فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
178 - 196
حوزههای تخصصی:
اخیرا در مطالعات فمینیستی، بابی جدید برای بازنگری متون دینی و الهیات در چشم اندازی زنانه نگر گشوده شده است. الهیدانان فمینیست، در عین توجه به متون رسمی ادیان، به بحث درباره ی متونی می پردازند که از سوی جامعه ی دین دار، معتبر دانسته نمی شود. بدین سان در سنت مسیحی، مجموعه ای پنجگانه موسوم به آپوکریفای اعمال رسولان توجه الهیدانان فمینیست را به خود معطوف کرد. نگارش این متون را در سه سده نخست مسیحیت می دانند و در بیان دغدغه ی نخبگانی در خصوص نحوه ی حضور زنان در جامعه ی دینی، نکاتی منحصر به فرد و کاملا متفاوت با سایر متون مشابه را دربردارد. هدف از این پژوهش آن است که بتوان به تصویری روشن از گفتمان نادیده گرفته شده در سال های آغازین و شکل گیری مسیحیت رسمی رسید و بدین ترتیب به این پرسش پاسخ داد که آیا بر اساس متون دیگر، زنان در سده های نخستین مسیحیت پیوسته تحت انقیاد ساختار مردسالانه بوده اند یا خیر. از این رو، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شخصیت زنان مطرح شده در این متون از منظر فمینیستی پرداخته شده است و به این نتیجه دست می یابد که این متون زنان را در دو وجه قربانی قهرمان به تصویر کشیده اند.
ظهور معنویت و عرفان در شعر شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
111 - 128
حوزههای تخصصی:
فصیح الملک، شوریده شیرازی (متوفی 1345ق) را آخرین شاعر سبک بازگشت ادبی خوانده اند که از روشندلان نابغه در ادب فارسی به شمارمی آید، دوران پرتلاطم زندگی او در پایان عصر قاجاریه و ابتدای دوران پهلوی و حوادث انقلاب مشروطه، شعر او را دارای فراز و فرودهایی می کند که به سوی معنویت و عرفان نیز گرایش هایی را نشان می دهد در این مقاله با روش تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و اشعار شاعر، سرودهایی که ارتباط با معنویت و عرفان داشته اند، تحلیل شده اند و عشق الهی و تمایل به وحدت وجود و تزکیه نفس تا گرایش به انسان کامل در آن دنبال می شود و به ویژه اشعار صوفیانه او درباره امام علی(ع) چشمگیر است که با ارادت به امام حسین(ع) و امام رضا(ع) تکمیل می گردد و این امامان را در قامت انسان کامل عرفانی ترسیم می نماید و نتیجه گیری می شود که این شاعر دارای تمایلات معنوی و عرفانی بوده است و در دوران پختگی و دهه های پایانی عمر این گرایش افزایش یافته است. اصول معنوی را سرلوحه آموزه های خود در اغلب اشعار قرارمی دهد.
تحلیل مکاشفات روزبهان با استفاده از الگوی تحلیل ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
121 - 148
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی- مکاشفه مسئله مهم و مورد توجه خاص و ویژه ای بوده و هست. زمانی که عارف بر اثر تهذیب نفس و ریاضتی که از سوی مرشد و پیر به او القامی شود و به حالات و مقاماتی دست یافت درواقع واجد مکاشفاتی شده است. روزبهان بقلی از عارفان بزرگ قرن6 هجری می باشد که از دو گرایش بارز در تصوف اسلامی که به سکر و صحو (یا به قول حافظ مستی و مستوری) شهرت دارد، روزبهان بی شک در خط گرایش اول است. نگاه جدید به دین و باورهای دینی و طرح عناوین و پرسش های نو در این ارتباط مدت زمانی است که اذهان متفکران دینی را به خود معطوف کرده است، از جمله این عناوین جدید بحث تجربه دینی است. ویلیام جیمز دین را تاثیرات، احساسات و رویدادهایی می داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می دهد و احساسات را مفهوم ذاتی دین می داند. از دیدگاه او تجربه دینی گوهر دین است، به این معنا که حقیقت دین احساسات و عواطفی است که در انسان هنگام رویارویی با حقیقت غائی پدید می آید و امور دیگر مانند عقاید اعمال و مناسک مؤخر از این تجربه اند. این تحقیق پس از پرداختن به مکاشفات روزبهان این موضوع را مورد بررسی قرارخواهدداد که آیا مکاشفات روزبهان براساس الگوی ویلیام جیمز قابل تحلیل است یا خیر؟
روش تحقیق: روش این مطالعه توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است و از کتاب، مقاله، نرم افزار استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری است.
بررسی تجلی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
پیوستگی معنایی ابیات غزلی از حافظ بر بنیاد تحلیل روانکاوانه با رویکرد به عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
اگر به شخصیت های دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریسته شود، حضور کهن الگوها به ویژه «آنیما» در آن ها دیده می شود. در ابتدای غزل هایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولاً زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک می شویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات غالب می شود و معشوق جلوه های آسمانی پیدامی کند. غزل شماره 26 با مطلع (زلف آشفته وخوی کرده و خندان لب و مست ....) نیز چنین خصوصیتی دارد. اختلافات و تناقضات در ابیات این غزل برای مفسران مسئله چالش برانگیزی است و باعث سردرگمی در تفسیر اشعار شده و در نهایت شعر را دوگانه و ابیات را مستقل فرض می کنند. درحالی که علت این نوسانات و تحولات در تبدیل کهن الگو آنیما به کهن الگوی پیر فرزانه و همچنین خودشناسی و تفرد شاعر است و کل غزل فرآیند این گذار را روایت می کند. استفاده از تفسیر روانشناسی تحلیلی در غزل مورد بحث دریچه ای به دیدگاه مفسر بازمی کند و او را مجهز می کند فراتر از تفاسیر سنتی با دیدی عمیق تر به اشعار شاعر بنگرد و ارتباط بنیادی و مستحکم در محور عمودی کلام که در زیر غباری از پیش داوری های خودآگاه ذهن پوشیده شده را دریابد، ضمن آنکه این نگرش درونی محمل مناسبی برای برداشت های عرفانی از غزل مورد بحث حافظ نیز هست.
کنکاشی در نقاط قوت اندیشه ها و کارکردهای تصوّف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
99 - 118
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و به کمک اسناد نوشتاری و تحقیق کاربردی نقاط قوت اندیشه ها و کارکردهای تصوّف و عرفان مورد کاوش و تحلیل قرارگرف ه است. هر مسلک و آیینی امکان دارد صاحب نقاط قوت یا منفی باشد. عرفان و تصوّف نیز از این قانون استثنا نیست. بررسی شاخص های عرفان و تصوّف مثبت، از دیدگاه دین اسلام و آموزه های اسلامی است. در این نوشتار به بررسی و واکاویِ چهار محور اخلاقی و تربیتی، اجتماعی و سیاسی، فرهنگی و هنری و مذهبی و فکری، به مثابه محورهای اصلیِ نقاط قوت و میراث مثبت تصوّف و عرفان پرداخته شده است؛ سپس دنباله هر محور، ارزیابی و تحلیل مهم ترین ویژگی های مثبت عرفان آورده شده است. بی توجهی به ظاهر و رویگردانی از عادات گذشته، تطهیر و پاکسازی نفس، توسعه آموزش و تربیت دینی، ریاضت مشروع و معقول، زهد و پارسایی، تسامح، سازش و رواداری مذهبی، خردورزی و عقلانیت، روش میانه روی و اعتدال، گسترش نیکوکاری و احسان اجتماعی، ایجاد شادی و نشاط، ادبیات و شعر، خطاطی و خوشنویسی، غنی سازی فرهنگی و گسترش هنر، موسیقی، پایبندی به آداب طریقت، شریعت محوری و ولایت پذیری از مهم ترین میراث مثبت محورهای یادشده هستند. نگارنده تأکیددارد به دلیل وجود بعضی از آسیب ها و آفت های تصوّف و عرفان، نباید به طور کلی تصوّف و عرفان را ناپسند دانست و نباید مانعِ انتشار نقاط قوت و مقبول آن شد.
سلوک عملی در مکتب یوگه و طریقه شطاریه با تأکید بر رساله جواهر خمسه محمد غوث گوالیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
337 - 354
حوزههای تخصصی:
در سرزمین هند، تصوف اسلامی و آیین یوگه، به عنوان دو مکتب عرفانی، مناسبات تنگاتنگی را با یکدیگر تجربه کرده اند. بررسی های تطبیقی نشان می دهند که شماری از آداب و اعمال سلوکی تصوف اسلامی و مکتب یوگه با هم تلفیق یافته اند و دستورالعمل های طریقتی شطاریه در هند، به خصوص از زمان شیخ محمد غوث گوالیاری، بیشترین تلفیق را با آداب مراقبه در مکتب یوگه داشته اند. پژوهش حاضر به سیاق تحلیلی و تطبیقی و با مطالعه مندرجات یکی از مهمترین آثار طریقتی و عرفان عملی شطاریان، یعنی جواهر خمسه شیخ محمد غوث گوالیاری، و مفاد یوگه سوتره های حکیم مشهور هندی، پتنجلی، به بررسی مشابهت ها و تأثیرپذیری های میان طریقه شطاریه و مکتب یوگه پرداخته است. بر بنیاد این پژوهش روشن می شود که عارفی مسلمان، مانند شیخ محمد غوث، در به کارگیری روش های عملی مکتب یوگه در نظام عرفان عملی خود، مانعی مشاهده نکرده است. کاربست اذکار اسلامی به همراه اعمال بدنیِ یوگه در سلوک عملی طریقه شطاریه، یکی از بهترین نمونه های تلفیق روش عرفانیِ عرفان هندویی و تصوف اسلامی است.
واقعیّت غایی دینی تأملی بر آراء رابرت رانولف مارت با توجه به کتاب آستانه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
531 - 548
حوزههای تخصصی:
مارِت در کتاب آستانه دین به دنبالِ شناسایی و بازنمایی «واقعیّت غایی دینی» است؛ واقعیتی که به اعتقاد او، علی رغم شهودی و عاطفی بودن، در لفافه اندیشه ها و آیین های دینی پرده نشین شده است. او «واقعیّت غایی دینی» را «حس خشیّتی» می داند که بر اثر مواجهه مستقیم با پدیده های طبیعیِ مهیب فعلیّت می یابد؛ حس اصیل و واقعیت بنیادینی که معرفت دینی و رفتارهای مذهبی صرفاً تجلیّات بیرونی آن هستند. یافته های پژوهش پیش رو که به شیوه تحلیلی انجام می گیرد، نشان می دهند، مارِت ضمن نقد دیدگاه کسانی چون تایلور و فریزر که سرآغاز دین را دانش نظری و نقطه عزیمت آن را باورهای عقلایی دانسته اند، از سرآغازهای پیشاعقلی و عاطفی دین سخن می راند و طرح تکاملی بدیعی را به این صورت درمی اندازد: الف). مواجهه با پدیده های طبیعی مرموز و شگفت آور؛ ب) احساس شگفتی ناگهانی/اتفاقی و بروز حس خشیّت؛ ج) ظهور «فراطبیعت گرایی» یا تمایل به ساحت ماورائیِ امر مشهود؛ د). تشخص بخشی به پدیده مرموز جهت ابهام زدایی از آن (آنیماتیزم)؛ أ). فرض خجستگی و بی ضرر بودن امر مرموز؛ ه). مقدس سازی پدیده مرموز و در پیش گرفتن طریق استمالت دینی و همدلی جادویی با آن. جالب است که به باور مارِت، تمام این مراحل مربوط به مرتبه پیش از تدوین ایده آنیمیسم (جان باوری) است و انسان ابتدایی هنوز با تصور روحِ قابل تفکیک از بدن آشنایی ندارد.
فلسفه انقلاب عاشورا درگفتمان مکتب دیوبندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
211 - 228
حوزههای تخصصی:
حماسه عظیم کربلا از رخدادهای معنوی و جهان شمولی است که به عنوان اسوه حق طلبی در عمق باورهای دینی مسلمانان جریان داشته است این نهضت الهی پیوسته میتواند به عنوان الگوی جاودانه یک انسان کامل در تمام ابعاد زندگی نقش آفرین میباشد؛ از ویژگیهای این واقعه غمناک آن است که تمامی فرق و مذاهب بر شکوهمندی و عظمت آن اذعان داشتهاند. مکتب دیوبندیه از جریانهای مهم مذهب حنفی است که نقش اساسی در تحولات سیاسی و اجتماعی و تربیت عناصر مذهبی اهل سنت ایفا نموده است، شخصیتهای دینی این مکتب، تلاشهای ماندگار جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب در زمان حیات خویش داشتهاند و با مراجعه به منابع علمی اندیشمندان دیوبندی می توان دریافت یکی از کلیدواژههای که در سیرهی درخشان خاندان پاک نبوی وجهه همت آنان بوده است رخداد خونرنگ عاشورای حسینی به شمار می رود که بزرگان این مکتب در تحلیل آن کتابهای سودمندی نگاشتهاند. این مقاله بر این هدف است که فلسفه قیام عاشورا را براساس نگرش پیروان مکتب دیوبندیان با بهرهگیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای بررسی نماید. در مقاله حاضر به واکاوی حماسه عاشورا و فلسفه آن از منظر جنبش دیوبندی اشاره میشود. از نتایج این جستار میتوان ادعا نمود که انقلاب کربلا از نگاه اندیشمندان دیوبندی، نقش تحولساز در ترویج گفتمان اصلاحطلبی و عدالتمحوری و نابودی بدعتها و انحرافات در جهان اسلام دارد و این واقعه شگرف در معارف قرآن و عترت نبوی و احیای خلافت اسلامی و شکوهمندی شریعت محمدی نقش موثری به ارمغان دارد
تجلی عالم مثال در فرش های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
134 - 157
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هنر از مباحث پیچیده محسوب می شود و حوزه های مختلف هنری به تناسب شیوه بیانی خود از آن بهره برده اند. از جمله شیوه های بیان گرایش به انتزاع است که در طراحی قالی و هنرهای سنتی نمود پیدا می-کند. از آنجا که در دوران صفوی این هنر-صنعت از حرفه روستایی به شهری تغییر یافت، در نقوش آن در فرش نیز تغییراتی ایجاد می کردد. همچنین در این دوران اندیشه قالب در جامعه نیز تغییر می کند و با احیای اندیشه اشراقی و پس از آن ظهور حکمت متعالی مواجه بوده، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است عالم مثال گفته شده در اندیشه این حکما چگونه در فرش های این دوران بازنمایی و تجلی یافته است؟ و این تأثیر را چگونه می توان مشاهده کرد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات پژوهش کتابخانه ای است. هدف از پژوهش تجلی عالم مثال بر فرش های دوره صفوی است. یافته های پژوهش بیانگر گستردگی اندیشه های حکمت خسروانی، فلسفه اشراق و تأثیر آن در تجلی عالم مثال، هورقلیا، گنگ دژ و شهرآرمانی در متن فرش های دوره صفویه است؛ ظهور این عالم را با توجه به هندسه دقیق، نور، وزن، تنوع صورت ها و در عین حال وحدت آن، استفاده از حاشیه و خطوط گردان در فرش های باغی، محرابی و لچک ترنج می توان مشاهده کرد.
تجلّی در کتاب العروه سمنانی و ارتباط آن با آرای ابن عربی و عقاید اشعری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
439 - 462
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در جهان بینی عرفانی، بحث تجلی و ظهور حق تعالی در جهان است. شیخ علاءالدوله سمنانی، یکی از عرفای برجسته قرن هشتم هجری است که ایده تجلی در مهم ترین کتابش، العروه، جایگاه ویژه ای دارد. در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی و با بیان انواع تجلی و اصطلاحات و تمثیل های خاص آن نزد ابن عربی کوشیده ایم تا به استناد شواهدی از العروه نشان دهیم که سمنانی انواع تجلی و اصطلاحات مربوط به آن را از ابن عربی وام گرفته است. این پژوهش، معلوم می دارد که منبع اصلی سخنان علاءالدوله در باب تجلی، افکار ابن عربی است و از این رو باید دیدگاه رایج را درباره رابطه علاءالدوله با ابن عربی تصحیح کرد. شیخ سمنانی با وجود مخالفت مشهورش با ابن عربی در مسأله وحدت وجود، در اندیشه تجلی به راه او رفته است. در عین حال، ایده تجلی در کتاب العروه، متأثر از عقاید اشعری و در ارتباط وثیق با آموزه های مربوط به علم و اراده الهی تشریح شده است؛ نکته ای که توجه به آن، برخی از ادعاها درباره شیعه بودن سمنانی را به چالش می کشد.
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
149 - 154
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه می شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست شناس تفسیرمی کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف می کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست داده است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده می شود و اراده را معطوف به قدرت می داند و علاوه بر قبولی عدالت به کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می داند. درحالی که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به نظرمی رسد به عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و منتج از کتاب های اصلی و شرح ها و تفاسیر آن ها سامان یافت.
تمثیل و نماد دوگانه زن در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
253 - 276
حوزههای تخصصی:
زن در اشعار مولانا از سویی نماد عشق الهی، روح، جان، زمین و رویش است و از سوی دیگر، نماد جسم، نفس، دنیا و حرص است؛ سیمای دوگانه زن، نمودی از دوگانگی روح و جسم انسان است که بیانگر ابعاد نورانی و ظلمانی هستی است. زن نماد تجلی حق است و همزمان نماد نفس و شیطان و زمین.
نمادها بازگوکننده عقاید نمادپردازان است. ازآنجاکه عقاید اجتماعی و نیز نگرش مولانا به زن، دارای دو جنبه منفی و مثبت است و از سوی دیگر، زن نیز دارای ویژگی ها و ابعاد مختلف است، نماد وی در اشعار مولانا، مدلول های متعدد و گاه مخالف پیدامی کند که به آن ها اشاره خواهیم کرد.
بررسی نمودها و کارکردهای موسیقی آفرینش در اندیشه عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
369 - 391
حوزههای تخصصی:
تمامی افسانه های موجود در باب موسیقی نظیر هرمس، فیثاغورث، آپولون و ... بر پیدایش اسطوره ای موسیقی حکایت دارند. بر پایه این افسانه ها، گونه ای موسیقی کیهانی، با بُعدی متافیزیکی، وجوددارد که از دیدگاه متفکران هندی ، هیچ گونه بدعتی را در آن راه نیست و یا با بسطی مفهومی بوسیله نوافلاطونیانی چون بوئیثوس، همه موسیقی های عالم، بازتاب یک موسیقی کیهانی همتراز هستند. از این دیدگاه با رهایی موسیقی از فضایی یک سویه و مونولوگ، تمامی موجودات از روح بشریِ همپایه ای برخوردارند که درنتیجه آن، نغمه های ملکوتی و آسمانی در آن ها جاری و ساری است. با توجه به پیوستگی هایی که بین گستره عرفان اسلامی و علم موسیقی وجوددارد، در بررسی صورت گرفته در باب کارکردهای موسیقی کیهانی در متون مختلف عرفانی، مشاهده شد که موسیقی کیهانی در مباحثی چون عهد الست (تداعی کلام حق با شنیدن هر نغمه و سازی)، آسمانی و فرعی بودن سماع به دلیل کشش های ربانی، جاری بودن موسیقی کیهانی در همه موجودات و برخورداری از آن به تناسب ظرفیت و حالات درونی، زمینه سازی شهود حقایق ملکوتی به وسیله موسیقی این جهانی و... نمود برجسته ای داشته است. بررسی پیش رو، به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
آسیب شناسی مبنایی، روش شناختی و غایی تفسیر عرفانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
177 - 194
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ جریان تفسیری صوفیانه و عرفانی از یک سو به منظور پاسخ به نیازهای شناختی و معرفتی مخاطبان و اهتمام نسبت به جنبه های تربیتی، اخلاقی و معنوی آن مورد توجه و اهتمام مفسران قرآن کریم قرارگرفته، و از سوی دیگر به جهت وجود انحرافاتی در تأویلات عرفانی، مخالفانی هم داشته و در حوزه های مبنایی، روش شناختی و غایی دارای آسیب هایی است. هدف از این پژوهش شناسایی، تحلیل و بررسی آسیب های حوزه مبنایی، روش شناختی و غایی تفسیر عرفانی قرآن کریم می باشد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، یک پژوهش کیفی است. از نظر روش پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی می باشد.
از یافته های این پژوهش می توان به منظور کاربست در نگارش تفاسیر عرفانی و بیان منظور و مقصود خداوند متعال از آیات با رویکرد تربیتی و شناختی در جهت اعتلای اخلاق و تربیت مخاطبان قرآن کریم بهره جست.
نگاهی به ابعاد گوناگون اختلاف جنید و حلاج در آیینه تقابلِ تصوف مکتب خراسان و بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تأثیر محیط جغرافیایی بر نحوه تفکر و اندیشه انسانی امری قابل توجه است. تصوف اسلامی با ورود به حوزه جغرافیایی ایران با چالش های جدیدی مواجه شد. عارفان و اندیشمندان ایرانی با خوانش جدیدی از دین و قرآن به تدریج جهان اسلام را به سوی دوقطبی شدن سوق دادند. به دنبال آن تصوف عاشقانه مکتب خراسان در مقابلِ تصوف پای بند به سنتِ مکتب بغداد قرارگرفت. کرانه های این تقابل حوزه های اندیشه، سیاست و اجتماع را نیز فراگرفت. اوج این تقابل در مرگ حلاج و نوع برخورد طرف داران دو مکتب با او است. در پژوهش حاضر به بیان علت ها و ماهیت تقابل این دو مکتب پرداخته شده است. سپس بنا به اهمیت مسئله حلاج، با بررسی ابعاد اختلاف او با جنید بغدادی، روشن شد که موارد اختلاف این دو عارف بزرگ، ریشه در تقابل تصوف مکتب خراسان با بغداد داشته است. آنان در مسائل مهمی مانند: 1. اندیشه سیاسی، 2. مرز تأویل و تفسیر قرآن، 3. معنای توحید، 4. عقلانیت صحوی و اندیشه سکری و 5. بندگی عربی و عدالت جویی ایرانی، با هم اختلاف داشته اند.
ای حیات عاشقان در مردگی (تجلی عناصر اسطوره جاودانگی و چاره مرگ در متون نثر عارفانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
81 - 98
حوزههای تخصصی:
عکس العمل های فطری و عاطفی آدمی در مقابل هراس از نیستی، از دوره اساطیر تاکنون به اشکال مختلف پدیدار شده است. بخشی از این عکس العمل ها به صورت روایات اسطوره ای و برخی به شکل آموزه ها و باورهای اعتقادی حول مفهوم جاودانگی متجلی شده است. دقت در روایات و باور های شکل گرفته از این موضوع نشان می دهد که آرزوی خلود در این جهان، موجب شکل گیری مضامینی همچون: دست یافتن به آب حیات، رسیدن به درخت زندگی، ، تناسخ و پیکرگردانی، رویین تنی و اژدهاکشی شده است؛ اما تسلیم و پذیرش این حقیقت که حیات جاودان در جهان فانی، مقدور نیست، بشر را واداشته عطش خود به جاودانگی را با خلق مضامینی همچون: ماندگاری نام، نسل، باقیات صالحات مادی و معنوی و از همه مهم تر انتقال و عروج به سرزمین بی مرگی، فروبنشاند. در نهایت فطری ترین پاسخ بشر، یعنی رستاخیز و بازگشت به خاستگاه نخستین و حیات جاودانه پس از مرگ در ادیان مطرح شده است. مسئله این پژوهش راه حل اختصاصی عارفان برای غلبه بر این هراس و چگونگی تجلی مضامین آن در متون نثر عرفانی است. بررسی توصیفی تحلیلی برخی از متون منثور عرفانی تا قرن هفتم نشان می دهد عارفان مسلمان نیز همراه با سیر تفکر بشری از نمادهای و روایات جاودانگی متأثر بوده اند؛ اما گروهی از عارفان، با تلقی خاص از داستان خروج آدم (ع) از بهشت، ازدست رفتن جاودانگی را ناشی از طلب جاودانگی فرض کرده و رسیدن به خلود واقعی را در گرو فنا دانسته اند. آنان معتقدند برای رسیدن به خلود راستین باید از زمان ازلی و ابدی هم گذشت و با «فنای محض» در خالق زمان، محو و «گم بوده پاینده» شد.
بررسی تطبیقی سنت ازدواج در شریعت یهود و روایات شیعه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج در ادیان الهی، تنها برای تداوم بقای نسل بشر نبوده بلکه این مکاتب از این طریق به دنبال تعالی معنویت و ترقی بشر و اجتماع بشری هستند. زمانی این سخن زیباتر تبیین می شود که بتوان شواهدی از آن را در لابلای متون و صفحات کتبی که از نظر اهل شریعت، آسمانی قلمداد شده اند؛ پیدا کرد. و نیز میتوان به افرادی که امروزه در دهکده جهانی به دنبال لاابالی گری و یا ازدواج سفید و.... هستند و به آن دامن می زنند پاسخ قاطعی داد؛ که این احکام کاملا الهی بوده و تحریف شده یا مختص شیعه نیستند. همچنین در تمام ادیان ابراهیمی قوانین ازدواج و کامجویی جنسی بسیار به هم شبیه و در یک سو هستند. مسئله ای که پژوهش حاضر متکفل بررسی آن است واکاوی مقوله نکاح به صورت تطبیقی در دو شریعت یهود و اسلام امامی(شیعه دوازده امامی) است. با توجه به یافته های پژوهش در قوانین و سنت های ادیان ابراهیمی درباره احکام ازدواج شباهت بسیار زیادی وجود دارد مانند صیغه عقد در اسلام و امضا کتوبا در یهودیت که در صورت نبودن و عدم اجرای صحیح، ازدواجی صورت نمی گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
بررسی دین شناختیِ قادریه معاصر در جنوب خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
321 - 340
حوزههای تخصصی:
با وجود انکار تاریخی حیات طریقت قادریه از سوی برخی پژوهشگران در جغرافیای خراسان، مطالعات و مشاهدات در سالهای اخیر خلاف آن را در برخی شهرهای جنوبی خراسان رضوی نشان می دهد. هدف از جستار پیش رو، توصیف و تحلیلی از علل تغییر و تحول فرهنگی این فرقه است که به روش مردم نگارانه ، با تکیه بر مشاهده، مصاحبه مکرر و حضور میدانی در مجالس عبادی این طریقت با نظر به منابع تاریخی آن انجام شده است. بیان عوامل و موانع پذیرش طریقت قادریه در جنوب خراسان رضوی از جمله یافته های این جستار است. ناسازگاری محتوای طریقت با نظر برخی دینداران و نوگرایی دو عامل اصلی در کاهش گرایش و زمینه سازی خاندان شیخ شرف الدین احمد قادری و همگونی سلوک عملی این طریقت با فرهنگ منطقه از جمله عوامل رشد آن است و با وجود برخی تغییرها در قادریه معاصر در خراسان نسبت به قادریه کردستان، آینده آن تحت الشعاع عواملی همچون قدرت مخالفین، اقبال موافقین، اقتصاد و دینداری مردم در آینده خواهد بود.
طبقه بندی و تحلیل دیدگاه های اهل وحدت، در باب فراست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
269 - 320
حوزههای تخصصی:
سهمی عمده، از حکایات مرتبط با کراماتِ اولیا، به فِراست ایشان اختصاص دارد. فراست، از مبانی اعتقادی اهل تصوّف است. اهمیت این اصل اعتقادی به حدّی است که در تعبیر از آن از واژه های قرآنی «مُلکِ عظیم» و «فرقانِ [باطن]» استفاده شده است. در مواجه با حکایاتِ مرتبط با فراست، اگر از ویژگی های آن آگاهی جامع کسب نشده یا از اندیشه های ارباب طریقت درباره این موضوع، اطلاعی کامل در اختیار نباشد، پیامِ اصلی مندرج در این روایات، به درستی دریافت نخواهد شد. این امر باعث می شود منزلتِ متفرسان به درستی معلوم نگردد و حتی ممکن است حکایاتِ مرتبط با فراست اولیا، برای خواننده ناآشنا با این مفاهیم، مجعول جلوه کند. مشخص ساختنِ خصوصیات فراست و تبیینِ مباحث مرتبط با آن، منوط به ارائه توضیحی مبسوط، از طریق طبقه بندی و تحلیل دیدگاه های متعدد «اهل وحدت» در این باب است. بررسی این موضوع، به روش توصیفی و تحلیلی هدف جستار حاضر است. نتایج حاصل از این پژوهش مؤید آن است که برای فهم دقیقِ فراست، ضمنِ شناختِ تعریفِ آن، ضروری است با «خاطر» و انواع آن نیز آشنا شد. هم چنین لازم است از تفاوتِ «خاطر» با «الهام» مطلع گردید. آشنایی با مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر «وحیِ سِرّ»، «وحیِ جَهر»، «مُحَدَّث»، «مُرَوَّع»، «مُستَنبَط»، «مُتَوَسّم»، «مُتَفَرّس»، «فراست حِکمی» و «فراست الهی» نیز در این زمینه نقشی تعیین کننده خواهد داشت. وجوبِ آگاهی از مسأله «دائمی بودن یا دائمی نبودن فراست» و اطلاع از اختلافِ اهل وحدت درباره این که «فراست از جمله خوارقِ عادات محسوب می شود یا خیر» نیز می تواند راهگشای مسأله در تبیین جایگاه فراست باشد.