فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ثمربخشی ارتباطات و تعاملات انسانی در توجه به اصول حاکم بر نحوه ارتباط می باشد که بخش مهمی از آن مربوط به تعامل مناسب با پیام و محتوای آن است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی مهم ترین ملاحظات و دستورهای قرآنی در تعامل بهینه با پیام است. بررسی سطح تأثیر پیام های دیداری- شنیداری در یادگیری مخاطبان و نحوه تعامل با این پیام ها از منظر آیات قرآن. روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی و شیوه تجزیه وتحلیل مطالب به روش کلایزی انجام شده است. برای این منظور خوانشی مروری بر آیات قرآن کریم انجام شد و تمامی آیاتی که به نحوی با موضوع پیام مرتبط بوده استخراج گردید. سپس داده های استخراج شده در مراحل تجزیه وتحلیل کلایزی دسته بندی و اعتبارسنجی شده و در نهایت، استنباط مرتبط از دسته های موجود، استخراج گردید. نتایج پژوهش در دو بخش کلی تعامل مطلوب با محتوای پیام و بهره مندی مطلوب از اصول حاکم بر پیام رسانی، استخراج شده است. بخش اول، خود دارای دو زیرمجموعه استقبال از محتوای پیام مطلوب در سه بخش (حیات بخش و هشداردهنده، حق نما و باطل گریز، با پشتوانه تدبیر و عقلانیت) و پرهیز از محتوای پیام نامطلوب در هشت بخش (مشکوک، بیهوده، بدون دلیل و سند، ظنی، بی پایه اجتماعی، تخریب گر، وسوسه برانگیز، غنا و موسیقی) می باشد. در بخش دوم، یازده اصل کلی حاکم بر پیام رسانی از متن آیات قرآن کریم استخراج گردیده است.
راه حل های گفتمانی برای مقابله با اخبار جعلی
حوزههای تخصصی:
در عصر پساحقیقت، احتمال کذب خبر افزایش یافته است. هدف از این تحقیق ارائه راه حل هایی برای مقابله با اخبار جعلی است که در شبکه های اجتماعی منتشر می شوند. بدین منظور با استفاده از تحلیل گفتمان فرکلاف از کنش های گفتمانی اخبار جعلی که از 52 خبر جعلی که از اکانت های رسانه های بی بی سی فارسی و ایران اینترنشال در رسانه اجتماعی ایکس در اتفاقات موسوم به حوادث پاییز 1401 منتشر شدند، بهره می بریم. واکنش های گفتمانی به دست آمده از کنش ها که برگرفته از سطح سوم تحلیل گفتمان فرکلاف یعنی سطح تبیین که عبارت است از راه اندازی اکانت ایکس معتبر، کثرت گرایی رسانه ای، فعالیت رهبران افکار در شبکه های اجتماعی، سواد خبری و تحلیل اخبار فوری، راستی آزمایی، بازگرداندن دانش عمومی و اصل ابطال گرایی به رسانه و کنترل واژگان ایدئولوژیک با استفاده از نظریه انافام. مباحث مارپیچ سکوت، روایت ها و روزنامه نگاری تحقیقی، حفظ سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی با خارج کردن مخاطب از اتاق های پژواک در شبکه های اجتماعی.واژگان کلیدیشبکه های اجتماعی ایکس، اخبار جعلی، بی بی سی فارسی، شبکه ایران اینترنشنال، تحلیل گفتمان فرکلاف.
طراحی الگوی ویژگی ها و عامل های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
274 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه درسی محیط کار مبتنی بر یادگیری می تواند نقش ها و وظایف مختلفی را در سازمان های مختلف ایفا نماید. در نتیجه، هدف این مطالعه طراحی الگوی ویژگی ها و عامل های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش حاضر مدیران و کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی و اعضای هیئت علمی در رشته برنامه درسی در سال 1400 بودند که تعداد 20 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده که روایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 71/0 به دست آمد و داده های حاصل از اجرای مصاحبه با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که ویژگی های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری دارای 14 مضمون فرعی در 3 مضمون اصلی ویژگی های ماهیتی (با 5 مضمون)، ویژگی های یادگیری (با 5 مضمون) و ویژگی های محیطی (با 4 مضمون) و عامل های موثر در طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری دارای 26 مضمون فرعی در 4 مضمون اصلی عامل های مدیریتی (با 5 مضمون)، عامل های سازمانی (با 4 مضمون)، عامل های فردی (با 7 مضمون) و عامل های آموزشی (با 10 مضمون) بود.
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، جهت طراحی و تدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری باید ویژگی های آن را شناخت و زمینه را برای تحقق عامل های موثر بر آن فراهم ساخت.
شناسایی مؤلفه های زیربنایی در گرایش به روان شناسی کاذب: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
326 - 338
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روان شناسی کاذب به شیوه ای از ارائه اطلاعات نادرست، ناروا یا گمراه کننده ی روان شناختی اطلاق می شود که فاقد شواهد یا اعتبار علمی و حرفه ای و اغلب شامل تفسیرهای نادرست از رفتار، ایده های بی اساس، توضیحات اغواگر و ساده انگارانه از پدیده های پیچیده روانی بوده و آسیب ها و صدمات مخاطره آمیزی در سطوح عاطفی، مالی، اخلاقی، مداخله غیراصولی و انگ را برای مراجعان رقم می زند. مطالعه حاضر در پی پاسخ به این سئوال بود که چرا به روان شناسی کاذب و روان شناسان کاذب اعتماد می شود؟ به دیگر سخن، تلاش شده است تا عوامل مرتبط با گرایش مردم به روان شناسی کاذب را بررسی، به شناختی عمیق از این پدیده دست یافته و از بروز و شدت یافتن عواقب جلوگیری شود.
روش: بدین منظور از روش پدیدارشناسی استفاده شد و با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته، با 24 نفر که به شیوه هدفمند انتخاب شده و تجربه مستقیم مواجهه با روان شناسی کاذب را داشتند، مصاحبه انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کُلایزی تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل داده ها به شناسایی 132 عبارت مهم، دسته بندی آن در قالب 21 زیرمضمون و در نهایت طبقه بندی آن در قالب سه مضمون اصلی شامل «جذابیت خدمات روان شناسی کاذب»، «دسترسی پذیری» و «ضعف عملکرد جامعه روان شناسی و سازمان های مرتبط»، به عنوان عوامل زیربنایی افزایش اقبال عمومی به روان شناسی کاذب منجر گردید.
نتیجه گیری: نتیجه ی این مطالعه گویای این مطلب است که وقتی جامعه روان شناسی و سازمان های ذی ربط در ارائه خدمات علمی و موثر روان شناختی و همین طور برخورد و جلوگیری از گسترش و افزایش نفوذ روان شناسی کاذب ضعیف عمل می کنند، مردم برای رفع نیاز خود به خدمات روان شناختی، در دام روان شناسی کاذب و روان شناسان کاذب می افتند. تبعات این کم توجهی به اطلاع رسانی دقیق و جامع به مردم و نظارت ناکافی و قوانین و برخوردهای غیربازدارنده، زمینه بروز و تشدید خطراتی برای جامعه و آسیب دیدن مراجعان و فرهنگ مراجعه به متخصص را ایجاد کرده است.
تحلیل محتوای کتاب فارسی چهارم ابتدایی مبتنی بر هوش معنوی و هوش موفق به منظور تدوین بسته آموزشی و اثربخشی آن بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
361 - 369
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تحلیل محتوای کتاب فارسی چهارم ابتدایی بر اساس هوش معنوی و هوش موفق به منظور تدوین بسته آموزشی و ارزیابی اثر بخشی آن بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان است.
روش شناسی: این پژوهش آمیخته از تحلیل محتوای کیفی (تحلیل مضمون به روش قیاسی) و روش شبه تجربی (پیش آزمون – پس آزمون)، دلفی فازی و آنتروپی شانون در بخش کمی استفاده کرده است. بخش کیفی شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از اساتید روان شناسی و برنامه ریزی درسی بود. در بخش کمی، 120 دانش آموز چهارم ابتدایی به صورت تصادفی به گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. بسته آموزشی تدوین شده اجرا و تاثیر آن با استفاده از تحلیل کوواریانس ارزیابی شد.
یافته ها: تحلیل محتوا نشان داد که کتاب درسی شامل عناصر هوش معنوی و هوش موفق است و بیشترین وزن ها مربوط به عناصری مانند احترام و مهربانی، درک متعالی، معنا بخشیدن به زندگی و خودانگیختگی است. اجرای بسته آموزشی تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان نشان داد.
بحث و نتیجه گیری: ادغام هوش معنوی و هوش موفق در برنامه درسی می تواند به طور معناداری عملکرد تحصیلی را بهبود بخشد. این مطالعه پیشنهاد می دهد که استراتژی های آموزشی شامل این عناصر می تواند برای دانش آموزان مفید باشد.
فلسفه اذن تکوینی الهی بر انجام معصیت از دیدگاه عرفان اسلامی و تأثیر آن در زندگی انسان در سرای ناسوت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
گناه ظلمت و حجابی است که بنده را از پروردگار دور می کند و در شرع حرام است. خداوند به کفر بندگان راضی نیست، اما همگان را ملزم به هدایت نمی کند؛ ازاین رو ارتکاب گناه به لحاظ تکوین محقق شده است. در این پژوهش که به روش تحلیلی و توصیفی صورت گرفته، ابتدا ماهیت گناه و جنبه تشریعی آن بررسی شده، سپس اذن تکوینی به انسان برای انجام گناه و تعلق علم و اراده خداوند به فعل ناشایست بشر بر اساس مبانی عرفان ابن عربی از جمله علم و اراده الهی، اعیان ثابته و سرّ القدر، حکمت الهی و نظام اسمائی بررسی و با ارجاع به آنها تبیین شده است. بر این اساس، خداوند سبحان انسان را مجبور به گناه نکرده، بلکه هر کس به اقتضای عین ثابته، با زبان استعدادش کافر یا مؤمن بودن را طالب است و هر عینی مرضی رب خودش است. خداوند نیز طلب اعیان در مقام واحدیت را در عالم کون به ظهور می رساند. مرجع اختلافات در عالم کون، تقابل اسمای الهی در مقام واحدیت است. تأثیر مستقیم این مسئله در زندگی انسان و نیز بر بینش و کنش آدمی موجب سوءبرداشت حوادث ناشی از آن می شود. با تغییر در بینش انسان، رفتار آدمی تغییر می کند و در نهایت همه به اسم رحمان بازمی گردند.
تبیین وضعیت بلوغ فرهنگ بهره وری در سازمان های استان یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
83 - 121
حوزههای تخصصی:
با وجود اثبات تأثیر مثبت فرهنگ سازمانی بر بهره وری، اندازه گیری بلوغ فرهنگ بهره وری نیازمند ابزاری دقیق است. «مدل ایرانی سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره وری (مدل آی مپس)» یکی از این ابزارهای بومی است که فرهنگ بهره وری را از چهار جنبه نشانه ها، الگوها، آیین ها و ارزش ها تحلیل می کند. مدل یادشده در مرحله اجرای آزمایشی خود در ده سازمان مستقر در سطح استان یزد استفاده شده است و مطالعه حاضر این اطلاعات را مورد تحلیل قرار می دهد؛ بنابراین ضمن پیروی از روش شناسی پژوهش های کاربردی و توصیفی تحلیلی، داده های حاصل از ارزیابی این بنگاه ها تحلیل شده اند. یافته ها نشان داد که سطح بلوغ فرهنگ بهره وری در سازمان های یزدی مورد بررسی، بسیار پایین است؛ ضمن آنکه از میان وجوه چهارگانه عنصر «فرهنگ»، نقاط قوت و ضعف سازمان های یزدی، به ترتیب، در مؤلفه های «نشانه ها» و «آیین ها» مشهود است. دیگر نتیجه پژوهش حاکی از آن است که سازمان های «دولتی خدماتی» استان یزد از نظر فرهنگ بهره وری بالغ تر از بنگاه های «خصوصی تولیدی» این استان هستند. اولویت بندی وجوه چهارگانه این عنصر نیز نشان داد که «ارزش ها» و «آیین ها»، به ترتیب، اثرگذارترین و اثرپذیرترین وجه فرهنگ بهره وری هستند. سازمان های یزدی و همچنین مسئولان استانی و ملی نهضت بهره وری می توانند از نتایج این مطالعه برای طراحی نقشه راه بلوغ فرهنگ بهره وری استفاده کنند
تأثیرپذیری اشعار فیض کاشانی از معارف توحیدی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
249 - 267
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه یکی از زیباترین متون دینی در معارف الهی شامل گفتار و پاره گفتارهای علی(ع) است که در قالب بهترین الفاظ و به صورتی هنرمندانه بیان شده و توجه بسیاری از ادیبان و نویسندگان را به خود جلب نموده و در شعر شاعران فارسی زبان بازتاب داشته است. هرچند از فیض بیشتر به عنوان یک مفسر، محدث و عارف یاد شده است، او یکی از شاعران عالم بزرگ شیعی در قرن یازدهم نیز به شمار می رود. ایشان اشعار فراوانی با محوریت توحیدی از خود به جا گذاشته است که پرداختن به آن ها ما را در شناخت بُعد عرفانی فیض، یاری خواهد رساند. پژوهش حاضر در نظر دارد با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، با واکاوی دیوان شعر فیض کاشانی، الهام پذیریِ فیض از امیر عارفان در معارف توحیدی و شیوه تأثیرپذیری را به تصویر کشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بیشترین سطح تأثیرپذیری فیض از معارف توحیدی نهج البلاغه ناظر به معرفی سلبی پروردگار است.
ارزیابی آثار تقلید از سبک زندگی غربی از منظر آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
140 - 173
حوزههای تخصصی:
در عصر جهانی شدن و ارتباطات گسترده، الگوپذیری از فرهنگ ها و سبک های زندگی مختلف امری اجتناب ناپذیر است؛ اما الگوپذیری صرفاً تقلیدی از یک فرهنگ خاص، به ویژه زمانی که با ارزش ها و اعتقادات دینی و ملی مغایرت داشته باشد، می تواند آثار منفی بسیاری به همراه داشته باشد. یکی از مهم ترین چالش های فرهنگی در جوامع اسلامی، الگوپذیری از سبک زندگی تقلیدی از غرب است. این پدیده که در بسیاری از موارد به عنوان یک تهدید برای هویت اسلامی تلقی می شود، دارای ابعاد مختلف و نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه است. هدف از پژوهش پیش رو بررسی این موضوع و ارزیابی و تحلیل مستندات قرآنی آیت الله خامنه ای از این ابعاد بود. این تحقیق توصیفی تحلیلی از حیث هدف کاربردی و با روش اسنادی و منابع کتابخانه ای است. مهم ترین یافته های این نوشتار، تبیین تفاوت بنیادین میان مبانی الگوپذیری سبک زندگی اسلامی و غربی، همراه با ارزیابی مستندات قرآنی بیانات رهبری در مناسبت های مختلف درباره الگوپذیری از سبک زندگی غربی و آثار مخرب آن در حوزه هایی مانند اخلاق فردی و جمعی، خانواده، علم و فناوری، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و محیط زیست بود.
تکلیف ناگهانی؛ مردم نگاری از جشن تکلیف دختران 9 ساله در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
158 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف: جشن تکلیف در کشور ایران دو سال بعد از برپایی جمهوری اسلامی، در عرصه عمومی به مثابه آیین گذار مذهبی برای دختران تعریف شد. با گذشت زمان این جشن تبدیل به یک رویداد مهم برای دختران گردید تا جایی که با تبلیغات گسترده در رسانه ملی و حتی حضور شخصیت های سیاسی تراز اول مملکت برگزار گشت، از طرفی این جشن در عرصه های عمومی همچون حرم مطهر رضوی، تالارها، هتل ها و مدارس برگزار می شود. هدف این مقاله بررسی دقیق چگونگی برگزاری جشن تکلیف به مثابه آیین گذار و مبدائی برای انجام فرایض دینی برای دختران در عرصه عمومی بود.روش شناسی: ما در این پژوهش با شرکت در چند جشن تکلیف برای شناسایی اینکه چه اتفاقاتی در آن رخ می دهد و چگونه رخ می دهد نیازمند روش کیفی و رویکردی مردم نگارانه بودیم. به این منظور میدان های مطالعاتی این پژوهش 4 مدرسه دخترانه، حرم مطهر رضوی، تالارها و هتل های منتخب برای برگزاری جشن در شهر مشهد در نظر گرفته شدند. داده ها با استفاده از مشاهده مشارکتی و گفت وگوی غیررسمی جمع آوری و مقوله بندی شد و سپس یک روایت کلی از این جشن در جهت ایجاد یک فهم تئوریک ارائه شده است.یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، هفت مقوله ی مشترک از دل 4 جشن تکلیف برگزارشده، استخراج شد که به ترتیب عبارتند از: 1- تولدی دیگر؛ پرتاب از کودکی به بزرگ سالی، 2- مداحی بر وزن ترانه؛ جبران در مرحله ی بحران، 3- سرودها؛ آوای انتظارات جامعه از دختران، 4- پوشش خاص؛ ارائه تصاویر یک وجهی 5- هدایای مذهبی، 6- مسابقه ای برای آموزش و تحکیم مرزهای جنسیتی، 7- سوگندنامه؛ غلبه ی فرایض سیاسی بر فرایض دینی.نتیجه گیری: این آیین گذار مذهبی به دنبال تعریف هویتی جدید برای دختران است. آن چه از یافته های مطرح در جشن دریافت می شود این است که کودکان توسط جشن تکلیف، طبق نظریه ون جنپ و ترنر مرحله پیشاگذار را طی کرده و در مرحله گذار یا بحران قرار دارند. در این مرحله این جشن ها نه تنها برای پذیرش تکالیف دینی بلکه برای تعهد به ارزش های انقلابی نیز طراحی شده اند. این جریان در سوگندنامه ها، سخنرانی ها و سرودها به وضوح دیده می شود. به علاوه این جشن به دنبال پررنگ کردن و مهم جلوه دادن برخی از واجبات دینی و ارائه تصاویری یک وجهی از آن است. در این رابطه مشخصا رعایت حجاب و خواندن نماز برای دختران به عنوان مهم ترین واجب شرعی معرفی شده و تاکید بر آن در مقوله هایی مثل سرودها، پوشش خاص و هدایای مذهبی دیده شده است. از طرفی داشتن حد و مرز با نامحرم با تعریف هویت جدید و پرتاب به بزرگسالی قرابت دارد چراکه با تعریف هویت جدید برای کودکان می شود این قبیل مرزبندی ها و قبول واجبات شرعی دیگر را عملی کرد. مجموع این مقوله ها نقش مهمی در شکل گیری هویت دینی و انقلابی دختران دارند. در نهایت این مقاله توصیف عمیقی از جشن تکلیف و چگونگی برگزاری آن با رویکرد انتقادی ارائه کرده است
چالش ها و راهبردهای اجتماعی توسعه انحراف مثبت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1121 - 1156
حوزههای تخصصی:
منظور از انحراف مثبت در محیط کاری، رفتار داوطلبانه شاغلان است که با هدف بهبود و پیشرفت شغلی و یافتن راه های ابتکاری برای حل چالش های کاری و بهبود عملکرد انجام می شود. این مطالعه درصدد است تا شرایط و عوامل مؤثر بر توسعه «انحراف مثبت شغلی» را از منظر افراد نوآور و خلاق در محیط های کارگری به عنوان افراد دارای انحراف مثبت شغلی با اتخاذ رویکرد نظریه زمینه ای واکاوی نماید. جامعه آماری مطالعه 126 نفر از کارگران نمونه جشنواره امتنان در سال های 1395 تا 1401 بودند که 15 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و با لحاظ حداکثر تنوع در ویژگی های سن، جنس، تأهل، تحصیلات، شغل، رشته تحصیلی و رسته فعالیت، انتخاب و با آنها مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته، انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سازمان توانمندساز، فرهنگ سازمانی مثبت گرا، حمایت های سازمانی و سازمان ایده پرور ازجمله مقولات شرایط علی مؤثر بر پدیده انحراف مثبت شغلی بوده است. سوژه ها همچنین با چالش هایی نظیر: فرهنگ منفی سازمانی، ایده سوزی سازمانی، موانع پشتیبانی، مدیریتی، فردی و خانوادگی مواجه بودند که راهبردهای معطوف به فرد شاغل و راهبردهای معطوف به محیط شغلی را در پیش گرفته اند.
جلوه های ادبیات گوتیک در شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از فروغ فرخزاد
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
1 - 8
حوزههای تخصصی:
مکتب «گوتیک» یکی از مکاتب محبوب هنری در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی است که تأثیر قابل توجهی بر ادبیات جهان داشته است. در ایران نیز برخی از شاعران و نویسندگان با تأثیر از داستان های وحشت غربی و برگرفته از برهه های تاریک تاریخ و اجتماع ایرانی، آثاری را به وجود آورده اند که می توان آن ها را در رده «گوتیک» طبقه بندی کرد، در این میان شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از فروغ فرخزاد یکی از نمونه های شعر گوتیک در ادبیات فارسی است. این شعر علاوه بااینکه یکی از هراس انگیزترین اشعار گوتیک در زبان فارسی به شمار می رود در سایه مضامین سوزناکش، از حزن انگیزترین ها نیز هست. یکی از مهم ترین ویژگی های این شعر به خدمت گرفتن مضامینی است که لبه مخوف و ترسناک زندگی و جهان زیستی و ناراحتی های روانی حاصل از آن را نشان می دهد. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی جلوه های گوتیک در شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» پرداخته شود. نتایج پژوهش نشان می دهد شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» ازنظر فضاسازی های و هم انگیز، تاریک و مخوف، پریشانی عاطفی، عناصر ماوراءالطبیعه، پیشگویی و سخن گفتن از آینده، درگیری های ذهنی بین دنیای درون و بیرون و توصیف شخصیت های شرور و... با ژانر گوتیک همخوانی دارد. شاعر با خلق محیط و فضایی متناسب با ویژگی های گوتیک زمینه آفرینش متنی را به وجود آورده است که هم در ژانر گوتیک طبقه بندی می شود و هم ویژگی ها و عناصر سورئالیستی را به تصویر می کشد، بر همین اساس محتوای شعر آمیزه ای است از رؤیا و واقعیت در فضایی پرالتهاب و مالیخولیایی. شاعر شعر را با حس تنهایی، تاریکی، عزا، ارواح و... آغاز می کند و تا انتها مخاطب را به فضایی غم آلود و ترسناک می کشاند.
EU and the Mediterranean Bazaar: Mediterranean Competition and Multiplication of Euro-Mediterranean Cooperation Initiatives(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
529 - 558
حوزههای تخصصی:
EU has developed a plethora of initiatives to deal with the southern shores of the Mediterranean Sea. From Euro-Mediterranean Partnership (EMP) and the so-called Barcelona Process to European Neighborhood Policy (ENP) and Union for the Mediterranean (UfM), different regional programs have been implemented in the Mediterranean region. The diversity and increasing number of countries involved have led to a feel of Mediterranean bazaar with diverging directions. Thus, one question appears to remain unanswered: In what ways have ideational foundations affected the EU initiatives in the Southern shores of the Mediterranean Sea? The research hypothesis states that differences in ideational foundations of the Mediterranean powers, namely, France, Italy and Spain, in moments of crisis have led to the multiplication of initiatives and brought in at times conflicting arrangements between the north and the south of the Mediterranean Sea. The research question was answered under the Constructivist Institutionalism using the qualitative methodology of content analysis. Research findings reveal that when confronted with moments of self-doubt (crisis), each of the Mediterranean powers has effectuated an institutional change according to its established ideas and cognitive filters.
ارزیابی نظام رسانه ای افغانستان در راستای ملت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ زمستان۱۴۰۳ شماره ۷۷
35 - 65
حوزههای تخصصی:
این مطالعه بر اساس این باور که رسانه های جمعی از قدرت نمادین برخوردار هستند و با ایجاد ظرفیت انسجام اجتماعی و تقویت افکار عمومی می توانند در راستای ملت سازی مؤثر باشند، به ارزیابی اسناد مرتبط و همسو با زمینه های فعالیت رسانه ای به این پرسش پاسخ می دهد که چرا در افغانستان باوجود فعالیت آزاد رسانه ها هنوز ملت سازی در این کشور تحقق نیافته است. طبق انتظار رسانه های افغانستان که نزدیک به دو دهه با حمایت های قانون اساسی و قانون رسانه های همگانی به آزادی بیان و تکثر رسانه ای دست یافتند، می توانستند با ایجاد یک حوزه فرهنگی یا ادبی به حوزه سیاست اثرات شگرفی داشته باشند و با جلوگیری از سیاست های قوم مدارانه در ساختار قدرت دگرگونی عظیمی را در جامعه موجب شوند. عدم تحقق این مهم ما را بر آن داشت تا از روش تحقیق کیفی با رویکرد انتقادی بهره ببریم تا به این پرسش پاسخ دهیم که چرا در طول بیش از یک ونیم دهه با حضور و فعالیت رسانه های آزاد و متکثر در افغانستان، هنوز هویت ملی مشترک شکل گرفته است و نظام رسانه ای در این خصوص چه نقصی داشته است. ازاین رو، از نظریات توسعه رسانه های جمعی و الگو های ملت سازی و همین طور از روش از مطالعه اسنادی و با فنون تحلیل مضمونی استفاده شده است. نتیجه ی اتخاذ چنین رویکردی، تضاد ها و خلأهای موجود درزمینه و بستر فعالیت های رسانه های جمعی افغانستان بیش ازپیش هویدا ساخته است و همین طور رابطه ای بین نظام سیاسی و رسانه ای کشور را.
تبیین اعتیاد به بازی های رایانه ای (گیم) بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
101 - 132
حوزههای تخصصی:
از معضلاتی که استفاده مفرط از فناوری و اینترنت از طریق افزایش استفاده از تلفن های هوشمند، تبلت ها و لپ تاپ ها ایجاد کرده است، اعتیاد به بازی-های رایانه ای است. بنابراین هدف پژوهش حاضر آزمون مدل رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به گیم با نقش میانجی گری رضایت از زندگی بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان شهرستان کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود که نمونه ای به حجم 374 نفر با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای نیازهای بنیادین لاگوردیا و همکاران (2000)، رضایت از زندگی شریفی فرد و همکاران (1400) و اعتیاد به بازی های آنلاین خزل و همکاران (2007) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و LISREL نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، مدل پژوهش با داده ها برازش مناسبی دارد. در بررسی نتایج مشخص شد نیازهای بنیادین (شایستگی و ارتباط) بر اعتیاد به بازی (اثر مستقیم) منفی و معنادار و بر رضایت از زندگی اثر مثبت و معنادار بود. اثر مستقیم نیاز خودمختاری بر اعتیاد به بازی معنادار نبود. اثر رضایت از زندگی بر اعتیاد به بازی منفی و معنادار بود (01/0p< ). همچنین نتایج نشان داد، رضایت از زندگی در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به بازی نقش واسطهای معناداری دارد (01/0p< ). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد نیازهای بنیادین در افزایش رضایت از نقش داشته و افزایش رضایت از زندگی در کاهش اعتیاد به گیم اثرگذار است.
ارزیابی انتقادی مطالعات مساله اجتماعی قانون در ایران: کاربست جامعه شناسی حقوق دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
173 - 193
مقاله حاضر با بهره گیری از چارچوب مفهومی جامعه شناسی حقوق دورکیم و پیگیری امتداد نظام حقوق در نظم حقوقی، معیار ارزیابی انتقادی «نحوه به هم پیوستگی قانون وضعی با زمینه اجتماعی در طول و عرض زمان» را برای بررسی وضعیت اجتماعی رعایت قانون ارائه کرده و می کوشد پاسخی برای دو پرسش مطرح شده درباره این معیار به دست دهد. مواد تحقیق، مطالعات اجتماعی مساله قانون ناظر به دو مقطع زمانی: 1. سه دهه گذشته پس از انقلاب اسلامی و 2. انقلاب مشروطه است که آنها را برای شناسایی «نحوه به هم پیوستگی قانون وضعی با زمینه اجتماعی» به روش تحلیل مضمون بررسی کرده ایم. یافته های تحقیق بیانگر آن است که این مطالعات اعتبار صوری قانون در نظام حقوق را مبنا گرفته و انتظار دارند اعتبار هنجاری و اعتبار تجربی آن به میزان بهنجار (نرمال) باشند. این مطالعات، اغلب با اتخاذ رویکرد آسیب شناسانه دورکیمی و ذیل تعابیری نظیر آنومی (بی هنجاری)، قانون گریزی را به عنوان «مساله اجتماعی» مطرح کرده و معضلات دو سطح وضع و اجرای قانون را به عنوان متغیر مستقل (ذیل عنوان عامل سیاسی یا عامل قانونی) از جمله عوامل بروز این پدیده اجتماعی معرفی کرده اند و ناخواسته ضرورت برآمدن قانون از وجدان جمعی و نیز به هم پیوستگی شیوه های نظارت اجتماعی جامعه ایران را نادیده گرفته اند. دستاورد این مقاله برای انجام پژوهش درباره وضعیت رعایت قانون در ایران امروز از نوع توصیفی و اکتشافی است که می تواند شروعی دیگر برای تحقیقات آتی فراهم آورد تا از پیش فرض آسیب و بیماری فاصله گرفته و بکوشند از موضع سلامت جامعه درباره میزان بهنجار رعایت قانون در ایران پژوهش کنند.
اَل قویوب: سیاست گذاری و سلب زیستن در راستاکوچه، محله ای تاریخی در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فکر مراقبت و حفاظت از بافت ها، محله ها و آثار تاریخی در قالب طرح های جامع شهری، ثبت آثار، تصویب قوانین و ضوابط و تنظیم آیین نامه ها طی حدود نیم قرن گذشته بر زندگی در محله هایی با بافت تاریخی و قدیمی تأثیر عمیقی گذاشته است. هدف این مقاله، بررسی مردم شناختی و زمینه مند کردن سیاستگذاری نهادهای رسمی در زندگی در محله ی تاریخی راستاکوچه در مرکز شهر تبریز است. به خاطر تمرکز پژوهش بر رابطیه بین نهادها و اجتماعات محلی، برای استخراج قوانین مربوط به سیاستگذاری های نهادها و مقامات آنها از روش مطالعات اسنادی و بررسی خبرگذاری ها و برای مشاهدیه فضاهای زیسته در محله ها از روش مردم نگاری و فنون آن شامل مشاهده و حضور بهره برده ام.برآیند سیاست گذاری های محلی، ملی و بین المللی در قالب طرح های جامع، قانون های مجلس و پایگاه جهانی یونسکو در حدود نیم قرن گذشته، در کردار «اَل قویوبِ» (دست گذاشتن) اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی تجسم یافته است. سیاست «اَل قویوب» که می بایست به سبک ایجابی با مجموعه ای وسیع از مطالعات و اقدامات ویژه موجب مراقبت و زنده شدن بافت تاریخی این سو و آن سوی باروی قدیمی می شد، به یک شیویه سلبی کوته فکرانه تقلیل یافت: ساخت وساز بالای 7.5 متر ممنوع یا پذیرفتن خطر زیستن در خانه هایی که دچار فرسودگی اند. بسیاری از اهالی خانه های قدیمی شان را وانهادند و از محله ها رفته و آواره و مستأجر شده اند. تأثیر ملموس این سیاست ها و وانهادگی در اجتماع محلی عبارت بودند از: خانه های رو به ویرانی، مخروبه های وسیع، درهای صدمه دیده، درهای قفل دار، شکستن رد بارو، تخلفات ساخت وساز، ناهمسازی سکونتی، و وضع آنارشیک. نتیجه، سلب ساکنان از زیستن در محله ی خودشان بود.
تحلیل جامعه شناختی رابطه بین شاخص های کیفیت بافت شهری با انزوای اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آسیب های وارد شده به روابط اجتماعی، پدیده انزوای اجتماعی ناشی از تضعیف پیوندهای اجتماعی در جامعه مدرن است که به نوبه خود می تواند متاثر از بافت شهری امروزی نیز باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی جامعه شناختی رابطه بین شاخص های کیفیت بافت شهری و انزوای اجتماعی زنان در سال 1402 بوده است. جامعه آماری، زنان بالای 18 سال شهر اصفهان می باشند. نمونه گیری به روش خوشه ای از بین مناطق بالا، متوسط و پایین شهر (از مناطق سه گانه چند خیابان انتخاب و از هر خیابان چندکوچه و در هر کوچه چند نفر از زنان ساکن آن منطقه)صورت گرفته است. تعداد 350 نمونه با ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند . روایی و پایایی پرسشنامه به وسیله اساتید راهنما و همچنین آزمون های آماری مورد تایید قرار گرفت. نتایج داده ها به وسیله نرم افزار spss نشان می دهد که کیفیت بافت کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با انزوای زنان رابطه منفی و معناداری دارد. یعنی با افزایش مطلوبیت و کیفیت بافت شهری، انزوای زنان در همه ابعاد تنهایی ، عجز، یاس اجتماعی و تحمل اجتماعی کاهش می یابد. تاثیر کیفیت کالبدی بر انزوای اجتماعی بیشتر از سایر ابعاد است (328/0-). بعد از آن به ترتیب کیفیت اجتماعی با ضریب (241/0-)، کیفیت فرهنگی با ضریب (232/0-) و کیفیت اقتصادی با ضریب (121/0-) بر انزوای اجتماعی زنان اثر دارد. همچنین نتایج کلی آزمون همبستگی بین کیفیت بافت شهری و انزوای زنان نشان می دهد دو متغیر با ضریب (257/0-) رابطه معنادار و منفی دارد. به این معنی که با افزایش کیفیت بافت شهری، میزان انزوای اجتماعی زنان کاهش می یابد.
Structural Explanation of Social Competence Based on Teacher-Student Interaction Styles with the Mediation of Basic Psychological Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to examine the structural relationships between teacher-student interaction styles, the fulfillment of basic psychological needs, and students' social competence among female middle school students in Lahijan city. Methods and Materials: A descriptive-correlational research design was employed, involving 203 female middle school students selected through cluster random sampling from two schools in Lahijan city during the 2023-2024 academic year. Data were collected using standard questionnaires: the Teacher-Student Interaction Questionnaire by Murray and Zvoch (2011), the Basic Psychological Needs Scale by Guardia, Deci, and Ryan (2000), and the Social Competence Questionnaire by Parandin (2006). Structural equation modeling (SEM) using Smart PLS software was utilized for data analysis to explore the hypothesized relationships. Findings: The study revealed significant positive relationships between teacher-student interaction styles and the fulfillment of students' basic psychological needs. Additionally, the fulfillment of these needs significantly mediated the relationship between teacher-student interactions and students' social competence. Positive interaction styles characterized by effective communication and trust were found to directly enhance students' social competence. The structural model fit indices indicated that the proposed model adequately explained the data, highlighting the critical role of supportive teacher-student interactions in promoting social competence. Conclusion: The findings underscore the importance of teacher-student interaction styles in fulfilling students' basic psychological needs, which in turn, enhances their social competence. Effective communication, trust, and support for autonomy are pivotal in creating a
Examining the Components of a Curriculum Based on Cultural Literacy in Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to identify the key components of a curriculum based on cultural literacy in the education system. Methods: The study employed a qualitative research design, using content analysis to examine a wide range of documents and scholarly articles on cultural literacy. The data were collected from reputable sources between 2009 and 2024, including books, articles, and reports. Through open, axial, and selective coding, the data were analyzed to identify recurring themes and concepts. In total, 665 initial concepts were extracted, which were categorized into 46 subcategories, representing the core components of a culturally literate curriculum. Findings: The analysis revealed 46 distinct components of a culturally literate curriculum, including critical, personal, and cultural evaluation; historical, religious, and political knowledge; student-centered learning strategies; and environmental and social goals. These components emphasize the importance of fostering cultural literacy as a multifaceted concept, incorporating evaluative skills, social responsibility, and awareness of cultural diversity. The study highlights the need for both student-centered and teacher-centered strategies to balance critical engagement with structured learning. Conclusion: The study provides a comprehensive framework for integrating cultural literacy into the education system. By identifying the core components, it offers valuable insights for educators and policymakers to develop curricula that promote cultural understanding, critical thinking, and social cohesion. The findings underscore the importance of a holistic approach that incorporates cultural, educational, and social goals to prepare students for diverse and multicultural environments.