فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده بیمارگونه از بازی های رایانه ای در سال های اخیر به یکی از مهم ترین دغدغه های متخصصان در حوزه سلامت روان تبدیل شده است.
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدل ساختاری اعتیاد به بازی های آنلاین بر اساس طرد اجتماعی و توانمندی شناختی با نقش میانجی اجتناب هیجانی بود.
روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که 226 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002)، توانایی های شناختی نجاتی (1392)، طرد اجتماعی همسال لو- ویسل و همکاران (2013) و پرسشنامه اجتناب هیجانی کندی (2015) جمع آوری، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Amos نسخه 22 تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ضرایب مسیرهای مستقیم طرد اجتماعی (18/0β=، 004/0 P=) و توانمندی شناختی به اجتناب هیجانی (62/0β=، 001/0 P<)، طرد اجتماعی (50/0β=، 001/0 P<)، توانمندی شناختی (25/0β=، 009/0 P=) و اجتناب هیجانی به اعتیاد به بازی های آنلاین (39/0β=، 001/0 P<) معنی دار بود. نتایج اثرات غیر مستقیم نیز نشان داد که اجتناب هیجانی در این مدل نقش میانجی گری دارد (005/0 P<).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که طرد اجتماعی و توانمندی شناختی از طریق میانجی گری اجتناب هیجانی بر اعتیاد به بازی های آنلاین اثر می گذارند؛ بنابراین برگزاری کارگاه هایی با هدف کاهش و پیشگیری از اعتیاد به به بازی های آنلاین توصیه می شود.
مدل نقش میانجیگر بهزیستی روانشناختی در رابطه علّی سابقه ورزشی با اختلال خفیف شناختی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افت شناختی یکی از مشکلات اساسی بزرگسالان است که هزینه تشخیص و درمان آن بالاست و علی رغم اهمیت بالای سلامت جسمانی و روانی در مواجهه با این بیماری، پژوهش جامعی در زمینه نقش بهزیستی روان شناختی و سابقه ورزشی بر این اختلال انجام نشده است.
هدف: هدف پژوهش طراحی مدل نقش میانجیگر بهزیستی روانشناختی در رابطه علّی سابقه ورزشی با اختلال خفیف افت شناختی بود.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی و همبستگی بود. جامعه آماری مردان سالمند 55 تا 84 ساله تهران با سابقه فعالیت بدنی بودند که از بین آن ها 396 نفر به صورت هدفمند ملاک مدار انتخاب شدند. ابزار پژوهش نرم افزار آزمون حافظه کاری وکسلر (1945)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و پرسشنامه خود اظهاری سابقه ورزشی بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی در نرم افزار spss23 و آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و سوبل در نرم افزار smartPLS3.1.1 در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
یافته ها: بهزیستی روانشناختی با سابقه ورزشی (001/0=p؛ 280/23=t) و حافظه کاری (001/0=p؛ 227/18=t) ارتباط مثبت و معنی داری دارد. همچنین سابقه ورزشی با حافظه کاری ارتباط مثبت و معنی داری دارد (001/0=p؛ 429/31=t) و مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و بهزیستی روان شناختی نقش میانجی را در رابطه بین سابقه ورزشی و حافظه کاری ایفا می کند (001/0=p؛ 55/10=t).
نتیجه گیری: پرداختن به فعالیت بدنی مناسب و داشتن بهزیستی روان شناختی می تواند میزان اختلال خفیف شناختی در سالمندان را کاهش دهد، بنابراین این افراد باید همواره به فکر سلامت جسمانی و روانی خود باشند.
اثربخشی آموزش راهبرد های مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکرد های اجرایی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
123 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ششم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 2439 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آنها انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF، جرارد و همکاران ، 2000) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (طرح آمیخته) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در دو مرحله پس آزمون و پیگیری آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کارکردهای اجرایی داشت (05/0P>)؛ همچنین اندازه اثر نشان از تاثیر 6/51 درصدی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکردهای اجرایی بود. نتیجه گیری می شود که استفاده از آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه برای بهبود کارکردهای اجرایی کابردی به نظر می رسد.
امکان سنجی بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه بر انگیزش تحصیلی و تعلق به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
45 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی بسته ی آموزش کیفیت زندگی در مدرسه بر انگیزش تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرخرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه گیری (40نفر) به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود، نمونه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر)، گواه (20 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های انگیزش تحصیلی (HEMS، هارتر،1981) و تعلق به مدرسه (SSCS ، بریو و بتی،2005) جمع آوری شدند. گروه آزمایش دوازده جلسه 60 دقیقه ای، (هفته ای دو جلسه) بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل چند متغیره تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، که با کنترل اثر پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (001/0P<) وجود دارد. می توان نتیجه گرفت بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه باعث افزایش میزان انگیزش تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان می شود.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و روان درمانی شناختی تحلیلی در کاهش علائم روان شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
47 - 55
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و روان درمانی شناختی تحلیلی در کاهش علائم روان شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. مواد و روش ها: این تحقیق براساس هدف، تحقیقی کاربردی است. براساس گردآوری و نوع داده ها کمی و از لحاظ زمان مقطعی بود. علاوه براین طرح پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش 45 نفر به صورت غیرتصادفی انتخاب شدند. از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد در برنامه آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نمرات علائم شخصیت مرزی BPI و STB برای افرادی که تحت درمان روان درمانی شناختی تحلیلی قرار گرفتند بیشتر از افرادی بود که تحت درمان رفتاری دیالکتیک بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده موثرتر بودن روش شناختی تحلیلی از رفتاردرمانی دیالکتیک بوده است. در مجموع می توان نتیجه گرفت روان درمانگری شناختی تحلیلی با بهبود روابط بین شخصی، هیجانی وخودپنداره افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از انجام رفتارهای تکانه ای، بدون تفکر و برنامه ریزی نشده با ارتباط مناسب بین بیمار و درمانگر به بهبود عملکرد اجتماعی این بیماران کمک کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و شادکامی معتادان در طول درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و شادکامی مردان معتاد انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان تحت درمان داروی متادون بودند که در سال 1399 جهت درمان به مراکز ترک اعتیاد استان قم مراجعه کرده بودند که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از معتادان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای برنامه ی آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر- دیویدسون(2003) و مقیاس شادکامی آرگایل و همکاران (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در تاب آوری و شادکامی وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تاب آوری و شادکامی معتادان مرد در حال بهبودی اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به منظور افزایش تاب آوری و شادکامی معتادان مرد در حال بهبودی استفاده کرد.
مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناکارآمدی در فرایند تنظیم هیجان، مانع از بروز رفتارهای کارآمد و پاسخ های مقابله ای مناسب با موقعیت در روابط زناشویی، توسط فرد می شود که به نظر می رسد تحت تأثیر باورهای ارتباطی قرار داشته باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان متاهل سنین 30 تا 50 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر تهران در شش ماهه اول سال 1401 تشکیل دادند که از میان آنها 371 زن با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه باورهای ارتباطی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSSنسخه 22 و AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی مثبت رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود دارد (003/0=P، 11/2-=Z). همچنین، بین باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی منفی رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود دارد (009/0=P، 78/1-=Z). نتیجه گیری: نتایج نشان داد رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل پیش بینی می شود. به متخصصان زوج درمانگر و خانواده درمانگر پیشنهاد می شود، در مشاوره و زوج درمانی جهت افزایش رضایت زناشویی، بر باورهای ارتباطی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشأت گرفته از آن توجه کنند.
طراحی بازی های آموزشی مبتنی بر نظریه ذهن و بررسی اثربخشی آن بر ارتقای سطح کفایت اجتماعی و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از نقایص اساسی کودکان با کم توانی ذهنی که در اغلب کارکردهای آن ها اختلال عمده ای ایجاد می کند، نظریه ذهن ضعیف است. هدف: این پژوهش به منظور طراحی بازی های آموزشی مبتنی بر نظریه ذهن و تعیین اثربخشی آن بر کفایت اجتماعی و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف شهر تهران در مقطع ابتدایی دوم بود که در سال تحصیلی 1402- 1401 در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 28 دانش آموز پسر بود که با نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزارهای پژوهش آزمون نظریه ذهن استیرنمن (1999)، مقیاس کفایت اجتماعی فلنر (1990) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. برنامه مداخله ای طی 24 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا و دو ماه بعد، پیگیری انجام شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزشی پژوهش حاضر از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. همچنین، این برنامه تأثیر معناداری بر بهبود نظریه ذهن، کفایت اجتماعی و عزت نفس داشت (001/0p< ) و این تأثیر با گذشت دو ماه همچنان پایدار بود. نتیجه گیری: والدین، معلمان، روان شناسان و مراکز توانبخشی می توانند از بازی های موجود در برنامه آموزشی این پژوهش جهت بهبود نظریه ذهن، کفایت اجتماعی و عزت نفس کودکان با ناتوانی هوشی خفیف بهره بگیرند.
تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از مشکلات رایج در خانواده معتادان، ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی است. یکی از درمان های مؤثر برای ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی، آموزش عصب روانشناختی خانواده محور است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مراجعان مرد متأهل وابسته به مواد مخدر بستری در بخش اعصاب و روان بیمارستان کوثر سمنان در فاصله زمانی سال 1401 تا 1402 بودند، که با درنظر گرفتن ملاک های ورود و خروج و روش در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد ناسازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و نظم جویی شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2001) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار ) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) با استفاده از نرم افزار SPSS24 و EXCEL انجام شد (05/0 >p). یافته ها: مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر تأثیر دارد (05/0 >p). نتیجه گیری: نتایج نشانگر اهمیت بخشیدن به آموزش های مبتنی بر علوم روانشناختی و عصب شناسی در حوزه خانواده و ارتقاء ارتباطات زناشویی و مهارت های نظم جویی شناختی-هیجانی در این گروه از افراد می باشد. این مداخلات نه تنها به بهبود روابط خانوادگی و زناشویی کمک می کنند بلکه به افزایش توانایی های مقابله با مشکلات مرتبط با وابستگی به مواد مخدر نیز کمک می نمایند.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه اطمینان جویی آشکار و پنهان در زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۹۶-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه اطمینان جویی آشکار و پنهان در زنان ایرانی انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی و از لحاظ روش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان شهر تهران در سال 1402 بودند که به روش در دسترس نمونه ای به تعداد 461 نفر انتخاب و پرسشنامه را تکمیل کردند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه اطمینان جویی آشکار و پنهان (CORSI، رادومسکی و همکاران، 2020)، باورهای وسواسی بک - فرم کوتاه (OBQ، کارگروه شناخت در وسواس، 2001)، پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS، لاویبوند و لاویبوند، 1995) بودند. داده های پژوهش به روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که ابزار پژوهش پس از حذف دو گویه ی ۱ و ۷ دارای ساختار چهار عاملی است که این ساختار در تحلیل عاملی تأییدی بعدی نیز مورد تأیید قرار گرفت. این ابزار با افسردگی، اضطراب، استرس و باورهای وسواسی دارای همبستگی مستقیم و با عزت نفس همبستگی معکوس دارد که این نشان دهنده روایی واگرا و همگرای ابزار پژوهش است (001/0>p). برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر به دست آمده بالاتر از ۷۰/۰ بود که این حاکی از پایایی مناسب بود. نسخه فارسی سیاهه اطمینان جویی آشکار و پنهان از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه الگوی ساختاری اضطراب امتحان بر اساس کمال گرایی با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
26 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی ساختاری اضطراب امتحان بر اساس کمال گرایی با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان انجام شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال 1400 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس، 500 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه اضطراب امتحان (TAI) ابوالقاسمی و همکاران(1375)، مقیاس کمال گرایی چندبعدی(MPS) هویت و فلت (1991) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNE) لری(1983) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار 24SPSS و AMOS تحلیل شد. نشان داد که بین کمال گرایی با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم کمال گرایی از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (058/0=RMSEA و 05/0>P-value). این یافته ها بر اهمیت توجه به کمال گرایی و ترس از ارزیابی منفی به عنوان عوامل مؤثر در ایجاد اضطراب امتحان تأکید می کند و می تواند به طراحی برنامه های مداخله ای برای کاهش اضطراب در دانش آموزان کمک کند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متقاضی عمل زیبایی شهرستان مهاباد در بازه ی زمانی یک ماهه در سال 1402 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از شاخص مقایسه ای احساس کهتری (CFII، استرانو و دیکسون، 1990)، پرسشنامه تصویر بدنی (BIQ، کش و همکاران، 1991) و پرسشنامه خود ارزشمندی (CSWS، کروکر و همکاران، 2003) و همچنین از پروتکل 8 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه 60 دقیقه) درمان شناختی رفتاری برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری بر فرآیند احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی موثر بوده است.
رابطه سه گانه تاریک شخصیت با خیانت زناشویی در زنان و مردان: نقش واسطه ای خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سه گانه تاریک شخصیت با خیانت زناشویی با میانجی گری خودکنترلی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان میاندوآب در سال 1400 بودند. که از بین آنها تعداد 280 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خیانت زناشویی (MIQ مرامی و خادمی، 1392) خودکنترلی تانجی (SCQ، تانجی و همکاران، 2004) و صفات تاریک شخصیت (SD3 جنسون و وبستر، 2010) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت بصورت مستقیم بر خیانت زناشویی تاثیر دارد (01/0p<). همچنین صفات تاریک شخصیت به طور غیرمستقیم و با میانجی گری خودکنترلی بر خیانت زناشویی تاثیر دارد(01/0p<). شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودکنترلی نقش میانجی در ارتباط بین سه گانه تاریک شخصیت با خیانت زناشویی دارد.
Developing and validating the educational package of wisdom and its effectiveness on happiness and emotional intelligence of students;(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
11 - 20
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this current study is to develop and validate the educational package of wisdom and its effectiveness on the happiness and emotional intelligence of students this research is semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. For this purpose, the wisdom training package was first designed and compiled based on theoretical principles and existing packages according to the target group and was approved by experts.
Research Methodology: The statistical population was all undergraduate students of psychology at Azad University, Roudehen branch, in the academic year 2021-2022. Among them, 45 students were randomly replaced into two control and experimental groups. The research tools included the Oxford Happiness Questionnaire (1989) and the Bar-on Emotional Intelligence Questionnaire (1997). Then (22 people) from the control group and (23 people) from the experimental group were placed in a pre-test session During 8 sessions of 90 minutes, which were held 2 sessions a week, the students of the experimental group were taught the wisdom educational package, while there was no intervention for the control group.
Findings: The results showed that the educational package of wisdom on happiness and emotional intelligence is significant at the level of 0.001.
Conclusion: It can be concluded that wise people are receptive to new perspectives, they take emotions seriously because they know that emotions convey important information about a situation, and they feel satisfied with the smallest happiness.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
147 - 166
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی (ICSG)، پرسشنامه ای پنج ماده ای است که برای اندازه گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این پرسشنامه توسطet al. Neimeyer مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این پرسشنامه تاکنون در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته و روان سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی در نمونه ایرانی است. نمونه پژوهش شامل 215 زن سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 73/0 تا 81/0 پایایی ابعاد این پرسشنامه را تأیید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی با پرسشنامه تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این پرسشنامه در نمونه ایرانی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است.
The Mediating Role of Metacognitive Beliefs in the Relationship between Family Communication Patterns and Perfectionism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The Present Study was Conducted to investigate the Mediating Role of Metacognitive Beliefs in the Relationship Between Family Communication Patterns and Perfectionism. The Current Research was a Correlational and Structural Equation Type.
Methods: The Statistical Population of the Research Included All Male and Female Undergraduate, Master's and Doctoral Students at the University of Guilan who were Studying in 2022-2023. 204 People were Selected by Random Sampling Method and Answered the Perfectionism, Metacognitive Beliefs and Family Communication Patterns Questionnaires. Data Were Analyzed Using Structural Equation Modeling with SPSS-27 and SMART-PLS-3 Statistical Software.
Results:The Results of Structural Equations Showed that the Fit of the Structural Model of the Family Communication Pattern with The Mediating Role of Metacognitive Beliefs on Perfectionism is Optimal so that Communication Orientation and Conformity Through Metacognitive Beliefs Have an Indirect Relationship with Perfectionism.
Conclusion: According to the present study, the metacognitive beliefs of students are affected by the family communication pattern, which affects their perfectionism.
Investigating the Relationship between Using Harmful Smartphones and Externalizing Problems: The Mediating Role of Self-control in Self-Harming Teenagers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between the uses of harmful smartphones and externalizing problems with the mediating role of self-control in a sample of self-harming teenagers. Methods: The research method was descriptive-correlation type. The statistical population of the study included all teenage boys and girls of Yazd city were between July and October in 2022-23 in Yazd, Iran. Researchers selected clinics based on convenience methods and randomly selected self-harming teenagers. The data collection tool were Cell Phone Addiction Scale (CAC), Self-control Questionnaire (CSQ), and Child Behavior Checklist (CBC). Results: The results showed that the use of harmful smartphones had a direct and significant effect on aggressive behavior among self-harming teenagers (β=0.387, P=0.001). Similarly, the use of harmful smartphones had a direct and significant effect on the law-breaking behavior among self-harming teenagers (β=0.297; P=0.022). Also, self-control had a negative and significant effect on aggressive behavior (β=-0.54; P<0.01). In addition, self-control had a negative and significant effect on law-breaking behavior (β=-0.497; P<0.01). In the end, the results of the research showed that self-control had a negative and significant mediating role in the relationship between the use of harmful smartphones and externalizing problems in self-harming teenagers. Conclusion: Findings from this research indicate that teenagers who demonstrate good self-control may experience fewer behavioral difficulties and have a reduced tendency to harm themselves, regardless of their harmful smartphone usage. Findings have emphasized that greater attention should be given to assisting teenagers in developing their self-control capabilities.
Comparison the Effectiveness of Mindfulness-Based Relationship Enhancement and Emotion-Focused Therapies on Marital Satisfaction and Intimacy in Couples with Low Self-Disclosure(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The present study aimed to compare the effectiveness of Mindfulness-Based Relationship Enhancement (MBRE) and Emotion Focused (EFT) therapies on marital satisfaction and intimacy in couples with low self-disclosure. Method: This research was a semi-experimental study with a pre-test, post-test, and follow-up design with experimental and control groups. The statistical population of the research included all the couples who referred to the counseling centers of Kermanshah, Iran, in 2022-2023 who had a low level of self-disclosure. 30 couples were selected by convenience sampling method and randomly replaced in two experimental and control groups. The first experimental group underwent MBRE (eight 90-minute couple sessions) and the second experimental group EFT intervention (nine 90-minute couple sessions). The control group did not receive any intervention. The Marital Self-Disclosure (Waring et al. 1998), the short form of the Marital Satisfaction (Favers and Olson, 1993) and the Intimacy (Walker and Thompson, 1983) scales were used for collecting the data. Results: The results of Analysis of Variance with repeated measures (Mixed Model) showed that both interventions increased marital satisfaction and intimacy (p<0.01) and this effect was maintained during the follow-up period. Also, findings indicated that there is a significant difference between MBRE and EFT therapies; MBRE has been more effective in increasing marital satisfaction and intimacy than EFT (p<0.05). Conclusion: MBRE has been more effective than the EFT on solving the marital satisfaction and intimacy due to the involvement of couples in mind-body relationship and mental self-awareness. Therefore, this treatment is suggested to marital counselors.
Investigating the Effectiveness of Developing a Pre-Marriage Educational Package based on Film based on the Concepts of Sternberg's Theory on the Adjustment of Love Stories in Unmarried Girls(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: To investigate the effectiveness of developing a pre-marriage educational package based on the concepts of Sternberg's theory on love stories in single girls. Method: The current research is applied in terms of purpose, quasi-experimental in terms of research method, and pre-test-post-test with control group and follow-up stage in terms of research design. The statistical population of this research was made up of people who referred to Haft Sange Zendegi Educational Institute in 2023. Before conducting the training classes, both groups (including the intervention group and the control group) were evaluated with the research measurement tool. Then, for the intervention group, the film therapy program based on Sternberg's concepts was implemented in the amount of 25 sessions of two hours per hour. Results: According to the findings, the asymmetric story variable (P=0.861), thematic story variable (P<0.001), participatory story variable (P<0.001), narrative type story variable (P=0.863), genre story variable (P=0.976) There was no significant difference between the two experimental and control groups during the pre-test. Similarly, there was no significant difference between the two experimental and control groups during the pre-test (P=0.351), but there was a significant difference between the two post-test and follow-up periods between the control and experimental groups (P<0.001). However, there was no significant difference between post-test and follow-up in the thematic story variable (P=0.232). Likewise, there was no significant difference between the post-test and follow-up in the story variable (P=0.548). Conclusion: This study is unique in Iran as it involves premarital counseling based on movies.
مقایسه کارکرد اجرایی کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر با کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
283 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر با تاکید بر بازداری پاسخ، سازماندهی و تصمیم گیری-برنامه ریزی با همتایان سالم بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی علی-مقایسه ای بود و جامعه آماری آن شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر و کودکان بهنجار شهر تبریز در بازه سنی 12-8 سال بود. با همکاری یکی از مراکز مشاوره پس از انجام غربالگری به وسیله مصاحبه تشخیصی بالینی مبتنی بر DSM-5، 30 نفر از کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر به روش سرند کردن انتخاب شدند. 30 کودک بهنجار نیز به روش نمونه گیری تصادفی از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتا شدند. داده ها با آزمون عصب روانشناختی و شخصیتی کولیج با پاسخدهی والدین کودکان بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد و نتایج نشان داد که دوگروه از نظر هر سه مولفه کارکرد اجرایی با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت به نفع گروه بهنجار است. به عبارتی، کودکان بهنجار در مقایسه با کودکان دارای اختلال مذکور، از مشکلات مربوط به حوزه های بازداری پاسخ، سازماندهی و تصمیم گیری – برنامه ریزی کمتر رنج می برند. یافته های پژوهش حاضر تلویحات قابل توجهی در خصوص نقش این اختلال در تخریب کارکرد اجرایی و ضرورت تدوین روشهای درمانی متمرکز بر نقایص کارکرد اجرایی در این گروه در بر دارد.