فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
317 - 334
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات با اهمّیت و قابل پژوهش در تاریخ تصوّف که درباره آن مطالب متفاوتی اظهارشده، رفتار مشایخ صوفیّه در مواجهه با ارباب قدرت است. در مقدّمه این جستار، ضمن بیان بعضی نظریّات پیرامون مقوله مذکور، با اشاره به پاره ای از نهضت های مهمّ سیاسی- اجتماعی صوفیانه، برخی مصادیق تاریخی از موضع گیری های بزرگان تصوّف در مقام ناقدان حکّام جور نقل شده است. چون سلسله نعمت اللّهیه از طرائق مهم و قدیمی تصوّف است، تحلیل نظریّات و رفتارهای سیاسی- اجتماعی بزرگان نعمت اللّهیه در این زمینه، می تواند در تبیین مسأله، امری مفید باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر برای نخستین بار به بررسی آراء و عملکرد حاج ملّا علی نورعلیشاه گنابادی (1284- 1337ق.) از مشایخ مبرّز نعمت اللّهیه در عصر قاجار، درخصوص موضوع مزبور پرداخته می شود. در این نوشتار رفتارهای سیاسی- اجتماعی و نحوه مواجهه نورعلیشاه گنابادی با امراء و اصحاب قدرت اعمّ از مواعظ و انذارهای مکتوب و انتقادات شفاهی وی از آنان، مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. یافته پژوهش آن است که سلوک عرفانی حاج ملّا علی گنابادی و مسؤولیت های طریقتی او، سبب غفلت وی از وظایف مدنی اش نشد. او نه تنها نسبت به رفتارهای نادرست پادشاهان قاجار و سایر ارکان حکومت بی تفاوت نبود، بلکه در مقام یک ناصح اجتماعی، به روش های مختلفی موضع گیری کرده و سعی در اصلاح امور داشته است. این تحقیق توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر روش کتابخانه ای و منابع دسته اوّل تدوین یافته است.
معناشناسی زیادت در دو آیه متشابه لفظی (23بقره و38 یونس) قرآن و بررسی ترجمه آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
101 - 116
حوزههای تخصصی:
معناشناسی آیات متشابه لفظی، یکی از مهم ترین محورهای پژوهش قرآن است. در قرآن آیاتی هستند که از الفاظ و تعابیر یکسانی برخوردارند، اما در ساختار کلام با اندکی تفاوت، دو یا چند بار تکرار شده اند. این تفاوت ها در تذکیر و تأنیث، تقدیم و تأخیر، حذف و اضافه، مفرد و جمع، فواصل آیات و معرفه و نکره است که هر یک می تواند در عرصه پژوهش مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش هدف، بررسی زیادت در آیات متشابه لفظی است که با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا با استفاده از قواعد واژه شناسی و فرهنگ لغات به معنای واژه یا حروف اضافی در آیه دست یافته سپس با در نظر گرفتن علم معناشناسی به اطلاعات پردازش شده توسط قرآن در سیاق روی می آورد، تا مفهوم سازی موقعیت هر آیه با آن تعبیر اضافی روشن شود، سپس نتیجه این مفهوم سازی را با معادل های ترجمه در انواع روش ترجمه ای مترجمان: مکارم شیرازی، دهلوی، خرمدل، الهی قمشه ای تطبیق داده ایم، در این پژوهش چهار ترجمه براساس روش ترجمه ی معنایی، تحت اللفظی، تفسیری و آزاد انتخاب شده است. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که زیادت در آیات متشابه دارای حکمت های مختلفی است مانند رعایت سیاق، تفاوت مخاطب و ارائه نکته و معنای جدید که مترجمان گاه هر دو آیه متشابه را یکسان ترجمه کرده اند و به زیادت حرف جر من در آیه توجه ای نکرده اند.
اجتهاد از منظر معرفت شناسی فضیلت محور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
63 - 94
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی کنونی از مرجعیت معرفت شناختی با رویکردهای مختلف بحث می کند. از جمله این رویکردها، معرفت شناسی فضیلت محور است. این نگاه، بر تأثیر ویژگی های اخلاقی و عقلانی فاعل شناسا، در شکل گیری و تکوُّن شناخت تأکید دارد و به بررسی آن می پردازد. برخی از رویکردهای معرفت شناسی فضیلت محور، ویژگی های اخلاقی و عقلانی فاعل شناسا را معیار ارزیابی شناخت نیز قرار می دهد. این نوشتار بر آن است تا اجتهاد را به مثابه مرجعیت شناختی از منظر این رویکرد معرفت شناسی به طور تحلیلی - توصیفی واکاوی نماید. بر اساس این رویکرد، اجتهاد به مثابه ملکه نفسانی، فضیلتی عقلانی محسوب می شود. در نزد برخی اصول دانان، فاعل شناسا، باید برای برخورداری از اجتهاد یا برای به کمال رساندن آن، به ویژگی های اخلاق نیز آراسته باشد. این نگاه در قالب بررسی چیستی قوه قدسیه و پیوند آن با اجتهاد بررسی می شود. علاوه بر این، ماهیت عدالت و تأثیر آن در وثاقت شناختی مرجع پیگیری می شود. قوه قدسیه و عدالت، از واژگانی اند که در تراث فلسفی و اخلاقی کاربرد دارند؛ اما اصول دانان و فقیهان با تبیینی متناسب، از آن ها در مباحث اصولی و فقهی بهره برده اند.
از اعلمیّت مطلق بشری تا مربیگری علی(ع) در تبیین آیات تربیتی با تاکید بر البرهان بحرانی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
229 - 259
حوزههای تخصصی:
قرآن، کتاب هدایت است و آدمی با مراجعه به آن می تواند به اهداف هدایتی آن دست یابد؛ ولی از آنجا که قرآن، و جزئیات را به عهده پیامبر(ص) گذاشته، ضروری است که برای فهم عمیق قرآن، به احادیث ایشان مراجعه شود؛ ولی به جهت عمق نامحدود قرآن، پیامبر(ص)نمی توانستند همه ی آیات را با همه ی بطون آن تبیین کنند؛ لذا برخود لازم دانستند که در کنار قرآن، برای آیندگان، منبعی دیگر در اختیار قرار دهند تا مورد استفاده ی هدایتی قرار گیرد. براین اساس، مطابق حدیث ثقلین، اهل بیت(ع)را به عنوان بیان کننده ی قرآن، معرفی فرمودند. علی(ع) در میان اهل بیت(ع)، جایگاه ویژه ای دارد و پیامبر(ص) ایشان را اعلم صحابه در امور دینی و به همراه قرآن معرفی کرده است، و بزرگان صحابه نیز به این مطلب، اذعان دارند. پس با مراجعه به متون روایی و تفسیری، می توان تعالیم قرآنی و تفسیری ایشان را فرا گرفت و با وقوف به جایگاه تفسیری آن حضرت، خود را از تعالیم ایشان بهره مند ساخت.
یکی از اقسام بزرگ آیات قرآن و تعالیم پیامبر(ص)، مربوط به مباحث تربیتی است و از اهداف اوصیای آن حضرت نیز، رساندن جامعه به درجات متعالی اخلاقی بود. علی(ع)، گاهی با تفسیر آیات تربیتی، این مهم را انجام داده است که در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به نمونه هایی از آنها مِثل یادآوری بازگشت اعمال به خود انسان، دوستی برای خدا و ویژگی دوستان خدا، تلاش برای تاویل به احسن کردن اعمال بد دیگران و... با تاکید بر البرهان بحرانی اشاره می گردد. نتیجه پژوهش، گویای آن است که علم به امور دینی؛ به خصوص، امور مرتبط با مسائل تربیتی، نقش مهمی در هدایتگری علی(ع) داشته است.
نقد و بررسی عینیت دعا و قانون جذب راندا برن با توجه به علم النفس نظام حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
1 - 19
حوزههای تخصصی:
از آنجاکه قانون جذب راندا برن، یکی از کلیدواژه های کلاس های انگیزشی است که مدعی است انسان می تواند با تمرکز بر تصورات خود، آن ها را در خارج محقق کند و دعا را یکی از مصادیق آن معرفی کرده است. از این رو، بررسی تطبیقی دعا و قانون جذب در کتاب راز از اهمیت بالایی برخوردار است و هدف نگارنده اثبات تهافت از جهت هستی شناسی و انسان شناسی بین این دو است. در این اثر ابتدا مقومات و ویژگی های قانون جذب مطرح و مورد بررسی قرار گرفته و بعد از آن مبانی هستی شناسی و انسان شناسی مربوط به دعا در نظام حکمت صدرایی مورد مداقه قرار گرفته و در نهایت، مقایسه تحلیلی بین این دو صورت پذیرفته است. نتیجه این مقایسه این شد که قانون جذب از جهت مبانی با دعا تنافی کامل دارد؛ زیرا قانون جذب مبتنی بر نگاه ماتریالیسمی و اومانیسمی است؛ اما دعا در ذیل نظام توحیدی تعریف و تبیین می شود و انسان اگرچه در دعا به عنوان فاعلی کنشگر موردتوجه است؛ اما فاعلیت او در طول فاعلیت الله است و خداوند نقش محوری را به عهده دارد. البته در عین وجود تهافت در مبانی، در مقام عمل و اثر گذاری مواردی وجود دارد که بر هم منطبق می شوند و همین باعث شده که گمان شود قانون جذب، همان دعا است.
واکاوی هوش اخلاقی کارگزاران سازمان ها مبتنی بر آموزه های صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
60 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت، تبیین و واکاوی ابعاد هوش اخلاقی کارگزاران سازمان ها مبتنی بر آموزه های صحیفه سجادیه است. بنابراین، این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی یا بنیادین از لحاظ روش، از نوع کیفی و دارای رویکردی استقرایی است. داده های این پژوهش با رجوع به کتاب صحیفه سجادیه بود که عموماً رویکرد مدیریتی، رفتاری و روان شناختی دارد؛ چرا که کارگزاران سازمان ها می توانند از آن به عنوان الگو در سطح کلان و خرد استفاده نمایند. به منظور استخراج مطالب از فن تحلیل مضمون استفاده شد. منبع مورد بررسی کتاب صحیفه سجادیه امام سجاد(ع) است. یافته ها نشان داد که 137 مضمون پایه، 54 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر شناسایی شدند. نتایج به دست آمده بر اساس داده های پژوهش، بیان گر چهار مجموعه الزامات است که باید در چهار سطح فردی، گروهی، سازمانی و اجتماعی لحاظ شود. در سطح فردی / زیربنایی 16 مؤلفه، در سطح گروهی ظرفیت سازی 14 مؤلفه، در سطح سازمانی/ روبنایی 8 مؤلفه و در سطح اجتماعی 16 مؤلفه از هوش اخلاقی برگرفته شده از کتاب مزبور شناسایی شد که رعایت هر یک از این مؤلفه ها بستر را برای سازمان ها مهیا می کند. کلیدواژه ها: هوش اخلاقی، کارگزاران سازمان ها، آموزه ها، صحیفه سجادیه، تحلیل مضمون.
استعاره مفهومی «زیارت تجارت است» در نوحه ی اربعینی «تجاره لن تبور» باتکیه بر نظریه لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
237 - 262
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی یکی از رویکردهای معناشناسی در زبان شناسی شناختی است. بر اساس این نظریه که نخستین بار توسط لیکاف و جانسون ارائه شد، انسان ها برای ابراز مفاهیم انتزاعی از نظامی استعاری بهره می گیرند و با تطبیق مفاهیم ذهنی بر مصداق های عینی، اندیشه های خود را به گونه ای قابل درک بیان می کنند تا درک منظورشان برای دیگران ساده شود. «نوحه» نیز به عنوان یک قالب ادبی عامیانه از استعاره های مفهومی بهره برده است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی_تحلیلی بر اساس نظریه لیکاف و جانسون به تحلیل نحوه استفاده از استعاره مفهومی «زیارت تجارت است» در نوحه اربعینی «تجاره لن تبور» می پردازد. این نوحه که در سال 2017، توسط مداح عراقی، ملاباسم کربلایی خوانده شده، از نوحه های پرمخاطب سال های اخیر در ایام اربعین امام حسین است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه کارکرد استعاره مفهومی در نوحه یادشده و تطبیق آن با نگرش اعتقادی سراینده نوحه است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در نوحه مورد بحث به منظور درک بهتر جایگاه و ارزش زیارت امام حسین علیه السلام، شاعر مفهوم انتزاعی «زیارت» و متعلقات آن مانند تشرف به زیارت، زائر، امام و امید داشتن به او و... را به عنوان حوزه مفهومی مقصد بر مفهوم عینی و ساختارمند «تجارت» و اجزای آن نظیر سرمایه گذاری، فروشنده، خریدار، سرمایه و سود و... به عنوان حوزه مفهومی مبدأ انطباق داده و استعاره مفهومی زیارت تجارت است را ایجاد کرده است، همچنین از آنجا که در مستندات قرآنی و روایی به جایگاه و ثواب زیارت سیدالشهدا اشاره شده است، می توان این استعاره مفهومی را برخاسته از نگرش دینی و باورهای شیعی نوحه پرداز دانست.
دراسة الدیمومة في قصة مریم في القرآن الكریم بناءً على نظریة جیرار جنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الزمن من العناصر الهامّه والمحوریه فی البناء السردی للروایه، وفی إطاره تدور کافه الأعمال السردیه. الزمن هو الرابط الحقیقی للأحداث، والشخصیات، والأمکنه. وهو من الرکائز الأساسیه التی تستند العملیه السردیه إلیها. قدّم جیرار جنیت، أعظمُ منظِّری الزمن فی السرد، أکثر الأبحاث شمولاً حول هذا الموضوع. هو درس مسار القصه من التقویم الزمنی إلى زمن السرد فی ثلاثه مکونات: "الترتیب والمده والتواتر". یستهدف هذا البحث دراسه الدیمومه فی القرآن الکریم، متخذاً من قصه مریم (س) نموذجاً للتطبیق. من خلال الدیمومه یمکننا ضبط إیقاع السرد من خلال ظاهرتین أساسیتین وهما: تسریع السرد وإبطاء السرد. تسریع السرد یعتمد على تقنیه الخلاصه والحذف، وإبطاء السرد یعتمد على تقنیه الوقفه الوصفیه والمشهد الحواری. والبحث یستند إلى المنهج الوصفی التحلیلی لیرصد حرکه الزمن السردی فی قصه مریم (س)، بغیه الوقوف على توظیف تقنیه الحذف والتلخیص والوقفه والمشهد فیها. وقد توصّل البحث إلى نتائج، أهمها أنّ تقنیه المشهد الحواری شغلت حیزا واسعا فی قصه مریم (س)، ولعبت دوراً بارزاً فی الکشف عن الأبعاد النفسیه لمریم (س). وکان لتقنیه الخلاصه والحذف دور بارز فی هذه القصه، وأدّت هاتان التقنیتان إلى إیجاز الألفاظ مع عمق الدلاله وبالتالی تحقیق بلاغه الإیجاز السردی فی القصه. وتقنیه الوقفه قلیل الحضور جداً فی هذه القصه.
السیاسة والاجتماع في مرآة الأمثال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الأمثال من أکثر الأشکال التعبیریه الأدبیه انتشارا وشیوعا ولا تخلوا منها أیه أمه من الأمم فهی مرآه عاکسه لمشاعر الشعوب على اختلاف طبقاتها وانتماءاتها وهی أیضا تجسید لمختلف تصوراتها وعاداتها وتقالیدها ومعتقداتها فی صور حیه ودلالات إنسانیه شامله من خلال ما تتسم به من خصائص وممیزات فهی بذلک تعتبر الذاکره الحیه للشعوب لأنها سریعه التداول والانتشار وتنقل من جیل إلى آخر، ومن لغه إلى أخرى عبر مختلف الأزمنه والأمکنه، بإضافه إلى اتسامها بالإیجاز وجمال اللفظ والکثافه فی المعانی، لذلک عدت وعاء الأمم ومخزون تجاربها، کما أنها أیضا وسیله من وسائل حفظ التجارب والحکم لتنتقل من جیل إلی آخر. تدور فکره المقاله حول الدلالات الإجتماعیه والسیاسیه فی الأمثال، حامله للموروث الشعبی والقومی، فهی مرآه عاکسه لمختلف تجارب حیاه الفرد وتعبر عن مختلف طبقات المجتمع وفئاته، فمن خلالها نستطیع أن نتعرف على مختلف العلاقات القائمه داخل المجتمع إلى العلاقات الإجتماعیه داخل الأسره الواحده. المسأله التی تطرح هنا وهی ما هو دور الأمثال فی السیاسه والإجتماع وما هو دور السیاسه والإجتماع فی الأمثال؟ للإجابه علی هذه الأسئله اعتمدت الدراسه علی المنهج التحلیلی الوصفی. تشیر النتائج إلی أن فقد الأمثال تأثرت بظروف المجتمع سیاسیا من العصر الجاهلی إلى العصر الحدیث وقد ظهر اثر ذلک فی الصوره الأمثال وقد ظهر أیضا اثر المجتمع من ناحیه إجتماعیه فظهر اثر البیئه التی عاش فیها العربی، کما وجدت امثال کثیره فی العصر الحدیث تصور لنا ما یدور فی ذلک المجتمع.
جایگاه تحلیل معناشناختی در تفسیر آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) ( با تأکید بر تفسیر سوره مبارکه مجادله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
تأمل در متون دینی به ویژه قرآن کریم و چگونگی فهم گزاره های گوناگون این متون از مشغله های دیرین دین پژوهان است و تلاش های تفسیری صورت گرفته، دلیل بر صحت این مدعا می باشد. توجه به قرآن به مثابه یک متن آسمانی تحریف نشده، فرصت بهره گیری از روش های نوین بررسی متون را فراهم می آورد. یکی از این روش های نوین، بررسی های معناشناسانه است که می تواند با توجه به ظرفیت های موجود در این روش، در خدمت قرآن و فهم معارف آن قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز، براساس روش کتابخانه ای و تحلیل متن شکل گرفته که تحلیل متن نیز بر روش معناشناسی شناختی استوار است.یکی از تفاسیر تقریریافته در سده حاضر، تفسیر قرآن کریم توسط آیت الله خامنه ای است. در تفسیر مذکور، به منظور بررسی برخی سور، از روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تفسیر عقلی مدد گرفته شده است. گزینش این روش های تفسیری و نیز نوع نگاه ایشان، سبب وجود برخی ملاحظات معناشناسانه گشته است: توجه به کشف معنا به جای ساخت معنا، توجه به روابط بینامتنی، توجه به بافت، سیاق و نظام معنایی آیات و توجه به مباحث الفاظ ازجمله این ملاحظات می باشد. ازآنجاکه در زمان تقریر تفسیر مذکور، بحث های معناشناسی اساساً مطرح نبوده و به طریق اولی به کارگیری آن در تفسیر قرآن کریم انجام نشده، ازاین رو تفسیر معظمٌ له را نمی توان در زمره تفاسیر با رویکرد معناشناسی قرار داد، هرچند که تفسیر ایشان به دلیل اجتهادی بودن از ملاحظات معناشناختی خالی نیست.
بررسی تطبیقی دیدگاه زمخشری و آیت الله جوادی آملی در دلالت آیه4 سوره زمر بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
7 - 20
حوزههای تخصصی:
توحید، به عنوان اساسی ترین اصل و مبنای تعالیم الهی، دارای اقسام متعددی است که در میان آن ها، توحید ذاتی شالوده و بنیاد سایر اقسام و عالی ترین مرتبه توحید محسوب می شود. آیات مرتبط با توحید ذاتی ازجمله مباحث تأمل برانگیز و مورد اختلاف میان مفسران به شمار می آید. در این زمینه، این پرسش مطرح می شود که دیدگاه زمخشری و آیت الله جوادی آملی درباره دلالت آیه چهارم از سوره زمر: «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَىٰ مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی چیست؟ پژوهش حاضر، با روش تحلیلی تطبیقی، به بررسی دیدگاه های زمخشری و آیت الله جوادی آملی در این زمینه پرداخته است. نتیجه حاصل از این تحقیق آن است که آیت الله جوادی آملی، در رد نظریه تبنّی و امتناع آن که از سوی زمخشری نیز مورد توجه قرار گرفته است بر این باور است که مقوله اصطفاء و تبنّی از سوی خداوند، امری محال و در تعارض با وحدت ذاتی اوست؛ زیرا خداوند متعال واحدی بی همتاست که هیچ همتایی ندارد. وحدت ذاتی او، قاهریت بر هر گونه کثرت را دربر دارد؛ ازاین رو، هیچ موجودی شایستگی آن را ندارد که به فرزندخواندگی الهی منصوب شود تا کارها و نیازهای او را برطرف سازد.
تلفیق روش نشانه شناسی ایزوتسو و روش استنطاق شهید صدر با تطبیق بر داستان موسی (ع) و فرعون در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از روش های برون دینی مانند روش نشانه شناسی در تلفیق با روش های درون دینی فهم متن تفسیری گامی در طراحی روش بدیع و تکمیل روش های پیشین فهم آیات قرآن است. این پژوهش که با روش تحلیلی - توصیفی صورت گرفته و به نوعی مطالعه درجه دوم در حوزه روش شناسی محسوب می شود به منظور گشودن راهی برای تکمیل و توسعه روش تفسیر موضوعی شهید صدر به بررسی «روش مدل یابی تفسیر موضوعی- نشانه شناختی» پرداخته است که در نهایت به تلفیق فرایند کشف مدلولهای مفهومی روابط هم نشینی و جانشینی با روش تفسیر موضوعی منجر شد. تلفیق در مرحله روش اجتهادی به عنوان بخشی از فرایند روش استنطاق صورت گرفت. برای تبیین چگونگی و رهاورد این تلفیق، از روش معناشناسی قرآن ایزوتسو استفاده شد که در ترکیب با روش تفسیر موضوعی، مکانیسم تکثر و کشف لایه های عمیق معانی را فراهم می آورد که شامل: جهان بینی بالنده، خرده نظام های فرهنگی، نزدیک شدن به دال مرکزی و درون متنیت است. برای عینی سازی کاربست این مدل، به ساخت نمونه هایی از روابط هم نشین و جانشین در آیات مربوط به داستان موسی (ع) و فرعون پرداختیم. با تحلیل نشانه ها سلسله ای از روابط هم نشین و جانشین و لایه های عمیق معانی حاصل از این روابط آشکار شد.
مسئولیت حمایت در پرتو نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
327 - 346
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر کنونی، با توجه به تزاید چالش های جهانی در زمینه های حقوق بشر و امنیت بین الملل، مسئولیت حمایت به مفهومی کلیدی در بحث های حقوقی و سیاسی تبدیل شده است. این مقاله با هدف بررسی تفصیلی مسئولیت حمایت از منظر نظریه سازه انگاری، به اکتشاف نقش هنجارها، ایدئولوژی ها و هویت های بین المللی در شکل گیری و اجرای آن می پردازد.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: از طریق رویکردی نوآورانه که تحلیل موردی و مرور اسناد بین المللی را شامل می شود، این تحقیق نشان می دهد چگونه ساختارهای اجتماعی و فرآیندهای تعاملی نه تنها بر تدوین؛ بلکه بر تفسیر و پیاده سازی مسئولیت حمایت اثرگذار هستند. با بررسی چالش های پیش رو و ارائه راهکارهایی برای غلبه بر این موانع، مقاله به ارزیابی موقعیت کنونی مسئولیت حمایت در چهارچوب نظام بین المللی پرداخته و پیشنهادهایی برای بهبود اثربخشی آن ارائه می دهد.
نتیجه: نتایج این تحقیق بر اهمیت درک سازه های اجتماعی در حقوق بین الملل و ضرورت تجدید نظر در رویکردهای سنتی به مسئولیت حمایت، با هدف ارتقای پاسخ گویی و حمایت بین المللی در برابر بحران های انسانی تأکید می کنند.
زمینه و هدف: در عصر کنونی، با توجه به تزاید چالش های جهانی در زمینه های حقوق بشر و امنیت بین الملل، مسئولیت حمایت به مفهومی کلیدی در بحث های حقوقی و سیاسی تبدیل شده است. این مقاله با هدف بررسی تفصیلی مسئولیت حمایت از منظر نظریه سازه انگاری، به اکتشاف نقش هنجارها، ایدئولوژی ها و هویت های بین المللی در شکل گیری و اجرای آن می پردازد.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: از طریق رویکردی نوآورانه که تحلیل موردی و مرور اسناد بین المللی را شامل می شود، این تحقیق نشان می دهد چگونه ساختارهای اجتماعی و فرآیندهای تعاملی نه تنها بر تدوین؛ بلکه بر تفسیر و پیاده سازی مسئولیت حمایت اثرگذار هستند. با بررسی چالش های پیش رو و ارائه راهکارهایی برای غلبه بر این موانع، مقاله به ارزیابی موقعیت کنونی مسئولیت حمایت در چهارچوب نظام بین المللی پرداخته و پیشنهادهایی برای بهبود اثربخشی آن ارائه می دهد.
نتیجه: نتایج این تحقیق بر اهمیت درک سازه های اجتماعی در حقوق بین الملل و ضرورت تجدید نظر در رویکردهای سنتی به مسئولیت حمایت، با هدف ارتقای پاسخ گویی و حمایت بین المللی در برابر بحران های انسانی تأکید می کنند.
رویکردهای قانونگذاری در قراردادهای الکترونیک در حقوق ایران و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
197 - 212
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به گستردگی و تفاوت میان نظام حقوقی کشورهای مختلف، بررسی همه جانبه قوانین در کشورها و تطبیق آنها با حقوق ایران امری غیر قابل اجتناب است. هدف مقاله حاضر، بررسی رویکردهای قانونگذاری در قراردادهای الکترونیک در حقوق ایران و ایالات متحده آمریکا است. مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده؛ و این تحقیق از نوع نظری می باشد. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است، بصورت کتابخانه ای است. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: در ایالات متحده،کنفرانس ملی کمیسیونرها در خصوص قوانین متحدالشکل ایالت ها، دو مصوبه دولتی متحدالشکل درباره اعطای اعتبار قانونی به معاملات الکترونیکی وضع کرده که عبارت است از: قانون متحدالشکل معاملات فناوری رایانه ای (یوستیا) و قانون متحدالشکل معاملات الکترونیکی (یوتا). یوستیا قراردادها یا معاملات راجع به فناوری رایانه ای را تحت پوشش قرار می دهد. یک قرارداد مشتمل بر فناوری رایانه ای، برای مثال قرارداد راجع به خرید یک نرم افزار می تواند به طور الکترونیک یا به روشی دیگر منعقد شود. نتیجه: در خصوص محل تسلیم کالا در عقود سنتی که کالا مادی است، مشکلی پیش نمی آید؛ اما در عقود الکترونیکی که در بعضی مواقع کالا دیجیتالی و با عمل دانلود صورت می گیرد، تشخیص محل تسلیم دشوار و یا حتی غیر قابل تشخیص است؛ لذا در این موارد باید محلی را برای ایفای تعهد «فرض» کرد.
بررسی فقهی حقوقی جایگاه حکمیت در حل و فصل غیرقضایی اختلافات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۹
67 - 77
حوزههای تخصصی:
حکمیت یا داوری به عنوان مهم ترین روش حل تعارضات اشخاص سعی برآن دارد در جهت شناسایی بهتر و تسریع برون رفت از اختلاف، با توجه به مزایایی چون سرعت در رسیدگی، حفظ محرمانگی، کاهش هزینه ها، از تراکم کار و اطاله دادرسی که حاکم بر نظام قضایی شده بکاهد و اختلافات را به صورت غیرقضایی فصل نماید. دادرسی توسط کسی که با انتخاب اصحاب تعیین و با تحقق شرایط رضایت بر اجرای حق و حکم او دارند، قاضی تحکیم گفته می شود، این حکم نافذ و لازم الاجراست، اما در اینکه حوزه فعالیت قاضی تحکیم چه قیودی را می طلبد که در داور ملاک نیست، محل بحث است که می توان گفت: پژوهش حاضر درصدد است به صورت توصیفی تحلیلی به مداقه ادله مشروعیت فقهی حقوقی حکمیت با داوری بپردازد تا تشابهات و تمایزات این دو نهاد با یکدیگر مشخص شود. البته با توجه به مزایای بسیار حکمیت، کاستی هایی نیز دارد که با تصویب قوانین جدید منطبق با قواعد و استانداردهای حقوقی و اصلاح قوانین فعلی، شاید بتوان افق های روشنی در جهت صیانت از حقوق مردم و توسعه تفاهم اجتماعی را نوید داد.
مقایسه حکمت تطبیقی هانری کربن و فلسفه میان فرهنگی رام ادهر مال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
135 - 155
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، بررسی نسبت حکمت تطبیقی هانری کربن با فلسفه میان فرهنگی رام ادهر مال است که با رویکرد مقایسه ای، ضمن توصیف اولیه نظرگاه طرفین مقایسه، به جست وجوی تحلیلی تمایزات و تشابهات واقعی میان آنها بپردازد تا در نهایت آورده هایی برای وضعیت کنونی فلسفه تطبیقی در ایران به دست آورد. هانری کربن در ایران معاصر، با گفت وگوهای معنوی فراتاریخی در اقلیم هشتم، به طرح جدی حکمت تطبیقی با روش «پدیدارشناسی تأویلی» یا «کشف المحجوب» پرداخته است. حکمت تطبیقی مد نظر او مبتنی بر تئوسوفی و انطباق تجارب معنوی در ارض ملکوت است. رام ادهر مال، مؤسس اولین حلقه فلسفه میان فرهنگی در جهان است و با روش مبتنی بر هرمنوتیک تناسبی و پدیدارشناسی توصیفی، به خوانشی هندی از فلسفه میان فرهنگی رسیده که یک نگرش یا تعهد اخلاقی با رویکرد رهایی بخش از اروپامحوری و هر نوع مرکزیت گرایی است و در این زمینه فلسفه تطبیقی را نیز در کنار خود نگاه می دارد. مقایسه ماهیت فلسفه تطبیقی از منظر این دو اندیشمند که هر دو از آن سخن گفته اند، گویای آن است که اگرچه در نفی اروپامحوری و توجه به ظرفیت فرهنگ های شرقی ایران و هند و اصالت گفت وگو، با یکدیگر مشترک اند، اما با دو سیر معکوس بین شرق و غرب، در مؤلفه هایی نظیر نسبت فلسفه و فرهنگ، گفت وگوی معنوی یا آفاقی ناگاسنایی و تمایز یا تشابه، از یکدیگر متمایزند و یکی به رویکرد فرافرهنگی و مفهوم «تطابق» در حکمت معنوی تطبیقی رسیده و دیگری با مفهوم «تناسب» به میان فرهنگی کردن فلسفه پرداخته است. مؤلفه هایی همچون توجه فلسفه به فرهنگ، گفت وگوی فلسفی میان فرهنگی، در میانه بودن و نفی خودمرکزپنداری، پذیرش و فهم دیگری فلسفی در اندیشه آنها می تواند رهگشای فلسفه تطبیقی در زمان اکنون باشد.
زبان قرآن به مثابه زبان نشانه؛ تحلیل نشانه شناختی آیات قرآن با تأکید بر توحید ربوبی و جهان شمولی تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
121-146
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیلی - تفسیری و با رویکردی نشانه شناختی به بررسی ماهیت زبان قرآن به مثابه «زبان نشانه» یا «نظامی از نشانه ها» می پردازد. با استناد به آیات و تأکید قرآن بر مفهوم «آیه» (نشانه بودن)، استدلال می شود که زبان قرآن فراتر از گزاره های عرفی یا علمی، مبتنی بر نظام نشانه شناختی است و قرآن نه تنها متنی دینی، بلکه شبکه ای از نشانه هاست که مخاطب را به کشف حقایق از طریق تعامل با نشانه ها و تأمل در هستی و توحید ربوبی -با تکیه بر کلیدواژه «حق» در قرآن- فرامی خواند. تحلیل محتوایی و نقش توحید ربوبی در هدایت انسان نشان می دهد که زبان نشانه محور قرآن، راهی جهان شمول برای درک حق ارائه می دهد که وابسته به فرهنگ، دانش و تجربه فردی و اجتماعی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که رویکرد نشانه محور قرآن، امکان تفسیر پویا و تطبیق پذیر با شرایط زمانی- مکانی مختلف را فراهم می سازد، بدون آنکه به یکتابودن حقیقت خدشه وارد شود. این پژوهش همچنین توحید ربوبی و نزدیکی به حق را به عنوان محوری برای وحدت بخشی به تفسیرهای متنوع از نشانه ها معرفی می کند؛ زیرا خداوند سراسر عالَم را نیز برپایه زبان نشانه آفریده است. یافته ها حاکی از آن است که خوانش نشانه شناختی از قرآن، راه حلی برای رفع تضاد میان ثبات حقیقت و تغییرپذیری تفسیرها است.
عدالت در توزیع بیت المال در دوره عباسی با تأکید بر آرای خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
۷۶-۵۳
حوزههای تخصصی:
بیت المال از مهمترین نهادهای اسلامی است که از سوی حاکم برای انجام وظایف حکومتی و مصالح عامه مسلمانان، هزینه و یا میان ایشان تقسیم می شد. توزیع آن توسط خلفا مطابق با مباحث فقهی اسلامی به روش های گوناگون برای مخارج سپاهیان، کارکنان دولت، کارهای عمومی و عمرانی انجام می شد. این پژوهش با هدف تبیین عدالت از نظر خواجه نصیرالدین طوسی و مقایسه آن با چگونگی توزیع بیت المال در دوره عباسی انجام شده است. از نظریات خواجه درباره عدالت 3 مؤلفه: 1- تفاوت استعدادهای طبقات چهارگانه 2- منصب افراد، متناسب با استعداد و استحقاق و 3- سهم خیرات مساوی و متناسب با اهلیت و استحقاق استخراج شد. پرسش اصلی مقاله این است که آیا باتوجه به مؤلفه های خواجه در تبیین عدالت، توزیع بیت المال در دوره عباسیان عادلانه بود؟ یافته های پژوش نشان می دهد که طبقات چهارگانه خواجه منطبق بر طبقات اجتماعی دوره عباسیان است. در آن زمان هر فردی براساس استعداد و مهارتش در رده، صنف و طبقه خود قرار می گرفت. در آن دوره بر اساس نزدیکی فرد به خلافت، گرفتن رشوه، معرفی و توصیه، به افراد منصب و مقام می دادند. اگرچه این نوع اعطا عمومیت نداشت و گاه نیز افراد لایق و مستحق در جایگاه درست قرار می گرفتند. منافع عمومی به صورت پرداخت مخارج عمرانی و فرهنگی و ایجاد بسترهای بهداشتی و اقتصادی از بیت المال هزینه می شد تا همه طبقات از آن منتفع می شدند. دو طبقه اهل قلم و اهل شمشیر علاوه بر دریافت مواجب و مقرری از بیت المال، گاه عطایای بسیاری دریافت می کردند که این عطایا هرگز شامل طبقات دیگر نمی شد. بنابراین، بر اساس مؤلفه های نظر خواجه، توزیع بیت المال در دوره عباسیان عادلانه نبود.
روش های استخفاف در تفاسیر فریقین، با تاکید بر آیه «فَاسْتَخَفَ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقین» و تطبیق با استخفاف در تفرعن جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
۱۴۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای فرعون برای اطاعت پذیری و استثمار بنی اسرائیل، استخفاف آنان بود، چنان که آیه 54 زخرف بدان اشارت دارد. استخفاف در عصر حاضر نیز جریان دارد و با تعمیق در آیات قرآن کریم می توان، روش هایی که حکام برای استخفاف مردم به کار می برند، استخراج نمود و در برابر آن واکنش صحیح نشان داد. هدف این نوشتار بررسی روش های استخفاف در تفاسیر فریقین با تأکید بر آیه 54 زخرف و تطبیق آن با استخفاف در تفرعن جدید است. این نوشتار با روش مروری تحلیلی پس از بررسی کلیه آیات مرتبط با روش های استخفاف فرعون، این روش ها را استخراج نموده، سپس آن را با شیوه های استخفاف در تفرعن جدید تطبیق داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد همان گونه که فرعون با شیوه های استفاده از نخبگان، اظهار دلسوزی، تجمل گرایی، تکبرورزی، تلقین رابطه خدا و مولی، تفرقه گرایی، اتهام پراکنی، جهل زدگی، فریب کاری و ترویج فساد به استخفاف بنی اسرائیل پرداخت و آنها را با خود همراه ساخت؛ به گونه ای که او را خدای خود می دانستند و به او قسم می خوردند، تفرعن جدید نیز با استفاده از همین شیوه ها ولی با ابزارهای متفاوت و جدید، دنبال تسلط بر کشورها و انسانیت هستند تا آنها را به بردگی کشیده و استثمار نمایند. از این رو بر متفکران جامعه فرض است تا با مقابله عالمانه در برابر این گونه اقدامات ایستادگی و بشریت را نسبت به این خطر بزرگ بیدار نمایند.
نظرية الأمة - الحضارة ودور الإمام فيها
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ صیف ۲۰۲۴ العدد ۲
55 - 77
حوزههای تخصصی:
الهدف الأصلی من هذه المقاله بحث نظریتین مهمتین فی النظم الاجتماعیه – الحضاریه، أی نظریه الدوله – الأمه ونظریه الأمه – الحضاره ومقارنتهما ببعضهما. سؤال البحث الأصلی؛ ما هی الفوراق بین هاتین النظریتین فی الهیکل الاجتماعی وما هی النظریه الاجتماعیه التی بُنیت على أساسها هاتین النظریتین؟ صُممت منهجیه البحث بشکل کیفی وتحلیلی، مما یتیح لنا التعمق فی مفاهیم ومبادئ کل من هذه النظریات. وفی هذا السیاق، استُخرجَت البیانات من مصادر دینیه وتاریخیه موثوقه، وحُلّلت وشرحت الأبعاد المختلفه لهذه النظریات. تشیر النتائج المهمه للبحث إلى أن نظریه الدوله – الأمه تشکَّلت على أسس السیاده والحدود الجغرافیه والهویه الوطنیه، وحقوق المواطنه، وتعود جذورها إلى تاریخ أوروبا ونشأه الدول المرکزیه، حیث بُنیت هذه النظریه على أساس النظریه الاجتماعیه لإنسان السوق (الإنسان الاقتصادی). فی المقابل، تشکلت نظریه الأمه – الحضاره على أساس المعارف الوحیانیّه وسیره الأنبیاء، حیث تتناول العلاقه بین "الأمه" و"الحضاره" باعتبارهما مجتمعاً دینیاً وثقافیاً. وتستند هذه النظریه إلى نظریه اجتماعیه دینیه تُرکِّز على مفاهیم مثل الأخوّه والشفاعه والإیثار بوصفها قیماً أساسیه فی تشکیل المجتمعات الإسلامیه وتعزیز التماسک الاجتماعی والثقافی. کما أنَّ الإمام، بوصفه رکناً أساسیاً فی تشکیل الأمه والحضاره الإسلامیه، یؤدی دوراً مختلفاً عن مفهوم الهیمنات والسیادات الحدیثه، حیث یعمل کأبٍ رحیم یقوم برعایه الأمه وولایتها، ویصبح محوراً لهدایه المجتمع ونموه العلمی. تشیر النتیجه النهائیه إلى أن نظریه الأمه – الحضاره یمکن أن تبرز کنموذج فعّال فی العصر الحالی، حیث تُسهِم فی خلق مجتمعات مستقره ومتعهده بالمبادئ الإنسانیه والإسلامیه. هذه النظریه لا تقتصر على کونها تعمل کجواب للتحدیات الاجتماعیه والثقافیه للعالم المعاصر، بل یمکن أن تکون حلاً لتحقیق الحضاره الإسلامیه الجدیده وإرساء نظام عالمی جدید.