فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۷۹٬۵۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در میان ابزارهای فهم و شرح احادیث، آیات قرآن کهن ترین و شایسته ترین متن به شمار می رود و حدیث پژوهان و فقیهان در فهم احادیث، بسیار به آیات قرآن استناد جسته اند. البته روش استفاده آنان از آیات قرآن پراکنده بوده و تاکنون متن مدونی با این عنوان به رشته تحریر در نیامده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، روش فهم حدیث در پرتو قرآن را با رویکردی بر کتاب «صافی در شرح کافی» اثر ملاخلیل قزوینی مورد واکاوی قرار داده است. به بیانی دیگر تحقیق حاضر به دنبال پاسخ دادن به این سؤال است که ملاخلیل قزوینی در فهم و تشریح احادیث کافی چه بهره ای از آیات قرآن برده است؟ داده های تحقیق نشان می دهد که او ضوابط و قواعد و ابزارهای مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن را در خصوص احادیث پیاده سازی کرده و در میان ابزارهای مورد استفاده او در فهم و تشریح احادیث، آیات قرآن دارای جایگاه ویژه ای بوده است. روش مؤلف کتاب در زمینه فهم احادیث کافی با استناد به آیات قرآن، تحت عناوینی چون: کشف معنا از طریق مباحث ادبی، ارتباط ظاهری احادیث با قرآن، مصداق یابی، تصحیح آسیب های نوشتاری احادیث، قاعده سیاق، معلومات بدیهی و عقلی و مباحث علمی مورد بررسی قرار گرفته است.
ارزیابی دلایل مفسران فریقین در خصوص جوارحی یا جوانحی بودن واژه «یحبون» در آیه ۱۹ سوره نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه ۱۹ سوره نور که به آیه اشاعه فحشا معروف است، از چندین منظر دارای اهمیت می باشد. از طرفی از شمار آیات الاحکام به حساب آمده و از طرف دیگر به واسطه پرداختن به یکی از رذائل اخلاقی یعنی اشاعه فحشا، جزء مباحث علم اخلاق است. یکی از چالشهای مهم در این آیه، وعده عذاب در دنیا و آخرت برای کسانی است که اشاعه فحشا را دوست دارند. از طرفی تعلق عذاب به یک عمل جوانحی مثل دوست داشتن، به صورت اجماعی، مورد قبول فقها نمی باشد. در حالی که از ظاهر آیه، دلالت تعلق عذاب بر اعمال جوانحی ممکن است. سه دیدگاه کلی در میان مفسران قابل استخراج است. گروهی قائل به ناظر بودن «یحبون» به عملی جوارحی اند و گروهی آن را ناظر به عملی جوانحی می دانند و گروه سوم آن را ناظر به هر دو می دانند. هر کدام برای اثبات سخن خویش دلائلی آورده اند. هدف این پژوهش، بررسی و نقد این دلائل و مشخص کردن نظر مختار در این خصوص می باشد. از نظر نگارندگان، توجه به سیاق آیات در حل این مشکل بسیار سودمند است. نگارندگان معتقدند که بحث مربوط به قذف و داستان افک بر اساس سیاق به پایان رسیده است. آیه مورد بحث و دو آیه پس از آن درصدد بیان یک قاعده کلی هستند. این قاعده کلی این است که پیروی قدم به قدم از شیطان گناه است. از نظر ایشان، برای الهام یا علاقه لحظه ای و غیراختیاری، نمی توان گناهی متصور بود. لکن اگر این علاقه پیگیری شده و مرتبا به آن رجوع شود، پیروی خطوات شیطان صورت پذیرفته و از نظر خداوند، این امر گناه می باشد، اما بواسطه رأفت و مهربانی خداوند، بر این گناهان جوانحی، عذابی مترتب نشده است، با این وجود، اگر پیروی قدم به قدم از شیطان ادامه پیدا کند و نهایتا به اقدام، منتج شود، عذاب دردناک حتمی خواهد بود.
واکاوی مفهوم بی هنجاری دینی در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
«دین» تأثیرگذارترین نهاد در ایجاد نظم و ثبات اجتماعی است و آموزه های قرآن کریم همواره در جهت تقویت حاکمیت دین حرکت می کنند. برخی از عوامل موجب خدشه واردکردن بر حاکمیت دین و به وجود آمدن بی هنجاری دینی است. در قرآن کریم مفهوم بی هنجاری دینی در قالب سه مفهوم ارتجاع، ارتداد و التقاط قابل پیگیری است. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه نقش عناصر سه گانه یادشده در بی نظمی دینی بپردازد. یافته های به دست آمده مؤید آن است که ارتجاع یا «گذشته گرایی دینی»، نشانگر علاقه افراد به بازگشت به شرایط دینی گذشته است که پیامد آن چنددستگی در صفوف به هم پیوسته دین داران است. ارتداد «بازگشت از دین» و کنار گذاشتن آن است. ارتداد یک هنجارشکنی اساسی است که در آن قداست دین مورد هجمه قرار می گیرد. در التقاط، دین ظاهراً هنجار یک جامعه است؛ اما در واقع به برخی از قسمت ها عمل می شود و برخی قسمت ها کنار گذاشته می شود. در چنین حالتی افراد یک جامعه دینی معیار مشترکی برای انجام فعالیت های خویش ندارند و جامعه زبان مشترک دینی خود را از دست می دهد. به همین دلیل خطر التقاط به مراتب بیشتر از ارتجاع و ارتداد است. نتیجه اینکه عملکرد این سه عامل حیات دین را مورد تحدید و تهدید قرار داده و بر خلاف وضعیت مطلوب دینی مدنظر قرآن کریم است.
نسبت امر زیبا و امر اخلاقی در بوطیقای زیبایی شناسی مولانا با تکیه ویژه به مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
45 - 82
حوزههای تخصصی:
در این جستار با رویکردی بینارشته ای به شیوه تحلیل محتوا به بررسی نسبت امر اخلاقی و امر زیبا در بوطیقای زیبایی شناسی مولانا در مثنوی پرداخته شده است. یکی از تناقضات برجسته در مثنوی مولانا وجود الفاظ مستهجن و ناهمواری است که مولانا در حکایات به کار برده است. این پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که چگونه این شاهکار بزرگ ادب فارسی، با وجود این تناقض های اخلاقی بازهم از حیث هنری زیباست؟ مولانا از چه شگردهایی بهره برده که از ارزش اخلاقی و زیبایی هنری آن کاسته نشده است؟ در مثنوی ، معیارهای سنجش اثر هنری دگرگون شده و مولانا داوری در باب زشتی یا زیبایی شاهکار ادبی خویش و دریافت و فهم آن را به جهان اثر واگذار کرده است. در پرتو این تدبیر هوشمندانه، واکنش مخاطب نسبت به حکایات مستهجن، در دو جهان بیرون و درون متن متفاوت است؛ یعنی اگر مخاطب آن الفاظ مستهجن را در جهان بیرون متن ببیند، آن را زشت و زننده و دارای بار معنایی منفی خواهد دید اما اگر از منظر جهان درون متن بدان بنگرد و در بافت متن ببیند، عین هنر خواهد بود. در زیباشناسی مولانا در مثنوی ، آن تعابیر مستهجن نتیجه اخلاقی عکس داده و زشتی الفاظ عین زیبایی شده است. این رویداد مهم خود از آن روست که در بوطیقای زیبا شناسی مثنوی ، امر بیرونی -بیرون از جهان هنر و متن- تعیین کننده نیست بلکه تنها و تنها خود اثر است که مبیّن نقص هنری یا زیبایی هنری خود است. این پژوهش می تواند به مثنوی پژوهان پیشنهاد کند متن کلاسیک مثنوی را کمی از سایه سنگین مؤلف در معنای خدای پنهان متن بیرون آورند.
تحلیل فقه جبران خسارات در جرائم کلاهبرداری در پرتو رأی وحدت رویه 811 دیوان عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
39 - 58
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مصادیق جرائم کلاهبرداری، فروش مال غیر است که در رای وحدت رویه 811 دیوان عالی کشور به آن اشاره شده است. در قانون برای فروش مال غیر علاوه بر حبس، جزای نقدی در نظر گرفته شده است که آن را نمی توان جبران خسارت در نظر گرفت. بر اساس دیدگاه فقها به استناد قاعده لاضرر، تسبیب، غرور و اتلاف لزوم جبران خسارت معنا پیدا می کند. هدف از انجام این پژوهش تحلیل جبران خسارت در جرم کلاهبرداری و در حکم آن در رأی وحدت رویه 811 از نظر فقه است.مواد و روش ها: روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.ملاحظات اخلاقی: در تمامی مراحل این پژوهش اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: فروشنده باید غرامات وارده به خریدار از جمله کاهش ارزش ثمن را جبران کند.نتیجه: می توان به استناد قواعد فقه لزوم جبران خسارت را در کنار کاهش ارزش ثمن در نظر گرفت. لذا خسارتی نباید بدون جبران بماند.
بررسی تطبیقی مداخله دادگاه در روند داوری در حقوق ایران و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
429 - 442
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در حقوق ایران، داوری به عنوان یکی از روش های حل اختلافات مطرح است که در قانون تجارت مصوب ۱۳۵۲ تعریف شده است. در این روش، داور با توجه به شرایط و مستندات مطرح شده، تصمیم نهایی را صادر می کند. در بسیاری از موارد، قراردادهای تجاری شامل شرایط داوری هستند و در صورت بروز اختلاف، طرفین باید به داوری مراجعه کنند.مواد و روش ها: مقاله حاضر نظری و از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: در حقوق آمریکا نیز داوری به عنوان یک روش حل اختلافات قابل قبول شناخته شده است. در این روش، داور با توجه به شرایط و مستندات مطرح شده، تصمیم نهایی را صادر می کند. بااین حال، در آمریکا، قانون فدرال داوری و قانون های داوری ایالتی وجود دارد که شرایط و محدودیت های خاصی برای داوری تعیین می کنند.نتیجه : در مداخله دادگاه، دادگاه می تواند در مورد صحت و معتبر بودن تصمیم داوری اظهار نظر کند. در حقوق ایران، دادگاه می تواند در صورت وجود خطای قانونی یا ترجیحات غیر قانونی در تصمیم داوری، آن را لغو کند. در حقوق آمریکا نیز دادگاه می تواند در صورت وجود خطای قانونی یا ترجیحات غیر قانونی در تصمیم داوری، آن را لغو کند یا به داور برگشت دهد تا تصمیم جدیدی صادر کند.
بررسی الحاق کانون سردفتران ایران به اتحادیه جهانی سردفتران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
87 - 104
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دفاتر اسناد رسمی یکی از واحدهای قانونی و زیربنایی است که به طور فزاینده ای در حوزه های قضایی کشورهای مختلف من جمله ایران مورد توجه جدی قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر بررسی الحاق کانون سردفتران ایران به اتحادیه جهانی سردفتران است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد به دلیل مشکلات زیرساختی و رویه های قضایی و اداری خاص در تنظیم و اعتبار بخشی اسناد رسمی از یک طرف و عدم آشنایی با اصول و حقوق بین الملل فعلاً کشور ایران عضو اتحادیه جهانی سردفتران نیست.
نتیجه: پیوستن ایران به اتحادیه بین المللی سردفتران امکان حضور نمایندگان ایران در این محافل را فراهم ساخته و در نتیجه این فرصت، ضمن مطرح شدن ایران در عرصه های بین المللی، نمایندگان ایران می توانند ضمن معرفی هرچه صحیح تر حقوق ایران، ضمن اینکه وجود ناهماهنگی در قوانین سردفتران و دفتریاران و به روز نبودن آن ها ضرورت تحول در این بخش از نظام حقوقی کشور را اقتضا می نماید.
شهود از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
67 - 79
حوزههای تخصصی:
شهود در علوم مختلف روشی برای رسیدن به پاسخ بدون حل گام به گام مسأله است. این نوع تفکر در روانشناسی فلسفی با ویژگی هایی همچون خودگواهی، برون گرایی، انکشافی و سرعت معرفی می شود. سوال محوری این تحقیق، بدین قرار است که آیا شهود در حکمت متعالیه مورد ملاحظه قرار گرفته است؟ در صورت پاسخ مثبت، معادل آن در حکمت صدرایی چیست و چه مشخصاتی دارد؟ ارتباط شهود با شهود عرفانی و حدس از دیگر مسائل این تحقیق است. بنابر یافته های این تحقیق تحلیلی- تطبیقی، معادل شهود در حکمت متعالیه، «حدس کشفی» است که در علوم مختلف منجر به دریافت پاسخ بدون حل گام به گام مسأله و حدود وسط است. این روش شناخت، باعث سریع تر رسیدن به نتایج و نظرات نو و جهش های علمی است. این تفکر، نیازمند استعداد ذاتی (قوه حدس) و دارای خصوصیات برآمده از نفس، اشراقی و سرعت است. محتوای شهود، شامل بدیهیات و مقولات ماقبل تجربه نیست و امکان خطا در آن وجود دارد. نیل به بینش ها و مقامات عرفانی نیازمند هوش معنوی است و پرورش آن نیازمند تعلیم و سیر و سلوک برای تزکیه است. اما حدس کشفی منجر به جذبه و تسریع در شهود عرفانی است.
چند استفتای فقهی- اجتماعی با ارزش از اواخر قرن دوازده هجری از استاد کل وحید بهبهانی (1118-- 1205ق)
حوزههای تخصصی:
وحید بهبهانی (م 1205ق) یکی از مجتهدان بسیار بزرگ قرن دوازدهم هجری است که در سالهای نخست قرن سیزدهم درگذشت. از وی میراث گرانبهایی در فقه و اصول برجای مانده، به علاوه، شاگردان بزرگی که برخی از آنان در شمار بزرگترین مجتهدان قرن سیزدهم هجری هستند، تربیت کرد. و مهم تر از همه در حیات فکری او این است که جریان اخباری را که در قرن دوازدهم بر بیشتر حوزه های شیعه غلبه کرده بود شکست داد. بخشی از آثار وی سوال و جواب های فقهی هستند که از آنها با عنوان استفتاءات تعبیر می شود. این سوال و جوابها حاوی اطلاعات اجتماعی و فرهنگی و تمدنی است، و به علاوه، روی پاره ای از مفاهیم کلیدی تأکید می کند که در شناخت مذهب و روش فهم آن اهمیت دارد. مقاله حاضر، بر اساس یکی از این مجموعه استفتاءات نوشته شده و منتخبی از آنها را ارائه کرده است.
آینه های شکسته (6): عناصر اسلامی در ترجمه ای منظوم از تورات عبری، شاهین توراة
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
177 - 189
حوزههای تخصصی:
شاهین توراه، ترجمه ای منظوم از تورات که در قرن هشتم هجری سروده شده است؛ و تقریبا هیچ اطلاعی از حیات تاریخی شاعر در دست نیست. این اثر به جهت آنکه به سبک فارسیهود (متون فارسی با الفبای عبری) نوشته شده، تا کنون آن طور که باید مورد توجه نبوده، و تنها در سالهای اخیر با برگردان آن به الفبای فارسی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.
بخش اول این مقاله به برخی ویژگیهای منحصر بفرد این اثر اختصاص دارد؛ در بخش دوم در هشت محور برخی عناصر و مفاهیم اسلامی در این ترجمه منعکس شده است. مباحث مطرح، به این سمت پیش می رود که منظومه شاهین توراه به عنوان یک میراث مشترک ادیانی، و همچون سرزمین حاصلخیز می تواند منبعی برای پژوهش های تطبیقی باشد. و بر این پایه، در بخش جمع بندی برخی بایسته های پژوهشی پیشنهاد شده است.
چند اطلاع تراثی درباره حیات علمی عالم و ادیب امامی صفی الدین محمد بن حسن بن ابی الرضا العلوی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
191 - 233
حوزههای تخصصی:
محمد بن حسن بن محمد بن ابی الرضا علوی(656- 735)، عالم و ادیب امامی، از خانواده ای سرشناس از سادات نسل عُمرالاطرف که در منطقه «نیل»، در حله عراق ساکن بوده اند. به نظر می رسد بخش مهم پرورش و حیات علمی او در همان حله بوده است. او چهار اجازه خاص برای روایت کتاب های اسرارالعربیه، غریب القرآن، نهج البلاغه و المقامات حریری، و بعلاوه یک اجازه عام به خواهرزاده و شاگردش محمد بن احمد بن ابی المعالی داده که صورت چهار اجازه اخیر بر اساس نسخه اصل دستنویس او، در مقاله آمده است. اطلاع جدید درباره او قرائت نسخه ای از مقامات حریری توسط او بر یحیی ابن سعید الحلی(م 690) است. اهتمام او به نهج البلاغه، از اجازه او به ابن ابی المعالی و بعلاوه إنهاء او بر دو نسخه ارزشمند موجود نهج البلاغه، که یکی از آنان نسخه ای ناشناخته است، روشن می گردد. شرحی با رویکرد لغوی، کلامی و تاریخی بر قصائد السبع العلویات ابن ابی الحدید، منسوب به او باقی مانده است.
بررسی مقایسه ای دیدگاه اریک فروم و کارل رانر درباره باورهای آخر الزمانی مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
137 - 155
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار موضوع آخرالزمان مسیحی از منظر اریک فروم و کارل رانر بررسی می شود. به نظر اریک فروم از سده اول تا چهارم میلادی دو باور کلی درباره جایگاه مسیح وجود دارد که با رهیافت روانکاوانه درباره وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردمان اورشلیم می توان به دلایل مبنایی آن دست یافت. فروم با اتخاذ روش عینیت گرایانه که در ذات رویکرد فروید و مارکس درباره دین است، جنبش های آخرالزمانی سده اول مسیحی و پرهیز از این جنبش ها در سده چهارم را به عوامل پنهان در منش جمعی مردم و انگیزه های اقتصادی آنها تقلیل می دهد. اما کارل رانر با اتخاذ خوانش تومیستی از پدیدارشناسی هایدگر، رویکرد تقلیل گرایانه به آخرالزمان را نقد می کند. به نظر رانر تفسیر مارکسیستی از آخرالزمان مبتنی بر تصویر خطی از زمان است و رازآلودگی آینده مطلق را نادیده می گیرد. رانر با طرح مفهوم آینده مطلق معتقد است شخص مسیحی در پرتو ایمان به آخرالزمان به خود-فهمی می رسد ولی نگرش مارکسیستی با اتخاذ رویکردی ایستا به انسان نمی تواند به کُنه باور الهیاتی در زمینه آخرالزمان دست یابد. علیرغم چالش هایی که درباره خوانش تومیستی از هستی شناسی هایدگر مطرح است، به نظر می رسد دیدگاه رانر در کشف ظرفیت های الهیات مسیحی از نظر روش شناسی قابلیت دفاع بیشتری داشته باشد.
نظام تعلیم و تربیت حکمت بنیاد در مسیر تربیت انسان تراز مهدویت در هندسه نظم نوین جهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
39 - 74
حوزههای تخصصی:
نظم موجود جهانی، ریشه در تحولات مهم ترین پیشران آن؛ علم و فناوری دارد که با غایت تبدیل انسان به «خدا _ انسان»، پویایی مدنظر خود را سامان دهی می کند و انسان آرمانی غربی را به واقعیت می رساند. نظام تعلیم و تربیت فعلی حاکم، با تربیت انسان سلطه پذیر، شأن عبودیت انسان را به خودبسندگی وهمی فرو می کاهد که سرانجام آن، ناکجاآبادی ازهم گسیخته و سرسام آور است. انسان آرمانی ازمنظر دین مبین اسلام، حاصل نظام تزکیه، تعلیم و تربیت متناسب، «انسان حکیم» در تراز مهدویت است و در آخرین خطبه ماندگار نهج البلاغه شریف از امام علی؟ع؟ با تبیین امام زمان؟عج؟، ظهور بنیادین یافته است. در تحقق انسان و گروه های انسانی حکیم از نگاه تحلیل کلان، مؤلفه های سه گانه«فرد _ جمع، ظاهر _ باطن و نظر _ عمل» با تأکید بر یکپارچگی«نظر _ عمل» و راهبری متناسب به اتحاد و قوام می رسد. از منظر ترکیبی، منطق ربوبیت به عنوان منطق وصل، در برابر منطق فصل نظام سلطه جهانی، خود را در شبکه کانون ها متجلی می کند. این منطق جدید، با مراتب نفس، مراتب خلیفگی، مراتب اراده و مراتب ربوبیت، به سوی بساطت میل می کند و عبودیت حق را برای انسان به کمال می رساند. منظومگی ربوبیت تبیین شده، با یکپارچگی خانه، مدرسه، مسجد(مراکز حکمت بنیان) و دانشگاه(شبکه مراکز حکمت بنیان) معین می شود که در کانون آن، دانشگاه حکمت بنیان قرار دارد که غایت آن، منظومه حکمت بنیاد و انسان تراز مهدویت در نظم نوین جهانی است. در این مقاله با رویکردی بنیادین و روشی تحلیلی _ اجتهادی، نظام تعلیم و تربیت حکمت بنیاد را در مسیر تربیت انسان تراز مهدویت در هندسه نظم نوین جهانی معرفی می کند.
درگذشتگان
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
541 - 557
حوزههای تخصصی:
نویافته ای در تحلیل محتوایی اذهاب رجس و طهارت اهل بیت ع (با بهره گیری از سیاق روایات، ادبیات عرب و تطبیق منابع فریقین)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
307 - 334
حوزههای تخصصی:
اراده الهی در «تطهیر» و «اذهاب رجس» از اهل بیت، پیام اصلی آیه 33 سوره «احزاب» است. میان مفسران در گستره ی معنایی رجس و تطهیر، اختلاف نظر وجود دارد؛ بدین جهت برای تبیین دقیق این دو مفهوم، پژوهش مستقلی صورت می گیرد تا معنای دقیق «اذهاب رجس» و «تطهیر» اهل بیت شناخته شود. هدف این پژوهش تعیین مفهوم این دو واژه در آیه تطهیر برای شناخت محدوده حجیت سیره و سخن اهل بیت و وجود تطهیر اختیاری ایشان است. این مقاله توانسته با بهره گیری از ظهور الفاظ، آیات و روایات اثبات کند که معنای «رجس» در این آیه فراتر از تمام نقائص است. همچنین با توجه به نکات ادبی موجود در آیه و با تحلیلی جدید، معنای دقیق اذهاب رجس، دفع و مانع شدن الهی، با اختیار اهلبیت است. این مقاله در دو بخش به مفهوم شناسی رجس و طهارت در آیه تطهیر می پردازد.کلیدواژه ها: اهل بیت، عصمت و اختیار، باب افعال، قذر، مانعیت اختیاری، تفسیر ماثور، معارف قرآن و حدیث.
بستار علّی فیزیکی و فاعلیت الهی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه مبتنی بر بستار فیزیکی، جهان طبیعی از جهت تاثیر و تأثرِ علّی، خودبسنده است. از این رو هرگونه دخالت و تأثیر خارجی و جزئی در جهان مستلزم نقض این اصل فیزیکی است، که با تکیه بر این نگاه باورپذیر نیست. از منظر ابن سینا این اصل، نمی تواند منافی فاعلیت الهی باشد؛ زیرا در نظام علّیِ مد نظر او و نیز مطابق با قاعده علیت الحادث که حاکم بر عالم طبیعت است؛ فاعلیت الهی در جهان بنحو سازگار برقرار است. در این نگاه برای توجیه معجزه و استجابت دعا نیازی به تقسیم فعل الهی به عام و خاص نیست. ما با توضیح مبانی فلسفی ابن سینا و بررسی دیدگاه او از نظام علّی در هستی، نشان می دهیم که او با پذیرش نفس و جایگاه آن در سلسله علل و کیفیت ارتباط علّی بین مراتب موجودات، توضیح سازواری از نسبت جهان و فاعلیت الهی ارائه می دهد. از اینرو در دستگاه فلسفی ابن سینا پذیرش دوئالیسم در رابطه ذهن و بدن پایه امکان دخالت فرافیزیکی در جهان فیزیکی است.
واکاوی انتقادی تبارشناسی میشل فوکو نسبت به «مدیریت بدن» از منظر تفکر اسلامی با تأکید بر زنان و مسئله جنسیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
153 - 183
حوزههای تخصصی:
«مدیریت بدن» یکی از مفاهیم رایج در جامعه شناسی غربی است که به بررسی نظارت و دست کاری افراط گونه ویژگی های ظاهری بدن به ویژه در زنان پرداخته و عاملش را در اجتماع می یابد. میشل فوکو با تأکید بر رویکرد پساساختارگرایی، کوشیده است تا نشان دهد باتوجه به ارتباط بدن مندی و معرفت، هرگونه مدیریت بدن، به معنای نفی امکان شناخت ساحاتی از معرفت و حقیقت است. فوکو به تأثیر روابط قدرت بر بدن و به این واسطه بر معرفت و حقیقت اشاره می کند. مسئله اصلی این پژوهش، چیستی تفاوت بنیادین نظریه فوکو با دیدگاه اسلامی در عدم پذیرش مدیریت بدن در زنان و راهکارهای اسلام در مواجهه با آن است. «پژوهش حاضر با مراجعه به نظریات فوکو در موضوعات مرتبط با مدیریت بدن و نیز رجوع به آیات و روایات مربوط به این موضوع با روش تحلیلی-توصیفی به نقد دیدگاه فوکو در این زمینه پرداخته و نشان می دهد برخلاف دیدگاه وی که براساس آن، جنسیت محدودساز و سرنوشت ساز هویت انسانی است، در دیدگاه اسلامی هویت انسانی به روح او وابسته و ابعاد جسمانی زن یا مرد، فرع بر هویت اصیل اوست و نیز با تلقی خاصی که از رابطه بدن، نفس و جامعه در حکمت اسلامی ارائه می شود»؛ اولاً، مدیریت بدن به مفهومی که نزد جامعه شناسان غربی شناخته شده است پذیرفته نمی شود و ثانیاً، مدیریت بدن به معنای تقیّد به حدود شرعی و تأمین سلامت و امنیت آن نه تنها نافی دست یابی به معرفت و حقیقت نیست؛ بلکه سبب نیل به آن نیز خواهد بود. نتایج این مقایسه ناظر به راهکار سه وجهی مدیریت بدن در حوزه زنان، مشتمل بر «حفظ سلامت بدن»، «حفظ بدن از نگاه نامحرم» و «تبرج مدیریت شده» است.
جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی تبیین اختلاف غزالی و شیخ بوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 34
حوزههای تخصصی:
مجادله، مباحثه و نقد، از امتیازات فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با تکیه بر آموزه های قرآنی و سنّت نبوی به طور فزاینده رشد کرده است و همواره ویژگی های محیط دینی اعصار را به طور تقریبی نشان می دهند. زمانی که در بغداد، کتابی و یا ایده ای علمی بروز می کرد، به سرعت و در اندک زمان ممکن، در اندلس و ماورالنّهر، بدون سوگیری های سیاسی و طرح مسائل حاشیه ای، مورد نقد و بررسی قرار می گرفت. ابوحامد غزالی یکی از بزرگان کم نظیرِ ساحت علم در جهان اسلام است. او همچنین یکی از سر سخت ترین مخالفان فلسفه بوده که با تحریر کتاب بسیار اثربخشِ تهافت الفلاسفه تلاش کرده است، آراء فلاسفه از جمله ابن سینا را به محک نقد کشیده و سستی افکار ایشان را بیان کند. مقاله پیش رو بر آن است، جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی و اختلاف میان ابن سینا و غزالی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی تبیین و تحلیل کند. یافته های پژوهشی حاکی از آن هستند که غزالی قصد داشت، ایمان مسلمانان را به صلابت و اصالت اولیه خود بازگرداند، اما به واسطه مخالفتش با فلسفه و فلاسفه، موجبات انهدام ریشه های فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی را فراهم آورد. همچنین بر بنیاد پژوهش حاضر روشن می شود که اختلاف میان غزالی و ابن سینا، صرفاً یک سوء تفاهم و تصوری نادرست بوده است؛ زیرا غزالی مدّعی بود، دغدغه های دینی او عامل اصلی موضع گیری وی در برابر فلاسفه مشائی از جمله ابن سینا شده است.
بررسی ماهیت و مبانی فقهی استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) در افتراقی نمودن رسیدگی به جرایم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹
83 - 102
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی رسیدگی به جرایم اقتصادی و آثار زیان بار آن موجب چاره جویی رئیس قوه قضائیه و درنهایت منجربه استیذان از ساحت آیت الله خامنه ای شد. موافقت معظم له با استیذان رئیس محترم قوه قضائیه و اتخاذ رسیدگی افتراقی به جرایم اقتصادی، موجب رسیدگی تخصصی به جرایم اقتصادی با حفظ چارچوب های دادرسی عادلانه و درنتیجه تنگ شدن عرصه برای مجرمان اقتصادی گردید. درخصوص ماهیت این استیذان، چالش و شبهاتی مانند اینکه آیا این نوع استیذان و موافقت آیت الله خامنه ای مبانی فقهی دارد یا خیر؟ ماهیت چنین استیذانی چیست و مبانی فقهی آن کدامند، مطرح شده است. ازاین رو نگارنده در پژوهش حاضر با ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی، «ماهیت و مبانی فقهی استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله خامنه ای در افتراقی نمودن رسیدگی به جرایم اقتصادی»، را مورد بحث و بررسی قرار داده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که: استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله خامنه ای، یک نوع حکم حکومتی بوده و معظم له با توجه به اختیاراتی که فقه امامیه به حاکم اسلامی تجویز کرده است، ابتدا معضل را تشخیص و به حل معضلات نظام می پردازد. در واقع حاکم جامعه اسلامی به منظور اداره جامعه و براساس مصلحت در حوزه مسائل مربوط به جامعه، اقدام به صدور احکام حکومتی می کند که صدور حکم حکومتی رسیدگی افتراقی به جرایم اقتصادی، نمونه ای از آن است که مصلحت نظام، مبسوط الید بودن حاکم اسلامی و تأمین حقوق عمومی و رفاه اجتماعی از مبانی چنین احکامی می باشد. طبق فرمایش آیت الله خامنه ای، حل معضلات نظام از طریق تشخیص مصلحت (مصالح و مفاسد جامعه)، تأمین امنیت اقتصادی از وظایف حاکم اسلامی است و براساس این وظیفه، رسیدگی افتراقی به جرائم اقتصادی را مؤثرترین راه در جهت مقابله با مفاسد اقتصادی می داند.
النقد السوسیولوجی لروایه «عالم بلا خرائط» لجبرا إبراهیم جبرا وعبدالرحمن منیف (إعتماداً على منهج غولدمان البنیوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدّ النقد السوسیولوجی من الطرق الفعاله لنقد النّصوص الأدبیّه لاسیّما الروایات. ویبحث فی هذا المنهج عن إستکشاف العلاقه بین بنیه الروایه ومحتواها بظروف وتحوّلات المجتمع والبیئه الّتی ولدت فیها، ویتمّ نقد ودراسه کیفیه الإنعکاس الفنی وصدی المجتمع فی العالم الخیالی والأدبی. وتعتبر الروایه أفضل جنس للدراسه السیاسیه والاجتماعیه لتاریخ البلدان المعاصر وهی فی الحقیقه التعبیر الفنی عن أحداث البیئه الاجتماعیه. إنّ مناقشه بنیه العمل الأدبی وإیجاد علاقته بمجمل الظروف الاجتماعیه للمجتمع الّذی خُلقت فیه الروایهُ فی تلک الفتره الزّمنیه المحدده هو الهدف الأساسی للنقد الاجتماعی. وإنّ مؤلفی روایه «عالم بلا خرائط» فی العالم الخیالی لِعملهما المشترک مع التمثیل الفنی لتفاصیل حربی 1948 و1967 وقد تعاملا بذکاءٍ شدیدٍ مع سوسیولوجیه الناس فی عصرهم وفی نثرهم الإفتراضی والخیالی، قدّما رؤیتهما النقدیه لقضایا العالم العربی الراهنه. و قد تناولت هذه الدراسه محتوى الروایه وعلاقتها المتبادله بالمجتمع اعتماداً علی المنهج الوصفیّ- التّحلیلیّ وبالرجوع إلی نماذج غولدمان البنیوی وکشفت عن هیئه واضحه للرؤیه الکونیّه للمؤلفین وتطبّقها مع طبقتهم الاجتماعیه. ونتائج هذه الدراسه تشیر إلی أنّ المؤلّفین فقد حاولا ترسیم قضایا ومشاکل عصرهم الکبری فی مکان عموریه الخیالی الّذی لا یمکن رسمها فی أیّ خریطه جغرافیه بحسب الدلاله المجازیه لعنوان الروایه (عالم بلا خرائط) بحیث تصبح رمزاً لکلّ مدن العالم العربی الهامّه ویمکن تعمیم قضایاها السیاسیه والاجتماعیه التی هی مفیده للجمیع.