مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳
112 - 122
حوزههای تخصصی:
Urartians ruled over the shores of lakes Van, Çildir, Sevan, and Urmia ca. 900 to 700 BC. Their presence in the east of Lake Urmia has been previously studied according to the inscriptions of Argišti I in Javanqale, Sarduri II in Seqindel, and Argištri II in Razliq, Nashteban, Shisheh, and Sarab, in addition to the inscribed discs from Varzeghan. There was not a single piece of evidence of Rusa I’s dominance over the region, unless the discovery of Qarajalu Urartian inscription. The severely damaged rock inscription contains his conquest of the region in Qaradaq area, along with constructing a fortification to the east of Urmia Lake. A possible route for his campaign through the east could be Ahar Chay Gorge and Qaradagh mountains, as they were well aware of the significance of the eastern shores of the lake. The authors aim to describe and analyze this inscription as the first footprint of Rusa, Son of Sarduri, in the region as the conqueror and constructor.
Pyramid model of willingness to communicate versus communicative tasks: Can they reduce EFL learners' speaking barriers?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۲ , ۲۰۲۵
77 - 105
حوزههای تخصصی:
The present explanatory mixed methods study was designed to investigate the difference between the effects of using the pyramid model of Willingness to Communicate (WTC) and Communicative Tasks (CTs) on reducing Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners' speaking barriers. The participants were 57 Iranian EFL learners selected based on convenience sampling from a language institute in Tehran. The Preliminary English Test (PET) results verified their homogeneity. To foster a stronger spirit of cooperation among the participants, they were placed in three different classes based on their tendencies; hence, the researchers could consider them as three groups: the Pyramid Model Group (PMG), the Communicative Tasks Group (CTsG), and the Conventional Approach Group (CAG) each including 19 participants. The PMG received instructions pertaining to the six levels of PM in willingness to communicate (WTC), while the CTsG received instructions based on information gap, reasoning gap, and opinion gap activities. The CAG relied on the Audio-Lingual Method (ALM), which the institute regularly followed. Accordingly, the three groups went through pretesting, intervention, and post-testing. The participants completed a speaking barriers survey as pre- and post-tests. Then, ten participants from the three groups were randomly selected and interviewed about the impact of the methods they had experienced on their speaking barriers. The Analysis of Variance (ANOVA) revealed the priority of the pyramid model of WTC over communicative tasks and conventional teaching in reducing learners' speaking barriers. The interview results also confirmed the quantitative findings indicating that anxiety, learners' low self-confidence, along with linguistic and instructional barriers could be reduced through being exposed to the pyramid model instructions. The results can be helpful for ELT professionals, EFL teachers and learners, and other stakeholders to hold more thriving L2 speaking classes.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت هیجان بر رفتارهای خشونت امیز و مولفه های آن بر دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان تبریز سال تحصیلی 1403-1402
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
84 - 93
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت هیجان بر رفتارهای خشونت امیز و مولفه های آن بر دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر تبریز انجام یافته است. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی به روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. از میان جامعه آماری پژوهش که شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بوده است، نمونه آماری متشکل از 30 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آموزش مهارت های مدیریت هیجانی و یک گروه کنترل جای دهی شدند. بعد از اجرای پیش آزمون دانش آموزان به صورت تصادفی در یک گروه 10 نفری آزمایش و یک گروه 10 نفری گواه تقسیم بندی شدند گروه یک آموزش های مبتنی بر مهارت های مدیریت هیجانی مبتنی بر فرایند گراس دریافت کردند و گروه دوم هیچ گونه آموزش دریافت نمی کردند.ابزار گرداوی اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه خشم و رفتارهای خشونت امیز کودکان نیلسون و همکاران (۲۰۰۰) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با پیش فرض های نرمال بودن توزیع نمارت از طریق آزمون شاپیرو ویلک، مفروضه همگنی شیب رگرسیون ها با استفاده از اثر متقابل گروه x پیش ازمون و ازمون لورین برای همگنی خطای واریانس متغیر وابسته در گروه ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 27spss استفاده می شود. نتایج پژوهش نشان داد. بین گروهی که تحت اموزش مهارت های مدیریت هیجان قرار گرفته بودند با گروه کنترل اختلاف معنی داری وجود نداشت.
Neurotransmitters and the Behavior of Individual Investors: Exploratory and Confirmatory Factor Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Neurotransmitters are the chemical messengers nerve cells use to transmit signals to target cells. Neurotransmitters affect the behavioral aspects of investors' performance. Therefore, this study investigated neurotransmitters' effect on individual investors' behavior by using structural equation modeling. To achieve this goal, exploratory and confirmatory factor analysis has been used. The study is applied research and utilizes a survey methodology. The required data were collected through the distribution of questionnaires among 315 individual investors. This study was done in the Tehran stock exchange's second and third seasons of 2023. According to the research, neurotransmitters through eight components of adrenaline or epinephrine, noradrenaline or norepinephrine, dopamine, serotonin, GABA (gamma-aminobutyric add), acetylcholine, glutamate, and endorphins affect the behavior of individual investors. Based on the second-order confirmatory factor analysis, the GABA component (0.39) has the highest impact, and adrenaline or epinephrine (0.25) has the least effect on the behavior of individual investors. The findings indicate the necessity of redefining rationality and considering its effects on investors' decisions and behavior.
شناسایی عوامل کلیدی موثر در عدم تحقق پذیری شاخص های توسعه انسانی در نواحی پیراشهری چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
173 - 192
حوزههای تخصصی:
چابهار به عنوان دورازه توسعه شرق کشور دارای فرصت های اقتصادی متعددی است، ولی متاسفانه پایین ترین رتبه را در شاخص توسعه انسانی را داراست. بر این پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی موثر در عدم تحقق پذیری شاخص های توسعه انسانی در نواحی پیراشهری چابهار انجام شده است. از این رو، نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش کیفی-کمی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای و مدل (F-ARAS)، استفاده شده است. نتایج نشان داد، مقولات (حاشیه شدن چابهار از توسعه، محدودیت در زیرساخت ها و عدم بهره گیری از پتانسیل ها و کشف استعدادها) به عنوان عوامل علی شناسایی شدند، که از بین آنها، حاشیه شدن چابهار از توسعه با مقدار وزن 421/0، بیشترین میزان اهمیت را شامل شد. سپس مقولات (عدم بهره گیری مطلوب از سرمایه اجتماعی، عدم تنوع بخشی اقتصادی و توزیع نامناسب امکانات پزشکی و بهداشتی) به عنوان عوامل زمینه ای شناسایی شدند، که از بین آنها عدم تنوع بخشی اقتصادی با مقدار وزن 419/0، بیشترین میزان اهمیت را شامل شد. در ادامه نیز مقولات مقوله (نبود حکمروایی خوب و رویکرد متمرکز در برنامه های توسعه) به عنوان عوامل مداخله گر شناسایی شدند، که از بین آنها، رویکرد متمرکز در برنامه های توسعه با وزن 425/0، بیشترین میزان اهمیت را شامل شده است. در نهایت، (پیوند صنعت با دانشگاه، توسعه آموزش و توسعه برنامه راهبردی و سرمایه گذاری)، به عنوان راهبردهای موثر در توسعه شاخص های انسانی در نواحی پیراشهری چابهار شناسایی شدند، که از بین آنها توسعه برنامه راهبردی با مقدار وزن 409/0، بیشترین میزان اهمیت را شامل شد.
مطالعه تأثیر هواویزها بر ویژگی های ابر و توفان های تندری در مناطق غرب و جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
104 - 122
حوزههای تخصصی:
هواویزها ذرّات جامد یا مایع معلق در جوّ هستند که از منابع طبیعی و انسان زاد انتشار می یابند و با جذب و پراکندگی تابش های طول موج کوتاه خورشیدی و طول موج بلند زمینی به طور مستقیم بر توازن تابشی جوّ اثر می گذارند. از آنجائی که هواویزها نقش عمده ای در هسته زایی قطرک های ابر و بلورهای یخ به صورت ناهمگن دارند، به طور غیرمستقیم بر فرایندهای خردفیزیکی ابر نیز تأثیر می گذارند. پیچیدگی سازوکار مربوطه موجب شده تا بررسی آ نها در خلال توفان های تندری از اهمّیّت بیشتری برخوردار شود. در مطالعه حاضر، اثر هواویزها بر ویژگی های ابر در مناطق غرب و جنوب غرب ایران در طی رخدادهای توفان تندریِ سال های 2000 تا 2014 بررسی شده است. در این راستا، داده های اندازه گیری شده کسر ابر، ضخامت نوری ابر یخی، فشار و دمای قلّه ابر و عمق نوری هواویزها (AOD) از سنجنده MODIS برای دو منطقه متفاوت اقلیمی R1 و R2 برای بازه مطالعاتی 15 ساله استخراج شد. از سال 2000 تا 2003 از داده های ماهواره Terra و از سال 2003 تا 2014 از داده های ماهواره Aqua استفاده شده است. منطقه R1 به دلیل موقعیت جغرافیایی آن و نزدیکی به بیابان های کشورهای همسایه تحت تأثیر توفان های گردوخاک قرار می گیرد. منطقه R2 ساحلی بوده و بیابان های کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز تراکم کشتی ها سبب ایجاد منابع گوناکون هواویز در این منطقه می شود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزایش هواویزها، کسر ابر را در هر دو منطقه افزایش می دهند (با ضرایب همبستگی به ترتیب برابر 35/0 و 39/0)، اما بسته به نوع هواویزها، اثرات متفاوتی بر ضخامت نوری ابر یخی و ارتفاع قلّه ابر دارند. همبستگی مثبت (54/0) بین AOD و ضخامت نوری ابر یخی در منطقه R1 و همبستگی منفی (25/0-) بین AOD و ضخامت نوری ابر یخی در R2 وجود دارد. همچنین، بین AOD و ارتفاع قلّه ابر در هر دو منطقه به ترتیب همبستگی مثبت 54/0 و 32/0 به دست آمد
تحلیل اصل محرمیت در خانه های بومی گیلان با استفاده از تکنیک نحو فضا(مورد مطالعه: منطقه جلگه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
103 - 117
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول جهان بینی و فرهنگ اسلامی که در زندگی اجتماعی مسلمانان، به عنوان ارزش اخلاقی و فرهنگی در نظر گرفته می شود، اصل محرمیت است که در شکل گیری فضاها نیز تأثیرگذار بوده است. به ویژه در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران که اغلب با تمایل به درونگرایی و ایجاد سلسله مراتب دسترسی به فضاها خود را نشان می دهد؛ اما این مسئله در اقلیم معتدل و مرطوب ناحیه کاسپین که دارای معماری برونگراست؛ مصداق ندارد. ازاین رو اصل محرمیت در این منطقه نمی تواند با ایجاد درونگرایی نمود پیدا کند. لذا کشف چگونگی رعایت اصل محرمیت در معماری برونگرا، هدف اصلی این تحقیق است. بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد با خوانش ساختار فضایی-کالبدی خانه های بومی جلگه گیلان، ارتباط دو اصل برونگرایی و محرمیت را با استفاده از تکنیک نحو فضا شناسایی نماید. جهت دست یابی به این هدف، شش خانه بومی در منطقه جلگه ای گیلان برای نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. تحلیل داده ها با استفاده از روابط ریاضی نحو فضا و نرم افزارهای Depthmap و A-Graph پیرامون دو اصل «سلسله مراتب» و «مکان یابی» انجام پذیرفته است. شاخص های موردمطالعه تحقیق عبارت اند از: همپیوندی، عدم تقارن نسبی، ادغام نسبی، عمق نسبی و عمق متریک. یافته های حاصل از بررسی دو ویژگی سلسله مراتب و مکان یابی نشان می دهد که در الگوهای ساختاری بسته (مربع و مستطیل شکل)، میزان محرمیت بیشتر از الگوهای U و L شکل است. این مسئله به دلیل ساختار فضایی پلان و رعایت سلسله مراتب دسترسی است به طوری که سازمان فضایی خانه ها هر چه از ساختار خطی فاصله گرفته باشد، به همان میزان محرمیت فضایی افزایش یافته است. لذا علیرغم اینکه خانه های بومی گیلان دارای ویژگی برونگرایی هستند ولی این ویژگی مانع از رعایت اصل محرمیت در فضاها نشده است. در نتیجه معماری این خانه ها با هر سطحی از نسبت توده و فضا، به دلیل رعایت سایر اصول سازنده محرمیت همچون سلسله مراتب، مکان یابی و دسترسی، از الگوی محرمیت برخوردارند.
ارزیابی و مقایسه تطبیقی تاب آوری شهری مناطق 5 و 6 کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
27 - 54
حوزههای تخصصی:
شهرها به دلیل فشارهای فزآینده جمعیتی، تغییرات شدید کاربری اراضی و توسعه سریع شهرنشینی محل ظهور و بروز مخاطره های طبیعی و انسانی زیادی است؛ از این رو تاب آوری سکونتگاه های گوناگون شهری اهمیت فراوانی دارد که این اهمیت درباره کلانشهرها بسیار بیشتر است؛ از این رو در پژوهش حاضر میزان تاب آوری شهری، اولویت بندی شاخص های تاب آوری و مقایسه وضعیت تاب آوری دربین مناطق 5 و 6 کلانشهر تبریز بررسی شده است. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است و ماهیت توسعه ای-کاربردی دارد. داده های لازم پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، بررسی میدانی و ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان مناطق 5 و 6 کلانشهر تبریز است. حجم نمونه با استفاده از مدل معادلات ساختاری و روش نمایی گاما معادل 342 نفر برآورد شد. در این پژوهش تعداد 37 شاخص آشکار تاب آوری شهری در قالب 4 شاخص پنهان اجتماعی، اقتصادی، نهادی-مدیریتی و کالبدی-زیرساختی بررسی شد. در این پژوهش شاخص های مکنون با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS و شاخص های آشکار براساس آزمون تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار LISREL و نیز براساس درجه اهمیت و تأثیرگذاری اولویت بندی و خلاصه سازی و درنهایت، برای تهیه نقشه شاخص های مؤثر از مدل منطق فازی در محیط GIS استفاده شد. نتایج نشان داد که در تاب آوری منطقه 5 کلانشهر تبریز شاخص پنهان اجتماعی با ضریب بتای 384/0 (83/33 درصد) در رتبه اول و بعد از آن هم شاخص های پنهان کالبدی-زیرساختی، اقتصادی و نهادی-مدیریتی به ترتیب با ضرایب بتای 305/0 (87/26 درصد)، 267/0 (52/23 درصد) و 179/0 (77/15 درصد) در رتبه های دوم، سوم و چهارم اهمیت قرار می گیرد. در منطقه 6 کلانشهر تبریز نیز شاخص پنهان کالبدی-زیرساختی با 528/0 (58/42 درصد) در رتبه اول و بعد از آن هم شاخص های پنهان نهادی-مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی به ترتیب با ضرایب بتای 337/0 (18/27 درصد)، 265/0 (37/21 درصد) و 110/0 (87/8 درصد) در رتبه دوم، سوم و چهارم اهمیت قرار می گیرد. همچنین، نتایج نشان داد که بخش های شمال غربی و مرکزی منطقه 5 تبریز به لحاظ تاب آوری وضعیت بهتری داشته است؛ بنابراین در رتبه متوسط رو به بالا قرار می گیرد؛ ولی بخش های جنوبی منطقه 5 تبریز وضعیت بدی به لحاظ تاب آوری دارد. بخش های شمالی منطقه 6 تبریز نیز به لحاظ تاب آوری وضعیت بدی داشته است؛ بنابراین در رتبه متوسط رو به پایین قرار می گیرد؛ ولی بخش های جنوبی و مرکزی منطقه 6 وضعیت بهتری داشته است؛ بنابراین در رتبه متوسط رو به بالا قرار می گیرد.
تأثیر شرایط اقلیمی شهر اهواز بر تحصیل دانش آموزان با استفاده از شاخص های زیست اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳۳
173 - 193
حوزههای تخصصی:
افزایش بازدهی آموزشی و یادگیری دانش آموزان در شرایط محیطی سازگار با فیزیولوژی بدنی آنان امکان پذیر است. بخش عمده این فرایند در محیطی به نام مدرسه شکل می گیرد. درنتیجه، وجود هرگونه شرایط نامطلوب و ناسازگار درمحیط فیزیکی آموزش، به شدت بر یادگیری مطلوب دانش آموز تأثیر می گذارد. هدف این تحقیق بررسی شرایط زیست اقلیمی شهر اهواز در دوره تحصیلی و میزان مطلوبیت و یا نامطلوبی این شرایط برای آموزش است. به همین منظور پس از استخراج داده های اقلیمی(دما، رطوبت نسبی، بارش، ساعات آفتابی و باد) شهر اهواز در یک دوره 22 ساله (2022-2000 ) ، با استفاده از دو شاخص زیست اقلیمی گیونی و اولگی و شاخص زیست اقلیمی - معماری ماهانی دوره های مطلوبی و نامطلوبی آسایش در ماه های مختلف سال استخراج شد. همچنین با استفاده از شاخص اقلیم – معماری ماهانی، الگوی مناسب جهت گیری و معماری شهر اهواز بر اساس شرایط اقلیمی این شهر استخراج شد. نتایج این تحقیق نشان داد، در سه ماه آبان، بهمن و اسفند شرایط زیستی برای دانش آموزان در طول روز مطلوب است. در دو ماه آذر و دی ، هوا در طول روز برای دانش آموزان سرد است.چهار ماه باقیمانده سال تحصیلی(مهر، فروردین، اردیبهشت و خرداد) هوا گرم و گاه داغ است. با توجه به شرایط دمایی و سایر عناصر اقلیمی حاکم در شهر توصیه می شود الگوی معماری مدارس به سمت الگوی زمستانه سوق پیدا کند. به عبارت دیگر الگویی طراحی شود که بتواند حداکثر استفاده را از تابش و نور خورشید برای ایجاد آسایش زمستانه فراهم نماید. بنابراین جهت گیری رو به جنوب مناسب ترین جهت گیری برای مدارس است. با توجه به پرهزینه بودن سازگاری الگوی معماری با شرایط تابستانه و حذف یا تعدیل تابش ورودی به داخل کلاس ها و ایجاد سرمایش برای خنک کردن کلاس ها، رعایت الگوی زمستانه در مدارس اهواز مناسب ترین الگو است.
تحلیل اثرات فضایی حضور مهاجرین استان سیستان و بلوچستان در روستاهای اطراف فیض آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات فضایی مهاجرین بین استانی در سرزمین های مقصد، دارای اهمیت فراوان در برنامه ریزی های روستایی است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر، تعیین اثرات فضایی؛ حضور مهاجرین روستایی استان سیستان بلوچستان در روستاهای پیرامون شهر فیض آباد در شهرستان مه ولات است. این پژوهش بر پایه روش توصیفی – پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات، روش های اسنادی و میدانی به کاررفته است. جامعه آماری این پژوهش 5304 خانوار از ساکنان بومی و مهاجر در 9 روستا از توابع شهر فیض آباد هستند. اندازه نمونه تحقیق بر اساس فرمول کوکران 358 تعیین گردید و با توجه به آمار 6 درصدی مهاجرین، تعداد 337 خانوار بومی و 21 خانوار از مهاجران به روش تصادفی به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند. از آماره های توصیفی (میانگین، درصد و انحراف معیار) و همچنین از آزمون های استنباطی شامل آزمون T تک نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج آزمون t نشان داد که میزان اثرگذاری حضور مهاجرین بر ابعاد فضایی روستاهای موردمطالعه از میانه نظری 3 بالاتر بوده است. دراین بین بعد اقتصادی با میانگین 51/3 بیشترین و بعد کالبدی با میانگین 26/3 کمترین اثر فضایی را داشته است. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان از تفاوت اثرگذاری فضایی در سطح روستاهای موردمطالعه داشته است. علاوه بر این نتایج آزمون اسپیرمن حاکی از آن است که بین تعداد مهاجران و گسترش فضایی – کالبدی روستاهای موردمطالعه ارتباط مستقیم (789/0) و معناداری (sig. = 0/000) وجود دارد.
بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر میزان موفقیت الگوهای تأمین مسکن گروه های کم درآمد، نمونه موردی: مسکن مهر شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
مسکن به مثابه یک نیاز اساسی همواره یکی از چالش های برنامه ریزی دولت ها در چند دهه گذشته بوده است. الگوهای تأمین مسکن برای این گروه نقش کلیدی در رفاه و ثبات زندگی آنها و توسعه کشوردارد. در تجربه چند دهه گذشته الگوهای گوناگونی برای تأمین مسکن کم درآمدها به کار گرفته شده که دستاورد آنها متفاوت بوده است و نکته اساسی این است که پس از صرف منابع مالی چشمگیر و اجرای برنامه ها هنوز مسکن به عنوان نیاز اساسی بسیاری از گروه های تهی دست نقش اصلی را شرایط نامطلوب زندگی آنان دارد. در این راستا هدف از مقاله حاضر، تمرکز بر بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر میزان موفقیت الگوهای تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد در شهر مهاباد قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر نتایج از نوع پژوهش های کاربردی بوده و برای تحلیل داده ها از روش تحقیق کمی و از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 9945 نفر است که با استفاده از تکنیک کوکران تعداد 376 نفر نمونه به دست آمده است که برای اطمینان بیشتر 420 پرسش نامه در بین ساکنان سه پروژه سیدآباد، مکریان و شهرک کارمندان توزیع، گردیده است. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SmartPLS صورت گرفته است و نتایج بر اساس مؤلفه ها و ضرایب مسیر تفسیر شده اند. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که عوامل اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی جزء عوامل کلیدی در موفقیت الگوهای تأمینی مسکن گروه های کم درآمد در شهر مهاباد محسوب می شوند. معناداری تأثیر این عوامل بر موفقیت الگوهای تأمینی مسکن باتوجه به کسب مقادیر t-value بیشتر از 1.96 و مقادیر p-value کمتر از 0.05، مورد تأیید قرار گرفت.
توسعه گردشگری غذا و نقش آن در توانمندسازی زنان ، مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری غذا یکی از انواع جدید گردشگری است که در مسیر رشدقرار گرفته است. زنان در گردشگری غذا نیز مانند سایر بخش های گردشگری نقش دارند. یکی از شروط رشد مدوام گردشگری، بهروری مناسب از منابع انسانی است و زنان به عنوانی نیمی از جامعه انسانی قابل چشم پوشی نیستند. هدف این پژوهش، بررسی نقش توسعه و رشد گردشگری غذا در توانمند سازی زنان شهرستان مریوان است. جامعه آماری جهت انجام این پژوهش از میان زنان شاغل در گردشگری غذا و زنانی که به صورت مستقیم با این زنان در ارتباط بودند، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثر متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله ی نرم افزار اسمارت پی ال اس، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگری غذا در شهرستان مریوان در چند سال اخیر رشد داشته و رشد این بخش از صنعت گردشگری به نوبه خود توانسته روی توانمندسازی زنان به عنوان بخشی حائز اهمیت در جامعه هم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و هم از لحاظ روانشناختی موثر باشد و زنان در طول سال های اخیر از لحاظ هرکدام از این شاخص ها توانسته اند جایگاه خود را تغییر داده و نسبت به قبل رشدکرده اند. با توجه به نرخ بالای بیکاری در این شهرستان و وابسته بودن به بازارچه مرزی، رشد و توسعه گردشگری بخصوص گردشگری غذا با وجود تنوع بالای غذاهای محلی، می تواند سبب افزایش رفاه اقتصادی و افزایش توانایی مالی و تغییر شرایط زندگی این منطقه گردد. بررسی ها نشان داد که فعالیت های انجام شده و مقدار رشدی که در چند سال اخیر ایجاد شده توسط فعالیت های مردمی با دو هدف افزایش اشتغال و حفظ تنوع غذایی منطقه انجام گشته است.
مقایسه و اولویت بندی تهدیدهای محیطی در رویشگاه های طبیعی جنگل های مانگرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
37 - 62
حوزههای تخصصی:
امروزه مانگروها در سراسر جهان تحت تأثیر فشارهای اقتصادی محلی، محرک های بیوفیزیکی و سیستم های اجتماعی-اکولوژیکی با مخاطرات فراوانی مواجه شده اند که شناسایی و اولویت بندی این فشارها و عوامل تهدیدزا از اهمیت بالایی برخوردار است. ازاین رو، در مطالعه حاضر به منظور شناسایی پیشران های تهدیدکننده در رویشگاه های مختلف این منطقه، به ارزیابی عوامل تهدیدکننده در چارچوب مدل مفهومی DPSIR از جمله نیروی محرکه ( D )، فشار ( P )، وضعیت ( S )، اثر ( I ) و پاسخ ( R ) پرداخته شد. همچنین در ادامه پیشران های تهدیدکننده در رویشگاه های مختلف مورد مقایسه و اولویت بندی قرار گرفت. همان طور که نتایج نشان داد 16 پیشران تهدیدکننده در این رویشگاه ها با منشاء انسانی و محیطی شناسایی شد، که دراین راستا 90 عامل تهدیدکننده، منجر به وقوع مخاطرات محیطی در منطقه شده است. از بین این عوامل، 37 عامل با کسب امتیاز بالای 70 درصد در بین رویشگاه های مختلف قابل مشاهده است. علاوه براین، بیشترین پیشران های تهدیدکننده و فشارهای تأثیرگذار بر جنگل های مانگرو ایران مربوط به رویشگاه جزیره قشم- خورخوران و کمترین فشارها و تهدیدات مربوط به رویشگاه شهر جاسک می باشد. همچنین در بین تهدیدات شناسایی شده در منطقه، رژیم نامناسب بارندگی (کمبود بارش) به عنوان عمده ترین عامل تهدیدکننده محیطی در بین رویشگاه های مختلف قابل مشاهده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در برخی از رویشگاه ها هم چون قشم-خورخوران، جزیره مردو، پهل و کولغان که تحت تأثیر چندین عامل تهدیدکننده و فشارهای محیطی هستند، باید در اولویت فعالیت های مدیریتی و برنامه ریزی قرار گیرند. بنابراین، کنترل این تهدیدات مستلزم برنامه ریزی و مدیریتی یکپارچه در سطح رویشگاه های منطقه می باشد.
الگویی برای بهبود رفتارهای محیط زیستی گردشگران با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
83 - 103
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای محیط زیستی گردشگران در راستای توسعه گردشگری سبز، مطالعه حاضر با هدف ارائه الگویی برای بهبود رفتارهای محیط زیستی گردشگران اجرا شده است.
روش شناسی: این پژوهش، ماهیتاً اکتشافی و به لحاظ روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و فعالان طبیعت گردی استان کرمانشاه هستند که 17 نفر با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و با توجه به قاعده اشباع نظری داده ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شده است.
یافته ها: نتایج بیان گر این است که رفتارهای محیط زیستی گردشگران تحت تأثیر عامل علی (آگاهی و مسؤولیت پذیری) و عوامل زمینه ساز (ارزش های فرهنگی مرتبط با محیط زیست و ویژگی های رفتاری-نگرشی میزبانان و ساکنین) و عوامل مداخله گر (منفعت درک شده، شواهد فیزیکی و شواهد رفتاری) قرار می گیرند. راهبردهای توسعه رفتارهای محیط زیستی و پیامدهای حاصل از این رفتارهای نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج بیان گر این است که توسعه رفتارهای محیط زیستی گردشگران موضوعی است که می بایست از ابعاد و جنبه های مختلف مورد توجه قرار گیرد و لازم است تمامی مکانیزم های تأثیرگذار در این فرآیند در برنامه ریزی و سیاست گذاری لحاظ شود.
نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر رویکردی کل نگر به توسعه رفتارهای محیط زیستی گردشگران دارد و سازوکارهای اثرگذار در شکل گیری و بهبود این گونه رفتارها را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داده است.
ابعاد حقوقیِ پویش رسانه ای می-تو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می-تو جنبشی برای حمایت از زنان سیاه پوست بزه دیده تجاوز جنسی بود. با همه گیری این پویش در شبکه های اجتماعی ایران و انتشار اخبار سوء استفاده جنسی در محیط های کاری و انتشار نامه 800 نفر از زنان سینماگر، نگرانی ها در این زمینه افزایش یافت و به موازات آن پرسش های حقوقی زیادی در خصوص ماهیت و پیامد آن مطرح شد. تاکنون پژوهش علمی که این پویش را از منظر موازین حقوقی بررسی کرده باشد، دیده نشد. این نوشتار کیفی است و به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل حقوقی برخی محتواهای می-تویی انجام شده و هدف آن، شناخت ماهیت و پیامدهای حقوقی مشارکت در این پویش است. یافته های پژوهش نشان می دهد پیامد حقوقی مشارکت در پویش، تابع صراحت و نوع انتساب و امکان یا عدم امکان اثبات است. چون بیشتر محتواهای می-تو، ادعای سوء استفاده جنسی ناشی از الزامات حرفه ای است، خلأ قانونی آن باید جبران گردد.
رابطه کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی با اعتیاد به بازی های آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه انجام بازی های آنلاین به بخشی جدایی ناپذیر از سرگرمی های نوجوانان تبدیل شده است، آنچنان که برای برخی از آنان جدا ساختن زندگی از این نوع بازی ها ناممکن شده و اعتیاد به این بازی ها منجر می شود. بررسی ها نشان داده است که برخی توانمندی های شناختی نظیر کارکردهای اجرایی مناسب و باورهای خودکارآمدی می توانند عامل بازدارنده و ضربه گیر اعتیادهای رفتاری مشابه با اعتیاد به بازی های آنلاین شد. هدف: این مطالعه با هدف رابطه کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی با اعتیاد به بازی های آنلاین انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 250 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اختلال بازی اینترنتی (پونتز، 2014)، پرسشنامه توانایی های شناختی (نجاتی، 1392) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (مورگان- جینگز و همکاران، 2004) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکارآمدی تحصیلی و کارکردهای اجرایی با اعتیاد به بازی های آنلاین رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 ≥P). نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که 20 درصد از واریانس اعتیاد به بازی های آنلاین توسط کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: بنابراین کارکردهای اجرایی و خودکارآمدی تحصیلی تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه های پژوهشی، سبب شناسی و درمان اعتیاد به بازی های آنلاین دارد.
بی نزاکتی در محل کار و بیگانگی شغلی: تحلیل نقش میانجی سرمایه اجتماعی و تعدیلگر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بی نزاکتی در محل کار بر بیگانگی شغلی کارکنان با نقش میانجی سرماییه اجتماعی و تعدیلگر سرماییه روان شناختی در سازمان های دولتی استان لرستان بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است که در زمریه پژوهش های توصیفی از نوع علّی قرار می گیرد. جامعیه آماری پژوهش تعداد 1350 نفر از کارکنان ادارات کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد بودند که نمونه ای به تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آنها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های بی نزاکتی در محل کار بلائو و اندرسون (2005)، سرماییه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، سرماییه روان شناختی یوسف و لوتانز (2007) و بیگانگی شغلی نایر و ووهرا (2010) استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشاناز بی نزاکتی در محل کار اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان و اثر منفی و معناداری بر سرماییه اجتماعی دارد. سرماییه اجتماعی نیز اثر منفی و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان دارد. همچنین بی نزاکتی در محل کار ازطریق سرماییه اجتماعی دارای اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان است و سرماییه روان شناختی نیز اثر بی نزاکتی در محل کار را بر بیگانگی شغلی کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان تعدیل می کند.
هزارتوی روایت ها؛ بازخوانی هویت پژوهشی مدرسه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۴
7 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، شناسایی و تحلیل روایت های غالب مدرسه از طریق بازخوانی ادبیات پژوهشی موجود می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی، نوع مرور روایتی بهره گرفته شد. در نتیجه جستجو، شناسایی و پالایش مطالعات صورت گرفته 178 پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و با روش تحلیل تفسیری مورد بررسی قرار گرفتند. دراین نوشتار، هویت پژوهشی مدرسه در سین های سیاسی -ایدئولوژیک، ارتباطات، تعاون و تبادل، اقتصادی- شغلی، سلامت روانی- جسمانی، سازمانی- مدیریتی، علمی- آموزشی ، محیط فیزیکی- معماری و تاریخی به دقت بازخوانی شد. در این پژوهش با بهره گیری از الگوی چندبعدی مدیریت آموزشی سندر( 1989)، روایت های موجود طبقه بندی و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مدرسه در ایران به عنوان نهادی پیچیده و چندوجهی، تنها محل آموزش و یادگیری نیست، بلکه کانون تلاقی نیروهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. نوشتار حاضر بر ضرورت رویکرد جامع و چندجانبه برای بهبود مدیریت مدرسه در ایران تاکید دارد که به تمامی ابعاد آن توجه دارد و بر مبنای تنوع، خلاقیت و تفکر انتقادی شکل می گیرد. در نهایت، پیشنهاداتی همچون توسعه رویکردهای میان رشته ای، تقویت پژوهش های انتقادی و توجه به تنوع فرهنگی و اجتماعی به منظور ارتقای کیفیت هویت پژوهشی مدرسه در ایران ارائه شده است.
بررسی تأثیر رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه در نظام آموزش عالی سلامت کشور با توجه به نقش میانجی تناسب فرد- سازمان و رفتار اشتراک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۴
119 - 144
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه با نقش میانجی تناسب فرد- سازمان و رفتار اشتراک دانش در نظام آموزش عالی سلامت کشور می پردازد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش توصیفی با تاکید بر شاخه همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق، کارکنان بیمارستان پیامبر اعظم (ص) گنبدکاووس به تعداد 204 نفر می باشند که 136 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدندتجزیه وتحلیل داده ها در سطح توصیفی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS22 و در سطح استنباطی از تکنیک آماری مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart-PLS3 انجام گرفت. نتایج این تحقیق تأیید می کند که رهبری تحول گرا به طور مؤثری بر تقویت تناسب فرد-سازمان و تشویق به اشتراک دانش بین کارکنان تأثیر دارد. این یافته ها نشان می دهند که رهبران تحول گرا با ارائه ی بینشی الهام بخش، تقویت ارزش ها و ایجاد انگیزه های مشترک در بین افراد، می توانند به هم سویی بهتر ارزش های فردی با ارزش های سازمانی کمک کنند. این هم راستایی باعث می شود کارکنان احساس تعلق بیشتری به سازمان داشته باشند و راحت تر دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارند، زیرا می دانند که ارزش ها و اهداف آن ها با مسیر کلی سازمان هم خوانی دارد. با این حال، عدم وجود ارتباط معنادار بین رهبری تحول گرا و رفتار کاری نوآورانه بیانگر این است که برای تشویق به نوآوری در محیط کاری، ممکن است تنها سبک رهبری تحول گرا کافی نباشد و به عوامل دیگری نیز نیاز باشد.
تأملی در سینمای عباس کیارستمی از منظر نظریه هرمنوتیکی والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
36 - 48
حوزههای تخصصی:
والتر بنیامین متفکر و منتقد آلمانی، در مقالیه «اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی آن» بیان می کند اثر هنری در دوریه معاصر با تأکید بر ارزش نمایشی بودنش کارکردهای جدیدی یافته که سینما بهترین نمونیه آن است. فیلم بیش از هر رسانیه دیگری می تواند توده ای شود. بنابراین، کل توده به مقام منتقد و تأویل گر ارتقا می یابد. از سوی دیگر، عباس کیارستمی، یکی از تأثیرگذارترین سینماگران جهان، همواره به نحوی فیلم هایش را می سازد که مخاطب در تأویل آنها مشارکت کند. این پژوهش در پی پاسخ به این مسئله است که چه نسبتی بین آراء والتر بنیامین و آثار کیارستمی در باب تأویل گرایی وجود دارد؟ پژوهش پیشِ رو به تشریح چارچوب فکری والتر بنیامین در باب نظرییه تأویل گرایی و متناظر آنها در فیلم های کیارستمی می پردازد. هدف از این مطالعه توجه به تشابهات تواردی موجود در آرای بنیامین و چشم انداز سینمایی کیارستمی در باب تأویل گرایی است. این پژوهش نظری به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه پژوهش بیانگر این است که در زمینیه تأویل ، وجوه مشترکی بین دیدگاه بنیامین و کیارستمی به طور متوارد مشاهده می شود که در آثار سینمایی کیارستمی متبلور شده اند، اما این امر مؤید الگوبرداری کیارستمی از بنیامین نیست. به زعم والتر بنیامین در تأویل پدیده های هنری می توان نگاه تازه ای به امور داشت و در پرتو آن، حقایق تازه ای از خلوت به جلوت می آیند. کیارستمی نیز ماهیت سینما را تأویل گرایانه می داند و معتقد است فیلم باید به گونه ای باشد که تماشاگر به آن معنا دهد. در واقع، درک بیننده به اندازیه خود فیلم حائز اهمیت است.