400) طراحی شده در یک اپلیکیشن در مدت 6 ماه و گروه کنترل بدون مداخله انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، مقیاس اضطراب بک و پرسشنامه کیفیت زندگی وبر و شربون بود. یافته ها نشان داد که مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در افراد مطلقه شهرستان ایذه موثر می باشد. بنابراین در زمان آموزش های غیرحضوری می توان از این اپلیکیشن برای سازگاری بعد از طلاق افراد مطلقه استفاده کرد.