فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
210 - 233
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل تعالی فرهنگی بشر باورمندی معنوی ، بالاخص ایمان به غیب است ، که همچون روحی است که در کالبد نظام سیاسی و نظام اقتصادی جوامع دمیده می شود . از میان تمامی گزارههای دینی اعتقاد به امام حیِّ حاضر در مهندسی فرهنگی جوامع نقش بی بدیلی دارد؛ چرا که اولاً عامل پویایی و تحرک تمدن اسلامی است . و ثانیاً منجر به حذف گزاره های غلط از فضای ذهنیّت جامعه می شود و در مقابل موجب رواج گزاره های درست می گردد . در مهندسی فرهنگی مهدویت ، ابتدا راههای صیرورت و تکامل فرهنگ اسلامی به منجی باوری ترسیم می شود، و در مرحله بعد شناسایی اشکالات و نواقص فرهنگ انتظار است ؛ مانند انتظار منفعلانه ای که امید به معجزه آسمانی بدون هیچ گونه تکاپویی برای تغییر و یا انتظار توأم با روحیه ی یأس و ناامیدی . و در آخر بر اساس نگرش نوآورانه امام خامنه ای به روش تحلیلی - توصیفی درصدد پاسخ به این سوال هستیم که چگونه می توان با توجه به نقشه راه آیات قرآن کریم در مهندسی فرهنگی ظهور راه حلهایی کلی برای رفع نواقص فرهنگ انتظار یافت ؟ مهم ترین عامل راه گشای منتظران این است که در جهت و اهداف ظهورحضرت بقیه الله الاعظم علیه السلام از دو امتیاز اسلام یعنی منطق مستحکم و عدالت اجتماعی برای ظهور اسلام و حاکمیت قرآن با یاوری مستضعفان عالم و جوانان حزب اللهی از اقدامات مقتدرانه ی عالمانه لحظه ای غفلت نکنند .
رشد معنوی در عصر ظهور و ارتباط آن با توسعه ی اقتصادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
250 - 269
حوزههای تخصصی:
اسلام به عنوان یک مکتب جامع، برنامه ای کامل برای هدایت انسان در ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی ارائه کرده است. یکی از مهم ترین ابعاد زندگی انسان، بعد اقتصادی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله رشد معنوی قرار دارد. در حکومت جهانی امام مهدی (ع) به واسطه ی رشد معنوی، استعدادهای انسانی شکوفا شده و به بالاترین سطح خود خواهد رسید.مسئله ی اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط میان رشد معنوی در حکومت امام مهدی(ع) و توسعه ی اقتصادی است. این تحقیق با روش توصیفی _ تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در حکومت مهدوی، پیوندی عمیق و منطقی میان معنویت و اقتصاد برقرار است، به گونه ای که شکوفایی معنوی انسان ها به رشد پایدار اقتصادی منجر می شود. همچنین، الگوگیری از این نظام اقتصادی می تواند زمینه ساز ترویج اخلاق صحیح و دستیابی به توسعه ی اقتصادی عادلانه در جامعه ی کنونی باشد.
بررسی تطبیقی تحلیل محتوای آثار گفتمان مذهبی و چپ در فرایند انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
85 - 112
حوزههای تخصصی:
بررسی ها حاکی از آن است در فرایند انقلاب اسلامی کنشگران، متفکران و جامعه هدف از ابزار کتاب به عنوان عاملی تأثیرگذار در تحریک احساسات و عواطف استفاده می کردند. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تطبیقی تحلیل محتوای آثار گفتمان مذهبی و چپ با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان جیمز پل جی است. گفتمان مذهبی و چپ با الهام از آثار و کتب مؤثر سعی در جذب مردم در فرایند انقلاب اسلامی داشت. در این راستا از مذهبی ها و چپ ها کتبی همچون ولایت فقیه (حکومت اسلامی) اثر امام خمینی، نهضت های اسلامی صدساله اخیر اثر مرتضی مطهری، مبارزه پیروز؛ تاریخ تحلیلی قیام عاشورا اثر محمدحسین بهشتی، از آزادی تا شهادت اثر سید محمود طالقانی، تزی برای تحرک اثر مصطفی شعاعیان، تحلیل موقعیت نیروهای انقلابی در ایران اثر بیژن جزنی و ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. نویسندگان در این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اند که تحلیل محتوای آثار گفتمان مذهبی و چپ در فرایند انقلاب اسلامی بر اساس نظریه جیمز پل جی به چه صورت است؟ روش مورداستفاده در این مقاله روش تحلیل گفتمان با کمک از نظریه تحلیل گفتمان جیمز است. پژوهش نشان می دهد با توجه به هفت مؤلفهازندگی جیمز در آثار گفتمان مذهبی و چپ در موضوعاتی چون نارضایتی از وضعیت موجود، ترسیم وضعیت مطلوب، نقد و شیوه توسعه یافتگی رژیم پهلوی، استفاده ابزاری از سنت و دین و در کارکرد روشنفکران اشتراک دارند. از سوی دیگر تحلیل و بررسی آثار دو گفتمان مذهبی و چپ نشان می دهد هر دو گفتمان در مؤلفه هایی چون نگاه به عالم هستی و طبیعت، نگاه به مفاهیم مدرن، رویکردهای توسعه، بن مایه های گفتمان، در مکتب و انگیزه ها و احساسات افتراق دارند.
جایگاه تاریخی تصویرسازی هستی شناسانه صدرایی در طبقه بندی [جدول] فضایل و رذایل (در تناظر با تحلیل قوای نفس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استقصا تصویرسازی های متعدد ملاصدرا، از طبقه بندی فضایل و رذایل (متناظر با طبقه بندی قوای نفس) با نوعی رویکرد تطبیقی-تاریخی، به تحلیل هستی شناسانه مبانی و نوآوری های خاص صدرا در تحلیل فضایل معطوف است تا در نهایت جایگاه تاریخی دیدگاه وی را نیز از میان انواع طبقه بندی ها تحلیل نماید. ملاصدرا، در آثار خویش سه نوع طبقه بندی از فضایل و رذایل ارائه داده است: 1) تقسیم دوتایی: براساس دو فضیلت حکمت (قوه عالمه) و حُریّت (قوه عامله)؛ 2) براساس قوای چهارگانه انسان (بهیمی، سبعی، شیطانی و ملکی)؛ 3) تقسیم فضایل براساس رویکرد افلاطونی-ارسطویی. در این مقاله علاوه بر توصیف طبقه بندی های صدرا از فضایل و تحلیل جایگاه تاریخی نظریه وی، نوآوری های دیدگاه او در تحلیل هستی شناختی فضایل نیز رصد شده است. بستر تحقق فضیلت نزد صدرا، با تأثیرپذیری از قانون «وسط» ارسطویی، در مفهوم هستی شناختی وسط، با توضیحی از روایت «فخیر الأمور أوسطها» آمده است. مبانی نوآورانه هستی شناختی صدرا، بسان اصالت وجود، حرکت جوهری و ...، سبب شده که وی فضایل را، به شدت وجودی و هستی شناختی فرد تحلیل کند و نه آنکه صرفاً، صفات و عوارضی زودگذر باشد. ریشه های وجودی تحقق فضایل، نظیر سرشت، فطرت و اکتساب نیز، در این تحلیل اهمیت دارد مثلاً تقسیم دوتایی وی، برمبنای فطریات و ویژگی های ابتدایی وجودی فرد است که با تحلیل وجودی استکمال انسان متلائم است. تقسیم چهارتایی ملاصدرا نیز، با تکیه بر فطرت ثانی و حرکت جوهری است.
«معیتِ مطلق و مقید» بر مبنای سه سیر فلسفی مفهومی، وجودی، ظهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعابیرِ مطلق و مقید از تعابیری هستند که گاه مفهومی و گاه مصداقی در معیتِ هم مطرح می شوند؛ از نظر بر تحقق سه سیرِ فلسفی، بر مبنای سیر اول، اطلاق به معنای سعه ی مفهومی و تقیید به معنی ضیق مفهومی است. و معیت میان دو مفهوم شکل می گیرد. بر مبنای سیر دوم و پذیرش اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، و نفی سعه ماهوی، کلیت و اطلاق در وجود عبارت است: از تمامیت ذات وجود و احاطه او نسبت به مادون؛ و چون هستی در این سیر، دارای مراتب است، سعه و شمولیت و اطلاق به معنای احاطه ی مراتبِ بالاترِ وجود بر مراتبِ مادون آن است؛ وجود مطلق شامل وجود مقید است و وجود آن را در بر می گیرد ولی مقید شامل مطلق نیست؛ بر مبنای سیر سوم نیز اطلاق به معنی سعه ی وجودی است اما چون وجود واحد است و حتی نمی توان وجود را در اوجِ مباحث به مطلق و مقید تقسیم کرد، کلیت و احاطه به نحوِ احاطه ی قیومی مطرح است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سه سیر فلسفی ملاصدرا در باب معیت مطلق و مقید خواهیم پرداخت.
جایگاه مقتضای عمومی عقود در معلوم و معین بودن مورد معامله
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تحلیل اراده طرفین قراردادها و اینکه هرکدام از اجزای عقود در چه مرحله ای ظهور و بروز می یابد، معرکه آرای فقیهان و به تبع ایشان، حقوق دانان بوده است. یکی از مهم ترین این موارد، معلوم و معین بودن مورد معامله است؛ به ویژه در جهان نوین که افراد، بسیاری از قراردادها را بنا بر مقتضیات اجتماعی و تجاری، به اجمال منعقد می کنند، این ابهام ایجاد می شود که چگونه می توان صحت چنین عقودی را با وجود نظرات فقها توجیه کرد. مطابق نظریه مقتضای عمومی عقود، هر عقدی در زمان انعقاد واجد مقتضای توافق است. این توافق بر مبنای منطق صوری شامل تصور ایجاب و قبول و مورد معامله به صورت هم زمان است. این برداشت منطقی را نیازهای تجاری و اصل استحکام معاملات و شرایط اقتصادی جامعه نیز تأیید می کند. بر مبنای پژوهش حاضر اگر در قراردادی بتوان به طریق اطمینان آور این توافق را احراز کرد مشروط بر اینکه مورد معامله مجهول نباشد، باید حکم به صحت و ادامه حیات قرارداد کرد و از انحلال قرارداد از طریق کشف اراده طرفین و تعیین مورد معامله جلوگیری کرد؛ همان گونه که در موضوع قرارداد آتی در بازار سرمایه چنین است. در این راهکار تفاوتی میان مورد معامله معین و کلی وجود ندارد. در این مقاله، نگارندگان با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا به بررسی دقیق شرط معلوم و معین بودن مورد معامله (مبحث 1) و سپس به امکان سنجی اعمال نظریه مقتضای عمومی عقود در شناسایی مورد معامله (مبحث 2) پرداخته اند.
بررسی فقهی محاربه با تأکید بر ماده ی 279 قانون جدید مجازات اسلامی
منبع:
رسائل سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
7 - 37
حوزههای تخصصی:
محاربه در ماده 279 قانون مجازات اسلامی جدید مصوب سال 1392 عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد.این مقاله بر آن است اقوال و ادله فقهای شیعه را ناظر به قیود این ماده قانونی به صورتی منظم و دسته بندی شده بیان نماید تا با توضیح و تفسیر ارکان و قیود آن، اجرای قانون در امر قضاوت را تسهیل نماید. از جمله مهمترین ادله نقلی برای اثبات موضوع و حکم محاربه، آیه 33 سوره مائده، صحیحه محمد بن مسلم و صحیحه ضریس است. در نهایت نیز اثبات خواهد شد که سلاح در تحقق عنوان محاربه، موضوعیت دارد و مطابق رأی مشهور، توسعه معنای سلاح صحیح نیست؛ بلکه مراد از سلاح، معنای عرفی آن، یعنی ابزار جنگی است؛ نه هر چه بتوان با آن نزاع نمود. معیار به کارگیری سلاح نیز تلقی عرفی است و حالت و کاربرد خاصی، مورد نظر نیست؛ بلکه ممکن است اخافه در شرایط مختلف، از طریق حمل، تجهیز یا کشیدن سلاح محقق شود. هدف محارب، سوء استفاده از جان، مال یا ناموس مردم است و شخص او این امر را از طریق ترساندن آنها محقق می کند. اخافه، فعلی قصدی و موضوعی عرفی بوده و زمانی محقق می شود که بعد از اعمال آن، خوف نیز در میان مردم محقق شود و بدون قصد چنین فعلی، محقق نخواهد شد.
نقش حوزه علمیه قم در انسجام اجتماعى جامعه ایران در صد سال اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
51 - 72
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه انسان موجودى است کمال طلب، حیات جمعى را بر زندگى فردى ترجیح داده است تا بتواند از طریق آن، مسیر رسیدن به مطلوب خود را هموار سازد؛ چه اینکه به اعتقاد فارابی، زندگى بالاجتماع است که می تواند کمال انسانى را برایش به ارمغان آورد و زندگى انفرادى هرچند ناممکن نیست نمی تواند انسان را به سعادت محتوم و کمال مطلوبش راهبر باشد. البته بوعلى پا را فراتر می گذارد و اعتقاد دارد که محال است بازندگى فردى به کمال برسد؛ جامعه درحقیقت ظرف و بستر فراهم شدن سعادت براى بشر است. بدیهى است که این ظرف زمانى می تواند زمینه لازم برای رسیدن به سعادت را مهیا کند، که خود داراى سکینه و آرامش بوده، از انسجام و همبستگى لازم برخوردار باشد و اسیر هرج ومرج و نابسامانى نباشد؛ چون در غیر این صورت هیچ جمع و گروهى توان استحکام و استمرار را نخواهد داشت. براین اساس شناخت عوامل و سازوکار پدیدار شدن همبستگى اجتماعى در جوامع، یکى از دغدغه هاى اصلى اندیشمندان اجتماعى است و ایشان براى رسیدن به پاسخ مورد نظر تلاش فراوان به کار برده و با توجه به واقعیت هاى موجود در زندگى بشر، عوامل متعددى را براى ایجاد انسجام اجتماعی برشمرده اند که «دین» یکی از مهم ترین این عوامل دانسته شده است. نگارنده در این مقاله پس از بیان اجمالى تأثیر دین و ارزش هاى وحیانى در این امر مهم جامعه بشری، با مراجعه به اسناد و شواهد عینى و تاریخى و در مواردى تجربه زیسته خود، نشان داده است که حوزه علمیه قم با عواملى مستقیم، همچون مرجعیت شیعه، هیئت هاى مذهبی، تبلیغ چهره به چهره، طرح هجرت و عواملى دیگر، و همچنین عوامل غیرمستقیم، مانند اجتهادات و استنباطات احکام و تبیین ارزش هاى وحیانی، در مسیر ایجاد انسجام اجتماعى جامعه ایران گام بسیار مؤثرى برداشته است.
An Analytical Approach to the Human Body from the Perspective of Transcendental Wisdom and Yoruba Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۸, Spring ۲۰۲۴
25 - 48
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This research paper aims to delve into the foundational beliefs and principles of Yoruba Philosophy and Transcendental wisdom regarding the human body, including its composition, function, and significance, aiming to explore the similarities and differences in their interpretations and comparative analysis between these two philosophies.METHOD & FINDING: By utilizing library research, descriptive analysis, and analytical approaches, this study provides a comprehensive examination of the concept of the human body in the realms of Yoruba Philosophy and Transcendental Wisdom. It investigates how these philosophical perspectives influence cultural practices, rituals, and beliefs related to the human body in Yoruba and Islamic societies, critically reflecting on the implications of these varied philosophical views for understanding the nature of the human body, its connection to the soul, and its place within cosmology and metaphysics.CONCLUSION: The study conducts a comparative analysis of the human body in Yoruba Philosophy and Transcendent Wisdom, highlighting the divergent perspectives. In Yoruba Philosophy, the human body is viewed as an essential aspect of an individual's holistic existence, intricately connected to spiritual and material realms. It is considered to embody various spiritual essences and energies crucial for achieving internal equilibrium. The body also holds significant cultural and social value, representing personal and communal identities. Conversely, in Transcendental Wisdom, the human body is seen as a transient vessel facilitating the soul's pursuit of enlightenment and divine knowledge, portraying it as a means for its transcendental journey.
Criticizing Muslim Thinkers' Views on Religion and Development in Modern Islamic Civilization(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۸, Spring ۲۰۲۴
101 - 120
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: The emergence of the epistemic system of modernism and its epistemological requirements has caused Eastern societies, including the Islamic world, conflicts such as the conflict between religion and development and efforts to resolve it. This research aims to explain the pattern of the new Islamic civilization by emphasizing the views of Muẓaffar ‘Iqbāl from the book Islam and Science. Also, most Muslim thinkers view the relationship between Islam and its efficiency in new scientific topics, including development, as positive and admirable.METHOD & FINDING: Using the method of qualitative analysis and referring to his books, essays, and other thinkers, it has been found that the Islamic scientific tradition began at the time of the Prophet. Additionally, Islamic scientists have continued this movement throughout history with ups and downs and have rejected the discussion of conflict that has been raised by Westerners, especially Goldzihar's theory which denied the connection between Islam and science.CONCLUSION: According to Muẓaffar ‘Iqbāl, Islam is a comprehensive religion and these views and scientific theories are always changing and can be modified. Therefore, he does not consider them comparable to Islamic texts. In Muẓaffar ‘Iqbāl 's view, the Islamic tradition, relying on the approach of complementarity, can create and guide a comprehensive civilization and provide a pattern of progress in the new era.
بررسی روش شناختی مطالعات تربیت معنوی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دهه های اخیر، به تبع ورود بحث «تربیت معنوی» به کشور، این موضوع مورد توجه بسیاری از پژوهشگران از رشته های مختلف قرار گرفته است. تأمل در این زمینه نشان می دهد که گرچه پژوهش های قابل توجهی در قالب رساله، پایان نامه، مقاله و کتاب در زمینه تربیت معنوی انجام و منتشر شده اند، با این حال، تنها تعداد معدودی از آنها به صورت روشمند و عمیق به این موضوع پرداخته اند و بر همان اساس، حرف جدی برای زدن دارند؛ در حالی که عنصر روشمندی، مهم ترین عنصر در اثربخشی تحقیق است. از این رو، بررسی دقیق و آسیب شناسانه پژوهش های تربیت معنوی از جهت روش تحقیق، یک نیاز جدی است تا مسیر طی شده طی این دو دهه مورد تأمل انتقادی قرار بگیرد و با رفع کاستی ها در پژوهش های بعدی، محتوای علمی تر، دقیق تر و اصیل تر فراهم شده، در اختیار دست اندرکاران تربیت معنوی قرار گیرد. این پژوهش در همین راستا انجام شده است. هدف این تحقیق بررسی روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران با رویکرد آسیب شناسانه است.روش: رویکرد این تحقیق، آسیب شناسانه و انتقادی بود. در این تحقیق 90 مطالعه منتشر شده و در دسترس بین سال های 1385 تا 1400 در قالب پایان نامه، رساله و مقاله معتبر داخلی در زمینه تربیت معنوی از لحاظ بایستگی ها و استانداردهای روش پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. سؤال تحقیق این بود که آثار مربوط به تربیت معنوی در ایران به لحاظ روش شناسی چه کاستی هایی دارند.یافته ها: کاستی های شناسایی شده به لحاظ روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران، بدین ترتیب هستند: عدم تمایز مفهومی (بین تربیت معنوی، تربیت دینی، تربیت اخلاقی و تربیت عرفانی)، غفلت از بحث های مبنایی(مانند فقدان چارچوب نظری و مبنای نظری، عدم تعریف مفاهیم کلیدی تحقیق)، گسست میان پژوهش های نظری و کاربردی(وجود نوعی گسست میان بحث های نظری و کاربردی؛ در حالی که برای نظریه پردازی در تربیت معنوی لازم است ابتدا مباحث نظری آن را روشن کنیم و بعد به سراغ مباحث کاربردی برویم)، کمبود پژوهش های چندرشته ای و میان رشته ای (و اکتفا به نگاه تک بعدی)، ورود غیرتخصصی(در برخی از مطالعاتی که با عنوان «تربیت معنوی» توسط افرادی غیر از متخصصان علوم تربیتی صورت می گیرد، «روش های تربیتی»، «اصول تربیتی»، «مبانی تربیتی» و نظایر اینها که اصطلاحاتی کاملاً تخصصی هستند، دقیق و بجا به کار گرفته نمی شوند؛ چرا که پژوهشگر به قدر کافی حساسیت نظری و تخصص علمی در این مورد ندارد)، بلاتکلیفی در سطح بومی سازی (بلاتکلیفی در نحوه استفاده از منابع اسلامی و غربی، ترکیب غیرروشمند معنویت اسلامی و غربی و توجه نکردن به اصالت اسلامی، گرفتن «چیستی» تربیت معنوی از آثار اندیشمندان غربی و «چگونگی» آن از منابع اسلامی، ترکیب تعاریف غربی و اسلامی و عدم موضع گیری مشخص و اصیل در این مورد، التقاط در بخش راهکارها و روش های تربیتی، استفاده از ملاک ها و مقیاس ها و پرسشنامه های غربی تربیت معنوی در پژوهش های اسلامی − ایرانی، اتخاذ چارچوب و مؤلفه های تربیت معنوی از نظریه های غربی و سپس جایگزین کردن محتوا با منابع دینی)، غفلت از مسئله محوری(موضوع محور بودن و غفلت از مساله ها)، پژوهش های سطحی و بدون تحلیل های عمیق(ساده سازی چیزی که دارای ماهیت ساده ای هم نیست و ابعاد و لایه های مختلفی دارد، شتابزدگی و کم مهارتی در تحلیل)، فقدان انسجام و پراکنده نویسی (نداشتن سناریوی مشخص برای پژوهش و عدم تبعیت از رویکرد و روش تحقیق مناسب و گاه نداشتن هیچ روش تحقیقی در برخی مطالعات تربیت معنوی)، روشمند نبودن در مطالعات تطبیقی و انتقادی، و در نهایت، کم توجهی به اخلاق حرفه ای پژوهش در برخی تحقیقات (گاهی، ذکر مطالب بدون ارجاع دادن به منبع اصلی).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، تهیه یک کلان پروژه منسجم برای این حوزه پژوهشی نسبتاً جدید و همچنین، طراحی و تنقیح مدل های همکاری چندرشته ای و میان رشته ای در مطالعات تربیت معنوی در کشور ضروری است.سپاسگزاری: این مقاله حاصل پژوهشی است که با حمایت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه انجام گرفته است. بدین وسیله از حمایت های آن پژوهشگاه قدردانی می گردد.تعارض منافع: تعارض منافعی در این مقاله وجود ندارد.
بایسته های روش شناسانه از رویکرد سیستماتیک به گزاره های دینی و شیوه صورت بندی آن ها در حل مسائل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸
89 - 126
حوزههای تخصصی:
با صنعتی و سکولارشدن فرهنگ، فعالیت های اجتماعی، نهاد دین محدود و به تدریج به حاشیه رانده شد. تفسیر ساختاری از گزا ره های دینی، در اثبات معقولیت و حکمت بنیان بودن نظام اعتقادی و رفتاری، شکل گیری فهم عمیق از دین و ساخت نظامات اجتماعی و جامعه پذیری آن ها موثر است. بر این اساس متألهان دینی کوشیده اند زندگی اجتماعی مبتنی بر ایمان را صورت بندی و گسترش صنعت و فناوری را با هویت دینی خود نه تنها هماهنگ کنند، بلکه ساخت آن را مبتنی بر هویت دینی نمایند. این تلاش مستلزم طرح دین به عنوان یک کلّ منسجم و جهان شمول بوده تا ذیل آن، الهی دانان بتوانند پاسخ های الهیاتی مناسب به نیازهای انسان معاصر را مطرح کنند. بااین حال میزان اعتبار سیستماتیک بودن دین، وابسته به نوع مواجهه الهی دانان با گزاره های دینی و روش صورت بندی گزاره ها در حل مسائل اجتماعی است. از سوی دیگر دین فراتر از تعیین کننده برنامه شخصی و وظایف و مناسک شرعی یک فرد بوده و مبدل به منتقد و مؤسس ساختارهای اجتماعی و سیاسی می شود، بر این اساس نظامات اجتماعی برآمده از متن دین در جامعه پایه ریزی می گردد. این مقاله درصدد با مقایسه تطبیقی در الهیات مسیحی و اسلامی، به بایسته های روش شناسانه و چگونگی مواجهه با گزاره های دینی و شیوه صورت بندی آن ها در حل مسائل اجتماعی، با تمرکز بر آراء و اندیشه های پل تیلیش و آیت الله خامنه ای، بپردازد؛ تا نمایانگر آن باشد که معقولیت گزاره های دینی، از هویت جمعی و منظومه ای در پاسخ به مسائل اجتماعی برخوردار هستند.
فراتحلیل سرشت انسان از رهگذر مقایسه تطبیقی انگاره های حِکمی در اندیشه علامه طباطبایی و آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
325 - 360
حوزههای تخصصی:
سرشت انسان ازجمله مهم ترین گزاره های اعتقادی است که نقطه آغاز بینش های معاصر در مورد انسان شده است و در بستر هر مکتب فکری که ترجمه شود، جریان ساز خواهد بود. مساله اصلیِ پژوهش این است که: چه نسبتی بین «انسان نخستین»، «گناه نخستین» و «سرشت انسانی» برقرار است و شعاع معنایی این سه، از منظر علامه طباطبایی و آگوستین تا چه حد و دارای چه عواقبی است؟ ازاین رو هدف این تحقیق، کشف مناسباتِ مستند به اسلام و مسیحیت بین سه مفهوم پایهِ مورداشاره است. این تحقیق، از نوع پژوهش های توسعه ای و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانه ای، به اثبات فرضیه «پدیدارشناسی سرشت انسان در نظام فکری اسلام، پاکیِ ذات انسان و خداجویی اوست و در اندیشه مسیحیت، گناه آلودگیِ ذات انسانی و بسترسازی شرور در عالم، است»، می پردازد. فراتحلیل تطبیقیِ نسبتِ به دست آمده در برقراری ارتباط بین آن سه مفهوم و استخراج مستندات فکری آن در دو خوانش اسلامی و مسیحی از گناه نخستین، وجه عمده تمایز این تحقیق با پژوهش های همسو می باشد. با کنکاش بر روی این مسئله، به دست آمد که انسان دارای سرشتی است پاکیزه و الهی که قضیه ترکِ اُولی اولیه او، فرایند معرفی شیطان و سرعت در بازگشت به سمت حق است و پیامد نافرمانی آدم و حوا، تنها گریبان گیر خود آن ها بوده که به خارج شدن آن ها از بهشت، دور شدنشان از مواهب بهشتی و فرود آمدنشان بر زمین انجامید تا انسان بتواند با درک سختی ها، خود را به مقام قرب الهی نزدیک کند؛ ازاین رو، شر و شرور در عالم، ارتباطی با گناه نخستین ندارد و نتیجه کیفیت وجودی نظام احسن است.
موضوع متافیزیک نزد حکیم تبریزی و تنزیه خداوند از مصادیق آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اغلب فیلسوفان مسلمان تحت تأثیر سنّت ارسطویی، موضوع متافیزیک را «موجود از حیث موجودیت» دانسته اند. تنها فارابی در تعریف شاذّی، «واجب الوجود» را موضوع حکمت قرار داد که مورد انتقاد جدّی ابن سینا قرار گرفت. سهروردی نیز در آثار به سبک مشّائی، گاه «وجود» را به معنای مصدری به کار برده است که بعدها در آثار ملّاصدرا انعکاس یافت ولی موضوع حکمت اشراقی سهروردی و مقسم نور و ظلمت، «شئ» است. گرچه سایر متفکّران به نحو ارتکازی، درباره موضوع مابعدالطبیعه سخن گفته-اند، امّا رجب علی تبریزی پایه گذار سومین جریان فکری در مکتب اصفهان، با رویکردی نو و ابتنا بر نظام مفهومی خاص، در این باره بحث کرده است. او با لحاظ دو شرط «عام تر بودن» و «قابلیت حمل بر موضوعات مختلف علوم»، بدین نتیجه می رسد که «شئ از حیث موجودیت» موضوع حکمت است. در مکتب نومشّائی تبریزی، مراد از «وجود»، بودن شئ در خارج و مقصود از «موجود»، شئ وجوددار است. بر این اساس، موجودات بالفعل به دو قسم کلّی واجب و ممکن تقسیم می شوند. مراد حکیم از واجب، مخلوقات ثابت و دائم الوجود هستند که عدم ناپذیر و در اصطلاح او، «ممکن خاص» نامیده می شوند و منظور از «ممکن»، اشیای متغیّر و «قابل وجود و عدم» هستند که به «ممکن عام» مصطلح شده اند. بنابراین «خداوند» حتّی مصداق واجب الوجود هم نیست و از این رو جزو مصادیق موضوع مابعدالطبیعه نخواهد بود. چنین نتیجه ای با رویکرد تنزیهی حکیم تبریزی در مباحث الهیات، هماهنگ است.
حکم مستثنیات دین اشخاص حقوقی از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
189 - 210
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ نظام حقوقیِ مبتنی بر فقه امامیه، سبب راه یابیِ بسیاری از آرای فقها به عرصه قانونگذاری شده است؛ درحالی که فراگیربودن قوانین حقوقی و به تبع آن، شکل گیری و توسعه اشخاص حقوقی، سبب شده که تحولات و مطالبات اجتماعی و اقتصادی، برخی از نظرات فقه سنتی، نظیر اختصاص مستثنیات دین برای اشخاص طبیعی را نپذیرد. قواعدی ازجمله: لاضرر، نفی عُسروحرج، بنای عقلا و اصول حقوقی مانند اصل تساوی اشخاص در برابر قانون را می توان از مواردی برشمرد که امکان پویایی فقه را فراهم کرده است. بررسی های صورت گرفته نظر بر این دارد ازآنجاکه معاملات امور توقیفی نیستند و ملاک فهم آن عرف عقلاست، می توان به شیوه اتحاد طریق و اخذِ وحدت ملاک از نظرات فقها، مستثنیات دین اشخاص حقوقی را اثبات کرد. درنهایت، همه این اصول و قواعد، در مسیر دو هدف رعایت انصاف و رشد مصالح اخلاقی و متعالیِ انسان گام بر می دارند و ضرورت دارد قانونگذار برای پیشبرد این مقاصد، به حمایت از اشخاص حقوقی و کمک به این اشخاص برای شروع دوباره پس از انحلال، اهتمام ورزد.
حواشی دکتر محمّد معین بر دیوان لامعی گرگانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
431 - 460
حوزههای تخصصی:
استاد دانشور و نام آشنا دکتر محمّد معین برکنار از آثار مختلفی که از ایشان می شناسیم، حواشی ای نیز بر برخی متون نوشته اند که از آن جمله، حواشیِ دیوان خاقانی سال ها پیش منتشر شده است. از دیگر متونی که به یادداشت های استاد مزیّن شده، دیوان لامعی گرگانی است. ما در جستار حاضر به انتشار این حواشی می پردازیم.
آیا ابن عربی وارث انبیا است؟ معرفی کتاب «ابن عربی وارث انبیا» نوشته ویلیام چیتیک و ترجمه های فارسی و عربی آن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
461 - 478
حوزههای تخصصی:
محیی الدین ابن عربی (ف. 638ق) ملقب به شیخ اکبر از چهره های شاخص عرفان و تصوف و یکی از برجسته ترین شخصیت های تأثیرگذار در عرفان نظری است. نوشته های ابن عربی و به ویژه کتاب فصوص الحکم و برخی شرح های آن در طول سده های اخیر در بسیاری از مدارس دینی جهان اسلام تدریس می شده است. در جهان غرب اولین اثری که از ابن عربی منتشر شد رساله مختصر «اصطلاحات صوفیه» است که گوستاو فلوگل (ف.۱۸۷۰م) خاورشناس آلمانی آن را به سال 1845م به همراه کتاب التعریفات میرسیدشریف جرجانی (ف. 816ق) تصحیح و منتشر کرد. از آن به بعد آثار متعددی در غرب پیرامون اندیشه های ابن عربی منتشر شده است و اقبال به ابن عربی در دهه های اخیر بسیار شدت گرفته است. یکی از آثاری که ابن عربی را به خواننده غیرمتخصص غربی معرفی می کند و به اختصار به اندیشه های او می پردازد، کتاب «ابن عربی وارث انبیا» نوشته ویلیام چیتیک است. این کتاب به زبان های فارسی و عربی ترجمه شده است. در مقاله حاضر به معرفی کتاب چیتیک و ترجمه های آن می پردازیم.
رباعیات منسوب به افراد خاندان جوینی در منابع کهن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
201 - 218
حوزههای تخصصی:
خاندان جوینی از خانواده های برجسته ایرانی است که افراد آن از عصر سلجوقی تا اوایل دوره ایلخانی صاحب مشاغل حکومتی و دیوانی بودند. جوینی ها اکثراً در کنار هنرپروری و برکشیدن اهالی دانش و ادب، خود نیز اهل فضل و ادب و هنر بودند. در منابع مختلف اشعاری به برخی از افراد این دودمان نسبت داده شده است که در آن میان تعدادی رباعی نیز هست. در پژوهش حاضر رباعیات منسوب به شش نفر از افراد سرشناس خاندان جوینی از منابع کهن گردآوری و بررسی شده است.
موانع رفتاری پیشرفت اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
86 - 109
حوزههای تخصصی:
پیشرفت از اصلی ترین دغدغه های اجتماعی بشر می باشد به گونه ای که هر جامعه ای با ترسیم ضوابط، تعیین معیارها، به کارگیری عوامل کارآمد، فراهم سازی شرایط مساعد و شناسایی موانع در صدد پیشرفت اجتماع خویش است، اسلام دینی وحیانی مشتمل بر آموزه های قرآن و احادیث معصومین (ع) می باشد که راهنمای انسان برای کسب سعادت دنیوی و اخروی و از جمله پیشرفت می باشند، پژوهش پیش رو از یک سو با تحلیل نهج البلاغه به عنوان مهمترین منبع شناخت اسلام بعد از قرآن و احادیث نبوی، موانع پیشرفت یک جامعه را بررسی کرده و نشان داده مهمترین موانع کنشی (رفتاری) پیشرفت اجتماعی از منظر نهج البلاغه را برشمرده است: بی عدالتی، عدم الگو دهی مناسب در اجتماع، بی نظمی اجتماعی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، ترک رعایت حقوق متقابل، بزرگ نمایی و بیان رفتار های نا مطلوب اجتماعی، ترک تشویق رفتار های مطلوب اجتماعی، سستی و بی تفاوتی جامعه، شیوع فسق و گناه در جامعه، فشارها و ظلم های اجتماعی، تحقیر، نقص سنت های اجتماعی پسندیده.
سنتزپژوهی عوامل موثر بر اثربخشی دعا در زندگی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
20 - 37
حوزههای تخصصی:
انس با خدا لازمه زندگی بشر است؛ چراکه با یاد خداست که دل ها آرام می گیرد. هدف این تحقیق استخراج مؤلفه های اثربخش مناجات، دعا و ارتباط با خدا و تاثیر آن ها بر زندگی انسان با خدا بود. این تحقیق که از نظر هدف کاربردی بود، به روش کیفی با رویکرد سنتزپژوهی انجام شد. در این راستا برای بررسی پیشینه پژوهش و گردآوری داده ها با توجه به اهداف، از مقاله ها، پایان نامه های ارشد و دکتری داخلی و خارجی استفاده گردید. واژگان مورد استفاده ارتباط با خدا، انس با خدا، انگیزه بخشی دعا و مناجات و اثر دعا و مناجات بر زندگی انسان بود که ابتدا بر اساس معیار ورود 325 پژوهش شناسایی، ولی بر اساس معیار خروج 280 مورد از آن ها کنار گذاشته شد و در نهایت، 45 پژوهش برای تحلیل نهایی از طریق نرم افزار NVivo10 برگزیده شد. یافته های تحقیق منجر به شناسایی سه درون مایه «شناختی»، «عاطفی» و «رفتاری» شد؛ به طوری که درون مایه «شناختی» شامل خودشناسی، خداشناسی، نبی شناسی، معصوم شناسی، معادشناسی و فریضه شناسی؛ درون مایه «عاطفی» متشکل از سه طبقه «خدادوستی»، «خوددوستی» و «انسان دوستی» و درون مایه «رفتاری» مشتمل بر سه طبقه «عمل به واجبات»، «ترک محرمات» و «عمل به مستحبات» است. در نهایت، بر اساس عوامل شناسایی شده الگویی ارائه گردیده است که می تواند منشور راهنمای دست اندرکاران تعلیم وتربیت و مروجان دین و زندگی برای تبیین انس با خدا به منظور رسیدن به سعادت و کمال باشد.