فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
انباشت حجم عظیمی از داده های گوناگون در فضای اینترنت، شبکه های اجتماعی و سِرورهای شرکت های بزرگی مثل: گوگل، فیس بوک و توئیتر موجب شد که تمام دانش بشری به طور یکپارچه برای همگان دسترس پذیر باشد. جمع آوری داده های کلان و پیاده سازی الگوریتم های مشخّص روی آنها، درعمل، به استخراج دانش بشری توسط ابزارهای خاصّ، مانند چت جی پی تی (ChatGPT) انجامیده و نتایجی با کمترین خطاها به دست آمده است.
گاهی آنچه امروزه در باره هوش مصنوعی (Artificial intelligence) گفته می شود، بیشتر نگاهی افراطی و تهدیدآمیز است و واقعیت عینی ندارد. گفتنی است که هوش مصنوعی ابداعات جدیدی را شکل داده، دامنه فعّالیت، توانمندی و رفاه انسان ها را توسعه می بخشد و از مشکلات جامعه امروزی می کاهد؛ ولی این طور نیست که این فنّاوری نوین، جایگزین انسان یا مشاغل مربوط به او شود؛ بلکه سخن درست، این است که بگوییم هوش مصنوعی، فرصت های تازه ای را پدید می آورد و شکل مشاغل و کارها را به گونه ای شگفت تغییر می دهد. بنابراین، هرگز نباید تصوّر کرد که هوش مصنوعی، نابودکننده بشر و مشاغل مرتبط با آدمی است؛ بلکه تغییردهنده شکل و روش اجراء آنهاست و درواقع، به نوعی روند دستیابی به نتایج را آسان تر نموده و حتّی با حضور خودش، مشاغل جدیدی را ایجاد کرده و توانایی انسان را در عرصه های مختلف وسعت داده است.
از این دست مباحث که بگذریم، یکی از دغدغه ها و توصیه های همیشگی رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، مقوله هوش مصنوعی است. توجّه جدی و قانونمند به فضای مجازی، استفاده از ابزارهای روز دنیا، پرهیز از غفلت و بی توجّهی نسبت به مسئله هوش مصنوعی، لزوم ارتقاء رتبه علمی کشور در حوزه هوش مصنوعی، دستیابی به استقلال علمی در زمینه فنّاوری های نوین و فعّال و اثربخش بودن در این عرصه، از جمله محورهای فرمایشات مقام معظم رهبری در زمینه فنّاوری های امروزی، به ویژه هوش مصنوعی است.
نظر به اهمّیّت بحث هوش مصنوعی و سفارش ها و تأکیدهای مستمرّ رهبر معظم انقلاب در باره این مسئله جهانی، لازم دیدیم که سخنان معظم ٌله را در این مورد بکاویم و نکات مطرح شده در فرمایشات ایشان را یادآور شویم.
ثلاثية الكلاسيم والسيميم والميتاسيميم في تشكيل الخطاب السردي على ضوء نظرية جوزيف كورتيس في قصيدة حلم من ماء للشاعر أديب كمال الدين(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
69 - 86
حوزههای تخصصی:
الخطاب فی شتى حالاته، ما هو إلّا کلاماً موجهاً من السارد إلى المتلقی، ویراد به إیصال فکره ما أو تعبیراً خاصاً أو غایه من التأثیر أو التنویر؛ لذلک یقترح المنظر الفرنسی، جوزیف کورتیس، لابدیه تفکیک العناصر المتمظهره من ذلک النص، حتى یتمکن المتلقی من استلهام تلک الماورائیات المبهره، وتکهن نتائجه الخصبه، ویقدم سداسیه، تنقسم ثلاثه منها على المستوى المتمظهر، والأخرى فی المستوى العمیق. الثلاثیه الأولى تضم عناصر معنونه ب (السیم المتغیر، السیم النووی، والکسیم)، وهی تدرس جانبه الشکلی وفی وحداته الصغرى من الکلمه إلى الجمله. وأما الثلاثیه الثانیه، فهی تشمل العناصر العمیقه التی اصطلح بها (الکلاسیم، السیمیم، والمیتاسیمیم)، ومنها یعتلی النص من حالته الظاهریه، وینتقل إلى کونه خطابًا سردیاً ذا مغزى؛ لذلک اختار هذا البحث من خلال المنهج الوصفی التحلیلی، دراسه هذا الفصل من النظریه الکورتیسیه، وشرحها على قصیده حلم من ماء، للشاعر أدیب کمال الدین. فی الثلاثیه الأولى ضمن عملیه التقطیع، تقسمت القصیده من وحداتها السیمیه الصغرى التی تشمل السیم المتغیر والسیم النووی، والمنتج منها کان کل سطر هو صوره لکسیمیه معینه تحمل رساله معینه. ومن مجموعه هذه اللکسیمات، تشکلت مقاطع القصیده المختلفه. وعند التطبیق حسب الثلاثیه الثانیه، کان کل مقطع منها الذی یحتوی على مجموعه من اللکسیمات، هو یمثّل کلاسیماً ینص عن مفهوما سیاقیاً أکبر من تلک الوحدات الصوریه، وأکمل مفهوما منها، إلى أن تکونت القصیده من تلک التولیفات، وصارت نصاً خطابیاً کاملاً یحتوى على سمیمیات ومیتاسیمات، یتمنطق من خلالها الشاعر على کونها حروفیات عرفانیه ماورائیه. وهکذا، تبیّنت خطابیه کورتیس المقصوده، کیف تتجسد على القصیده السردیه، وما تسمیه أرکانها حسب المصطلحات؟
مبانی فقهی تخفیف در مجازات های تعزیری در حقوق موضوعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۹
43 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مباحث حقوق جزایی اسلامی بحث تعزیرات است. هدف از وضع این مجازات ها حفظ نظم و امنیت جامعه و تأمین مصالح اجتماعی جامعه اسلامی است. از دیدگاه فقه اسلامی تعزیرات و تعیین میزان آن از اختیارات امام، حاکم یا قاضی است، و بر این اساس تخفیف در این گونه مجازات ها نیز به طریق اولی باید در اختیار آنها باشد. تخفیف در مجازات های تعزیری، می تواند تأثیرات شگرف فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و به خصوص اقتصادی در پی داشته باشد. جهات تخفیف مجازات موضوع ماده 38 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 که در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد، مبانی فقهی تخفیف در مجازات ها دو نوع است، مبانی عام که همان مقاصد شارع از تشریع است که عبارت است از: قرب الهی، سعادت دنیوی و اخروی، عدالت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. این مبانی نه تنها مبنای تخفیف مجازات ها هستند، بلکه به نوعی خط قرمز تمامی احکام موضوعه تشریعی به شمار می روند. نوع دوم، مبانی خاص است که خود به سه دسته مبانی قرآنی، روایی و عقلی تقسیم می شود و هریک به دو دسته تقسیم می شود. دسته اول، مبانی هستند که مطلوبیت اصل تخفیف مجازات از دیدگاه شرع مقدس اسلام را اثبات می کند و دسته دوم، آیات، روایات و استدلالات عقلی است که تخفیف در برخی مجازات ها را با توجه به اوضاع و احوال خاص مجرمان تجویز کرده است.
الاتّجاه الدینی فی مدیح"صرّدرّ"( دراسه وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ لاستدعاء التراث العربی المجید فی شعر الشاعر العباسی "صرّدر"حیزاً ک بیراً لایضاهى. استحضر الشاعر فی مدیحه مساحه ک بیره من التراث الدینی الفخم ما أعطاه طابعاً دینیاً ملفتاً. لقد أخذ الشاعر من الموروث الدینی ما یمک ن اختزاله فی الحقول الثلاثه الآتیه: الأمم القدیمه البائده وقصص الأنبیاء ومغازی الرسول الأعظم (ص). علاوه علی ذلک فقد تأثّر صرّدر بالقرآن الکریم لفظا و معنی و أسلوبا حتّی النّخاع. بحیث خیّمت علی شعره أجواء قرآنیه رائعه. یرمی هذا المقال واعتمادا على المنهج الوصفی التحلیلی وبالاستمداد من آلیات الدراسه التاریخیه والأدبیه والدینیه، إلی تحلیل مدیح صرّدرّ فی ضوء رصد الاتّجاهات الدینیه فی شعره. ومن أبرز النتائج الّتی أفاده هذا البحث هو أنّ الشاعر فضلا عن توظیفه للتراث الإسلامی القویم فی الحقول الثلاثه الآنفه الذک ر، أخذ من القرآن الکریم المزید من الألفاظ والعبارات والمعانی بما یتلاءم ومدیحه ومن ثمّ دمج ما اقتبسه من القرآن الکریم فی شعره وشک ل بالتالی مجموعه شعریه متشابکه الأجزاء ومترابطه الأوصال، مستخدما فی ذلک، مختلف التقنیات البلاغیه من التشبیه والاستعاره والک نایه والتلمیح والاقتباس وضرب الأمثال والتناص و... بحیث اکتسی شعره صبغه قرآنیه واضحه. آخذاً بنظر الاعتبار أنّ التناص هو أبرز جمالیه لغویه وجدناه فی مدیحه وهذا لو دلّ علی شیء لیدلّ علی امتلاک الشاعر ثقافه قرآنیه ثریه. مهما یکن من أمر فإنّ شعره جاء مثقلا بالمقتطفات القرآنیه بألفاظها ودلالاتها، ما یمکن صبّه غالبا ما فی خانه تناص الاجترار.
آیل شریفه سوره کهف بر مدفنِ خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
۱۵۲-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
در گزارشی درباره زندگی خواجه نصیرالدین طوسی گفته شده که در محل دفن وی در حرم امام موسی کاظم(ع) آیه شریفه «کلبهم باسط ذراعیه بالوصید» نگاشته شده و این گفته در پژوهش های تاریخی درباره زندگی خواجه مسجل دانسته شده است. هر چند ظاهراً میان آن گزارش با ارادت خواجه به امام موسی کاظم(ع) منافاتی نیست، اما بررسی دقیق این گزارش نشان می دهد که وثاقت لازم را ندارد. بنابراین با این پرسش که سرچشمه این گزاره تاریخی یادشده چیست؟ و با طرح این فرضیه که ظاهراً اصل این گزارش برگرفته از منبعی متأخر و مورد تردید پژوهشگران بوده و با هدف تدقیق در گزارش زندگی خواجه مقاله ساماندهی شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است و نشان می دهد که به دلیل ذهنیتی که درباره خواجه و ارادت وی به اهل بیت(ع) وجود داشته، گزارشی متاخر و بدون نقد تاریخی توسط جمعی از تذکره نویسان پذیرفته شده و به دنبال آن شماری از پژوهشگران معاصر نیز بی توجه به اصول به کارگیری اسناد معتبر تاریخی گزاره تحریف شده ای را به زندگی خواجه افزوده اند.
جایگاه و کارکرد «حدیث» در تفسیر دَروَزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
61-86
حوزههای تخصصی:
محمّد عزت دروزه، مفسّر معاصر اهل سنّت نگارنده یکی از معدود تفاسیر قرآن بر پایه ترتیب نزول سُوَر است. دروزه در التفسیر الحدیث خود کوشیده تا آیات قرآن را با توجه به فضای تاریخی اجتماعی نزول آنها تفسیر نماید. او، پیش از آن که یک مفسّر باشد، یک تاریخِ اسلام پژوه است و این صبغه اندیشگانی او در بیشتر آثار وی به چشم می خورد. یکی از جلوه های نگاه تاریخی وی در تفسیرش، توجه به روایات در فهم آیات قرآن است. روایات تفسیری، بخش در خور توجّهی از تفسیر دروزه را در بر گرفته است. برخی دستاوردهای پژوهش حاضر نشان از آن دارد که غالباً، دروزه، فهم خویش از آیات قرآن را به روایات متوقّف نساخته، بلکه پس از ارائه فهم سیاقی از آیات، کوشیده تا در صورت لزوم، با کمک روایات، به تقویت برداشت تفسیری خویش بپردازد. دروزه، بیش از آنکه روایات تفسیری را بپذیرد، به نقد آنها روی آورده است. نقد او از روایات، عمدتاً مبتنی بر عدم نقل آن در منابع معتبر حدیثی کهن اهل سنّت است؛ از این رو، می توان گفت: عمده نقدهای روایی دروزه، صبغه منبعی دارند، تا محتوایی یا سندی. در التفسیر الحدیث دروزه، روایات، در عرصه های مختلفی چون: تعیین ترتیب نزول سوره ها، تعیین سبب نزول آیات و سوره ها، فضائل سوره ها، تفسیر آیات الأحکام، تفسیر داستان های قرآن و... نقش آفرین بوده اند.
مطالعه اسناد بین المللی ایمنی حمل ونقل دریایی مؤثر بر صادرات نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 116
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنجایی در حوزه دریانوردی و حمل و نقل نفت، ایران از قوانین بین المللی و سازمان جهانی دریانوردی نظیر کنوانسیون بین المللی برای ایمنی جان اشخاص در دریا مصوب ۱۹۷۴ میلادی در زمینه ایمنی، کنوانسیون بین المللی جلوگیری از آلودگی ناشی از کشتی ها در رابطه با آلودگی دریا، کنوانسیون بین المللی استانداردهای آموزش، گواهینامه و نگهبانی برای دریانوردان مصوب ۱۹۷۸ در حوزه تأیید صلاحیت و سلامت خدمه کشتی تبعیت می کند، هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت الحاق ایران به این کنوانسیون ها، و تاثیر قوانین و مقررات ملی ایمنی و سلامت تأثیرگذار در صادرات نفت ایران در مقایسه با قوانین بین المللی است.مواد و روش ها: مطالعه اسناد بین المللی ایمنی حمل ونقل دریایی مؤثر بر صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران، است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و در جمع آوری داده ها و اطلاعات، روش کتابخانه ای استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد موارد مرتبط با کشتی و کشتیرانی در ایران تحت تأثیر قوانین ملی و بین المللی قراردارد. همچنین طیف وسیعی از قوانین و مقررات بر ایمنی حمل ونقل دریایی و صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است و تصویب هر قانونی در این زمینه برحسب مورد می تواند تنزل یا ارتقای خدمات دریایی را در سطح کمی و کیفی به همراه داشته باشد.نتیجه: هنوز قوانین و مقررات جامع و سیستم نظارت اجرائی مؤثری در حوزه صادرات نفت برای ایمنی و سلامت در کشور تصویب و به اجرا گذاشته نشده است.
فرهنگ سازی الزامات غیر اقتصادی تمدن سازی در واژگان اقتصادی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
132 - 156
حوزههای تخصصی:
تحقق آرمان شهر قرآنی مبتنی بر درک همه زوایای فرهنگی و تمدنی کتاب وحی است. مسئله این پژوهش آن است که در نگاه موردی به واژگان اقتصادی قرآن کریم، الزامات تمدنی امّت اسلامی در بخش غیراقتصادی با چه مؤلفه هایی فرهنگ سازی می شود؟ براساس یافته های پژوهش به روش تحلیلی، زدایش آسیب های فرهنگی به عنوان حجیم ترین موضوع، هم چنین افزایش تعاون و همیاری اجتماعی و نیز افزایش و ثبات امنیت جانی و سرزمینی، الزاماتی است که در این گونه از واژگان قرآن جانمایی شده است. درنتیجه مشخص گردید قرآن با کاربست واژگان اقتصادی که همه فهم و برای عموم جامعه کاربردی است، می کوشد تا با این مضامین جامعه را به سمت آنچه تمدن تراز اسلامی بدان نیاز دارد، سوق دهد و با ایجاد گفتمانی رایج در فضای امت اسلامی، نسبت به نقش آفرینی تمدنی هرچه بیشتر آحاد مسلمانان هدف گذاری نماید. به علاوه قرآن در کاربست این واژگان، هم به آسیب های اقشار مسلمان توجه می کند و هم آسیب های غیرمسلمانانی را که بر فرهنگ و تمدن امت اسلامی اثر می گذارند، مطمح نظر قرار می دهد.
Tawfīqī1 or Ijtihādī of Naming Surahs of the Qur'an and Its Jurisprudential Effects(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Qur'an, like other holy books, has smaller sections that are called "Surahs" based on the Qur'anic verses. The significant and privileged position of the Qur'an is accepted by all Islamic religions, and the effort to preserve this position, along with the divinity of its words, has caused most of the debates that refer to the structure of the Qur'an to be considered Tawfīqī (non-arbitrary) matters. The arrangement of the verses and the scope of the Surahs is one of the things that there is a consensus on their being non-arbitrary; However, there are two general views regarding the naming of the Surahs of the Qur'an. Most of the Qur'anic scholars believe that based on narrative and rational reasons, the naming of Surahs is one of the non-arbitrary matters; while some experts have considered it as a matter of ijtihād2. The acceptance of each point of view will have different jurisprudential effects. This research is of a qualitative type and has investigated the mentioned issue through a descriptive-analytical method based on content analysis. This study by inferring the arguments of both views and relying on the historical analysis of the stages of naming the Surahs of the Qur'an, has preferred the view of Ijtihādī-oriented naming. Of the most important jurisprudential effects of accepting ijtihād in naming Surahs of the Qur'an is the permissibility of accepting new names for Surahs, the point that the Qur'anic names do not imply the valuing of people or the subject, the impossibility of inferring jurisprudential rulings by referring to the names of the Surahs or proving the virtue of names, etc.
راهکارهای ثبوتی و اثباتی حل مشکل تعارض بین روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
بحث تعارض از پرسابقه ترین مباحث اصولی است که دغدغه حل این معضل حدیثی که تأثیر مستقیم در استنباط حکم شرعی دارد در روایات متعدد انعکاس یافته است. اصولیان در طول تاریخ به تنقیح مباحث تعارض پرداخته و ضوابط و تقسیمات متعددی ارائه داده اند. تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و با استفاده از منابع و قواعد اصولی سعی دارد با ارائه تقسیم نوین راهکارهای ثبوتی و اثباتی گامی در تنقیح جدید این بحث بردارد. راهکارهای اثباتی ناظر به حکم در مرحله دلیل و حجت هستند و راهکارهای ثبوتی ناظر به حکم با قطع نظر از دلیل اند. راهکارهای ثبوتی به دو حیطه تشریع حکم و اجرای آن تقسیم پذیر است. اعمال راهکار ثبوتی تشریعی یا اهمال و طرح آن در کمال و نقصان حوزه تشریع مؤثر است و تببین دقیق شاخصه کمال و نقصان تشریع می تواند در ارائه راهکارهای ثبوتی تشریعی تأثیر بسزایی داشته باشد که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفت. اعمال و اهمال راهکار ثبوتی امتثالی در کیفیت و کمیت امتثال حکم مؤثر است و اعمال آن مستند به سنجه های کمّی و کیفی امتثال است. بررسی این مباحث و امتداد آن به فقه حکومتی و به طور کلی فقه های مضاف، که اشاراتی در این مقاله به آن ها شده است، می تواند به ظرفیت اصول فقه در مواجهه با مسائل روز بیفزاید.
مقابله حوزه علمیه قم با جریان های انحرافی سده اخیر در عرصه تفسیر و علوم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
133 - 154
حوزههای تخصصی:
مقابله حوزه علمیه قم به عنوان یکی از چند حوزه بزرگ تأثیرگذار جهان تشیع در سده چهاردهم شمسی با جریان های انحرافی اعم از التقاطی و غیر التقاطی در عرصه دانش تفسیر و علوم قرآن چگونه بوده است؟ این مقاله با جمع آوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی و با روش توصیفی- تحلیلی به این موضوع و داوری در باره آن می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در سده اخیر سه جریان انحرافی در عرصه تفسیر ظهور کرده اند: 1.جریان علم گرا با گرایش اصالت حسی و تجربی(افراد ملی مذهبی و نهضت آزادی) 2.جریان روشنفکری با گرایش سوسیالیستی و جامعه شناختی (بخشی از حسینه ارشاد و گروه جنبش مسلمانان مبارز) 3.جریان مارکسیستی شبه اسلامی با گرایش سیاسی مبتنی بر انقلابیگری (گروه های مجاهدین خلق و فرقان). در سده اخیر از عالمان حوزه علمیه قم علامه طباطبائی و شاگردان وی، به ویژه شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی به مقابله جدی با این جریان ها برخاستند. عدم اشراف به مقدمات ضروری و مبانی علمی صحیح تفسیر، خودمرجع پنداری در قرائت متون دینی و ضدیت با حوزه و روحانیت از دلایل اصلی این انحرافات فکری در تفسیر آیات از سوی این جریان ها بوده است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش جبرگرایی و علائم افسردگی و افزایش بهزیستی روان شناختی در افراد افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناسی و معضل عمومی زندگی بشر محسوب می گردد و تقریباً در همه کشورها و فرهنگ ها دیده می شود. با توجه به تأکید پژوهش های جدید بر استفاده از عامل های فرهنگی - اعتقادی، در فرهنگ ایرانی - اسلامی ما می توان برای درمان اختلال افسردگی در کنار اصول علمی واقعیت درمانی از آموزه های اسلامی هم کمک گرفت. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش علائم افسردگی، اعتقادات جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان افسرده بوده است. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 40 روزه صورت گرفته است. جامعه آماری زنان افسرده مراجعه کننده به درمانگاه ندای آرامش روان تهران در تابستان سال 1400 بودند که از میان آنان 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) جایگذاری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و همکاران، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و کیز و مقیاس اراده آزاد و جبرگرایی پالهاس و مارجسون استفاده شد و افراد گروه آزمایش به مدت هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای در جلسات واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی شرکت کردند. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی بر کاهش علائم افسردگی و جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی تأثیر معناداری داشت (05/0P<). مقدار این تأثیر با توجه به مجذور نسبی اتا (اندازه اثر) در دوره پیگیری بدین صورت بود که 42% تغییرات اراده آزاد، 60% تغییرات افسردگی، 26% تغییرات پذیرش خود، 30% تغییرات ارتباط مثبت، 29% تغییرات استقلال و 28% تغییرات تسلط بر محیط در مرحله پس آزمون از تفاوت گروه های آزمون و کنترل ناشی می شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که واقعیت درمانی گروهی همراه با آموزه های اسلامی می تواند برای بهبود علائم افسردگی، کاهش جبرگرایی و افزایش بهزیستی روان شناختی افراد افسرده مؤثر باشد.
بررسی واژه ظهور در قرآن و روایات و ارتباط آن با سلامت فردی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
170-181
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دهه های اخیر و پس از تحقق انقلاب اسلامی در ایران، مباحث گوناگونی درباره انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) در محافل علمی و میان اندیشمندان آغاز شده و پژوهش های فراوانی نیز در این زمینه صورت گرفته و حتی مراکز تحقیقاتی ایجاد و نشریاتی در این حوزه منتشر شده است و به موضوعاتی چون بررسی عوامل غیبت امام (ع)، زمینه سازی ظهور، علائم ظهور، چرایی یأس از ظهور و نقش مردم در تعجیل ظهور پرداخته شده است. در این پژوهش به بررسی واژه ظهور و روایات مرتبط با آن و سپس به تأثیری که ظهور در تأمین سلامت فردی و اجتماعی دارد پرداخته شده است. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از فرهنگ های لغات و واژه نامه ها، بررسی آیات قرآنی و روایات و همچنین جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی مقالات مانند مگیران و نورمگز در صدد این برآمده است که بتواند معانی مختلف واژه ظهور، مشتقات و کاربردهای استعمالی آن را احصاء و معانی آن را در کلام الله بررسی کند. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ظهور و مشتقات آن در معانی متعددی مانند آشکارشدن و غلبه یافتن به کار رفته و در قرآن از این واژه برای پیروزی اسلام و غلبه آن بر سایر ادیان استفاده شده است. اولین بار پیامبر (ص) این واژه را درباره موضوع مهدویت مطرح کرده است. علاوه براین، از آیات و روایات نیز استفاده می شود که یکی از اهداف ظهور، تجدید حیات دینی و احیای دوباره سنت های فراموش شده است. به تعبیر دیگر، این تجدید و احیاء برای رسیدن فرد و جامعه به صلاح و دورشدن آنان از فساد و تباهی است که زمینه ساز تأمین سلامت فردی و اجتماعی خواهد بود. نتیجه گیری: هدف از ظهور حضرت مهدی (عج) از بین بردن ریشه های ظلم و فساد و تحقق عدالت در سطح جهانی است که با تحقق آن زمینه رشد و تعالی انسان ها فراهم می شود و سلامت فردی و اجتماعی آنان تحقق می یابد.
تحلیل انگاره و نقش آن در فهم تحولات حدیثی؛ بررسی انگاره «شؤم المرأة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت «الشؤمُ فی المرأهِ و الفَرَسِ و الدّارِ» روایت مشهوری است که تداعی کننده انگاره شومی زنان است. این روایت در منابع اهل سنت به پیامبر(ص) نسبت داده شده و در منابع روایی شیعه گاه از امام صادق(ع) و گاهی از پیامبر(ص) نقل شده است. نتیجه تحلیل انگاره «شؤم المرأه» و روایات تداعی کننده آن با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به این قرار است که بخشی از این روایات، که «روایات مبنا» در ترویج این انگاره محسوب می شوند، در بوم مدینه شکل گرفته و برخی محدثان سرشناس مدینه عامل اصلی ترویج آن بوده اند. تفرّد مطلق در سه طبقه نخست راویان و تعارض محتوایی این روایات با نگرش کریمانه قرآن و پیامبر(ص) به زنان شاهدی بر ساختگی بودن آن هاست. تعدادی روایات پراکنده نیز وجود دارد که ناظر به «روایات مبنا» شکل گرفته و در حکم واکنش به این انگاره است. این واکنش ها را می توان در چهار دسته تقسیم کرد: واکنش های مشروط، واکنش های توضیحی و تعلیلی، واکنش های تقابلی-اصلاحی و واکنش های تقابلی-انکاری. تحلیل تاریخی و زبان شناختی این روایات نشان دهنده تأخر آن ها از روایات دسته نخست است.
نقد و تحلیل مبنای فقهی ماده 645 قانون مجازات اسلامی «دیه ناخن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
65 - 84
حوزههای تخصصی:
مبنای قانون گذاری در جمهوری اسلامی ایران شریعت اسلامی است و به همین جهت در عمده موارد قوانین جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظر مشهور فقها تدوین شده است. قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نیز از این امر مستثنی نبوده و عمده مطالب آن بر اساس نظر مشهور فقها تدوین و تصویب شده است، اما مشهور بودن یک دیدگاه طبعا دلالت بر صحت یا وجاهت آن ندارد؛ چه بسا دیدگاهی با وجود نادر بودن به جهت استناد به ادله قابل قبول، صائب و صحیح باشد. یکی از مواد قانون مجازات اسلامی که دارای همین اشکال است، ماده 645 آن است که با تبعیت از دیدگاه مشهور فقیهان میزان دیه از بین بردن ناخن را در صورت رشد مجدد پنج دینار و در صورت عدم رشد و یا معیوب رشد نمودن ده دینار قرار داده است. با کنکاش در آثار مکتوب فقهی چهار دیدگاه در فرض مسئله مورد شناسائی قرار گرفت. در نوشتار فرارو با پژوهشی توصیفی-تحلیلی و با نگاهی مسئله محورانه، پس از بررسی و ارزیابی تمام دیدگاها و مستندات آن ها مشخص می شود که ادله دیدگاه مشهور و دو دیدگاه نادر دیگر با اشکالات غیرقابل توجیهی همراه هستند؛ در مقابل یکی از نظریات نادر به دلیل استناد به ادله محکم فقهی و پاسخ به اشکالات وارده بر آن، صائب و قابل دفاع است که می تواند مبنای عمل قانون گذار در قانون مجازات اسلامی قرار گیرد.
تبیین ماهیت و ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت دینی براساس آموزه های سوره یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
119 - 142
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی به عنوان اهرمی درونی، نقش حساس و کلیدی در سعادت فردی و اجتماعی انسان دارد که باید بر شیوه ای صحیح و علمی بنیان گذاشته شود. عدم توجه به آموزه ها و شاخص های صحیح تربیت دینی در نظام آموزشی کشور، آسیب هایی از جمله شخصی انگاری مقوله دین، انکار نقش زیربنایی آن در زندگی، فروکاهی نقش دین در نظام آموزشی و هم ردیف دانستن آن با سایر ابعاد تربیت را به دنبال دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین ماهیت و ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت دینی براساس آموزه های سوره یوسف است. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. با توجه به هدف اصلی پژوهش، تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (1401، جلد چهل و چهل و یکم) و کتاب یوسف قرآن (1394)، به عنوان جامعه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: براساس نتایج پژوهش، تعداد 148 مؤلفه در قالب عناصر ده گانه برنامه درسی استخراج شد که عبارتنداز: منطق برنامه درسی (21 شاخص)، اهداف (18شاخص)، محتوا (17 شاخص)، روش های یاددهی− یادگیری(17 شاخص)، نقش تسهیل گر (42 شاخص)، مواد و منابع یادگیری (7 شاخص)، زمان (6 شاخص)، فضا (6 شاخص)، گروه بندی (4 شاخص)، ارزشیابی (10 شاخص). همچنین یافته ها بیانگر آن است که سوره یوسفj حاوی شاخص های جامع عناصر برنامه درسی تربیت دینی است که کم توجهی به شاخص های مذکور، موجب یک جانبه نگری و عدم دست یابی به هدف غایی تربیت دینی یعنی حیات طیبه می شود. براساس ویژگی های استخراج شده، می توان زمینه تحول برنامه درسی تربیت دینی را فراهم ساخت و میزان جذابیت و کارآمدی برنامه درسی و میزان رضایت مخاطبان را افزایش داد.
بررسی مفهوم حق در اندیشه شهید مطهری و هوفلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
17 - 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حق یکی از مفاهیم چالش برانگیز است که همواره محل مناقشه و بحث و نظر بوده است از این جهت که تفاوت در تبیین آن تأثیر زیادی بر اندیشه های اجتماعی دارد. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی مفهوم حق در اندیشه شهید مطهری و هوفلد است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در اندیشه شهید مطهری مفهوم حق با حقوق طبیعی و فطری به عنوان مبنای حقوق موضوعه عجین شده است و درک مفهوم حق با توجه به مبانی آن از جمله اصل غائیت که تنها در فلسفه توحیدی مطرح است، ممکن می شود. «وسلی هوفلد» با تعمق فلسفی در متون حقوقی موجود در غرب، حق را در چهار گروه(ادعا، آزادی، قدرت و مصونیت) طبقه بندی کرده است.
نتیجه: شهید مطهری حق را استعداد و سزاواری می داند که خلقت و آفرینش به شخص اعطا کرده است. ایشان استعداد های فطری انسان را مبنای حق ولی سرچشمه آن را هدف خداوند از خلقت و تعالی انسان می داند. ولی هوفلد مبنای حق را امیال و خواسته ها و نیازهای مادی انسان می داند و حقوق مستنبط از این مبنا در متون حقوقی غربی جست وجو می کند.
رفاه و تأمین اجتماعی در فقه و حقوق موضوعه با تاکید بر نظریه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
279 - 294
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأمین اجتماعی یکی از مقاصد والای شرعی و اساسی ترین پایه های عدالت اجتماعی در اسلام است. که هدف بررسی رفاه در اسلام با تکیه بر دیدگاه امام خمینی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: آموزه های اسلامی در این زمینه حاوی عناصر حقوقی، اخلاقی، ارزشی و بینشی ویژه ای است که در جامعه صدر اسلام با اتکا بر آن ها الگویی موفق از تأمین اجتماعی برقرار گردیده بود. دراین راستا امام خمینی(ره) با تأکید به ضرورت توجه به رفاه محرومین جامعه توفیق خدمت برای دولت و افراد توانمند به این طبقه مظلوم را در صورتی میسر دانسته که همه نیت ها و اهداف بر مبنای مکتب الهی و ایده توحید با ابعاد رفیع آن باشد.
نتیجه: تأمین اجتماعی و رفاه عمومی با توسعه فرهنگی و اقتصادی ارتباط مستقیم دارد و بدیهی است که برنامه ریزان، طراحان و مجریان باید جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه، مسکن، کار، بهداشت و تعمیم بیمه نیز به مقوله های فرهنگی واخلاقی توجه داشته باشند تا متعهدانه و دلسوزانه در تحقق ایجاد رفاه عمومی و تأمین اجتماعی مورد نظر امام ایفای نقش کنند.
اثر دعاوی تجزیه ناپذیر بر توقیف دادرسی، و استرداد دعوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
461 - 478
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تجزیه پذیری یا تجزیه ناپذیری دعوی یکی از موضوعات و مسائل مهم آئین دادرسی مدنی است که تبیین آن اهمیت و ضرورت بالایی دارد. تعیین آثار دعاوی تجزیه ناپذیر، متضمن آثار مثبت هم برای وکلای دادگستری و هم دادرسان دادگاه ها است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی اثر دعاوی تجزیه ناپذیر بر توقیف دادرسی و استرداد دعوی است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد در دعاوی متعدد غیر قابل تفکیک، اگر موجبات توقیف یکی از دعاوی حادث شود دعوای دیگر نیز متوقف میشود و در دعوای واحد با تعدد اصحاب دعوا که دعوا از حیث تعدد خواهان ها و یا تعدد خواندگان قابلیت تجزیه را ندارد، فوت یا حجر یا زوال سمت یکی از اصحاب دعوا باعث توقف دادرسی نسبت به کلیه اصحاب دعوا می گردد.نتیجه: نتیجه اینکه در دعاوی متعدد، استرداد یکی از دعاوی ملازم ه ای با استرداد دعوای دیگر ندارد؛ چه دعاوی قابلیت تفکیک از یکدیگر را داشته باشند و چه نداشته باشند. در دعوای واحد با تعدد اصحاب دعوا نیز درصورتی که دعوا از حیث تعدد خواهان ها و یا تعدد خواندگان قابلیت تجزیه را نداشته باشد، استرداد دادخواست یا دعوا از جانب هریک از خواهان ها یا نسبت به هر یک از خواندگان پذیرفته است و باعث می شود باقی مانده دعوا قابلیت استماع را از دست بدهد.
برنامه درسی معنوی از منظر دوآین هیوبنر: از چرخش موضوعی تا تکثرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
85 - 107
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: دوآین هیوبنر صاحب نظر معاصر و برجسته رشته مطالعات برنامه درسی به طور عام و برنامه درسی معنوی به طور خاص است که به لرزه انداختن بر مبانی رشته برنامه درسی شناخته می شود. شخصیتی که صاحب نظرانی مانند پاینار او را اسوه قلمداد کرده و از درک وی بدون رشد و توسعه حوزه مطالعاتی برنامه درسی ناامیدند. پژوهش حاضر با هدف آشنایی با هیوبنر و آرای وی در خصوص برنامه درسی معنوی است؛ به عبارتی این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال ها است که ماهیت معنویت هیوبنر چگونه است؟ تربیت معنوی از نگاه وی چه ویژگی هایی دارد؟ و مولفه های برنامه درسی معنوی در نظریه هیوبنر دارای چه خصوصیاتی هستند؟روش: این پژوهش از حیث روش، تحلیلی − استنتاجی از نوع تحلیل منطقی فرارونده است. در این نوع تحلیل که مناسب فعالیت هایی از نوع استعلایی است با ویژگی هایی چون کلیت و ضرورت ملازم است؛ چرا که از شرط های لازم تحقق یافتن چیزی سخن به میان می آورد. این روش دارای دو مرحله توصیف و تعیین شرط لازم است. در مرحله نخست پدیده ای توصیف می شود و در مرحله دوم با این سوال روبه رو که شرط یا شروط لازم برای وجود چنین توصیفی چه می باشد و به عبارتی نقطه آغاز چه بوده است؟ به عبارت دیگر، در روند این پژوهش، در مرحله ابتدا ویژگی های برنامه درسی معنوی در نگاه هیوبنر توصیف، و در مرحله بعد، شرط لازم برای این پدیده یا همان برنامه درسی معنوی وی، که ماهیت تربیت معنوی از نگاه هیوبنر است تشریح و در مرحله انتهایی، شرط لازم دوم یعنی شرط لازم برای چنین ماهیتی برای تریبت معنوی که همان نوع نگاه هیوبنر به معنویت است، استنتاج می گردد.یافته ها: هیوبنر بعد از سال ها تلاش و پژوهش در حوزه سیاست، با درک اهمیت معنویت در برنامه درسی تغییر رویه داده و نظریه تعالی خود را در این باب ارائه می کند. در واقع او در حیطه تخصصی خود چرخش موضوعی به سمت الهیات برنامه درسی دارد و باقی عمر پژوهشی خود را به تبیین این موضوع می گذراند. معنویت از منظر او معنویتی پست مدرن است که حیطه وسیعی دارد و در انواعی از طبقه بندی های موجود از معنویت در یک طبقه واحد نمی گنجد. معنویت مدنظر وی هم دینی است و هم سکولار؛ هم سنتی است و هم انسان گرا و البته پست مدرن تأییدگرا را هم در خود جای داده است. او معناباوری فارغ از شریعت است؛ و نگرش او را به معنویت می توان از نوع تکثرگرایانه دانست. نگرشی که نتیجه آن را در مفهوم تربیت معنوی از منظر هیوبنر و به تبع آن مولفه های برنامه درسی معنوی می توان مشاهده کرد. تربیت معنوی از منظر وی دارای ده ویژگی است. 1. مذهبی باشد. 2. به وظیفه منجر شود. 3. همراه با اهمیت دادن به خداوند. 4. همراه با احترام. 5. وسیله جذبه تعالی باشد.6. همراه با گشودگی. 7. از نوع شخصی، مشارکتی و بیرونی. 8. متوجه غریبه 9. درک ضرورت عشق. 10. درک حدود جهل و دانش. نوع نگاه به معنویت و تربیت معنوی از دید هیوبنر را نباید در بررسی مولفه های برنامه درسی معنوی نادیده گرفت؛ بلکه معنا و ویژگی های هر یک مرهون تفکر و باورهای هیوبنر از معنویت بوده و در تمام نظریه تعالی و برنامه درسی معنوی از منظر وی ریشه دوانده است. او چشم اندازهای آموزشی را اهدافی با آزادی بسیار در مسیری مشخص می داند. محتوا را غریبه، ارزشیابی را نقادانه و معلم را همسفری عاشق قلمداد می کند.نتیجه گیری: نظریات برنامه درسی هیوبنر و نوع پیوندشان با معنویت می تواند در صورت بندی و بهره برداری ما ازمعنویت اسلامی در حوزه تعلیم و تربیت راهنما و کمک کننده باشد؛ اما مراد ما از طرح این مسئله الزاماً بهره برداری عملی نیست، بلکه تبیین این نکته است که دریچه نظری جدیدی که هیوبنر نسبت به برنامه درسی گشوده است می تواند بستری مناسب برای گفتگو و ورود به بحث دانش برنامه درسی باشد. میراثی که هیوبنر از خود به جای گذاشته است بازکننده راه و مسیر نگاه الهیاتی به برنامه درسی و آن اصلاح بنیادینی می باشد که مدنظر متخصصان این حوزه در کشور است. هیوبنر بعد از صرف نیمی از عمر پژوهشی خود، به طور جرات ورزانه حیطه تخصصی خود که بحث سیاست برنامه درسی بود را رها کرد و به الهیات برنامه درسی روی آورد؛ این امر نشان از اهمیت این موضوع دارد. همچنین باید به نوع مواجهه ای که با این نوع نظریات می شود توجه کرد. به طور معمول این نظریات یا به طور مقتبسانه قبول و مورد سجده اهل تخصص قرار می گیرند و یا بدون تاملی بر آن ها به طور تکفیری رد می شوند؛ درحالی که باید توجه داشت که رد غیرمعقولانه و پذیرش غیرمسئولانه نظریات غربی کمکی در پیشرفت تعلیم و تربیت کشور نخواهد داشت. این پژوهش و پژوهش های مشابه می تواند زمینه گفتگو را ایجاد کنند.