علی بابایی

علی بابایی

مدرک تحصیلی: فلسفه دانشگاه محقق اردبیلی دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۱ مورد.
۱.

چرخه معیوب تحقیق و توسعه نمادین در ایران: مطالعه موردی شرکت های با مالکیت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست گذاری نوآوری در ایران شرکت های با مالکیت دولتی مدل مارپیچ سه گانه تحقیق و توسعه نمادین نوآوری بسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۷
این پژوهش با هدف تحلیل عمیق و جامع چرخه بازخوردیِ به ظاهر نامرئی و پیچیده ای که میان «رانت مالی ناشی از یارانه انرژی»، «بروکراسی کنترل گر» و «خلأ سرمایه جسورانه» در بستر شرکت های دارای مالکیت دولتی در ایران شکل گرفته، انجام شده است. این چرخه، که در بسیاری از الگوهای خطی سیاست گذاری نوآوری و پارادایم های سنتی همچون «پروژه های فناورانه با بودجه یارانه ای» و مدل «مارپیچ سه گانه دولت، صنعت و دانشگاه» معمولاً نادیده انگاشته می شود، موضوع اصلی بررسی این مطالعه است. این رویکردهای رایج، اغلب رشد نوآوری را با اتکا صرف به تزریق وجوه ارزان یا تحمیل الزامات قانونی امری بدیهی فرض می کنند. بر این اساس، این پژوهش به دنبال آشکار ساختن و پرداختن به سه خلأ اساسی در ادبیات موجود است: نخست، عدم توجه کافی به سازوکارهای رفتاری ناشی از رانت مالی و تأثیر آن بر کاهش انگیزه برای پژوهش های بازارمحور و افزایش تمایل به سمت پروژه های کم ریسک؛ دوم، تقلیل بروکراسی اداری به یک متغیر صرفاً تشریفاتی، بدون تبیین ارتباطات پیچیده و عمیق آن با چالش ها و شکست های سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم نوآوری؛ و سوم، غفلت یا ساده سازی خلأ سرمایه جسورانه و تقلیل آن به یک متغیر بیرونی و غیرمرتبط با دینامیک های داخلی سیستم. این مطالعه از منظر روشی، در یک چارچوب کیفی و با بهره گیری از داده های مصاحبه ای و تحلیل کدگذاری نظام مند بر اساس الگوی جیویا، یک «چارچوب بازخوردی» مفهومی ارائه می شود. این چارچوب تلاش می کند تا سه متغیر کلیدی رانت مالی، بروکراسی اداری و خلأ سرمایه خطرپذیر را نه به صورت مجزا، بلکه در قالب یک چرخه ای هم افزا و خودتقویت کننده به یکدیگر پیوند زند. این چارچوب نظری بر تلفیق سازوکارهای رفتاری و ساختاری در زمینه تأمین مالی نوآوری در بخش عمومی مبتنی است و هدف آن تبیین روابط علی میان متغیرهای مذکور در قالب یک چرخه بازخوردی یکپارچه و دینامیک است.
۲.

بررسی و نقد ثنویت ذاتی نفس و بدن در اندیشه دکارت با رویکرد حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس و بدن ثنویت دکارت ملاصدرا غده صنوبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
نفس و بدن و ارتباط این دو جوهر، ازجمله مسائل فلسفه ذهن می باشد که در تمام مکاتب فلسفی ردپایی از این مبحث وجود دارد. فلسفه دکارت و حکمت متعالیه نیز ازجمله این مکاتب می باشند که طبق مبانی هر دو مکتب، این دو جوهر دارای ثنویت می باشند، با این تفاوت که دکارت قائل به ثنویت ذاتی نفس و بدن است و حکمت متعالیه، ثنویت تشکیکی این دو جوهر را مطرح می کند، اما اندیشه دکارت به دلیل غیرممکن بودن ارتباط دو جوهر مغایر توسط بسیاری از مکاتب فلسفی مورد نقد واقع شده است. از همین رو بررسی و نقد ثنویت ذاتی نفس و بدن در اندیشه دکارت با رویکرد حکمت متعالیه می تواند بسیاری از ضعف های دیدگاه دکارت را در این زمینه آشکار ساخته، راهکارهایی درخور جهت رفع این ضعف ها و اقناع اندیشه منتقدان ارائه دهد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا به بررسی ثنویت ذاتی نفس و بدن در اندیشه دکارت پرداخته می شود، سپس راهکارهای دکارت بر اتحاد نفس و بدن ارائه می گردد و نهایتاً ثنویت ذاتی نفس و بدن در اندیشه دکارت با رویکرد حکمت متعالیه مورد نقد واقع شده، راهکارهایی در این زمینه ارائه می شود که طبق این راهکارها می توان با قائل شدن به وجود ویژگی های مادی نفس، در ابتدای آفرینش، نفس و بدن را متحد با یکدیگر دانست و استقلال نفس از بدن را آن هنگام مطرح کرد که این جوهر به سیر در مراتب کمالی پرداخته، به تجرد تام برسد.
۳.

بررسی تحول «تابعه علیت» بر مبنای سه سیر فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر فلسفی علیت اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۷
با پذیرش سه سیر فلسفی ملاصدرا، مساله اصلی مقاله حاضر بررسی تحول مباحث مرتبط با علیت بر اساسِ سیرهای یاد شده است؛ در سیر اول متناسب با دیدگاه متکلمان، رابطه ی حق تعالی با مخلوقات به نحو رابطه «موثر و متاثر» است؛ در این نحوه نظر، نه تنها امکانِ انفصال بینِ علت و معلول وجود دارد، بلکه لازمه ی این سیر، نگاهِ تباین بالذاتی و لازمه ی آن هم محال بودنِ هر نوع علیتی میانِ پدیده-هاست. حال آن که در سیر دوم به پشتوانه ی اصالت و وحدت تشکیکی وجود، رابطه به نحو «علت و معلول» و به تبعِ آن، تبیینِ مراتبی است؛ رابطه ی یاد شده متناسب با سیر سوم به نحو «ظاهر و مظهر» می باشد که در این وجه نظر، معلول شأن و ظهوری از علت است؛ در دو سیر اخیر به دلالت مبانی، بر معیتِ دایمی علت با معلول و ظاهر با مظهر با حفظِ تفاوتِ دو مرتبه تاکید می شود. به همین نحو به اقتضای سیر اول «عطاء، اعطاء و معطی» مغایر از هم اند؛ به اقتضای سیر دوم این سه باهم اتحاد و بر مبنای سیر سوم باهم وحدت دارند. نسبتی که میانِ عناصر علیت یعنی علت و معلول برقرار است بر مبنای سیر اول از نوعِ اضافه ی مقولی، بر مبنای سیر دوم از نوعِ اضافه ی اشراقی و بر مبنای سیر سوم از نوعِ اضافه ی قیومی است؛ که با موضوعاتِ اشاره شده بر مبنای سه سیر تطابق دارد.
۴.

دلایل تحقق سه تحول در فهم فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر ملاصدرا اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی وحدت شخصی وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
در میانِ اهلِ حکمت موضع گیری هایی در موردِ مسلکِ فلسفی صدرالمتالهین وجود دارد؛ تردیدی نیست که صدرالمتالهین زمانی به اصالت ماهیت اعتقاد داشته و به صراحت به آن اشاره کرده است؛ همچنین قول صدرالمتالهین به وحدت تشکیکی وجود هم محرز است؛ اما در این که آیا در این مرحله باقی مانده و یا به وحدت شخصی وجود هم رسیده و کدام یک موضعِ حقیقی و نهایی صدرالمتالهین ست، اختلاف است؛ از موضعِ این مقاله با دو راه می توان به سه سیر تحول فلسفی صدرالمتالهین پرداخت: یکی از راه اشاره به تصریح های صدرا در این موضوع و دیگری از راه تبیینِ تحول هایی که بر مبنای هر سه سیر در موضوعاتِ مهمی چون علیت، جوهر و عرض، حرکت، علم، واحد و کثیر، نفس شناسی، مواد ثلاث، تقدم و تاخر و بلکه در غالب مباحث فلسفی اتفاق افتاده است؛ مقاله حاضر هر دو راه را برای نشان دادنِ تحققِ سه سیر صدرایی مد نظر قرار می دهد.
۵.

سه مرتبه «کلی» و «جزئی» بر مبنای سه سیر فلسفی انطباق ماهوی، اشتمال تشکیکی در مراتب وجودی، احاطه وجود حق بر ظهورات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلی جزئی انطباق اشتمال احاطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۷۴
بحث «کلی» و «جزئی»، موضوعی مهم و فراگیر در گستره ذهن و عین است. دامنه این مبحث از ماهیت تا وجود امتداد می یابد و بنابراین بخشی جدایی ناپذیر و تعیین کننده در هر مکتب فکری است. پرسش اینکه: با تغییر در مبانی فلسفی، «کلی» و «جزئی» چه معنا و سرنوشتی می یابد؟ در اندیشه ماهوی، کلی و جزئی محدود به حیطه مفهومی و ماهوی است. تشخص هر فرد جزئی به ماهیتی است که مندرج در یک مفهوم کلی تر می شود. انواع کلی نیز حاصل اعتبارات گوناگون ماهوی است. اما با تغییر دیدگاه به اصالت و وحدت تشکیکی وجود، نقش کلی و جزئی فراتر از انطباق ماهوی افراد، به اشتمال در مراتب طولی وجود نیز گسترش می یابد. وجود، در عین جزئیت و تشخص ذاتی، به نحو کلی سعی، شامل تمام مراتب وجودی می شود. هر وجود بالاتری حقیقت وجود پایین تر و هر وجود سافلی رقیقه وجود عالی است. نهایتاً در سیر سوم، جزئی در معنای خاص خود حاکی از احاطه حقیقت شخصی وجود بر تجلیات آن و کلی، مبین شمول ظهوری و تشکیکی وجود منبسط بر ظهورات حق است. نتیجه اینکه، کلی یا جزئی، اعتباری است که بسته به تفاوت نظر در هستی شناسی، عارض بر ماهیت، وجود، یا شئون مرتبط با آنها می گردد.
۶.

رابطه تشکیکی بیداری، خواب و مرگ در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس خواب بیداری مرگ تشکیک وحدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
اصل تشکیک از مهم ترین اصولِ فلسفی در حکمت متعالیه صدرایی است که با آن سؤال از چیستیِ رابطه بین سه پدیده بیداری، خواب و مرگ پاسخ داده می شود. این نوشتار، رابطه مورد بحث را طولی و تشکیکی می داند. براین اساس، اختلاف این حالت ها به اشتراک آن ها باز می گردد که عبارت است از: شدت و ضعف در معطوف شدنِ نیرو های انسان به ظاهر یا باطن نفس و عوالم متناسب با آن ها. بیداری، حاصل توجه حداکثری قوای نفس به عالم مادی و حواس ظاهری است. با ضعیف شدن این توجه و التفاتِ بیشتر نفس به عالم مثال، خواب اتفاق می افتد. درنهایت، با قطع ارتباط کامل نفس از جهان مادی، مرگ اصطلاحی فرا می رسد. البته در معنایی دیگر، به واسطه حرکت جوهری نفس، آنچه اصطلاحاً مرگ خوانده می شود، همراه همیشگی انسان و محیط بر سایر حالات اوست. در نگاهی عمیق تر و بر مبنای وحدت شخصیه نفس، بیداری و خواب و مرگ از ظهورات نفس است و ضمن حفظ رابطه تشکیکی، با نفس و با یکدیگر عینیت دارند.
۷.

سه مرتبه اضافه در علم بر مبنای سه سیر فلسفی؛ نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و وحدت شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم ملاصدرا اضافه مقولی اضافه اشراقی اضافه قیومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۳۱۳
اهمیت شناخت نوع اضافه بین عالم و معلوم، تعیین جایگاه علم در رویکرد جهان شناختی و کارکرد معرفت شناسانه آن است. پرسش اینکه: با تغییر در مبانی فلسفی، نوع اضافه بین عالم و معلوم چه معنا و کارکردی می یابد؟ در نگاه ماهوی نوع این اضافه مقولی است که با فرض دوگانگی طرفین اضافه، سبب معضلاتی چون اعتباریت علم، تمایز عالم از معلوم و اشکالات وجود ذهنی می شود. در سیر دوم یعنی اصالت وجود با رویکرد تشکیکی، اضافه از نوع اشراقی است که در آن علمِ عالم، در رابطه ای طولی و تشکیکی، علت ایجاد معلوم می گردد. رهاورد گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود هم، وحدت و بساطت عالم و اضافه قیومی او با شؤون و مظاهرش است. اضافه نیز بین وجود عالم و علم ذاتی اش تحقق می یابد. نتیجه اینکه، متناسب با سیرهای سه گانه، با عبور از کثرت به وحدت، تدریجاً اضافه جای خود را به عینیت عالم و معلوم می دهد تا اینکه در سیر سوم به حضور و شهود تام عالم از خویش در آینه ظهوراتش می انجامد.
۸.

سه مرتبه تقدم و تاخر بر مبنای سه سیر فلسفی بالماهیه، بالحقیقه وبالحق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر فلسفی اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی تقدم و تاخر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۷
بعد از پذیرش تحقق سه سیر فلسفی (یعنی اصالت ماهیت، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی) در حکمتِ صدرایی، به دلایل و قراینِ مختلفی می توان نشان داد که مبحثِ «تقدم و تاخر» از لازمه های سه سیرِ یاد شده تبعیت کرده است؛ تقدم و تاخر بالتجوهر یا همان بالماهیه متناسب با سیر اول، تقدم و تاخرِ بالحقیقه متناسب با سیر دوم و تقدم و تاخر بالحق متناسب با سیر سوم است. به ویژه اگر مبحثِ علیت را شاخصِ اصلیِ تحول در سیرهای یاد شده بدانیم، به دلیلِ تفاوتِ تفسیر علیت بر اساسِ سه سیر، تقدم و تاخرهای مبتنی بر رابطه ی علیت (نظیرِ بالطبع، بالعلیه، بالماهیه)، در نهایت بر مبنای اصالتِ ماهیت مطرح شده اند و در نتیجه در اصالتِ وجودِ تشکیکی جایی برای طرح نیافته اند و به نوعی با تقدم بالحقیقه جایگزین شده اند. برای تقدمِ بالحقیقه والمجاز غالبا تقدم وجود بر ماهیت را مثال می زنند؛ ما برای تقدم و تاخر امورِ مشکک که بر سیر دوم و بر اصالتِ وجود و مشکک بودنِ آن مبتنی هستند تقدم و تاخر بالحقیقه و الرقیقه را پیشنهاد می دهیم؛ در مورد تقدم و تاخر بالحق، هم از تعبیرِ مراتب یعنی ناظر به مرتبه ی دوم و هم از تعبیر شئون و ظهورات یعنی ناظر به مرتبه ی سوم سخن گفته شده است؛ در حالی که بنا به دلایلِ مختلف، تعبیرِ دوم صحیح تر و با اصولِ مرتبه ی سوم یعنی اصالت وجود وحدت شخصی مناسب تر است.
۹.

«بررسی تطبیقی ماهیت معیت یا عدم معیت حق و خلق از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا با تکیه بر نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق تعالی خلق معیت علمی متکلمان ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۶
مسئله معیت حق تعالی با مخلوقات از جمله مسائل بنیادینی است که در حوزه الهیات و مسائل آن نقش اساسی ایفا می کند و مباحثی همچون جبر و اختیار بر اساس آن تبیین و تحلیل می گردند. در نگاه کلامی رابطه حق تعالی با مخلوقات، بینونت عزلی است؛ به طوری که از دیدگاه متکلمان، موجودات و عالم ماسوا در برابر خداوند به عنوان موجودات مستقل در نظر گرفته می شوند و هرگونه سنخیت و معیت میان آن دو نفی می شود . معیت رایج و مطرح در منظومه فکری متکلمان؛ معیت میان موجودات مادی و به معنای همراهی جسمانی است. اما قاطبه متکلمان در تفسیر و برداشت خود از آیات و روایات، همراهی و معیت حق تعالی و خلق را به احاطه علمی و آگاهی تفسیر نموده اند. در حکمت صدرایی، مسئله معیت حق با خلق، با توجه به مبانی آن صبغه کاملا متفاوتی با دیدگاه متکلمین دارد. ملاصدرا بر مبنای سیر دوم فلسفی گرچه معیت علی و معلولی را می پذیرد اما در سیر سوم با مطرح ساختن وحدت شخصی وجود و نگاه ربطی و ظلّی به موجودات عالم، نظریه نهایی خویش را ابراز می دارد و معیت حق تعالی با خلق را یک طرفه معیت بالحق و قیومیه می خواند. ملاصدرا با طرح معیت قیومیه مخاطب را از نگرش ظاهری به نگرش باطنی از معنای معیت می رساند و اقسام معیت های ماهوی را رد می کند. در این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی سعی بر این است تا فراز «مع کل شیء لا بمقارنه و غیر کل شیء لابمزایله» از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. از منظر ملاصدرا و برخلاف دیدگاه متکلمان، بینونت میان حق و خلق، بینونت عزلی نیست، و بینونت صفتی، میان آنها برقرار است، به این معنا که خداوند محیط، مطلق و نامتناهی و اشیاء و مخلوقات محاط، مقید و متناهی هستند.
۱۰.

خوانش اشاعره و ملاصدرا از آیه شریفه «وهوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»: بررسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق تعالی خلق معیت اشاعره ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۴
با مطالعه رویکردهای کلامی و فلسفی محرز می شود که متکلمان و حکمای اسلامی تبیینات متفاوتی از «معیّت» حق تعالی با خلق ارائه داده اند. اشاعره با توجه به مبانی خود، معیّت وجودی حق تعالی و مخلوقات را بر نتابیده و با ارائه تفاسیر مختلف از معیّت در آیه شریفه «و هوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»، نوعِ معیّت را معیّت علمی دانسته اند. حال آنکه از منظر ملاصدرا در این آیه شریفه هم معیّت علمی قابلیت طرح دارد و هم معیّت وجودی. متکلمان در تبیین معیّت علمی حق تعالی، از براهین اتقان صنع و برهان قدرت و اختیار بهره می گیرند. آن ها اغلب معیّت علمی خداوند را فرع بر قدرت او می دانند. در حالی که بر مبنای اصول حکمت متعالیه، معیّت فرع بر وجود و وجود نیز با علم مساوق است. معیّت علمی حق تعالی هم بر مبنای اصالت وجود وحدت تشکیکی و هم بر مبنای اصالت وجود وحدت شخصی، قابل تفسیر است. ملاصدرا در تبیین معیّت قیومیه حق تعالی با دیگر وجودات هستی، از قاعده بسیط الحقیقه و وجود رابط معلول و روایات دینی بهره می گیرد و رابطه نفس و بدن را بهترین مثال برای تقریر معیّت حق تعالی ذکر می کند. در این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی سعی بر این است که به بررسی و تحلیل آیه شریفه «و هوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ» از دیدگاه اشاعره و ملاصدرا پرداخته شود و نقاط اشتراک و افتراق آن ها در این زمینه تبیین گردد. ملاصدرا در تبیین معیّت مطرح در این آیه شریفه، به معیّت علمی مطرح در اقوال متکلمان بسنده نمی کند، بلکه با طرح معیّت وجودی و قیومی، رابطه حق با خلق را تبیین می کند. بر مبنای احاطه قیومی، معلول خالی از وجود علت نیست و علت نزدیک تر از معلول به ذات معلول است.
۱۱.

«مواد ثلاث» بر مبنای سه رویکرد فلسفی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واجب امکان امتناع مواد ثلاث نگرش اصالت ماهوی اصالت وجود وحدت تشکیکی وحدت شخصی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۶۳
اندیشه صدرالمتألهین در سیر تکامل خود، سه رویکرد را شاهد بوده است؛ نگرش اصالت ماهوی، نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت تشکیکی و نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت شخصی. مبحث «مواد ثلاث» بتبع این سه رویکرد فلسفی صدرایی، دچار تحول اساسی شده است. در مرتبه یی متناسب با رویکرد اول، مقسَم، ماهیت است و به «وجوب، امکان و امتناع» تقسیم میشود. مراد از امکان در این مرتبه، امکان ماهوی است. در رویکرد دوم، مواد سه گانه مرسوم، به وجوب و امکان ارتقا می یابند. مراد از امکان در این مرتبه، امکان فقری و وجودی است. در رویکرد سوم، این سه ماده، به دوگانه «حق و باطل» تحول پیدا میکنند. تعبیر «حق» در این مبحث، با سه معنای دیگر از «حق» که در رویکرد سوم مطرح شده است یعنی تقدم بالحق، وجود حق و وحدت حقه اشتراک معنوی و اتحاد مصداق ی، و با ح ق مط رح در ام القضایا، رابط ه «مَثَل و ممث ل له» دارد؛ یعن ی ام القضایا مَثل ح ق تعالی در می ان قضایاست. از حق تعالی به احق الوجودات و از اصل عدم تناقض، به احق الاقاویل و احق الاوایل تعبیر میشود. همه «حق»های یاد شده، بر اساس مبانی رویکرد فلسفی سوم صدرالمتألهین، قابل طرحند.
۱۲.

«معیتِ مطلق و مقید» بر مبنای سه سیر فلسفی مفهومی، وجودی، ظهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اطلاق تقیید معیت ملاصدرا سه سیر فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
تعابیرِ مطلق و مقید از تعابیری هستند که گاه مفهومی و گاه مصداقی در معیتِ هم مطرح می شوند؛ از نظر بر تحقق سه سیرِ فلسفی، بر مبنای سیر اول، اطلاق به معنای سعه ی مفهومی و تقیید به معنی ضیق مفهومی است. و معیت میان دو مفهوم شکل می گیرد. بر مبنای سیر دوم و پذیرش اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، و نفی سعه ماهوی، کلیت و اطلاق در وجود عبارت است: از تمامیت ذات وجود و احاطه او نسبت به مادون؛ و چون هستی در این سیر، دارای مراتب است، سعه و شمولیت و اطلاق به معنای احاطه ی مراتبِ بالاترِ وجود بر مراتبِ مادون آن است؛ وجود مطلق شامل وجود مقید است و وجود آن را در بر می گیرد ولی مقید شامل مطلق نیست؛ بر مبنای سیر سوم نیز اطلاق به معنی سعه ی وجودی است اما چون وجود واحد است و حتی نمی توان وجود را در اوجِ مباحث به مطلق و مقید تقسیم کرد، کلیت و احاطه به نحوِ احاطه ی قیومی مطرح است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سه سیر فلسفی ملاصدرا در باب معیت مطلق و مقید خواهیم پرداخت.
۱۳.

تبعات علیت بر مبنای سه سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی علیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
به دلالت قراین بسیار، ملاصدرا سه مرتبه سیر فلسفی اصالت ماهیت، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است؛ حال مساله اصلی این است که مباحثِ مرتبط با علیت از این تحول، چگونه تاثیر پذیرفته اند؟ ما در این مقاله با روش استدلالی، تحلیلی و استنادی نشان می دهیم در مبحث مربوط به تقدم و تاخر، انحای تقدم و تاخری که بر رابطه علی و معلولی متکی است، به دلیلِ تفاوتِ تفسیرهای مختلف از علیت بر مبنای سه سیر، دچار تحول شده اند؛ تقدم و تاخر بالماهیه، متناسب با سیر اول، تقدم و تاخر بالحقیقه و المجاز متناسب با سیر دوم و تقدمِ بالحق متناسب با سیر سوم است. در مبحثِ مربوط به نسبت عدم با مباحث فلسفه، بر مبنای نگاه ماهوی مباحث عدم به فلسفه راه می یابد در حالی که متناسب با سیر دوم مباحث مربوط به عدم از فلسفه رخت بر می بندد و متناسب با سیر سوم مبحث وجود و عدم با ظهور و خفا جایگزین می شود. در مبحثِ تقسیمات علت و معلول، بر مبنای سیر اول و نگاه حقیقتا ماهوی تقسیم چون متکی بر اصالت وجود، اشتراک معنوی و اصلِ تشکیک است نمی تواند طرح شود؛ بر مبنای سیر دوم «اقسام»، مراتبِ یک حقیقتِ واحد هستند؛ و بر مبنای سیر سوم «اقسام» مظاهر یک حقیقتِ واحد می باشند؛ بنابراین تقسیمات علت و معلول بر مبنای سه سیر احکامِ متفاوتی به خود می گیرند. در مبحثِ «نفسیات ثلاث» نیز بر مبنای سیر اول، سه نحو وجود واجبی (فی نفسه لنفسه بنفسه)، جوهری (فی نفسه لنفسه بغیره) و عرضی (فی نفسه لغیره بغیره) تحقق دارد؛ اما بر مبنای دیدگاه نهایی صدرایی وجود تنها منحصر در قسمِ اول است و مابقی وجودات فی غیره و عین الربط به این وجود واحد هستند.
۱۴.

سه «علیت» بر مبنای سه سیر فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علیت اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی سه سیر فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۳۴
به نظر می آید مهم ترین مبحثی که متناسب با سه سیر فلسفه ی صدرایی دچار تحول شده است مبحث علیت است که ابعاد و فروعِ بسیاری دارد و در زمینه های مختلف با تحول های یاد شده همراهی می کند؛ ما در این مقاله پنج موضوعِ مقدماتی مبحث علیت را بر مبنای سه سیر فلسفی مورد بررسی قرار می دهیم؛ به عنوان مثال در موضوعِ مفاد علیت، متناسب با نگاهِ غیرِ وجودی و ماهیت محور، سه نحو بیانِ «هر موجودی، هر حادثی و هر ممکنی (به امکان ماهوی)» نیاز به علت دارد» قابلِ طرح است؛ حال آن که بر مبنای سیر دوم مفاد اصل علیت به نحو «هر ممکنی (به امکان فقری) محتاج به علت است» مطرح است و متناسب با سیر سوم «هر شأنی وابسته به ذی شأن است» قابل بیان می باشد؛ در باقی موضوعات نیز چنین تناسب هایی وجود دارد که در مقاله ی حاضر به آن پرداخته ایم. 
۱۵.

تبیین دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان نسبت به برنامه درسی کارورزی بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارورزی کارورزی تربیت معلم برنامه کارورزی فکورانه معلم فکور دانشگاه فرهنگیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۴۵
هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، نسبت به برنامه کارورزی است. روش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد است. جامعه مورد مطالعه استادان راهنمای کارورزی دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند، تعداد 19 نفر از آن ها انتخاب شدند. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار ان وی وو و بر مبنای رهیافت نظام مند استراس و کربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و الگوی پارادایمی (پدیده محوری، شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پیامدها) انجام گرفت. بر این اساس «معلم فکور، اندیشه ورز و عمل گرا» به عنوان پدیده محوری انتخاب و سایر ابعاد الگوی کارورزی، مشخص شدند. اعتبارسنجی از طریق مثلث سازی، بازبینی مشارکت کنندگان و خبرگان غیر مشارکت کننده  و ضریب توافق کاپا، صورت گرفت. از نتایج مهم این پژوهش ضرورت، تنظیم ساختار عمل گرایانه کارورزی، جهت متناسب سازی برنامه کارورزی با واقعیت های میدانی است.
۱۶.

موضوعات علم بر مبنای سه سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر علم اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۲۸
هدف از این مقاله نشان دادن تغییرات موضوعات مرتبط با علم بر مبنای سه سیر فلسفی صدرایی است که می توان با عناوین نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی از آن یاد کرد. پرسش اصلی این است که متناسب با سه سیر یادشده چه تحولاتی در موضوعات مرتبط با علم اتفاق افتاده است؟ ما در این مقاله تحول چند موضوع مهم را در سه مرتبه سیر فلسفی بررسی کرده ایم؛ که شامل چهار موضوع مهم «حقیقت تجرید، نحوه قیام صور به نفس، اتحاد یا عدم اتحاد عاقل و معقول و علم وجودات مادی» است؛ حاصل تحقیق این است که درباره مسائل یادشده بر مبنای سه سیر، تحولات مهمی رقم خورده است؛ برای نمونه، تقشیر در مرتبه اول به نحو «از دست دادن زواید و عوارض مادی» است تا ادراک تحقق یابد؛ حال آنکه به اقتضای سیر دوم تجرید یا تقشیر به نحو «سیر نفس در مراتب» جلوه می کند و در سیر سوم یا قابل طرح نیست یا به نحو سیر در مظاهر نمود دارد. نحوه قیام صور به نفس در سیر اول قیام حلولی، در سیر دوم به نحو قیام صدوری و در سیر سوم به نحو قیام ظهوری است. در موضوع اتحاد عاقل و معقول به اقتضای سیر اول اتحادی صورت نمی گیرد؛ به اقتضای سیر دوم اتحاد عالم و معلوم اثبات می شود و به اقتضای سیر سوم اتحاد به وحدت ارتقاء می یابد. در باب علم وجودات مادی، در سیر اول وجودات مادی نه علم به خود دارند نه علم به دیگری و نه مورد علم واقع می شوند؛ درحالی که به اقتضای سیرهای دوم و سوم و به پشتیبانی اصولی چون تساوق علم و وجود، حمل حقیقت و رقیقت، بازگشت تقسیمات وجود به مراتب وجود و قاعده بسیط الحقیقه هم علم به خود و دیگری دارند و هم مورد علم واقع می شوند.
۱۷.

بررسی دولت قانون در اندیشه و عمل میرزا تقی خان امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته اصلاحات امیرکبیر کنسطیطوسیون دولت قانون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۷۵
   بررسی جایگاه ویژه میرزا تقی خان امیرکبیر در تاریخ معاصر ایران نیازمند توجه به دریافت وی از «چهره ژانوسی مدرنیته» است. به اعتبار جامعه شناسی تاریخی، مدرنیته دارای ماهیتی دوگانه و در پیوند باهم است که وجه اثباتی، تمدنی و یا objective آن بر توسعه و پیشرفت عناصر تمدنی، اقتصادی، علمی و فنی تأکید دارد و وجه انفسی، ذهنی و subjective آن بر اهمیت دستاوردهای فرهنگی، آزادی نوع بشر، برابری، دموکراسی، کثرت گرایی و قانون که در زبان فلسفی کانت و هگل در مفهوم «عقل خود بنیاد» تجلی یافته؛ متناظر است. در این مقاله بر آنیم تا دریابیم امیرکبیر به عنوان اصلاح طلب بزرگ جامعه ما چگونه به ارتباط عناصر ذوالوجهی مدرنیته اندیشیده است. آیا امیرکبیر فقط بر وجه اثباتی و صنعتی مدرنیته ایمان پیداکرده است، یا اینکه به اهمیت وجوه فرهنگی آن ازجمله «قانون» نیز آگاهی یافته است؟ زمامداری امیرکبیر با شروع پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در 1230 هجری شمسی با تحولاتی گسترده همراه است فرضیه ما این است که تأکید امیرکبیر بر «خیال کنسطیطوسیون» درک درست وی از ضرورت به کارگیری دستاوردهای دوگانه مدرنیته را نشان می دهد. بر این اساس جایگاه «قانون»در منظومه فکری و عملی وی را موردبررسی انتقادی قرار داده ایم.
۱۸.

«سه مرتبه برهان صدیقین» بر مبنای سه سیر فلسفی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر فلسفی اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی برهان صدیقین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۹۸
در همه برهانهای غیرِ وجودی درجه ای از تکثرگرایی که ویژگیِ ذاتیِ نگاهِ ماهوی است وجود دارد؛ یکی از وجوهِ بازتابِ این کثرت گرایی در برهانهای «جسم، حرکت، حدوث، شناختِ نفس نظر بر مجموع عالم و...» این است که در همه ی آن ها «سالک و مسلک و مسلوک منه و مسلوک الیه» - به جز با اندکی تفاوت در نفس - با هم تفاوت دارند؛ در این میان برهانِ صدیقین برهانی است که به تقریر ابن سینا ادعا می شود از چیزی جز خودِ وجود به خودِ وجود نمی رسد؛ ملاصدرا برهانِ صدیقینِ سینایی را به دلیلِ تاثر از مبانیِ سیر اول، یعنی استفاده از امکانِ ماهوی در زمره ی برهان های دیگر قرار می دهد و آن را برهانِ مطلوبِ خود نمی یابد؛ و بنابراین خود بنا بر مسلکِ فلسفی اش تقریری جدید از برهانِ صدیقین ارائه می دهد. بر برهان های صدیقین صدرا انتقاداتی وارد کرده اند که همانندِ برهانِ سینایی از «غیر» (= غیر وجود) برای اثباتِ حق تعالی استفاده شده است؛ تحقیق حاضر معتقد است، هر یک از برهان های سینایی و صدرایی از اقتضائاتِ مراتبِ خود پیروی می کنند؛ بنابراین با لحاظِ خصوصیاتِ مرتبه به شرطی جزوِ برهان های صدیقین است و به شرطی دیگر ارائه ی برهان بر او تعالی محال است؛ مگر این که از منطق و مسلکِ معرفتیِ دیگری بهره جسته شود.
۱۹.

تحولات علم بر مبنای سه سیر فلسفی؛ نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و وحدت شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم سه سیر اصالت وجود نگاه ماهوی وحدت تشکیکی وحدت شخصی ملاصدرا فلسفه اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۹
ملاصدرا سه سیر فلسفی اصالت ماهیت (یا مبنای قوم) اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است؛ این سه سیر چون حکمِ اصل و محورِ مباحثِ حکمت متعالیه را دارد به تحول در فروع و نتایج می انجامد؛ به دلیلِ ارتباطِ نظام وار مطالب، در مساله ی حقیقتِ علم و موضوعاتِ مختلفِ مرتبط با آن نیز می بایست تحولاتی روی دهد که با سه مرتبه یاد شده تناسب داشته باشد؛ بنابر سیرِ اول علم از مقوله عرض و در نتیجه امر ماهوی است حال آن که به اقتضای مرتبه دوم و سوم علم مساوق با وجود است؛ این تحول به تحول در فروع و لازمه های بسیاری می انجامد و تفاوت های بنیادینی را رقم می زند. مباحثِ سیر اول بیشتر متاثر از نگاهِ غیرِ وجودی به حقایق مرتبط با مبحث علم است که در فلسفه ماقبل صدرایی با عنوان مبنای قوم از آن یاد شده است؛ در این مقاله به اقتضا مقام و فرصت به چند موضوع مقدماتیِ مهم می پردازیم که عبارتند از: جایگاه بحث، امر ماهوی یا وجودی بودن علم، ماهیت یا مفهوم بودنِ علم، تعریف علم، اشترکِ لفظی یا معنوی بودنِ علم، متواطی یا مشکک بودنِ علم و نوعِ اضافه مطرح در علم بر مبنای سه سیر فلسفی.
۲۰.

تحول «تجرید» ادراکی در سه سیر فلسفی (نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و وحدت شخصی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرید علم سیرماهوی وحدت تشکیکی وحدت شخصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۳۹
اهمیت مسأله «تجرید»، در پیدایش ادراکات و تعیین حدود و ویژگی های آن است. پرسش اینکه: با تغییر در مبانی فلسفی، تجرید چه معنا و کارکردی می یابد؟ در نگاه ماهوی تجرید به تقشیر از ماده معنا می شود و ضمن قوام بخشیدن به علم، چگونگی تولد ادراکات سه گانه، انواع معقولات و نفی اضافی بودن علم را توضیح می دهد. در سیر دوم یعنی اصالت وجود با رویکرد تشکیکی، علم حقیقتی وجودی، متحد با نفس و رو به تعالی دارد. تجرید به این معناست که علم و عالم با یکدیگر از مرتبه ای جدا شده و به مرتبه ای دیگر راه می یابند. با گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصیه ی وجود، علم به ظهور و تجرید هم به پیراستگی آن ظهور از خفا یا ظهور پایین تر معنا می شود. متناسب با سیرهای سه گانه، فرایند تجرید با عبور از کثرت، به وحدت و به خود علم نزدیک تر می گردد تا سرانجام در سیر سوم با ظهور علمی یکی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان