فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۷۹٬۵۳۷ مورد.
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
لا شک أن الموسیقى جانب هامّ فی الشعر، بحیث إن خلا الشعر من الموسیقى والإیقاع فیخف تأثیره على المتلقی ویقترب من النثر العادی. فلذا عنی نقاد الشعر بموسیقى الکلام بوصفها عنصرا أصیلا فی البنیه الشعریه. «کربلاء» ملحمه شعریه تاریخیه تتناول بأسلوب أدبی خلاب سیره الإمام الحسین (g) منذ ولادته حتى استشهاده، والتی قام بإنشادها الشاعر اللبنانی المعاصر، سعید العسیلی (1929 1994م). ومن المیزات الأسلوبیه البارزه لهذه الملحمه الأدبیه هو أن العناصر الموسیقیه جاءت بصوره فنیه لتؤثر على المتلقی. ومن حیث أن الأدب الفنی یتمیز عن الکلام العادی باستخدام الموسیقى الساحره والجرس اللفظی الرنّان، ففی شعر العسیلی ساعدت موسیقى الحروف والکلمات والعبارات الشاعرَ على أن یلبس شعره رونقا وجمالا، بحیث أثر هذا الإیقاع على التعبیر الأحسن عن الوقائع والأحداث والمشاعر والأحاسیس. فی هذا المقال، تطرقنا بمنهج وصفی تحلیلی إلى أهم العناصر الموسیقیه فی ملحمه کربلاء وأثرها فی أداء المعانی ودورها فی إیصال المدلول إلى ذهن المتلقی. ففی نظره عابره، یمکننا القول إن العناصر الموسیقیه الخارجیه (مثل الوزن العروضی والقافیه) والداخلیه فی نوعیها الصوتی (مثل التکرار والتجنیس و...) والمعنوی (مثل التقابل والتناسب و...) زادت الأشعار إیقاعا وساهمت فی خلق فضاء موسیقی موحیه وساعدت على أداء المعانی بصوره أفضل.
همگرایی و واگرایی مبانیِ انسان شناختی جریان اموی با رویکرد اسلام حقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۱۸۱-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
براساس مبانی انسان شناسی اسلامی، انسانِ کامل و خلیفه الله، از جایگاه ویژه ای در نظام هستی برخوردار است، اما سایر مکاتب فکری، بدلیل عدم پیوند با عالم فرامادی و محدودیت های بینشی که گریبان گیر آنهاست، با نقص ها و محدودیت هایی در این زمینه روبه رو هستند. بنابراین تفاوت های عمده ای در زمینه مبانی انسان شناسیِ اسلام حقیقی با سایر مکاتب وجود دارد. مساله و هدف این پژوهش، تبیین مبانی انسان شناختی جریان اموی – به عنوان جریان اسلام غیر حقیقی- و به دنبال آن مشخص کردن نقاط همگرایی و واگرایی آن با مبانی با اسلام حقیقی و میزان تمایز و انحراف آنهاست. از اینرو با بهره گیری از داده های کتابخانه ای و مبتنی بر روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، ابتدا مبانی و پیش فرض های انسان شناختی امویان همچون؛ جبرگرایی، نفی کرامت انسانی، عقل گریزی، نفی اصل تساوی، حیات پس از مرگ و ... پردازش و سپس به مقایسه و ارزیابی موارد مذکور با نگاه اسلام به انسان پرداخته شده است. از بررسی و تحلیل مبانی مذکور این یافته ها حاصل گردید که مبانی انسان شناختی ماخوذه در جریان اموی، تمایزات بنیادین با مبانی انسان شناختی اسلام حقیقی دارد. بنابراین دستاورد مقاله پیش رو، با استناد به شواهد و داده های تاریخی، حکایت از استحاله عمیق، در باورهای و مبانی انسان شناسی جریان اموی دارد.
قدرت سیاسی و تحول هویت شهری قاهره در عصر ایوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
۱۰۴-۷۷
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن صلاح الدین ایوبی در 567 دوران تاریخی جدید و متفاوتی در تاریخ شهر قاهره آغاز شد. در آن دوره قاهره پایتخت دولت جدید حاکم بر مصر شد اما بافتار شهری آن تحت تأثیر سیاست های ایوبیان اعم از توسعه شهری و تغییر بافتار اجتماعی و مذهبی آن، دگرگون شد و از شهری فاطمی اسماعیلی به شهری سنی ایوبی تغییر یافت. از این رو، این سؤال مطرح می شود که در دوره ایوبیان (567-648) چگونه هویت تاریخی شهر قاهره تحول یافت؟ بنابر یافته های این پژوهش که با اتکاء بر روش شهر پژوهی تاریخی و با تأکید بر سه عنصر قدرت سیاسی، گستره جغرافیایی و هویت اجتماعی فرهنگی به انجام رسیده، قاهره در دوره ایوبیان در اثر اراده و قدرت سیاسی در سه بُعدِ توسعه عمرانی جغرافیایی، ساختار اجتماعی و بافتار فرهنگی دچار تغییر و تحول بنیادین شد. علاوه بر تخریب و از میان بردن مظاهر تمدنی و فرهنگی عصر فاطمی، قلعه الجبل بر روی کوه المقطّم ساخته شد و به جای قاهره فاطمی مرکز اداری و سیاسی شهر شد. همچنین، با بنای سور صلاح الدین، قاهره بزرگ ایجاد شد که مشتمل بر قاهره فاطمی، فسطاط، قطائع و قلعه الجبل بود. همچنین با حمایت حاکمان ایوبی مدارس متعددی در قاهره تأسیس و این شهر مرکز فرهنگی اهل سنت شد.
تحلیل معنی شناسی شناختی دنیای مکانی شده در زبان نهج البلاغه براساس نظریه معاصر استعاره با تمرکز بر بنیان استعاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
147-180
حوزههای تخصصی:
شناخت دنیا به عنوان محل زندگی انسان، از دیدگاه امام علی به عنوان انسان کامل به نگاه انسان ها در هر زمان و هر مکان، رویکردشان به آن و در نتیجه دانستن راه و رسم زیستن در آن کمک شایانی می کند. از آنجاکه استعاره شناختی (نگاشت نظام مند از یک حوزه مبدا بر یک حوزه مقصد)، به عنوان نوعی فعالیت ذهنی مرتبط با مفهوم سازی، در تفکر، استدلال، درک، تحلیل، اقناع مخاطب، انتقال مفاهیم به وی، حتی در رفتارسازی و تولید مفاهیم جدید همچنین ایجاد واقعیت اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی، ابزاری کارآمد به شمار می رود، در گفتمان هدایتگر و انسان ساز نهج البلاغه بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد شناختی، مکان شدگی دنیا را در در زبان نهج البلاغه تحلیل می کند تا روشن سازد مکان هایی که در مفهوم سازی دنیا در چارچوب نظریه معاصر استعاره در نهج البلاغه مورد توجه و استفاده قرار گرفته اند کدامند سپس بنیان استعاره های شناختی را که در این مفهوم سازی به کار رفته اند مورد بررسی قرار می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد مزرعه، دریا، آبشخور، رودخانه/ دریاچه، تکیه گاه، چراگاه، میدان مسابقه، خیمه و بازار مکان هایی هستند که در مفهوم سازی دنیا در زبان نهج البلاغه مورد توجه قرار گرفته اند. تحلیل دنیای مکانی شده بیانگر آنست که بنیان همه استعاره های شناختی این مقوله همبستگی های تجربی غیر مستقیم ما هستند، نه هم زمانی تجربی و نه بدن مندی.
تبیین عدل الهی در تشریع احکام حقوقی جنسیتی از دیدگاه مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
۲۳۸-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
آفریننده نظام هستی در آفرینش بشر از دو جنس اهدافی داشته است، چنان که در تشریع احکام و تعیین خط مشی زندگی زن و مرد نیز اهدافی را دنبال نموده است که در راستای غایت خلقت، هدایت و سعادت آنها می باشد. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به دنبال تبیین عدل الهی در تشریع احکام حقوقی جنسیتی از دیدگاه مفسران فریقین است. در میان احکام الهی، که برای نیل بشر به هدایت مطلوب او تشریع شده، برخی از احکام نظیر: شهادت، ارث، دیه و ... دارای اختلاف جنسیتی است. در دوره های مختلف، برخی مغرضانه یا از سر نادانی، این اختلاف در میان احکام جنسیتی را مورد نقد قرار داده اند و آن را با عدل تشریعی در احکام، متناقض ارزیابی نموده اند. در این نوشتار، با بررسی دلایل تشریع این احکام، عدل الهی در وضع آنها بررسی گردیده و تناقض آن با عدل تشریعی، مردود دانسته شده است.
مقایسه انسان کامل از نظر غزالی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
271 - 290
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مهم درتصوف و عرفان «انسان کامل» و ویژگی های اوست. انسان کامل، محل تجلی خداوند و شناخت وی، شناخت خداوند است. بررسی ودرک ویژگی های انسان کامل در میان آرای مختلف عارفان و مقایسه و قضاوت درباره این آرا معرفت افزا است. غزالی ومولوی از تأثیرگذارترین متفکران در جهان اسلام به شمارمی روند. هدف این تحقیق؛ انسان کامل و شناخت ویژگی های او از نظر غزالی و مقایسه آن با اندیشه های مولوی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش اینکه غزالی و مولوی هردو به ضرورت وجود انسان کامل و تقدم غایی او معتقدند. هردو ازنظر کلامی اشعری و تصوف را بهترین روش برای رسیدن به حقیقت می دانند. غزالی صوفی خائف است ولی مولوی به تصوف عاشقانه باوردارد. انسان کامل غزالی مقید به رعایت اصول ظاهری دینی است. اما پیر مولانا، در مواردی نادر بی تقید به ظواهر و لاابالی است. درنهایت هردو معتقدند که بالاترین و کامل ترین مرتبه کمال، به پیامبرخاتم اختصاص دارد. در این پژوهش تلاش می شود ضمن اشاره به آرای دیگر عرفا، دیدگاه های غزالی و مولانا دراین خصوص بررسی و مقایسه شود.
پژوهشی در هستی شناسی اسفار اربعه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
99 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش های فراوانی پیرامون اسفار اربعه عرفانی انجام شده است امّا ماهیّت سفر عرفانی به درستی تبیین نشده است. طرح اسفار اربعه شامل سفرهایی است که سالک پس از پایان یکی وارد دیگری می-شود. سالک در این طرح در پایان سفر اوّل و ابتدای سفر دوّم به مقام ولایت واردمی شود چنین تعبیری از سفر معنوی با اصول عرفان نظری مبنی بر تشکیکی بودن مظاهر وجود سازگاری ندارد. قائل بودن به سفر نزولی با توجیه سفر برای تکمیل یا سفر از باب خضوع، پس از آنکه سالک به مقام احدیّت جمعی رسید و دارای تمام کمالات مادون شد؛ ایراد دیگر طرح اسفار اربعه به لحاظ مغایرت با اصول عرفان نظری است. مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای ابتدا مبانی نظری مورد نیاز بحث، بررسی شده سپس نظریه اسفار اربعه عرفانی بنا به اقوال مشهور بیان شده است. در پایان با بهره گیری از اصول علمی و اثبات شده عرفان نظری و استفاده از نتایج حاصل از بسط و تعمیم آن ها ضمن نقد اسفار اربعه، تبیین صحیحی از ماهیت سفر و نسبت آن با سالک ارائه شده است.
ساختار تقابل های نمادین در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
193 - 210
حوزههای تخصصی:
دیوان سنایی سرشار از انواع تقابل هایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و ... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابل ها و به ویژه نیمه روحانی شان یاری می رساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابل های نمادین می آفریند و از آن ها در جهت بیان آن دسته از تقابل های عرفانی استفاده می کند که در نظر او برجسته تر هستند. این مقاله در پی تبیین رابطه نماد با تقابل های اصلی و ساختاری در دیوان سنایی است. در این جستار تلاش می شود انواع تقابل های عمده و محوری در دیوان سنایی روشن شود؛ تقابل هایی که می توان آن ها را کلان تقابل نامید و سایر تقابل ها به گونه ای با این تقابل های مرکزی مرتبط می شوند. افزون بر این در مقاله حاضر نقش نماد در بیان این تقابل ها و سازکار تبیین و تفسیر نظام های تقابلی توسط نماد در دیوان سنایی روشن می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد نمادها در دیوان سنایی ساختاری منسجم و منظم دارند و غالباً بر محور یک تقابل اصلی شکل می گیرند و بنیادی ترین تقابل ها در ذهن سنایی تقابل اصل و فرع و گفتمان زهد و رندی است که هرکدام زیرمجموعه هایی دارند و به شکلی ساختارمند به یکدیگر پیوندخورده اند و درهم تنیده اند.
باورستیزی رندانه و عرفانی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
259 - 280
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسأله باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به گونه ای که این موضوع درباره پای بندی یا عدم پای بندی حافظ به حدود و ارزش های دینی، کانون اختلاف نظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشت های سطحی از شعر وی گردیده است؛ اما درحقیقت یکی از خصایص اشعار عرفانی، کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در حوزه وسیع معنایی، قابل مطالعه و تحقیق است. مقاله حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و بر مبنای نقد محتوایی و معنایی، فراهم آمده و نگارنده کوشیده است تا موضوع باورستیزی در اندیشه های عرفانی حافظ را از نظر محتوایی، شرح و تبیین نماید و همچنین با ذکر مصادیقی، ابیات باورستیز با رویکرد عرفانی را تحلیل و بررسی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که باورستیزی یکی از شایع ترین شیوه هایی است که حافظ برای مخالفت با برخی از سنت های فکری و مذهبی به کاربرده و به عنوان یک متفکّر و مصلح اجتماعی، جراح وار و با نیشتر طنز، بیماری های فکری و اعتقادی را جراحی کرده و بر زخم ها مرهم نهاده است، لذا برای تحقق این امر به ناچار الفاظ و عباراتی را برمی گزیند تا با رستاخیزی در عادت های مألوف ذهنی و زبانی، تحوّلی عمیق در باورهای اجتماعی ایجادکند و با بهره گیری از هنرهایی چون باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، عقل ستیزی، آشنایی زدایی، تصاویر متناقض و حرکت در خلاف عرف و عادت عامه، باحفظ حیات هنری و جاودانگی در این حریم به مقصود خیرخواهانه و اصلاح طلبانه خود دست یابد.
معناشناسی واژه «تسویل» در قرآن کریم با تأکید بر روابط مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های دستیابی به ظرافت های معنایی و تعمیق فهم متون، توجه به روابط مفهومی میان واژگان است. این امر درباره واژگان قرآن کریم جایگاه ویژه ای پیدا می کند. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، روابط مفهومی واژه «تسویل» در قرآن کریم با سایر واژگان همنشین و جانشین بررسی و تحلیل شده است. مؤلفه هایی که در معناشناسی واژه «تسویل» تأثیرگذار هستند، با هدف جانشینی عبارت اند از: «اغوا»، «تزیین»، «زخرف»، «تحلیه»، «تحسین» و «تبرج» و در بخش واژگان همنشین، واژگان: «نفس»، «شیطان» و «املا» بررسی شده اند. درنهایت، بر این نکته صحّه گذاشته می شود که «تسویل» عمل نفس انسان بوده و بر معنایی خاص از تزیین اشاره دارد که مربوط به تمنیات نفسانی انسان است. به همین مناسبت، این قوه نفسانی، به نفس مسوّله نیز نامیده می شود؛ به این معنا که آنچه با حقیقت فاصله بسیاری دارد، در نظر انسان پسندیده جلوه داده می شود و سبب لغزش و خطا در تصمیم گیری انسان می شود.
تمایزشناسی بنیادین علامه جعفری و یاسپرس در رویکرد به موقعیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
89 - 112
حوزههای تخصصی:
موقعیت مرزی انگاره ای است که اندیشه و تأمّل درباره آن، در میان فیلسوفانی که دغدغه انسان و ماهیت انسان را دارند، به شکل جدی مطرح است؛ اگرچه اصل آن نه برای فیلسوفان بلکه برای همگان جالب و پرجاذبه است. در میان فیلسوفان غرب، متفکران اگزیستانسیالیسم در آرا و اندیشه هایشان دغدغه وجود اصیل و واقعی انسان را بیشتر نمایان ساختند. به باور اینان فردیت آدمی و احوالات او، بیش از همه حاصل احوال انضمامی و گزارش ها و دریافت های حضوری انسان است. چنان که توجه یاسپرس به موقعیت های مرزی با شرایط بیماری و خانوادگی که خود گزارش می دهد، تناسب دارد. از این رو یاسپرس نخستین بار برای دستیابی به خود واقعی موقعیت های مرزی را مفهوم سازی کرد. چرا که انسان با قرار گرفتن در یک موقعیت تشویش در می یابد شناختی که از خویش داشته، چندان قابل اطمینان نیست. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده نشان می دهد که این امر از منظر اندیشه اسلامی مبتنی بر خوانش علامه جعفری قابل قبول نیست. پرسش اصلی تحقیق آن است که آیا دستیابی به خود حقیقی و عالی انسان، آن گونه که یاسپرس بدان باور دارد، لزوماً در گرو قرار گرفتن چنین موقعیت هایی است؟ شناخت دقیق و ارزیابی منصفانه از حدود مرزی در اندیشه یاسپرس درگرو شناخت ماهیت و مولفه های آن است. این پژوهه با روش توصیفی - تبیینی و به تحلیل و ارزیابی این دیدگاه از نظرگاه علامه جعفری می پردازد.
The Basis of a Right-Centeredness Approach and Its Principles in Organizational Communications According to the Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
139 - 169
حوزههای تخصصی:
Organizational communication is an important and pervasive topic that significantly impacts the resolution of internal conflicts and issues external to the organization. Communication connects the organization in such a way that without it, understanding, coordination, and collaboration within organizations become impossible. Since the foundations and principles of organizational communication in a religious society differ from those in a non-religious society, the present study aims to answer the questions of what constitutes the basis of a right-centered approach and how it plays a role in designing the principles of organizational communication from the perspective of the Quran, using a descriptive-analytical method. Various foundations and principles can be derived for organizational communications; however, this research is dedicated to the basis of a right-centered approach as one of the most fundamental bases. The findings indicated that the components making up the foundation of a right-centered approach include: The truth of God, the truth of religion, the truth of the impeccable Imams, the truth of angels, and the truth of the resurrection. These components guide individuals to adhere to the principles of truthfulness, truth-hearing, and truth-seeking.
موانع تربیت در بستر سوره مبارکه جمعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
37 - 64
حوزههای تخصصی:
در سوره مبارک جمعه، نمای کلی نظام تربیت وحیانی به تصویر کشیده شده و شاخص های اصلی آن برشمرده شده است. در این سوره، مبانی و مبادی تربیتی، منابع تربیت، موانع تربیت و نتایج و آثار تربیت به عنوان مؤلفه های نظام تربیت وحیانی قابل تحلیل و ارزیابی است. این مقاله، موانع تربیت در نظام تربیت وحیانی را برپایه معارف سوره جمعه شناسانده و انطباق آن بر سیر ترتیبی آیات سوره را می نمایاند. بر اساس نتایج این پژوهش، مهمترین موانع تربیت را می توان در شش محور بر اساس آیات سوره جمعه بیان کرد. اولین محور، غفلت از مفهوم فضل خدا و آن حقیقتی است که در آیات قرآن به عنوان فضل مورد اشاره قرار گرفته است. محور دوم، غفلت از ارتباط صحیح با کتاب وحی است. محور سوم، غفلت نسبت به مفهوم ولی خدا و جایگاه اولیاء الهی است که نقش بسیار پررنگ و زیربنایی در فرآیند تربیت توحیدی به عهده دارد. محور چهارم، غفلت از حقیقت مرگ بوده که از مهمترین موانع تربیت محسوب می شود و محور پنجم از موانع تربیت، عدم توجه به موضوع ذکر و به صورت خاص ذکر خداوند است. محور نهایی از موانع تربیت نیز مسئله لهوگرایی بوده و که در معارف سوره جمعه در پیوند با مفهوم «ما عندالله» بیان شده و این پیوند، به عنوان یکی از نکات بی بدیل قرآن در حوزه موضوع تربیت و موانع آن قابل تحلیل است.
روش های تربیت عرفانی مبتنی بر دیدگاه های انسان شناختی علامه حسن زاده آملی در ابعاد شناختی، گرایشی وعملی با تاکید بر دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
155 - 187
حوزههای تخصصی:
عُرفا عرفان را علمی می دانند که یقینی ترین راه دستیابی به حقیقت و عالی ترین نوع تربیت معنوی است. تربیت عرفانی از نظر علامه حسن زاده، تربیتی انسان ساز و در حقیقت عروج نفس به معرفت حق تعالى، و اعتلاى آن به تخلّق به اخلاق ربوبى و تأدّب به آداب الهى است. این تحقیق در پی تبیین روش های تربیت عرفانی ویژه دانش آموزان نوجوان است. در این پژوهش با کمک تکنیک اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع یک، مبانی نوع دو و مبانی نوع سوم مبتنی بر دیدگاه های انسان شناختی علامه حسن زاده مشخص شده اند؛ اهداف و اصول تربیت عرفانی پس از تعیین گزاره های واقع نگر دوره نوجوانی و بر اساس روش استنتاجی تعیین شدند و با استفاده از قیاس عملی، روش ها در سه بعد شناختی، گرایش و عملی مشخص شده اند: روش های تربیت عرفانی در بعد شناختی: -روش تزکیه علمی عملی- روش تحصیل علم نافع- روش دعا و مناجات- روش تفکر و ذکر دائم- روش احتجاج و استدلال- روش الگوگرایی. روش های تربیت عرفانی در بعد گرایشی:- روش ادراک ذوقی- روش تسخیر طبیعت خویش- روش مخالفت با هوای نفس- روش مشارطه، مراقبه، محاسبه- روش محبت ورزیدن ومعاشقه با خداوند. روش های تربیت عرفانی در بعد عملی:- روش کنترل ورودی ها و خروجی های انسان- روش تلقین افکار و نیّات خوب (مثبت اندیشی)- روش ممارست بر انجام فرایض و ترک محرمات- روش مخالفت با بدگمانی- روش شکرگذاری-روش الگوگرایی.
انسان کامل از دیدگاه مکتب بریلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان، طریقتی مشترک در میان اقوام و مذاهب موجود در جهان است که موضوع آن معرفتِ حقیقت بر پایه اشراق، کشف و شهود باطنی است. بریلویه، یکی از مکاتب مهم عرفانی در شبه قاره هند است که جز موارد اندکی، زوایای عرفانی آن تاکنون مورد توجه عرفان پژوهان قرار نگرفته است و این در حالی است که عرفان و تصوف از درخشان ترین وجوه مشترک فرهنگی دو تمدن ایران و هند است. این نوشتار بر آن است تا ابتدا مفهوم انسان کامل در بریلویه را مورد بررسی قرار دهد، آنگاه نقش انسان کامل در خودسازی و تصفیه باطن را معرفی نماید و این بیان می تواند در ساحت عرفان و تصوف آموزنده و ثمربخش باشد. نوشتار پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای درصدد پاسخگویی به این سوالات است: دیدگاه عرفان اسلامی نسبت به انسان کامل چگونه است؟ مقصود از انسان کامل در عرفان بریلوی کیست؟ پیوند و هم بستگی فضایل اخلاقی و انسان کامل در عرفان بریلوی چگونه است؟ یافته های پژوهش مبتنی بر آثار بزرگان بریلوی نشان می دهد، مظهر تام انسان کامل، حضرت ختمی مرتبت می باشد که مظهر نمایاندن کمالات حسنای حضرت حق، مرکز تجمیع تمام مراتب وجود و موطن تجلی اسم اعظم است و به سبب همین مظهریت تامه، استحقاق خلافت و استعداد وساطت فیوضات الهی را یافته است.
فرامقولی بودن خداوند و الگوی رابطه ذات و صفات نزد ابوالحسن اشعری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰
85 - 107
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن اشعری انتقادات مهمی علیه آموزه بساطت یا عینیت ذات و صفات ارائه کرده است. برخی از فیلسوفان معاصر در سنت فلسفه تحلیلی نیز دیدگاهی مشابه او در مورد این آموزه ارائه کرده اند. در نظر اشعری آموزه بساطت مستلزم اموری شهوداً نامعقول و بی معنا است. پذیرش آموزه بساطت در نگاه اشعری اولا مستلزم شخص انگاری صفات و ثانیا مستلزم پذیرش این همانی خارجی میان صفات است که از نظر او هر دو نتیجه به ضرورت عقلی مردود است. در این مقاله ضمن توضیح و بررسی مبانی متافیزیکی اشعری، انتقادات اصلی او علیه آموزه بساطت را صورتبندی می کنیم، سپس می کوشیم نشان دهیم اولا ماهیت خدای فرامقولی معرفی شده از سوی اشعری با مبانی متافیزیکی او خصوصا با الگوی شیء-ویژگی سازگار نیست و ثانیا ادله موافقان آموزه بساطت نیز به همان اندازه انتقادات او دارای قوت فلسفی است و ثالثا نظریه جایگزین او نمی تواند پاسخی به مساله رابطه ذات و صفات الهی باشد، مگر به ابتنای غیر علّی.
دراسة سيميائية في قصيدة إذا الشعب يوما أراد الحياة على ضوء نظرية مايكل ريفاتير(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
21 - 36
حوزههای تخصصی:
إن السیمیائیه بشکل عام منهج نقدی حدیث، یسعى لمعالجه فهم النص، من خلال إمعان النظر الواعی فی نظام العلامات النصیه. توجد فی هذا المجال نظریات عدیده، إلا أنّ منهجیه مایکل ریفاتیر تعد من أهمّها وأبرزها، حیث تهتم بدراسه النص الأدبی، لکشف الجمال والإبداع الکامن وراء العلامات، وذلک عبر تأویل الإیحاءات وفک الشَّفرات التی قد یتجاوزها القارئ غیر الملمّ باللغه. فی هذه الأثناء، یتمّ العثور على نوعین من القراءه لإعاده إنتاج النص ومشارکه المتلقی فی إیجاده: الأولی تسمى القراءه الخطیّه أو الاکتشافیه التی تهتمّ بالتشاکل والتباین والألفاظ؛ والثانیه تُدعَى القراءه الارتجاعیه التی یتمّ من خلالها دراسه عناصر النصیه، کالخروج عن القاعده والمألوف والمنظومات الوصفیه والتعابیر المتراکمه والهیبوغرام والماتریس. نظرا إلی أنّ قصیده إذا الشعب یوما أراد الحیاه، لأبی القاسم الشابی، تشتمل على الکثیر من السمات السیمائیه والشفرات التی تحتاج إلى التأویل والتحلیل، فتهدف هذه المقاربه، عبر اعتمادها على المنهج الوصفی التحلیلی، إلی دراسه هذه القصیده، وفق نظریّه مایکل ریفاتیر. توصّلت المقاله إلی أن التعابیر المتراکمه فی هذه القصیده تنقسم إلی مجموعتین، تکشفان عن وجوه القصیده ولبِّها: المجموعه الأولی تتعلّق بعناصر الطبیعه، کالریح، والفجاج، والجبال، والشجر؛ والغرض الرئیس الذی یتحرّاه الشاعر من وراء هذه المجموعه هو استنهاض الأمَّه من خلال جرّ انتباهها إلی هذه العناصر التی تمثل الحرکه والنشاط والحیویه فی الحیاه؛ والمجموعه الثانیه تتمثّل فی نبذ الخوف، حیث إنّ الشاعر یرید أن یرسم فی وعی الأمّه أنّ السبیل الوحید للحیاه الکریمه لیس سوی ترک الحذر فی مثل هذه الظروف. وتبین أیضا أن المنظومات الوصفیه فیها تتوزع إلی ثلاث: الإراده، والطموح، والخمول، وأن الماتریس البنیوی یکشف لنا عن توحّد الموضوع والدلاله فی القصیده، رغم تعدّد المظاهر فیها.
بازخوانی دیدگاه استاد فیاضی در زمینه حکایت گری روح
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 102
حوزههای تخصصی:
استاد فیاضی بر این باور است که انسان مرکب از روح و نفس (نباتی) و جسم است و ادراک از خاصیت های روح انسان است. ایشان معتقد است که در علوم حصولی، روح حاکی است و حکایتگری آن نیز علم حصولی است؛ نه صورت ذهنی. صورت ذهنی از نظر ایشان، نه حاکی (علم حصولی) و نه محکی (معلوم به علم حصولی) است؛ بلکه وجودِ ذهنی محکی است. براین اساس، علم حصولی کلی است؛ نه به این معنا که محکی های بی شمار بی واسطه (بالذات) و باواسطه (بالعرض) دارد؛ بلکه به این معنا که محکی هر علم حصولی می تواند وجودهای متعدد ذهنی و عینی داشته باشد. از نظر ایشان، محکی یا معلوم بالعرض بی معناست. محکی چه هنگامی که در صقع وجود عالم به وجود علمی یا ذهنی موجود شود و چه زمانی که خارج از صقع وجود عالم به وجود خارجی موجود شود، بالذات (بی واسطه) است؛ ازاین رو، میان علوم حصولی، چه تصوری و چه تصدیقی، و معلوم هیچ خطایی راه ندارد. خطا اولا فقط در علوم حصولی قضیه ای معنا دارد و ثانیا میان معلوم و مصداق (وجود عینی معلوم) اتفاق می افتد. در این نوشتار، پس از بیان بعضی از مقدمات و مبانی استاد فیاضی، نظریه ایشان در باب علم حصولی، موسوم به «حکایتگری روح»، تبیین و نقد شده است.
دیدگاه کانت در دفاع از دفاعیۀ مبتنی بر اختیار و تطبیق آن با مبانی انسان شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
187 - 199
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پاسخ ها به مسئله شرّ اخلاقی دفاعیه مبتنی بر اختیار است که در معرض انتقادات جدی قرار دارد. عدم ملازمه بین اختیار و شرور اخلاقی و همچنین بی عدالتی در اعطای ظرفیت روحی به انسان ها در استفاده از اختیار خویش از جمله این انتقادات است که به ویژه در دوران معاصر متوجه دفاعیه مبتنی بر اختیار شده و پذیرش آن را با چالش مواجه کرده است. ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی قرن هجدهم، نقش آزادی اراده در وقوع شرور اخلاقی را به گونه ای به تصویر می کشد که می توان پاسخ به این اشکالات را از مبانی وی در فلسفه اخلاق و همچنین آثار مستقلی که در این رابطه به رشته تحریر درآورده استخراج کرد. تکامل اخلاقی نوع بشر در طول تاریخ با عنوان خیر عظیمی است که به اعتقاد کانت وقوع شرور اخلاقی را که نه از تمایلات حیوان گونه بشر بلکه صرفاً از آزادی اراده او برخاسته توجیه می کند. این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ترجمه آثار کانت و برخی از کانت پژوهان معاصر، پس از ارائه گزارشی از اندیشه کانت در مورد دفاعیه مبتنی بر اختیار، تطابق آن را با مبانی انسان شناسی اسلامی روشن می کند و نقاط ضعف و قوت دیدگاه کانت را ارائه می دهد.
بررسی اثر معیارهای گزینش مدیران از دیدگاه امام علی(ع) بر ثبات نظام های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم و اساسی در ثبات و کارایی نظام های سیاسی که از دیرباز تاکنون در فلسفه سیاسی و تاریخ تطور فکر سیاسی در میان متفکران این حوزه مدنظر بوده است، مساله کارآمدی و صلاحیت مدیران و کارگزاران جامعه اسلامی است. در حکومت امیرمؤمنان علی(ع) به شاخصه های گزینش و نصب مدیران صالح و توانمند توجه خاصی مبذول شده است. از نگاه جامعه شناسی سیاسی در حکومت امام علی(ع) برای گزینش مدیران به پایگاه اجتماعی، اقتصادی و دینی افراد و همچنین به معیارهای اخلاقی، اعتقادی، تخصصی و علمی عنایت ویژه ای شده است. عنصر گزینش دقیق و ضابطه مند مدیران حکومتی نقش انکارناپذیری در ثبات و دوام نظام های سیاسی و نهایتاً مشروعیّت مردمی حکومت ها خواهد داشت. بنابراین لازم است در مدیریت اسلامی بر انتخاب و گزینش مدیران کارآمد و صالح، همانگونه که در سیره حکومتی امام علی(ع) بدان تصریح شده، دقت لازم را نمود. این مقاله با روش مطالعه تحلیلی و توصیفی متون حدیثی و تاریخی تلاش کرده ضمن تبیین شاخصه ها و معیارهای گزینش مدیران و کارگزاران حکومتی در اندیشه سیاسی امام علی(ع)، در گام دوم به نقش و تأثیر این معیارها بر ثبات و دوام نظام های سیاسی بپردازد. نتیجه نهایی تحقیق نشان می دهند که هیچ نظام سیاسی بدون وجود مدیران صالح و مدبّر نخواهد توانست در نیل به اهداف از خود کارآمدی نشان دهد و در این راستا هیچ تفاوتی میان حکومت های دینی و غیردینی وجود ندارد.