مطالب مرتبط با کلیدواژه

نعمت اللهی


۱.

نسبت علم و سیاست در طریقت های عرفانی عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصوف زندیه ذهبیه نعمت اللهی عرفان نظری،آقامحمدبیدآبادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی زندیه فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگاری
تعداد بازدید : ۲۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۰۸
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعه ی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزه ی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصه ی هرج ومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدست رفته شان را به دست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحله ی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسله ی مهم نعمت اللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. به ویژه با مهاجرت و بازگشت معصوم علیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسله ی نعمت اللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آن ها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسله ی نعمت اللهیه، بزرگان سلسله ی ذهبیه به دلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوه ی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقه ی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد. دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقه ی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوه ی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایش های عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته می شود.
۲.

نقش امیر عبدالباقی یزدی در تحوّلات سیاسی و فرهنگی روزگار شاه اسماعیل صفوی (حک. 907 -930)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیر عبدالباقی یزدی چالدران شاه اسماعیل صفوی نعمت اللهی صدارت وکالت نفس نفیس همایون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۲۵
امیر نظام الدین عبدالباقی یزدی (مقتول920)، از رجال برجسته روزگار شکل گیری دولت صفوی است که به ترتیب دو منصب صدارت و وکالت نفس نفیس همایون را در دستگاه شاه اسماعیل تجربه کرد و سرانجام در موکب شاه مزبور در آوردگاه چالدران به دست قوای سلطان سلیم عثمانی کشته شد. تحقیق حاضر بر آن است که دلایل و زمینه های تاریخی تقرّب وی به شاه اسماعیل و ارتقای او در تشکیلات مذهبی و سیاسی صدارت و وکالت را با اتکای به منابع اصلی این دوره از جمله برخی اسناد و مدارک نویافته به شیوه توصیفی-تحلیلی تبیین کند. مطالعات و یافته های این تحقیق بیانگر آن است که شخصیت مذهبی و عرفانی امیر عبدالباقی در طریقت نعمت اللَهی و همراهی و تعامل وی با شاه اسماعیل از نخستین سال های فتوحات وی در رویارویی با مخالفان سیاسی و مذهبی آن پادشاه از عوامل بارز نقش آفرینی امیر عبدالباقی در تشکیلات و تحوّلات آن روزگار بوده است.
۳.

نقدهای محمدعلی بهبهانی بر طریقت نعمت اللهی در مساله جایگاه شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نعمت اللهی بهبهانی اسقاط تکالیف اباحه گری مساله فقهی شارب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۲
آقامحمدعلی بهبهانی در رساله خیراتیه، ضمن نقد جریان کلی تصوف، از سه مساله؛ 1. باور به اسقاط تکالیف برای واصلان و پیروان طریقت، 2. پیروی نعمت اللهیه از جریان های اباحه گرا و 3. برشمردن مصادیقی از ترک شریعت براساس فقه شیعی سخن می گوید. از همین رو یکی از نقدهای فقهی او به پیروان و اقطاب طریقت مذکور، ترک التزام کوتاه کردن شارب است. یافتن پاسخ به انتقادات بهبهانی، در مورد پایبندی و جایگاه شریعت در طریقت نعمت اللهی، هدف پژوهش پیش رو است. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با توصیف و تحلیل پدیدارشناسانه منابع موجود، صحت این مناقشات را بررسی می کند. واکاوی منابع مکتوب نعمت اللهی، ادعای اسقاط تکالیف برای سالکان و اقطاب طریقت را رد می کند و پیروان این طریقت مدعی اند در شریعت، پیرو سنت نبوی(ص) و فقه شیعه هستند. ضمن اینکه در بازشناسی تاریخی، ارتباط و تاثیرپذیری نعمت اللهی از کرّامیه (به عنوان یک جریان اباحه گر) واضح نیست، زیرا تأکید پیروان این طریقت بر تبعیت از فقها و عالمان در مسایل فقهی، نشان از پایبندی ایشان به شریعت و فقه شیعی، دست کم در مقام نظر است. نقد مسأله فقهی شارب نیز مبتنی بر تسامح در ادله سنن و سیره متشرعین است که در بازخوانی تاریخی و فقهی این مسأله، دلیل منتقدین، ضعیف دانسته شده بلکه مستنداتی تاریخی از گذاشتن شارب در سنّت متشرعین شیعه یافت می شود. بنابراین در نعمت اللهیه، شریعت جایگاهی همسو با علما و فقها داشته و نقدهای بهبهانی، بر اساس مشهوراتی است که واقعیت تاریخی یا صحت نظری ندارد.