
مقالات
حوزههای تخصصی:
: با وقوع انقلاب بلشویکی و برقراری حکومت اتحاد جماهیر شوروی، سرنوشت مسلمانان قلمرو روسیه تزاری نیز به سیاست های کمونیستی گره خورد. باکو در 28 آوریل 1920 به تصرف نیروهای شوروی درآمد. اکثریت مسلمان جمهوری آذربایجان از این زمان تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در معرض سیاست ضدّ دینی و سرکوب گرایانه قرار گرفتند. با وجود رویکرد کلی سرکوب، سیاست شوروی در قبال مسلمانان فراز و نشیب زیادی داشت. از بین بردن نهادهای دینی، ممنوعیت عبادت های جمعی، سرکوب آموزش دینی و نابودی کتب و متون دینی و همچنین عدم امکان برگزاری آیین های جمعی و سرکوب روحانیون، از جمله اقدامات اتحاد جماهیر شوروی در این دوره تاریخی بوده است. در عین حال، تبلیغ ماتریالیسم و باورهای الحادی و سبک زندگی غیردینی، برای تخریب باورهای دینی صورت گرفت. نگارندگان این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی درصدد بوده اند تا نشان دهند که سیاست دینی شوروی در قبال مردم مسلمان جمهوری آذربایجان چه فراز و نشیبی داشته و چه تأثیری بر دینداری مردم این جمهوری داشته است؟ نتیجه پژوهش نشان می دهد که سیاست شوروی برای از بین بردن نهادها، روحانیت و آموزش دینی در جمهوری آذربایجان، به شخصی شدن و کاهش اهمیت دین و تبدیل آن از ایمان و تعهد قلبی، به یکی از مؤلفه های هویت قومی تمایزبخش با جوامع هم جوار منجر شده است.
کارکردهای سیاسی رشوه در مناسبات درونی عصر صفوی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تقدیمی ها در ادوار مختلف تاریخ ایران که دامنه آن به دوره صفویه کشیده شد، رشوه است. درواقع، استفاده از رشوه در مناسبات سیاسی درونی حکومت صفوی، از آغاز تا پایان عمر این سلسله تداوم داشت. در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هستیم که: کارکردهای سیاسی رشوه در مناسبات سیاسی درون حکومتی عصر صفوی چه بود؟ و چه پیامدهایی به دنبال داشت؟ این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده و یافته های آن نشان می دهد که رشوه در آغاز قدرت گیری صفویان نقش مهمی در پذیرش اطاعت حکام، تثبیت جایگاه شاه و تمرکز حاکمیت داشت. سپس در مناسبات شاهان صفوی با زیردستان نقش بسزایی در تصاحب مناصب، مشاغل و حفظ آنها ایفا می کرد که اقلیت های مذهبی ساکن در ایران، به ویژه ارامنه نیز از این قضیه مستثنی نبودند. در مقابل نیز شاهان صفوی از رشوه های تقدیمی حکام با شیوه هایی متنوع و متفاوت برای نمایش قدرت و ثروت خود در انظار عموم و همچنین سفرای خارجی بهره می بردند که این مسائل پیامدهایی از نظر اجتماعی و اقتصادی به دنبال داشت.
شناسایی مبانی فکری انجمن حجتیه و گرایش جوانان شهر تهران به اندیشه انتظار منفعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجمن حجتیه از جمله مراکزی است که اندیشه انتظار منفعل در دوران غیبت را تبلیغ و ترویج می کند. نظر به آنکه گرایش مذکور در تضاد با جریان فرهنگی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن است، می تواند پیامدهای منفی در جامعه اسلامی به همراه داشته باشد. از این رو در جریان پژوهش حاضر بر آن شده ضمن شناسایی مهم ترین مؤلفه های این اندیشه، به میزان گرایش جوانان شهر تهران به آن پرداخته شود. برای گردآوری داده ها، در بخش تاریخی از روش اسنادی و کتابخانه ای و در بخش میدانی از شیوه پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در بخش تاریخی با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش میدانی با روش آماری صورت گرفته است. نتایج تحقیق گویای آن است که مخالفت با برپایی حکومت اسلامی در دوران غیبت، جدایی دین از سیاست، عدم مبارزه با ستمگران و مفسدان در عصر غیبت، بدعت شمردن فلسفه و عرفان، مخالفت وحدت با اهل تسنن و غیره، از مهم ترین مؤلفه های این اندیشه به شمار می رود. ضمناً این یافته ها حاکی از آن است که از نظر گرایش به مؤلفه های یادشده، 6/21 درصد از پاسخ گویان در سطح بسیار کم، 5/30 درصد در سطح کم، 37 درصد در سطح متوسط، 1/9 درصد در سطح زیاد و 8/1 درصد در سطح بسیار زیاد قرار دارند. در مجموع، با توجه به میانگین حاصله می توان گفت گرایش به مؤلفه های یادشده در بین جوانان شهر تهران در سطح کم ملاحظه می شود.
تحلیل مناسبات سیاسی علمای شیعه با حکومت (از صفویه تا اوایل قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر بررسی موقعیت علمای شیعی با حکومت های زمانه صفویه تا اوایل قاجاریه است. پرسش این است که فراز و فرود حکومت ها از دوره صفوی تا عصر ناصری چه تأثیری بر مناسبات حکومت و علمای شیعه گذاشت و واکنش دو طرف تحت تأثیر چه عواملی بود و به عبارت دیگر، تغییر حکومت ها چه تأثیری بر موقعیت و نقش علمای شیعه، به خصوص از منظر مناسبات با حاکمیت های افغان ها، افشاریه، زندیه تا اوایل قاجار گذاشت؟ این پرسش از آن بُعد اهمیت مضاعف می یابد که علمای شیعه از حکومت متعصب شیعی وارد یک دوره تسنن و یا بی توجهی نیز شدند. پژوهش با شیوه تبیین تاریخی سامان یافته و بر این فرض استوار است که مناسبات یکدست و همسانی میان علما و حکومت های صفویه، افغان ها، افشاریه، زندیه و قاجاریه مشاهده نمی شود و این روند تابع شرایط و اقتضائات تاریخی، ملاحظات و مسائل عصری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این مناسبات متغیر با ورود علمای شیعی به ایران و در نتیجه «همکاری» آنها با حکومت صفویه صورت بندی شد. در ادامه تحت تأثیر عواملی چند رویکردهای متعارض و جدی تری میان آنها رقم خورد.
بررسی مصادیق جرم و مجازات مجرمان از ابتدای خلافت عباسی تا دوره متوکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سرنگونی حکومت اموی و استقرار حکومت عباسیان بر جهان اسلام، ساختار قضاء به صورت محسوسی تغییر کرد؛ به طوری که به گفته بسیاری از پژوهشگران تاریخ، ساختار حقوقی و قضائی در دوره عباسیان شکل منظم تر و نوتری نسبت به گذشته به خود گرفت و مصادیق جرم و انواع مجازاتی که برای جرم های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته می شد، به شکل مشخص در این دوره تدوین گردید. بر همین اساس، پژوهش حاضر کوشیده است با تکیه بر شواهد تاریخی ارائه شده در منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، به بررسی مروری ساختار قضاء در دوره عباسیان و مصادیق جرم و مجازاتی که برای انواع جرم ها در نظر گرفته شده بود، بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که انواع جرم های معیّن مانند قتل، زنا، ارتداد، دزدی و غیره که از زمان پیامبر و خلفای پیشین تعیین شده بود، کم وبیش و گاه مستقیماً مورد حکم قرار می گرفت، اما مصادیق جرم های سیاسی و مجازاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود، از شدت و قدرت بیشتری برخوردار بودند. در این راستا ارتباط با علویان، پوشیدن لباس مسلمان توسط اهل ذمه، جاسوسی و پناه دادن به مغضوبان خلیفه، پنهان کردن سلاح در خانه، زیارت قبور اهل بیت و برخی جرایم اقتصادی که در اصل سیاسی نیز بودند، موجب مجازاتی چون حبس، شکنجه، برکناری از قدرت، پرداخت دیه، تبعید، اخراج از سرزمین مسلمانان و گاه قتل و کشتار قبیله ای می شد. بر همین اساس، فقهای دینی و قضات مورد وثوق خلیفه نیز مشروعیت مجازات ها را تعیین می کردند.
آیل شریفه سوره کهف بر مدفنِ خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گزارشی درباره زندگی خواجه نصیرالدین طوسی گفته شده که در محل دفن وی در حرم امام موسی کاظم(ع) آیه شریفه «کلبهم باسط ذراعیه بالوصید» نگاشته شده و این گفته در پژوهش های تاریخی درباره زندگی خواجه مسجل دانسته شده است. هر چند ظاهراً میان آن گزارش با ارادت خواجه به امام موسی کاظم(ع) منافاتی نیست، اما بررسی دقیق این گزارش نشان می دهد که وثاقت لازم را ندارد. بنابراین با این پرسش که سرچشمه این گزاره تاریخی یادشده چیست؟ و با طرح این فرضیه که ظاهراً اصل این گزارش برگرفته از منبعی متأخر و مورد تردید پژوهشگران بوده و با هدف تدقیق در گزارش زندگی خواجه مقاله ساماندهی شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است و نشان می دهد که به دلیل ذهنیتی که درباره خواجه و ارادت وی به اهل بیت(ع) وجود داشته، گزارشی متاخر و بدون نقد تاریخی توسط جمعی از تذکره نویسان پذیرفته شده و به دنبال آن شماری از پژوهشگران معاصر نیز بی توجه به اصول به کارگیری اسناد معتبر تاریخی گزاره تحریف شده ای را به زندگی خواجه افزوده اند.