مطالعات روانشناسی تربیتی

مطالعات روانشناسی تربیتی

مطالعات روانشناسی تربیتی سال 21 تابستان 1404 شماره 58 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نقش فعالیت عالی شناختی ذهن و فرسودگی تحصیلی در پیش بینی خلاقیت دانش آموزان مدارس تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت فعالیت عالی شناختی ذهن تیزهوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۹
هدف این پژوهش بررسی نقش فعالیت عالی شناختی ذهن و فرسودگی تحصیلی در پیش بینی خلاقیت دانش آموزان مدارس تیزهوشان شهر تبریز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه مدارس تیزهوشان شهر تبریز (دوره اول و دوم متوسطه)  به تعداد 80  نفر در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خلاقیت عابدی (1363)، آزمون ویسکانسین گرانت و برگ (1984)، مقیاس هوشی وکسلر (1939) برای کودکان و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو، سالنوا و شافلی (2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحت نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. نتایج نشان داد بین فعالیت عالی شناختی ذهن  (عملکرد در ویسکانسین، واژگان و فراخنای ارقام) با خلاقیت در دانش آموزان مدارس تیزهوشان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (001/0 P=). همچنین بین خستگی تحصیلی ، بی علاقگی تحصیلی، ناکارآمدی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با خلاقیت در دانش آموزان مدارس تیزهوشان رابطه منفی معنی داری وجود دارد (001/0 P=). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد متغیرهای فعالیت عالی شناختی ذهن و فرسودگی تحصیلی62 درصد توانایی پیش بینی خلاقیت دانش آموزان مدارس تیزهوشان را دارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود فعالیت عالی شناختی ذهن و فرسودگی تحصیلی توانایی پیش بینی خلاقیت در دانش آموزان مدارس تیزهوشان را دارند و برای افزایش خلاقیت در دانش آموزان تیزهوش باید به فعالیت عالی شناختی ذهن و فرسودگی تحصیلی توجه ویژه ای نمود.
۲.

واکاوی چگونگی «حصول یادگیری حین تدریس برای معلمان» بر اساس تجارب زیستۀ معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلمان ابتدایی حصول یادگیری هنگام تدریس تجارب زیسته معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۷
هدف از پژوهش حاضر واکاوی چگونگی حصول یادگیری حین تدریس برای معلمان بر اساس تجارب زیسته خود معلمان در مقطع ابتدایی بود. برای دستیابی به این هدف، از پارادایم انتقادی و رویکرد کیفی با راهبُرد پدیدارشناسی توصیفی  بهره برده شد. میدان پژوهش، شامل معلمان مقطع ابتدایی زن و  مرد در شهر سنندج  در سال  تحصلی  ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود که از روش نمونه گیری دردسترس با ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته محقق ساخته به جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به درجه اشباع  با ۱۵ نفر،  استفاده شد. برای تجزیه داده ها، از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. یافته ها در ۲ تم اصلی، الف: چگونگی حصول «یادگیری حین تدریس برای معلمان» ب: مزایا و معایب حصول «یادگیری حین تدریس برای معلمان» می باشد که  حاوی: ۱. چگونگی حصول «یادگیری حین تدریس برای معلمان»:تدریس، یک روش یادگیری، توجه بیشتر به جزئیات موضوع، تکرار و تمرین هنگام تدریس، استفاده از مثال های مختلف برای تدریس، توضیح و تفسیر مفاهیم و واژگان مربوط به موضوع، جستجو در منابع معتبر، نوآوری و خلاقیت در تدریس. ۲. «چگونگی به تسلط رسیدن در یک موضوع در هنگام تدریس همان موضوع»: همکاری با کسانی که بر موضوع مسلط هستند، مطالعه و بررسی منابع متعدد و معتبر، تدریس راهی جهت مسلط شدن بر موضوع. ۳. «چگونگی پی بردن به اشکالات مدرس در حوزه موضوع تدریس شده»: پاسخ به سؤالات پیش آمده برای خود مدرس، پاسخ به سؤالات فراگیران، گفتگو با افراد متخصص، مطالعه منابع مختلف و معتبر، استفاده از ابزارهای آموزشی. ۴. " نتیجه استفاده از تدریس یک موضوع برای یادگیری همان موضوع ": ارتقا دانش، مهارت و فهم بیشتر نسبت به موضوع، توجه بیشتر به جزئیات و روابط بین موضوع های مختلف، سؤالات فراگیران عاملی جهت درک بیشتر، تدریس، فرایندی جهت تثبیت بهتر و یادگیری ماندگارتر. بر اساس یافته ها می توان بیان نمود که یادگیری حین تدریس، یکی از روش های یادگیری فعال است که  نوعی بارش مغزی خلاقانه محسوب شده که می تواند علاوه بر یادگیری خود معلم از خودش، باعث تعمیق یافته ها، کشف قسمتی از ذهنیت خود او شود.
۳.

رابطه الگوهای ارتباطی با وابستگی به فضای مجازی با نقش میانجی گر نیازهای اساسی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وابستگی به فضای مجازی الگوهای ارتباطی خانواده نیازهای اساسی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۷
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه الگوهای ارتباطی با وابستگی به فضای مجازی با توجه به نقش میانجی گر نیازهای اساسی روانشناختی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خوزستان در سال تحصیلی 1403-1402 بود. تعداد 360 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی (آندریسن، 2012)، پرسشنامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتزپاتریک، 1990)، و مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی (سوربو و همکاران، 2006) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 23 انجام گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد الگوهای ارتباطی خانواده بر نیازهای اساسی روانشناختی و وابستگی به فضای مجازی تأثیر مستقیم و معناداری داشت (P<0/01). تأثیر غیرمستقیم الگوهای ارتباطی خانواده بر وابستگی به فضای مجازی از طریق نیازهای اساسی روانشناختی نیز معنادار بود (P<0/01). بنابراین می توان با بکارگیری الگوی ارتباطی مؤثر در خانواده علاوه بر ارضای نیازهای اساسی روانشناختی نوجوانان زمینه کاهش وابستگی آنان به فضای مجازی را فراهم نمود. در محیط خانواده به والدین پیشنهاد می شود در برخورد و ارتباط با فرزندان به ویژه نوجوانان، راهبردهایی مبتنی بر گفت وشنود را اتخاذ کنند تا آنها امیال، نیازها و یا کمبودهای خود را درجایی دیگر نجویند.
۴.

نقش دلبستگی به والد و همسال در خوش بینی تحصیلی با واسطه گری دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجانی خوش بینی تحصیلی دلبستگی به والد دلبستگی به همسالان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
هدف پژوهش حاضر، نقش دلبستگی به والد و همسال در خوش بینی تحصیلی با واسطه گری دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوّم در سال تحصیلی 1403-1402 مدارس شهر اردکان با ۳۵۱۰ نفر بود. به روش نمونه گیری تصادفی ازنوع خوشه ای چند مرحله ای، ۳۵۱ دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دلبستگی به والد و همسال (IPPA) از ارمسدن و گرینبرگ[1] (۱۹۸۷) ، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) از گراتز و روئمر[2] (2004) ، خوش بینی تحصیلی (SAOS) از اسچنن - موران[3] و همکاران (2013) بود. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS20 استفاده شد و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش بوت استراپ استفاده شد. نتیجه های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند دشواری در تنظیم هیجان در رابطه با دلبستگی به والد و خوش بینی تحصیلی با مقدار (12/0 B=؛ 002/0P=) نقش واسطه ای، ایفا می کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد مسیرهای مستقیم دلبستگی به والدین، خوشبینی تحصیلی، دشواری در تنظیم هیجان و نیز مسیرهای مستقیم دلبستگی به همسالان و خوشبینی تحصیلی معنادار شده است. نتایج پژوهش ارتباط معناداری بین دلبستگی به همسالان و دشواری در تنظیم هیجان نشان نداد. براین اساس کسانی که دارای دلبستگی ایمن به والدین هستند، توانایی بیشتری در کنترل هیجان خود دارند و در پی آن نسبت به مسائل تحصیلی خوشبین تر هستند و امکان موفقیت تحصیلی در آنان بالاتر است.
۵.

شناسایی عوامل مؤثر بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ایرانی پایۀ هشتم با توجه به داده های تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیمز 2019 پیشرفت ریاضی تحلیل عاملی نگرش دانش آموزان نسبت به ریاضیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۳۳
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ایرانی شکل گرفت. در راستای رسیدن به این هدف، با استفاده از داده های حاصل از نتایج آخرین مطالعه انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی یعنی تیمز 2019، و هم چنین با استفاده از تحلیل عاملی بر روی گویه های پرسشنامه دانش آموزی، عوامل همبسته با پیشرفت ریاضی دانش آموزان ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی اولیه، با استفاده از شواهد پژوهشی، فهرستی آزمایشی از 59 گویه از پرسشنامه دانش آموزی، برای تجزیه و تحلیل داده ها انتخاب شد و در معرض تحلیل عاملی با مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس قرار گرفت. بر اساس آزمون اسکری و مقادیر ویژه بیش از یک، هفت عامل به عنوان بیش ترین تبیین کننده های واریانس شناخته شدند. این عوامل که به طور کلی 618/41 درصد از واریانس را تبیین می کردند که به ترتیب عبارت اند از: نگرش دانش آموزان نسبت به ریاضیات، امکانات آموزشی در منزل، ارزش دهی به ریاضیات، خودپنداره ریاضیات، دلبستگی به مدرسه، جو مدرسه و مشارکت والدین. به طور کلی، داده های تیمز 2019 نشان دادند که در پیش بینی پیشرفت دانش آموزان ایران، عامل نگرش دانش آموزان نسبت به ریاضیات دارای بیش ترین اثر بر نمره ریاضی دانش آموزان برای کل نمونه و برای هر دو جنسیت است. هر چند نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که این عامل بر نمره ریاضی دختران اثر بیش تری نسبت به کل نمونه و پسران دارد. تاکید بر روش هایی که منجر به ایجاد خودپنداره و نگرش مثبت نسبت به ریاضی می شود، نتیجه گیری کاربردی از پژوهش حاضر است.
۶.

اثربخشی آموزش یادگیری معکوس بر تفکر انتقادی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری معکوس تفکر انتقادی مشارکت تحصیلی درس علوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۵
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری معکوس بر تفکر انتقادی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس علوم تجربی بود. یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر اهواز در نیمه ی اول سال تحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه این تحقیق مشتمل بر 30 دانش آموز پسر از جامعه مذکور بود که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. هر گروه 15 نفر بود. ابزار اندازه گیری تحقیق حاضر آزمون مهارت های تفکر انتقادی ریتکس (2003) و پرسشنامه مشارکت تحصیلی ریو (2013) بود. دانش آموزان گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش پروتکل تدریس معکوس برگمن و سمز (2014) قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش یادگیری معکوس درس علوم تأثیر معناداری برافزایش مشارکت تحصیلی (47/947,F=05/0P<) و بهبود تفکر انتقادی (93/255,F=05/0P<) دانش آموزان دارد. آموزش یادگیری معکوس به عنوان یک روش نوین آموزشی، پتانسیل بالایی برای بهبود کیفیت آموزش وپرورش دارد و با فراهم کردن فرصت های بیشتر برای یادگیری فعال و تعاملی، به دانش آموزان کمک می کند تا مهارت های تفکر انتقادی و مشارکت تحصیلی خود را تقویت کنند.
۷.

اعتباریابی نسخه ایرانی مقیاس آسیب پذیری روانی در بین دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعتباریابی نسخه ایرانی مقیاس آسیب پذیری روانی دانش آموزان دوره متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۸
نوجوانی دوره ای است که با تغییرات سریع بیولوژیکی، عاطفی، شناختی و اجتماعی مشخص می شود و یک مرحله رشدی ناپایدار است. بنابراین شناسایی میزان بهزیستی و سلامت روان نوجوانان نیازمند طراحی ابزارهای دقیق و معتبری می باشد و یکی از دقیق ترین و معتبرترین ابزارها در جمعیت نوجوانان مقیاس آسیب پذیری روانی می باشد. هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مقیاس آسیب پذیری روانی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان زاهدان در سال 1403-1404 در ایران بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل عاملی تاییدی بود و جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان زاهدان تشکیل می دادند که 200 دانش آموز (100 دختر و 100 پسر) از طریق پلتفرم پرس لاین به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و مقیاس آسیب پذیری روانی را تکمیل کردند. معیارهای ورود شامل نوجوانانی با ۱۵ سال یا بیشتر با تحصیلات متوسطه بود. سن شرکت کنندگان از ۱۵ سال تا ۱۸ سال متغیر بود. جمع آوری داده ها بین اسفند 1403 و اردیبهشت 1404 انجام شد. نتایج نشان داد که مقیاس آسیب پذیری روانی با آلفای کرونباخ برابر با 76/0 سازگاری درونی خوبی را نشان داد. مدل نشان دهنده ابزاری با ساختار تک عاملی بود که هر 6 گویه را در یک بعد واحد، مطابق با مدل اصلی گردآوری کرد. شاخص های برازش مدل مورد تایید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مقیاس آسیب پذیری روانی ابزاری قابل اعتماد است که متخصصان سلامت را قادر می سازد تا آسیب پذیری روانی افراد را در زمینه های مختلف بالینی و زمینه های غیربالینی مانند مدارس در طول چرخه زندگی ارزیابی کنند.
۸.

اثربخشی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سرسختی روان شناختی و کیفیت دوستی در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سرسختی روان شناختی کیفیت دوستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۳
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سرسختی روان شناختی و کیفت دوستی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایشی و گروه گواه با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1403- 1402 بود. نمونه آماری شامل تعداد ۴۰ نفر از آنان بر اساس نقطه برش نمرات پایین از75 برای مقیاس های سرسختی روان شناختی کوباسا و همکاران و نمرات پایین از28 برای کیفیت دوستی حجازی و ظهره وند به صورت در دسترس و داوطلبانه  انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (۲۰ نفر در هر گروه) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا و همکاران (1979) و پرسشنامه کیفیت دوستی حجازی و ظهره وند (1380) بود. برنامه مداخله ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گروس و تامسون (2007) به گروه آزمایش مدت ۱۰ جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شده و در نهایت پس آزمون و پیگیری از دو گروه آزمایش و گواه گرفته شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر با نرم افزار 23 spss-تحلیل شدند. نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر متغیر سرسختی روان شناختی و مؤلفه های آن، کنترل، تعهد و چالش طلبی و متغیر کیفیت دوستی و مؤلفه های آن، مجاورت، صمیمیت و افشای خود و وفاداری و اعتماد مؤثر بود (01/0>P). همچنین، اثربخشی در مرحله پیگیری 4 ماهه تداوم داشت. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که این راهبردها می توانند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر برای تقویت سرسختی روان شناختی و بهبود کیفیت روابط دوستی در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرند.
۹.

نقش هیجانات تحصیلی دانش آموزان و جوّ عاطفی خانواده در پیش بینی پیوند با مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیوند با مدرسه هیجانانات تحصیلی جو عاطفی خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هیجانات تحصیلی دانش آموزان و جو عاطفی خانواده در پیش بینی پیوند با مدرسه بود. روش: روش پژوهش حاضر بر اساس هدف (کاربردی)، و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم شهرستان بجستان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 263 نفر که براساس جدول کرجسی مورگان حجم نمونه 152 نفر(79 نفر دانش آموز پسر، 73 نفر دانش آموز دختر) به صورت روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه هیجان تحصیلی(پکران و همکاران، 2005)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده(هیل برن، 1964) و پرسشنامه پیوند با مدرسه(رضایی شریف و همکاران، 1393)، بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هیجان تحصیلی 83/0، جو عاطفی خانواده 87/0 و پیوند با مدرسه 91/0 برآورد گردید یافته ها: یافته ها نشان داد بین هیجان تحصیلی و جو عاطفی خانواده(و مؤلفه های آن) با پیوند با مدرسه دانش آموزان رابطه معناداری وجود داشت. نتایج نیز بیانگر این بود که هیجان های مثبت تحصیلی توانست 35 درصد و هیجان های منفی تحصیلی 29 درصد و جو عاطفی خانواده نیز 25 درصد از تغییرات پیوند با مدرسه در دانش آموزان را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها میتوان نتیجه گرفت که هیجان تحصیلی دانش آموزان و جو عاطفی خانواده میتوانند تغییرات پیوند با مدرسه را پیش بینی کنند.
۱۰.

ارائه مدل علی ادراک از سبک مدیریت کلاس و خودناتوان سازی تحصیلی با نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک مدیریت کلاس خودناتوان سازی سرمایه های روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۱
این پژوهش با هدف ارائه مدل علی ادراک از سبک مدیریت کلاس و خود ناتوان سازی تحصیلی با نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی درمیان دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان آباده به تعداد 4100 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 351 نفر از دانش آموزان به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های سبک مدیریت کلاس (ولفگانک و گلیکمن، 1986)، خود ناتوان سازی تحصیلی(میجلی و همکاران، 2000) و سرمایه های روان شناختی(لوتانز و همکاران، 2007) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با نرم افزار لیزرل ورژن52/8   استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سبک مدیریت کلاس تعاملی و غیر مداخله گر اثر مستقیم و مثبت بر سرمایه های روان شناختی دارد و سبک مدیریت کلاس مداخله گر اثر مستقیم و منفی بر سرمایه های روان شناختی دارد. همچنین، افزایش سرمایه های روان شناختی مستقیما بر خود ناتوان سازی تحصیلی تاثیر منفی بر جای می گذارد. سبک مدیریت تعاملی و غیرمداخله گر بصورت غیرمستقیم و با واسطه گری سرمایه های روان شناختی موجب کاهش خودناتوان سازی می شود  و سبک مدیریت مداخله گر بصورت غیرمستقیم سبب افزایش خود ناتوان سازی می شود. نتایج پژوهش نشان داد از میان متغیرهای برونزا به ترتیب سبک مدیریت تعاملی (31/0-)، سبک مدیریت غیر مداخله گر(28/0-) و سبک مدیریت مداخله گر(23/0) بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی را با خود ناتوان سازی تحصیلی دارا می باشند که همه ضرایب در سطح 01/0 معنی دار می باشند از میان متغیر های درونزا نیز به ترتیب خودکارآمدی(49/0-)، خوش بینی(42/0-)، تاب آوری(40/0-)و امیدواری(38/0-)، بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی را با خود ناتوان سازی تحصیلی دارا هستند که تمامی این ضرایب منفی و از نظر آماری در سطح 01/0 معنی دار هستند. بالاترین ضریب همبستگی مربوط به رابطه بین خودکارآمدی و خودناتوان سازی تحصیلی(49/0-) و پایین ترین ضریب همبستگی در این ماتریس مربوط به رابطه بین سبک مداخله گر و سبک تعاملی(18/0-) است که هر دو از نظر آماری در سطح 01/0 معنی دار هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود ادراک دانش آموزان از سبک مدیریت کلاس از طریق به کارگیری رویکردهای تعاملی و غیرمداخله گرانه، همراه با تقویت سرمایه های روان شناختی، می تواند به عنوان یک راهبرد مؤثر در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۶۳