فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رابطه بین رشد جمعیت و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم در مطالعات اقتصاد جمعیت است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و اقتصاد سنجی به بررسی رابطه این دو متغیر در رویکرد اقتصاد اسلامی با تطبیق بر اقتصاد ایران می پردازد. براساس یافته های پژوهش، در اسلام افزایش جمعیت مسلمانان مطلوبیت ذاتی دارد و کاهش نرخ جمعیت در جوامع اسلامی مذموم شمرده شده است. رشد اقتصادی نیز از منظر اسلام مطلوب است و می تواند در راستای سعادت و حیات طیبه قرار گیرد. در این چارچوب، رشد جمعیت شرایط رشد اقتصادی را فراهم می کند. تحلیل داده های اقتصادی ایران طی سال های 1368 تا 1393 با روش حداقل مربعات خطی (OLS) نشان می دهد که رشد جمعیت اثری مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد. همچنین متغیرهایی مانند خالص صادرات، مصرف خصوصی و سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی داشته اند. در مراحل اولیه، افزایش رشد جمعیت به طور مستقیم با رشد اقتصادی همراه بوده است، اما در کوتاه مدت به دلیل موج زاد و ولد دهه شصت و ورود ناکامل جمعیت به چرخه فعالیت اقتصادی، رشد اقتصادی کاهش یافته است. با این حال در بلندمدت نیروی انسانی و ظرفیت های ایجادشده اثر مثبت داشته و زمینه رشد اقتصادی کشور را فراهم کرده است.
بررسی انتقادی جایگاه قطب در طریقت های صوفیه بر اساس آموزه های کلام و عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طریقت های صوفیه بازتاب اجتماعی بعد تربیتی تصوف و عرفان اسلامی هستند و مقام قطبیت بالاترین جایگاه در ساختار این طریقت ها به شمار می رود. این مقام که درواقع بر مسئله انسان کامل و جایگاه آن در نظام عالم بنا شده، دستاویز برخی از سردمداران طرق صوفیه برای فریب مریدان قرار گرفته و آسیب های فردی و اجتماعی متعددی را به وجود آورده است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به نقد و بررسی دعاوی اقطاب صوفیه درباره مقام و جایگاه ایشان پرداخته است. اقطاب صوفیه معتقد به مرتبه بالایی از ولایت برای خود هستند. آنان سجده در برابر خود و نیز تصور صورت خود را به هنگام ذکر، جایز می دانند. آنان معتقد به اطاعت بی چون و چرا از دستورات خود هستند. اما این دعاوی با آموزه های عرفان و کلام اسلامی ناسازگار است؛ زیرا برخی از این مقامات مختص انسان کامل و معصومان است و ادعای برخی دیگر از این مقامات، حتی درباره معصومان هم جایز نیست.
تحلیل و بررسی ادله و مبانی اصل تبعیت محض از مرشد
حوزههای تخصصی:
جریان تصوف به دو بخش نظری و عملی تقسیم می شود که بخش عملی آن، درباره کیفیت سیروسلوک الی الله و لوازم و بایسته های آن بحث می کند. این سیروسلوک، اصول و قواعدی دارد که از مهم ترین آن ها انتخاب «مرشد طریقت» و «تبعیت محض» از اوست. سالک باید حلقه ارادت به مراد را بر گردن انداخته و در برابر او، تسلیم محض و مطیع بی چون وچرا باشد. تبعیت محض از استاد، به معنای تعبّد در اطاعت بوده و به حجیت و منجزیت تمامی اقوال و افعال او می انجامد و بر همین منوال، سنجش دستورات مرشد با منقولات (آیه ها و روایت ها) لازم نبوده و دستورات مرشد عین دستور حقّ است؛ اما این نگاه با برخی از اصول اعتقادی و مبانی معرفتی مسلمانان در تضاد است. به همین جهت بزرگان صوفیه، برای اثبات این نظریه و مشروع جلوه دادن آن، به مجموعه ای از ادله و قواعد استناد کرده و این نگاه خود را بر مبانی مشخصی استوار ساخته اند. این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی و مبتنی بر داده های کتابخانه ای، به بازخوانی مهم ترین ادله و مبانی صوفیه در موضوع اطاعت مطلق از مرشد پرداخته و این دلایل را ذیل سه دسته کلی تقسیم بندی کرده است: ادله کلامی و اصول فقه، ادله مبتنی بر عرفان نظری و ادله نقلی. سپس نوع استدلال و مدعای صوفیه در هرکدام از این موارد را به چالش کشیده و نهایتاً مدعای صوفیه در اطاعت مطلق و تبعیت محض از مرشد را ناتمام و غیرقابل اثبات یافته است.
بررسی آموزه وحدت وجود در مکاتب و ادیان
حوزههای تخصصی:
نظریه وحدت وجود، یکی از مباحث جنجالی در عرصه خداشناسی است که از دیرباز تاکنون در گستره وسیعی از مشرق تا مغرب زمین مطرح شده است. این دیدگاه عمدتاً توسط عارفان و اهل شهود در ادیان و آیین های مختلف بیان شده، اما مکاتب فلسفی نیز از آن غافل نبوده اند؛ به طوری که می توان ردپای آن را از فلسفه های یونانی و رومی تا فلسفه صدرایی مشاهده کرد. این جستار با رویکرد توصیفی و تحلیلی و بر پایه داده های کتابخانه ای، به معرفی مشهورترین قائلین به وحدت وجود در مکاتب و ادیان غیراسلامی می پردازد. بدین منظور، ابتدا به بررسی ادیان و مکاتب باستانی از هند تا یونان و روم پرداخته می شود، سپس به ادیان ابراهیمی مانند مسیحیت و یهود نگاهی می اندازد تا ردپای وحدت وجود را در هریک از این مکاتب شناسایی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که وحدت گرایی در الهیات و اعتقاد به وحدت خالق و مخلوق تنها مختص صوفیان مسلمان نیست، بلکه این نظریه در سایر مکاتب و ادیان نیز با عبارات متفاوت مطرح شده است. همچنین، فاصله گرفتن از تعالیم رسمی ادیان و سلوک باطنی، گاه می تواند به گرایش به این دیدگاه منجر شود.
نقش سنت در اسلامی سازی علوم انسانی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
سنت پیامبر و امامان معصوم(ع) یکی از منابع اصلی برای دستیابی به آموزه های دین است که بدون آن، رسیدن به آموزه های دین وحیانی اسلام امکان پذیر نیست. از سوی دیگر، با توجه به جامعیت دین اسلام در هدایت انسان، استنباط آموزه های دینی مربوط به علوم انسانی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که امروزه فرایند آن با عنوان «اسلامی سازی علوم انسانی» دغدغه پژوهشگران شده است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی نقش سنت پیامبر و امامان معصوم(ع) در اسلامی سازی علوم انسانی با تأکید بر اندیشه های متفکر بزرگ جهان اسلام، علامه مصباح یزدی را وجهه همت خود قرار داده است. اگرچه همگان بر منبع بودن سنت برای دستیابی به آموزه های دینی تأکید دارند، اما ادله حجیت و نیز دامنه سنت از مسائلی است که نیازمند تأمل جدی است، ضمن آنکه به لحاظ روش شناسی استناد به سنت برای اسلامی سازی علوم انسانی از دشواری های خاص خود برخوردار است که در این مقاله به آنها اشاره شده است.
بررسی تطبیقی اصل اهیمسا در سنت جینیسم و حقوق جانداران در مکتب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۳۱۴
73 - 81
حوزههای تخصصی:
هرچند مفهوم و محتوای اصل «اهیمسا»، یا همان «پرهیز از آزار رساندن به جانداران»، به عنوان یک اصل اخلاقی مهم، در اکثر ادیان و مکاتب اخلاقی مطرح است؛ اما جایگاه این اصل در نظام اخلاقی، و پشتوانه های نظری و اعتقادی که بعضاً در شکل گیری آن مؤثرند، بی تردید رویکردهای متفاوتی را در هر یک از این ادیان و مکاتب به وجود آورده است. این تحقیق با روشی تحلیلی و توصیفی در صدد است تا ضمن بررسی اصل اهیمسا در نظام اخلاقی جینیسم - به عنوان افراطی ترین گونه تأکید بر این اصل - و مقایسه آن با حقوق جانداران در نظام اخلاقی مکتب تشیع؛ نشان دهد که هرچند هر دو آیین، در تأکید بر پرهیز از آزار رساندن به جانداران اتفاق نظر دارند، اما تأکید بر این اصل در هر کدام از این دو مکتب، دارای پشتوانه نظری خاصی در زمینه خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی، و برخاسته از دو جهان بینی کاملاً متفاوت است، به طوری که این تفاوت در افکار و رفتار دینی این دو مکتب ظهور و بروز مشخصی دارد.
تحلیل فلسفی اصول عام تدبیری و راهبردی حکمرانی متعالی و تعالی بخش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 104
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در نظر دارد با بهره گیری از روش تحلیل مفهومی- نظری دانش واژه «راهبرد» و «اصول فرایندی راهبردگزینی» در چارچوب مکاتب فلسفی معاصر و بازسازی آن بر اساس بنیادهای عقیدتی- ایمانی و فلسفی حکمرانی متعالی و تعالی بخش اسلامی که برگرفته از منظومه معرفت و حکمت متعالیه اسلامی است، تصویری مفهومی و نظری از «اصول عام تدبیری و راهبردی» در مستوای انتظارات تمدنی از حکمرانی متعالی و تعالی بخش اسلامی ارائه دهد. به این منظور دانش واژه «راهبرد» و رویکردهای فلسفی موجود در شناسایی چیستی و چگونگیِ تحقق بخشیدن به «راهبرد» را در ادبیات فلسفه مدیریت راهبردی بررسی و تحلیل کرده است. سپس با اتخاذ رویکرد تحلیلی- مقایسه ای سعی کرده است با ابتنای بر بن مایه های عقیدتی و ایمانی و مبانی فلسفی و نظری معرفت و حکمت اسلامی، مفاهیم «تدبیر» و «راهبرد» را در مستوای تمدنی «حکمرانی متعالی و تعالی بخش اسلامی» تعریف نماید. پس از آن کوشیده است موقف و موقعیت نظری و عملی تدابیر و راهبردها و منطق و مسیر کلان اقدامات اساسی و تدابیر راهبردی «حکمرانی متعالی و تعالی بخش» را ترسیم کند. درنهایت بایسته های هنجاری شناسایی تدبیر و راهبرد (اصول عام تدبیری و راهبردی) را متذکر شده است.
بررسی اندیشه های علم النفسی افضل الدین کاشانی
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۴ پاییز وز مستان ۱۴۰۲ شماره ۷
45 - 62
حوزههای تخصصی:
افضل الدین مرقی کاشانی، فیلسوف و شاعر ایرانی قرن هفتم و هشتم هجری است، اما به جهت آنکه بیشتر به واسطه اشعارش شهرت یافته ، تفکر فلسفی اش مغفول مانده است. در زمانی که بر سر حقانیت یا عدم حقانیت فلسفه نزاع بود، وی بر آن بوده است که فلسفه را به حوزه اصلی آن، یعنی شناخت نفس برگرداند. افضل الدین ویژگی شاخص انسان را تفکر و تعقل می داند و یکی از راه های خود شناسی را اندیشه دانسته است. وی بر این قائل است که وقتی انسان به خود می اندیشد، می فهمد حقیقتش جسم نیست؛ بلکه چیز دیگری ست و این نفس است که فاعل و تدبیرکننده جسم است. افضل الدین، شناخت حقیقی را شهودی و درونی می داند. در این نوشتار، به امکان شناخت ازنظر افضل الدین و سپس مسائل مربوط به نفس و بدن، دلیل وجود نفس، ویژگی های نفس و درنهایت، بحث علم النفس و دیدگاه وی در این زمینه بیان می شود. در مقاله حاضر، از منابع کتابخانه ای موجود در این رابطه استفاده شده است.
نقش امیر عبدالباقی یزدی در تحوّلات سیاسی و فرهنگی روزگار شاه اسماعیل صفوی (حک. 907 -930)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۳۳-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
امیر نظام الدین عبدالباقی یزدی (مقتول920)، از رجال برجسته روزگار شکل گیری دولت صفوی است که به ترتیب دو منصب صدارت و وکالت نفس نفیس همایون را در دستگاه شاه اسماعیل تجربه کرد و سرانجام در موکب شاه مزبور در آوردگاه چالدران به دست قوای سلطان سلیم عثمانی کشته شد. تحقیق حاضر بر آن است که دلایل و زمینه های تاریخی تقرّب وی به شاه اسماعیل و ارتقای او در تشکیلات مذهبی و سیاسی صدارت و وکالت را با اتکای به منابع اصلی این دوره از جمله برخی اسناد و مدارک نویافته به شیوه توصیفی-تحلیلی تبیین کند. مطالعات و یافته های این تحقیق بیانگر آن است که شخصیت مذهبی و عرفانی امیر عبدالباقی در طریقت نعمت اللَهی و همراهی و تعامل وی با شاه اسماعیل از نخستین سال های فتوحات وی در رویارویی با مخالفان سیاسی و مذهبی آن پادشاه از عوامل بارز نقش آفرینی امیر عبدالباقی در تشکیلات و تحوّلات آن روزگار بوده است.
تحلیل جرم در ملأ عام و عناوین مشابه در فقه مقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ملأ عام» موضوع برخی از احکام فقهی و حقوقی است که فقیه و قانون گذار بدون شناخت ماهیت امروزی آن نمی تواند درباره اش حکمی صائب صادر کند. از آنجا که برخی فقها و حقوقدانان در تعریف و تعیین مصداق ملأ عام، در اثر تشابه آن با برخی مفاهیم مشابه همچون: علن، تظاهر، تجاهر و جرم مشهود، دچار خلط موضوع شده اند، از این رو در احکام مترتب بر این گونه جرایم با چالش مواجه اند. این نوشتار در پی شناخت مفهوم ملأ عام و بیان وجوه افتراق و اشتراک آن با عناوین و واژگان مشابه است و برای این امر با رویکرد تطبیقی و بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مصادیق و ضوابط تشخیص آنها برای شناخت مفهوم دقیق تعبیر «ملأ عام» پرداخته است. طبق یافته های این پژوهش، ماهیت «ملأ عام» در فقه اسلامی و حقوق ایران، با نظرات گوناگونی روبه رو شده است؛ مشهور فقهای امامیه و اهل سنت «تجاهر به معاصی» را با «جرم در ملأ عام» یکسان پنداشته اند و قانون گذار ایران علی رغم به کاربردن لفظ «جرم در ملأ عام» در قوانین جزایی جزئی، آن را بر حسب ترادف ظاهری با «جرایم علنی» یکی دانسته است و ارتکاب جرم در مکان عمومی ولو بدون حضور ناظر را برای تحقق مفهوم علنی بودن جرم کافی دانسته؛ اما ضوابط تحقق جرم در ملأ عام را ذکر نکرده است. بر اساس مطالعه صورت پذیرفته در این مقاله؛ اصطلاح «ملأ عام» حقیقت شرعیه ندارد؛ بلکه در عرف فقها و حقوقدانان به کار رفته است؛ بنابراین بر اساس حقیقت عرفی؛ وجود ضوابط 1. آشکارا و مقابل مردم، 2. جماعت یا گروهی از مردم و 3. مکان همگانی یا عمومی که همه در آن حضور دارند برای تحقق مفهوم «ملأ عام» لازم است.
نقش امراض مُسری (مانند کرونا در زمان کنونی) در تعطیلی مناسک دینی خصوصا حج و عمره و پیامدهای آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۵)
61 - 84
حوزههای تخصصی:
همواره شیوع مریضی های مُسری (مانند کرونا در زمان کنونی)، دگرگونی زیادی در زندگی مردم دنیا بوجود آورده است از جمله این که باعث تعطیلی مراکز دینی و محدویت در انجام مناسک حج شده و برای برخی از مردم از نظر اعتقادی شبهه هایی را ایجاد نموده است. در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که مریضی های مُسری چه نقشی در تعطیلی یا محدود سازی مراسم حج داشته و این تعطیلی چه پیامدهای مثبت و منفی به دنبال خود آورد؟ بر اساس گزارش رسانه ها و برابر نظر اندیشمندان و تحلیل گران، امراض واگیردار، سبب تضعیف جایگاه دین شده و برای برخی از افراد شبهه هایی نسبت به اعتقادات و باورهای دینی بوجود می آورد و لکن برخی دیگر از اندیشمندان بر این باور هستند که شیوع مریضی های مسری، عامل رویکرد مثبت به دین و امور اخلاقی می گردد. می بینیم بعد از شیوع امراض خطرناک و مسری ( از جمله کرونا در زمان کنونی)، بسیاری از پیروان ادیان دست نیاز به سمت خداوند بلند نمودند و بیش از گذشته به قدرت لایزال الهی احساس نیاز کردند. از سوی دیگر این پدیده، باعث بیداری از غفلت و عامل نوع دوستی در میان اقشار مختلف مردم گردید. و تعطیلی برنامه های دینی از جمله حج، به دلیل توجه ویژه به امور بهداشتی است و شبهات مطرح شده، مبنای علمی ندارد.
دو مغالطل سوبر در نقد برهان نظم و برهان تنظیم ظریف
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
برهان نظم و در کنارش برهان تنظیم ظریف «زیست شناختی» و نیز برهان تنظیم ظریف «کیهان شناختی» که با استقبال خوبی در میان عامه مردم مواجه است، همواره مورد مناقشه فیلسوفان بوده است. در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب، اشکالاتی به این برهان وارد شده است.
در این میان الیوت سوبر، با طرح دو اصل «راستی آزمایی» و «اثر مشاهده گزینشی» دو نقد اساسی به این برهان ها دارد که با پاسخ هایی روبه رو شده که البته بی پاسخ نمانده است.
در این مقاله پس از شرح دیدگاه های سوبر درباره این دو اصل، نشان داده ایم که اگر برهان نظم را به صورت صحیح بررسی کنیم، قابل راستی آزمایی است و اساسش مشاهدات گزینشی نیست و در ادامه نشان داده ایم که فرضیه خلقت بر فرضیه تصادف یا صدفه ترجیح دارد و چیزی که باعث شده است سوبر این دو اصل را با برهان نظم ناسازگار ببیند، دو مغالطه ای است که آن ها را مشخص کرده ایم.
The Human Being in the Philosophy of Suhrawardi
منبع:
Theosophia Islamica, Vol ۳,No ۱, Issue ۵, (۲۰۲۳)
7 - 30
حوزههای تخصصی:
Understanding human being is a fundamental quest and a core concern of human thought, with many sciences and branches of knowledge relying on diligent inquiry and research into its various dimensions. This study with an analytical-contemplative approach examines the nature of humanity from the perspective of Sheikh Shahab al-Din Suhrawardi, the founder of The Philosophy of Illumination (Hikmat al-Ishraq). Suhrawardi, through a synthesis of philosophical, mystical, and revelatory traditions, considers human being as a luminous being. their soul (nafs), conceptualized as the "Esfahbadi Light," is an immaterial substance that is creation in time (hadith), not eternal. This luminous soul, originating from the Highest Divine Realm, connects with the body in a managing (tadbirī), rather than imprinting, manner and it acts as a manager that controls the body. Drawing upon his system of light, Suhrawardi explains the relationship between the soul and the body not as a union or indwelling, but as an "affectionate attraction (ʿalāqa shāwqi)," akin to a magnet's pull on iron. He substantiates origination of the Soul through four arguments and robustly affirms its immateriality (tajarrud) using three key proofs: the changeability of bodily organs, the indication of "I-ness" (anāniyya), and the impossibility of substantial decomposition. In Suhrawardi's philosophical system, the perfection of the soul hinges on human being 's luminous journey through asceticism, detachment, and intellectual illuminations. This process allows the soul to ascend through the stages of material intellect (ʿaql hayūlānī), intellect in possession (bi'l-malaka), actual intellect (bi'l-fiʿl), and acquired intellect (mustafād). Death is not annihilation but rather the shedding of the Esfahbadi Light from the darkness of the body and a return to the true "East" (the world of Dominant Lights). This perspective, by emphasizing the survival of the souls of the righteous and wise after death, establishes an unbreakable link between epistemology, the metaphysics of light, and practical spiritual discipline within The Philosophy of Illumination.
اعتبارسنجی و تحلیل حدیث «أبیتُ عند ربّی یُطعِمُنی ویَسقینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
237 - 254
حوزههای تخصصی:
در میان روایات، احادیثی منسوب به پیامبر اکرم و اهل بیت(ع) با مضامین اعتقادی، فلسفی، عرفانی بیان شده که با الفاظ مختلف در کتب فقهی، روایی، تفسیری، عرفانی، فلسفی، کلامی و اخلاقی مورد استناد قرار گرفته است. از جمله این احادیث، روایت «أبیتُ عند ربی یُطعِمُنی ویَسقینی» است. سؤال تحقیق این است که منظور از مقام «عندیت» و بیتوته نزد ربّ و متعلق خوردن و آشامیدن در حدیث چیست؟ این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی سندی و دلالی و تحلیل محتوایی حدیث مذکور، روشن می سازد که این حدیث با توجه به قرائن و شواهد عقلی و نقلی از روایات معتبر، مبتنی بر اصول عقلی و حکمی و بنای عقلا است، بی آن که نیاز به تأویل یا توقف باشد. اگرچه با برداشت های متفاوت فقهی و غیره، اقوال مختلفی مطرح شده است، اما بر اساس قاعده روح معنا و وضع الفاظ بر معانی عام، می توان نتیجه گرفت که حدیث مذکور با مضمون بلندش، بر این معنای حِکمی و عرفانی دلالت دارد که طعام و شراب دارای مراتب مختلف مادی و معنوی است و هرگاه انسان در مسیر سیر و سلوک از تعلقات دنیوی رهایی یابد و به مقام قرب الهی و عندیت ربّ برسد، طعام و شرابش در آن مقام نور و معرفت است و از طعام و شراب دنیوی بی نیاز خواهد بود.
تحلیل مباحث الهیاتی برتراند راسل در نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
107 - 128
حوزههای تخصصی:
مواجهه فیلسوفان اسلامی با فلاسفه غربی از زوایای مختلف قابل بررسی است. علامه جعفری توجه بسیاری به آرای متفکران غربی دارد، از جمله برتراند راسل که جعفری به تحلیل شخصیت فکری و برخی آرای او پرداخته و در میان آثار خود مطالبی را از راسل نقل و نقد نموده است. دیدگاه های راسل در باب ماوراء الطبیعه، خدا، نظم جهان هستی، شرور جهان، هدف داری خلقت، نقش خدا در جهان و ریشه های گرایش به خدا، از جمله مباحث الهیاتی است که جعفری در آثار خود مطرح و تجزیه و تحلیل کرده است. از نظر جعفری از یک سو، راسل نکات مهمی را در باب جهان هستی و رابطه آن با ماورای طبیعت ارائه می کند و از سوی دیگر، مطالبی را درباره خدا بیان می کند که نشانگر تعارضاتی در اندیشه اوست. تصور نادرست راسل از خدا ریشه بسیاری از اظهارات غیرمنطقی وی در برخی مباحث الهیاتی است. در این تحقیق بر اساس آرای علامه جعفری، نظرات الهیاتی راسل نقد می شود.
تحلیل انتقادی مواجهه فقیهان با روایات رهنمون بر توسعه موارد زکات
منبع:
آموزه های فقه عبادی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
89 - 114
حوزههای تخصصی:
زکات در شمار واجبات عبادی اسلام قرار دارد که ادای آن ثمرات گوناگون اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی در پی دارد. یکی از فروعات مربوط به این فریضه، مواردی است که زکات به آن ها تعلق می گیرد. در این باره، دو دسته کلی از روایات وجود دارد: بر اساس دسته ای، موارد زکات در نُه مورد منحصر است و ظاهر دسته دیگر، بر امکان توسعه موارد زکات دلالت دارد. فقیهان در مواجهه با روایات دسته دوم، سه رویکرد را برگزیده اند: طرح آن ها، حمل بر استحباب یا حمل بر تقیه. این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی، به تحلیل روایات یادشده پرداخته است. پس از تبیین و نقد هر یک از رویکردها، ناکارآمدی آن ها در رفع تعارض روایات اثبات شده است. در گام بعد، برای ارائه رویکردی مناسب، شماری از روایات به عنوان شاهد جمع مورد استناد قرار گرفته اند که دربردارنده مؤلفه هایی چون عفو رسول خدا از سایر موارد، عفو زکات خرما توسط امام کاظم، ثبوت زکات برنج برای مردم اهل عراق، و وابسته بودن موارد زکات به نظر معصوم هستند. دستاورد پژوهش نشان می دهد که بر اساس این روش، موارد زکات وابسته به شرایط زمانی، مکانی یا مصالح بوده و معصوم یا حاکمان صالح دولت اسلامی می توانند موارد آن را تعیین کنند.
روایت "حکومت" در اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی و مهدی حائری یزدی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
129 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم نگاه آیت الله مصباح و حائری در باب «حکومت» با بهره گیری از اُلگوی نظری «غایت مشروعیت» با استفاده از روش هرمنوتیکی است؛ لذا فرضیه «با حاکمیت یافتن فقهای شیعی و نتایج سیاسی ناشی از فرایند مدرنیته؛ نگاه آیت الله مصباح و آیت الله حائری به حکومت، تلفیقی از سنّتِ اسلامی شیعی و تجربیات بشری ناشی از مدرنیته»، به بررسی گذاشته شد. نتایج حاصله، حکایت از آن دارد که در بخش غایت حکومت، مصباح یزدی، زمینه سازی برای «عبودیت خداوند» را وظیفه حکومت می داند و حائری حکومت را موظف به تهیه «منافع و مصالح شهروندان» می کند. در حوزه کیستی حاکم؛ مصباح معتقد به حاکمیت فقیه به نصب از جانب امام و پذیرش مردم است و حائری حاکمیت را متعلق به شهروندان می داند. در حوزه محدودیت های قدرت: مصباح محدودیت های؛ فقاهت – عدالت -کفایت، مجلس خبرگان، قانون و شورا را مطرح و در اندیشه حائری محدودیت ها، غایات حکومت، آزادی ها، خواست شهروندان، نفی نقش تربیتی، قانون گذاری و کاربرد زور توسط حکومت هستند و در حوزه حق اعتراض؛ مصباح، حکم به بسط ید حاکم و مقابله با کنش های براندازانه می دهد و حائری دست شهروندان را برای هر اقدام اصلاحی یا انقلابی علیه حکومت باز می گذارد.
مقایسه ادبی و بلاغی ترجمه هایی از فولادوند و خرمشاهی بر اساس الگوی تفسیری کشاف در جزء های 29 و 30(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ترجمه قرآن و حدیث دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
172 - 195
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتابی آسمانی است که به زبان عربی نازل شده است، بنابراین، ارائه ترجمه ای شیوا از آن تنها راه دستیابی غیر عرب زبانان از محتوای آن می باشد و از آنجایی که ترجمه کامل قرآن به دلیل اوج فصاحت و بلاغت آن امکان پذیر نمی باشد، برای دست یابی به ترجمه صحیح آن باید به بررسی و تحلیل ترجمه های قرآنی پرداخت تا به نقاط قوت و ضعف آن ها پی برد. برای این منظور در این مقال سعی شده تا با تحلیل زبان شناختی ترجمه های معاصر قرآن از فولادوند و خرمشاهی، بررسی روش ها و اسلوب های ترجمه های مذکور، تحلیل و مقایسه تطبیقی شیوه برگردان آرایه های ادبی و بلاغی و ویژگی ها سبکی آن ها بر اساس الگوی تفسیری کشاف به بهترین شیوه و اسلوب در بین این ترجمه ها دست یافت. بر این اساس ترجمه های مذکور توصیف و تحلیل شده و از منظر معناشناسی و در سطح زبان شناختی بررسی و تشریح شده اند که با توجه به بررسی های صورت پذیرفته می توان گفت مترجمان مذکور در ترجمه آرایه های ادبی و بلاغی آیات قرآن سبک خاص و یکنواختی را دنبال نکرده اند و در اکثر موارد با ترجمه لفظی و تحت اللفظی آیات نتوانسته اند تصویری روشن از مفهوم آن ها را برای خواننده زبان مقصد ترسیم نمایند و تنها در برخی موارد توانسته اند آیات قرآنی را بر اساس الگوی تفسیری کشاف ترجمه کنند.
واکاوی اخلاق حرفه ای اساتید دانشگاه فرهنگیان از منظر دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۲۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در تعلیم و تربیت رعایت اخلاق حرفه ای از سوی آموزش دهندگان است. این تحقیق با هدف بررسی کیفیت رعایت اخلاق حرفه ای از سوی استادان دانشگاه فرهنگیان از منظر دانشجومعلمان انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و با روش پدیدارشناسی توصیفی است. میدان پژوهش دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی است که طی مصاحبه با نفر سیزدهم، اشباع داده ها حاصل شد. جمع آوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل آنها با روش کلایزی انجام شد. نتایج پژوهش مبنی بر پایبندی و عدم پایبندی به رعایت اخلاق حرفه ای ذیل شش بُعد ویژگی های فردی، آموزشی، ارزش های اجتماعی و فرهنگی، تعهدات سازمانی، ویژگی های اعتقادی و بُعد تربیتی به دست آمد. یافته ها نشان داد استادان در حد متوسط به موارد اخلاق حرفه ای پایبندند.
بررسی فقهی و حقوقی نکات مثبت و منفی اعطای امتیاز به ایثارگران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسئله اعطای امتیاز به ایثارگران محترم از جمله مسائلی است که مبادی آن کمتر بررسی و از منظر فقه و حقوقی مغفول مانده است؛ لذا در پی سوال محوری این مسئله که مبادی اعطای امتیاز مادی و معنوی به ایثارگران، کدامند، با روش توصیفی – تحلیلی و با فحص در یافته های فقهی و حقوقی مبانی آن بررسی و تحلیل گشت. از اینرو در حوزه های دلایل قرآنی، قواعد فقهی و قواعد حقوقی مبادی آن معرفی شدند. دستاورد این بررسی ها شامل لزوم توجه به مجاهدین، قاعده الخراج بالضمان، الغنم بالغرم، ملازمه بین درک اموال و نمائات، در کنار مسئله مسئولیت دولت بر مبنای نفع ناشی از خطر، و استناد به لزوم عدم ظلم ، همچنین نظریه فراملی و مشترک استفاده از کهنه سربازان و تقدیر از آنان می تواند به عنوان مهمترین مبادی نظری اعطای امتیاز به ایثارگران محترم معرفی گردد. در وجه نوآوری این پژوهش با سایرین می توان بیان نمود که هیچ پژوهشی که به صورت کلی و جامع مبادی نظری اعطای امتیاز به ایثارگران را معرفی نموده باشد، بررسی نشده است و لذا پژوهش جاری در بررسی ها در اعتبار دهی به حقوق حقه ایثارگران گرانقدر حاصل شده است.